دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

طلاق از منظر دین

و

حقوق زن در خانواده

کاری از : عالی پور و نجف نیا

دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

و

دادگستری کرج

طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.

و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.

در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :

آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟

آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟

وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟

با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟

آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟

زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟

ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.

الف- تاریخچه ی طلاق

آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.

در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.

در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.

در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.

در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.

در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.

در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>



خرید و دانلود  طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده  11  ص


دانلود تخقیق در مورد مقایسه شاعران زن و مرد (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

مقایسه آثار شاعران زن از لحاظ فکر و محتوا با شاعران مرد

(در شعر معاصر)

مقدمه:

    ادبیات فارسی حضور زنان را چگونه در خود پذیرفته است؟ زنان چه فعالیت و تأثیری در ادب پارسی داشته‌اند؟ و بالاخره تأثیر زنان در پایه‌گذاری، پیشرفته و تحولات شعر فارسی، این مهمترین جلوة ادبی زبان فارسی، چگونه بوده است؟

با یک دید کلی بعد از ناصرالدین شاه قاجار بروز تحولاتی چشمگیر در موقعیت و عملکرد زنان ایران پدید آمد به صورتی که هم‌اکنون زن ایرانی امتیازات چشمگیری به دست آورده و از اعتبار و موقعیتی بسیار ممتازتر از گذشته برخوردار گردیده است و تقریباً همدوش و همراه مرد ایرانی در مراکز علمی، فرهنگی، هنری، اقتصادی، سیاسی و حتی گاه نظامی حضوری فعال دارد. دخالت زنان و تأثیر آنان در آراستن صحنه‌ها و ایجاد حوادث داستانهای عامیانه در قرون و اعصار مختلف به یک پایه نیست. در روزگاری که زنان در کارهای اجتماعی شرکت می‌جستند و در زندگی روزمره دخالتی قوی و فعالانه داشتند، طبعاً در داستانها اهمیت بیشتری می‌یافتند. در هر عصری که زنان به پشت پردة‌ انزوا رانده می‌شدند و از دخالت در امور اجتماعی باز می‌مانند، از اهمیت و تأثیر آنها کاسته می‌شد. زنان در حوزه داستان‌نویسی حضور چشم‌گیری نداشته‌اند مگر در زمان معاصر بنابراین تأثیر اصلی و بزرگ زنان در ادبیات بیشتر در عرصه شعر بوده است.

در این مقاله با بررسی شعر زنان (پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، طاهره صفارزاده) که هر کدام تقریباً به دوره‌ای از تحولات اجتماعی ایران تعلق دارند، به وجوه افتراق و اشتراک آنان با شعر مردان معاصرشان (محمدتقی بهار، سهراب سپهری، علی موسوی‌گرمارودی) پرداخته و از بررسی این مقایسه به سطح فکری شعر شاعران مرد می‌پردازیم. به عبارتی تفاوت شعر زن با شعر مرد که آیا احساسات خاصی مثلاً احساسات ملی‌گرایانه، مذهبی، اعتقادی و ... دارد. خوش‌بین است یا بدبین، تلقی او نسبت به مسائلی از قبیل مرگ، زندگی، عشق، صلح و جنگ ... چگونه است؟ آیا اثر او درونگرا و ذهنی است یا برونگرا و عینی، با بیرون و سطح پدیده‌ها تماس دارد یا به درون و عمق پرداخته است؟ فردگرا است یا عشق‌گرا ...

وجه تمایز تصویری و عاطفی شعر زنان با مردان

     چه جنبه‌ها و ابعادی شعر زنان را از شعر مردان جدا می‌سازد و آیا این ابعاد در شعر شاعر زن فارسی در تمام دوره‌ها دیده می‌شود یا خیر؟ حقیقت مطلب این است که در موضوعات شعری از قبیل وصف، مدح، پند و اندرز شباهتهای زیادی بین شاعران زن با شاعران مرد دیده می‌شود؛ این شباهت ممکن است به خاطر تقلیدی بودن شعر زنان و یا اصلاً به خاطر ویژگی و خصوصیات خود این موضوعات باشد که تصویر و زبان و لحن و عاطفه مشابهی را می‌طلبد. در این نوع اشعار شاید بتوان گفت «مهمترین عامل شناخت شعر زنانه از شعر مردانه را باید در نحوة اندیشه و نگرش جستجو کرد» نه «تصاویر و زبان حتی اگر زبان صد در صد مردانه باشد.» غیر از نحوه تفکر، به نظر می‌رسد تنها حوزه‌ای که می‌توان در آن شعر زنانه را از شعر مردانه تشخیص داد حوزة غزل و اشعار عاشقانه است؛ زیرا اینجاست که احساسات و عواطف در حیطه شخصی جلوه می‌کنند و می‌توان جنس گویندة‌ آن را تعیین نمود. چنان به نظر می‌رسد که زن از بین رشته‌های مختلف ادبی فقط در قسمتهای مکاتبه، غزلسرایی و رمان‌نویسی توانسته است به کمال هنرنمایی کند و در قسمت درام‌نویسی، انتقاد ادبی، مقاله‌نویسی و سرودن اشعار رزمی و هجایی ابداً نام مهمی از خود باقی نگذاشته است. زیرا همین صور ادبی هستند که احساسات شخصی انسان را نمایان می‌سازند و قسمت عمده زندگانی زن هم آمیخته به عشق و نتیجه احساسات است.اما آیا عواطف مخصوص زنان در شعر فارسی انعکاس روشنی دارد؟ برای پاسخگویی به این سؤال بهتر است ابتدا به معنای عاطفه نظری بیفکنیم؛ منظور از عاطفه، اندوه یا حالت حماسی یا اعجابی است که شاعر از رویداد حادثه‌ای در خویش احساس می‌کند و از خواننده یا شنونده می‌خواهد که با وی در این احساس شرکت داشته باشد. نمی‌توان به یقین پذیرفت که امکان آن باشد که هنرمندی حالتی عاطفی را به خواننده خویش منتقل کند؛ بی‌آنکه خود آن حالت را در جان خویش احساس کرده باشد. به استناد به همین موضوع مطلب را پی‌می‌گیریم و در بخش‌های بعدی به اجمال تفاوت‌های شعری زن و مرد را بیان خواهیم نمود.

پروین اعتصامی

    از آن جا که تاریخچه زندگی پروین در این مقاله نمی‌گنجد لذا روند اصلی موضوعی را که همان  محتوا و بنمایه اشعار او از لحاظ فکری است دنبال می‌کنیم.

پروین در قطعات خود، مهر مادری و لطافت روح خویش را از زبان طیور، از زبان مادران فقیر، از زبان بیچارگان بیان‌ می‌کند. گاه مادری دلسوز و غمگسار است و گاه در اسرار زندگی یا ملای روم و عطار و جامی مقامی دارد. او بیشتر نگران وظایف مادری است وقتی از اندیشه‌ها خسته می‌شود، بیاد لطف خدا می‌افتد و قطعه لطف حق را مردانه می‌سراید و خواننده را با حقایق و افکاری بالاتر آشنا می‌سازد، و در همان حال نیز از وظیفه مادریش دست بر نمی‌دارد و باز هم مادری است نگران نفس، اهریمن را که روح آریایی با آن وجود دوزخی کینه دارد، همه جا در کمین جان پاک آدمی می‌داند، تشکیل خانوادة مهربان و  سعادت آرام و بی‌سر و صدا را نتیجه حیات می‌پندارد.دکتر یوسفی می‌نویسد: «شعر پروین از لحاظ فکر و معنی بسیار پخته و متین است، گویی اندیشه‌گری توانا حاصل تأمل و تفکرات خود را درباره انسان و جنبه‌های گوناگون زندگی و نکات اخلاقی و اجتماعی به قلم آورده بی‌گمان او در این باب از سرچشمه افکار پیشنیان نیز بهره‌مند شده است اما نه آن که سخنش رنگ تقلید و تکرار پذیرفته باشد بلکه در اندیشه و طرز بیان از اصالت برخوردار است.»

پروین زنی مطیع و فرمانبردار و عفیف و پاک و صمیمی است ولی در عین حال سخت دربند دوگانگی خیر و شر، قوی و ضعیف، غنی و فقیر و پادشاه و گداست. تخیلش از طریق زبان اشیاء و حیوانات کار می‌کند. ولی هرگز به در هم ریختن یادهای مختلف حافظه و از میان برداشتن دیوارهای زمانی و مکانی یادها، توجهی ندارد. شعرش هیجان‌انگیز، پرشور و حال، اعجاب‌انگیز و تکان دهنده نیست.

یکی از بارزترین ویژگیهای اشعار دیوان او این است که در آنها خبری از مسائل عیاشی و عاشقانه که شعر فارسی سرشار از آن است، نیست، او بیشتر به این مسائل پرداخته که به هم میهنان خود یاد بدهد تا به چه صورت یک زندگی پاک و عاقلانه و سعادتمندی را دنبال کنند. اشعار او بیشتر تعلیمی است.



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد مقایسه شاعران زن و مرد (با فرمت word)


مقاله درباره عالمان و مشعل داران هدایت و جانشینان انبیا پوشش زن را فرمان خدا و سنتی ارزشمند می دانند و زنان مس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

عالمان و مشعل داران هدایت و جانشینان انبیا پوشش زن را فرمان خدا و سنتی ارزشمند می دانند و زنان مسلمان حجاب را چتر مصونیت و مایه افتخار و عزت خویش می شناسند.

و از سوی دیگر استعمارگران این سنت الهی اسلامی را بزرگترین مانع سر راه خود جهت نفوذ در بلاد اسلامی شناخته از آنگاه که پا به کشورهای اسلامی نهادند این سنت والا و ارزشمند را مورد تهاجم قرار دادند و آشکار و پنهان با حجاب مبارزه کردند. آنان با از بین بردن حجاب، نیمی از امت اسلامی را در کمند وابستگی به سیاست های شیطانی خود گرفتار و زمینه انحراف و استثمار را برای همگی فراهم کردند.

در سالهای 46 و 1345ه .ق مطابق 6 و 1305 ه .ش استعمار پایدار جهت پیاده کردن نقشه های شوم خویش رضاخان را از ایران و آتاتورک را از ترکیه و امان الله خان را از افغانستان به اروپا فرا خواندند و طی یک سفر سیاحتی تفریحی مغز آنان را شستشو دادند و سپس جهت اجرای مقاصد شوم خود آنان را به کشورهای اسلامی برگرداندند تا آرام آرام سنگر حجاب را نابود کنند و بعد هم اهداف شیطانی دیگر خویش را به مرحله اجرا گذارند.

آهنگ اسارت زن

در راستای آن حرکت استعماری رضاخان در نوروز همان سال روزی به همراه خانواده خویش به شهرستان قم آمد و در جوار حرم ملکوتی فاطمه معصومه(س) در مراسم تحویل سال - نوروز - شرکت نمود. لکن خانواده او و زنان همراه روسری ها را عقب زده و با بی حجابی ایستادند تا راه را بر دیگران باز کنند. لکن عالم آگاه و شجاع و دلسوز حضرت آیت الله شیخ محمدتقی بافقی که از وضعیت با خبر شد طی اطلاعیه ای خطاب به رضاخان و همراهانش چنین نوشت و اطلاعیه معظم له بر در و دیوار قم نصب گردید:

«شما چه کسانی هستید؟! اگر از غیر دین اسلام هستید در این مکان شریف چه می کنید؟! و اگر مسلمانید در حضور چندین هزار جمعیت در غرفه حرم چرا «مکشفة الوجه و الشعر» نشسته اید؟»رژیم رضاخان آیت الله بافقی را دستگیر کرد و به تهران برد و پس از پنج ماه حبس در زندان شهربانی مرکز در تهران او را در منزل تحت نظر و کنترل نگه داشتند.

رژیم مزدور پهلوی مبارزه با حجاب را ادامه داد و برای اجرای آن هدف، جشن هایی در شیراز در سال 1353ه .ق 1313ه . ش برگزار کرد. این مجلس در مدرسه شاهپور توسط میرزا علی اصغرخان حکمت شیرازی (وزیر معارف و فرهنگ) منعقد گردید و روز پنج شنبه بعدازظهر (ذی حجة) حدود 30 - تا 40 نفر زن و دختر بدون چادر به رقص و پایکوبی پرداختند در تهران در میدان جلالیه با حضور رئیس الوزراء (ذکاءالملک فروغی) دخترهای مدارس را بدون چادر و بی حجاب جمع کردند و متینگ خاصی را انجام دادند، در جمع آنان گفته شد: نسلی باید پرورش یابد که قبله گاهش «غرب » باشد و زیارتگاهش «لندن ».

قضایای کشف حجاب بر صفحات روزنامه ها نقش بست و هر روز دست به دست می گشت: آیت الله سیدعبدالله شیرازی از شیراز به قم آمد و با آیت عظام مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری و سید احمد خوانساری و حاج میرزا مهدی بروجردی ملاقات کرد و سپس به مشهد رفت و در مشهد با آیت الله حاج آقا حسین قمی ملاقات نمود. معظم له(ره) می گوید: روزنامه ها در جلو ایشان گذاشته شده بود، راجع به قضایای تدریجی کشف حجاب و جشنواره های آن در شیراز، تهران، مازندران و ... صحبت شد و حرکت ضد اسلامی رضاخان و عوامل آن مطرح گردید، حاج آقا حسین قمی متاثر شد و گریه زیادی کرد و فرمود:

«امروز اسلام فدایی می خواهد و من حاضرم فدا شوم.» بعد فرمود:

من می روم تا با این شاه صحبت بکنم، شاید که او را از تصمیمش منصرف گردانم، شما مردم را باید آگاه کنید و هشیار نمایید که توطئه عظیمی در کار است. بعد از آن حاج آقا حسین قمی به همراه دو فرزندش حاج آقا سیدمهدی و حاج آقا سیدسمیع به تهران رفتند و مستقیما با رضاشاه وارد مذاکره شدند، معظم له قبلا هم تلگراف تندی برای رضاشاه فرستاده بود. بعد از گفتگو وی را در شهرری (شاه عبدالعظیم) گرفتند و در باغ «سراج الملک » بازداشت کردند و ممنوع الملاقاتش نمودند.

در پی تهاجم فرهنگی رژیم شاه و مزدور پهلوی به سنگر حجاب و پوشش زن مسلمان به پشتوانه استعمار غرب، مراجع بزرگ تقلید ایستادند و موضع صریح خویش را اعلان داشتند.

در مشهد آیات عظام همچون آیت الله شیخ هاشم قزوینی و میرزاحسین فقیه سبزواری و سیدیونس اردبیلی و شیخ علی اکبر نهاوندی و شیخ آقابزرگ شاهرودی و شیخ ابوالحسن شیرازی و شیخ حسن کاشی و ... در این نهضت بزرگ شرکت داشتند و به پشتیبانی همین امر انبوه جمعیت مردم مسلمان و زنان آزاده روزی در مسجد وکیل شیراز جمع شدند و روزی در صحن مطهر حضرت معصومه(س) و روزی هم در مسجد جامع گوهرشاد مشهد در جوار بارگاه ملکوتی علی بن موسی الرضا(ع) اعتراض خویش را به سیاست های طاغوت در زمینه حجاب زدایی اعلام داشتند.

حماسه جامع گوهرشاد

پس از دستگیری و بازداشت آیت الله حاج آقا حسین قمی در مشهد وضع متشنج گردید مسجد گوهرشاد محل اجتماع مردم و سخنرانان متعهد و دلسوز علیه کشف حجاب وکلاه «بین المللی » یا به عبارتی دیگر فرهنگ منحط تحمیلی نظام شاهنشاهی گردیده بود. خطبای معروف امثال شیخ مهدی واعظ خراسانی و شیخ عباسعلی محقق و شیخ شمس نیشابوری و شیخ محمد قوچانی و ... در آن روزها برفراز منبر گوهرشاد (به نام منبر صاحب الزمان(ع)) می نشستند و به مردم آگاهی و بیداری می دادند.

صبح روز جمعه دهم ربیع الثانی 1354 ه .ق برابر با 20 تیرماه 1314 ه .ش مسجد گوهرشاد شور و حال دیگری داشت جمعیت فراوانی به همراهی علما در آنجا اجتماع کرده بودند از سوی دیگر رضاخان قزاقان را در مشهد مستقر کرد تا مردم را متفرق نمایند آنان وارد عمل شدند و بر روی مردم بی محابا آتش گشودند و حدود یکصد و پنجاه نفر را کشته و زخمی کردند لکن مردم متفرق نگشتند و مقاومت کردند و در برابر آنان ایستادند. در پی آن مقاومت قشون قزاقان عقب نشینی کرده که در همین موقع تلگرافی مبنی در دفاغ از اسلام به شاه مخابره شد و هشت نفر از عالمان و آیات عظام بر آن امضا کردند همانند مرحوم آیت الله سیدیونس اردبیلی و سیدعبدالله شیرازی و ...

پس از هجوم قزاقان و کشته و زخمی شدن عده ای در روز جمعه مردم اطراف مشهد با داس و بیل و چهار شاخ و اسلحه سرد به طرف مسجد سرازیر شدند مسجد پر از جمعیت شده بود، زنان شجاع و آزاده مسلمان تقاضای شرکت در آن تظاهرات بزرگ داشتند که در مسجد پیرزن چادر زدند و آنان نیز حضور پیدا کردند مرحوم نواب احتشام رضوی برای زنان سخنرانی کرد.

روز شنبه 11 ربیع الثانی 1354 ه .ق فرا رسید در و دیوار مسجد گوهرشاد پر از جمعیت بود. شعارهای ضد سلطنت و ضد حجاب زدایی فضای مسجد را پر کرده بود آنان سرود مقاومت سر می دادند و



خرید و دانلود مقاله درباره عالمان و مشعل داران هدایت و جانشینان انبیا پوشش زن را فرمان خدا و سنتی ارزشمند می دانند و زنان مس


مقاله درباره طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

طلاق از منظر دین

و

حقوق زن در خانواده

طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.

و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.

در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :

آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟

آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟

وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟

با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟

آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟

زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟

ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.

الف- تاریخچه ی طلاق

آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.

در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.

در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.

در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.

در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.

در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.

در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>



خرید و دانلود مقاله درباره طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده  11  ص


دانلود تخقیق در مورد زن در ترازوی سخن سعدی 23 ص (2) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

عنوان

زن در ترازوی سخن سعدی

کبری حاجی مرادخانی

کارشناس ارشد، دبیر ادبیات فارسی شهرستان گرگان

چکیده

در این مقاله با توجه به کلیات سعدی و در نظر نظر او درباره‌ی زنان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بیان مقدمه‌ای درباره‌ی دیدگاه سعدی و تفاوت زنان معرفی شده در بوستان و گلستان بر اساس همین دیدگاه به نقش‌های گوناگون زنان در آثار سعدی مانند زن در مقام مادر، زن در نقش دختر، و زن در مقام همسر پرداخته می‌شود. سپس با توجه به حکایات مربوط به زنان ملاک‌های جامعه‌ی روزگار سعدی مانند توجه به زیبایی، عدم رعایت هم شأنی، کدخدا منشی پیران و بزرگان در حل مشکلات، تعدد زوجات، ناسازگاری داماد و مادرزن و آزارهای جنسی بررسی شده است. سپس دریافت بعضی از نکات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حکایت‌ها بیان شده و پس از آن با توجه به باب هفتم بوستان فضایل و رذایل زنان از نظر سعدی بیان گردیده است. همچنین به بعضی از سخنان سعدی در مورد زنان که به صورت ضرب‌المثل درآمده اشاره شده و سپس مباحث جمع‌بندی و نتیجه‌گیری شده است

کلید واژه‌های: زن، نقش زن، گلستان، بوستان، سعدی، کلیات سعدی

مقدمه

شیخ مشرف‌الدین سعدی شاعری است که شهرتش قلمرو وسیع ایران و تمدن اسلامی را در نور دیده و جهانی گشته است. شهرت آثار سعدی و اسلوب سهل ممتنع او همه‌ی مرزها را در نوردیده است به طوریکه حدود نیم قرن پس از او غزلش را ابن بطوطه از خنیاگران چینی در پکن شنیده است.

تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام

تا در نماز استاده‌ام گویی به محراب اندری(1)

او شاعری رئالیست و واقع گراست به طوری که در آثار او ردپایی از اساطیر، خرافه‌ها، نمادها و عوالم غیررئالیستی دیده نمی‌شود. او شاعری عاشق است و عارفی واصل که در میان مردم و در زمین می‌زید و با وجود داشتن تجربه‌های ملموس مادی و چشیدن عشق زمینی قصد صعود به عوالم بالا را دارد. سعدی در عرصه نویسندگی نیز قلمش را در هر دو عرصه‌ی نظم و نثر دوانده و هنر خویش را به بهترین وجه نمایانده است.

از آنجا که سعدی در مسافرت‌های 35 ساله‌ی خود اطراف و اکناف عالم را دیده و تجربه‌های بسیاری از آن اندوخته است، در آثار و حکایت‌های او شخصیت‌های متفاوتی را می‌توان مشاهده کرد. زن نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشد.

نقش‌های زنان در آثار سعدی بیشتر مربوط به امور خانوادگی و روابط زن و مرد است و از نقش اجتماعی او به صراحت چیزی نیست. لذا شاید بتوان ادعا کرد که بررسی و مطالعه‌ی نقش زنان در آثار سعدی نه تنها آیینه‌ای از زنان در شیراز قرن هفتم بدست می‌دهد بلکه با توجه به زن عربی که سعدی داشته و جهانگردی او تصویری از زنان ممالک اسلامی آن روزگار است.

زنان معرفی شده در بوستان و گلستان مانند دیدگاه کلی سعدی در این دو کتاب با هم متفاوتند. زن مطرح شده در گلستان تصویری است درست و زنده از دنیا با همه تضادها و تناقض‌ها و با همه زشتی‌ها و زیبایی‌ها. زن آنچنان که هست نه آنگونه که باید باشد و این همان دنیایی است که سعدی آن را دیده است نه آن که از خود خلق کرده و آفریده باشد.

اگر در مطالعه‌ی گلستان نقش‌های مطرح شده‌ی زنان منفی یا درجه دوم و سوم است نیز ناشی از حقیقت دنیاست نه آن که سعدی زن ستیز بوده باشد، زیرا اگر در گلستان و بوستان دقیق شویم به ژرف‌نگریهای سخن سعدی پی برده می‌شود.

او در بسیاری از جاها به صراحت خود و نیکی در منش زنان را ستوده است، همانگونه که بازیگران مرد صحنه‌ی حکایات سعدی بد و خوب دارند زنان نیز از همین دو چهره برخوردارند. اما زن به تصویر کشیده شده در بوستان سیمای یک انسان نمونه را دارد مدینه فاضله‌ای که سعدی در بوستان به تصویر کشیده و آرزوهای بزرگ او در وجود زنان هویداست. زنانی شایسته و اخلاقی، زنانی که به سوی صلاح نصیحت‌گرند، شایسته‌اند و از ناشایستگی‌ها برحذر می‌دارند. هر گاه سعدی در مورد زنان حکایتی را مثل زده است بی‌شک قصد بیان افکار عالی اخلاقی را داشته و آن را در قالب حکایاتی مختصر بیان کرده و در آن بدنبال مقصود خاص خویش بوده است حکایت‌های مربوط به زنان اغلب کوتاه، پرمغز و آمیخته به داروی تلخ نصیحت است.

اگر شربتی بایدت سودمند

ز سعدی ستان داروی تلخ پند (3)

به پرویزن معرفت بیخته

به شهد ظرافت در آمیخته

«در بوستان و گلستان هر حکایتی را که نوشته بخوانیم از آن معنایی عمومی را ملتفت می‌شویم و دانسته می‌شود آنچه در هر حکایت واقع شده نمونه‌ای است از آنچه در باورها واقع می‌شود و در زندگی بسیار کسان اتفاق می‌افتد(4).

«به گفته بعضی‌ها سعدی پسندهای قومی و اجتماعی و آنچه را که رسم مطلوب زمانه‌اش بوده بیان نموده است»(5)، اما باید اقرار نمود ویژگی‌های مثبت زنان یا ذکر صفات رذیله آنان(6) حکایت مردی که زن صاحب جمالش در گذشته و مادرزن در خانه بود(7) یا عدم تناسب سنی زن و شوهر مانند حکایتی پیرمردی که دختری خواسته و حجره به گل آراسته بود (8) و همچنین حکایت منجمی که از رفتار ناشایست همسر خویش در خانه خبر نداشت(9).

امروزه مصادیق فراوانی دارد و گرد کهنگی به آن پاشیده نیست. بعضی از حکایات مربوط به زنان، در آثار سعدی «برای انجام پندها و نصایح کلی و عمومی بوده است»(10).

مانند اشارات زیر که می‌تواند تداعی‌گر راضی بودن به قضا و قدر و پذیرفتن حقیقت وجودی خویش و آینده‌نگری باشد. مثلا از زبان زنی که طفلش دندان در آورده به همسرش که در غم مخارج طفل است می‌گوید هر آن کس که دندان دهد نان دهد(11).

یکی مرد درویش در خاک کیش

نگو گفت با همسر زشت خویش (12)

چو دست قضا زشت رویت سرشت

میندای گلگونه بر روی زشت

که حاصل کند نیک‌بختی به روز

به سرمه که بینا کند چشم کور

به دختر چه خوش گفت بانوی ده

که روز نوا برگ سختی بنه (13)

همه وقت بردار مشک و سبوی

که پیوسته در ده روان نیست جوی

زن در کلیات سعدی رسالت‌های چندگانه‌ای را ایفا می‌کند. زن در نقش همسر، زن در نقش مادر، زن در نقش دختر، زن مظهر پارسایی، زن مظهر عشق و دلدادگی، زن در مقام توکل، زن مظهر پرهیزکاری، و زن مظهر خردمندی و ... حکایات مربوط به لیلی، زلیخا، شیرین، عذرا، ... نیز به دفعات در کلیات سعدی مشاهده می‌شود.

این اشارات فراوان نیز خصوصا در غزلها با چنان تازگی بیان شده است که به جرأت می‌توان گفت تنها شاعر بزرگی چون سعدی به آن دست یافته است و معلوم می‌نماید که زنان عاشق مهمترین گروه مموردنظر سعدی بوده‌اند.

«نقش‌های مختلف زنان در آثار سعدی»

1- زن در مقام مادر

سعدی که در کودکی پدر خود را از دست داده و در آغوش دلپذیر مادر بزرگ شده است علاوه بر آنکه با یتیمان درد آشناست و سروده:

مرا باشد از درد طفلان خبر

که در طفلی از سر برفتم پدر(14)

به ارزش مادر بسیار واقف است.

او در چند حکایت مقام و ارزش مادر را بیان نموده است. در گلستان آمده که پسر سرهنگی به فرزند هارون‌الرشید دشنام مادر می‌دهد جلسه‌ای تشکیل می‌گردد تا جزای چنین کسی را مشخص کنند هر کس نظری می‌دهد یکی به کشتن، یکی به مصادره و دیگری به زبان بریدن، اما هارون به ترک مخاصمه و گذشت دعوت می‌کند و می‌گوید اگر به ضرورت انتقام‌خواهی تو نیز به مادر او دشنام بده(15).

من ار نام مردم به زشتی برم

نگویم به جز غیبت مادرم(16)

در حکایت دیگر آورده است روزی به جهل جوانی بانگ بر مادر زده و سبب شده که او دل آزرده و گریان بگوید مگر خردی فراموش کردی که درشتی می‌کنی؟(17).

سعدی در رساله‌ی صاحبیه می‌گوید:

هر بد که به خود نمی‌پسندی

با کس مکن ای برادر من (18)



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد زن در ترازوی سخن سعدی 23 ص (2) (با فرمت word)