لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دکتر مصطفی معین
زندگی نامه دکتر معین :
دکتر مصطفی معین در یازدهم فروردین ماه 1330 در خانوادهای مذهبی در نجفآباد به دنیا آمد. فضای مساعد خانواده و مدرسه و ارتباط با رهبران دینی و انقلابی شهر باعث آشنایی وی با مسایل فرهنگی اجتماعی و مبارزاتی و شرکت در اعتراضات مردمی نسبت به دستگیری امام خمینی گردید. او آموزش ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود و دوره متوسطه را در دبیرستان سعدی اصفهان گذراند. و در زمره دانشجویان ممتاز در سال 1348 به دانشگاه شیراز راه یافت. دکتر مصطفی معین تحصیلات عالی را با برخورداری از بورس دانشگاه در دوره پزشکی عمومی و سپس با کارورزی مستقیم و به عنوان دستیار ارشد در دوره تخصصی بیماریهای کودکان ادامه داد. او در دوران دانشجویی و در مراحل مختلف شکلگیری و گسترش مبارزات ضد استبدادی و پیروزی انقلاب اسلامی حضوری فعال داشت که در مواردی به بازداشت و تعقیب او منجر شد. او در عرصههای اجتماعی مانند آموزش و کمک به دانشآموزان یتیم و خانوادههای محروم و انجام خدمات بهداشتی و فرهنگی در حلبیآباد حاشیه شیراز فعالیت میکرد.
با پیروزی انقلاب و اتمام دوره تخصصی کودکان (1358)، سمینار طب ملی و مردمی در خرداد ماه 1358 با هدف تحقق عدالت در بهداشت و درمان کشور از سوی ایشان طراحی و برگزار گردید، و پس از آن سرپرستی طرح طب روستایی را با همکاری دانشگاه اصفهان، جهاد سازندگی و وزارت بهداری آن زمان در جهت محرومیت زدایی فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و بهداشتی درمانی در مناطق محروم استان اصفهان به عهده گرفت. او در سال 1360 با تشکیل شورای برنامهریزی بهداشت و درمان استان فارس، مسئولیت آن را عهدهدار گردید و سپس بإ؛ مشارکتی فعال و مستمر، مسئولیتهای مختلفی را در بخشهای علمی و دانشگاهی، فرهنگی و اجتماعی، سیاستگذاری و مدیریت اجرایی طی سالهای بعد پذیرا شد که از آن میان به موارد زیر اشاره میشود:
* رییس دانشگاه شیراز (1360-61)
* نماینده مردم شیراز در نخستین دوره مجلس (1361-63)
* دبیر شورای مرکزی جهاد دانشگاهی (1361-64)
* سرپرست گروه برنامهریزی پزشکی ستاد انقلاب فرهنگی (1361-63)
* عضویت در ستاد و شورای عالی انقلاب فرهنگی به نمایندگی از امام امت و رهبری (1382-1362)
* نماینده مردم تهران در سومین دوره مجلس (1368-67)
* وزیر فرهنگ و آموزش عالی در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی (1372-68)
* بازگشت به فعالیتهای علمی و دانشگاهی، مطالعه و تحقیق در دوره فوق تخصصی ایمونولوژی و آلرژی (1375-72)
*نماینده مردم اصفهان در پنجمین دوره مجلس (1376)
* وزیر فرهنگ و آموزش عالی در دولت محمد خاتمی(1379-76)
* وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در دولت محمد خاتمی (1382-79)
* مشاور رییس جمهور (1382 تاکنون)
تشکیل هیأتهای امنای دانشگاهها و مراکز پژوهشی، تأسیس و توسعه دانشگاهها در مناطق محروم کشور، ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش، گسترش تحصیلات تکمیلی، طراحی و اجرای نظام آموزشهای علمی و کاربردی (دانشگاه جامع)، برنامهریزی و گسترش آموزشهای نیمه حضوری و از راه دور (دانشگاه پیام نور)، تأسیس و گسترش مراکز رشد علم و فنّاوری و پارکها و شهرکهای تحقیقاتی، توسعه و تقویت انجمنهای علمی و تخصصی، تقویت مجلات و نشریات علمی و تخصصی، تنوع بخشی به خدمات و منابع درآمدی آموزش عالی، برنامهریزی تقویت بنیه علمی ایثارگران و فرزندان شهیدان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، پیگیری و تأسیس فرهنگستان علوم و زبان و ادب فارسی، جذب و پرورش استعدادهای درخشان آموزش عالی، گسترش ارتباطات و همکاریهای علمی ملی و بینالمللی، قانونمند و نهادینه کردن فعالیتهای علمی و فرهنگی و اجتماعی دانشگاهی، پیگیری ایجاد تحول ساختاری در مدیریت علم و فنّاوری کشور و تأسیس وزارت علوم و تحقیقات و فنّاوری، تمرکززدایی و تقویت آزادی علمی و استقلال سازمانی دانشگاه، تقویت همکاریهای علمی و پژوهشی دانشگاه با صنعت، برنامهریزی رشد پرشتاب و مستمر تولید علمی ایران طی 14 سال گذشته، دفاع همه جانبه از کیان دانشگاه و حقوق دانشگاهیان و دانشجویان، مطالعه و تدوین برنامههای ملی توسعه فنّاوری و توسعه زیست فنّاوری و توسعه علمی کشور از جمله دستاوردهای مدیریت دکتر معین در آموزش عالی ایران است.
دوره دوم و سوم وزارت دکتر معین با بحرانهای متعددی روبرو بود که بالصراحه، دانشگاه و دانشجویان را به عنوان نهاد فکری و نیروی پیشاهنگ اصلاحات هدف قرار داده بود. نقطه اوج بحران با هجوم گروههای فشار و ورود غیر قانونی افراد مسلح در 18 و 20 تیرماه 1378 به کوی دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز و ضرب و جرح دانشجویان شکل گرفت که با اعتراض و استعفای وزیر در دفاع از حریم دانشگاه و مظلومیت دانشجویان مواجه شد. در خردادماه 1381 نیز هشدار دکتر معین نسبت به پیامدهای بلند مدت فکری، اجتماعی و فرهنگی حکم اعدام برای دکتر آقاجری استادیار دانشگاه تربیت مدرس، تظاهرات غیرقانونی و اشغال ساختمان وزارتخانه از سوی افراد تحریک شده و ارائه طرح استیضاح از سوی گروه اقلیت مجلس شورای اسلامی را در پی داشت که استقبال و اعلام آمادگی وزیر برای پاسخگویی، موجب بازپسگیری طرح استیضاح گردید. در تابستان سال 1382 با توجه به بنبست رسیدن تصویب نهایی قانون جدید وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری در شورای نگهبان - که بر پایه انسجام آموزش عالی و تحول در ساختار مدیریت علم و فنّاوری و بر اساس مطالعه و کارشناسی علمی چندین ساله تنظیم شده و به تصویب دولت و مجلس شورای اسلامی رسیده بود و اعتراض به دخالت نهادهای موازی در آموزش عالی و دانشگاهها و بیحرمتی نسبت به دانشگاه و دانشگاهیان را در متن خود داشت - دکتر معین استعفای دوم خود را تقدیم کرد که سرانجام مورد پذیرش قرار گرفت.
دکتر معین هماکنون ریاست انجمن آسم و آلرژی و مرکز تحقیقات ایمونولوژی، آسم و آلرژی را بر عهده دارد. ایشان عضو هیأتهای امنا، شوراهای علمی و پژوهشی، مجامع، آکادمیها و انجمنهای علمی، فرهنگی و دانشگاهی مختلف است و به عنوان استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران به تدریس و تحقیق مشغول است. انتشار بیش از 140 مقاله علمی در نشریات و همایشهای معتبر در سطوح ملی و بینالمللی، انتشار 18 عنوان تألیف، ترجمه و یا ویرایش علمی و نیز ارائه صدها سخنرانی در دانشگاهها، مراکز پژوهشی و مجامع آموزشی و فرهنگی در ایران و سایر کشورها از جمله دستاوردهای علمی و فرهنگی او است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 119
فصل اول
اداره مالی اداری
اداره مالی اداری ضمن ارائه خدمات به متقاضیان و مشترکین تلفنی بصورت قبول تقاضا و اشتراک تلفن و تشکیل پرو.نده و رسیدگی به امور قبوض مشترکین و محاسبه در آمد و هزینهها ، خدمات تدارکاتی و پرسنلی و حقوقی کلیه پرسنل و کارکنان مخابرات شهرستان را به عهدهدارد که اگر فعالیت و تدارکات و پشتیبانی به موقع این اداره نباشد شاید بتوان گفت به فعالیت بقیه واحدهای ادارات مختلف این مجموعه بینتیجه و یا متوقف میماند .
امور متقاضیان و امور مشترکین
با انتشار اگهی قبول تقاضای تلفن نسبت به ثبت نام متقاضیان تلفن و فروش فیش به آنان اقدام میشود این ثبت نام و فروش فیش بایستی در محدوده مرز خدمات تلفنی که در طرح ایجاد امکانات مخابراتی است بایستی صورت پذیرد پس از فراهم شدن امکانات فنی ، توسط واحد مذکور جهت کلی متقاضیان ردیف ودیعه تعیین و طی دعوتنامه ای از متقاضی نسبت به تکمیل پرونده اقدام میشود و جهت هر یک با رعایت حق تقدیم فرم سیمک شی صادر و به واحد مربوطه ارسال مینمایند . پس از عودت فرم مذکور از واحد زیربط به امور متقاضیان نصبت به صدور فرم دایری تلفن و ارسال آن به واحدهای مربوطه نسبت به بر قراری ارتباط مشترکین اقدام میشود و پرونده مربوطه نیز از امور متقاضیان به امور مشترکین جهت استقرار در فایل مربوطه و بایگانی میگردد .
پس از دایری هر تلفن کلیه تغییرها و درخواستهای مشترکین در واحد امور مشترکین صورت میپذیرد که اهم آن بشرح ذیل میباشد .
1-تغییر نام فیش بکلی ممنوع است مگر بصورت درجا به غیر فقط با تغییر مالک در صوتیکه خریدار ملک ، خریدار فیش مذکور باشد و یا اینکه متقاضی تلفن فوت نموده باشد واگذاری نوبت به احدی از ورّاث با اجازه سایر ورثه طبق گواهی مربوطه ملامانع است .
2-تعویض آدرس فیش که با اخذ هزینه مربوطه و ارائه مدارک لازم و رعایت آئین نامه و مقررات شرکت صورت میگیرد . چون نرخ هزینه تعویض آدرس فیش در سه دوره مورد مطالعه یعنی سالهای 68و70و72 تغییر نکرده است لذا تفاوتها در در آمدهایی که در زیل آمدهاست فقط بخاط تغییرات میباشد که اشاره میشود .
سال
تعداد تعویض آدرس فیش
در آمد بریال
نرخ بریال
سال 68
سال 70
سال 72
5217
13189
24221
2608500
6594500
12110500
500
500
500
تفاوت در آمد تعویض آدرس فیش در سال 70 نسبت به سال 68 مبلغ 3986000 ریال بوده است .
تفاوت در ا‚د تعویض آدرس فیش در سال 72 نسبت به سال 68 مبلغ 9502000 ریال بوده است .
تفاوت در ا‚د تعویض آدرس فیش در سال 72 نسبت به سال 70 مبلغ 5516000 ریال بوده است .
3-تغییر نام تلفن که با تنظیم فرم مربوطه و رعایت آئین نامه و مقررات مربوطه بلامانع است در محاسبات بعمل آمده چون نرخ هزینه تغییر نام تلفن نیز طی سالهای 68و70و72 تغییری نداشته نداشته است لذا تفاوتها در درآمد به به شرح ذیل میباشد.
سال
تعداد تعویض آدرس فیش
در آمد بریال
نرخ بریال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زندگی دکتر محسن رضایی در یک نگاه
دکتر رضایی 18 سال فعالیت سیاسی و 18 سال فعالیت نظامی داشته است. دلیل این تنوع شغلی ضرورت های ملی و اسلامی بود که وی احساس می کرد. از سن 15 سالگی وارد مسایل سیاسی شده و در سن 18 سالگی در دوران شاه به زندان افتاده است. پس از 10 سال کار سیاسی به دلیل شورش ها و اشغال کشور به فعالیت نظامی مشغول شده و پس از 18 سال فعالیت نظامی مجددا وارد عرصه سیاست شده و دوره جدید فعالیت خویش را آغاز نموده است. در تمامی این مراحل از پایین به بالا حرکت کرده و در اثر تلاش و زحمت های خود مسئولیت های خطیری را عهده دار شده است. همواره بنابر پیشامدها و ضرورت ها در مسئولیت های متفاوتی ایفای نقش کرده است وهیچگاه لباس مانع او درخدمت به مردم در جای که به امثال وی احتیاج باشد نبوده است. از لباس سیاست به لباس رزم و از لباس نظامی مجددا به لباس سیاست رفته است. محسن رضایی درسال 1333 در یکی از روستاهای مسجد سلیمان به دنیا آمد. درسن 14 سالگی (1347) با کمک دو نفر از دوستان نوجوانش انجمن دین و دانش را دریکی از مساجد شهرستان مسجد سلیمان بنیان نهاد. انبار کوچکی در طبقه فوقانی یک مسجد را با تعمیراتی به کتابخانه تبدیل کرد و انجمن را در آنجا تاسیس نمودند. به علم فیزیک علاقه مند بود. در سال هفتم و هشتم دبیرستان (1348 ) بود که کتابهایی از جمله "ماده، زمین و آسمان" اثر ژرژ کاموف را مطالعه کرد و مجله دانشمند یکی از معتبرترین مجلات علمی کشور را به صورت دائم می خوانده است. در کنکور دانش آموزی سال 1349 هنرستان شرکت نفت از بین انبوهی از متقاضیان با رتبه نهم پذیرفته شد. در همانجا بود که فعالیت سیاسی وی شروع شد و تا سال 1358 ادامه یافت. در دوران دبیرستان گروهی را تشکیل داد و در آن به فعالیت سیاسی پرداخت. در سال 1353 که سازمان مجاهدین خلق به انحراف کشیده شد، گروه اسلامی منصورون را با الهام از آیه شریفه «انهم لهم المنصورون وان جندنا لهم الغالبون» که طرفدار حضرت امام (ره) بود را بنا گذاشت.
پس از پیروزی انقلاب, شورش ها و ناامنی ها و احتمال کودتا علیه انقلاب اوج گرفت، در نتیجه وی وارد عرصه خدمت دیگری گردید. عرصه دفاع از امنیت مردم وتمامیت ارضی کشور عرصه دفاع از ناموس و اقتدار عرصه مردان مرد. اولین دوره فعالیت سیاسی او شامل چند مقطع بود که عبارتند از: 1- مقطع فرهنگی علمی (49-1347)2- مقطع فرهنگی سیاسی(52-1349)3- مقطع سیاسی چریکی(57-1352)4- مقطع حزبی (58-1352)
نوجوان سیاسی: از سن 14 تا 16 سالگی در کنار تحصیلات دبیرستانی به فعالیت های فرهنگی، علمی مشغول بود. یکی از بنیانگذاران انجمن دین و دانش بود. در این مقطع با قرآن و نهج البلاغه و کتب دینی از یک طرف و کتب علمی به خصوص فیزیک از طرف دیگر آشنا شد. این مقطع از سال 1347 شروع شد وتا سال 1349 ادامه یافت. مقطع دوم که از سال 1349 شروع شد، مقطع ترکیب فعالیتهای فرهنگی با فعالیت سیاسی بود. کتب سیاسی از قبیل کتابهای دکتر شریعتی و مهندس بازرگان را مورد مطالعه قرار داد. دراین سالها با مبارزات ملت ایران آشنا شد. تا سال 1352 به همین منوال ادامه یافت که در این زمان دستگیر و به مدت 6 ماه زندانی گردید که با تجربه اندوزی او موجب شد که راه مبارزه را جدی تر ادامه دهد.
چریک جوان: در سال 1353 در کنکور سراسری در دانشگاه علم و صنعت رشته مهندسی مکانیک قبول شد. سپس تشکیل خانواده داد. یک برنامه خودسازی برای مبارزه ای جدی تر آغاز کرد ولی خیلی زود ساواک حساس شده و به سراغ او می رود. اطلاعاتی را در مورد او به دست می آورد که در دستگیری سال 1352 فاقد آن اطلاعات بود. لذا محسن رضایی زندگی مخفی را آغاز می کند تا به دست ساواک گرفتار نشود. اگر این بار دستگیر می شد یا به زندان محکوم می شد و یا ممکن بود زیر شکنجه به شهادت برسید. مقطع سوم زندگی او در دوره اول فعالیت سیاسی با زندگی مخفی شروع می شود. فعالیت های سیاسی در اختفا از سال 1352 تا 1357 که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، ادامه داشت. وی در این مدت با دوستانش ابتدا به تحقیق و پژوهش در مبانی اعتقادی، سیاسی و احوالات اجتماعی پرداخت. "اینکه چگونه می شود یک انقلاب مردمی و اسلامی را با موفقیت ایجاد کرد" مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفت.از همین رهگذر به امام و روحانیت رسید. از طرف دیگر انحراف منافقین در سال 53 و 54 موجب شد که ضرورت ارتباط فکری و عقیدتی با روحانیت و افکار امام برای او ضرورت بیشتری پیدا کند. در حقیقت دو برداشت کلیدی آنها را به امام سوق می دهد: 1- برای جلوگیری از انحرافات فکری باید به روحانیت و اندیشه های سیاسی حضرت امام (ره) روی آورد. 2- برای مردمی کردن انقلاب و کسب پیروزی باید سراغ روحانیت و حضرت امام(ره)رفت.به همین دلیل سال 1355 که هنوز جنبش جدید امام آغاز نشده بود, گروه منصورون به اندیشه های سیاسی امام(ره) گرایش یافته بود. لذا با شروع فعالیت حضرت امام (ره) در سال 1356 گروه منصورون بدون تردید وخیلی سریع به حرکت امام پیوست. در ساماندهی تظاهرات مردمی و پخش اعلامیه ها و اقدام به چند عملیات مسلحانه در کنار تظاهرات مردمی و برای حمایت از آنان و جلوگیری از سرکوب مردم وارد صحنه شد. یکی از مهمترین عملیاتی که این گروه انجام داد و مبارزه ملت ایران را تقویت کرد، شکستن رعب و اختناقی بود که گارد شرکت نفت در محاصره کارگران متحصن شرکت نفت به وجود آورده بود. حضرت امام(ره) ازکارکنان شرکت نفت خواسته بود که شیرهای نفت را ببندند. آنها به دستور امام(ره) تحصن کرده و دست از کار کشیده بودند. صدور نفت به خارج قطع شد که این امر آثار زیادی به دنبال داشت. از یک طرف شرکت های نفتی غربی دچار آسیب شدند. از سوی دیگر صادرات نفت به اسرائیل قطع شده بود. درآمدهای دولت متوقف شده بود. حتی سوخت به ادوات ارتش و خودروهای پلیس نمی رسید. به همین دلیل بود که شاه با تمام قدرت برای شکستن اراده کارگران و کارمندان شرکت نفت وارد عمل شد. حقوق آنها را قطع کرد. فشار گارد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
فرازی از وصیت نامه دکتر علی شریعتی
فرزندم! تو میتوانی هر گونه «بودن» را که بخواهی باشی، انتخاب کنی.
اما آزادی انتخاب تو در چارچوب حدود انسان بودن محصور است.
با هر انتخابی باید انسان بودن نیز همراه باشد
و گرنه دیگر از آزادی و انتخاب سخن گفتن بی معنی است،
که این کلمات ویژه خداست و انسان و دیگر هیچکس، هیچ چیز.
انسان یعنی چه؟ انسان موجودی است که آگاهی دارد
و همیشه جویای مطلق است؛ جویای مطلق. این خیلی معنی دارد.
رفاه، خوشبختی، موفقیتهای روزمره زندگی و خیلی چیزهای دیگر به آن صدمه میزند.
تو هر چه میخواهی باشی باش اما … آدم باش.
اگر پیاده هم شدهاست سفر کن. در ماندن، میپوسی.
هجرت کلمه بزرگی در تاریخ «شدن» انسانها و تمدنها است.
اروپا را ببین. اما وقتی ایران را دیده باشی، وگرنه کور رفتهای، کر باز گشتهای.
افریقا مصراع دوم بیتی است که مصراع اولش اروپا است.
در اروپا مثل غالب شرقیها بین رستوران و خانه و کتابخانه محبوس ممان.
این مثلث بدی است. این زندان سه گوش همه فرنگ رفتههای ماست.
از آن اکثریتی که وقتی از این زندان روزنهای به بیرون میگشایند و پا به درون اروپا میگذارند،
سر از فاضلاب شهر بیرون میآورند حرفی نمیزنم که حیف از حرف زدن است.
اینها غالبا پیرزنان و پیر مردان خارجی دوش و دختران خارجی گز فرنگی را
با متن راستین اروپا عوضی گرفتهاند.
چقدر آدمهایی را دیدهام که بیست سال در فرانسه زندگی کردهاند و با یک فرانسوی آشنا نشدهاند.
فلان آمریکایی که به تهران میآید و از طرف مموشهای شمال شهر و خانوادههای قرتی ِ لوس ِاشرافی ِکثیفِ عنتر ِفرنگی احاطه میشود، تا چه حد جو خانواده ایرانی و روح جاده [ساده؟] شرقی و هزاران پیوند نامرئی و ظریف انسانی خاص قوم را لمس کردهاست؟
اگر به اروپا رفتی
اولین کارت این باشد که در خانوادهای اتاق بگیری که به خارجیها اتاق اجاره نمیدهند.
در محلهای که خارجیها سکونت ندارند.
از این حاشیه مصنوعی ِبیمغز ِآلوده دور باش.
با همه چیز درآمیز و با هیچ چیز آمیخته مشو. در انزوا پاک ماندن نه سخت است و نه با ارزش.
« کن مع الناس و لا تکن مع الناس» واقعا سخن پیغمبرانهاست.
واقعیت، خوبی، و زیبایی؛ در این دنیا جز این سه، هیچ چیز دیگر به جستجو نمیارزد.
نخستین، با اندیشیدن، علم. دومین، با اخلاق، مذهب. و سومین، با هنر، عشق.
(عشق) میتواند تو را از این هر سه محروم کند.
به این هر سه، دنیای بزرگ پنجرهای بگشاید و شاید هم دری …
و من نخستینش را تجربه کردهام و این است که آن را”دوست داشتن” نام کردهام.
که هم، همچون علم و بهتر از علم آگاهی میبخشد
و هم همچون اخلاق، روح را به خوب بودن میکشاند و خوب شدن.
و هم زیبایی و زیباییها (که کشف میکند،که میآفریند)
چقدر در این دنیا بهشتها و بهشتیها نهفتهاست. اما نگاهها و دلها همه دوزخی است.
همه برزخی است که نمیبیند و نمیشناسد. کورند و کرند.
چه آوازهای ملکوتی که در سکوت عظیم این زمین هست و نمیشنوند.
همه جیغ و داد و غرغر و نق نق و قیل و قال و وراجی و چرت و پرت و بافندگی و محاوره.
وای، که چقدر این دنیای خالی و نفرت بار برای فهمیدن و حس کردن سرمایه دار است! لبریز است!
چقدر مایههای خدایی که در این سرزمین ابلیس نهفتهاست!
زندگی کردن وقتی معنی مییابد که فن استخراج این معادن ناپیدا را بیاموزی …
تنها نعمتی که برای تو در مسیر این راهی که عمر نام دارد آرزو میکنم،
تصادف با یکی دو روح فوقالعادهاست،
با یکی دو دل بزرگ،
با یکی دو فهم عظیم و خوب و زیبا است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دکتر محمد معین
نهم اردیبهشت ماه 1297 هجری شمسی درخانواده ای از علمای روحانی رشت، پسربچه ای پا به دنیا گذاشت. اوکه اولین فرزند خانواده بود توسط جد پدریش شیخ محمد تقی معین العلما (محمد) نام گذاری شد. خانه آن دریکی ازمحلات اصلی رشت قرارداشت وهمراه با جد پدری وعمویش (حسن) دراین خانواده زندگی می کردند.
محمد پدرش را خیلی کم می دید چون (شیخ ابوالقاسم) طلبه علوم دینی بودوسخت مشغول آموختن علوم قدیمه ودینی نزد پدرش ودیگر مدرسان مشهور شهر رشت بود. تنها چیزی که از پدر درخاطرمحمد نقش بسته بود عادت بعد از نماز پدرش بودکه سر انگشت های دو دست را باهم تماس می داد ودرحالی که به آن خیره می شد وزیرلب جملاتی را زمزمه می کرد. محمد ازاین کار چیزی سر درنمی آورد اما سعی می کرد مثل او چهارزانو بنشیند وکارهایش را تقلید کند وبعدها فهمید که پدرش درتعقیبات نماز آیه الکرسی را می خواند. مدتی بودکه وضعیت گیلان آشفته بود وخانواده معین هم نیز به هم خورده بودند وبعد ازکسالتی که مادر محمد عارض شده بود پدر او نیز به شدت مریض شد واو را به خانه نزدیکان بردند وشب 13 شعبان بود که محمد را به نزد پدرش بردند ودراین شب کنار پدر ماند وفردا یعنی درروز14 شعبان که ناگهان خبر ناگواری از منزلشان رسید وهمه چیز را برهم زد. مادرش بطور ناگهانی فوت کرده بودولی محمد به درستی نمی دانست چه اتفاقی افتاده است. واما می دید که با این خبر حال پدر بدتر شد. ودرست 5 روز دیگر محمد از صدای ناگهانی گریه وزاری اقوامش متحیر شد. وصدا از اتاقی درآمد که پدرش درآن خوابیده بود ووقتی که به داخل اتاق دوید دید که روی پدرش را با پارچه سفید پوشانده وپدرش آرام خوابیده بود.واز همهمه وگریه وزاری مردم توانست کسی را ببیند که او را صدا می زند. محمد محمد ویک دفعه کسی او را بغل گرفت وبوسید وگفت: محمد جان چه زود یتیم شدی.
وبعد از مرگ پدرومادر مراقبت او را برادر کوچکش علی که جد پدریش (شیخ محمد تقی معین العلما) برعهده گرفت ومحمد پسربچه ای کنجکاو وبا استعدادی بود وچیزهای زیادی درزیر سایه پدربزرگ یاد گرفت. ووقت مدرسه گرفتن محمد شد که درآن ایام مدرسه امروزی نبود واین پدربزرگ بودکه او را به مکتب فرستاد وسخت گیری استادها دل خوشی برای معین نبود. از اینکه هم مکتبی های او را به فلک می بستند بسیار ناراحت می شد. البته اوضاع رشت به دلیل قیام جنگلیها وسنگر بندی انگلیسی ها دراطراف شهر آنچان به هم ریخته بود که مکتب ها تعطیل شد.
وبعداز سرکوبی قیام جنگلی ها وشهادت میرزا کوچک خان شعله انقلاب گیلان رو به خاموشی گذاشت و از سوی سپاهان دولت به ظاهر امنیت برقرار شده و زندگی شهرها روال عادی خود را پیدا کرد. و محمد دوباره به مکتب رفت و اما بیشتر از کتابخانه پدربزرگش چیزی می آموخت تا از مکتب. در همین دوران بودکه صرف و نحو عربی وقسمتی از علوم قدیمی را نزد پدربزرگش و مرحوم سید مهدی رشت آبادی قرار گرفت. و بعد از تعطیل شدن مکتب به مدارس امروزی مجدد در کلاس سوم ابتدایی پذیرفتند و او تا کلاس ششم در همان مدرسه (دبیرستان اسلامی امروزه) درس خواندو در سال 1304 هـ .ش موفق به اخذ تصدیق نامه نهایی دوره ابتدایی شد.
و در سال 1305 در میان مردم شوروشوقی ایجاد شد و اداره جدیدی افتتاح شد به نام اداره احصائیه که به مردم شناسنامه یا سجل می داد و به خاطر لقب پدر بزرگ او معین العلما بود محمد به اسم معین لقب گرفت محمد را کلاس اول متوسط را نیز در همان مدرسه خواند و بعد به مدرسه متوسطه نمره دولتی رشت منتقل شد. پس ز دو سال توانست شهادت نامه اول متوسطه را دریافت کرد و اداره معارف گیلان هر سال دو سه نفر از شاگردان ممتاز را انتخاب می کرد و برای تهران با هزینه دو تومان می فرستاد. و محمد بخاطر این که سال چهارم را با معدل ممتاز نماز کرد. بود جزء همین گروه شد. و او به تهران رفت و در مدرسه عالی دارلمعلمین تهران نام نویسی کرد و مدت این دوره 3 سال بود و او دانشجویی صبور و پر استعداد و در کارخود خیلی دقیق بود و به طوری که در سال سوم به زبان فرانسوی مسلط شد و در حضور استاد فرانسوی درباره (لردبایرون) شاعر مشهور انگلیسی قرن نوزدهم سخرانی کرد و در خردادماه 1313 با ارائه رساله ای به زبان فرانسه در موصوع شعر (لونکت دولیل و مکتب پاراناس) موفق به اخذ درجه لیسانس در ادیبان و فلسفه با نمره ممتاز شد. و بعد از اخذ لیسانس در سال 1314 به مدت 6 ماه به سربازی رفت و در دانشکده افسری احتیاط در درجه افسر وظیفه بود و در مهرماه به دبیرستان شاهپور اهواز به استان خوزستان فرستاده شد. و بعد از سه ماه در کاردانی ولیاقت در آن سن و سال کم به ریاست دانشسرای شبانه روزی منصوب شد. و بعد از چندی به صورت مکاتبه ای در رشته روانشناسی انیستیتو روانشناسی بروکسل (بلژیک) نام نویسی کرد و در فنون مختلفی مثل: خط شناسی قیافه شناسی و مغز شناسی قرار گرفت و موفق به مدرک فارغ التحصیلان شد.
محمد معین توانست رساله (حافظ شیرین سخن) روانشناسی تربیتی نوشته علی الجارم و مصطفی امین را از عربی و (ایران از آغاز تا اسلام) و همچنین نوشته پروفسور گریشمن می کردند آشنا کند. و محمد معین در سال 1318 از اهواز به تهران انتقال یافت ادبیات موفق شد شرکت کند وبعد از مدتی در یک جلسه از استادان درباره ادبیات ایران باستان و غیره مورد سؤال قرار رگرفت و به تمام آنها جواب قانع کننده ای داد و همچنین از طرف استاد راهنمایی او یعنی ملک الشعرای بهار پرسش هایی شد. و بعد از چند دققیه برای نتیجه جلسه تعطیل شد. و بعد از چند دقیقه جلسه برگزار شد و رئیس هیئت نظارت نتیجه رأی را چنین اعلام کرد. ‹‹رساله آقای محمد معین از هر حیث قابل تمجید و تحسین تشخیص داده شده و آقای معین در زبان فارسی و ادبیات آن دکتر شناخته شده و به آن تبریک می گوییم.
و پس از گرفتن دکترا ابتدا به عنوان دانشیار و سپس استاد کرسی دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی برگزیده شد و درحالی که مشغول کارهای پژوهشی خود بود تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را نیز برعهده گرفت.
دکتر معین از سال 1317 در اهواز کار تصحیح برهان قاطع را شروع کردو بعد از پشتکارهای طاقت فرسا توانست بعد از 12 سال تمام کندو بعد از انتشار برهان قاطع سیل نام های تشکرآمیزی از سوی ایران شناسان و دانشگاه های خارجی که از او برای سخنرانی و یا تدریس دعوت کردند. و یک بار به دعوت دانشگاه هاروار برای بازدید از مؤسسات فرهنگی و علمی به آمریکا رفت و بعد از مدتی به کتابخانه های لندن و پاریس رفت.
در سال 1342 چاپ فرهنگ فارسی شروع شد و همزمان با چاپ فرهنگ از دکتر معین برای تدریس و سخنرانی در نیمه دوم سال تحصیلی دانشگاه پرینستون آمریکا دعوت شد. بعد از مدتی دکتر معین خبر رسید که در ترکیه کنفرانسی تحت عنوان میراث مشترک فرهنگی از طرف سازمان عمران منطقه ترکیه برگزار خواهد شد. و دکتر معین از سوی دولت مأموریت یافت و به ترکیه رفت و به منظور شناساندن ایران به شرکت کنندگان کنفرانس هایی ترتیب بدهد.
دکتر معین همراه با استاد مجتبی مینوی و دکتر نصر به ترکیه رفت و طی10 روز سخنرانی متعددی در موضوع مختلف به زبان انگلیسی برای شرکت کنندگان ایراد کرد.
و بعد از انجام کنفرانس دکتر معین در هشتم آذر ماه به تهران برگشت ودکتر معین با این که به دلیل فعالیت های متعددی در کنفرانس بسیار خسته بود بدون هیچ استراحتی در جلسه مدافعه یکی از دانشجویان به دانشگاه تهران رفت.
و هنوز بانگ الله اکبر از منازه ای مسجد دانشگاه تهران برنخواسته بود که حادثه ای در اتاق مدیران گروه ادبیات فارسی همه را شوکه داد و دکتر معین درحالی که می خواست موافقت خود را با پذیرفتن یافتن پایان نامه تحصیلی یکی از دانشجویان دوره دکترای اعلام کند و یکباره به کف اتاق افتاد و بی هوش شد.
و بلافاصله او را به بیمارستان آریا رساندند و بستری کردند و پزشکان بعد از بررسی و عکسبرداری ضایعه ای که در مغز دکتر به وجود آمده بود و تصمیم اما متأسفانه هنگام تزریق ماده رنگی و دکتر معین به حالت اغما رفت و عدم خروج دکتر معین از حالت اغما باعث شد تا در 14 مرداد 1346همراه همسرش به بیمارستان (توتردام فرترال) از مهمترین بیمارستان های کانادا اعزام شود طی 3 ماه بستری شدن در بیمارستان سه عمل جراحی بر روی مغز وی صورت گرفت ولی هیچ نتیجه ای بدست نیاوردند.
وبعد از چهارونیم سال گذشت. و بی آنکه دکتر برای لحظه ای بتواند کسی را بشناسد و یا کلمه ای بر زبان آورد و سرانجام در خاموشی و تنهایی، بزرگ مرد لغت و سخن در نیم روز گرم سیزدهم تیرماه 1350چشم از جهان فانی فروبست.