دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درباره شعرای ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

به نام خدا

ادبیات ایران

شاعران مشهور ایران

شعرای ایران(از آغاز شعر پارسی تا نهضت مشروطیت)

شعرای ایران (از آغاز شعر پارسی تا نهضت مشروطیت) به ترتیب اسم

آذربیکه ی:لطفعلی آذربیکه ی متخلص به آذر از جمله شعرای معروف قرن دوازدهم است که در سال 1123 هجری قمری در اصفهان متولد شد او در انواع شعر بخصوص غزل و قصیده مهارت و استادی داشت.

ابن یمین:امیر محمود بن امیر یمین الدین طغه ای در اواخر قرن هفتم در فریومه از ولایات جوین خراسان متولد شد و معاصر ملوک سربداران سبزوار بود و بیشتر عمر خود را در زادگاه خود به گوشه نشینی و قناعت گذرانید چون دوران حیاتش مصادف با اختلاف بین امرای خراسان و قتل و غارت بود، روع شاعر به عزلت و گوشه نشینی خو گرفت.

ابو حفص سعدی: بعضی ها معتقدند که ابوحفص حکیم بن احوص سعدی اولین شاعر پارسی زبان است و ظاهرا سعدی را که به این مناسبت به او نسبت می دهند این است:

آهوی کوهی در دشت چگونه دوزا

او ندارد یاری بی یار چونه بوذا

ولی به هیچ روی نمی توان او را اولین شاعر پارسی زبان دانست.

ابو سلیک گرگانی:عوفی او معاصر عمروبن لیث شمرده است و بنا بر این معاصر فیروز مشرقی بوده منوچهری او را در شمار شعرای قدیم خراسان ذکر کرده و نام وی را هم ردیف استادان بزرگ پیش از خود آورده است ابیات زیر به نام او در تذکره ها ضبط است.

خون خود را گه بریزی بر زمین

به که آب روی ریزی در کنار

ابوشکر ملجنی: نام این شاعر در هیچ یک از مآخذ ذکر نشده و کینه ی او از قدیمی ترین مآخذ یعنی این بیت منوچهری:

از حکیمان خراسان کو شهید و رودکی

بوشکور بلخی و بوالفتح سبتی هکذا

ابوالعلاء گنجوی:از احوال این شاعر نکات مهمی در دست نیست فقط در تذکره ها او را استاد خاقانی خوانده اند. ابوالعلاء پس از ته بیت خاقانی دختر خو را به عقد او در آورد.

اسدی:ابونصر علی بن احمد طوسی مشهور به اسدی از شعرای قرن پنجم است او از جمله کسانی است که مانند فردوسی دست به نظم شاهنامه زد و در این زمینه در برابر استاد گران مایه خود گرشاسب نامه را ساخت.

امیر خسرو:خسروبن امیر سیف الدین محمود دهلوی در سال 650 یا 651 در شهر پتیای هندوستان متولد شد از کودکی راه پدر یعنی کسب علم و دانش و فضیلت را پیشه خود ساخت و به ادبیات و زبان فارسی تسلط کامل یافت.

بابا طاهر: بابا طاهر عریان همدانی از شاعران عارف اواسط قرن پنجم معاصر طغرل بیک سلجوقی بوده است، ولادت او در اواخر قرن چهارم اتفاق افتاده بود چنانکه در اواسط قرن پنجم یعنی در حدود سال 447 که طغرل بیک سلجوقی به همدان رفته بود او عارفی کامل و صاحب مقامات بود.

جامی: نورالدین عبدالرحمن جامی در روز 23 شعبان سال 817 هجری در خرجود جام- خراسان متولد شد. نام پدرش نظام الدین دشتی و جدش شمس الدین دشتی منسوب به حمله دشت اصفهان بود که بعد به ولایت جام مهاجرت کرد.

حافظ: خواجه شمس الدین مصد بهاءالدین حافظ شیرازی در حدود سال 726 هجری قمری در شیراز متولد شد، پدرش بهاءالدین در زمان اتابکان سلغه فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت نمود و مادرش اهل کازرون بود. حافظ تحصیل علوم و کمالات را در زادگاه خود کرده و مجالس درس علماء و فضلای بزرگ زمان خود را که در یکی از آنها قوام الدین عبدالله باشد درک کرد و در علوم به مقامی رفیع رسید.



خرید و دانلود مقاله درباره شعرای ایران


مقاله درباره عرضه و تقاضا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

به نام خدا

عرضه و تقاضا به عنوان پایگاه عدالت

پرسش محوری که در مقاله عرضه و تقاضا ... (1) از دیدگاه استاد علامه (ره) مطرح شد، این بود که «آیا مکانیزم عرضه و تقاضا در اقتصاد رایج، می‌تواند ایجادکننده عدالت اجتماعی باشد؟ در این راستا، سه نظام «تعریف»، «تنظیم» و «تخصیص» حاکم بر قوانین عرضه و تقاضا و نسبت تأثیر آنها در قوانین اقتصادی مشخص شد:ـ نظام «تعریف»، قوانین عمومی است که پایه التزام به آن با پیروی از نظام اجتماعی ایجاد می‌شود.ـ نظام «تنظیم»، مجموعه‌ای از ضوابط گروهی و صنفی است که نظم جدیدی را با صدور مجوزهای خاصی طراحی می‌نماید. در این نوع قوانین، قیدی برای اجازه دادن وجود ندارد، بلکه اجازه برای به‌کارگیری مقدورات شخصی و مال شخصی در یک جهت و ضوابط خاصی است. ـ نظام «تخصیص»، مجموعه‌ای قوانینی است که مقدار تسهیلات اجتماعی را برای شخص خاص (چه حقیقی چه حقوقی) تخصیص می‌دهد. به عبارتی، اولویت، میزان و اندازه‌ها را بر پایه نسبت‌هایی تعیین می‌نماید.بنابراین، قوانین یا «عمومی» یا «گروهی» و یا «تخصیصی» است که روی هم بستری برای جهت دادن تقاضاها و عرضه‌ها فراهم ‌کرده، شکل خاصی برای آن ایجاد می‌کند. در پایان چهار فرض درباره چگونگی پیدایش سه نظام نامبرده در جامعه پیشنهاد شد که در مقاله دوّم به تشریح هر یک از این فروض می‌پردازیم.مطالب این جلسه، بخش‌‌هایی از متن پیاده شده از نوار جلسه چهارم (رابطه عرضه و تقاضا با تکامل اجتماعی) از هشت جلسه بحث توسعه اقتصادی مرحوم استاد است که در تاریخ 1/5/73 برای متخصصان و کارشناسان اقتصادی ایراد شده بود. فرض نخست: اخذ ابزار تعریف، تنظیم و تخصیص از عقل در فرض نخست، کارشناسی متخصصان تعیین کننده احکام و قوانین برای رفتار اجتماعی بوده و در این شکل، هیچ یک از نظام‌های تعریف، تنظیم و تخصیص ارتباطی با دین ندارد. دین تنها در حوزه احکام فردی کارایی دارد، ولی تعریف، تنظیم، تخصیص، و تکامل همه به عهده عقلا و کارشناسان است. دین می‌تواند در امور جزیی و فردی به مکلف جایز بودن را اعلام نماید و مکلف در صورتی که اخلاق حکم کننده را پذیرفته باشد، خود را در یک محدودیت عملی قرار می‌دهد؛ یعنی پذیرش دین حداقلی.پس از گذشت سالیان که این حرکت را هم در نسل‌های بعدی منزوی شده دید، از عمل به امور دینی دست برمی‌دارد. البته در صورت پافشاری، ناچاراً به انزوای اجتماعی کشیده می‌شود و مانند یک استاد اخلاقی می‌شود که مهجور شده است. به هر حال، در این شکل از قوانین اجتماعی، اخلاق جامعه یا تکامل روحیات مردم بدون دخالت دین در دست عقلا خواهد بود. به عبارتی، به گفته استاد حسینی‌شیرازی:کار خاقان را به خاقان واگذار کار ملک است آن‌که تدبیر و تحمل بایدش نظام عرضه و تقاضا هم در حوزه‌های گوناگون (اقتصادی تا فرهنگی) بنا بر مدل‌های رایج جهانی شکل می‌گیرد. اخذ ابزار تعریف از شرع و ابزار تنظیم و تخصیص از عقل

در فرض دوّم تعاریف، مانند تعریف مکاسب و احکام کلی معاملات یا عقود و ایقاعات از شرع گرفته می‌شود، لکن قوانین تنظیم جامعه مانند «سیاست مدن» یا «تدبیر منزل» و غیره ـ ویژه جامعه و عقلا بوده و ارتباطی به شرع ندارد. در این فرض، کارآمدی نظام تنظیم و تخصیص اولویت نخست را دارد و شاخص‌پذیرش تعاریف شرعی کارآمدی آن است که در صورت ناکارآمدی آن، نظام تعاریف منفصل از دو نظام دیگر عمل می‌کند و به مرور از بخش دینی فاصله خواهد گرفت. اغلب آنچه در حوزه تصمیم‌گیریهای مربوط به توسعه با سعی و خطا در جامعه امروز انجام می‌گیرد، با این رویکرد است؛ یعنی با به‌کارگیری قواعد، مجوزها و قوانینی که در حوزه تنظیم و تخصیص (در دوره‌های گوناگون اجرایی) از سیستم‌های اقتصادی رایج اقتباس شده است و گاه به بازار آزاد، گاهی اقتصاد دولتی، گاه سیاست انقباضی و... را محور سیستم عرضه و تقاضا قرار می‌دهد، در حالی که مجریان پایبند به نظام تعریف برگرفته از دین هستند. اخذ ابزار تعریف از شرع، ابزار تنظیم و تخصیص از عرفدر این شکل تعاریف و جهت تکامل از شرع گرفته شده، ولی تنظیم و تخصیص از عرف گرفته می‌شود. در فرض دوّم، تنها احکام، واسطه میان دین و کارشناسان است و نحوه تنظیم و تخصیص را عقلا از قواعد رایج و عام استخراج می‌کنند. در این فرض، به نظر می‌رسد برای تغییر جهت‌گیری نظام تنظیم و تخصیص به ‌سوی دین همانند، آنچه در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی برای ایجاد ساختارهای جدید اجتماعی روی داد، تلاش می‌شود ولی، مرور ایام به دلیل تناقضات درونی بین محور نظام تعریف با عملکردهای نظام تنظیم و تخصیص این رویکرد به انزوا کشیده شد. هم‌اکنون نمونه عمل به این فرض در سیستم بازارهای سنتی دیده می‌شود که پایبند به جدا بودن دین از احکام اجرایی اقتصاد هستند. اخذ ابزار تعریف، تنظیم و تخصیص از شرع مقدسدر این فرض، نه تنها قوانین از شرع به دست می‌آید، بلکه ابزار تنظیم و ابزار تخصیص هم باید اسلامی باشد بنابراین، شرایط حاکم بر عرضه و تقاضا و نهایتاً نظام موازنه قدرت (که رابطه بین تکامل و عرضه و تقاضاست) باید از دین به دست آید، تا معلوم شود مقصد تکامل چیست و تمایلات فردی و اجتماعی چگونه باید سرپرستی شده و با چه نظامی به ‌طرف تکامل مورد نظر پیش رود.در این فرض با توصیف از پایگاه سرپرستی در نظام تکوین و جایگاه آن در سرپرستی جامعه، می‌توان جایگاه عرضه و تقاضا را در جامعه معلوم کرد. به این صورت که آنچه در تکوین و در تاریخ و در تکامل جامعه به صورت کلی و در مراحل گسترده آمده، باید در مقاطع کوچکتر از تاریخ توسط «ولّی» مسلمین تحقق یافته و سپس نظام آن بر پایه انسان‌شناسی اسلامی تبیین شود. منظور انسان‌شناسی است که تعیین کننده انواع عرضه‌ها و تقاضاهاست، در این فرض که ابزار تعاریف از دین گرفته شود، یک نحوه از تقاضاها، (مثلاً در خوردن و آشامیدن) باطل است؛ «و لاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل» (سوره بقره ـ آیه 188)

برخی از عرضه‌ها را مکاسب محرّمه حرام دانسته و برخی خرید و فروش‌ها را هم باطل می‌داند، در معاملات نیز تعاریفی مثلاً برای مالکیت طرح می‌شود یا این‌که در تعریفی که بعضی ارتباطات را به رسمیت می‌شناسد، مانند ارتباط فرد با یک شی که آیا حق تصرف است، یا حق استفاده یا حق مالکیت؟ یا نوع ارتباط در راستای خاصی است که به دلیل نحوه ارتباط خاصی در اختیار آن فرد برای مصرف قرار گرفته است که حق مصرف به قید جهت است. وضع موجود اقتصادیهم‌‌اکنون نظام عرضه و تقاضای اقتصادی، بیش از هر چیز به تنوع‌طلبی و افزایش حرص فردی و اجتماعی پرداخته می‌شود. ایجاد تنوع در مزه‌ها، رنگ‌ها، اشکال برای تحریک ذایقه و دیگر حواس بشری، قطعاً برای ارتقای سطح قناعت نیست. همچنین برای افزایش ایثار هم نیست، چرا که جهت تنوع در امیال مادی نتیجه‌ای کاملاً متفاوت و مغایر با مفاهیمی چون ایثار و گذشت و قناعت... دارد. افزایش تنوع و گرایش به مصرف را نمی‌توان امری فردی و اختیاری دانست، چرا که مجموعه‌های بزرگ تحقیقی درباره تنوع دیدنی‌ها، چشیدنی‌ها، پوشیدنی‌ها، مسکن و حتی نحوه رفتار و.... غیره فعالیت‌ می‌کنند. حاصل این تحقیقات، اجتماعی کردن نیازهاست که تحریک به تنهایی بسنده نمی‌کند، بلکه باید الگوی مصرف بر آن اساس طبقه‌بندی شود. به این معنا که دسترسی به یک سطح از مصرف برای عده‌ای محال می‌شود و آن گروه احساس محرومیت، حقارت و حرص رام و تحقیر شده می‌نمایند، در چنین ساختار اجتماعی، مکانیزم قیمت‌ها در حکم ابزاری برای جریان دادن نظام عرضه و تقاضا با اهداف نظام توسعه سرمایه عمل می‌کند که در آن نظام الگوهای متنوع و متناسب با سطوح گوناگون اقتصادی بر مبنای توسعه سرمایه در مجوزها (در سه سطح عمومی و گروهی و خصوصی) ایجاد می‌شود؛ برای نمونه، در تخصیص وام بانکی، یک نوع سیستمی ایجاد می‌نمایند که فرضاً شخص کارمندی که برای تعمیر منزل نیاز به وام داشته باشد یا مغازه‌دار معمولی برای گسترش کسب خود نیازمند وام باشد، مبلغ بسیار محدود و اندکی اختصاص می‌دهند (به‌دلیل قدرت مالی پایین اقتصادی و جلب اعتبار عمومی این دو نفر). در مقابل همین بانک برای وام به یک شرکت ساختمانی بیش از ده برابر موارد فردی گفته شده وام می‌دهد و حتی این شرکت را به بانک‌های دیگر نیز برای کمک‌های مالی بیشتر به لحاظ نیازهای ابزاری و تهیه



خرید و دانلود مقاله درباره عرضه و تقاضا


دانلود تخقیق در مورد فرخی سیستانی (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

به نام خدا

فرخی سیستانی

فرخی سیستانی شاعر شیرین سخن و بلندآوازه و باریک‌اندیش و ساده‌گوى اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم است. فرخى که در ۴۲۹ هجرى درگذشته است باید پس از سال ۳۷۰ پاى به جهان هستى نهاده باشد. مؤید این نظر آنکه پیوستن او به دربار چغانیان پس از دقیقى شاعر مدّاح آن خانواده بوده است و دقیقى در فاصلهٔ ۳۶۷ تا ۳۶۹ هجرى کشته شده است و امیر چغانى که فرخى مدح او گفته ، یعنى امیر ابوالمظفر احمدبن محمدبن محتاج چغانى پس از غلبه بر پسر عم خود ابو یحیى طاهربن فضل چغانی، در سال ۳۸۱ هجرى به امارت چغانیان رسیده و شاعر پس از ازدواج در زادگاه خود سیستان به چغانیان رفته است و سن ازدواج را طبق معمول زمان باید حدود 20سالگى فرض کنیم و باز شاعرى که چنان قصاید بلند در آغاز پیوستن خود به آن دربار بتواند بسراید ناچار باید سنینى از نوجوانى را صرف ممارست در شاعرى کرده باشد و آغاز این دوران لااقل همین حدود بیست سالگى باید باشد نه کمتر، پس وى در حدود سال ۳۹۰ هجرى یا یکى دو سال بیشتر از آن است که رهسپار دربار چغانیان شده است.

اما پیوستن او از دربار چغانیان به بارگاه محمود غزنوى به دبار سلطانى که در رسماً به سلطنت نشسته است یاپس از جنگ با ایللک خان نصر ویوسف قدرخان و امراء ترکستان یعنى جنگ کَتَر (در ۳۹۶) و تسلط کامل این شاه بر خراسان بزرگ باید باشد و یا به احتمال قوى‌تر پس از سال چهارصد هجرى ، زیراکه مدح احمدبن حسن میمندى رادر دورهٔ اول وزارت (۴۰۱ تا ۴۱۵هجرى) در دیوان او مى‌بینیم امّا از وزیر فضل‌دوست و ادب پرورى چون فضل ‌بن احمد اسفراینى حامى فردوسى که پیش از او وزارت داشته است مدیحه‌اى در ضمن اشعار او نمى‌یابیم.

شاعر جز امیر چغانى، و کدخداى او امیر اسعد و سلطان محمود غزنوى و دو پسر او امیر محمد و امیر مسعود و برادر او یوسف بن ناصرالدین ، احمد بن منصور و حسنک وزیر و ابوبکر حصیرى ندیم و ابوسهل دبیر و طاهر دبیر و بوسهل عراقى و بوسهل حمدوى و ابوبکر قهستانى عارض سپاه و ایاز ایماق غلام محبوب محمود غزنوى وچند تن دیگر از بزرگان دربار غزنوى را مدح گفته است .

تاریخچه شاعری فرخی

فرخى از سیستان بود پسر جولوغ، غلام امیر خلف بانو. طبعى بغایت نیکو داشت و شعر خوش گفتى و چنگ تر زدى وخدمت دهقانى کردى از دهاقین سیستان و این دهقان او را هر سال دویست کیل پنج منى غله دادى و صد درم سیم نوحى او را تمام بودى اما زنى خواست هم از موالى خلف وخرجش بیشتر افتاد و دبه و زنبیل در افزود فرخى بى‌برگ ماند و در سیستان کسى دیگر نبود مگر امرا ایشان. فرخى قصه به دهقان برداشت که مرا خرج بیشتر شده است چه شود که دهقان از آنجا که کرم اوست غلهٔ من سیصد کیل کند و سیم صد و پنجاه درم تا مگر با خرج من برابر شود. دهقان بر پشت قصه توقیع کرد که: ”اینقدر از تو دریغ نیست و افزون ازین را روى نیست“. فرخى چون بشنید مأیوس گشت و از صادر و وارد استخبار مى‌کرد که در اطراف و اکناف عالم نشان ممدوحى شنود تا روى بدو آرد باشد که اصابتى یابد تا خبر کردند او را از امیرابوالمظفر چغانى به چغانیان که این نوع را تربیت میکند و این جماعت را صله و جایزهٔ فاخر همى دهد و امروز از ملوک عصر و امراء وقت درین باب او را یار نیت قصیده‌اى بگفت و عزیمت آن جانب کرد:

با کاروان حُلّه برفتم ز سیستان با حُلّه تنیده ز دل بافته ز جان الحق نیکو قصیده ایست و درو وصف شعر کرده است در غیت نیکوئى و مدح خود بى‌نظیرست. پس برگى بساخت و روى به چغانیان نهاد و چون به حضرت چغانیان رسید بهار گاه بود و امیر به داغگاه ، و شنیدم که هجده هزار مادیان زهى داشت هریکى را کره‌اى در دنبال وهر سال برفتى و کرگان داغ فرمودى و عمید اسعد که کدخداى امیر بود به حضرت بود و نزلى راست مى‌کرد تا در پى امیر برد. فرخى به نزدیک او رفت و او را قصیده‌اى خواند و شعر امیر بر او عرضه کرد. خواجه عمید اسعد مردى فاضل بود وشاعردوست شعرفرخى را شعر دید تر و عذب ، خوش و استادانه ، فرخى را سگزئى دید بى ‌اندام جبه‌اى پیش و پس چاک پوشیده و دستارى بزرگ سگزى‌وار در سر پاى و کفش بس ناخوش و شعرى در آسمان هفتم، هیچ باور نکرد که این شعر آن سگزى را شاید بود، بر سبیل امتحان گفت: ”امیر به داغگاه است و من مى‌روم پیش او و ترا با خود ببرم به داغگاه که داغگاه عظیم خوش جائى است جهانى در جهانى سبزه بینى پر خیمه و شراع و ستاره، از هر یکى آواز رود مى‌آید و حریفان در هم نشسته و شراب همى نوشند و عشرت همى کنند و به درگاه امیر آتشى افروخته چند کوهى و کرگان را داغ همى کنند و پادشاه شراب در دست و کمند در دست دیگر شراب مى‌خورد و اسب مى‌بخشد، قصیده‌اى گوى لایق وقت و صفت داغگاه کن تا ترا پیش امیر برم“. فرخى آن شب برفت و قصیده‌اى پرداخت سخت نیکو و بامداد در پیش خواجه عمید اسعد آورد و آن قصیده این است: چون پرند نیلگون برروى پوشد مرغزار پرنیان هفت رنگ اندر سر آرد کوهسار چون خواجه عمید اسعد این قصیده بشنید حیران فرو ماند که هرگز مثل آن به گوش او فرو نشده بود، جملهٔ کارها فروگذاشت و فرخى را برنشاند و روى به امیر نهاد و آفتاب زرد پیش امیر آمد و گفت: ”اى خدا تو را شاعرى آورده‌ام که تا دقیقى روى در نقاب خاک کشیده است کس مثل او ندیده است “ و حکایت کرد آنچه رفته بود. پس امیر فرخى را بار داد، چون درآمد خدمت کرد. امیر دست داد وجاى نیکو نامزد کرد و بپرسید و بنواختش و به عاطفت خویش امیدوارش گردانید و چون شراب دورى چند درگذشت فرخى برخاست و به آواز حزین و خوش این قصیده بخوابد که:

با کاروان حله برفتم ز سیستان ... چون تمام برخواند امیر شعرشناس بود و نیز شعر گفتى، ازاین قصیده بسیار شگفتیها نمود. عمید اسعد گفت: اى خداوند باش تا بهتر بینی. پس فرخى خاموش گشت و دم در کشید تا غایت مستى امیر، پس برخاست وآن قصیده داغگاه برخواند. امیر حیرت آورد پس در آن حیرت روى به فرخى آورد و گفت: ”هزار سر کوه آوردند همه روى سپید و چهار دست و پاى سپید ختّلى راه تو راست، تو مردى سگزى و عیارى چندان که بتوانى گرفت بگیر ترا باشد“.

فرخى شراب تمام دریافته بود اثر کرده و بیرون آمد و زود دستار از سر فرو گرفت خویشتن را در میان فسیله افکند و یک گله در پیش کرد و بدان روى دشت بیرون برد و بسیار بر چپ و راست و از هر طرف بدوانید که یکى نتوانست گرفت آخرالامر رباطى ویران بر کنار لشکرگاه پدید آمد کرگان در آن رباط شدند، فرخى به‌غایت مانده شده بود در دهلیز رباط دستار زیر سر نهاد و حالى در خواب شد از غایب مستى و ماندگی. کرگان را بشمردند چهل و دو سر بودند، رفتند و احوال با امیر بگفتند. امیر بسیار بخندید و شگفتى‌ها نمود و گفت: ”مردى مقبل است کار او بالا گیرد او را و کرگان را نگاه دارید و چون او بیدار شود مرا بیدار کنید“. مثال پادشاه را امتثال کردند دیگر روز به طلوع آفتاب فرخى برخاست و امیر خود برخاسته بود و نماز کرده بار داد و فرخى را بنواخت و آن کرگان را به کسان او سپردند وفرخى را اسب با ساخت خاصه فرمود و دو خیمه و سه استر و پنج سر برده و جامهٔ پوشیدنى و گستردنی، و کار فرخى در خدمت او عالى شد و تجملى تمام ساخت، پس به خدمت سلطان یمین‌الدوله محمود رفت و چون سلطان محمود را متجمل دید به همان چشم درو نگریست و کار او بدانجا رسید که تا بیست غلام سیمین کمر از پس او برنشستندى



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد فرخی سیستانی (با فرمت word)


تحقیق درمورد اصول طراحی در معادن 39 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

به نام خدا

هدف از این درس آشنایی دانشجو با چگونگی جمع ‌آوری اطلاعات و چگونگی استفاده از داده ها برای طراحی یا معدن و آشنایی با مراحل طراحی جهت آمادگی و یادگیری بهتر می باشد.

چگونگی رسم مقاطع و محاسبه تناژ ماده معدنی :

ابتدا نقشه مورد نظر را با مقیاس مناسب ( به 3/3 روی نقشه 100 متر روی زمین) روی کاغذ شطرنجی رسم می نماییم سپسامتداد یعنی جایی که گ

سترش ماده معدنی در آنجا بیشتر است مشخص می کنیم سپس دو جهت عمود بر امتداد و به فواصل مشخص متقاطعی رسم می کنیم .

سپس مساحت ماده معدنی در هر یک از مقاطع با شمارش خانه کاغذ شطرنجی بدست آورده سپس با توجه به مقیاس آن را به متر مربع تبدیل می کنیم سپس با توجه به فرمولهای مربوط حجم ماده معدنی را بدست آورده با ضریب حجم در وزن مخصوص ماده معدنی تناژ آن را بدست می آوریم .

و برای سطح باطله یک مستطیل در محدود ماده معدنی مدنظر گرفته که با بدست آوردن مساحت این مستطیل و کم کردن آن از ماده معدنی سطح باطله بدست می آید. سپس مطابقت ماده معدنی جسم باطله و تناژ باطله رابدست می آوریم .

ضمنا وزن مخصوص ماده معدنی را 4 و وزن مخصوص باطله را 7/2 تن به متر مکعب می گیریم .

فرمولهای مربوطه به محاسبه حجم به قرار زیر است .

مقطع اول و آخر

 

فرمول تناژ

مقطع v

560 = مربع بزرگ سطح ماده معدنی =

1670= مربع کوچک میزان باطله=

مقطع IV

549= تعداد مربع سطح ماده معدنی =

سطح باطله =

مقطع III

417= تعدا مربع سطح ماده معدنی =

سطح باطله =

مقطع II

343= تعداد مربع سطح ماده معدنی =

سطح باطله =

مقطع I

182= تعداد مربع سطح ماده معدنی =

سطح باطله =

مقطع VI

440 = تعداد مربع سطح ماده معدنی =

سطح باطله =

مقطع VII

336= تعداد مربع سطح ماده معدنی =



خرید و دانلود تحقیق درمورد اصول طراحی در معادن 39 ص


دانلود تخقیق در مورد شهریار (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

بنام خدا

سید محمد حسین بهجت تبریزی فرزند حاج میر آقا خشگنابی در سال 1285 خورشیدی در تبریز به دنیا آمد ، کودکی شاعر در قرئیه ( شنگول آباد ) و ( قیش قرشاق ) و ( خشگناب ) همزمان با انقلاب تبریز علیه محمد شاه قاجار سپری شد. شهریار در هفده سالگی به تهران آمد و تحسیلات متوسطه خود را در ( دارلفنون ) به اتمام رسانید و سپس وارد مدرسه طب شد ؛ اما پیش از فارق التحسیل شدن در این رشته مدرسه را ترک گفت و به شعر و شاعری روی آورد مدتی در بانک کشاورزی و پیشه و هنر مشغول به کار شد، اما از این کارها نیز گریخت چنانکه خود در شعری طنز آمیز گفته است:

خدمت من اداره رفتن نیست مهمل گفتن و شنفتن نیست

من به کار حساب مرد نی ام بلکه به این حساب مرد نی ام

شهریار از همان آغاز کودکی با دیوان حافظ آشنا بود و چنان شیفته غز لیات او گردید که تا پایان عمر در غزلهایش متاثر از این شاعر بزررگ شیرازی بود البته غز لهای شهریار ویژگیهای برجسته ای دارد که شعر او را از آثار دیگر غزلسرایان معاصر متمایز می کند او با بکارگیری تعابیر و اصطلاحات مردم کوچه و بازار و مسائل روز تازگی خاصی به غزلهایش داده است که گاه با زبان طنز آلودی که به طور ناگهانی در بین شعرهایش دیده می شود خواننده را بیاد غز لهای سعدی نیز می اندازد شهریار به غیر از غزل مثنویهای درخشانی دارد که

اگر چه در حد غزلهایش از شهرت برخوردار نیستند ، اما از آثار درخشان شعر معاصر فارسی اند مثنوی هایی چون ( وصف تخت جمشید ) و (شرح 2 نیشابور ) و... شهریار ابتدا ( بهجت ) تخلص می کرد اما بعد ها با استمداد از ایوان حافظ تخلص شهریار ر ابر اساس این بیت حافظ برای خود بر گزید:

غم غریبی و غربت چو برنمی تابم به شهر خود روم و شهریار خود باشم

این شاعر بزرگ معاصر در عین حال که دلبسته سنتهای ادبی است اما گرایشهای او به نوآوری ر انمی توان نادیده گرفت این نوآوریها را از چند دیدگاه می توان مورد بررسی قرار داد نخست آنکه وی متاثر از نیما و افسانه او مثنویهایی چون هذیان دل و دو مرغ بهشتی ر امی سراید که حس نو جویی و خلاقیتهای شعری در آنها کاملا چشمگیر است و خود نشانه علاقه او به شعری نو نیمایی است . و دیگر تصویر پردازی او از زندگی معاصر و توجه او به حساسیت روزمره در شعر هایش است گاه باعث شده است که این گونه تصاویر او را از بیان اندیشه های عرافانی و افکار عرفانی باز دارد طوری که در شعرهای عارفانه اش نیز گاه تصویرهایی از زندگی زمین نمایان است شهریار علاوه بر شعرهای فارسی منظومه ای به زبان آذری دارد به نام حیدر بابا یه سلام که در نوع خود بی نظیر و از شاهکارهای اوست و تا کنون به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده است شاعر در این منظومه علاوه بر سود جویی از شعرهای عا میانه آذری وجه ادبی شعر فارسی را نیز در آن به کار گرفته است . این منظومه از معصومیتهای از

دست رفته ای سخن می گوید که در دوران کودکی هر انسانی وجود دارد و هم از این روست که این منظومه شدت عاطفی و تاثیر گذار بر هر خواننده و شنونده ای است . همچنین تجربه او در شعر نو با عنوان ( ای وای مادرم ) نیز از چنین حسهایی برخوردار است و از آثار خوب این شاعر به شمار می رود شهریار از جمله شاعرانی است که شهرت عجیبی در بین مردم دارد او شاعری است که شعرهایش مورد پسند خاص و عام است و حتی افراد بی سواد و کم سواد نیز بیتهایی از او را از بر کرده و زمزمه می کنند شهریار شاید شاعرترین شاعر معاثر باشد اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که وی گرچه گهگاه شعرهایش را به مقولات اجتماعی و سیاسی کشانده اما در این حیطه چندان موفق نبوده است اماشناخت او در مسائل مذهبی و عقیدتی در حد بالایی است و از همین رو شعرهایی که در این زمینه سروده از موفقترین و معروفترین شعرهای شهریار است از قبیل ( علی ای همای رحمت ) و ( علی آن شیر خدا شاه عرب ) و ... شهریار در بیست و هفت شهریور 1367 خورشیدی چشم از جهان فرو بست و پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانه پر بار و پر افتخار در مقبره الشعرای تبریز که مدفن بسیاری از شعرا و هنرمندان آن دیار است به خاک سپرده شد.



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد شهریار (با فرمت word)