لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نظم موسیقایی قرآن
انتخاب کلمات و واژه های به کار رفته در جملات و عبارت های قرآنی کاملاً حساب شده است به گونه ای که اگر کلمه ای را از جای خود برداشته ، خواسته باشیم کلمه دیگری را جایگزین آن کنیم که تمامی ویژگی های موضع کلمه اصل را ایفا کند یافت نخواهد شد، زیرا گزینش واژه های قرآنی به گونه ای انجام شده که اولاً تناسب آوای حروف کلمات هم ردیف آن رعایت گردیده آخرین حرف از هر کلمه پیشین با اولین حرف از کلمه پسین هم آوا و هم آهنگ شده است تا بدین سبب تلاوت قرآن روان و آسان صورت گیرد. ثانیاً تناسب معنوی کلمات با یکدیگر رعایت شده تا از لحاظ مفهومی نیز بافت منسجمی به وجود آید به علاوه مسأله فصاحت کلمات طبق شرایطی که در علم «معانی بیان» قید کرده اند کاملاً لحاظ شده است که این رعایت های سه گانه با ملاحظه و دقت در ویژگی های هر کلمه انجام گرفته است. در مجموع هر یک از واژه ها در جایگاه مخصوص خود به گونه ای قرار گرفته است که قابل تغییر و تبدیل نخواهد بود. بزرگان ادب و بلاغت، گرینش و چینش کلمات قرآن را در حد اعجاز ستوده اند. البته این دقت در انتخاب و گزینش کلمات به دو شرط اصلی بستگی دارد که وجود آنها در افراد عادی غیر ممکن است اول احاطه کامل بر ویژگی های لغت به طور گسترده و فراگیر که ویژگی هر کلمه به خصوصی را در سر تا سر لغت بداند و بتواند به درستی در جای مناسب خود به کار برد. شرط دوم حضور ذهنی بالفعل تا در موقع کاربرد واژه ها آن کلمات مدنظر او باشند و در گزینش الفاظ دچار حیرت و سردر گمی نشود حصول این دو شرط در افراد معمولی غیر ممکن به نظر می رسد . ابوسلیمان بستی در این زمینه بخوبی سخن گفته و مسأله گزینش الفاظ را در رساله خود به طور گسترده مطرح ساخته است. عرب را عادت بر این بود که برای سهولت در حفظ قوانین مدنی و اجتماعی و کیفری خود آنها را در قالب جمله های کوتاه و ظریف و ادبی در می آورند زیرا در آن زمان کتابت و تدوین در میان نبود. آنچه داشتند در سینه ها نگاه می داشتند . از این رو برای تدوین قوانین و بهتر محفوظ ماندن از شیوه های ادبی کمک میگرفتند و ادبا و فصحای عرب در کنار قانوندانان و حکمایشان گرد می آمدند. سبک و شیوه بیان اسلوب و شیوه بیان قرآنی در عین حال که موجب جذب و کشش عرب گردید با هیچ یک اسلوب و شیوه های متداول عرب شباهت و قرابتی ندارد. قرآن سبکب نو و روشی تازه در بیان ارائه داد که برای عرب بی یابقه بود و بعداً هم نتوانستند در چنین سبکی سخن بسرایند. این از شگفتی های سخنوری است که سخنور سبکی بیافریند که مورد پذیرش و پسند شنوندگان قرار گیرد با آن که از شیوه های سخن متعارف آنان بیرون است. شگفت آورتر آن که از تمامی محاسن شیوه های کلامی متعارف بهره گرفته باشد بی آن که از معایب آنها چیزی در آن یافت شود. شیوه های سه گانه متعارف ( شعر و نثر و سجع) هر یک محاسنی دارند و معایبی . سبک قرآنی ، جذابیت و ظرافت شعر ،آزادی مطلق نثر، حسن و لطافت سجع را دارا است بی آنکه در تنگنای قافیه و وزن دچار گردد یا پراکنده گویی کند یا تکلف و تحمل دشواری به خود راه دهد. همین امر مایه حیرت سخندانان عرب گردید. بافت موسیقایی قرآن یکی از مهمترین جنبه های اعجاز قرآن که اخیراً بیشتر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته – نظم آهنگ واژگانی آن است. این جنبه چنان زیبا و شکوهمند است که عرب را ناچار ساخت از همان روز نخست اقرار کنند که کلام قرآن از توانایی بشر خارج است و تنها می تواند سخن خداوند باشد. نظم آهنگ واژگان قرآن ، نغمهای دلکش و نوایی دلپذیر پدید می آورد نوایی که احساسات آدمی را بر می انگیزد و دل ها را شیفته خود می کند. نوای زیبای قرآن برای هر شنونده ای هر چند غیر عرب محسوس است چه رسد به این که شنونده عرب باشد. هرگاه کسی برای چند بار به یک شعر گوش می سپارد، لحن و آهنگ آن برای او تکراری و ملال آور میشود اما به هنگام نیوشیدن آوای گونه گون و هم دم تجدید شونده قرآن که اسباب و اوتاد و فواصل آن پی در پی جای خود را عوض می کنند و هر کدام گوشه ای از قلب را به نوازش وا می دارند، نه تنها خسته و آزرده نمی شود، بلکه عطش او برای شنیدن همواره فزونی می گیرد سید قطب درباره نظم آهنگ قرآن می گوید: « چنین نوایی در نتیجه نظام مندی ویژه و هماهنگی حروف در یک کلمه و نیز از این جهت قرآن، هم ویژگی نثر و هم خصوصیات شعر را تواماً دارد با این برتری که معانی و بیان در قرآن آن را از قید و بندهای قافیه و افاعیل بی نیاز ساخته و آزادی کامل بیان را میسر ساخته است. در همین حال از خصوصیات شعر موسیقی درونی آن را گرفته و فاصله هایی که نوعی وزن را پدید می آورند. این خصوصیات قرآن را از افاعیل و قوافی بی نیاز ساخته و در عین حال شؤون نظم و نثر هر دو را دارا است.» در هنگام تلاوت قرآن، آهنگ درونی آن کاملاً حس می شود. این آهنگ در سوره های کوتاه با فاصله های نزدیکش و به طور کلی در تصویرها و ترسیم ها بیشتر نمایان است و در سوره های بلند کمتر اما همواره نظام آهنگ آن ملحوظ است. نظم آهنگ در آیه ها و فاصله ها در جای جای کلام قرآن آشکار است. دلیل سخن ما هم این است که اگر کلمه ای را بکه به شکلی خاص به کار رفته به صورت قیاسی دیگر کلمه برگردانیم یا واژه ای را حذف یا پس و پیش کنیم در این نظم آهنگ اختلال به وجود می آید. تمام کسانی که راز موسیقی و فلسفه روانی قرآن را درک می کنند معتقدند که در نزد هیچ هنری نمی تواند حتی بر یک حرف آن ایراد بگیرد. دیگر این که قرآن از موسیقی بسیار برتر است و این خصوصیت را دارا است که اصولاً موسیقی نیست. در نغمه های موسیقی گوناگونی صدا مد و طنین و نرمی و شدت و حرکت های مختلفی که همراهش می شود به اضافه زیر و بم و لرزش که در زبان موسیقی بلاغت صدا می نامند باعث خلجانات روحی می شود. چنانچه این جنبه از قرآن را در تلاوت مد نظر بگیریم در می یابیم که هیچ زبانی از قرآن بلیغ تر نیست و همین جنبه بر انگیزاننده احساسات آدمی است. با توجه به این دست آورد، تشویق به تلاوت قرآن با صدای بلند نیز روشن می شود. این فاصله ها که آیات قرآن بدان ختم می شوند تصویرهایی کامل از ابعادی است که جمله های موسیقایی بدان ختم می یابند. این فاصله ها در درون خود با صداها تناسب بسیار دارد و با نوع صوت و شیوه ای که صوت ادا می شود یگانگی بی مانندی دارد واز جهتی اغلب این فاصله ها با دو حرف نون و میم که هر دو در موسیقی معمول هستند یا با حرف مد پایان می گیرند که آن هم در قرآن طبیعی است. کلمات قرآن کریم که از حروفی تشکیل شده که اگر یکی از آن بیفتد یا عوض شود یا حرف دیگری به آن افزوده شود. اختلالی پدید می آید و در روند وزن و طنین و آهنگ ضعفی آشکار می شود و حس و گوش و زبان را با اشکال روبه رو خواهد کرد و سرانجام انسجام عبارت ها و زبدگی مخرج ها و مسندهای حروف و پیوستگی آن را به یکدیگر با اشکال روبه رو خواهد کرد و به هنگام شنیدن، ناهنجاری به همراه خواهد داشت. گفته اند: این جنبه از اعجاز قرآن در درجه نخست به احساسات مبهمی بر می گردد که در قلب خواننده یا شنونده بر می انگیزد. به عبارتی دیگر حروف به شکل بی نظیری در کنار هم قرار می گیرند که به هنگام شنیدن بدون وجود دستگاه های موسیقی و بدون وجود قافیه یا وزن و بحر چنین آهنگ با شکوهی از آن به سمع میرسد. نظم آهنگ درونی قرآن «موسیقی بیرونی » دست آورد صنایعی مانند قافیه سجع و تجزیه یا تقسیم سخن منظوم به مصراع های مساوی و اوزان و بحور قرار دادی است که همگی قالب های مجرد لفظی و پیوسته به شمار میآیند. اما «نظم آهنگ درونی» دست آورد جلالت تعبیر و ابهت بیان پدید آمده از مغز کلام و کنه آن است. فاصله نوع نخست با نوع دوم نیز بسیار است؛ زیرا در نوع دوم زیبایی لفظ و شکوهمندی معنا ، پیوندی ناگسستنی دارند و مؤانست میان این دو نوایی احسای انگیز پدید میآورد و نسیمی روح نواز را به وزیدن وا می دارد و درون آدمی را به خلجان می نشاند. استاد «مصطفی محمود» در بیان راز شگفت معماری قرآن که در سبک خود بی نظیر و در اسلوبش یگانه است، چنین می گوید:« این راز یکی از عمیق ترین رازهای ساختار کلامی قرآن است. قرآن نه شعر است و نه نثر و نه کلامی مسجع،بلکه قسمی معماری سخن است که موسیقی درونی را آشکار می سازد.» خواندن قرآن با آواز خوش در دستور تلاوت قرآن صدای خوش سفارش شده است و از قاری خواسته اند که نکات ظریف تلاوت – اعم از کشیدن صدا و یا زیر و بم آن و ترجیع قرائت و غیره را رعایت کند از جمله رسول گرامی اسلام می فرمایند: « زیباترین زیبایی ها ، یک موی زیباست و دیگری آواز و صدای دل کش.» «قرآن را با آواز و نواب عرب بخوانید و از آواز اهل فساد و گنهکاران کبیره پرهیز کنید.» همچنین از امام رضا (ع) و او از پدر و نیاکانش از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل است که فرمود: « قرآن را با آواز خوش بخوانید؛ زیرا آواز خوش زیبایی قرآن را افزون می کند.» سپس این آیه را تلاوت کرد: « یزید فی الخلق ما یشاء » وحدت موضوعی یا تناسب معنوی آیات یکی دیگر از ویژگی های قرآن، وجود تناسب معنوی میان آیات هر سوره است، گرچه یکجا نازل نگشته و به صورت پراکنده با فاصله های زیاد یا کم نازل شده باشند. زیرا پراکندگی درنزول آیات که به جهت مناسبت های گوناگون بوده اقتضا می کند میان هر دسته آیاتی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
عنوان پژوهش:
چگونه میتوان نظم و انضباط کیفی را در دبستان گسترش بخشید؟
نام: بدرالملوک نام خانوادگی: برادران شماره پرسنلی: 11107475
نام پدر : حسنعلی محل خدمت: آموزش و پرورش منطقه : یازده – دبستان پسرانه مطهری
مدرک تحصیلی : دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی
آدرس: تهران. میدان جمهوری، خیابان ارومیه غربی، بین خیابان خوش و رودکی جنب دبستان شهید امامی پلاک 360 طبقه آخر
تلفن تماس: 66907901 09126763626
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
هدف 2
روش 3
توصیف وضعیت موجود 3
جمعآوری اطلاعات (شواهد / یک ) 4
تجزیه و تحلیل شواهد یک 12
انتخاب راه جدید موقتی یک 15
اجرا و ارزشیابی طرح 15
جمع آوری اطلاعات شواهد دو 16
تجزیه و تحلیل اطلاعات شواهد دو 22
انتخاب راه جدیدتر و ارزشیابی آن 23
حسن ختام 37
منابع 39
چکیده (کوتاه نوشت) 40
مقدمه:
از خدا جوییم توفیق ادب
هر کودکی نیاز به یادگیری نظم و انضباط دارد. خانواده اولین مکانی است که کودک در آنجا یاد می گیرد که چه رفتارهایی مورد قبول و پذیرش و چه رفتارهایی نا مطلوب است.
کودکان باید یاد بگیرند که:
کدام دسته از کارها خیر و سالم است و کدام کارها ناسالم و شر هستند.
چرا احترام به حقوق دیگران و حفظ حرمت افراد واجب است؟
و...
معمولاً کودکانی لوس، بد رفتار،خودخواه و نا امن، نامیده میشوند که با انضباط ناچیزی پرورش یافته اند و تربیت کودکان با انضباط سخت، کودکانی ترسو را به بار می آورد.
بعد از خانواده مدرسه، مکانی است که بصورت رسمی، مستقیم و غیر مستقیم به پی ریزی مبانی نظم و انضباط می پردازد.
و طی فرآیند تقریباً ده- دوازده ساله نوجوانان و جوانانی را وارد اجتماع می نماید که از آنها انتظار حداقل یک «شهروند خوب» که نظم اجتماعی را رعایت کند را داریم.
در این طرح پژوهشی سعی دارم ضمن بررسی مبانی نظم و انضباط کیفی و ایجابی به جای نظم و انضباط سلبی و تحمیلی راهکارهای عملی دستیابی به این امر خطیر را با توجه به بضاعت فکری و عملی و به استعانت از رب متعال که پرورش دهنده و بهترین نظم دهنده در جهان است را بیان کنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
برهان نظم:
برهان نظم (به انگلیسی: Teleological argument) یکی از مهمترین، رایجترین و آشناترین برهانهای اثبات وجود خدا است، و در کنار برهانهای مبتنی بر علیت، دو رکن مهم از باور استدلالی به خدا را تشکیل میدهند.
خلاصه برهان
معمولاً منظور از نظم در برهان نظم، نظم غایی است و به همین خاطر به آن برهان غایی (teleological) نیز گفته میشود. از دیدگاه مدافعین این برهان، مجموعهای منظم است که هدفمند باشد و اعضای آن مجموعه به گونهای در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند که آن مجموعه در مسیر نیل به آن هدف رفتار کند.
از نظر مدافعین این برهان، جهان یک مجموعه منظم است که نمیتواند اتفاقی به وجود آمده باشد و باید ناظم باشعوری داشته باشد. جهان ما نشان دهندهٔ وجود نوعی انتخاب است، نه اتفاقی کور. این انتخاب کننده خداست.
با آنکه در کلام اسلامی به آن توجه چندانی نمیشود و بیشتر به مسیحیت تعلق دارد، مفسرین بسیاری از آیات قرآن را بیان کنندهٔ این برهان میدانند. برهان سادهاست، و برای همین عمومیت زیادی دارد:
در جهان شکلهای مختلفی از نظم وجود دارد، و میدانیم که نظم بدون ناظم ممکن نیست، و یک مجموعهٔ منظم نمیتواند اتفاقی شکل گرفته باشد، پس جهان ناظمی دارد.
بدون شک مثالهای زیادی در این مورد وجود دارد. مثلاً میگویند، ساعت به آن کوچکی طوری است که نمیتوان قبول کرد سازندهای نداشته باشد، حال چطور میتوانیم قبول کنیم که کل جهان با عظمتی بسیار بیشتر از آن بتواند سازندهای نداشته باشد؟
برهان نظم از منظر شهید مطهری برهان نظم از منظر شهید مطهری: مقدمه: عمومی ترین و ساده ترین طریقت در اثبات وجود خداوند برهانی است که از آن به برهان نظم یا غایت شناختی یاد می کنند. معمول ترین ادله بر وجود خداوند در تمامی ادیان و مذاهب الهی در طول تاریخ همواره برهان نظم بوده است. از این رو چه در تفکر اسلامی و چه در تفکر غربی مناظرات و جدلهای فراوانی حول این برهان شده است. بسیاری بر این اعتقادند که برهان نظم اساسا یک برهان فلسفی نیست بلکه ریشه و پایه ی تجربی دارد. زیرا اساس شکل گیری برهان نظم را روش تمثیل می دانند. از اینرو ادله ی نظم را دارای استحکام کمتری نسبت به سایر براهین خداشناختی می دانند. ویلیام پالی معاون اسقف کارلیسل و فیلسوف برجسته ی قرن هجدهم برهان نظم را در کتاب " الاهیات طبیعی " اینگونه تقریر کرده است: " فرض کنید در حال عبور از صحرایی پای من به سنگی برخورد کند و با این سوال رو برو شوم که چگونه این سنگ در آنجا قرار گرفته است. ممکن است پاسخ دهم که تا آنجا که من می دانم، این سنگ همواره اینجا بوده است. احتمالا اثبات نامعقول بودن این پاسخ چندان آسان نخواهد بود. اما فرض کنید که بر روی زمین ساعتی یافته ام و باید بررسی شود که بودن ساعت در آن مکان چگونه اتفاق افتاده است. بسیار بعید است که پاسخ قبلی به ذهن من خطور کند. یعنی اینکه تا آنجا که می دانم این ساعت همواره اینجا بوده است. اما چرا این جواب نباید آنگونه که برای سنگ مفید بود برای ساعت مفید باشد؟ چرا جواب مذکور آنگونه که در مورد اول قابل قبول بود در مورد دوم پذیرفتنی نیست؟ تنها دلیل آن است که وقتی ساعت را وارسی می کنیم می بینیم اجزای گوناگون آن برای هدفی پرداخته و به یکدیگر مرتبط شده اند. ( چیزی که در مورد سنگ نمی توان کشف نمود. ) مثلا این هدف که اجزای مذکور آنگونه طرح ریزی و به هم پیوند داه شده اند که تولید حرکت کنند و حرکت مذکور چنان تنظیم شده است که زمان را در شبانه روز نشان دهد. یعنی اگر اجزای مختلف به گونه ای متفاوت از آنچه هستند ساخته می شدند، مثلا در اندازه ای متفاوت با آنچه که دارند یا به هر روش یا ترتیب دیگری غیر از وضعیت کنونی تعبیه شده بودند، در این صورت یا اساسا هیچ حرکتی در ساعت به وقوع نمی پیوست و یا هیچ حرکتی که تامین کننده ی کاربرد کنونی آن باشد، واقع نمی شد. " در حقیقت پالی برهان خود را اینگونه مطرح می کند: او می پرسد اگر ساعتی را در بیابان ببینید در مورد آن چه فکری می کنید؟ مسلما هیچوقت فکر شما به این سمت سوق پیدا نمی کند که به طور اتفاقی این ساعت در بیابان و با کمک پدیده های طبیعی ساخته شده است. بلکه تصور می کنید این ساعت با این نظم و هماهنگی بین اعضایش باید صانعی آگاه و مدبر داشته باشد. زیرا عوامل طبیعی دارای خصیصه و ابزار مناسبی برای ایجاد این تدبیر نیستند. مهمترین عاملی که وجود صانع را تایید می کند وجود هدف و غایت به خصوصی ( نمایش زمان ) برای این شئ است که تعیین آن تنها از عهده ی شعوری آگاه بر می آید و امکان شکل گیری تصادفی این ساعت را منتفی می کند. بدین سبب حتی اگر هماهنگی و نظم موجود در شئ تصادفی و وابسته به خصائل ذاتی طبیعت باشد غایتمندی آن تنها می تواند معلول شعوری مدبر باشد. بنابراین هماهنگی ای که غایتمند باشد دلالت بر وجود ناظمی آگاه دارد و این هماهنگی متناسب با نوع و میزان آگاهی و تدبیر ناظم است. در نتیجه نظم گسترده تر حاکی از وجود ناظم آگاه تر است. با توجه به این دانسته ها پیلی به اقامه ی برهانی می پردازد: 1- هر نظمی (هماهنگی غایتمندی ) دال بر وجود ناظمی است و نظم گسترده تر حاکی از وجود ناظم بزرگتر است. 2- با توجه و دقت به ساختار اجزای عالم به این نتیجه می رسیم که نظمی بس عظیم و سترگ در عالم موجوداست. 3- بنابراین وجود عالم حاکی از وجود ناظم بزرگی است. روش تمثیل در تفکر غربی دست مایه ی انتقادات محکم بسیاری از فیلسوفان برجسته ی اروپایی شد و این باعث شد تا از قدرت برهان نظم به مرور زمان بیشتر و بیشتر کاسته شود. بسیاری از فلاسفه از هیوم گرفته
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
عنوان پژوهش:
چگونه میتوان نظم و انضباط کیفی را در دبستان گسترش بخشید؟
نام: بدرالملوک نام خانوادگی: برادران شماره پرسنلی: 11107475
نام پدر : حسنعلی محل خدمت: آموزش و پرورش منطقه : یازده – دبستان پسرانه مطهری
مدرک تحصیلی : دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی
آدرس: تهران. میدان جمهوری، خیابان ارومیه غربی، بین خیابان خوش و رودکی جنب دبستان شهید امامی پلاک 360 طبقه آخر
تلفن تماس: 66907901 09126763626
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
هدف 2
روش 3
توصیف وضعیت موجود 3
جمعآوری اطلاعات (شواهد / یک ) 4
تجزیه و تحلیل شواهد یک 12
انتخاب راه جدید موقتی یک 15
اجرا و ارزشیابی طرح 15
جمع آوری اطلاعات شواهد دو 16
تجزیه و تحلیل اطلاعات شواهد دو 22
انتخاب راه جدیدتر و ارزشیابی آن 23
حسن ختام 37
منابع 39
چکیده (کوتاه نوشت) 40
مقدمه:
از خدا جوییم توفیق ادب
هر کودکی نیاز به یادگیری نظم و انضباط دارد. خانواده اولین مکانی است که کودک در آنجا یاد می گیرد که چه رفتارهایی مورد قبول و پذیرش و چه رفتارهایی نا مطلوب است.
کودکان باید یاد بگیرند که:
کدام دسته از کارها خیر و سالم است و کدام کارها ناسالم و شر هستند.
چرا احترام به حقوق دیگران و حفظ حرمت افراد واجب است؟
و...
معمولاً کودکانی لوس، بد رفتار،خودخواه و نا امن، نامیده میشوند که با انضباط ناچیزی پرورش یافته اند و تربیت کودکان با انضباط سخت، کودکانی ترسو را به بار می آورد.
بعد از خانواده مدرسه، مکانی است که بصورت رسمی، مستقیم و غیر مستقیم به پی ریزی مبانی نظم و انضباط می پردازد.
و طی فرآیند تقریباً ده- دوازده ساله نوجوانان و جوانانی را وارد اجتماع می نماید که از آنها انتظار حداقل یک «شهروند خوب» که نظم اجتماعی را رعایت کند را داریم.
در این طرح پژوهشی سعی دارم ضمن بررسی مبانی نظم و انضباط کیفی و ایجابی به جای نظم و انضباط سلبی و تحمیلی راهکارهای عملی دستیابی به این امر خطیر را با توجه به بضاعت فکری و عملی و به استعانت از رب متعال که پرورش دهنده و بهترین نظم دهنده در جهان است را بیان کنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
برهان نظم:
برهان نظم (به انگلیسی: Teleological argument) یکی از مهمترین، رایجترین و آشناترین برهانهای اثبات وجود خدا است، و در کنار برهانهای مبتنی بر علیت، دو رکن مهم از باور استدلالی به خدا را تشکیل میدهند.
خلاصه برهان
معمولاً منظور از نظم در برهان نظم، نظم غایی است و به همین خاطر به آن برهان غایی (teleological) نیز گفته میشود. از دیدگاه مدافعین این برهان، مجموعهای منظم است که هدفمند باشد و اعضای آن مجموعه به گونهای در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند که آن مجموعه در مسیر نیل به آن هدف رفتار کند.
از نظر مدافعین این برهان، جهان یک مجموعه منظم است که نمیتواند اتفاقی به وجود آمده باشد و باید ناظم باشعوری داشته باشد. جهان ما نشان دهندهٔ وجود نوعی انتخاب است، نه اتفاقی کور. این انتخاب کننده خداست.
با آنکه در کلام اسلامی به آن توجه چندانی نمیشود و بیشتر به مسیحیت تعلق دارد، مفسرین بسیاری از آیات قرآن را بیان کنندهٔ این برهان میدانند. برهان سادهاست، و برای همین عمومیت زیادی دارد:
در جهان شکلهای مختلفی از نظم وجود دارد، و میدانیم که نظم بدون ناظم ممکن نیست، و یک مجموعهٔ منظم نمیتواند اتفاقی شکل گرفته باشد، پس جهان ناظمی دارد.
بدون شک مثالهای زیادی در این مورد وجود دارد. مثلاً میگویند، ساعت به آن کوچکی طوری است که نمیتوان قبول کرد سازندهای نداشته باشد، حال چطور میتوانیم قبول کنیم که کل جهان با عظمتی بسیار بیشتر از آن بتواند سازندهای نداشته باشد؟
برهان نظم از منظر شهید مطهری برهان نظم از منظر شهید مطهری: مقدمه: عمومی ترین و ساده ترین طریقت در اثبات وجود خداوند برهانی است که از آن به برهان نظم یا غایت شناختی یاد می کنند. معمول ترین ادله بر وجود خداوند در تمامی ادیان و مذاهب الهی در طول تاریخ همواره برهان نظم بوده است. از این رو چه در تفکر اسلامی و چه در تفکر غربی مناظرات و جدلهای فراوانی حول این برهان شده است. بسیاری بر این اعتقادند که برهان نظم اساسا یک برهان فلسفی نیست بلکه ریشه و پایه ی تجربی دارد. زیرا اساس شکل گیری برهان نظم را روش تمثیل می دانند. از اینرو ادله ی نظم را دارای استحکام کمتری نسبت به سایر براهین خداشناختی می دانند. ویلیام پالی معاون اسقف کارلیسل و فیلسوف برجسته ی قرن هجدهم برهان نظم را در کتاب " الاهیات طبیعی " اینگونه تقریر کرده است: " فرض کنید در حال عبور از صحرایی پای من به سنگی برخورد کند و با این سوال رو برو شوم که چگونه این سنگ در آنجا قرار گرفته است. ممکن است پاسخ دهم که تا آنجا که من می دانم، این سنگ همواره اینجا بوده است. احتمالا اثبات نامعقول بودن این پاسخ چندان آسان نخواهد بود. اما فرض کنید که بر روی زمین ساعتی یافته ام و باید بررسی شود که بودن ساعت در آن مکان چگونه اتفاق افتاده است. بسیار بعید است که پاسخ قبلی به ذهن من خطور کند. یعنی اینکه تا آنجا که می دانم این ساعت همواره اینجا بوده است. اما چرا این جواب نباید آنگونه که برای سنگ مفید بود برای ساعت مفید باشد؟ چرا جواب مذکور آنگونه که در مورد اول قابل قبول بود در مورد دوم پذیرفتنی نیست؟ تنها دلیل آن است که وقتی ساعت را وارسی می کنیم می بینیم اجزای گوناگون آن برای هدفی پرداخته و به یکدیگر مرتبط شده اند. ( چیزی که در مورد سنگ نمی توان کشف نمود. ) مثلا این هدف که اجزای مذکور آنگونه طرح ریزی و به هم پیوند داه شده اند که تولید حرکت کنند و حرکت مذکور چنان تنظیم شده است که زمان را در شبانه روز نشان دهد. یعنی اگر اجزای مختلف به گونه ای متفاوت از آنچه هستند ساخته می شدند، مثلا در اندازه ای متفاوت با آنچه که دارند یا به هر روش یا ترتیب دیگری غیر از وضعیت کنونی تعبیه شده بودند، در این صورت یا اساسا هیچ حرکتی در ساعت به وقوع نمی پیوست و یا هیچ حرکتی که تامین کننده ی کاربرد کنونی آن باشد، واقع نمی شد. " در حقیقت پالی برهان خود را اینگونه مطرح می کند: او می پرسد اگر ساعتی را در بیابان ببینید در مورد آن چه فکری می کنید؟ مسلما هیچوقت فکر شما به این سمت سوق پیدا نمی کند که به طور اتفاقی این ساعت در بیابان و با کمک پدیده های طبیعی ساخته شده است. بلکه تصور می کنید این ساعت با این نظم و هماهنگی بین اعضایش باید صانعی آگاه و مدبر داشته باشد. زیرا عوامل طبیعی دارای خصیصه و ابزار مناسبی برای ایجاد این تدبیر نیستند. مهمترین عاملی که وجود صانع را تایید می کند وجود هدف و غایت به خصوصی ( نمایش زمان ) برای این شئ است که تعیین آن تنها از عهده ی شعوری آگاه بر می آید و امکان شکل گیری تصادفی این ساعت را منتفی می کند. بدین سبب حتی اگر هماهنگی و نظم موجود در شئ تصادفی و وابسته به خصائل ذاتی طبیعت باشد غایتمندی آن تنها می تواند معلول شعوری مدبر باشد. بنابراین هماهنگی ای که غایتمند باشد دلالت بر وجود ناظمی آگاه دارد و این هماهنگی متناسب با نوع و میزان آگاهی و تدبیر ناظم است. در نتیجه نظم گسترده تر حاکی از وجود ناظم آگاه تر است. با توجه به این دانسته ها پیلی به اقامه ی برهانی می پردازد: 1- هر نظمی (هماهنگی غایتمندی ) دال بر وجود ناظمی است و نظم گسترده تر حاکی از وجود ناظم بزرگتر است. 2- با توجه و دقت به ساختار اجزای عالم به این نتیجه می رسیم که نظمی بس عظیم و سترگ در عالم موجوداست. 3- بنابراین وجود عالم حاکی از وجود ناظم بزرگی است. روش تمثیل در تفکر غربی دست مایه ی انتقادات محکم بسیاری از فیلسوفان برجسته ی اروپایی شد و این باعث شد تا از قدرت برهان نظم به مرور زمان بیشتر و بیشتر کاسته شود. بسیاری از فلاسفه از هیوم گرفته