دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد تاریخ خط و زبان فارسی در ایران 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

زبان فارســـــــــی

مقدمـــــــه

چنان که می دانیم زبان فارسی سه مرحله تکاملی داشته است فارسی باستان ، فارسی میانه و فارسی نو. در پایان دوره ی هخامنشی زبان فارسی باستان دچار دگرگونی گشت واندک اندک از آن فارسی میانه پدید آمد که بی گمان بـخشی از تـحول خود را هم در دوره های سلوکیدی واشکانی پشت سر گذاشت . با روی کار آمدن ساسانیان این زبان رسمیت یافت و در دوره ی پادشاهی پانصد ساله آنان باز هم این زبان تـحول یافت به طوری که در پایان دوره ساسانی گویش ویژه ای از آن که در پایتخت ( در دربار ) به کار می رفت ، گونه رسمی آن زبان شمرده می شد و همین گونه است که به فارسی یا فارسی دری تبدیل شده است . تفاوت فارسی دری و آن گونه از پارسی که در پایان دوره ساسانی به کار می رفت بسیار اندک است . برخی از صداهای پارسی میانی در فارسی باز مانده بود که پس از دوره مغول از میان رفت فارسی دری پس از اسلام تنها با کوشش ایرانیان ملی (شعوبیان ) در برابر زبان عربی ایستادگی کرد و به زبان رسمی ایران تبدیل شد و باقی ماند. اما سوالی که همیشه مطرح بوده این است که چرا زبانی که به فارس و غرب ایران تعلق دارد ، پس از اسلام در خراسان جلوه می کند و در نخستین سده های اسلامی هیچ نشانه ای از شاعران و نویسندگان فارس نداریم . به همین دلیل توهمی پیدا شده است که زبان فارسی دری گویا از خراسان پیدا شده است . این توهم با پیدایش کشور افعانستان ، در آن کشور دامن زده شد و دری را فارسی اصیل و زبان مردم شمال افغانستان شمرده اند . بنابراین باید علت رواج فارسی دری را در خراسان و سکوت فارس را در سده های سوم تا پنجم هجری توضیح داد .میدانیم که تیسفون در حمله مسلمانان عرب غارت و ویران شد . در اثر این کار عده زیادی از مردم آن به ویژه ثروتمندان ، اشراف و زمینداران بزرگ به جاهای دیگری در ایران به ویژه به خراسان مهاجرت کردند ، آنان فکر می کردند که خراسان به علت دوری در دسترس مسلمانان نخواهد بود . پس از این مهاجرت نخستین مهاجرت های دیگری هم به خراسان صورت گرفت که بیشتر آن مربوط به هنگامی است که قیام شیعیان در میانرودان به رهبری مختار ثقفی و به خونخواهی فرزندان علی سرانجام و پس از جنگهای دراز و حتی پیروزی اولیه و در اختیار گرفتن کوفه به شکست انجامید و قتل عام شیعیان در میانرودان آغاز شد . ازاین عده هر که توانست به درون ایران و به ویژه فارس ، سیستان و خراسان گریخت . برخی از این عده تا سال ها بر حکومت بنی امیه و امارت حجاج ابن یوسف یاغی می شدند و آسیب های سخت به سپاه او که هـمان سپاه خلیفه ، بود وارد می کردند . گروه اصلی و آرامش طلب این عده به خراسان آمدند و در شهرهای هرات ، بُست ، مرو ، زرنگ ، بلخ ، توس ، نیشابور و شهرهای دیگر سکونت گزیدند و چنانکه آشکار است مـخفیانه به ترویج عقاید خود پرداختند . برخی از شهرهای خراسان مانند توس استعداد بیشتـری در این مورد نشان دادند و به نخستین پایگاههای پیروان تشیع در ایران تبدیل شدند . این عده از آنجا که به فارسی سخن می گفتند ، طبعاً به این زبان هم می نوشتند . فارسی بوسیله این عده نوشته شده و رسمیت یافت .

هنگامی که شعر و ادب آغاز به ظهور کرد این عده به فارسی شعر گفتند و نوشتند ، اماّ بی شک مجبور بودند احساسات خود را پنهان کنند . از میان این عده شاخه ی شعوبی و اسماعیلی با تعصب و دلبستگی بیشتر به فارسی به نوشتن پرداخت و فارسی را رواج داد. کافی است درباره نخستین سخن پردازان فارسی بررسی کنیم تا گوشه هائی از این واقعیت روشن شود. از شاعران و نویسندگان مهّم سده های نخستین در خراسان رودکی است . رودکی شیعه ی هفت امامی و طرفدار گروه اسماعیلیان



خرید و دانلود تحقیق در مورد تاریخ خط و زبان فارسی در ایران 12 ص


تحقیق در مورد تاریخ خط و زبان فارسی در ایران 12 ص (2)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

زبان فارســـــــــی

مقدمـــــــه

چنان که می دانیم زبان فارسی سه مرحله تکاملی داشته است فارسی باستان ، فارسی میانه و فارسی نو. در پایان دوره ی هخامنشی زبان فارسی باستان دچار دگرگونی گشت واندک اندک از آن فارسی میانه پدید آمد که بی گمان بـخشی از تـحول خود را هم در دوره های سلوکیدی واشکانی پشت سر گذاشت . با روی کار آمدن ساسانیان این زبان رسمیت یافت و در دوره ی پادشاهی پانصد ساله آنان باز هم این زبان تـحول یافت به طوری که در پایان دوره ساسانی گویش ویژه ای از آن که در پایتخت ( در دربار ) به کار می رفت ، گونه رسمی آن زبان شمرده می شد و همین گونه است که به فارسی یا فارسی دری تبدیل شده است . تفاوت فارسی دری و آن گونه از پارسی که در پایان دوره ساسانی به کار می رفت بسیار اندک است . برخی از صداهای پارسی میانی در فارسی باز مانده بود که پس از دوره مغول از میان رفت فارسی دری پس از اسلام تنها با کوشش ایرانیان ملی (شعوبیان ) در برابر زبان عربی ایستادگی کرد و به زبان رسمی ایران تبدیل شد و باقی ماند. اما سوالی که همیشه مطرح بوده این است که چرا زبانی که به فارس و غرب ایران تعلق دارد ، پس از اسلام در خراسان جلوه می کند و در نخستین سده های اسلامی هیچ نشانه ای از شاعران و نویسندگان فارس نداریم . به همین دلیل توهمی پیدا شده است که زبان فارسی دری گویا از خراسان پیدا شده است . این توهم با پیدایش کشور افعانستان ، در آن کشور دامن زده شد و دری را فارسی اصیل و زبان مردم شمال افغانستان شمرده اند . بنابراین باید علت رواج فارسی دری را در خراسان و سکوت فارس را در سده های سوم تا پنجم هجری توضیح داد .میدانیم که تیسفون در حمله مسلمانان عرب غارت و ویران شد . در اثر این کار عده زیادی از مردم آن به ویژه ثروتمندان ، اشراف و زمینداران بزرگ به جاهای دیگری در ایران به ویژه به خراسان مهاجرت کردند ، آنان فکر می کردند که خراسان به علت دوری در دسترس مسلمانان نخواهد بود . پس از این مهاجرت نخستین مهاجرت های دیگری هم به خراسان صورت گرفت که بیشتر آن مربوط به هنگامی است که قیام شیعیان در میانرودان به رهبری مختار ثقفی و به خونخواهی فرزندان علی سرانجام و پس از جنگهای دراز و حتی پیروزی اولیه و در اختیار گرفتن کوفه به شکست انجامید و قتل عام شیعیان در میانرودان آغاز شد . ازاین عده هر که توانست به درون ایران و به ویژه فارس ، سیستان و خراسان گریخت . برخی از این عده تا سال ها بر حکومت بنی امیه و امارت حجاج ابن یوسف یاغی می شدند و آسیب های سخت به سپاه او که هـمان سپاه خلیفه ، بود وارد می کردند . گروه اصلی و آرامش طلب این عده به خراسان آمدند و در شهرهای هرات ، بُست ، مرو ، زرنگ ، بلخ ، توس ، نیشابور و شهرهای دیگر سکونت گزیدند و چنانکه آشکار است مـخفیانه به ترویج عقاید خود پرداختند . برخی از شهرهای خراسان مانند توس استعداد بیشتـری در این مورد نشان دادند و به نخستین پایگاههای پیروان تشیع در ایران تبدیل شدند . این عده از آنجا که به فارسی سخن می گفتند ، طبعاً به این زبان هم می نوشتند . فارسی بوسیله این عده نوشته شده و رسمیت یافت .

هنگامی که شعر و ادب آغاز به ظهور کرد این عده به فارسی شعر گفتند و نوشتند ، اماّ بی شک مجبور بودند احساسات خود را پنهان کنند . از میان این عده شاخه ی شعوبی و اسماعیلی با تعصب و دلبستگی بیشتر به فارسی به نوشتن پرداخت و فارسی را رواج داد. کافی است درباره نخستین سخن پردازان فارسی بررسی کنیم تا گوشه هائی از این واقعیت روشن شود. از شاعران و نویسندگان مهّم سده های نخستین در خراسان رودکی است . رودکی شیعه ی هفت امامی و طرفدار گروه اسماعیلیان



خرید و دانلود تحقیق در مورد تاریخ خط و زبان فارسی در ایران 12 ص (2)


تحقیق درباره معرفی اقسام خط تزئینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

خطّ کوفی تزیینی درآثار تاریخی اسلامی

دکتر عباس زمانی دانشیار دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه

تهران

خطوطی که درسطوح داخل و خارج بناها و یا روی سایر اشیاء

هنری اسلامی صورت می‌گیرد ظاهرأ برای ذکر نام سفارش دهنده و هنرمند یا

قید تاریخ و چگونگی ملحقات و متعلقات آن و ثبت کلمات و عبارات مقدس

مذهبی چون بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم و اسامی مختلف خدا و رسول‌(ص) و

جانشینان رسول او ویا آیات سوره‌های قرآن مجید، که مناسب بنا و یادآور

وطائف دینی و اخلاقی و غیره است،‌می‌باشد ولی علاوه براینها خطوط عربی

و فارسی، به علت خصوصیات موافق و به سبب کیفیت حروف، جنبة تزیینی بخود

می‌گیرد، و درکنار گل و بته‌ها و اتصال به آنها، منظرة زیبائی بوجود

می‌آورد و رویهم رفته درمفهوم کلی خط وارد است.

«خط مفهوم وسیعی دارد ـ خط ممکن است حد باشد،‌یعنی حدودی

برای سطوحی باشد ... دریک بنا، ممکن است حد، کنارة سطوح و حدفاصل میان

آنها باشد: خطوط معماری،‌زیبائی ظاهری بنا را ازنظر زیباشناسی بوجود

می‌آورند ... خط ممکن است حصار شکلی باشد،‌دراین صورت شکل مزبور را

محدود میسازد؛ در مجسمه‌سازی، خطوط، با پیچ‌وخم خود موادی مانند (لباس

و غیره) را به تماشاچی القاء‌می‌کنند ... یا ممکن است،‌مقصود ازخط،

نوشته،‌یا تصویری، باشد. چنین خط سرشار ازپیچ‌وخم و قوس و هلال

خودبخودی است و در وجود تأثیر شگرفی دارد ... این خط دارای جنبش است و

یا نمودار اندیشه‌ای است ... خاصیت خط هرچه باشد، هدف آن جنبش و حرکت

بسور مقصدی است ... خطوط افقی، عمودی، منحنی. هرکدام نوعی احساس

دربیننده می‌انگیزد ... ما همه میدانیم که خطوط عمودی نظر را ببالا

میکشانند و خطوط افقی، آرامش می‌بخشند ـ خطوط مورب محرک هستند ـ و

انحناها نرم و مطبوعند ... البته تأثیر خطوط،‌تنها به علت حرکت آنها

نیست بلکه این تأثیر در ارتباط میان خطوط متنوع نیز میباشد ... هنرمند،

یمان خطوط متنوع هم‌آهنگی و ارتباط برقرار میسازد ... برای ایجاد

هم‌آهنگی گاه خط را تکرار می‌کند و برای القاء تنوع، گاه خطی را

بموازات خط دیگر و گاه بخلاف جهت حرکت همان خط ترسیم می‌نماید ... به

کمک خط اریب، تعادل آرامش بخش خطوط افقی و عمودی را بهم میزند و ایجاد

حرکت و جنبش می‌کند ... برای ایجاد تأثیر تمثیلی و یا حالتی کاملأ

دراماتیک خطوط اریب را بهم میآمیزد و خطوط جناقی (زیگزاگ) بوجود میآورد

... خطوط ممکن است ادامه یابند،‌یا قطع شوند، ـ بیننده ممکن است درعین

مشاهدة خطوط شکسته احساس ادامة‌حرکت آنها را بنماید هرچند عملأ این

حرکت مرئی نباشد ... کمتر اتفاق میافتد که در طرحی یا نقشی فقط یک نوع

خط بکار رود: هنرمند بسته به تنوع و هم‌آهنگی اثرش ممکن است از دو یا

چند نوع خط استفاده کند، ‌و درست مانند تم‌های گوناگونی که دریک قطعه

هم‌آهنگ موسیقی بکار برده میشود، چند نوع خط را بهم بیامیزد»(1).

در لحظة اول ممکن است بین مطالب مذکور و خط کوفی تناسبی

بنظر نرسد ولی وقتی در فلسفه و چگونگی ایجاد خط،‌بطور اعم،‌و اختراع

نوشته،‌بطور اخص، دقت شود معلوم خواهد گردید که خط کوفی مشمول مطالب

مزبور و واجد اکثر شرایطی است که در آن مطالب اظهارشده و طبعأ بهمین

علت در تزیین بناها و سایر آثار تاریخی و هنری نقش مهمی بعهده داشته که

نگارنده این نقش را، حتی‌الامکان،‌بشرح ذیل بیان می‌نماید:

سابقه و وجه تسمیة‌خط کوفی.

خط کوفی تزیینی درآثار تاریخی اسلامی ایران.

منشأ خط کوفی تزیینی.

یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن ششم هجری که شامل خطوط کوفی برگدار

است. بعضی از حروف تبدیل به یک درخت کوچک کاجی شکل و برخی تبدیل به یک

برگچة سه لبی راست یا خمیده شده است.عکسی از سردر مدرسة الغ بیگ سمرقند

مورخ 822 هجری که با کوفی گوشه‌دار زیبائی مزین شده است.قسمتی از نمای

سمت راست ایوان جنوبی مسجد جامع گناباد مورخ 609 هجری که کتیبه‌ای را

با خط کوفی ساده نشان می‌دهد.

الف ـ سابقه و وجه تسمیة خط کوفی

برطبق نوشتة اطلس خط تألیف و تصنیف دانشمند محترم

حبیب‌الله فضائلی، که در نوشته‌های دیگر تأیید گردیده(2)،‌خط کوفی

منسوب به خط نبطی متأخر و نبطی متأخر مربوط بدو اصل «صفوی مسند» و

«نبطی قدیم آرامی» و این دواصل ناشی ازخط فینیقی است و خط فینیقی به

دوخط میخی و هیروگلیفی منتهی می‌شود. این خط درجریان تحول خود زمانی

بنام حیری و انباری و با رفتن بمکه و مدینه، مکی و مدنی نامیده شده و

بدو صورت مبسوط و مستدیر متداول بوده است ودر آخرین مرحله یکی ازآن‌دو

«مبسوط»، پس ازبنای شهر کوفه و تکامل و تجوید،‌بخط کوفی معروف

گردید(3).

جرجی زیدان نویسندة عرب درکتاب تاریخ تمدن اسلام(4)

می‌نویسد: «درآثار باقیماندة ازاعراب حجاز چیزی دردست نیست که برخط و

سوادداشتن آنان دلالت کند،‌درصورتی که از عربهای مقیم شمال و جنوب حجاز



خرید و دانلود تحقیق درباره معرفی اقسام خط تزئینی


تحقیق در مورد خط مشی‌های سیاسی نهج‌البلاغه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 28 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

خلاصة کتاب «خط مشی‌های سیاسی نهج‌البلاغه»

مقدمه:

کتاب «خط مشی‌های سیاسی نهج‌البلاغه» به قلم آقای محمد مهدی ماندگار می‌باشد که توسط مؤسسه آموزش عالی باقرالعلوم (ع) تهیه شده و توسط بوستان کتاب قم انتشار پیدا نموده است.

کتاب دارای پیش گفتار – 7 فصل و نتیجه‌گیری می‌باشد که فصل‌های کتاب در موارد زیر دسته‌بندی شده‌اند.

- چارچوب نظری بحث

- مبانی خط مشی‌گذاری حکومت علوی

- فرهنگ‌سازی در نهج‌البلاغه

- مشروعیت‌سازی در نهج‌البلاغه

- توزیع قدرت در نهج‌البلاغه

- نظم و امنیت در نهج‌البلاغه

- توزیع کالا و خدمات در نهج‌البلاغه

مؤلف کوشیده است تا با استفاده از چارچوب‌های رایج در پرداخت به مفاهیم و موضوعات سیاسی به وسیله عناوین و موضوعات مطروحه در کتاب شریف نهج‌البلاغه از زبان امام امیرالمؤمنین (ع) به ارایه مباحث سیاسی در نهج‌البلاغه بپردازد. بطوریکه آن چه از نهج‌البلاغه امام المتقین مورد دقت نظر قرار گرفته فراتر از این محدوده وظایف است؛ زیرا امام علی (ع) به پیروی از انبیای عظام الهی، حکومت را بهترین ابزار برای رسیدن به تعالی بشر می‌داند، لذا روح همة وظایف حکومت، به انسان‌سازی بر می‌گردد. هر چند سال‌ها گذشته تا نظریه پردازان قرون جدید، با کاوش‌های بسیار به اهداف و وظایفی برای دولت و حکومت رسیده اند، اما امام در دوران حکومت خود که نهج‌البلاغه تصویری از آن چه در آن حکومت گذشته را نشان می‌دهد جامع‌ترین و کامل‌ترین حکومت را ارایه فرمود و در هیچ بعدی نمی‌توان نظریات امروز را از آن چه در حکومت آن حضرت، مطرح بوده و اتفاق افتاد، جامع‌تر دانست. تنها ذکر یک نمونه کافی است و آن این که زمان حکومتی امام علی (ع) به مالک اشتر به عنوان یکی از کارگزاران حکومت امام آن قدر جامع است که هنوز بدیلی برای یافت نشده است.

اهداف حکومت در نهج‌البلاغه

حکومت در دیدگاه مکتب اسلام و فرهنگ حکومت علوی از مهم‌ترین ابزارهای نیل جامعه به کمال و تعالی است. از آن جا که حیات بشری در این دنیا، از منظر فرهنگ اسلامی، ابزاری برای رسیدن به کمال است و آن چه برای انسان اصالت دارد، کمال جاویدان است. لذا حکومت نیز می‌تواند وسیله مناسبی برای نیل به این هدف باشد؛ زیرا حکومت هم امکانات این رشد و تعالی را به گونه‌ای جامع در اختیار دارد و هم می‌تواند زمینة استفاده از هر نوع امکانی را فراهم سازد.

از تعابیر حضرت اینگونه استفاده می‌شود که حکومت وقتی می‌تواند راهنمای رسیدن به کمال باشد که خود در میسر عدالت، تحقق امنیت، تأمین رفاه و زمینه‌سازی تربیت انسانی، گام بردارد والا اگر حکومت به سوی بی‌عدالتی و خودکامگی گام بردارد و در آن از امنیت‌های مختلف که زمینه‌ساز آرامش درونی و بیرونی انسان‌ها است، خبری نباشد و توان رفاه و آسایش مردم را با تدبیر درست در زمینه‌های مختلف اقتصادی نداشته باشد و هم چنین در جهت خودسازی و انسان‌سازی گام برندارد. نه تنها وسیله‌ای برای نیل جامعه به اهداف عالی نیست، بلکه مانعی بزرگ برای رشد بشر تبدیل می‌شود بنابراین عدالت، امنیت، رفاه و آسایش و تربیت از مهم‌ترین اهداف حکومت از دیدگاه نهج‌البلاغه است که اهداف دیگر را پوشش می‌دهد.

1- عدالت

محوری‌ترین اصلی که امام علی آن را مبنای قبول حکومت معرفی می‌کند و آن را برای هر حکومتی لازم می‌داند عدالت است:

لولا حُضُور الحاضِر ... ما أخَذَ الله علی العلماءِ اِلّا یٌقاروٌّا عَلی کَظِه ... ظالمِ و لاسَغَبِ مضلومٍ لألقیتُ حَبلَها علی غاربِها و لَسَقتُ آخرها بِکَأسِ أوَّلِها (علی نقی فیض الاسلام، نهج‌البلاغه خطبه 3)

و اگر خداوند از عالمان پیمان سخت نگرفته بود که در برابر شکم‌بارگی ستمگر و گرسنگی ستم‌دیده آرام و قرار نگیرند، بی‌درنگ رشته حکومت را از دست می‌گذاشتم و پایانش را چون آغازش می‌انگاشتم و چون گذشته خود را به کناری می‌کشیدم.

- و انّ أفضلَ قُرَّهِ عَینِ الُولاهِ استقامهُ العول فی البلادِ و ظهورُ مودّهِ الرَّعیهِ و انّه لاتَظهَرُ مَودّتهم الاسبلامهِ صُدورِهِم و لا یَصِحُّ نصیحتُهم الا بحیطتِهم علی وُلاهِ أمُورِهِم و قلّهِ اشتعالِ دُوَلِهِم وِ ترکِ استبطاء انقِطاعِ مُدَّتِهِم. (نهج‌البلاغه، نامه 53)

همانا برترین چشم روشنی زمامداران، برقراری عدل در شهرها و آشکار شدن محبت مردم به رهبر است که محبت دل‌های رعیت، جز با پاکی قلب‌ها پدید نمی‌آید، و خیرخواهی آنان زمانی است که با رغبت و شوق، پیرامون رهبر را بگیرند، و حکومت بار سنگینی را بر دوش رعیت نگذاشته باشد و طولانی شدن مدت زمامداری، بر مردم ناگوار نباشد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد خط مشی‌های سیاسی نهج‌البلاغه


مقاله درباره تاریخ خط در ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تاریخ خط در ایران

در روایات زردشتی از داستانهای ملی ایران چنین آمده است که طهورث پیشدادی پس از آنکه بر اهریمن پیروز شد هفت گونه خط را که بکسی یاد نمیداد بزور از او فرا گرفت. در اسناد سریانی آمده است که زردشت کتاب اوستارا بهفت زبان سریانی و فارسی و آرامی و سگستانی و مروزی و یونانی و عبری نوشته است. آیا هر یک از این زبانها خطی نداشته‌اند؟ مامیدانیم که در ایران پیش از اسلام خط سریانی و خط میخی برای پارسی باستان و خط آرامی و یونانی و عبری در میان یهود ایران رواج داشته است. پس میتوان گفت که برای زبان سگستانی(سیستانی) و مروزی(زبان مرو)نیز خطی بکار برده‌اند.

معمولا واضع خط را در جهان فنیقیان میدانند. این نکته تنها درباره‌ٔ ملل سامی درستست و ملل آریائی مخصوصاً در هند شاید پیش از فنیقیان خطهای دیگری اختراع کرده‌اند که از سلسلهٔ خطوط سامی مأخوذ از خط فنیقی نیست.

در ایران ما خط داستانی بسیار مفصل دارد و موضوع باندازه‌ای وسیعست که میتوان کتاب جداگانه‌ای در تاریخ خط در ایران نوشت. کسانی که درین زمینه اندکی ممارست بکنند فوراً بنکتهٔ مهمی برمیخورند و آن اینست که نیاکان بزرگوار ما درین مدت دو هزار و پانصد سال که ما تاریخ مدون و معروف داریم هرگز در هیچ خطی تعصب نورزیده‌اند و هر زمان که خط آسان‌تر و بهتری‌پیدا شده است در پذیرفتن آن درنگ نکرده‌اند.

اکنون قدیم‌ترین اسنادی که در دست ماست از دورهٔ هخامنشیان بخط میخی است. این نام را اروپائیان از روزی که با‌آن روبرو شده‌اند بروی آن گذاشته‌اند زیرا که این خط مرکب از خطوط افقی و عمودی و منکسرست که بالای آن پهن‌تر و پائین آن باریک‌ترست بشکل میخ. ناچار درین خط برای هر حرف و مخرجی چند خط افقی و عمودی و منکسر بانواع مختلف باید ترکیب کرد تا هرعلامتی با علامت دیگر اشتباه نشود وقهراً نوشتن باین خط وقت زیاد میگیرد و باری هر حرفی‌چندین بار باید دست راباینطرف و آن طرف حرکت داد و گرداند.

این خط را نخست برای زبانهای بین‌النهرین یعنی زبان الامی و بابلی و آسوری بکار برده‌اند و چون الامیان در خوزستان امروز میزیسته‌اند و همسایهٔ پارسیان بوده‌اند مردم پارس یا پیش از تشکیل شاهنشاهی هخامنشی و یا در آغاز این دوره این خط را برای زبان پارسی باستان هم پذیرفته‌اند و میتوان حدس زد که مادها نیزبرای خود آنرا اختیار کرده باشند زیرا که ایشان نیز با آسوریان و بابلیان همسایه بوده‌اند.

در پذیرفتن خط میخی برای زبان پارسی باستان تصرفی کرده‌اند باین معنی که پیش از سال سه هزار قبل از میلادسومریان خطی اختراع کرده‌اند که در قرن نوزدهم اروپائیان بآن خط میخی گفته‌اند زیرا که این خط مرکب از خطوط عمودی و افقی و منکسرست که شکل میخ دارد و سپس آکادیان و آسوریان و کلدانیان و الامیان و هیتی‌ها و ایرانیان وارمینان نیز آنرا برای زبانهای خود اختیار کرده‌اند. درخطوط میخی ملل دیگر چند نقش از هشتصد تا سه هزارعلامت بکار می‌رفته است. ایرانیان تصرف جالبی که در خط میخی برای زبان پارسی باستان کرده‌اند اینست که تنها چهل و دو علامت برای اصوات مرکب بکار برده‌اند. این خط تا پایان دورهٔ هخامنشی در کتیبه‌ها و سکه‌ها بکار رفته است اما برای زبان بابلی تا آغاز تاریخ میلادی آنرا بکار برده‌اند. ازین ۴۲ علامتی که در خط میخی ایرانی بکار میرفته است یک علامت حکم نقطه را دارد و برای وقف در میان حروف بکار می‌رفته و پنج علامت دیگر باصطلاح فنی ایدئوگرام بوده است یعنی در برابر پنج کلمه‌ٔ رایجی که بسیار بکار می‌رفته می‌نوشته‌اند و حاکی از صدای مخصوص نیست. یک علامت را برای کلمهٔ شاه ودو علامت را برای کلمهٔ کشور و یک علامت را برای‌کلمهٔ زمین و یک علامت را برای کلمهٔ اهورمزد بکار میبرده‌اند و علائم دیگر برای حروف مرکب از یک حرف باصدا و یک حرف بی‌صدا بوده‌است.

خط میخی چنان می‌نماید که تنها برای زینت و در کتیبه‌ها و سکه‌ها بکار رفته و چون نوشتن هرحرفی چندین حرکت دست و چندین خط افقی و عمودی و منکسر لازم داشته است در حوائج روزانه‌ و درکارهای عادی آنرا بکار نمی‌برده‌اند زیرا که تاکنون جز در کتیبه‌ها و سکه‌ها و الواح سیم‌وزر که برای تاریخ ساختمانهای مهم ترتیب می‌داده‌اند و در مهرها در جای دیگر دیده نشده است. قدیم‌ترین کتیبه خط میخی ایران از کورش بزرگ از سال ۵۳۸ و آخرین آن از اردشیر سوم از سال۳۳۸ پیش از میلادست.

چون در دورهٔ هخامنشیان اقوام آرامی از نژاد سامی ساکنان ایالات غربی ایران در کرانه‌های فرات‌و دجله بوده‌اند و خط و زبان مخصوص از نژاد خط‌ها و زبانهای سامی داشته‌اند خط ایشان که از خط فنیقی گرفته شده آسان‌تر بوده و هر حرفی از آن بیش از یک حرکت دست لازم نداشته است، درایران رایج شده و ناچار زبانشان هم در کارهای اداری و دیوانی دورهٔ هخامنشی رواج یافته است، چنانکه قراین بسیار گواهی میدهد این خط و زبان در دورهٔ هخامنشیان درایران متداول بوده است و زبان پارسی باستان را بخط آرامی هم می‌نوشته‌اند چنانچه قسمی از کتیبه‌ای از اردشیر اول بهمین خط مانده است در همین دوره هنوز زبان ایلامی و خط میخی مخصوص آن بعنوان زبان اداری در دربارهخامنشی بکار می‌رفته ‌است.

در ۱۳۱۲ در گوشهٔ شمال غربی صفهٔ تخت جمشید در ضمن خاک برداری بآستانهٔ دری برخوردند که از همان زمان هخامنشیان تیغه کرده بودند ودر پشت‌آن تیغه،‌سی‌هزار لوحهٔ گلی یا خشت‌های کوچک و بزرگ بشکل مربع مستطیل‌بدست آمد که بخط و زبان ایلامیست. چندی بعد۷۵۰خشت دیگر درجنوب شرقی همان صفه بدست آمد و ثابت شد که حساب ساختمانهای مختلف کاخ هخامنشیان را باین خط وزبان می‌نوشته‌اند.

استیلای یونانیان و مقدونیان برایران در سال ۳۳۰ پیش از میلاد‌خط و زبان یونانی را در ایران رواج داد و ناچار در سراسر دورهٔ سلوکی وقسمتی از دورهٔ اشکانی تاآغاز تاریخ میلادی این خط در ایران رواج یافته‌ ودرین مدت خط میخی و زبان پارسی باستان متروک شده است. ‌خط و زبان یونانی تا اوایل دورهٔ ساسانی تا اندازه‌ای هنوز در ایران رایج بوده است زیرا که در کتیبه‌های شاپور اول که از ۲۴۱ تا۲۷۲ میلادی در ایران پادشاهی کرده است خط وزبان یونانی دیده میشود و مهم‌ترین نمونه‌های آن در کتیبهٔ معروف زردشت در صحرای مرودشتست.

تا زمان بلاش دوم در سکه‌های اشکانی جز خط وزبان یونانی چیزی دیده نمی‌شود و تنها درسلطنت بلاش دوم که از۱۲۱ میلادی آغاز شده است نخستین بار حروف آرامی در سکه‌های ایران پدیدار شده است. زبانی را که در سکه‌های اشکانی درین تاریخ بخط آرامی پدید ارشده بخطا خاور شناسان و دانشمندان اروپائی بازبان پهلوی یکی دانسته‌اند و نخست آنراپهلوی شمالی یا پهلوی اشکانی نامیده‌اند و درین اواخر نام آنرا زبان پارتی گذاشته‌اند. چون این‌زبان همین زبان امروزی ادبی ماست که بمرور زمان در نتیجهٔ تحول باین شکل درآمده است واز قدیم باین زبان ، زبان دری گفته‌اند البته درست‌ترین اصطلاح دربارهٔ آن همان زبان دریست و باید گفت زبان دری را نخست از آغاز قرن سوم میلادی بخط آرامی نوشته‌اند.

در دورهٔ ضعف سلوکیان در ایران در گوشه و کنار سرزمین ما پادشاهان محلی بفرمانروایی آغاز کرده‌اند. ‌نخست در سرزمین فارس خاندانی از پادشاهان ایرانی مستقل شده‌اند که جز سکه‌های ایشان سندی دربارهٔ ایشان بدست ما نرسیده است. پایتخت ایشان شهر استخر بوده است‌ودرآنجا سکه‌هائی زده‌اند بزبان آرامی و بهمان خط آرامی و در حدود سال۲۲۰ میلادی باین کار آغاز کرده‌انداین خاندان پادشاهان محلی فارس که همان «فرته‌داران»باشند نیاکان پادشاهان ساسانی بوده‌اند که سرانجام پادشاهانی کوچک باصطلاح ملوک‌الطوایف را برانداخته و شاهنشاهی بزرگ ساسانی را تشکیل داده‌اند و سکه شناسان این سلسله را«پرسید» نام داده‌اند.

از سوی دیگر در قسمت شرقی خوزستان نیز پادشاهان محلی در همین دوره استقلالی یافته‌اند و سلسله‌ای تشکیل‌داده‌اند که‌سکه شناسان اروپائی و بپیروی ایشان تاریخ نویسان نام این سلسله را«المائید» گذاشته‌اند و در حدود سال ۱۶۳ پیش از میلاد بفرنانروائی آغاز کرده‌اند. در سکه‌های این سلسله نخست خط وزبان یونانی بکاررفته است‌اما درپایان سلطنت فرهاد که‌از۱۰۶ تا۱۳۰ میلادی فرمانروائی داشته است‌خط وزبان آرامی در‌سکهٔ وی آشکار میشود.

درقسمت غربی خوزستان درمیان رودهای دجله و فرات تا کرانه‌های خلیج فارس سلسلهٔ دیگری استقلال یافته است که ازسال۱۲۹ پیش از میلادآثاری ازآن بمارسیده است. پایتخت آن شهر خاراکس در همان زمان آباد شده و نام این شهر هنوز برجزیرهٔ‌ خارگ باقیست. درپادشاهی آنامبلوس سوم پادشاه این سلسله در حدود سال ۵۴ میلادی نخستین بار در روی سکه‌ها نوع‌خاصی‌ازخط‌آرامی پدیدار شده‌است سجع این سکه‌ها بهمان زبان آرامیست‌اما خط‌آنها تفاوتی با خط‌آرامی‌معمولی دارد.

خط آرامی که در اواسط دورهٔ اشکانی برای زبان دری بکار رفته درآسیای مرکزی نیز رایج شده وبا تصرفاتی آنرا برای زبان سغدی و تخاری بکار برده‌اند و سپس در متون مانوی‌نوع دیگری از آن رایج شده است.

در نخستین کتیبه‌های ساسانی چنانچه پیش ازاین اشاره رفت خط و زبان یونانی و پس‌ازآن‌دری بخط آرامی و زبان پهلوی یعنی زبان دربار ساسانیان بهمان خط آرامی دیده میشود. اندک‌اندک زبان و خط یونانی از میان میرود و در همین دوره زبان دری را نیز دیگر در کتیبه‌ها بکار نبرده‌اند وتنها زبان پهلوی باقی مانده است.

کتاب اوستا که بزبان باستانی مشرق ایران بود قرنها خط مخصوص بخود نداشته‌ است و روحانیون زردشتی تنها آنرا از برمیکرده‌ و بیاد می‌سپرده‌اند. دراواسط دورهٔ اشکانی در صدد برآمده‌اند آنچه راکه از اوستا پس از استیلای یونانیان‌و مقدونیان برایرانیان‌باقی مانده بود بنویسند اما گویا باین‌کار توفیق‌نیافته‌اند ومعلوم نیست بچه‌خط میخواسته‌اند‌بنویسند. اینکه باین کار کامیاب نشده‌اند گویا برای این بوده است که درآن زمان خطی وجود نداشته است که درآن علامت‌هایی برای همهٔ اصوات زبان اوستا باشد و ناچار ازاین کار چشم پوشیده‌اند.

ظاهرا از قرن اول پیش‌از میلاد در صدد برآمده‌اند اوستا را بنویسندو سپس درزمان اردشیربابکان و پسرش شاپوراول نیز کوششهایی درین راه کرده‌اند که نتیجهٔ مطلوبی نداده است‌تاآنکه در زمان شاپور دوم که از ۳۱۰ تا۳۷۹ میلادی پادشاهی کرده است موبد بزرگ ایران آذر پدماراسپند(آذر بدمهراسپند)از خط آرامی خط تازه‌ای با ۴۳ علامت اختراع کرد و بازمانده اوستا را بآنخط نوشتند که تا کنون باقیست.

خط آرامی که برای زبان پهلوی بکار برده‌اند منفصل و منقطع است و چون درنوشتن عادی و کتابت دشوار بوده است برخی از حروف آنرا مانند همان خط امروزی بیکدیگر متصل کرده‌اند و خط دیگری در ایران پیدا شده ‌است که‌همان‌خط پهلوی باشد و از آن روزی که‌این کار را کرده‌اند خط آرامی برای زبان پهلوی متروک ومنسوخ شده‌است.

خط پهلوی در ایران دردوره‌های اسلامی باز تامدت درازی بکار میرفته‌ است چنانکه در سکه‌های پادشاهان طبرستان تا سال۱۶۱ تاریخ طبرستان این خط دیده میشود وتا سال ۱۶۸ هجری نیز درشهرری سکه‌هایی بخط پهلوی زده‌اند. تا آغاز قرن پنجم هجری نیز‌خط پهلوی در ساختمانهای مهم شمال ایران بکار رفته‌ است چنانکه گنبد قابوس که در۴۰۳ ساخته شده کتیبهٔ پهلوی دارد و برج لاجیم در ناحیهٔ سواد کوه در مشرق راه فیروزکوه بساری که برسر قبرابوالفوارس شهریاربن عباس‌بن شهریار از پادشاهان مازندران در۴۱۳ هجری ساخته شده است نیز کتیبهٔ پهلوی دارد.



خرید و دانلود مقاله درباره تاریخ خط در ایران