دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

خطبه 84 نهج البلاغه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

وَ مِنْ کَلام لَهُ عَلَیْهِ السّلامُ از سخنان آن حضرت است

فى ذِکْرِ عَمْرِوبْنِ الْعاصِ درباره عمروعاص

عَجَباً لاِبْنِ النّابِغَةِ، یَزْعُمُ لاَِهْلِ الشّامِ اَنَّ فِىَّ دُعابَةً، وَ اَنِّى امْرُؤٌ مرا از پسر زانیه تعجب است، که به مردم شام وانمود مى کند که در من شوخ طبعى است، و انسانىتِلْعابَةٌ، اُعافِسُ وَ اُمارِسُ. لَقَدْ قالَ باطِلاً، وَ نَطَقَ آثِماً. بازیگرم، شوخى مى کنم و در بازى کردن کوشایم. او به باطل سخن گفته، و به این گونه سخن مرتکب گناه شده.اَما وَ شَرُّ الْقَوْلِ الْکَذِبُ. اِنَّهُ لَیَقُولُ فَیَکْذِبُ، وَ یَعِدُ فَیُخْلِفُ، بدانید که بدترین گفتار دروغ است. او در سخن راندن دروغ مى گوید، و وعده مى دهد و تخلف مى کند،وَ یَسْأَلُ فَیُلْحِفُ، وَ یُسْأَلُ فَیَبْخَلُ، وَ یَخُونُ الْعَهْدَ، چون درخواست مى کند اصرار مىورزد، و چون از او درخواست شود بخل مىورزد، به عهدش خیانت مى کندوَ یَقْطَعُ الاِْلَّ، فَاِذا کانَ عِنْدَ الْحَرْبِ فَاَىُّ زاجِر وَ آمِر هُوَ و قطع رحم مى نماید، و چون به میدان جنگ آید براى شعلهور ساختن جنگ چه امر و نهى ها مى کند!ما لَمْ تَأْخُذِ السُّیُوفُ مَآخِذَها! فَاِذا کانَ ذلکَ کانَ اَکْبَرُ مَکیدَتِهِ البته پیش از بیرون آمدن شمشیرها از غلاف، و چون جنگ آغاز شود بزرگترین حیله اش براى نجات خود

اَنْ یَمْنَحَ الْقَوْمَ سُبَّتَـهُ! نشان دادن عورتش به مردم است!اَما وَاللّهِ اِنَّى لَیَمْنَعُنى مِنَ اللَّعِبِ ذِکْرُ الْمَوْتِ، وَ اِنَّهُ لَیَمْنَعُهُ مِنْ به خدا قسم یاد مرگ مرا از بازى بازمى دارد، و نسیان آخرت او راقَوْلِ الْحَقِّ نِسْیانُ الاْخِرَةِ. وَ اِنَّهُ لَمْ یُبایِـعْ مُعاوِیَةَ حَتّى شَرَطَ لَهُ اَنْ از گفتن حق مانع مى شود. او با معاویه بیعت نکرد مگر به شرط بخشیده شدنیُؤْتِیَهُ اَتِیَّةً، وَ یَرْضَخَ لَهُ عَلى تَرْکِ الدّینِ رَضیخَةً. مصر به او، و اخذ رشوه کمى براى دست برداشتن از دین.

83 سخنى از آن حضرت ( ع ) درباره عمرو بن عاص

در شگفتم از پسر نابغه ( 1 ) . به شامیان مى‏گوید که من بسیار مزاح مى‏کنم و مردى شوخ طبعم و اهل لعب و بازیچه‏ام . این سخنى است باطل و گناه‏آلود که عمرو بر زبان آورده . بدانید ، که بدترین گفتار دروغ است و او مى‏گوید و دروغ مى‏گوید . وعده مى‏دهد و خلاف مى‏کند ، اگر چیزى از او خواهند ، خسّت مى‏ورزد و اگر خود چیزى خواهد ، به اصرار و سوگند ، مى‏ستاند و اگر پیمانى بندد در آن خیانت کند و حق خویشاوندى به جاى نیاورد . چون جنگ فرا رسد ، به زبان ، بسى امر و نهى کند تا

[ 167 ]

خود را دلیر جلوه دهد ، و این تا زمانى است که شمشیرها از نیام برنیامده و چون شمشیرها از نیام برآمد ، بزرگترین نیرنگ او این است که عورت خود بگشاید .

به خدا سوگند ، یاد مرگ مرا از هر بازیچه و مزاحى باز مى‏دارد و از یاد بردن آخرت ، عمرو را نگذارد که سخن حق بر زبان آورد . عمرو با معاویه بیعت نکرد ، مگر آنگاه که معاویه شرط کرد که در آتیه او را پاداشى دهد . آرى ، معاویه او را رشوتى اندک داد و عمرو در برابر آن از دین خویش دست کشید .



خرید و دانلود  خطبه 84 نهج البلاغه


خطبه 83 نهج البلاغه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ از خطبه هاى آن حضرت است

وَ تُسَمّى بِالْغَرّاءِ وَ هِىَ مِنَ الْخُطَبِ الْعَجیبَةِ موسوم به «غرّاء» که از خطبه هاى اعجاب انگیز اوست

الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى عَلا بِحَوْلِهِ، وَ دَنا بِطَوْلِهِ، مانِحِ کُلِّ غَنیمَة حمد خداى را که از همه چیز به قدرتش برتر، و به احسانش نزدیک است، بخشنده هر سودوَ فَضْل، وَ کاشِفِ کُلِّ عَظیمَة وَ اَزْل. اَحْمَدُهُ عَلى عَواطِفِ کَرَمِهِ، و فضل، و برطرف کننده هر بلاى عظیم و شدت است. او را بر کَرَمهاى پى در پى،وَ سَوابِغ  ِ نِعَمِهِ، وَ اُومِنُ بِهِ اَوَّلاً بادِیاً، و نعمت هاى فراوان و کاملش سپاس مى گویم، و به او ایمان مى آورم که اول است و ابتداکننده آفرینش،وَ اَسْتَهْدیهِ قَریباً هادِیاً، وَ اَسْتَعینُهُ قاهِراً قادِراً. و از او هدایت مى خواهم که نزدیک است و هدایت کننده، و از او کمک مى طلبم که غالب است و قوى،وَ اَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ کافیاً ناصِراً. وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ و به او اعتماد مى نمایم که کفایت کننده است و یاور. و شهادت مى دهم که محمد صلّى اللّه علیه وآلهعَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اَرْسَلَهُ لاِِنْفاذِ اَمْرِهِ، وَ اِنْهاءِ عُذْرِهِ، وَ تَقْدیمِ نُذُرِهِ. بنده و فرستاده اوست، که او را براى اجراى فرمانش، و ابلاغ حجّتش، و ترساندن عاصیان از عذابش فرستاد.اُوصیکُمْ عِبادَ اللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ الَّذى ضَرَبَ لَکُمُ الاَْمْثالَ، وَ وَقَّتَ اى بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم، خداوندى که براى شما مثلها زد، مدت زندگى شمالَکُمُ الاْجالَ، وَاَلْبَسَکُمُ الرِّیاشَ، وَ اَرْفَعَ لَکُمُ الْمَعاشَ، وَ اَحاطَ بِکُمُ را معین فرمود، به شما لباس پوشاند، فراخى معیشت داد، شما را در محدوده شماره گرى اعمال

الاِْحْصاءَ، وَ اَرْصَدَ لَکُمُ الْجَزاءَ، وَ آثَرَکُمْ بِالنِّعَمِ السَّوابِغِ وَالرِّفَدِ قرار داد، و جزاى کردارتان را آماده نموده، شما را براى نعمت هاى کامل و عطایاى فراوانالرَّوافِغِ، وَ اَنْذَرَکُمْ بِالْحُجَجِ الْبَوالِغِ، وَ اَحْصاکُمْ عَدَداً، وَ وَظَّفَ اختیار نموده، و با دلایل رسا از عذاب فردا بیم داده، شما را به شمار آورده، و مدت زندگى شمالَکُمْ مُدَداً فى قَرارِ خِبْرَة وَ دارِ عِبْرَة، اَنْتُمْ مُخْتَبَرُونَ فیها را در قرارگاه امتحان و سراى عبرت معین نموده، در دنیا آزمایش مى شوید،وَ مُحاسَبُونَ عَلَیْها، فَاِنَّ الدُّنْیا رَنِقٌ مَشْرَبُها، رَدِغٌ مَشْرَعُها، و بر اساس آن مورد محاسبه قرار مى گیرید، زیرا آبشخور دنیا ناصاف و کدر، چشمه اش گل آلود و لغزنده،یُونِقُ مَنْظَرُها، وَ یُوبِقُ مَخْبَرُها. غُرُورٌ حائِلٌ، وَ ضَوْءً آفِلٌ، دیدگاهش زیبا و فریبنده، و آزمایشگاهش تباه کننده است. فریبنده اى زودگذر، و نورى غروب کننده،وَ ظِلٌّ زائِلٌ، وَ سِنادٌ مائِلٌ. حَتّى اِذا اَنِسَ نافِرُها، و سایه اى از بین رونده، و تکیه گاهى رو به افتادن است. تا آن گاه که رمنده از آن به آن انس گیرد،وَ اطْمَاَنَّ ناکِرُها، قَمَصَتْ بِاَرْجُلِها، و متوحش از آن به آن مطمئن گردد، همچون اسب سرکش که پا بلند و به زمین کوبد سوارش را به خاک اندازد،وَ قَنَصَتْ بِاَحْبُلِها، وَ اَقْصَدَتْ بِاَسْهُمِها، وَ اَعْلَقَتِ الْمَرْءَ اَوْهاقَ و او را به دامهایش صید کند، و به تیرهاى هلاک کننده اش بدوزد، و در پایان کار گردنش را به کمندهاى الْمَنِیَّةِ، قائِدَةً لَهُ اِلى ضَنْکِ الْمَضْجَعِ، وَ وَحْشَةِ الْمَرْجِع  ِ، وَ مُعایَنَةِ مرگ ببندد، در حالى که او را به خوابگاه تنگ قبر، و بازگشتگاه ترسناک، و مشاهدهالْمَحَـلِّ، وَ ثَوابِ الْعَمَلِ. جایگاه ابدى، و درک جزاى عمل سوق دهد.وَ کَذلِکَ الْخَلَفُ یَعْقُبُ السَّلَفَ، لاتُقْلِعُ الْمَنِیَّةُ اخْتِراماً، همین است برخورد دنیا با آیندگانى که جانشین گذشتگانند، مرگ از نابود کردنشان بازنمى ایستد،

وَلایَرْعَوِى الْباقُونَ اجْتِراماً، یَحْتَذُونَ مِثالاً، وَ یَمْضُونَ اَرْسالاً اِلى و ماندگان از آلودگى دست برنمى دارند، از رویه گذشتگان پیروى مى نمایند، و این همه پى در پى ازغایَةِ الاِْنْتِهاءِ، وَ صَیُّورِ الْفَناءِ. حَتّى اِذا تَصَرَّمَتِ الاُْمُورُ، دنیا مى روند تا نهایت پایان و عاقبت فنا و نیستى. تا آن گاه که رشته امور از هم بگسلد،وَ تَقَضَّتِ الدُّهُورُ، وَ اَزِقَ النُّشُورُ، اَخْرَجَهُمْ مِنْ ضَرائِحِ الْقُبُورِ، و روزگاران سپرى گردد، و بیرون آمدن مردگان از قبر نزدیک شود، خداوند همه را از میان گورها،وَ اَوْکارِ الطُّیُورِ، وَ اَوْجِرَةِ السِّباعِ، وَ مَطارِح  ِ الْمَهالِکِ، سِراعاً اِلى و آشیانه پرندگان، و لانه درندگان، و پرتگاههاى هلاک به در آورد، در حالى که به سوى امرشاَمْرِهِ، مُهْطِعینَ اِلى مَعادِهِ، رَعیلاً صُمُوتاً، قِیاماً صُفُوفاً، یُنْفِذُهُمُ شتابان، و به معرکه معادشان عجله کنان روان گردند، گروهى خاموش، و ایستادگانى صَف زده، دید خداوندالْبَصَرُ، وَ یُسْمِعُهُمُ الدَّاعى، عَلَیْهِمْ لَبُوسُ الاِْسْتِکانَةِ، وَ ضَرَعُ بر همه احاطه دارد، ندادهنده ندایش را به همه مى شنواند، لباس خاکسارى و ذلتِ تسلیم والاِْسْتِسْلامِ وَ الذِّلَّةِ، قَدْ ضَلَّتِ الْحِیَلُ، وَ انْقَطَعَ الاَْمَلُ، و خوارى بر آنان پوشانده مى شود، روزى است که چاره سازى در آن کارساز نیست، آرزو قطع شده،وَ هَوَتِ الاَْفْئِدَةُ کاظِمَةً، وَخَشَعَتِ الاَْصْواتُ مُهَیْنِمَةً، وَاَلْجَمَ الْعَرَقُ، دلها از ترس تهى و خاموش شده، صداها آهسته و مخفى گشته، عرق تا دهان رسیده،وَ عَظُمَ الشَّفَقُ، وَ اُرْعِدَتِ الاَْسْماعُ لِزَبْرَةِ الدّاعى اِلى فَصْلِ و ترس از گناه عظیم شده، و گوشها از شنیدن فریاد رعدآساى منادى حق براى بیان حکم قاطع میان



خرید و دانلود  خطبه 83 نهج البلاغه


خطبه 83 نهج البلاغه 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

خطبه 83 نهج البلاغه:

ومن خطبة له علیه السلام

وهی من الخطب العجیبة تسمّى «الغراء» [وفیها نعوت الله جل شأنه، ثمّ الوصیة بتقواه، ثمّ التنفیر من الدنیا، ثمّ ما یلحق من دخول القیامة، ثمّ تنبیه الخلق إلى ما هم فیه من الاعراض، ثمّ فضله علیه السلام فی التذکیر] [صفته جلّ شأنه]

الْحَمْدُ للهِ الَّذِی عَلاَ بِحَوْلِهِ ودَنَا بِطَوْلِهِ مَانِحِ کُلِّ غَنِیمَةٍ وَفَضْلٍ، وَکَاشِفِ کُلِّ عَظِیمَةٍ وَأَزْلٍ أَحْمَدُهُ عَلَى عَوَاطِفِ کَرَمِهِ، وَسَوَابِغِ ـ نِعَمِهِ وَأُومِنُ بهَ أَوَّلاً بَادِیاً وَأَسْتَهْدِیهِ قَرِیباً هَادِیاً، وَأَسْتَعِینُهُ قَاهِراً قَادِراً، وَأَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ کَافِیاً نَاصِراً. وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صلى الله علیه وآله عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، أَرْسَلَهُ لاِِنْفَاذِ أَمْرِهِ، وَإِنْهَاءِ عُذْرِهِ وَتَقْدِیمِ نُذُرِهِ [الوصیة بالتقوى]

أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللهِ بِتَقْوَى اللهِ الَّذِی ضَرَبَ لَکُمُ الاََْمْثَالَ وَوَقَّتَ لَکُمُ الاَْجَالَ ر، وَأَلْبَسَکُمُ الرِّیَاشَ وَأَرْفَغَ لَکُمُ المَعَاشَ وَأَحَاطَ بِکُمُ الاِِْحْصَاءَ وَأَرْصَدَ لَکُمُ الْجَزَاءَ وَآثَرَکُمْ بِالنِّعَمِ السَّوَابغِ، وَالرِّفَدِ الرَّوافِغِوس، وَأَنْذَرَکُمْ بِالْحُجَجِ الْبَوَالِغِ فَأَحْصَاکُمْ عَدَداً، ووَظَّفَ لَکُمْ مُدَداً فِی قَرَارِ خِبْرَةٍ وَدَارِ عِبْرَةٍ، أَنْتُمْ مُخْتَبَرُونَ فِیهَا، وَمُحَاسِبُونَ عَلَیْهَا. [التنفیر من الدنیا]

فَإِنَّ الدُّنْیَا رَنِقٌمَشْرَبُهَا، رَدِغٌ مَشْرَعُهَا یُونِقُمَنْظَرُهَا، وَیُوبِقُ مَخْبَرُهَا، غُرُورٌ حَائِلٌ وَضَوْءٌ آفِلٌ وَظِلٌّ زائِلٌ، وَسِنَادٌمَائِلٌ، حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا، وَاطْمَأَنَّ نَاکِرُهَا قَمَصَتْ بِأَرْجُلِهَا وَقَنَصَتْ بِأَحْبُلِهَا وَأَقْصَدَتْشس بِأَسْهُمِهَا، وَأَعْلَقَتِالْمَرْءَ أَوْهَاقَ الْمَنِیَّةِقَائِدَةً لَهُ إِلى ضَنْکَ الْمَضْجَعِحس، وَوَحْشَةِ الْمَرْجِعِ، ومُعَایَنَةِ الْـمَحَلِّ وَثَوَابِ الْعَمَلِ وَکَذلِکَ الْخَلَفُ بِعَقْبِ السَّلَفِ لاَتُقْلِعُ الْمَنِیَّةُ اخْتِرَاماً وَلاَیَرْعَوِی الْبَاقُونَ اجْتِرَاماًلا، یَحْتَذُون مِثَالاً وَیَمْضُونَ أَرْسَالاً إِلَى غَایَةِ الاِنْتِهَاءِ، وَصَیُّورِصالْفَنَاءِ. [بعد الموت البعث] حَتَّى إِذَا تَصَرَّمَتِ الاَُْمُورُ، وَتَقَضَّتِ الدُّهُورُ، وَأَزِفَ النُّشُورُ أَخْرَجَهُمْ مِنْ ضَرَائِحِالْقُبُورِ، وَأَوْکَارِ الطُّیُورِ، وَأَوْجِرَةِالسِّبَاعِ، وَمَطَارِحِ الْمَهَالِکِ، سِرَاعاً إِلَى أَمْرِهِ، مُهْطِعِینَإِلَى مَعَادِهِ، رَعِیلاً صُمُوتاً قِیَاماً صُفُوفاً، یَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ وَیُسْمِعُهُمُ الدَّاعِی، عَلَیْهِمْ لَبُوسُ الاِسْتِکانَةِ وَضَرَعُ الاِسْتِسْلاَمِ وَالذِّلَّةِ، قَدْ ضَلَّتِ الْحِیَلُ، وانْقَطَعَ الاََْمَلُ، وَهَوَتِ الاََْفْئِدَةُ کَاظِمَةًص، وَخَشَعَتِ الاََْصْوَاتُ مُهَیْنِمَةً وَأَلْجَمَ الْعَرَقُ وَعَظُمَ الشَّفَقُ وَأُرْعِدَتِعص الاََْسْمَاعُ لِزَبْرَةِ الدَّاعِیإِلَى فَصْلِ الْخِطَابِ وَمُقَایَضَةِ الْجَزَاءِلص، وَنَکَالِالْعِقَابِ، وَنَوَالِ الثَّوَابِ.

[تنبیه الخلق] عِبَادٌ مَخْلُوقُونَ اقْتِدَاراً، وَمَرْبُوبُونَ اقْتِسَاراً وَمَقْبُوضُونَ احْتِضَاراً وَمُضَمَّنُونَ أَجْدَاثاً وَکَائِنُونَ رُفَاتاً وَمَبْعُوثُونَ أَفْرَاداً، وَمَدِینُون جَزَاءً، وَمُمَیَّزُونَ حِسَاباً قَدْ أُمْهِلُوا فی طَلَبِ الْـمَخْرَجِ، وَهُدُوا سَبِیلَ الْمَنْهَجِ ص، وَعُمِّرُوا مَهَلَ الْمُسْتَعْتِبِ وَکُشِفَتْ عَنْهُمْ سُدَفُ الرِّیَبِ وَخُلُّوا لمِضْماَرِ الْجِیَادِ وَرَوِیَّةِ الاِرْتِیَادِ وَأَنَاةِ الْمُقْتَبِسِ الْمُرْتَادِ فِی مُدَّةِ الاََْجَلِ، وَمُضْطَرَبِ الْمَهَلِ

[فضل التذکیر] فَیَا لَهَا أَمْثَالاً صَائِبَةً وَمَوَاعِظَ شَافِیَةً، لَوْ صَادَفَتْ قُلُوباً زاکِیَةً، وَأَسْمَاعاً وَاعِیَةً، وَآرَاءً عَازِمَةً، وَأَلْبَاباً حَازِمَةً! فَاتَّقُوا اللهَ تَقِیَّةَ مَنْ سَمِعَ فَخَشَعَ، وَاقْتَرَفَفَاعْتَرَفَ، وَوَجِلَفَعَمِلَ، وَحَاذَرَ فَبَادَرَ وَأَیْقَنَ فَأَحْسَنَ، وَعُبِّرَ فَاعْتَبَرَ وَحُذِّرَ [فَحَذِرَ، وَزُجِرَج فَازْدَجَرَ‌ط، وَأَجَابَ فأَنَابَ وَرَاجَعَ فَتَابَ، وَاقْتَدَى فَاحْتَذَى وَأُرِیَ فَرَأَى، فَأَسْرَعَ طَالِباً، وَنَجَا هَارِباً، فَأَفَادَ ذَخِیرَةً وَأَطَابَ سَرِیرَةً، وَعَمَّرَ مَعَاداً، وَاسْتَظْهَرَ زَاداًلِیَوْمِ رَحِیلِهِ وَوَجْهِ سَبِیلِهِ وَحَالِ حَاجَتِهِ، وَمَوْطِنِ فَاقَتِهِ، وَقَدَّمَ أَمَامَهُ لِدَارِ مُقَامِهِ. فَاتَّقُوا اللهَ عِبَادَ اللهِ جِهَةَ مَا خَلَقَکُمْ لَهُ، وَاحْذَرُوا مِنْهُ کُنْهَ مَا حَذَّرَکُمْ مِنْ نَفْسِهِ، وَاسْتَحِقُّوا مِنْهُ مَا أَعَدَّ لَکُمْ بِالتَّنَجُّزِلِصِدْقِ مِیعَادِهِ، وَالْحَذَرِ مِنْ هَوْلِمَعَادِهِ.

منها: [فی التذکیر بضروب النعم]

جَعَلَ لَکُمْ أسْمَاعاً لِتَعِیَ مَا عَنَاهَا وَأَبْصَاراً لِتَجْلُوَعَنْ عَشَاهَا وَأَشْلاَءًو ط جَامِعَةً لاََِعْضَائِهَا، مُلاَئِمَةً لاََِحْنَائِهَافی تَرْکِیبِ صُوَرِهَا، وَمُدَدِ عُمُرِهَا، بِأَبْدَانٍ قَائِمَةٍ بِأَرْفَاقِهَا وَقُلُوبٍ رائِدَةٍلاََِرْزَاقِهَا، فِی مُجَلِّلاَتِ نِعَمِهِ، وَمُوجِبَاتِ مِنَنِهِ، وَحَوَاجِزِعَافِیَتِهِ. وَقَدَّرَ لَکُمْ أَعْمَاراً سَتَرَهَا عَنْکُمْ، وَخَلَّفَ لَکُمْ عِبَراً مِنْ آثَارِ الْمَاضِینَ قَبْلَکُمْ، مِنْ مُسْتَمْتَعِ خَلاَقِهِمْ وَمُسْتَفْسَحِ خَنَاقِهِمْ

أَرْهَقَتْهُمُالْمَنَایَا دُونَ الاَْمَالِ، وَشَذَّبَهمْ عَنْهَاتَخَرُّمُ الاَْجَالِ لَمْ یَمْهَدُوا فِی سَلاَمَةِ الاََْبْدَانِ وَلَمْ یَعْتَبِرُوا فِی أُنُفِالاََْوَانِ. فَهَلْ یَنْتَظِرُ أَهْلُ بَضَاضَةِالشَّبَابِ إِلاَّ حَوَانِیَ الْهَرَمِ؟ وَأَهْلُ غَضَارَةِ الصِّحَّةِ إِلاَّ نَوَازِلَ السَّقَمِ؟ وَأَهْلُ مُدَّةِ الْبَقَاءِ إِلاَّ آوِنَةَ الْفَنَاءِ؟ مَعَ قُرْبِ الزِّیَالِغع، وَأُزُوفِالاِنتِقَالِ، وَعَلَزِالْقَلَقِ، وَأَلَمِ الْمَضَضِ وَغُصَصِ الْجَرَضِع، وَتَلَفُّتِ الاِسْتِغَاثَةِ بِنُصْرَةِ الْحَفَدَةِ وَالاََْقْرِبَاءِ، وَالاََْعِزَّةِ وَالْقُرَنَاءِ! فَهَلْ دَفَعَتِ الاََْقَارَبُ، أَوْ نَفَعَتِ النَّوَاحِبُ؟وَقَدْ غُودِرَفِی مَحَلَّةِ الاََْمُوَاتِ رَهِیناً وَفِی ضِیقِ الْمَضْجَعِ وَحِیداً، قَدْ هَتَکَتِ الْهَوَامُّ جِلْدَتَهُ وَأَبْلَتِ النَّوَاهِکُجِدَّتَهُ، وَعَفَتِالْعَوَاصِفُ آثَارَهُ، وَمَحَا الْحَدَثَانُ مَعَالِمَهُیع، وَصَارَتِ الاََْجْسَادُ شَحِبَةًبَعْدَ بَضَّتِهَا وَالْعِظَامُ نَخِرَةًبَعْدَ قُوَّتِهَا، وَالاََْرْوَاحُ مُرْتَهَنَةً بِثِقَلِ أَعْبَائِهَامُوقِنَةً بَغَیْبِ أَنْبَائِهَا، لاَ تُسْتَزَادُ مِنْ صَالِحِ عَمَلِهَا، وَلاَ تُسْتَعْتَبُمِنْ سَیِّىءِ زَلَلِهَا

أَوَلَسْتُمْ أَبْنَاءَ الْقَوْمِ وَالآبَاءَ، وَإِخْوَانَهُمْ وَالاََْقْرِبَاءَ؟ تَحْتَذُونَ أَمْثِلَتَهُمْ، وَتَرْکَبُونَ قِدَّتَهُمْ وَتَطَؤُونَ جَادَّتَهُمْ! فَالْقُلُوبُ قَاسِیَةٌ عَنْ حَظِّهَا، لاَهِیَةٌ عَنْ رُشْدِهَا، سَالِکَةٌ فی غَیْرِ مِضْمارِهَا! کَأَنَّ الْمَعْنِیَّسِوَاهَا، وَکَأَنَّ الرُّشْدَ فی إحْرَازِ دُنْیَاهَا.

[التحذیر من هول الصراط] وَاعْلَمُوا أَنَّ مَجَازَکُمْعَلَى الصِّراطِ وَمَزَالِقِ دَحْضِهِ وَأَهَاوِیلِ زَلَلِهِ، وَتَارَاتِف أَهْوَالِهِ؛

فَاتَّقُوا اللهَ تَقِیَّةَ ذِی لُبٍّ شَغَلَ التَّفَکُّرُ قَلْبَهُ، وَأَنْصَبَ الْخَوْفُ بَدَنَهُبف، وَأَسْهَرَ التَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ وَأَظْمَأَ الرَّجَاءُ هَوَاجِرَیَوْمِهِ، وَظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ وَأَوْجَفَ الذِّکْرُ بِلِسَانِهِ وَقَدَّمَ الْخَوْفَ لاََِمَانِهِ، وَتَنَکَّبَ الَْمخَالِجَمف عَنْ وَضَحِالسَّبِیلِ، وَسَلَکَ أَقْصَدَ المَسَالِکَإِلَى النَّهْجِ الْمَطْلُوبِ؛ وَلَمْ تَفْتِلْهُفَاتِلاَتُ الْغُرُورِ، وَلَمْ تَعْمَ عَلَیْهِمُشْتَبِهَاتُ الاَُْمُورِ،

ظَافِراً بِفَرْحَةِ الْبُشْرَى، وَرَاحَةِ النُّعْمَى فی أَنْعَمِ نَوْمِهِ، وَآمَنِ یَوْمِهِ. قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ الْعَاجِلَةِجف حَمِیداً، وَقَدَّمَ زَادَ الاَْجِلَةِ سَعِیداً، وَبَادَرَ مِنْ وَجَلٍ وَأَکْمَشَفِی مَهَلٍ، وَرَغِبَ فِی طَلَبٍ، وَذَهَبَ عَنْ هَرَبٍ، وَرَاقَبَ فِی یَوْمِهِ غَدَهُ، وَنَظَرَ قُدُماً أَمَامَهُ فَکَفَى بِالْجَنَّةِ ثَوَاباً وَنَوَالاً، وَکَفى بَالنَّارِ عِقَاباً وَوَبَالاً! وَکَفَى بِاللهِ مُنْتَقِماً وَنَصِیراً! وَکَفَى بِالکِتَابِ حَجیجاً وَخَصِیماً

[الوصیة بالتقوى] أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللهِ الَّذِی أَعْذَرَ بِمَا أَنْذَرَ، وَاحْتَجَّ بِمَا نَهَجَ، وَحَذَّرَکُمْ عَدُوّاً نَفَذَ فِی الصُّدُورِ خَفِیّاً، وَنَفَثَ فِی الآذَانِ نَجِیّاً فَأَضَلَّ وَأَرْدَى، وَوَعَدَ فَمَنَّىَف، وَزَیَّنَ سَیِّئَاتِ الْجَرَائِمِ،

وَهَوَّنَ مُوبِقَاتِ الْعَظَائمِ، حَتَّى إِذَا اسْتَدْرَجَ قَرِینَتَهُحک، وَاستَغْلَقَ رَهِینَتَهُ أَنْکَرَ مَا زَیَّنَ وَاسْتَعْظَمَ مَا هَوَّنَ، وَحَذَّرَ مَاأَمَّنَ.

منها: فی صفة خلق الاِنسان

أَمْ هذَا الَّذِی أَنْشَأَهُ فِی ظُلُمَاتِ الاََْرْحَامِ، وَشُغُفِ الاََْسْتَارِ نُطْفَةً دِفاقاً، وَعَلَقَةً مِحَاقاً وَجَنِیناًوَرَاضِعاً، وَوَلِیداً وَیَافِعاً ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً، وَلِساناً لاَفِظاً، وَبَصَراً لاَحِظاً، لِیَفْهَمَ مُعْتَبِراً، وَیُقَصِّرَ مُزْدَجِراً؛ حَتَّى إِذَا قَامَ اعْتِدَالُهُ، وَاسْتَوَى مِثالُهُ نَفَرَ مُسْتَکْبِراً، وَخَبَطَ سَادِراً

مَاتِحاًفِی غَرْبِ هَوَاهُ، کَادِحاًسَعْیاً لِدُنْیَاهُ، فِی لَذَّاتِ طَرَبِهِ، وَبَدَوَاتِأَرَبِهِ؛ لاَ یَحْتَسِبُ رَزِیَّةً وَلاَ یَخْشَعُ تَقِیَّةً فَمَاتَ فِی فِتْنَتِهِ غَرِیراً»ک، وَعَاشَ فِی هَفْوَتِهِأسیراً، لَمْ یُفِدْعِوَضاً، وَلَمْ یَقْضِ مُفْتَرَضاً. َّرِ جِمَاحِهِ وَسَنَنِمِرَاحِهِ، فَظَلَّ سَادِراًک، وَبَاتَ سَاهِراً فِی غَمَرَاتِ الاَْلاَمِ، وَطَوَارِقِ الاََْوْجَاعِ والاََْسْقَامِ، بَیْنَ أَخٍ شَقِیقٍ، وَوَالِدٍ شَفِیقٍ، وَدَاعِیَةٍ بِالْوَیْلِ جَزَعاً، وَلاَدِمَةٍلِلصَّدْرِ قَلَقاً. وَالْمَرءُ فِی سَکْرَةٍ مُلْهِیةٍ، وَغَمْرَةٍ کَارِثَةٍ وَأَنَّةٍمُوجِعَةٍ، وَجَذْبَةٍ مُکْرِبَةٍک وَسَوْقَةٍمُتْعِبَةٍ. ثُمَّ أُدْرِجَ فِی أَکْفَانِهِ مُبْلِساً وَجُذِبَ مُنْقَاداً سَلِساً ثُمَّ أُلْقِیَ عَلَى الاََْعَوادِ رَجِیعَ وَصِبٍ وَنِضْوَسَقَمٍ، تَحْمِلُهُ حَفَدَةُالْوِلْدَانِ، وَحَشَدَةُ الاِِْخْوَانِ، إِلَى دَارِ غُرْبَتِهِ، وَمُنْقَطَعِ زَوْرَتِهِ حَتَّى إِذَا



خرید و دانلود  خطبه 83  نهج البلاغه 14 ص


ترجمه خطبه 83

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

خطبه‏اى از آن حضرت ( ع ) آن را خطبه غرّاء نامیده‏اند که از خطبه‏هاى شگفت‏انگیز آن حضرت ( ع ) است .

حمد خدایى را که به قدرت خود برتر است و پیروز و ، به فضل و بخشایش خود بر همگان نزدیک . بخشنده هر فایدتى است و دفع کننده هر سختى و بلایى است .

سپاس مى‏گویم او را ، به سبب بخششهاى عطوفت‏آمیزش و نعمتهاى او که همگان را از آن نصیب است . ایمان مى‏آورم به او ، که مبدأ همه چیزها و آغاز کننده آفرینش است و از او هدایت مى‏طلبم ، که هم نزدیک است و هم راه نماینده . از او یارى مى‏خواهم ، که هم قاهر است و هم قادر و بر او توکل مى‏کنم ، که هم کفایت‏کننده است و هم یارى دهنده و شهادت مى‏دهم ، که محمد ( ص ) بنده و رسول اوست ، او را فرستاده است تا فرمانهایش را روان دارد و حجت را بر همه تمام کند و مردمان را از عذاب او بترساند ، پیش از آنکه روز رستاخیز فرا رسد .

اى بندگان خدا ، شما را به ترس از خدا سفارش مى‏کنم . خداوندى که برایتان مثلها آورده و مدت عمر هر یک از شما را معین کرده است . آنکه پیکرهاى شما به جامه‏ها بیاراسته و اسباب معیشتتان فراهم ساخته و به کردارهایتان احاطه دارد و پاداش هر یک از شما را بر سر راه مهیا داشته . خداوندى که نعمتهاى فراوان و عطایاى بى‏شمار خود را خاص شما گردانید و به حجتهاى آشکارتان هشدار داد . یک یک شما را بر شمرد و براى هر یک مدت عمرى مقرر داشت . بدانید ، که شما را در این جهان که سراى آزمایش و عبرت است مى‏آزمایند و به حساب آنچه گفته‏اید یا کرده‏اید خواهند رسید . دنیا آبشخورى تیره است و گل آلود . ظاهرش دلفریب است و باطنش هلاک کننده . فریبى است زودگذر و فروغى است غروب‏کننده و سایه‏اى است ناپایدار و زوال یابنده و تکیه‏گاهى است فرو ریزنده . فریبندگى کند تا انس گیرد به او ، کسى که از آن گریزان است و دل بندد به او ، آنکه او را ناخوش دارد . آنگاه چموشى کند و لگد پراکند و دامهاى خود بگسترد و تیرهاى خود در کمان راند و آدمى را در کمند مرگ افکند و به خوابگاهى تنگ و بازگشتگاهى دهشت‏آورش کشد تا به عیان پاداش اعمال نیک و کیفر کردارهاى بد خویش بنگرد . و اینچنین‏اند کسانى

[ 155 ]

که پس از این مى‏آیند و جانشین گذشتگان مى‏شوند ، زیرا مرگ از هلاک کردنشان باز نایستد و بازماندگان نیز از ارتکاب گناه دست باز ندارند و از کرده پشیمان نشوند ، بلکه از رفتار پیشینیان پیروى کنند و پى در پى مى‏گذرند و مى‏روند تا به سر منزل فنا رسند .

چون رشته کارها از هم گسست و روزگاران سپرى شد و رستاخیز مردم فرا رسید ،

خداوند آنها را از درون گورها یا آشیانه‏هاى پرندگان یا کنام درندگان یا هر جاى دیگر که مرگ بر زمینشان زده است ، بیرون آورد ، در حالى ، که در انجام فرمانهاى خداوندى شتابان‏اند و بیدرنگ به سوى بازگشتگاه او به پیش مى‏روند و خاموش ، صف در صف ، در منظر الهى ایستاده . آنگاه بانگ منادى حق به گوششان رسد . جامه خضوع و فروتنى و فرمانبردارى و ذلّت و خوارى بر آنان پوشیده شود . در آن روز ، هیچ حیله‏اى به کار نیاید و آرزوها منقطع شود و دلها غمگین و از حرکت ایستاده ، آوازها به خشوع آمیخته و به پستى گراییده ، سر و روى غرق عرق ، وحشت بر آنها چیره .

بانگ مهیب آن منادى که تمیز دهنده حق از باطل است و آنان را فرا مى‏خواند که براى گرفتن جزاى اعمال خویش از ثواب یا عقاب در حرکت آیند ، لرزه بر اندامها اندازد . بندگانى هستند ، آفریده شده به قدرت قاهره او و پرورش یافته در تحت سیطره او نه به دلخواه خود . در چنگال مرگ گرفتار آمده در گورها جاى گرفته .

پیکرهایشان پوسیده گردیده ، تنها و بى‏کس از گورها بیرونشان آورند تا پاداش عمل خود ببینند و آن وام ، که به گردن دارند ، بگزارند و چون به حسابشان برسند ، نیکان و بدانشان از یکدیگر جدا شوند . در این جهان ، مهلتشان دادند تا راه رهایى خویش بیابند و از گمراهى به در آیند همانگونه که کسانى را که خواستار خشنودى و آشتى آنان باشند مهلت دهند و ظلمت شبهات از آنان زدوده‏اند . به حال خود رهایشان کرده‏اند تا خود را مهیا کنند همانند اسبانى که خواهند به میدان مسابقت روند . و بیندیشند که چسان حقیقت را بازجویند و اعمال نیک را بشناسند و در ایام زندگى و فرصتى که حاصل کرده‏اند از نور معرفت پرتوى برگیرند . چه زیبا و شگفت‏انگیز است این مثلهاى راست و درست و این اندرزهاى شفابخش ، اگر به دلهاى پاک و گوشهاى شنوا و رأیهاى ثابت و خردهاى دوراندیش راه یابند .

پس از خداى بترسید همانند کسى که شنید و خاشع شد و چون از روى نادانى گناهى کرد به گناه خویش اعتراف نمود و از سرانجام کار خود بیمناک گردید و عمل

[ 157 ]

کرد و از عقوبت پروردگار به هراس افتاد و به اطاعت شتافت و به مرحله یقین رسید و کارهاى نیکو کرد . چون اندرزش دادند ، اندرزها را پذیرا آمد و چون بر حذرش داشتند ، حذر نمود و باز گردید و توبه کرد و به خدا روى آورد و به دوستان خدا اقتدا کرد که بر مثال ایشان رود . چون راه راست را به او نشان دادند او نیز بدید و بشناخت و چابک وار قدم در راه طلب نهاد . و تا در گناهان نیفتد ، از هر گناه بگریخت . اندوخته سراى آخرت به دست آورد و باطن خویش پاکیزه ساخت و سراى آخرت بیاراست ،

براى روزى که از این جهان رخت برمى‏بندد و بدان راه پرخطر گام مى‏نهد و براى هنگام نیازمندى و جاى تنگدستى ، تا سبب پشتگرمى او شود ، زاد راه مهیا ساخت و براى آن سراى ، که جاى اقامت ابدى اوست ، پیشاپیش بفرستاد . پس اى بندگان خداى ، از خداى بترسید و آن کنید که شما را براى آن آفریده است و از او بیمناک باشید بدان حد که شما را از خود بیم داده است . تا شایسته آن نعمت جاوید شوید ،

که براى شما مهیا کرده است تا وعده‏اى که به بندگان خود داده برآورد ، که وعده او همواره راست است ، و از بیم رستاخیز او دور باشید .

و از این خطبه خداوند شما را گوش عطا کرد ، تا آنچه را که درخور شنیدن و نگهداشتن است بشنوید و نگه دارید . و چشم داد تا ظلمت نابینایى را فروغ بینایى بخشد . و اندامهایى بخشید که خود اجزایى در بر دارند و هر یک از اندامها را در جاى مناسب خود قرار داد ، در ترکیب خاص خود و بر دوام . و کالبدى در رسانیدن منافع خود همچنان بر پاى . و دلهایى که روزى خود مى‏طلبند . همه در نعمتهاى او غرقه‏اند و رهین منت او هستند . و ارزانى داشت ، آنچه عافیت را عطا کند و بلا را مانع آید .

خداوند براى هر یک از شما زمانى معین کرده که پایان آن بر شما پوشیده داشته . و برایتان از آثار گذشتگان عبرتها بر جاى نهاده ، چیزهایى که از آنها بهره مى‏یافتند و نصیب خویش بر مى‏گرفتند . بسى مهلتشان داد تا بهره خویش برگرفتند و مرگ شتابان بر سرشان تاخت و میان آنها و آرزوهایشان جدایى افکند در حالى که ، در ایام تندرستى براى روز بازپسین توشه‏اى فراهم نکردند و در اوان جوانى در اندیشه

[ 159 ]



خرید و دانلود  ترجمه خطبه 83


مقاله درباره پیامبر در نهج البلاغه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

ویژگی های یاران پیامبر(ص) در خطبه 55 نهج البلاغه تشریح شده است

گروه اندیشه و علم: در دومین جلسه از بحثهای «پیامبر در نهج البلاغه»، ویژگی های یاران پیامبر(ص) تشریح شد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، حسن جمشیدی، پژوهشگر علوم دینی در ادامه جلسات بررسی موضوعی نهج البلاغه با عنوان «پیامبر در نهج البلاغه» که در دفتر خبر گزاری قرآنی ایران در مشهد برگزار شد، به بررسی فرازی از خطبه 55 حضرت امیر درنهج البلاغه پرداخت.

دراین خطبه آمده است: و لقد کنا مع رسول الله -صلى الله علیه- نقتل آباءنا و أبناءنا و إخواننا و أخوالنا و أعمامنا، لا یزیدنا ذلک إلا إیمانا و تسلیما، و مضیّا على ممض الالم، و جدّا على جهاد العدو، و لقد کان الرجل منا و الآخر من عدونا یتصاولان تصاول الفحلین، یتخالسان أنفسهما أیهما یسقی صاحبه کأس المنون، فمرة لنا من عدونا، و مرة لعدونا منا، فلما رآنا الله صدقا صبرا أنزل بعدونا الکبت، و أنزل علینا النصر، و حتی استقر الاسلام ملقیا جرانه و متبوئا اوطانه. و لعمری لو کنا نأتى ما أتیتم ما قام للدین عمودا و لا اخضر للایمان عودا و أیم الله لتحتلبنها دما، و لتتبعنها ندما...

 جمشیدی، پزوهشگر دینی:

وقتی کسی با نزدیکترین خویشاوندان خود به خاطر اعتقاداتش دچار اختلاف ودرگیری می شود، معمولا دچار آشفتگی می شود، اما حضرت در بیان ویژگی های یاران پیامبر گفت، این درگیری باعث افزایش ایمان و ایجاد آرامش برای آنها می شد

وی در بیان ترجمه این فراز گفت: ما، در میدان کارزار، با رسول خدا بودیم. پدران، پسران، برادران، و عموهای خویش را می‌کشتیم و در خون می‌آلودیم. این خویشاوندکشی، ما را ناخوش نمی‌نمود، بلکه بر ایمانمان می‌افزود که در راه راست پا برجا بودیم. و در سختیها، شکیبا، و در جهاد با دشمن، کوشا. گاه تنی از ما و تنی از سپاه به یکدیگر می‌جَستند و چون دو گاو نر، سر و تنِ هم را می‌خَستند. هر یک می‌خواست جام مرگ را به دیگری بپیماید و از شربت مرگش سیراب نماید. گاه نصرت از آن ما بود و گاه دشمن گوی پیروزی را می‌ربود. چون خداوند ما را آزمود و صدق ما را مشاهدت فرمود دشمن ما را خوار ساخت و رایت پیروزی ما را بر افراخت. چندان که اسلام به هر شهر و دیار رسید و حکومت آن در آفاق پایدار گردید. به جانم سوگند که اگر رفتار ما همانند شما بود نه ستون دین برجا بود و نه درخت ایمان شاداب و خوشنما. سوگند به خدا که از این پس خون خواهید خورد و پشیمانی خواهید برد.

جمشیدی در خصوص موقعیت و فضای این خطبه گفت: وقتی محمد بن ابی بکر والی مصر توسط معاویه کشته می‌شود، ابن عباس والی بصره و مشاور عالی علی بن ابیطالب(ع) جهت تسلیت و همفکری به کوفه می‌رود و زیاد بن ابیه را به عنوان جانشین می‌گمارد. معاویه هم با سو استفاده از زمان، فردی را به عنوان والی بصره از جانب خود می‌فرستد. زیادبن ابیه طی نامه‌ای به عبدالله بن عباس، ورود وی را خبر می‌دهد. و ابن عباس هم ماجرا را با علی(ع) در میان می‌گذارد و ایشان نماینده ای را برای گفتگو با اهالی بصره و ممانعت از گرایش به معاویه به این شهر می‌فرستد.

وی ادامه داد: قبیله‌ی بنی تمیم در آن زمان در دو شهر کوفه و بصره مستقر بودند. ظاهرا بخشی از این قبیله در بصره با نماینده‌ی معاویه کنار آمده بودند. اینک که نماینده‌ی امام علی(ع) به بصره می‌آمد اگر چنانچه کار بدون جنگ پیش نمی رفت، باید قسمت کوفی قبیله وارد درگیری و کشتن اقوام خود در جنگ با قسمت بصری قبیله می شدند. این امر باعث شد بعضی از همراهی با نماینده‌ی امام سرپیچی ‌کنند. لذا حضرت این خطبه را خواند.

وی ادامه داد: حضرت علی(ع) دراین خطبه به بیان ویژگی یاران پیامبر می پردازد و با مقایسه آنان با یاران خود، نتیجه گیری کرد که این تفاوت ها چه مسائلی را بوجود می آورد.

وی خاطر نشان کرد: حضرت دراین خطبه به ماجرای جنگ بدر و احد اشاره می کند که پدران و پسران و برادران و عموها با یکدیگر در جنگ بودند و این خویشاوندی نه تنها باعث تزلزل در آنها نمی شد بلکه فزونی ایمان آنها رابه همراه داشت.

وی ادامه داد: وقتی کسی با نزدیکترین خویشاوندان خود به خاطر اعتقاداتش دچار اختلاف ودرگیری می شود، معمولا دچار آشفتگی می شود، اما حضرت در بیان ویژگی های یاران پیامبر گفت، این درگیری باعث افزایش ایمان و ایجاد آرامش و امنیت برای آنها می شد.

وی شکیبایی بر مشکلات را از دیگر ویژگی های یاران پیامبر برشمرد و اظهار داشت: بطور مثال در جریان جنگ احد، زنی که جنازه شوهر، برادر و فرزند خود را روی اسب انداخته بود، وقتی شنید پیامبر مجروح شده، همه دردها وذمشکلات خود را فراموش کرد و به طرف میدان برگشت.

وی از پایداری و ایستادگی در جهاد به عنوان دیگر ویژگی یاران پیامبر(ص) یاد کرد و گفت: حضرت تاکید می کند که یاران پیامبر در رویارویی با مرگ ازهیچ چیز هراس نداشتند و از شکست ها نمی ترسیدند.

مدیر گروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد



خرید و دانلود مقاله درباره پیامبر در نهج البلاغه