لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مقایسه سطح سازگاری عاطفی – اجتماعی دانش آموزان دختر با و بدون توانایی خواندن پایه اول ابتدایی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران
دکتر علی اکبر سیف
مریم اسمعیلی
چکیده:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر توانایی خواندن قبل از ورود به مدرسه بر سازگاری عاطفی – اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی89-88 بود . برای انتخاب نمونه از دو روش نمونه گیری در دسترس و نمونه گیری خوشه ای استفاده گردید. دو گروه 33 نفری از دانش آموزان دارای توانایی خواندن و فاقد این توانایی انتخاب شدند . جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه : 1) پرسشنامه سازگاری عاطفی – اجتماعی راتر فرم B 2 ، 2) پرسشنامه سازگاری عاطفی – اجتماعی اسحاق نیا ( 1372 ) ، 3) و یک آزمون توانایی خواندن استفاده گردید. نتایج تحلیل داده ها بر اساس فرضیه های ارائه شده نشان دادند که : 1- سطح سازگاری عاطفی – اجتماعی دانش آموزانی که توانایی خواندن دارند به لحاظ آماری بیش از دانش آموزان دختری است که فاقد این توانایی هستند . 2- سطح بیش فعالی – پرخاشگری دانش آموزانی که توانایی خواندن دارند کمتر از دانش آموزان دختری است که فاقد این توانایی هستند . 3- سطح اضطراب – افسردگی دانش آموزانی که توانایی خواندن دارند کمتر از دانش آموزان دختری است که فاقد این توانایی هستند . 4- سطح رفتار ضد اجتماعی دانش آموزانی که توانایی خواندن کمتر از دانش آموزان دختری است که فاقد این توانایی هستند .
کلید واژه ها: سازگاری عاطفی ، سازگاری اجتماعی ، توانایی خواندن ،روانشناسی تربیتی
Comparable levels of emotional compatibility - the ability to read social and first-grade students with Region 2 Education in Tehran
Abstract:This study examines the impact on the ability to read before entering school with emotional adjustment - social education in region 2 first-grade students in Tehran was in the 89-88 school year.For example, two methods of sampling and cluster sampling was used. 33 people in two groups of students have the ability to read and lacked this ability were selected. The data collected from two questionnaires: 1) emotional adjustment questionnaire - a form of social Rutter B 2, 2) emotional adjustment questionnaire - Social Isaac Nia (1372), 3) and a reading ability test was used.Data analysis based on the hypothesis presented showed that: 1 - level of emotional compatibility - the ability to read social students who are statistically more students who are lacking this ability. 2 - The level of hyperactivity - are less aggressive students whose reading ability of students who are lacking this ability.
3 - The level of anxiety - depression, students who have the ability to read less than students who are lacking this ability. 4 - The level of anti-social behavior of students with lower reading abilities of students who are lacking this ability.
Keywords: emotional adjustment, social adjustment, ability to read, educational psychology
طرح موضوع:
از جمله آموزش هایی که در دوران قبل از مدرسه می تواند تأثیر مطلوبی بر رشد ذهنی کودکان داشته باشد و باعث پیشرفت تحصیلی در مدرسه گردد ، آموزش خواندن می باشد .(اسپاک ، مترجم نظری نژاد ، 1368)
از آنجاییکه کودکان در سنین پیش از دبستان قادر به یادگیری خواندن می باشند ، تدارک موقعیت های مناسب آموزشی در کسب مهارتهای خواندن اهمیت بسزایی دارد و لازم است مسئولان و والدینی که جهت ایجاد مهارتهای خواندن در کودکان بسیار مشتاقند ، این فعالیت ها را به کار گیرند (کورتیس ، به نقل از اطهاری ، 1380 ).
وجود اختلاف نظر در مورد سن مناسب برای آموزش اولین مرحله خواندن ، سابقه طولانی دارد . آیا برای شروع آموزش خواندن باید تا رسیدن کودک به سن 7-6 سالگی به انتظار نشست یا حتی قبل از رسیدن کودکان به سن مدرسه ، خواندن را به آنها آموخت (اسپاک ، مترجم نظری نژاد ، 1368 ).
به زعم صاحب نظران بین توانایی خواندن دانش اموزان و سطح سازگاری انها در ابعاد عاطفی و اجتماعیرابطه تنگاتنگی وجود دارد.
به اعتقاد اکسفورد (1980) این سازگاری را می توان در بعد اموزشی نیز مشاهده نمود. سازگاری آموزشی یا تحصیلی مجموعه واکنشهایی است که توسط آن یک فرد ساختار خود را برای پاسخی موزون به شرایط محیط مدرسه و فعالیت هایی که آن محیط از دانش آموز می خواهد ، تغییر دهد ، در نتیجه هر عاملی که این پاسخگویی را در محیط جدید با مشکل مواجه کند ، زمینه را برای ناسازگاری او در این محیط فراهم خواهد ساخت . ( یمینی دوزی ، 1371 )
علاوه بر این مفیدی (1372) معتقد است که رابطه دوسویی بین سطح سازگاری اجتماعی و توانایی خواندن وجود دارد. توانایی خواندن خود موجب افزایش سطح سازگاری درفرد گردیده و نیز سازگاری بالا زمینه مناسب را برای توانایی خواندن فراهم می اورد.
روانشناسان بر این عقیده اند که در رشد و یادگیری انسان نیز مراحل زمانی حساسی وجود دارد که تمرین و آموزش باید در این زمان معین و مشخص صورت گیرد در غیر این صورت عادات یادگیری نادرست پدید می آید که خود سبب ضعف و کندی در کسب مهارتهای بعدی می شود . بهرحال این مطلب واضح و روشن است که دوران حساس و بحرانی عموما" با سریع ترین دوران رشد انسان انطباق دارد و بر اساس نتایج تحقیقات جدید ، سریع ترین دوران رشد و یادگیری با سالهای اولیه کودکی و سنین پیش از دبستان منطبق است . همچنین اثرات محیط بر کودک در دوران سریع رشد ، بسیار است . سالهای اولیه در رشد و تحول کودک قابل انعطاف ، اثرپذیر و سازنده هستند بنابراین تقویت و یا محرومیت در سالهای اولیه زندگی بویژه در رشد بعدی کودک اثرگذار خواهد بود ( مفیدی ، 1383 ).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
چکیده:
گروههای سازگاری رویش در قارچ Bipolaris oryzae :
بیماری لکه قهوهای (Brown spot) برنج، یکی از بیماری های بذر زاد برنج است که در کلیه مراحل رشدی از خزانه تا مزرعه روی گیاه دیده میشود و خساراتی را از جنبه کیفی و کمی بر روی محصول بوجود میآورد. هر چند این بیماری در بیشتر نقاط کشور که در آنها برنج کشت میشود وجود دارد، ولی اطلاعات دقیقی از پراکندگی بیماری و تنوع گونهها و همچنین میزان خسارتهای وارده موجود نیست. از این رو مطالعاتی در زمینههای مختلف این بیماری انجام شده که اهداف آن عبارت بودند از:
-شناسایی گونههای قارچ بیماری لکه قهوهای برنج در گیلان
- مطالعات بیماری زایی جدایه های بدست آمده
- واکنش برخی از ارقام برنج در مقابل قارچ عامل بیماری.
برای این منظور، ابتدا از 91 مزرعه برنج در استان گیلان نمونه برداری شد و نمونه های گیاهی جمع آوری شده جهت جدا سازی قارچ عامل بیماری، روی محیط PDA و کاغذ صافی قرار داده شدند. بدین ترتیب120 جدایه بدست آمد. برای اسپوزایی جدایه ها روی محیط کشت Twa+wheat +Straw (Top water Agar) کشت دادهشدند. سپس صفات موفولژی کنیدی و کیندیوفر، فرایند تشکیل کنیدی و نحوه جوانه زنی آنها، جهت تشخیص تا کسنومیکی مطالعه گردید. بررسی بیماری زایی جدایه های این گونه روی برنج رقم خزر و هاشمی در محیط آکواریوم انجام گرفت و علائم به صورت لکه های نکروتیک بیضی شکل، قهوهای تیره با هاله زردوگاهی بهم پیوسته در روی برگها مشاهده شد.که ودر موارد پیشرفته نیز خشکیدگی برگ، دیده شد.
لکه ها به طرف غلاف برگ نیز توسعه یافته و باعث ایجاد لکه های بیضی تا مستطیلی شکل به رنگ قهوهای تیره، مایل به سیاه روی غلاف میشدند. برای بررسی و اکنش ارقام برنج نسبت به قارچ عامل بیماری دورقم برنج به اسامی هاشمی و خزر در مرحله برگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که در مرحله برگ، تفاوت معنی داری از نظر میزان آلودگی بین ارقام مذکور وجود ندارد. علاوه بر این جدایه های جمع آوری شده از نظر گروههای سازگاری رویشی مورد بررسی قرار گرفتند و دو گروه سازگاری رویشی با سرگروهی جدایه های 1و 4 مرتب گردیدند.پ
مقدمه:
برنج با نام علمیoryzae sativa به عنوان یک محصول مهم استراتژیک در کشاورزی جهان بعد از گندم قرار می گیرد. این محصول نقش بسیار مهمی در تغذیه مردم جهان و نیز کشور ما دارد. براساس آمار منتشر شده از سوی سازمان خواربار کشاورزی FAO در سال 1997 سطح زیر کشت برنج حدود 151 میلیون هکتار در جهان بوده است و کشورهای هند و چین با 75 میلیون هکتار نزدیک %50 از سطح زیر کشت برنج را به خود اختصاص داده اند.(1)
سطح زیر کشت برنج در کشور ایران در سال 1380 معادل 563 هزار هکتار برآورد شده است که معادل 4% درصد سطوح زیر کشت برنج جهان است. 75% از اراضی زیر کشت برنج در استان های ساحلی دریای خزر یعنی گیلان، گلستان و مازندان می باشد. با توجه به اینکه محصول برای رشد مناسب نیازمند آب و هوای مرطوب و نسبتاً گرم است لذا نواحی محور ساحلی در جنوب مازندران نواحی مناسب برای کاشت برنج به حساب میآیند.
در سال 81 استان مازندان با تولید 93813 تن شلتوک حدود 40% اراضی کشت برنج را به خود اختصاص داده است و در میان شهرهای تولید کننده این محصول مقام اول را دارا می باشد . در استان گیلان در همین سال سطحی معادل 230 هزار هکتار کشت شده است و تولید معادل 675/011/1 تن شلتوک داشته و متوسط عملکرد آن 3/4 تن در هکتار می باشد. این در حالی است که در سال 1374 معادل یک میلیون صد هزار تن برنج از خارج وارد گردید.
بالاترین آمار سطح زیر کشت برنج معادل 600 هزار هکتار در سال 1375 است و در سال بعد آن یعنی در سال 1376 به علت کاهش بارندگی و کمبودباران به خصوص در استان های فارس و خوزستان میزان کشت آن به 61% کاهش داشته است .
انجام فعالیت های تحقیقاتی روی برنج از دوران قبل از انقلاب در دو استان شمالی کشور شروع شد و بعد از انقلاب نیز ادامه یافت. این مطالعات بیشتر حول مسائلی از قبیل:
1) بررسی و شناسایی عوامل خسارت زا اعم از آفات و بیماری ها و نحوه کنترل آنها
2) مطالعه در زمینه نیازهای غذایی گیاه برنج
3) عملیات به زراعی و به نژادی در راستای افزایش عملکرد این محصول و معرفی ارقامی همچون خزر- بینام و سپیدرو است که در حال حاضر نه تنها در دو استان مازندران و گیلان بلکه در سایر نقاط برنج خیز نیز کشت می گردد.
طبق آمار بدست آمده سطح زیر کشت برنج مربوط به هر کدام از ارقام ذکر شده در استان مازندران عبارت است از: سطح زیر کشت رقم خزر معادل 49217 هزار هکتار، 20285 هزار هکتار رقم سپیدرود 1380 هکتار رقم بجار به عنوان یک رقم پر محصول (وجمعاً 8/30 درصد سطح زیر کشت)، 75 هزار هکتار رقم بینام، 69118 هکتار انواع صدری، 15 هکتار ارقام حسنی و غریب به عنوان برنج های بومی و جمعاً 2/69 درصد سطح زیرکشت بوده است.(4)
خصوصیات گیاه شناسی برنج:
برنج محصولی است مربوط به مناطق گرم ،پرآب و از رده تک لپه ای ها و تیره غلات و جنس oryzae که دارای حدود 25 گونه است ( 1و 8 و 13) و گونه معروف آن Sativa oryza می باشد این گونه یک گونه با گسترش جهانی است و در اکثر نقاط جهان کاشته می شود. این محصول دارای ریشههای افشان، ساقههای راست توخالی ، با تعدادی گره روی ساقه و گل آذین خوشه می باشد. برنج بر خلاف سایر غلات دارای 6 پرچم است. مادگی این محصول دارای تخمدان یک حجره ای، با یک تخمک است، میوه برنج گندمک است، بدین معنی که پوسته های میوه و پوسته دانه با با هم رشد می نمایند.
خصوصیات بذر شناسی :
میوه برنج از نوع گندم بوده و بوسیله یک پوسته سخت سیلسی پوشیده می شود این پوسته از دو پوشش تشکیل شده است که عبارتند از : لماو پالئا . لما عمدتاً دارای ریشک است. ولی پالئا فاقد این اندام می باشد. در قاعده پوشینه ها دو برگ کوچک و نیزه ای شکل و عقیم به نام پوشه قرار دارند. دانه برنج همراه با پوشینه ها را اصطلاحاً شلتوک گویند.
اکوتیپ های برنج:
انواع اکوتیپ های برنج را می توان به طور خلاصه به شرح زیر بیان داشت:
1) اکوتیپ ها indica : از اکوتیپ های گرمسیری برنج است که در مقابل خشکی و آفات مقاوم می باشد. در برابر ریزش دانه حساس و از نظر زمان رویش نیز در ارقام مختلف تفاوت دیده میشود
.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
سازگاری وناسازگاری غذاها
مقدمه:
سازگارى و ناسازگارى غذاها یک نکتهٔ قابل توجه و حقیقت مسلّم است که اکثر افراد بهصورت خیلى ساده و بىاهمیت به آن مىنگرند و به راحتى از کنار آن مىگذرند در صورتى که به تجربه ثابت شده است که مخلوط نامناسب غذاها با یکدیگر و عدم رعایت ترکیب صحیح آنها در رژیم غذائى موجب ناراحتى و عوارضى در دستگاه گوارشى و اختلال در سیستم اعصاب مىگردد.
ما خود ناظر افرادى بودهایم که سالها از اختلالات هضم مانند نفخ، درد و پیچ شکم، اسهال، خارش بدن و غیره رنج مىبرده و تصور مىکردهاند که این امر نتیجهٔ عکسالعمل بدن آنها نسبت به غذاهاى خام است غافل از اینکه عکسالعملى در بین نبوده و تمام ناراحتى آنها ناشى از ناسازگارى مواد گوناگونى بوده است که مىخوردهاند و وقتى ترکیب غذاى آنها اصلاح گردیده است از آن ناراحتىها رهائى یافتهاند.
به عقیدهٔ ما اگر رعایت سازگارى غذاها بشود و همراه با عمل جویدن مراعات گردد هیچگونه اختلالات گوارشى یا ناراحتىهاى دیگر نخواهد بود. نباید تصور شود که از این و یا از آن مواد خود را محروم سازیم بلکه مقصود این است که مواد ناسازگار را باهم در یک وعده نخوریم و آنها را در وعدههاى مختلف مصرف کنیم، در رابطه با این موضوع پروفسور نیکولا کاپو یکى از متخصصین پرهیز و معالجهٔ امراض با غذاها که طرفدار غذاهاى سالم و طبیعى است و بیش از سى سال در اسپانیا مشغول مداواى بیمارى با رژیمهاى غذائى بوده و بیش از هفتاد جلد کتاب دربارهٔ تجارت خود نوشته و منتشر کرده است دربارهٔ سازگارى و ناسازگارى غذاها بهترین سخن را گفته و در اینجا نکاتى از آنها را که روزانه خامگیاهخواران با آنها سروکار دارند یادآور مىشویم:
سازگارى و ناسازگارى غذاها با یکدیگر موضوعى است که از قدیم بشر به حکم تجربه و غریزهٔ طبیعى به آن پى برده است و امروز با بررسىهاى علمى در آزمایشگاههاى جدید صحت این موضوع ثابت شده و مدلل گردیده است که آنچه در زیر زمین بهوجود مىآید مانند هویج، ترب، شلغم، پیاز، سیبزمینی، چغندر و غیره و آنچه در روى زمین پیدا مىشود یعنى میوهجات و سبزیجاتى از قبیل هندوانه، خربزه، کاهو، خیار و گوجهفرنگی، شاهی، جعفرى و غیره داراى خاصیت مانیتیسم هستند و با محصولات درختى مانند سیب، گلابی، لیمو، هلو، انگور، پرتقال، انار و غیره که در بالاى زمین بهوجود مىآیند و داراى خاصیت الکتریکى مىباشند جز در چند مورد باهم سازگار نیستند و اگر این هر دو را با یکدیگر مخلوط کنیم و بخوریم تولید سوء هضم مىکند و یک مادهٔ شیمیائى تازهاى را بهوجود مىآورد که بعد از گذشتن از کبد با خون مخلوط مىشود و از این اختلاط یک نوع مسمویت مزمن و غیرقابل اجتناب پیدا مىشود و در بیشتر موارد باعث اختلالات دردناک دستگاه هاضمه، اسهال، نفخ و گاز شکم که اغلب منجر به فتق شکم، قولنج، جوش، ورم امعاء سردردهاى یکطرفه (میگرن)، درد کلیه، آنژین، آپاندیسیت، آلرژى و غیره مىشود.
باز هم براى روشن شدن ذهن خوانندگان یادآورى مىکنیم که در مورد سازگارى و ناسازگارى غذاها با یکدیگر موارد استثناء وجود دارد مثلاً سیب درختى با اینکه بر روى درخت مىروید با سبزىها، و غلاتى مثل گندم، ذرت، برنج همچنین میوههائى مثل خربزه و هندوانه به خوبى سازگار است و مىتوانیم آنها را در یک وعده باهم مصرف نمائیم ولى از طرف دیگر میوههاى روغندار مثل بادام، فندق، گردو با میوههاى شیرین درختى ناسازگار است اما با میوههاى زمینى یعنى سبزىها سازگار مىباشد.
کاپو در بخش دیگرى از کتاب خود مىنویسد:
علت تخمیرهاى (۵/۴ بیمارىها تخمیر غذا در رودها است - فیزیولوژى گایتون) خطرناک، عفونت رودهها، امراض و دردهاى سخت شکم و کبد، مسمومیت خون و انواع سردردها و تحریکات عصبى همه ناشى از ناسازگارى غذا مىباشد بنابراین هر کس باید بداند که چه غذاهائى با یکدیگر خوب ترکیب مىشود و سازگار است و برعکس چه موادى هنگام ترکیب با یکدیگر ناسازگار است زیرا سازگارى غذاها با یکدیگر براى حفظ تندرستى و معالجهٔ امراض با غذا از اصول ثابت و مهمى است که مىتوان آن را کلید شفا و تندرستى دانست. مرکز تمام بیمارىهاى بدن دستگاه هاضمه است که بهعلت ترکیبات ناسازگار غذاها پیدا مىشود. ما باید رژیم غذائى را اصلاح کنیم تا انسان سالم و تندرست گردد و دیگر بیمارىها بر او هجوم نیاورند انسان ساختهٔ غذائى است که صرف مىکند و غذاى او ساختهٔ فکرش مىباشد.
بد نیست بدانید که لیمو با چه غذاهائى سازگار و با چه غذاهائى ناسازگار است:
لیمو با غلات و حبوباتى از قبیل گندم، برنج، لوبیا، نخود، عدس، باقلا، لپه، ارزن و همچنین با میوهجاتى از قبیل سیب درختی، موز، انجیر، خرما و میوههاى شیرین، گوجهفرنگی، سیبزمینى و بلوط نمىسازد.
ولى با روغنهاى مایع نباتى و میوههاى روغندار از قبیل گردو، بادام، فندوق، بادام زمینى (پسته شام)، میوهٔٔ زیتون، نارگیل و همچنین سبزیجاتى مانند هویج، سالاد کاهو، ترهفرنگی، پیاز، چغندر، گل کلم، کلم، کلم قمری، کلم دکمهای، آندیو، سیر، شلغم، بادنجان، فلفل، رازیانه، مارچوبه، نعناع و انواع کدوها مىسازد.
نان با چه غذائى سازگار است؟ (خامگیاهخواران مىتوانند از جوانهٔ گندم بهجاى نان استفاده نمایند). با سبزىهاى خوردنى و کاهو و میوههاى تازه از قبیل پرتقال، نارنگی، هندوانه، خربزه، انگور، هلو، گیلاس، آلبالو، ازگیل، توت، خرمالو، انجیر، آناناس، انجیر خشک، آلو، انبه سازگار است.
کاهو با این خوراکىها سازگارى دارد:
لیمو، سیر، گوجهفرنگی، ترب، کرفس، هویج رنده شده، چغندر قرمز، شاهی، رازیانه، آرتیشو، گل کلم، شنگ، خیار، ترهفرنگی، بادنجان و روغنهاى نباتى مایع و میوهٔ نارگیل، گردو و زیتون مىسازد.
سیبزمینى:
با کاهو، کرفس، هویج، چغندر، ترب، کلم، گوجهفرنگی، سبزى و گل کلم و میوهجاتى از قبیل پرتقال، انگور، آناناس، زردآلو، میوههاى شیرین، میوههاى روغندار، گلابی، سیب درختى و روغنهاى مایع مىسازد اما با برنج، لپه، لوبیا، ذرت، باقلا، عدس و میوههاى کال و ترش و لیمو، نان (جوانهٔ گندم) و بلوط نمىسازد.
گوجهفرنگى با این غذاها مىسازد:
با تمام سبزىها و میوههاى روغندار و روغنهاى نباتى مایع و نان (جوانهٔ گندم)، آرتیشو، موز، بادنجان، چغندر، هویج، گردو، لپه و لوبیا.
به چند نمونه از سازگارى و ناسازگارى غذاها که در کتاب دکتر ریمون باربو که از پزشکان پیرو طبیعت مىباشد توجه فرمائید:
اگر دستورهائى که در مورد ترکیب اغذیه در زیر ذکر مىکنیم خیلى پیچیده (منظور این است که اجراء آن ممکن است کمى دشوار بهنظر آید) بهنظر مىرسد نباید اینطور نتیجه گرفت که اجراء آن خیلى مشکل است حقیقت این است که پیروى و عمل به آن ساده و آسان مىباشد فقط باید بهتدریج به آن عمل کرد.
- در یک وعدهٔ غذا مواد پروتئین و نشاستهاى را باهم مصرف نکنید (مواد نشاستهاى مانند سیبزمینى و غلات مانند گندم و حبوبات مانند نخود، لوبیا، عدس و غیره را نباید با دانههاى روغنى مانند پسته، بادام، گردو و غیره را باهم بخورید.)
- میوههاى شیرین و مواد نشاستهاى را باهم مخلوط نکنید و در یک وعده آنها را مصرف ننمائید.
- میوههاى ترش و شیرین را براى خوردن باهم مخلوط نکنید.
- میوههاى ترش با مواد پروتئینى بهاستثناء گردو ترکیب ناسازگارى دارد.
- غذاهاى شیرین را با مواد نشاستهاى نخورید که این موضوع خیلى مهم است.
- خربزه و طالبى را به تنهائى بخورید.
- فقط یک نوع از مواد نشاستهاى را در یک وعده غذا مصرف کنید.
- در یک وعده غذا بیش از یک غذاى پروتئیندار مصرف ننمائید.
- با مواد نشاستهای، سبزىهاى سبز مصرف بشود.
- با گردو و بادام میوههاى ترش یا سبزىهاى سبز را بخورید.
- اصولاً رجحان دارد که در یک وعده غذاى سبزى و میوه باهم مصرف نگردد. اگر غذاها خوب باهم ترکیب شوند عمل هضم آن آسان است و این کار به تحلیل غذا در بدن کمک مىکند. در یک وعده غذا نباید غذاهاى گوناگون را به مقدار زیادى مصرف شود مخصوصاً کسانى که هضم مشکلى دارند و غذا را به سختى تحلیل مىبرند باید از این کار دورى جویند.
تمام غذاها داراى طبیعت یکسان نیستند و همه در یک زمان هضم نمىشوند و قواعد طبیعى براى ترکیب اغذیه وجود دارد که اگر افراد بخواهند و مایل باشند و از آن پیروى کنند نتایج نیکوئى حاصل خواهند کرد. اگر مواد مختلف باهم ترکیب شوند و در مزاج مصرفکننده تولید گاز کند و یا موجب آروغ زدن شود و یا در شکم احساس درد گردد و یا حال تهوع دست دهد علت این اختلالات و عوارض اختلاط نامناسب غذاها است
سازگار و ناسازگاری غذاها یعنی چه؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
مقدمه
سال 1966 به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تمدن بشری شناخته می شود. در این سال، سفینه آپولو نخستین تصاویر کره زمین را از فضا مخابره کرد. این تصاویر دو دیدگاه متفاوت را نسبت به نظام زیست جهانی در کنار هم مطرح نمود. نخست این که "جهان زیستی، پدیده ای کوچک و آسیب پذیر" و دوم این که "جهان زیستی پدیده ای قابل مدیریت و برنامه ریزی است." این تصاویر نمادی برای جنبش جهانی محیط زیست گردید و عزمی جهانی را برای نیل به نظام پایدار زمین برانگیخت.
پایداری به عنوان رویکرد انسان به جهان زیستی، یک نگرش اخلاقی را مطرح می کند که در آن نحوه زیست و عمل انسان در رابطه با سایر ارکان هستی مورد توجه قرار می گیرد. دیدگاه پایداری به مهمترین چالش امروز تمدن بشری می پردازد: "بقای تمدن در این سیاره". (1997 Buchanan,) آسایش مانای انسان در گرو برقراری و تداوم رابطه متعادل زیستی میان تمام ارکان نظام زیست جهانی است. این معنای پایداری به عنوان نحوه نگرش انسان به جهان زیست است. خطاب این دستور اخلاقی به تمام جوامع انسانی است و نمی توان آن را مختص و محدود به کشور یا منطقه ای خاص از زمین دانست، چرا که بحران های کنونی محیط زیست از مقیاس کشور و یا منطقه ای خاص فراتر رفته و به مساله تمام زمین بدل شده است.
از محافظت تا سازگاری با طبیعت
انسان در طول تکامل فرهنگی خویش، فعالیت های مختلفی را برای رفع نیازهای روز افزون نو شونده اش آغاز کرد همه آنها مستلزم تغییر در محیط بود. محیط زیست برای موجودات زنده حاصل مجموعه ای از تعادل هاست که بر هم برخوردن هر کدام از آن تعادل ها، ضمانت دوام زندگی را تضعیف می کند. وقتی می گوییم «محیط زیست» مقصود آن فضایی است که طبیعت و انسان و فرهنگ و شرایط اجتماعی و تاثیرات متقابل آنها را دربر می گیرد. تحولات عصر صنعت اگر چه بسیاری از معضلات بشر را حل کرده ولی متاسفانه رابطه انسان را با محیط بریده است، این در حالی است که مشکلات زیست محیطی می تواند مسائل اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مهمی را برای دولت ها اجاد کنند. کمبود منابع قابل تجدید در اختلافات خشونت بار در بسیاری از مناطق در حال توسعه نقش دارد، منابع و ذخایر طبیعی محدودند و چنانکه انسان بی رویه از آن استفاده کند هه چیز برهم خواهد ریخت. خطر به حدی است که برای نسل آینده بحران های بسیار جدی پیش بینی شده است.
نگرانی از ادامه روند موجود منجر به آن شد که الگوهایی از توسعه دنبال شود که آسیب های کمتری به محیط وارد کرده و قابلیت تداوم و استمرار داشته باشد. لذا می باید در پی ایجاد شرایطی در جهت هماهنگی با محیط زیست و بوجود آوردن محیط زیستی پایدار بود. از این رو مباحثی همچون سازگاری با محیط زیست و پایداری مصنوعات و فعالیت های انسان در راس برنامه های سازندگی ددولتها در آمده است و موضوع «پایداری» به این معنی که نیازهای نسل های کنونی تامین شود، بی آنکه نیازهای نسل های آتی نادیده بماند، اکنون یک «ضرورت» است؛ و بنیاد «توسعه» محسوب می شود. معماری نیز از این ضرورت بنیادی بر کنار نیست. چرا که ساختمانها اصلی ترین، وسیع ترین و ماندگارترین تغییراتی هستند که انسان در روی کره زمین به وجود آورده است.
لرد را جرز 1 در نشریه انگلیسی (Architecture Design) در مورد طرح پایدار چنین می گوید:
«طرح پایدار به دنبال برآورده کردن نیازهای امروز بدون به خطر انداختن ذخیره منابع طبیعی، و باقی نهادن آن برای نسل های آینده است. این طرح می بایست با سازگاری با اصول پایداری اجتماعی و اقتصادی، توجه ویژه یی به مصرف انرژی و تاثیر زیست بومی ساختمان ها و شهرها داشته باشد. موارد عمده برای این منظور عبارتند از: انرژی کم، سازگاری مناسب ، بهره گیری مطلوب از منابع.»
«معماری پایدار» و «معماری سبز» موضوع یا پدیده ای است که اکنون در بیشتر کشورهای جهان، و توسط بسیاری از معماران با سلیقه ها و دیدگاههای متفاوت، به آن توجه می شود. ایده ی «معماری سبز» ضمن اینکه مفهوم جهانی است، «محلی» هم هست. یعنی این مفهوم ضمن برخورداری از نکته های مشترک و جهان شمول، در هر موقعیت اجتماعی – فرهنگی مفهوم خاص و متمایز خود را دارد. در این دیدگاه ، با توجه به موضوع «پایداری» نه تنها برای مشکلات جهانی (مثل آلودگی و تغییر آب و هوا) بلکه برای مسائل محیطی محلی (مثل حفاظت از آب و خاک و احیای شهر کوچک) راه حل هایی ارائه می شود. راه حل هایی مبتنی بر فن آوری پیش رفته و فن آوری های ساده و بومی که اغلب در یک پروژه واحد با هم تلفیق می شود. روشی که «فضا» را به عنوان ابزار بیان معماریع با مفهوم «پایداری» تلفیق و آن را متحول می کند.
معماری پایدار: تعاریف و مفاهیم
شالوده اخلاق پایداری بر نظام اخلاق زیست محیطی بنا شده است و بر مبنای گرایش های مختلف آن، نگرش های متفاوتی در رابطه انسان با دیگر ارکان نظام زیست جهانی تبیین می شود. بر این اساس، بخشی از رویکردهای اخلاقی مبتنی بر پایداری – به خصوص در حیطه توسعه اقتصادی – از موضع اخلاقی سطحی زیست محیطی – محیط زیست گرایی سطحی – برخوردارند که در آن انسان محور اصلی توجهات در تصمیمات است و سایر ارکان محیط زیست به عنوان منابع مورد نیاز برای فعالیت های انسانی می بایست در جهت «تداوم و ارتقای بهره مندی» و «سلامت» جامعه انسانی ، «حفظ، نگهداری و مدیریت» می شوند.
بخش عمده ای از رویکردهای پایداری از یک موضع میانه پیروی می کنند – محیط زیست گرایی میانه – که در آن به نغیر نگاه انسان به جهان زیستی تأکید می شود: «حفظ و برقراری تعادل» زیستی میان «انسان» و «دیگر ارکان نظام زیستی» با اولویت مسائل انسانی. چنین رویکرد اخلاقی، در تصمیم سازی های مرتبط با محیط انسان ساخت (از جمله معماری) مورد نظر و تأکید است. چنین انسانی. چنین نگرشی در غایت تکامل خود، دیدگاهی را تبیین می کند که در حفظ و تداوم تمامیت جهان زیستی به عنوان موجودی زیستمند، در اولویت بالاتری نسبت به ارکان و اجزای تشکیل دهنده آن (انسان و غیر انسان) قرار می گیرد. (محیط زیست گرایی ژرف)
در اخلاق پایداری برخورداری از توانایی تصمیم گیری به یک مسئولیت اخلاقی برای انسان تعبیر می شود؛ نقش امانتداری یا سرپرستی انسان نسبت به جهان هستی: «تلاش برای حفظ و تداوم تمامیت و یکپارچگی بوم شناختی زیست کره» چنین تفکری در عمل تحت تأثیر تفکر انسان مدار مدرنیستی قرار گرفته و بدین صورت تبیین می گردد: «تلاش برای نیل به شرایط مطلوب زیستی برای انسان که کمیتنه اثرات سوء را بر شرایط زیستی دیگر ارکان محیط زیست در پی داشته باشد.» در نظام های اخلاقی خدا محور پایداری مفهوم جدیدی از رشد را تبین می کند: گونه ای از رشد که امکان استفاده هوشمندانه تر و محتاطانه تر از منابع محیط را فراهم می آورد. Van Der Ryn &) Calthorpe, 1986:111) در این معنا رشد به مفهوم توسعه محدوده ها یا دامنه بیرونی یک فعالیت یا نظام نیست، بلکه به مفهوم آن است که موضوع رشد – اعم از یک فعالیت توسعه ای ، یک فرایند و ... – پیچیده تر، خود آگاه تر، دقیق تر و کامل تر می گردد و از این نظر به سمت تصحیح و تکاملی حرکت می کند که برای یک عملکرد یا رفع یک نیاز خاص مناسب تر گردد.
در این رشد تمام اجزا، عناصر و مولفه های یک فرایند توسعه ای – اعم از سرمایه های انسانی ، منابع مواد و انرژی ، سرمایه های مالی ، ارتباطات و نقل و انتقالات و ... دخالت دارند، اما نسبت اجزای مورد استفاده تغییر خواهد نمود. (همان) چنین فرایند توسعه ای "رفتار گونه های جانداران را تداعی می کند که همواره در حال انطباق موثر با محیط در حال تغییر خود می باشند و از این جهت رو به تکامل دارند." (همان:112)
اکنون کمتر کسی بر ضرورت نیل به جامعه ای پایدار تردید می کند، اما مساله اصلی چگونگی نیل به اهداف این دیدگاه در عمل است. در این چالش، فعالیت های مرتبط با توسعه کالبدی محیط، نقش پررنگی بر عهده دارند. چرا که توسعه کالبدی محیط سهم قابل توجهی از منابع طبیعی زمین را به خود اختصاص داده است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که: «چگونه می توان توسعه کالبدی محیط را در راستای پایداری هدایت نمود و یا به بیان روشن تر چگونه می توان فضاهای زیستی پایدار طراحی نمود؟»
مفهوم معماری پایدار – چه به عنوان عمل خلق فضای انسانی و تنظیم رابطة انسان محیط فیزیکی و چه به عنوان محصول این فرایند – همواره با محیط پایدار در آمیخته و در یک چارچوب کلی می توان آن را به معنای «خلق محیط پایدار انسان ساخت» تعبیر نمود. از این رو در این مقاله، تعریف معماری پایدار، با استناد به ادبیات مرتبط با «محیط پایدار» ارائه می گردد.
1-2. محیط پایدار
شرط اساسی در نیل به پایداری محیطی برقراری تعادل پویا میان نظام های مختلف محیط است. این شرط از دیدگاه عملی دستیابی همزمان به پایداری نظام بوم شناختی، نظام اجتماعی – فرهنگی و نظام اقتصادی را ایجاب می کند و از منظر اخلاقی به برقراری و تداوم راابطه همزیستی میان تمام عناصر و ارکان محیط (انسان و غیر انسان) تعبیر می شود.
بر این اساس «محیط پایدار» را می توان واجد خصوصیات زیر تعریف نمود:
* از منظر بوم شناختی:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
خلاصه
هیجان که ترجمه واژه Emotion است سه مولفه اساسی دارد : 1- مولفه های شناختی 2- مولفه های فیزیولوژیکی و 3- مولفه های رفتاری .هیجانها در بشر بسیار و متنوع است تعدادی از آنها چون هیجان ترس ، عشق ، خشم ذاتی هستند ولی بقیه رفتارهای هیجانی ناشی از یادگیری است و یادگیری هیجانها در بشر از طریق شرطی سازی سر مشق و امثله ، آزمایش و خطا و از راه اخذ تجربه شخصی صورت می گیرد از جمله مهمترین رفتارهای هیجانی که از طریق یادگیری بدست می آید ، عبارتنداز تعجب ، اندوه ، انزجار ، شادی ، ترس ، خشم و…
هیجانها هم فایده دارند و هم مضر هستند . فواید هیجانها عبارتنداز :.
فواید هیجانها : 1- زندگی را روح می بخشد . 2- ایجاد همبستگی اجتماعی می کند 3-پایه کارهای هنری هستند 4- نیروی بدنی و فکری را زیاد می کند 5- خاصیت داروی مقوی دارند 6- ما را وادار می سازد که خود را برای مقبول افتادن آراسته سازیم .
مضرات هیجانات عبارتند از : 1- امکان واداشتن فرد به عمل ناشایست 2- امکان تحت الشعاع قرار دادن قوای عقلی 3- امکان گمراه کردن شخص به راههای نامطلوب 4- امکان اتلاف وقت 5- امکان خطرات جانی .
برای اینکه بتوانیم باهیجانات سازگاری داشته باشیم باید مهارتهای سازگاری با هیجانات (بلوغ هیجانی ) را بدست آوریم : که عبارتند از : 1- رها کردن رفتارهای هیجانی نامطلوب 2- ایجاد کردن رفتارهای هیجانی مطلوب در خود. 3- آگاهی از هیجانات خود . 4- استفاده مناسب از هیجانات
5- کنترل تظاهرات هیجانی 6- برقراری توازن میان هیجانات .
بنابراین لازم است آن نوع رفتارهای هیجانی که موجبات سعادت ما را فراهم می سازد بیاموزیم به عبارت دیگر سعی کنیم با هیجانات سازگاری داشته باشیم و تا به بلوغ هیجانی نایل شویم .
مقدمه
هیجانها نقش مهمی در زندگی ما ایفا می کنند . آنها به رویاها ، خاطرها و ادراک های ما جان می بخشند و وقتی که دچار اختلال شوند ، مهم عمده ای در اختلالهای روانی به عهده دارند . اما مقصود ما از واژه هیجان چیست ؟ هیجانها معمولا" به احساسها و واکنشهای عاطفی اشاره دارند و هر هیجان از سه مولفه اساسی برخوردار است :
1- مولفه شناختی : افکار ، باورها و انتظارهایی که نوع و شدت پاسخ هیجانی را تعیین می کنند . آن چه برای یک فرد فوق العاده لذتبخش است ، ممکن است برای دیگری کسل کننده یا آزارنده باشد
2-مولفه های فیزیولوژیکی :که شامل تغییرات جسمی در بدن است برای مثال ، هنگامی که بدن از نظر هیجانی به واسطه ترس یا خشم برانگیخته می شود ، ضربان قلب فزونی می گیرد ،