دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه دو ادیب نیشابور (2) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیب نیشابوری - محمد تقی(1315-1396 ه.ق)

شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری، مشهور به ادیب دوم، در سال 1315 ه.ق (1274ه.ش) در خیرآباد، از بلوک عشق آباد نیشابور پا به جهان نها. پدرش اسدالله نام داشت و واز دانش بی بهره نبود.محمد تقی نزد پدر خوندن و نوشتن را فراگرفت و در 18 سالگی به دستور پدر عازم مشهد شد و نزد دایی خود حاج شیخ محمد کدکنی (م 1357 ه.ق) مقدمات را فراگرفت و در اواخر سال 1333 ه.ق وارده حوزه درس میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری گردید.شیخ محمد تقی از محضر میرزا عبدالجواد، کمال استفاده را برد و در آموختن ادبیات عرب، فارسی، منطق، فلسفه، ریاضیات، تفسیر، حدیث، رجال، فقه، اصول، طب، علو غریبه و علوم جدید رنجها کشید. وی در کسب این دانشها به جز میرزا عبدالجواد، از محضر اساتید دیگر از جمله آقا میرزا عسکری مشهود به آقا بزرگ حکیم ( م 1355 ه.ق)، شیخ حسن برسی (م 1340 ه.ق) شیخ اسدالله یزدی (م 1350 ه.ق) میرزا باقر مردس رضوی (م 1343 ه.ق)، آقا سید جعفر شهستانی، قوام الحکما، مشیرالاطباء و حکیم فاضل خراسانی بهره برد.ادیب نیشابوری متون ادبی، منطقی و اصولی، از جمله سیوطی، مغنی، شرح مطول، شرح نظام، حاشیه ملاعبدالله، معالم، مقامات حریری، عروض و قافیه را در مدرسه های خیراتخان، سلیمانیه، میرزا جعفر، مسجد ترکها، مسجد گوهرشاد و درسال1325 ه.ش، چند ماهی در آموزش و پرورش تدریس میکرد. اوهمیشه زودتر از دیگران در جایی، بالای حجره چهارزانو می نشست و درس را شروع می کرد.در سال 1341 ه.ش با پیشنهاد سید جلال الدین تهرانی استاندار و نایب التولیه وقت آستان قدس، عنوان مدرسی آستان قدس را پذیرفت و در آرامگاه شیخ بهایی به تدریس پرداخت و این امر هفت سال ادامه یافت تا این که در زمستان 1348 پایش آسیب دید و از آن پس تا زمان ارتحال در منزل تدریس می نمود. او در 21 آذر 1355 / بیستم ذی الحجه 1396 ه.ق، در 81 سالگی بدرود حیات گفت و در زاویه غربی صحن عتیق دفن گردید.ادیب انسانی آزاده و عارف مسلک بود و نسبت به امور دنیوی، مقامات و شخصیتها بی اعتنا بود و مناعت طبع داشت و از تملق و ریا دوری می جست و آثار علمی و ادبی زیادی از خود بر جای گذاشت. گوهر تابنده، آئین نامه، ستایش نامه، طریقت نامه، حدیث جان و جانان، رساله یعقوبیه، مجمع راز، فیروز جاوید، آسایش نامه، تاریخ ادبیات عرب، تاریخ ادبیات ایران، تابش جان و بینش روان، البدایه و النهایه، گوهر مراد، راسله قافیه و آرایش سخن در شمار آثار ماندگار ادیب هستند.

ادیب نیشابوری - عبدالجواد(1281-1344 ه.ق)

میرزا عبدالجواد ادیب نامور حوزه خراسان در قرن اخیر، در سال 1281 ه.ق در "بیژن گرد" از روستاهای نیشابور چشم به جهان گشود. در اوان کودکی، بیماری آبله چشم راستش را زا او گرفت و سوی اندکی برای چشم چپش باقی ماند.میرزا حافظه بسیار خوبی داشت. پس از آشنایی با خواندن و نوشتن، به تشویق پدرش ملاحسین، عازم نیشابور شد و سال 1297 ه.ق برای دانش اندوزی به حوزه پر رونق مشهد آمد، ابتدا به مدرسه خیرات خان رفت، بعد مدرسه فاضل خان و در آخر در مدرسه نواب حجره ای گرفت و ضمن فراگیری مقدمات علوم ادب، کتابهای نهج البلاغه، مغنی، مطول، مقامات بدیعی، مقامات حریری، حاشیه و شمسیه را بدون استاد یادگرفت و مقداری فقه و اصول و حکمت و کلام را نزد اساتید آن عصر حوزه، تلمذ کرد و به نیشابور بازگشت و پس از درگذشت پدر، در حدود سال 1310 ه.ق بار دیگر به مشهد آمد و در یکی از حجره های مدرسه نواب مستقر شد و تا پایان عمر هرگزبه سفر نرفت.میرزا انسانی سخت کوش بود، او با این که قدرت بینایی بسیار اندکی داشت، هرگز دست از مطالعه نکشید. گاهی تا سپیده صبح چشم از کتاب بر نمی داشت و سحرگاهان ترنم گنجشکان او را به خود می آورد. به تدریج دانسته های ادبی و تاریخی او به جایی رسید که سخنان ارجمند او در گستره این دانشها، همه نیز مهارت داشت و نظریات ملاصدرا را می پسندید و در نجوم و جبر و مقابله و حساب و هندسه از دانایان بودو با موسیقی نیز آشنایی داشت. اما بدون تردید تخصص او در علوم ادب بود. او تمام قاموس و برهان قاطع را در حفظ داشت و افزون بر دوازده هزار بیت از اشعار عرب جاهلی را به خاطر سپرده بود.ادیب اهل قناعت و مناعت طبع بود. از وجوهات کمتر استفاده می کرد . بیشتر از راه حق التدریس آستان قدس رضوی و عایدات اندک ارثی نیشابور، روزگار می گذرانید. او همسر نگزید و به تنهایی راه زندگی را به آخر برد. بیانی صریح داشت و در مبارزه با جهل و ریا بیداد می کرد. زندگی نظام مندی داشت و هفته ای یک با به حرم مطهر مشرف می شد. در بیشتر درسهای او، متجاور از سیصد طلبه شرکت می کردند. ادیب در شصت و سومین سال زندگی خود، صبح جمعه ششم خرداد 1305 / 15 ذیقعده 1344 ه.ق درگذشت و در مقبره ای نزدیک دارالحفاظ آستان قدس رضوی به خاک سپرده شد.ادیب ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، محمد پروین گنابادی، محمد تقی مدرس رضوی، محمود فرخ، محمد تقی ادیب نیشابوری ، محمد علی بامداد، سیدجلال الدین تهرانی سید حسن مشکان طبسی را در مکتب خود پروراند



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه دو ادیب نیشابور (2) (با فرمت word)


تحقیق درمورد ترجمه کاربرد در مقایسۀ دو مدل تأثیرات مطالعۀ منابع کلسیم گوسفند 23 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

* کاربرد در مقایسۀ دو مدل تأثیرات مطالعۀ منابع کلسیم گوسفند

* چکیده

- هدف اصلی این تحقیق ارزیابی و مقایسۀ دو مدل قسمت بندی با مطالعۀ تأثیرات مختلف منابع کلسیم برمتابولیسم a )و p گوسفند بود . گوسفند نوع نر برزیلی (20) از رژیم غذایی مبنای مکمل شده با منابع مختلف (a تغذیه کرد که به صورت زیر است . آهک (l) ، یونجه ، خشک آلفالفا (AH) ، مواد غذایی پوست مرکبّات (osm) و گوشت مرکبّات (TP) . پس از 21 روز هر گوسفند ، به هر گوسفند دوز تک از طریق رگ گردن MBq 4/7 رادیوکلسیم (ca 45) وMBq 4/7 رادیوفسفر (p 32( دارند . متابولیسم (a و p با مقایسۀ مدل های VD و FL ارزیابی شدند . مدل بازبینی شدۀ مطالعۀ سینتیک های فسفر و کلسیم در گوسفند در حال رشد مورد بررسی قرار گرفت . با مقایسۀ جریانات بین دل و دوده و پلاسما ، پلاسما و استخوان و پلاسما و بافت این امر صورت گرفت . هیچ اختلافی در میزان جذب Ca و p بریا روش های درمانی مشاهده نشد . جریانات Ca بافت و استخوان به پلاسما و برعکس در میان روش های درمانی یکسان بودند اگرچه نگهداری استخوان خالص و بافت خالص برای درمان های l و osm بیشتر ، و برای AH و CTP کمتر و همچنین منفی به شمار آمدند (P(0+05) نتایج Ca استخوان خالص بین مدل VD و FL ثابت بودند اگرچه نگهداری Ca بافت خالص به طور ناچیزی برای VD بیشتر بود . حضور پکتین در CTP و اگزالات در AH می توانند بر تعادل کلسیم در این روش های درمانی تأثیر بگذارند . جذب کل کلسیم برای ما با هر دو مدل بیشتر بوده شکل شیمیایی ca در منابع مختلف بر متابولیسم آن تأثیر گذاشت امّا هیچ تأثیری بر متابولیسم p نداشت . هر دو مدل جذب p بیشتر از جذب p در استخوان داشتند و این امر نشان داد که گوسفند p را متابولیسم می کند . این امر حاکی از آن است که اختلال در هضم متابولیسم p استخوان را تحریک می کند تا p را برای موارد نیاز متابولیکی به کاربرد . هم مدل VD و FL الگوی یکسانی برای جریانات P ، و برای حفظ P بافت و استخوان خالص داشتند . هر دو مدل را می توان برای ارزیابی Ca وp و همچنین منابع غیر ارگانیگ ca استفاده کرد .

* لغات کلیدی : قابلیت هضم صحیح ، کلسیم ، فسفر ، مدل سازی و متابولیسم

*1. مقدمه

- کلسیم و فسفر اغلب مهمترین مواد معدنی در تغذیه نشخوار کننده ، بخاطر حضور گسترده شان در بدن حیوان ، عمدتاً در استخوان به صورت نمک هیدروکسیا پاتیت . بنابراین ، حیوانات در حال رشد باید مقادیر کافی این مواد معدنی کافی استخوان ، ذخیره کند . غذاها به عنوان منابع کلسیم برای نشخوار کنندگان ذخیره می شوند ، اما عدم اطلاعات در مورد در دسترس بودن ca در این منابع ، عدم دقت یا صحیح بودن فرمولاسیون این منابع ، وجود دارد . بنابراین دانش در دسترس بودن کلسیم و تأثیرات آن بر سینتیک ca و p ، برای ارزیابی به کاربردن این مکمل ها به عنوان منابع کلسیم برای نشخوار کنندگان امری مهم به شمار می آید .

- روش های رادیو ایزوتوپ ، داده ها پی در مورد دفع داخلی و همچنین توزیع مواد معدنی در بدن حیوان بدست آمده است . بالاخص در مورد نشخوار کنندگانی دفع داخلی که بخش مهم دفع p به شمار می آید ، این اطلاعات به منظور جذب صحیح و قابلیت هضم صحیح ، حیاتی به شمار می آید . علاوه بر این ردیاب های فعّال امکان رابطه بین ca و p را به منظور مطالعۀ استخوان فراهم می کنند جایی که متابولیسم ca به همراه متابولیسم p صورت می گیرد . علاوه بر این ، توسعۀ مدل های قسمت بندی براساس اندازه گیری های ca و p را تسهیل می کند .

- مدل vd برای توصیف متابولیسم p نشخوار کنندگان در حال رشد به کار رفت در حالیکه مدل خرناندزدر خوک های در حال رشد ایجاد گردید . هر دو مدل براساس اصول تأکیدی مشابه اند . لوپز(2001) مدل فرناندز هماهنگ کرد تا تغییر دائمی بیولوژیکی p را در خوک های تغذیه کننده از منابع مختلف فسفات را با افزودن قسمت بندی جدید ارزیابی کند تا بافت نرم را نشان می دهد .

- هدف این مطالعه مقایسۀ مدل های VD و FL با ارزیابی منابع مختلف کلسیم را متابوسیم Ca و p گوسفندهای در حال رشد به شمار آمد .

* جدول 1

* ترکیبات علوفه و تریب رژیم غذایی گوسفند حاوی منابع مختلف کلسیم

ترکیبات (g/kg Dm)

آهک

یونجۀ خشک آلفالفا

گوشت مرکبّات

مواد غذایی پوست خرچنگ

آهک

13

-

-

-

یونجۀ خشک آلفاافا

-

450

-

-

گوشت مرکبات

-

-

300

-

مواد غذایی پوست خرچنگ

-

-

-

12

غلّات ) ذرت علوفه ای (

400

400

140

395

بخش باقیماندۀ چغندر بخار شده

420

138

394

436

سویا

150

-

150

140

اوره

7

5

6

7

مونو آمونیوم فسفات

5

2

5

5

مکمل مواد معدنی

5

5

5

5

-2* مواد روش ها

1 . 2 *حیوانات و رژیم غذایی

- 20 گوسفند نر برزیلی 8 ماهه kg 55/4 6/31 ، به منظور مطالعات ایزوتوپ در قفس های مخصوص این امر قرار



خرید و دانلود تحقیق درمورد ترجمه   کاربرد در مقایسۀ دو مدل تأثیرات مطالعۀ منابع کلسیم گوسفند  23 ص


تحقیق در مورد آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایر (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایران بودند. نه می توان زحمات مطهری را نادیده انگاشت و نه می شود به شریعتی بی اعتنا بود. این دو (در کنار دیگر بزرگان) بار فرهنگی انقلاب را به دوش کشیدند. ذهن ها را آماده کردند و طرحی نو در انداختند. گرچه تاثیر گذاری شریعتی در نسل جوان بیشتر بود و معلم انقلاب لقب گرفت اما نقش مطهری را که از بنیانگذاران حسینیه ارشاد بود نیز نمی توان در آگاهی دادن و تعلیم و تربیت آن نسل انکار کرد. شریعتی با آن بیان جذاب و گیرایش (که مارکسیسیت ها را یکضرب شیعه می کرد!) اسلام را از پستو بیرون کشید و پایه گذار یک حرکت پرخروش مردمی شد. اسلام و مذهب را بی واسطه فهمید. اینگونه شد که توانست با فهم نو از دین و مذهب سیل جوانان را به حسینیه ارشاد سرازیر کند چنانکه در هر درس ۵۰۰۰ نفر پای صحبتش می نشستند. مقصود از این نوشته نه تمجید از شریعتی است و نه تجلیل از مطهری ؛ نه تخریب شریعتی است و نه تنبیه مطهری. تنها شرح و بسط یک درگیری فکری است بین یک عالم اسلامی و یک روشنفکر دینی(1). دعوای یک ملای کور و یک خاموش فکر غربزده نیست. کشمکش فکری است میان یک روحانی علوی و یک متفکر اسلامی. قصد ما بزرگ نمایی و یا تخریب وجهه ی این دو نیست. تحقیق و تحلیلی است بر این دو بزرگوار که شاید " فاعتبروا یا اولی الابصار.... "

حسینیه ارشاد موسسه ای مذهبی فرهنگی بود که در سال ۱۳۴۲ به همت محمد همایون و علی آبادی و ناصر میناچی با همفکری مطهری تاسیس شد. تعیین سیاست عمومی و انتخاب سخنرانان اکثرا به عهده ی مطهری بود (2) سال ۱۳۴۵ مطهری از استاد محمد تقی شریعتی دعوت می کند تا برای سخنرانی به ارشاد بیاید و استاد تا سال ۱۳۴۶ در محل موقت حسینیه به ایراد سخنرانی می پرداخت. در سال ۴۸ که موضوع چاپ نشریات داخلی حسینیه پیش آمد مطهری اولین نشریه حسینیه را در دو جلد به نام "محمد خاتم پیامبران" منتشر کرد. مطهری از شریعتی دعوت می کند تا مقاله ای برای این نشریه بفرستد و در نامه ای به دکتر می نویسد: "برادر عزیز دانشمندم. قلب خود شما گواه است که چقدر به شما ارادت می ورزم..."(3) دکتر شریعتی برای این کتاب دو مقاله فرستاد ۱- هجرت تا وفات ۲- سیمای محمد. و به مطهری اجازه داده بود که هر یک از این مقالات را که می پسندد چاپ کند." مطهری چنان از خواندن زندگی محمد به وجد آمده بود که آنرا سه بار به طور کامل خوانده بود. مطهری هر دو مقاله را چاپ کرد و در نامه ای به پدر شریعتی از او تجلیل و تمجید کرد"(4)

با انتشار این دو مقاله سیل انتقادات و حمله ها از روحانیون سنتی شروع شد. "چرا جلوی اسم محمد "حضرت" و "ص" نگذاشته ؟(5) مطهری در مقابل این حملات ایستاد و از شریعتی دفاع کرد. درباره ی شریعتی گفته بود:" چون رشته او جامعه شناسی است و خوب هم درس خوانده و کاملا بر اعصابش مسلط است در بیان الفاظ معرکه است. چون جوانها از فکلی ها کمتر بحث های دینی شنیده اند و او هم به زبان جوان ها صحبت می کند اینست که بیشتر از ما طالب دارد."(6)

شریعتی از سال ۴۵ با سخنرانی "مخروط جامعه شناسی" همکاری خود را با ارشاد آغاز می کند. تا جایی که به قول خود شریعتی حسینیه با خون و فکر و شخصیتش عجین می شود(7)

رضا داوری در بیان خاطره ای از دیدار با مرحوم مطهری می گوید:" ایشان (مطهری) زبان به ستایش شریعتی گشودند و گفتند: بعضی از مقالات دکتر شریعتی و از جمله زن در چشم و دل محمد را هیچ یک از ما نمی توانستیم بگوییم.

با آمدن شریعتی و استقبال شدید دانشجویان رفته رفته مرحوم مطهری نسبت به شریعتی بدبین می شود. جای تمجید ها, تنقید ها نشست و جای تکریم ها ,تعذیب ها. اطرافیان نیز به این اختلاف دامن می زدند.

پرویز خرسند می گوید: "روزی برای برداشتن وسایل مورد نیاز به حسینیه آمدم. در گوشه ی سالن آقای ... را دیدم که با مرحوم مطهری گفتگو می کرد. از کنارشان که گذشتم اسم شریعتی را شنیدم و اینکه چه کسی باید برود و چه کسی باید بماند. کنجکاو شدم وایستادم. آقای ... به مرحوم مطهری می گفتند: "بین شما و دکتر شریعتی فقط یکی باید اینجا بماند و تصمیم قطعی است. مرحوم مطهری گفتند حالا چه کسی قرار است بماند؟ آقای ... پاسخ داد: چون جوان ها استقبال بیشتری از دکتر شریعتی دارند قرار است ایشان بماند. مرحوم مطهری خیلی ناراحت شد". من تصور کردم که این تصمیم هیئت مدیره است و خود دکتر هم قضیه را می داند. بلافاصله به آپارتمان برگشتم و داستان را برای شریعتی گفتم. متوجه شدم او کاملا بی خبر است. وقتی حرفهایم را شنید با عصبانیت گفت:"این احمقانه ترین کاری بود که می توانستند انجام دهند.این ها نمی فهمند که نه حضور مطهری عرصه را بر من تنگ می کند و نه حضور من مانع کار اوست. او استاد فلسفه وحکمت است و من جامعه شناسی درس می دهم و این هر دو برای جامعه ی جوان ها مفید است"(8)

با روشن شدن افکار شریعتی و تز اسلام منهای روحانیت و انتقاد به مجلسی و خواجه نصیر ,مطهری که زمانی دائما از شریعتی و افکارش و زبانش تعریف می کرد کم کم شروع به موضع گیری در مقابل شریعتی نمود. البته باید گفت که خود مرحوم مطهری به انتقاد از روحانیون اعتقاد داشت اما می گفت این ما هستیم که باید خودمان را نقد کنیم و دخالت کردن غیر روحانیون در مباحث دینی را بر نمی تابید. به همین دلیل مرحوم مطهری جلسه ای را تشکیل داد تا برای سخنرانان ضوابط و معیار هایی در نظر گرفته شود. شاید بیشتر این ضوابط به خاطر این بود که شریعتی از حسینیه کنارگذاشته شود.(9) در این تبصره ها عدم تجاهر به فسق و پایبندی به تقوا و پرهیز از گناهان کبیره گنجانده شده بود. به قول محمد همایون صاحب حسینیه: "پس لطف کنید یک تبصره هم بگذارید که سخنران کچل هم نباید باشد! (اشاره به اینکه همه ی این ضوابط به خاطر حذف شریعتی است) اما چگونه می شد شریعتی را حذف کرد؟ شریعتی ای که شهرت حسینیه مدیون او بود. ناصر میناچی می گوید: "حسینیه ای که در طول چندین سال فعالیتش فقط توانسته بود ۲ جلد کتاب محمد خاتم پیامبران بیرون دهد و جلد دوم با عدم استقبال مردم مواجه شده بود و اگر جلد اول به چاپهای بعدی رسید به خاطر دو مقاله شریعتی بود, چگونه با حذف شریعتی حسینیه می تواند به کار خود و رسیدن به سطح عالی ادامه دهد؟"(10)

با مخالفت همایون و میناچی با طرح حذف دکتر , مرحوم مطهری استعفای خود را تقدیم حسینیه کردند. شریعتی هم که ۷ ماه از ارشاد کنار کشیده بود بار دیگر بازگشت.

و اما واکنش شریعتی به این ماجراها چه بود؟ محمد مهدی جعفری در کتاب"بار دیگر شریعتی" می نویسد:" یکبار شریعتی را دیدم و به او گفتم امشب فلان مجلس دعوت داریم. شما هم بیایید. در ضمن آقای مطهری هم هستند. شریعتی گفت: اتفاقا چه بهتر. خوشحال می شوم که بیایم. طوری می گویید که من اگر مطهری بیاید ناراحت می شوم. اگر اختلافی هم هست میان من و ایشان اختلاف جزئی است. وگرنه ما همه مان در یک صف واحد می جنگیم.

پرویز خرسند می گوید: "نشنیدم شریعتی یکبار کلمه ای علیه مطهری بگوید(11)

جعفری می گوید:"خدایی اش من هرگز از دکتر شریعتی بدگویی نسبت به شهید مطهری نشنیدم.(12)

جعفری همچنین نقل می کند روزی در منزل دکتر نکوفر بودیم. مرحوم مطهری را دیدم. مرا خواست. گفت: دیدی رفیقت چه تیشه ای به ریشه ی اسلام می زند؟ گفتم چه کسی؟ گفت شریعتی. گفتم برای چه؟ گفت: این مقالاتی که در کیهان می نویسد تیشه به ریشه دین می زند. گفتم مگر جریان را نمی دانید؟ دکتر رفته اصفهان یک سخنرانی کرده. سخنرانی از نوار پیاده می شود و بوسیله ی دانشجویان چاپ می گردد. در صحافی بوسیله ی ساواک توقیف می شود ساواک این ها را می دهد به کیهان. مطهری گفت : نه اینطور نیست. گفتم خود شریعتی این را به من گفت. مرحوم مطهری گفت:دروغ می گوید. پدرش هم دروغ می گوید!(13)

 

پاره ای از سخنان پراکنده آیت الله مطهری در مورد دکتر شریعتی

"صرف نظر از افکار نادرست و غرور و اشتباهاتش ضربه ی جبران ناپذیری به هماهنگی روحانیت و طبقات تحصیل کرده زده و آنها را سخت نسبت به روحانیون بد گمان کرده است".(استاد شهید به روایت اسناد - ص ۲۱۷)

"اوضاع آبستن حادثه ی قرن ۱۳ هجری است (اشاره به فرقه سازی بابیه). در نوشته های مرحوم (شریعتی) بذر این انشعاب شوم وجود دارد"( سیری در زندگانی استاد ص ۱۲۷)

"این جزوه (اشاره به اسلام شناسی ارشاد) مانند غالب نوشته های نویسنده از نظر ادبی و هنری اعلی است, از نظر علمی متوسط است, از نظر فلسفی کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است!"(استاد مطهری و روشنفکران ص ۳۴)

"به نظر من این جزوه (اسلام شناسی ارشاد) چیزی که نیست اسلام شناسی است. حداکثر بگوییم اسلام سرایی یا اسلام شاعری است. نویسنده جزوه نظر به غرور بی حد و نهایتش همان طور که خاصیت هر مغروری است ,عقده ندانستن علوم اسلامی از فلسفه و کلام و فقه و عرفان و غیره دارد".(مطهری و روشنفکران ص ۴۲)

"این جزوه (حسین وارث آدم) نوعی روضه ی مارکسیستی است که تازگی دارد."(یادداشت های مطهری ص ۲۱۸)

"من دو سفر با شریعتی به حج رفتم هرگز یکبار ندیدم سر او به مهر برسد"(اشاره به اینکه شریعتی نماز نمی خوانده) (طرحی از یک زندگی ج ۲ نقل از علی ابادی. یکی از ۳ نفر اعضای موسسین ارشاد)

اینکه چرا مطهری با آن همه سابقه و مبارزه و کار فرهنگی دست به چنین اظهار نظرهایی زد دقیقا معلوم نیست اما می شود با نگاهی به سیر زندگی مرحوم به نکاتی دست یافت. حامد الگار نویسنده و مترجم مسلمان آمریکایی می گوید: "پیش از به صحنه آمدن شریعتی مرحوم مطهری مشهور ترین و محبوب ترین سخنران دانشجویان دانشگاه بود اما با آمدن شریعتی مستمعان او به سرعت رو به کاهش نهادند چرا که شریعتی هر روز افراد بیشتری را به سوی خود جذب می کرد. نتیجه اینکه به هر حال بشر بشر است این موضوع منجر به رنجش آیت الله مطهری شد"(14)

شاید مطهری که خود جزو موسسین حسینیه ارشاد بود و در آنجا سالها درس داده بود و در میان قشر دانشجو و روشنفکر مقام بالایی داشت نمی توانست ببیند که از حسینیه کنار رفته و به جایش کسی آمده که پای هر درسش ۵۰۰۰ نفر جوان می نشستند و او مجبور بود در مسجد الجواد حرفهایش را برای ۲۰..۳۰ نفر بزند که تازه اکثر آنها پیرمرد بودند.

 

پس از شهادت

باشهادت دکتر شریعتی محبوبیتی فوق العاده برای او ایجاد شد. همه او را معلم شهید و معلم انقلاب نامیدند. در این جو هیچ کس تحمل شنیدن حرف مخالف شریعتی از مطهری را نداشت. مطهری ای که یک عمر در راه اسلام تلاش کرده بود به یکباره با اظهار نظرهایش در میان جوانان از عرش به فرش آمد. بطوریکه در مراسم چهلم شریعتی در مشهد که بازرگان در دفاع از مطهری سخنرانی کرد حاضران در مراسم اعتراض کردند و استاد محمد تقی شریعتی به نشانه ی ناراحتی جلسه را ترک کرد. با انتشار نامه ی بازرگان و مطهری علیه شریعتی این ضدیت ها و دشمنی ها به اوج رسید. گرچه بازرگان نامه ی دیگری نوشت و از بعضی کلمات تبری جست. ماجرای این نامه را به زمان دیگر موکول می کنیم. دانشجویان مسلمان درآمریکا ضمن نامه ای شدیدا به این دو حمله کردند و شریعتی را بالاتر از آن دانستند که با انتقاد و دشمنی این و آن کوچک شود. آنها نوشتند:

" نسل جوان مسلمان امثال آقای مطهری را که مسائل مردم برایشان مسئله ای نیست و از جیب ملت ارتزاق می کنند و تحریف اسلام راستین و دسیسه گشتن دین در دست جلادان زمان برایشان بی تفاوت است کاری ندارند. ما کسانی را که به زندگی عثمان وار نشسته اند و دم از علی می زنند ,جزو علمای راستین نمی دانیم که خود را مسئول شنیدن حرفهایشان کنیم.."(15)

. مطهری بعد از انقلاب نیز در نامه ای به آیت الله خمینی چنین نوشت:

" اخیرا می بینیم گروهی که به اسلام عقیده و علاقه درستی ندارند سعی می کنند از او (شریعتی) بتی بسازند. تحت این عنوان که سید جمال و اقبال و بیش از آنها این شخص(شریعتی) اسلام را نو کرده و خرافات را دور ریخته و همه باید به افکار او بچسبیم..."(16)

در همان نامه سفر منجر به شهادت دکتر را ناشی از توطئه و ماموریتی می داند که دکتر می خواست دنبال کند:" و خدا می داند اگر خداوند از باب مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین در کمین او نبود او در ماموریت خارجش چه بر سر اسلام و روحانیت می آورد"(17)

شریعتی یک سیر مستقیم را در زندگی پی گرفت و جانش را در این راه نهاد. مطهری نیز از درخشان ترین چهره های تاریخ اسلام است. کسی بود که در اوج انحطاط مسلمین گرد تخدیر از چهره ی دین زدود و وارد عرصه ی کارزار شد. کتاب هایش مثل تمام عیار روشنفکری دینی بوده و هست اما در انسان شناسی و قضاوت در مورد انسان ها نسبی گرایی یک اصل است. به قول شاعر:

کوه با آن عظمت آن طرفش صحرا بود

دست بر دامن هر کس که زدم رسوا بود

 

پ.ن :

1- روشنفکر دینی به معنی واقعی کلمه. هر که مسلمان بود و با یک سری از احکام دین مخالف بود اسمش را نمی شود گذاشت روشنفکر دینی. روشنفکر دینی روشنفکری است آگاه, متعهد, مسئول و انسان که در مقابل جامعه اش مسئولیت احساس کند و برخیزد. اینهایی که امروز ادعای روشنفکری دینی میکنند دیندار هم نیستند, روشنفکر پیشکش!

2- خاطرات ناصر میناچی,نشریه داخلی حسینیه ارشاد 6/2/1378 ص5

3- متن این نامه را می توانید در کتاب طرحی از یک زندگی جلد دوم ص 280 بخوانید.

4- "مسلمانی در جستجوی ناکجا آباد,علی رهنما 331

5- شریعتی در جمعی گفت: وقتی در این مملکت بالاتر از حضرت که اعلیحضرت باشد داریم,همان نام مبارک محمد زیباترین و خدایی ترین نامی است که می شود در این کشور و در هر مقاله و اثری به جای گذاشت.

6- خاطرات من از شهید مطهری,علی دوانی ص 48

7- مجموعه آثار 1. ص143

8- شریعتی در آیینه ی خاطرات. ش لامعی ص 46

9- پوران شریعت رضوی طرحی از یک زندگی ج 2ص 229

10- نشریه ارشاد شماره 15 ص 107

11- یاس نو. 2 تیر 1382

12- شریعتی آنگونه که من شناختم ص72

13- همان

14- انقلاب اسلامی در ایران ص 115و116

15- طرحی از یک زندگی ص 301

16- سیری در زندگانی استاد مطهری ص 82

17- طرحی از یک زندگی ج2 ص313

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایر (با فرمت word)


تولید قطعات با استفاده از ضایعات شیشه در دو لایه 31 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 47

 

طرح تولید

( تولید قطعات با استفاده از ضایعات شیشه در دو لایه )

شرکت : .................

طراح : محمد مزروعی سبدانی

پیشگفتار

ذخایر معدنی کشور ودیعه ای الهی است که می بایستی با حزم و دور اندیشی و برنامه ریزیهای هماهنگ ، مولد و معقول ، برای بهبود و توسعه اقتصادی کشور ، بصورتی مؤثر مورد بهره برداری قرار گیرد . در توجیه و تعلیل این امر ، کافیست بیاد داشته باشیم که این سرمایه های الهی از یک سو محدوداند و از سوی دیگر به همه نسلهای این مرز و بوم تعلق دارند . از این جهت منطقی آن است که این ذخایر ، در تقویت ، توسعه صنایع مادر و مولد ، بنحوی خداپسندانه با بیشترین بازدهی بکار گرفته شود .

بسیاری از صنایع کشور از قبیل صنایع فولاد ، دفاع ، ماشین سازی ، کشاورزی ، الکترونیک ، دارویی ، رنگسازی ، ساختمانی ،‌ نسوز ، سیمان و ... به نحوی مواد خام مصرفی را از مواد معدنی تهیه می نمایند . شیشه نیز یکی از با ارزش ترین صنایع محسوب می شود که مواد خام مورد مصرف آن از مواد معدنی تهیه می شود .

امروزه ، رشد جمعیت و توسعه کشور و متعاقب آن تأمین فراینده مسکن و احداث محتمعهای مسکونی ، اداری و صنعتی جایگاه ویژه ای را برای تولید و بهره وری از این صنعت ( صنعت شیشه ) منظور داشته است . شیشه به عنوان ماده ای مهم در بخشهای مختلف زندگی انسان کاربرد دارد . کاربرد شیشه در صنایع ساختمانی به صورت شیشة در و پنجره بر همگان روشن است . به راستی اگر شیشه نبود اتاقهای بدون پنجره و تاریک مسلماً نمی توانست برای انسان خوشایند باشد . تعداد ساختمانی زیبایی که نمای خارجی آنها از شیشه است روز به روز افزایش می یابند .

ظروف خانگی از قبیل انواع بطری ، ضروف مربا و غیره ، استکان ، لیوان ، بشقاب ، ظروف شیشه ، مقاوم به شوک حرارتی ، و نیز ظروف کریستال بخش عمده ای از تولیدات شیشه ای را به خود اختصاص می دهند .

شیشه های اپتیکی از قبیل انواع عدسی ، آینه و منشور که در ساخت عینک ، میکروسکوپ ، دوربین عکاسی ،تلسکوپ و غیره از ضروریات اند ، قابل ذکر هستند .

امروزه الیاف شیشه های اپتیکی که مانند سیم مسی علائم مخابراتی را از خود عبور می دهد ، در مخابرات نوری کاربرد فراوانی پیدا کرده و سبب دگرگونی عظیمی در صنعت مخابرات شده است . پشم شیشه به عنوان بهترین ماده عایق در برابر گرما و رطوبت درعایق بندی ساختمانها و لوله ها و مؤسسات صنعتی مصرف قابل توجهی دارد .



خرید و دانلود  تولید قطعات با استفاده از ضایعات شیشه در دو لایه  31 ص


تحقیق در مورد زندگی نامه دو ادیب نیشابور (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیب نیشابوری - محمد تقی(1315-1396 ه.ق)

شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری، مشهور به ادیب دوم، در سال 1315 ه.ق (1274ه.ش) در خیرآباد، از بلوک عشق آباد نیشابور پا به جهان نها. پدرش اسدالله نام داشت و واز دانش بی بهره نبود.محمد تقی نزد پدر خوندن و نوشتن را فراگرفت و در 18 سالگی به دستور پدر عازم مشهد شد و نزد دایی خود حاج شیخ محمد کدکنی (م 1357 ه.ق) مقدمات را فراگرفت و در اواخر سال 1333 ه.ق وارده حوزه درس میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری گردید.شیخ محمد تقی از محضر میرزا عبدالجواد، کمال استفاده را برد و در آموختن ادبیات عرب، فارسی، منطق، فلسفه، ریاضیات، تفسیر، حدیث، رجال، فقه، اصول، طب، علو غریبه و علوم جدید رنجها کشید. وی در کسب این دانشها به جز میرزا عبدالجواد، از محضر اساتید دیگر از جمله آقا میرزا عسکری مشهود به آقا بزرگ حکیم ( م 1355 ه.ق)، شیخ حسن برسی (م 1340 ه.ق) شیخ اسدالله یزدی (م 1350 ه.ق) میرزا باقر مردس رضوی (م 1343 ه.ق)، آقا سید جعفر شهستانی، قوام الحکما، مشیرالاطباء و حکیم فاضل خراسانی بهره برد.ادیب نیشابوری متون ادبی، منطقی و اصولی، از جمله سیوطی، مغنی، شرح مطول، شرح نظام، حاشیه ملاعبدالله، معالم، مقامات حریری، عروض و قافیه را در مدرسه های خیراتخان، سلیمانیه، میرزا جعفر، مسجد ترکها، مسجد گوهرشاد و درسال1325 ه.ش، چند ماهی در آموزش و پرورش تدریس میکرد. اوهمیشه زودتر از دیگران در جایی، بالای حجره چهارزانو می نشست و درس را شروع می کرد.در سال 1341 ه.ش با پیشنهاد سید جلال الدین تهرانی استاندار و نایب التولیه وقت آستان قدس، عنوان مدرسی آستان قدس را پذیرفت و در آرامگاه شیخ بهایی به تدریس پرداخت و این امر هفت سال ادامه یافت تا این که در زمستان 1348 پایش آسیب دید و از آن پس تا زمان ارتحال در منزل تدریس می نمود. او در 21 آذر 1355 / بیستم ذی الحجه 1396 ه.ق، در 81 سالگی بدرود حیات گفت و در زاویه غربی صحن عتیق دفن گردید.ادیب انسانی آزاده و عارف مسلک بود و نسبت به امور دنیوی، مقامات و شخصیتها بی اعتنا بود و مناعت طبع داشت و از تملق و ریا دوری می جست و آثار علمی و ادبی زیادی از خود بر جای گذاشت. گوهر تابنده، آئین نامه، ستایش نامه، طریقت نامه، حدیث جان و جانان، رساله یعقوبیه، مجمع راز، فیروز جاوید، آسایش نامه، تاریخ ادبیات عرب، تاریخ ادبیات ایران، تابش جان و بینش روان، البدایه و النهایه، گوهر مراد، راسله قافیه و آرایش سخن در شمار آثار ماندگار ادیب هستند.

ادیب نیشابوری - عبدالجواد(1281-1344 ه.ق)

میرزا عبدالجواد ادیب نامور حوزه خراسان در قرن اخیر، در سال 1281 ه.ق در "بیژن گرد" از روستاهای نیشابور چشم به جهان گشود. در اوان کودکی، بیماری آبله چشم راستش را زا او گرفت و سوی اندکی برای چشم چپش باقی ماند.میرزا حافظه بسیار خوبی داشت. پس از آشنایی با خواندن و نوشتن، به تشویق پدرش ملاحسین، عازم نیشابور شد و سال 1297 ه.ق برای دانش اندوزی به حوزه پر رونق مشهد آمد، ابتدا به مدرسه خیرات خان رفت، بعد مدرسه فاضل خان و در آخر در مدرسه نواب حجره ای گرفت و ضمن فراگیری مقدمات علوم ادب، کتابهای نهج البلاغه، مغنی، مطول، مقامات بدیعی، مقامات حریری، حاشیه و شمسیه را بدون استاد یادگرفت و مقداری فقه و اصول و حکمت و کلام را نزد اساتید آن عصر حوزه، تلمذ کرد و به نیشابور بازگشت و پس از درگذشت پدر، در حدود سال 1310 ه.ق بار دیگر به مشهد آمد و در یکی از حجره های مدرسه نواب مستقر شد و تا پایان عمر هرگزبه سفر نرفت.میرزا انسانی سخت کوش بود، او با این که قدرت بینایی بسیار اندکی داشت، هرگز دست از مطالعه نکشید. گاهی تا سپیده صبح چشم از کتاب بر نمی داشت و سحرگاهان ترنم گنجشکان او را به خود می آورد. به تدریج دانسته های ادبی و تاریخی او به جایی رسید که سخنان ارجمند او در گستره این دانشها، همه نیز مهارت داشت و نظریات ملاصدرا را می پسندید و در نجوم و جبر و مقابله و حساب و هندسه از دانایان بودو با موسیقی نیز آشنایی داشت. اما بدون تردید تخصص او در علوم ادب بود. او تمام قاموس و برهان قاطع را در حفظ داشت و افزون بر دوازده هزار بیت از اشعار عرب جاهلی را به خاطر سپرده بود.ادیب اهل قناعت و مناعت طبع بود. از وجوهات کمتر استفاده می کرد . بیشتر از راه حق التدریس آستان قدس رضوی و عایدات اندک ارثی نیشابور، روزگار می گذرانید. او همسر نگزید و به تنهایی راه زندگی را به آخر برد. بیانی صریح داشت و در مبارزه با جهل و ریا بیداد می کرد. زندگی نظام مندی داشت و هفته ای یک با به حرم مطهر مشرف می شد. در بیشتر درسهای او، متجاور از سیصد طلبه شرکت می کردند. ادیب در شصت و سومین سال زندگی خود، صبح جمعه ششم خرداد 1305 / 15 ذیقعده 1344 ه.ق درگذشت و در مقبره ای نزدیک دارالحفاظ آستان قدس رضوی به خاک سپرده شد.ادیب ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، محمد پروین گنابادی، محمد تقی مدرس رضوی، محمود فرخ، محمد تقی ادیب نیشابوری ، محمد علی بامداد، سیدجلال الدین تهرانی سید حسن مشکان طبسی را در مکتب خود پروراند



خرید و دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه دو ادیب نیشابور (با فرمت word)