لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
بهداشت روانی دوران بلوغ
نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب میشود زیرا سر آغاز تحولات و دگرگونیهای جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. بر اساس تعریف سازمان جهانی دوره نوجوانی به گروه سنی 10 تا 19 سالگی اطلاق میشود و در اکثر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل میدهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتیشان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانوادهها، جامعه و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری میبایست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پدیدههای جدید در زندگی، انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است میرهاند، مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرسزا که همراه با آگاهی قبلی است بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرسزا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد میشوند. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم میکند و این حالات نتایج منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت. والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق میافتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث میشود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط میتواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان میبایستی اقدامات زیر را انجام دهند. - او را آماده کنند که به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد. - به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است. - از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. - به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است. - خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع میشود اما زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . - به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق میافتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی میدهد پا به دوران بزرگسالی مینهد. او اینکه میخواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید. برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانشآموز نوجوانشان صمیمانهتر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمیها و کاستیهایش قبول داشته باشید. کاستیهای رفتاری او را همچون نقاط قوت و تواناییهایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقههای خاص و عقاید قابل ارائه است، نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای پسندیدهاش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به سادهترین وجه ممکن مینگرد، بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بیاهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید. چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه میزند. ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورات شما میشود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه میزند. در این مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید از او نیز سخنی بشنوید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
دوران جاهلیت
کلمه «جاهلیت» از جهل مشتق شده است. مورّخان عرب و قرآن کریم، زمانِ قبل از اسلامِ عرب را «دوره جاهلیت» نامیده اند و علت اطلاق این امر به این دوره از تاریخ عربستان و به طور کلى اعراب، به لحاظ فسادى بود که بین مردم آن دیار وجود داشته است.
اخلاق در جاهلیت
نظام قبیله اى در میان عرب پیش از اسلام، بنیادى ترین نظام اجتماعى بود و در میان اعراب شبه جزیره، به سان دیگر جوامع آغازین، بسیارى از دستورهاى اخلاقى در قالب قبیله تفسیر مى شد. آنگاه که دستورى اخلاقى به حقوق انسانى; مانند «حق زیستن» و «حق مالکیت» مربوط مى شد، دایره اجراى آن، با قبیله بسته مى شد و کشتن افرادى از دیگر قبایل، به بردگى گرفتن آنان و به یغما بردن اموالشان، امرى غیر اخلاقى تلقى نمى گشت. تعرض به جان، آزادى و مال مردمان دیگر قبایل، در میان اعرابِ پیش از اسلام امرى کاملاً عادى به شمار مى آمد و در جاى جاى آثار بازمانده از آن دوران، بازتاب این شیوه زندگى دیده مى شود. حاتم طایى که به عنوان یکى از نامدارترین الگوهاى اخلاقى پیش از اسلام شناخته شده، به طبع از این گونه جنگیدن و کشتن، اسیر گرفتن و غنیمت ستاندن پرهیز نداشته است; تنها در وصف ویژگیهاى او چنین آورده اند که: «هر گاه غنیمت مى گرفت، آن را به غارت مى داد و چون اسیرى مى گرفت، آزادش مى ساخت» و «هرگز یگانه فرزند مادرى را نمى کشت».در قرآن کریم با اشاره اى به همین تاخت و تازهاى میان قبایل، الفت و برادرى آنان، پس از روزگارى عداوت و دشمنى، از نعمتهاى الهى شمرده شده است.
در نظام اخلاقى محدود به قبیله، حمایت از عضو قبیله در برابر بیگانه، حتى اگر وى از اهل ظلم و تجاوز مى شد، امرى تخلف ناپذیر بود و این آموزش به صراحت در یک مَثَل باستانى عرب انعکاس یافته است. این تعلیم و این ضرب المثل به قدرى گسترش و نفوذ داشته که حتى در فرهنگ اسلامى، در قالب یک حدیث از پیامبر(صلى الله علیه وآله) تکرار گشته و در جهت اصلاح مضمون آن چنین گفته شده است که «یارى برادر ظالم، همانا بازداشتن او از ارتکاب ظلم است.»
در سالهاى نزدیک به بعثت پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) گروهى از رجال صاحب نفوذ و نیک اندیش مکه، پیمانى مشهور به «حلف الفضول» را منعقد کردند که بر اساس آن هر مظلومى را، بدون در نظر گرفتن قوم و قبیله، حمایت کنند; این پیمان را، که رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) خود از مؤسسان آن بود و پس از رسالت نیز آن را تأیید مى فرمود، باید گامى در جهت شکستن حمیت بى قید و شرط قبیله اى دانست. حمیت قبیله اى عرب پیش از اسلام در آیه اى از قرآن کریم نکوهش گشته و از آن به «حمیة الجاهلیه» تعبیر شده است
در دوران پیش از اسلام، برخى از حقوق اخلاقى کمابیش در داخل قبیله رعایت مى شد و مجازاتهایى براى افراد متخلف وجود داشت، اما برخى دیگر از حقوق اخلاقى اساساً نزد آنان به عنوان حق شناخته نمى شد; از جمله آن که پدر درباره جان فرزندان خود تصمیم گیرنده بود و مى توانست از بیم تنگدستى فرزند خود را به قتل رساند. یا حتى دختر خویش را زنده به گور کند بدون آن که جامعه این کردار او را سزاوار مجازات و تنبیه بینگارد.
در مواردى که دستورهاى اخلاقى نه بر پایه حقوق انسانى، بلکه بر پایه لطف و بزرگوارى نهاده شده بود، در میان عرب پیش از اسلام، فضایل اخلاقى حتى در برخورد با مردمى از دیگر قبایل دیده مى شود. در حکایاتى بر جاى مانده، بخشندگى و میهمان نوازى عرب پیش از اسلام، که در اشخاصى چون حاتم طایى به اوج خود رسیده است، گاه تا آنجاست که فرد بخشنده واپسین مایملک خود، اسب راهوارش را ذبح کرده و اطعام نموده است! این گونه بخشندگىِ بى حساب که نتیجه اى جز حرمان و بى چیزى نداشت، در آن روزگار از سوى گروهى سرزنش مى شد، اما نظام اخلاقى غالب، آن را به عنوان فضیلتى عالى ستایش مى کرد. قرآن کریم به صراحت افراط در جود را مذمت کرده و انسان را به رعایت شیوه اى متعادل در بخشش فراخوانده استو این یکى از نمونه هاى روشن در اصلاح نظام اخلاقى است.
تبیین اخلاق اسلامى در ضمن آیات قرآنى و سنت نبوى، به تدریج در طول حیات پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صورت پذیرفت، اما به ویژه در میان اعراب بدوى، برخى از ویژگیهاى اخلاق پیش از اسلام تا مدتها نازدوده مانده بود. تلقى قبیله اى از اخلاق اگر چه در بُعد جنگها و غارتها در صدر اسلام زدوده شد، اما برخى از ویژگیهاى اخلاقى که مردمان خارج از قبیله را با خطر مواجه نمى ساخت و نظر حکومتها را به خود جلب نمى کرد، تا دیر زمانى دوام یافت.
حکمتوحکیمان عرب پیش از اسلام:
حکمت به مفهوم اندرزهاى کاربردى، که از اندیشه و تجربه دانایان نشأت گرفته است، از دیرزمان در آموزشهاى اخلاقى مردم مشرق زمین; از جمله اقوام سامى جایگاهى ویژه داشته و در نظام اخلاقى عرب پیش از اسلام نیز اندرزهاى حکیمان، محور اصلى تعالیم اخلاقى را تشکیل مى داده است. شمارى از حکیمان کهن، در شکل دادن به نظام اخلاقى جامعه عرب، در واقع یا در اسطوره نقش مهمى ایفا نموده اند.
لقمان که غالباً فردى از قوم باستانى عاد شناخته شده است، در فرهنگ عربى پیش از اسلام نقشى انکار ناپذیر داشته و حکمت او ضرب المثل بوده است. از همین روست که قرآن کریم نیز از او به عنوان حکیمى برجسته نام مى برد و نمونه هایى از مواعظ او را یادآور مى شود. نام لقمان را به عنوان نماد حکمت عربى در بازمانده هاى ادب عربى پیش از اسلام به تکرار مى توان یافت. از روایات چنین بر مى آید که مجموعه اى مدون از حکمتهاى لقمان تا روزگار پیامبر(صلى الله علیه وآله) رواج داشته و نسخه اى از این مجموعه که از آن به «مجلة لقمان» تعبیر مى شده، در اختیار سوید بن صامت از رجال عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله)بوده است.
پس از ظهور اسلام نیز تأیید قرآن کریم بر جایگاه لقمان در حکمت آموزى، بهترین انگیزه بود تا عالمان اسلامى نیز بر حفظ و ترویج حکمت لقمانى اهتمام ورزند. علاوه بر نسخه هاى مستقل با عنوان «حکمة لقمان» یا عناوین نزدیک بدان، نمونه هایى از گفته ها و اندرزهاى لقمان در آثار اخلاقى و دیگر آثار اسلامى جاى داده شده است ستایش قرآن کریم از شخصیت لقمان از یک سو و نقل افسانه هایى گوناگون از لقمان ـ که اعمالى ناپسند از دیدگاه اخلاق اسلامى; چون قتل فرزند به خشم و زیاده روى در اکل را به این حکیم نسبت داده اند ـ از سوى دیگر موجب گشته است که برخى نویسندگان اسلامى براى رفع این مشکل تلاش نمایند و لقمان قرآنى را شخصى جز لقمان از قوم عاد محسوب دارند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 159
چکیده
بسم الله الرحمن الرحیم
امام حسن(ع) نخستین پیشوای درست کرداری است که از خاندان نبوت برای رهنمونی خلق، برخاسته است، میلاد این امام همام در شب نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری وقوع یافت، که بر پیامبر و خاندان او مبارک باد. امام حسن(ع) دارای صورتی زیبا(شبیه پیامبر بود) و ویژگی های اخلاقی والایی بود، که کمتر کسی از آنها برخوردار بود او حلیم بود، صبور و، شکیبا و دانشمند بود. با قرآن انس داشت، و در مقابل همه سختی ها استوار بود.
امام(ع) در بسیاری از جنگ های زمان حضرت علی(ع) مانند جنگ جمل و صفین شرکت داشت، و در شجاعت و استقامت بی بدیل بود، و الگوی همگان قرار گرفته بود. امام حسن(ع) بعد از شهادت پدرش علی(ع)، به خلافت مسلمین رسید، ولی دوران خلافت ایشان بسیار کوتاه بود، چه بسا معاویه و همدستانش برای رسیدن به خلافت از هیچ ظلم و ستمی دریغ نمی کردند. امام در برابر آنها قرار گرفت با سپاهی گران، و به مبارزه با آنها پرداخت. ولی معاویه وقتی که دید نمی تواند در برابر امام(ع) و سپاهیان عراق دوام بیاورد، به نیرنگ و فریب فرماندهان سپاهیان پرداخت، آنها را با رشوه های کلانی و وعده های حکومت شهرها و ازدواج بنی امیه به طرف خود کشانید و جاسوسهای زیادی را بین یاران امام فرستاد.
معاویه در نقشه خود موفق شد و نامه ای نوشت برای امام حسن(ع) برای قبول صلح و بیعت امام(ع) با دیدن این شرایط که هم اهل بیت را در خطر نابودی می دید و هم مسلمانات را، صلح با معاویه را پذیرفت و این تصمیم مصلحت مسلمانان بود بعد از اینکه معاویه به خلافت رسید، به تمام شرایط عهدنامه پشت پا زد، و مسلمانان را مورد آزار و اذیت خود قرارداد. تا جایی که برخی از شاعران عرب، ظلم و ستم آنان را به تصویر کشیدند. و صلح، شرایط صلح، حکمت صلح، و برخورد با معاویه را به صورت ادبی بیان کردند.
از لحاظ فرهنگی هم زمان حضرت امام حسن(ع)، زمان سختی بود. معاویه و همدستان به جعل احادیث پرداختند و به ائمه و پیغمبر نسبت دادند، به دشنام گویی علی(ع) در قنوت نمازها پرداختند و اهل بیت را مورد آزارد اذیت قرار دادند.
و شهادت آن حضرت در 28 ماه صفر سال پنجاهم هجری در سن 47 سالگی بوده است.
مقدمه
( بسم الله الرحمن الرحیم )
«رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرکاتُهُ عَلیْکُمْ أهْلَ البَیْتِ، إنَّهُ حَمیدٌ مَجید»
منت خدای را عزّ و جلّ که چراغ را فرا راه این بنده ناچیز گردانید و این اسیر بیغوله های جهل را به مدد الطافش از قعر حضیض رهانید. و درود بی پایان بر رحمت عالمیان و صفوت آدمیان حضرت ختمی مرتبت محّمد مصطفی(ص) و اهل بیت طاهرین او(علیهما السلام) باد، آنانکه باب مدینه علم نبوی و بزرگ راهنمایان طریق سعادت دنیوی و اخروی اند؛ علی الخصوص درود و سلام به پیشگاه آن عصاره عصمت و بازمانده عترت، سرحلقه کریمان و تتمه دور زمان، حضرت بقیة الله الأعظم(أرواحُ العالمینَ لِتُراب مَقدمِه الْفِدَاء).
«یا أیُّهَا العزیزُ مَسَّنَا وَ أهْلَنَا الضُرُّ وجئنا بِبَضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فأوْفِ لَنا الکیلَ و تَصدَّقْ عَلَیْنا، إنَّ اللهَ یَجْزی المُتَصَدِّقینَ»(یوسف/ 88)
«ای عزیز، ما و اهل ما را رنجوری در رسیده، و سرمایه ای ناچیز آورده ایم، پس پیمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق کن که خداوند صدقه دهندگان را پاداش می دهد.»
این رساله ای که پیش رویی دارید، مشتمل بر زندگانی امام حسن(ع) و صلح ایشان که در شش فصل تنظیم شده، که این فصل ها عبارتند از: فصل اول شامل کلیات بحت رساله است. فصل دوم، دوران کودکی و نوجوانی امام حسن(ع) است، که به تاریخ ولادت و حسب و نسب و والدین پاک سرشت امام(ع) پرداخته می شود. فصل سوم، مکارم اخلاقی امام حسن(ع) است، که ویژگی های اخلاقی ایشان مورد بررسی قرار می گیرد، و در انتهای این فصل به شهادت امام حسن(ع) می پردازیم. فصل چهارم، اوضاع سیاسی است که در ابتدای این فصل به زندگی معاویه و همدستانش توجه شده و بعد به مسئله بیعت امام حسن(ع) با معاویه می پردازیم. و فصل پنجم، فصل صلح امام حسن(ع) است که در ابتدای این فصل به مسئله صلح در نظر پیغمبر اکرم و حضرت علی(ع) و بعد به انگیزه های صلح امام حسن(ع) و معاویه می پردازیم. و در فصل ششم به مسئله صلح در ادبیات عرب، و در اشعار برخی از شعرا می پردازیم، که آیا صلح امام در اشعار شاعران آمده یا نه؟ چرا امام حسن(ع) صلح با معاویه را پذیرفت و...
امام صادق(ع) در مورد حضرت امام حسن(ع) می فرماید: حسن بن علی پس از آنکه به جانش سوء قصد شد و پیرامونش از در ناسازگاری با وی درآمدند، کار را به معاویه واگذاشت. آنگاه شیعیانش به آن حضرت چنین سلام کردند: «سلام بر تو ای خوار کننده مومنان». حضرت فرمود من خوار کننده مومنان نیستم، بلکه عزت بخش مومنانم. وقتی دیدم شما در برابر دشمن قدرتی ندارید، کار را به او واگذاشتم تا من و شما در میان آنان باشیم: همچنانکه آن فرزانه(خضر) کشتی را سوراخ کرد تا برای صاحبانش باقی بماند، و اینچنین(است حکایت) من و شما تا در میان آنها باقی بمانیم»
چهارچوب کلی این رساله در کل همه اجزای آن یک ارتباط خاصی دارند، صلح امام حسن(ع) در حقیقت با زندگی ایشان و مسائل سیاسی ارتباط تنگاتنگی دارند، که برای آگاهی از مسئله صلح و اهمیت موضوع باید از آغاز زندگانی و رشد بلوغ فکری امام(ع) به آن پرداخت.
از لحاظ ادبی هم شاعران به مسئله صلح به شکل عمیقی نگاه کردند، و به آن پرداخته اند، و می توان گفت که این شاعران، بنی امیه و معاویه و همدستانش را به نحوی در تاریخ بشریت محکوم کردند، که صلح امام حسن(ع) بر حق بوده و برایشان تحمیل شده. اما نمودار کلی که شاعران در شعرهای خود به آن پرداخته اند، بیشتر ظلم و جور ستم معاویه و بنی امیه را به تصویر کشیده اند.
اما در خصوص منابعی که استفاده کرده ایم، کتب فراوانی درباره امام حسن(ع) و صلح ایشان در کتاب خانه ها به چشم می خورد. ولی مشکل اساسی که در این زمینه بود، پراکندگی شعر شاعران عربی است، که کمتر به صلح امام حسن(ع) پرداخته اند. که مجبور شدم برخی از اشعار شاعران را در کتب تاریخی جستجو کنم.
پیشاپیش از اساتید ارجمند و صاحب نظران بزرگوار به واسطه سهوها و لغزشهای این رساله عذر می خواهم، چه بسا من شاگردی بیش نیستم که برای آموختن آمده ام.
در فراهم آمدن این رساله از استاد خوبم، جناب آقای دکتر اکبر غضنفری که مرا در نگارش این رساله راهنمایی کرده اند تشکر و قدردانی می کنم و همچنین از جناب آقای دکتر محمدحسن معصومی استاد مشاور و جناب آقای دکتر جنتی فر مدیر گروه رشته زبان و ادبیات عربی تقدیر و تشکر می کنم. و از پدر و مادرم که صمیمانه مرا در این راه همراهی کردند تقدیر و تشکر فراوان دارم. و برای جملگی ایشان از درگاه حضرت حق، مراتب سلامت و سعادت را مسئلت می نمایم.
أحقرُ الوَرَی و أفقَرُهم
احمد علی جانی
گروه زبان و ادبیات عربی
دانشگاه آزاد اسلامی قم- بهار 1388
فصل اول:
کلیات
1-1. طرح مسأله(موضوع تحقیق)
1-2. سؤالات تحقیق
1-3. فرضیه پژوهشی
1-4. هدف از تحقیق
1-5. روش تحقیق
1-6. محدودیت های تحقیق
1-7. پیشینه تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
وقتی به دوران هزار ساله نظم و نثر ادبی کشورمان بنگریم،میبینیم که شوق تأدب و تخلق به آداب قرآنی در ادبیات فارسی مشاهده میشود.
در شعر شاعر حماسه سرای فارسی زبان، ابو القاسم فردوسی، با زیباترین زبان و رساترین بیان، برخی از ایات و احادیث به کار رفته است.
فردوسی، حدیث شریف «انا مدینة العلم و علی بابها»را این گونه بیان میکند:
که من شهر علمم، علیم درست درست این سخن گفت،پیغمبرست
تو گویی دو گوشم به آوای اوست گواهی دهم کاین سخن رای اوست
این بیتها،نشانگر ارادت و باور راسخ شاعر به خاندان نبوت و امامت میباشد که پس از گذشت چند قرن،این گونه حکیمانه و عاشقانه شهادت می دهد که این کلام گهربار از پیامبر اکرم(ص) است.
مولانا:مجموعه اندیشهها، مضامین، باورها و الهامهای خود را به ایات مرتبط می سازد و میگوید:
گر چه قرآن از لب پیغمبر است هر که گوید:«حق نگفت» او کافر است
مولوی معتقد است که قرآن کریم،کامل ترین سخن حق بر زبان بنده است که از سوی خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده است و ساخته ذهن بشر نیست و بیت یاد شده،اشاره دارد به ایات:
«الله نزل احسن الحدیث…؛خداوند بهترین و نیکوترین سخن را نازل کرد…»
و ایه:… بل هو الحق من ربک لتنذر قوما ما اتاهم من نذیر من قبلک…؛اما این سخن حق است از سوی پروردگارت،تا گروهی را انذار کنی که پیش از تو هیچ انذار کنندهای برای آنان نیامده است…(سوره سجده،ایه 3)
به نمونههای دیگر شعرهای مولوی که الهام گرفته از ایات قرآن و احادیث است،به طور مختصر اشاره میشود:
گفت پیغمبر که هر که سر نهفت زود گـردد بر مـراد خـویـش جفت
این بیت اشاره دارد به حدیث نبوی«استعینوا علی قضاء الحوائج بالکتمان فان کل ذی نعمة محسود؛نیازها و حاجت های نیازمندان را در پنهانی بر طرف کنید؛زیرا هر صاحب نعمتی مورد حسادت قرار می گیرد».
نیکوان را، هست میراث از خوشاب آن چه میراث است اورثنا الکتاب
اشاره به ایهثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا؛سپس، بندگان برگزیده خود را وارث علم قرآن قرار دادیم.(سوره فاطر،ایه 32)
گوش من لا یلدغ المؤمن شنید قول پیغمبر به جان و دل گزید
اشاره به حدیث شریف نبوی «لا یلدغ المؤمن من حجر مرتین؛مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود».
عاشق رنج است نادان تا ابد خیز ولا اقسم بخوان تا فی کبد
این بیت به 4 ایه اول سوره بلد اشاره دارد:
استاد سخن، سعدی شیرازی، شاعر گرانمایه و دلبسته به اخلاق نبوی و عبرت آموزی از ایات الهی، آنچه را از قرآن و حدیث آموخته،در آثار خود به صورت «استشهاد»، «اقتباس»، «اشاره» و «تلمیح» آورده است.گواه این مطلب نمونههای بسیاری است که در زیر به چند مورد از آنها اشاره می کنیم:
شواهدی از گلستان
بنی آدم اعضای یـکدیـگرنـد کـه در آفرینش ز یـک گوهرند
چو عضوی به دردآورد روزگار دگـر عـضـوها را نـمـانـد قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نـشایـد کـه نـامت نهند آدمی
این سه بیت شعر سعدی، به دو حدیث پیامبر(ص)اشاره دارد:
اولین حدیث:«هر کس صبح کند و در اندیشه ی کارهای مسلمانان نباشد، مسلمان نیست».
دومین حدیث:«مثل مؤمنان در دوستی و مهرورزیشان نسبت به یکدیگر،همانند یک پیکر است که هنگامی که عضوی از آن به درد اید، سایر اعضا در بی خوابی و تب،با آن هم ناله می شوند».
شیخ اجل در دیباچه گلستان می گوید:
«منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت»
این کلام اشاره به این ایه دارد:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
ویژگی های دوران بلوغ
1 – تنوع طلبی :
یکی از صفات و ویژگی های دوران جوانی تنوع طلبی است . جوان مظهر تنوع طلبی و شیفته ی روش های نوین در روزگار خود است . همیشه دنبال چیز های نو و تازه است ، لباس نو ، آرایش نو ، وسیله نقلیه نو و ....... جوان به هر چیز نو با عینک خوش بینی نگاه می کند و شاید این تنوع طلبی مورد توجه دشمنان قرار گیرد و آنها را وادار به مد گرایی افراطی کند . ولی در نهایت ، تنوع طلبی را می توان یک ویژگی مثبت در جوانان دانست زیرا یکسان طلبی خستگی می آورد مثل جاده اتوبانی که برای هر راننده ی ماهری خسته کننده است ولی جاده کوهستانی با تنوع جنگل و دریا و پیچ و خم و ..... ملال آور نیست .
این خصوصیت در خلقت جهان هم قابل مشاهد ه است اگر جهان همه اش دریا بود چی می شد ؟اگر همه اش جنگل بود ، اگر همه ی درختان شبیه هم بود ، اگر همیشه شب بود ، اگر همه انسان ها مرد یا زن بودند، اگر همه زشت یا زیبا بودند ، اگر همیشه سرد یا گرم بود و...... پس جهان هم ،با نوعی تنوع خلق شده است حتی در عبادات ، اگر نماز ما رکوع و سجود و تشهد و قنوت نداشت چقدر خسته کننده بود .
جوان از پوشش یکسان ، از خوراک یکسان ، تفریح یکسان ، آرایش یکسان ، لذت نمی برد و به همین خاطر دنبال تنوع است . اگر ما جوان را با این تنوع ها دیدیم ، او را متهم به بی دینی نکنیم این مطلب مورد تایید مقام معظم رهبری هم هست که فرمودند :
آن کسانی که خیال می کنند نسل جوان فاسد شده ، چون چهار نفر دختر و پسر با لباسی که آنها نمی پسندند ، می بینند که لزوما هم معلوم نیست آنچنان منفی باشد ، اشتباه می کنند . 2
2 – اصلاح طلبی
اصلاح طلبی واژه ی زیبایی است که هم از آن اراده ی باطل می توان کرد وهم اراده ی حق ، آنچه پس از خرداد 76 مطرح شده ، معنای واقعی کلمه اصلاح طلبی نیست چون از آن اراده باطل می کنند . منظور از اصلاحات را اصلاح قران ، دین ، قانون اساسی ، حذف ارزش ها ، اصول و اعتقادات و مقدسات مردم دانسته و مخالفین خود را ضد اصلاحات می نامند در حالیکه هیچ عاقلی با اصلاحات و اصلاح طلبی نمی تواند مخالفت کند .
اولین اصلاح طلبان پیامبران و ائمه معصومین (ع) بودند ، اصلاح طلب واقعی امام حسین (ع) است که فلسفه قیام خود را اصلاح امور امت جدّش می داند ، این خصوصیت در جوانان به شکل دیگری نمود پیدا می کند . در این زمینه مقام معظم رهبری می فرمایند :
جوان به طور طبیعی طالب اصلاح طلبی است . منظور از اصلاح طلبی تعبیر های رایج آن و اصلاح طلبی به عنوان یک پز سیاسی نیست . بعضی زیر نام زیبا و جذاب اصلاح طلبی بدنبال چیزهایی هستند که این فقط جنبه تشریفات در زندگی انسان داشته باشد که این امر نقطه مقابل اصلاح طلبی است . بعضی اسم اصلاح طلبی را می آورند اما مقصودشان اصلاحات آمریکایی است .
3 – عدالت خواهی
یکی دیگر از صفات دوران جوانی عدالت خواهی است . جوان از بی عدالتی و ظلم تنفر دارد و مخالفتش را به هر نحو ممکن اعلام می کند . امروزه پرچمدار مبارزات ضد ظلم در اکثر کشور ها دانشجویان و جوانان اند . در انقلاب شکوهمند ما هم یاران با وفای امام عزیزمان را همین جوانان تشکیل می دادند تا بدست توانمند پیر و مرادشان بتوانند عدالت را در جامعه ظلم زده بگسترانند . در دوران آخر الزمان هم اکثر یاران عدالت گستر جهان ، مهدی موعود را جوانان تشکیل می دهند .
« انّ اصحاب القائم شباب لا کهول فیهم » 3
مقام معظم رهبری به عنوان سمبل عدالت خواهی در این باره می فرمایند : جوان بطور طبیعی خواهان عدالت ، آزادی مشروع و تحقق آرمان های اسلامی است . جوان تصویری از سیمای امیر المومنین (ع) را در ذهن خود دارد که او را به هیجان می آورد و نواقص موجود را با آن مقایسه می کند و طالب اصلاح می شود که این چیز بسیار بر جسته ای است .
4 – الگو پذیری
یکی از ویژگی های دوران جوانی ، حسن الگو پذیری است . جوانان برای تکوین شخصیت روحی و فکری و اجتماعی خویش ، همواره سعی می کنند افرادی را که از نظر مادی و معنوی به کمال رسیده اند الگوی خویش قرار دهند . حال این هنر ماست که بتوانیم برای جوانان الگوی مناسب و خوب معرفی کنیم. قبل از اینکه دشمنان ، الگوی خود را در قالب های گوناگون به جوانان معرفی نمایند .
ما باید علی (ع) ، ائمه اطهار (ع) و حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) و بزرگان تاریخ را به عنوان الگو به آنها معرفی نماییم که متاسفانه نتوانستیم جوانان تشنه ی الگو پذیر را سیراب نماییم . ما باید حسین فهمیده ها ، حاج همت ها ، بروجردی ها و..... را به جوانان معرفی نماییم اگر این کار را نکنیم ، که نکرده ایم باید شاهد پذیرش الگوهای غلط از طرف جوانان باشیم که عکس هنر پیشه های فاسد را برروی سینه ی خود نصب می کنند .
مقام معظم رهبری می فرمایند :