لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
فیثاغورث در حدود سال 580 پیش از میلاد، در جزیره ساموس متولد شد. اقامت در مصر اثر فوق العاده ای در پیشرفت فیثاغورث داشت.
فیثاغورث در نخستین دوره شکوفایی خود در کروتون (مستعمره یونانی در جنوب ایتالیا) زندگی می کرد. او در همین جا مکتب فیثاغورثی را بنیان گذاشت که در پیشرفت ریاضیات یونانی اثر فوقالعاده داشت.
فیثاغورث اساس ساختمانی جهان هستی را عدد (و به تعبیر امروز عدد طبیعی) می دانست. علاقه فیثاغورث و مکتب او به خاصیت عددها را باید سرچشمه بوجود آمدن رشته ای از ریاضیات دانست که بعدها نام نظریه عددها را به خود گرفت. یادگیری از این موضوع در نام جدول فیثاغورث باقی مانده است.
فیثاغورث درباره رابطه های عددی که در ساختمانهای هندسی وجود دارد ، تحقیق می کرد. او مثلث معروف به مثلث مصری را ، که ضعلهای آن با عددهای 5،4،3 بیان می شود ، می شناخت. مصریها می دانستند که چنین مثلثی قائم الزاویه است و از آن برای تعیین زاویه های قائمه در تجدید تقسیم بندی زمینهای اطراف نیل ، که هر سال بر اثر طغیان آب شسته می شد، استفاده می کردند.
فیثاغورث رابطه بین ضلعهای مثلث مصری را پیدا کرد که با رابطه بیان می شود. فیثاغورث نشان داد که این رابطه برای هر مثلث قائم الزاویه با ضلعهای c,b,a به صورت درست است و رابطه هایی برای این ضلعها پیدا کرد که به زبان امروزی چنین اند:
امروز مثلثهای قائم الزاویه ای که ضلعهای آنها با عددهای طبیعی بیان شوند ، مثلثهای فیثاغورثی نامیده می شوند.
این قضیه را متعلق به فیثاغورث می دانند که در هر مثلث قائم الزاویه ، مربعی که روی وتر ساخته شود برابر است با مجموع مربعهایی که روی دو ضلع دیگر ساخته شده است. این قضیه را هم قضیه فیثاغورث می نامند.
ابتدا گمان می کردند که ضلعهای هر مثلث قائم الزاویه را می توان با عددهای طبیعی بیان کرد ، ولی بررسیهای ریاضیدانهای نمتب فیثاغورثی نشان داده است که این تصور درست نیست.
مثلاً مثلث قائم الزاویه متساویالساقین یک مثلث فیثاغورثی نیست، زیرا نمی توان عددهایی پیدا کرد که در رابطه زیر صدق کنند:
این کشف برای فیثاغورثیها کصیبت بار بود ، زیرا این اعتقاد آنها را که همه پدیده ها با عددهای طبیعی قابل بیان هستند ، دچار شکست کرد.
کشف این مطلب که دنیای عددها با دنیای ساختمانهای هندسی متناقض است ، چنان اثر بزرگی داشت که دانشمندان مکتب فیثاغورثی آنرا به عنوان رازی مخفی کردند و بررسیهای هندسی را بطور کلی از حساب جدا کردند.
این مطلب بطور جدی مانع پیشرفت حساب در یونان شد ، در حالی که هندسه را بنحو سریعی سریعی تکامل داد.
پیشرفت رشته های مختلف علوم دقیقه در یونان باستان تا حدی عجیب است. هندسه ، که تکامل آنرا مدیون نامهای بزرگ اقلیدس ، ارشمیدس و آپولونیوس (سده های چهارم ، سوم و دوم پیش از میلاد) هستیم ، فوق العاده پیشرفت کرد. سپس در سده دوم میلادی و بخاطر موفقیتهایی که بطلمیوس بدست آورد ، نجوم به حد شکفتگی رسید. بالاخره در سده سوم میلادی دیوفانت اساسی حساب را منظم کرد.
افتخار تفکر ریاضی فیثاغورثی
مشهورترین قضیه فیثاغورث اینست: مربعی که روی وتر مثلث قائم الزاویه ساخته شود برابر است با مجموع مربعهایی که روی ضلعهای مجاور به زاویه قائمه ساخته می شود.
عکس این قضیه هم صحیح است: اگر ضلعهای c,b,a از مثلثی در شرط فیثاغورثی
صدق کنند ، در اینصورت مثلث مفروض قائوالزاویه است و زاویه قائمه آن روبروی ضلع c است.
بخصوص مثلثی جالب است که سه ضلع آن با عددهای صحیح بیان شود وشرط فیثاغورثی در مورد آنها برقرار باشد.
مثلاً مثلث با ضلعهای 5.4.3 شرط فیثاغورثی را قبول دارد:
و این ساده ترین مثلث فیثاغورثی است.
در اینجا چند مثلث فیثاغورثی آورده ایم:
5 c =
4 b =
3a =
13 c =
12 b =
5 a =
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
فریدالدین عطار نیشابوری در حدود سال 540 ه.ق. در نیشابور متولد شد . پدر و مادرش تا پایان جوانی وی زیسته اند و هر دو تا حدی اهل زهد وپارسایی بوده اند . خود وی ، ظاهراً مثل پدرش ، پیشه عطاری داشته و در داروخانه خویش طبابت می کرده است و چون از ثروت بهره ای داشته ، مثل دیگر شاعران هرگز ناچار نشده است که شعرا را وسیله ای برای کسب روزی کند . در کودکی و جوانی با علم و ادب آشنا شده است و نشانه های آگاهی از قرآن و حدیث و فقه و تفسیر و طب و نجوم و کلام و ادب در آثار وی به چشم می خورد .
نمی توان فهرست دقیقی از تمام آثار واقعی و موثق او به دست داد . در آثار منسوب به او چندان اختلاف و تنوع هست که همه آنها را نمی توان از یک گوینده دانست . از آن میان ، منطق الطیر ، الهی نامه ، مصیبت نامه و اسرارنامه از هماهنگی برخوردارند و گوینده آنها بی شک عطار است . پندنامه را نیز بیش و کم می توان به همین گوینده منسوب داشت ؛ هرچند که بار دیگر آثار او متفاوت است . خسرونامه ، اشترنامه و جوهرالذات هم از جهت مضمون و هم از لحاظ شیوه بیان به سخن گوینده الهی نامه و منطق الطیر نمی ماند و در صحت انتساب آنها به عطار جای سخن هست . چنانکه مظهرالعجایب ، لسان الغیب ، کنزالاسرار ، مفتاح الفتوح و وصیت نامه بی شک مدت ها بعد از روزگار عطار به وجود آمده اند و آثاری مانند هیلاج نامه ، منصورنامه ، خیاط نامه ، وصلت نامه و بی سرنامه نیز گمان مجعول است و نمی توان آنها را در شمار سخن عطار آورد . بعضی از این آثار را یک شاعر شیعی مذهب ، به نام عطار تونی - که در قرن نهم تجری می زیسته است - ساخته و شاید بعضی هم از آثار عطارهای دیگر باشد .
غیر از این مثنویها ، عطار آثار دیگری نیز دارد . از جمله آن جمله است تذکره الاولیاء که مجموعه ای است که از احوال و اقوال بزرگان صوفیه به نثر نویسنده در تالیف آن از کتابهایی چون کشف المحجوب هجویری ، طبقات الصوفیه سلمی ، رساله قشریه و سایر آثار صوفیه سودها برده است .
مثنویهای عطار پر از قصه ها و حکایات فرعی است و پیداست که قالب قصه و حکایت در نزد شاعر برای بیان مقاصد عرفانی بسیار مورد توجه بوده است . بعضی از این قصه ها ریشه های کهن نیز دارد و نظیر آنها در قصه های نویسندگان و شاعران دیگر هم آمده است .
مهمترین و مشهورترین مثنوی عطار منطق الطیر است که هم از جهت شیوه تلفیق داستان اهمیت خاص دارد و هم از لحاظ نتیجه ای که از آن بدست می آید . منطق الطیر ر واقع یک نوع حماسه عرفانی است شامل ذکر مخاطر و مهالک روح سالک که به رسم قدما از آن به «طیر» تعبیر شده . این مهالک و مخاطر در طی مراحل هفت گانه سلوک که بی شباهت به «هفت خوان» رستم و اسفندیار نیست پیش می آید . منتها این هفت خوان روحانی فقط گذرگاه یک قهرمان بی همانند نیست . روح های مختلفی که به تقریب مناسبات اخلاقی به صورت موسیچه و طوطی و کبک و باز و دراج و عندلیب و طاووس و تذرو و قمری و فاخته و چرخ ومرغ زرین آمده اند ، همه این هفت خوان را در پیش دارند و بدین گونه منطق الطیر حماسه مرغان روح ، حماسه ارواح خداجوی ، و حماسه طالبان معرفت است که مصایب و بلایای آنها در طی این سیر وسفر روحانی خویش ، از آنچه برای جویندگان جاه ، جویندگان زر و زور ، جویندگان نام و آوازه پیش می آید کمتر نیست .
*
تاثیر عطار در سخن سرایان پسین ، بیش از همه در مولانا جلال الدین مشهود است که بسیاری از استانهای او را در مثنوی بازآفرینی کرده و غزلیات زیادی به اقتفای او سروده . شیخ محمود شبستری گلشن راز را - که عمیقترین منظومه عرفان نظری به زبان پارسی است - شمه ای از دکان عطار معرفی کرده است ، هر چند که افزوده که سخن او استراق از کلام عطار نیست. دیگر سخنسرایان پارسی گو نیز کم و بیش با آثار عطار آشنایی داشته و از خوان ذوق و معرفت او بهره برده اند . به خصوص غزلیات وی گاه گاه مورد اقتفای سعدی و امیرخسرو و مولانا و حافظ بوده است . جامی نیز به آثار عطار بسیار نظر داشته و علاوه بر اقتفای غزلیات و قصاید عطار و بهره گیری اطز تذکره الاولیاء ، در تدوین نفحات الانس یکی از قصاید معروف او را شرح کرده است .
*
باما منطق الطیر به اتفاق اهل نظر از برترین مثنویهای عطار است که می توان آن را پیشرو مثنوی جلال الدین رومی و سرچشمه الهام او دانست .
اصل داستان منطق الطیر و بنیان تمثیلی آن که مرغان رارمزی از اصناف آدمیان گرفته و از جان جهان به مرغی بی نشان چون سیمرغ و عنقا تعبیر کرده است ، از ابداعات عطار نیست بلکه ابن سینا و احمد غزالی در این باب بر عطار سبقت دارند و نیز در افسانه های کهن هندوان و ملل دیگر نظایر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی
اشاره : از روز سه شنبه 31 شهریور ماه تا پنجشنبه دوم مهرماه سال جاری سمیناری در رابطه با مسائل و موضوعات مربوط به حقوق بشر در انستیتوی شرق شناسی وابسته به وزارت امور خارجه آلمان در هامبورگ برگزار شد . در این سمینار، عده ای از اساتید و صاحب نظران ایرانی و آلمانی شرکت داشتند و دیگاههای خود را در زمینه های مختلف مرتبط به موضوع بحث از نقطه نظر اسلام وغرب بیان نمودند از هر دو طرف مقالاتی به جلسه سمینار ، ارائه و قرائت می شد و سپس پیرامون آن بحث و گفتگو صورت می گرفت ، سخنرانی و گفتگوها به یکی از سه زبان فارسی ، آلمانی و انگلیسی انجام می گرفت که بوسیله مترجم ، هم زمان با ایراد سخنرانی از زبانی به زبانی دیگر ترجمه می شد . عناوین کلی بحث عبارت بودند از : 1- استقلال ، آزادی و خود مختاری انسان ، 2- دموکراسی ، سکولاریسم و مذهب ، 3- آزادی فردی و مرزهای آن ، 4- اقلیت ها و حفظ حقوق آنها ، 5- حقوق بشر و دموکراسی ( دعوی جهان شمول بودن حقوق بشر ) سخنرانان و شرکت کنندگان موضوعات بالا را از دیدگاه اسلام و جهان غرب مورد بحث و بررسی قرار دادند . از سوی اساتید ایرانی 8 مقاله به سمینار ارائه و قرائت شد ، مقالات و سخنرانی منسجم آلمانیها کمتر بود ولی در همه مسائل و موضوعات در بحث شرکت نموده و نظرات خود را ابراز می داشتند . صرف نظر از برخی از مسائل و حوادث نامطلوب حاشیه ای سمینار، در مجموع ، محفل گفتگوی علمی مفید و پرباری بود، دیدگاههای مختلف به خوبی مورد نقد و بررسی قرار گرفت ، نقطه نظرهای اسلام و دیدگاههای دولت اسلامی نیز تشریح و برخی از ابهامات ضمن سؤال و جوابهای صریحی که بعمل آمد روشن شد . تا حدودی نقطه های مشترک و متفاوت دیدگاهها در زمینه حقوق بشر تبیین شد که البته این مقال در مقام گزارش دستاوردهای سمینار نیست . به هر حال ، اینجانب نیز در رابطه با موضوع آزادی فردی و مرزهای آن ، مقاله حاضر را که آزادی فردی و مرزهای آن را در یک دولت اسلامی بررسی می کند تهیه و فشرده آن را در جلسه سمینار قرائت کردم و اینک اصل آن از نظر خوانندگان گرامی می گذرد . مقدمه : تاریخ بشریت آکنده از مبارزات و درگیریها وتصادمات گروههای مختلف انسانی است . انسان بحکم داشتن طبع اجتماعی ، از همان روزهای نخستین خلفت ، زندگی فردی را رها کرده و زیستن با دیگر همنوعان را پیشه خویش ساخته است . در این زندگی که خود بخود براساس نیاز متقابل و تعاون با یکدیگر پدید آمده است همواره برخوردها و همکاریها وجود داشته است . انسان ، به زودی ، احساس و امکان سلطه خود را بر موجودات طبیعت و حیوانات دریافت و در مقام دستیابی بر آنها و بهره گیری از آنها برآمد ، در راه تثبیت سلطه خود واستثمار آنها با مقاومت آگاهانه ای برخورد نکرد بلکه می بایست رموز و فنون نفوذ و سلطه را با بکار انداخت استعداد خود و آگاهی یافتن از قوانین طبیعت و قوای غریزی نهفته در حیوانات که هردو ثابت و تقریباً لایتغیر هستند کشف کند . قرآن کریم در آیات زیادی بر این حالت تفوق انسان و بودن همه موجودات طبیعت در استخدام او تصریح می کند ، مخصوصاً در این زمینه آیات 5 تا 16 سوره نحل بخوبی گویای این مطلب است . در همین راستا، و بر اساس همین خلق وخوی بهره گیری از دیگران ، آدمی سعی کرده است همنوعان خود را نیز به استخدام خویش در آورد و با تحمیل روش خود بر دیگران آنان را برای اهداف خویش به خدمت بگیرد ، ولی در این راه بلحاظ اینکه نوع انسان از یک گوهر و در طبیعت انسانی همه از یک پدیده هستند ، طبعاً با مقاومت روبرو شده و درگیریها و برخوردها و جنگها از همین جا نشأت گرفته است ، صلاح اندیشی ها و راهنمائی ها و دعوتهای مردان الهی و مصلحین اجتماعی نیز تا حدود زیادی برای جلوگیری از طغیان این خاصیت انسانی و تعدیل آن و توجه دادن او به حفظ حرمت ذاتی فرد فرد انسان است . قطع نظر از بحثهای پیچیده فلسفی که در مورد اصل آزادی و اختیار انسان وجود دارد و مباحثات فراوانی که بین طرفداران جبر و تفویض و نیز مادیون معتقد به جبر ودترومینسیم ( Determinism ) مطرح است ، اجمالاً می توان گفت انسان احساس می کند در وجودش دارای قدرت گزینش است و در مورد اعمال و رفتار و کردار و گفتار می تواند انتخاب کند و اختیار انجام یا عدم انجام کاری را دارد . و حتی بر گزینش کاری که انجام داده و رویه ای را که پیش گرفته است مورد مدح یا ذم قرار می گیرد . صرف نظر از عوامل مختلفی که ممکن است در گزینش انسان دخالت داشتته باشند ، بطور ساده ، انسان ، این احساس را دارد که می خواهد در مورد عقاید و اعمال و رفتار و گفتارش ، خود تصمیم بگیرد و عمل کند و مجبور باطاعات از دیگری نباشد . نفس داشتن این احساس واصل وجود چنین زمینه ای در انسان ، ارزش دارد و اقلا یکی از وجوه تمایز انسان ار موجودات دیگر می باشد . موضوع قابل توجه ، این است که انسان تا چه حد می تواند از این آزادی یعنی از این حق انتخاب و گزینشی که دارد برخوردار گردد و درچه حدی استفاده از آن به نفع اوست و محدوده این برخورداری از آزادی در رابطه با دیگران و در مقام تعارض با آنها چیست ؟ و دیدگاه اسلام و برخورد حکومت اسلامی با این قضیه چگونه می باشد ؟ در این نوشته فشرده سعی بر این است که نظری اجمالی بر دیدگاه اسلامی و نوع برخورد حکومت اسلامی با آزادی فردی داشته باشیم . مفهوم آزادی فردی همانگونه که در مقدمه یادآور شدیم ، در مفهوم حقوقی و سیاسی ، آزادی فردی یعنی داشتن حق و اختیار و مستقل ومختاربودن شخص در گزینش اعمال و رفتار خود می باشد آزادی سیاسی دراین معنی بطور ساده عبارت است از قلمروئی که در داخل آن ، شخص می تواند کاری را که می خواهد انجام دهد و دیگران نتوانند مانع کار او شوند1. و محدوده اعمال این حق نیز تا جائی است که به آزادی دیگران صدمه نزند . در قدیم ترین اعلامیه منسجم حقوق بشر یعنی اعلامیه حقوق بشر و شهروند 26 اوت 1789 فرانسه آمده است که : « آزادی ، عبارت از قدرت انجام هرگونه عملی است که به دیگری صدمه نزند ، لذا محدوده اعمال حقوق طبیعی هرانسان فقط تا آنجاست که استفاده از همین حقوق طبیعی را برای سایر اعضای جامعه تضمین کند این محدودیتها فقط به وسیله قانون معین می شوند ».1
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 140
تعداد کارکنان : حدود 6000 نفر
تعداد شیفت های کاری : 3 شیفت
تاریخچه شرکت :
شرکت پارس خودرو در سال 1335 به نام شرکت جیپ در خیابان اکباتان یکی از خیابانهای قدیمی منتهی به میدان امام خمینی (ره ) فعلی به منظور انجام فعالیتهای بازرگانی تأسیس گردید و عمدتا در رابطه با واردات و فروش اتومبیلهای جیپ و تعمییر قطعات یدکی فعالیت می کرد.
در سال 1338 با احداث کارخانه ای مخصوص کرج ( محل کنونی شرکت ) مونتاژ انواع اتومبیل های جیپ به صورت ( ؟؟) در شرکت آغاز شده و بینه صنعتی شکل گرفت در این سال فقط سالن جیپ سازی و ساختمان اداری وجود داشته است.
در سال 1345 با انتقال و توسعه تکنولوژی ، سالنهای پرس و ساختمان قطعات و سالن سواری احداث گردید. درسال 1346 پروانه تأسیس و بهره برداری آزمایشی به نام شرکت سهامی جیپ از طرف وزارت اقتصادی صادر گردید که شرکت با تولید 6 مدل خودرو سواری وانت شروع به مونتاژ خودروهای جیپ و شهباز ( کروکی ـ کالسکه ای ) آهو و وانت سیمرغ و آریا و شاهین ـ را مبعر نمود .
در تاریخ 4/2/52 شرکت جیپ دارایی ها و تعهدات خود را به شرکت موتور جک سهامی خاص انتقال داد و این شرکت را تحت شماره 16832 به ثبت رسانید در تاریخ 8/2/52 نام شرکت از موتور جک به جنرال موتورز ایران ( سهامی خاص ) تغییر یافت و دفتر مرکزی از خیابان اکباتان به محل شرکت انتقال یافت. همچنین در این سال توسعه سالن پرس و سواری و تبدیل سالن ساخت قطعات به سالن تراک و احداث و تجهیز نمودن رنگ ـ ساختمان مهندسی و ساختمان فعلی اداری انجام گرفت.
شرکت جنرال موتورز از بو تأسیس تولید اتومبیلهای قبلی جیپ ( جیپ شهباز ـ جیپ استیشن ، آهو ، وانت چیپ و جیپ سیمرغ و آمبولانس جیپ ) را تا سال 1364 تولید و پس از آن به علت عدم امکان نعمین قطعات منفصله از منابع اصلی ( شرکت امریکن موتورز ) تولید آنها متوقف گردید.
در سال 1353 تولید محصولات سوار ی لوکس ( خودرو های کلاس ؟؟ ) در برنامه کار خود قرار داد که ابتدا محصولات شورلت ایران اپل را شروع به تولید نمود در سال 1355 تولید شورلت اپل متوقف و اتومبیلهای شورلت نواو بیوک و کادیلاک را جایگزین آن نمود .در سال 1357 ساختمان رستوراتن مرکزی ساخته شد همچنین برای جذب سرمایه گذاری خارجی اقداماتی صورت گرفت. بعد از انقلاب به استناد موافقت نامه شماره 16231 مورخ 30/8/1359 سازمان صنایع ملی ایران نام شرکت جنرال موتورز را به شرکت خودرو سازی ایران ( سهامی خاص ) تغییر نام داده و نهایتا به استناد موافقتنامه شماره 18532 مورخ 30/10/1359 نام آن به شرکت پارس خودرو ( سهامی خاص ) تغییر نمود .
بر طبق ماده 14 سالنامه موضوع شرکت عبارت است از ساختمان و مونتاژ انواع وسائط نقلیه موتوری ، قطعات یدکی و لوازم و وسایل آن، فروش و توزیع فراورده های شرکت و به طور کلی هر گونه فعالیتی که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به هر یک از موضوعات مذکور مربوط می باشد.
در سال 1359 به دلیل قطع رابطه با شرکت جنرال موتورز و امریکن موتورز، شرکت پارس خودرو و به منظور فعالیتهای خود تولید جیپ های توسن هندی را با قطعات منفصل ؟؟ هندی که از شرکت ماهیندرا دریافت می نمود آغاز کرد . در سال 1362 تولید لندرور آغاز شد.
در سال 1364 به دلیل نامرغوب بودن موتور و گیربکس جیپ توسن هندی شرکت ماهیندرا آن شرکت موظف گردید نیروی محرکه خود را حذف و نیروی محرکه شرکت میتسوبیشی را خریداری و به پارس خودرو انتقال دهند، که در همان سال جیپ های فرماندهی و کالسکه ای نیز تولید می گردید . پس از اتمام تولید شورلت و بیوک در شرکت محصولات نیسان پاترول جایگزین آن گردید.
همچنین با توجه به مصالحه ایران در لاهه با شرکت جنرال موتورز امریکا مجددا تولید شورلت نوا شروع گردید. در سال 1366 تولید توپدار ـ نیسان پاترول های تاپ و نیسان پاترول آمبولانس آغاز شد . در سال 1367 احداث ساختمان و سوله ها انجام گرفت و تولید نیسان پاترول و وانت نیز آغاز گردید.
شرکت تولید قطعات یدکی و گسترش خدمات پارس خودرو خدمات پس از فروش محصولات شرکت پارس خودرو تأسیس گردید.
شرکت گسترش خدمات پارس خودرو در سال 1367 تأسیس گردید و 100% سهام آن متعلق به پارس خودرو است و اهم وظایف آن عبارتست از : فروش خودرو و ارائه خدمات پس از فروش و تأمین قطعات یدکی خودروهای تولیدی شرکت پارس خودرو توسعه خدمات پس از فروش از طریق ایجاد تعمیرگاه های مجاز و ارائه خدمات با کیفیت مطلوب نظارت بر کیفیت خدمات ارائه شده و ارتقاء سطح کارائی نمایندگی ها و تعمیرگاه های مجاز، تا سال 1359 کشور در بسیاری از زمینه های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
آزادی فردی و حدود آن در حکومت اسلامی
اشاره : از روز سه شنبه 31 شهریور ماه تا پنجشنبه دوم مهرماه سال جاری سمیناری در رابطه با مسائل و موضوعات مربوط به حقوق بشر در انستیتوی شرق شناسی وابسته به وزارت امور خارجه آلمان در هامبورگ برگزار شد . در این سمینار، عده ای از اساتید و صاحب نظران ایرانی و آلمانی شرکت داشتند و دیگاههای خود را در زمینه های مختلف مرتبط به موضوع بحث از نقطه نظر اسلام وغرب بیان نمودند از هر دو طرف مقالاتی به جلسه سمینار ، ارائه و قرائت می شد و سپس پیرامون آن بحث و گفتگو صورت می گرفت ، سخنرانی و گفتگوها به یکی از سه زبان فارسی ، آلمانی و انگلیسی انجام می گرفت که بوسیله مترجم ، هم زمان با ایراد سخنرانی از زبانی به زبانی دیگر ترجمه می شد . عناوین کلی بحث عبارت بودند از : 1- استقلال ، آزادی و خود مختاری انسان ، 2- دموکراسی ، سکولاریسم و مذهب ، 3- آزادی فردی و مرزهای آن ، 4- اقلیت ها و حفظ حقوق آنها ، 5- حقوق بشر و دموکراسی ( دعوی جهان شمول بودن حقوق بشر ) سخنرانان و شرکت کنندگان موضوعات بالا را از دیدگاه اسلام و جهان غرب مورد بحث و بررسی قرار دادند . از سوی اساتید ایرانی 8 مقاله به سمینار ارائه و قرائت شد ، مقالات و سخنرانی منسجم آلمانیها کمتر بود ولی در همه مسائل و موضوعات در بحث شرکت نموده و نظرات خود را ابراز می داشتند . صرف نظر از برخی از مسائل و حوادث نامطلوب حاشیه ای سمینار، در مجموع ، محفل گفتگوی علمی مفید و پرباری بود، دیدگاههای مختلف به خوبی مورد نقد و بررسی قرار گرفت ، نقطه نظرهای اسلام و دیدگاههای دولت اسلامی نیز تشریح و برخی از ابهامات ضمن سؤال و جوابهای صریحی که بعمل آمد روشن شد . تا حدودی نقطه های مشترک و متفاوت دیدگاهها در زمینه حقوق بشر تبیین شد که البته این مقال در مقام گزارش دستاوردهای سمینار نیست . به هر حال ، اینجانب نیز در رابطه با موضوع آزادی فردی و مرزهای آن ، مقاله حاضر را که آزادی فردی و مرزهای آن را در یک دولت اسلامی بررسی می کند تهیه و فشرده آن را در جلسه سمینار قرائت کردم و اینک اصل آن از نظر خوانندگان گرامی می گذرد . مقدمه : تاریخ بشریت آکنده از مبارزات و درگیریها وتصادمات گروههای مختلف انسانی است . انسان بحکم داشتن طبع اجتماعی ، از همان روزهای نخستین خلفت ، زندگی فردی را رها کرده و زیستن با دیگر همنوعان را پیشه خویش ساخته است . در این زندگی که خود بخود براساس نیاز متقابل و تعاون با یکدیگر پدید آمده است همواره برخوردها و همکاریها وجود داشته است . انسان ، به زودی ، احساس و امکان سلطه خود را بر موجودات طبیعت و حیوانات دریافت و در مقام دستیابی بر آنها و بهره گیری از آنها برآمد ، در راه تثبیت سلطه خود واستثمار آنها با مقاومت آگاهانه ای برخورد نکرد بلکه می بایست رموز و فنون نفوذ و سلطه را با بکار انداخت استعداد خود و آگاهی یافتن از قوانین طبیعت و قوای غریزی نهفته در حیوانات که هردو ثابت و تقریباً لایتغیر هستند کشف کند . قرآن کریم در آیات زیادی بر این حالت تفوق انسان و بودن همه موجودات طبیعت در استخدام او تصریح می کند ، مخصوصاً در این زمینه آیات 5 تا 16 سوره نحل بخوبی گویای این مطلب است . در همین راستا، و بر اساس همین خلق وخوی بهره گیری از دیگران ، آدمی سعی کرده است همنوعان خود را نیز به استخدام خویش در آورد و با تحمیل روش خود بر دیگران آنان را برای اهداف خویش به خدمت بگیرد ، ولی در این راه بلحاظ اینکه نوع انسان از یک گوهر و در طبیعت انسانی همه از یک پدیده هستند ، طبعاً با مقاومت روبرو شده و درگیریها و برخوردها و جنگها از همین جا نشأت گرفته است ، صلاح اندیشی ها و راهنمائی ها و دعوتهای مردان الهی و مصلحین اجتماعی نیز تا حدود زیادی برای جلوگیری از طغیان این خاصیت انسانی و تعدیل آن و توجه دادن او به حفظ حرمت ذاتی فرد فرد انسان است . قطع نظر از بحثهای پیچیده فلسفی که در مورد اصل آزادی و اختیار انسان وجود دارد و مباحثات فراوانی که بین طرفداران جبر و تفویض و نیز مادیون معتقد به جبر ودترومینسیم ( Determinism ) مطرح است ، اجمالاً می توان گفت انسان احساس می کند در وجودش دارای قدرت گزینش است و در مورد اعمال و رفتار و کردار و گفتار می تواند انتخاب کند و اختیار انجام یا عدم انجام کاری را دارد . و حتی بر گزینش کاری که انجام داده و رویه ای را که پیش گرفته است مورد مدح یا ذم قرار می گیرد . صرف نظر از عوامل مختلفی که ممکن است در گزینش انسان دخالت داشتته باشند ، بطور ساده ، انسان ، این احساس را دارد که می خواهد در مورد عقاید و اعمال و رفتار و گفتارش ، خود تصمیم بگیرد و عمل کند و مجبور باطاعات از دیگری نباشد . نفس داشتن این احساس واصل وجود چنین زمینه ای در انسان ، ارزش دارد و اقلا یکی از وجوه تمایز انسان ار موجودات دیگر می باشد . موضوع قابل توجه ، این است که انسان تا چه حد می تواند از این آزادی یعنی از این حق انتخاب و گزینشی که دارد برخوردار گردد و درچه حدی استفاده از آن به نفع اوست و محدوده این برخورداری از آزادی در رابطه با دیگران و در مقام تعارض با آنها چیست ؟ و دیدگاه اسلام و برخورد حکومت اسلامی با این قضیه چگونه می باشد ؟ در این نوشته فشرده سعی بر این است که نظری اجمالی بر دیدگاه اسلامی و نوع برخورد حکومت اسلامی با آزادی فردی داشته باشیم . مفهوم آزادی فردی همانگونه که در مقدمه یادآور شدیم ، در مفهوم حقوقی و سیاسی ، آزادی فردی یعنی داشتن حق و اختیار و مستقل ومختاربودن شخص در گزینش اعمال و رفتار خود می باشد آزادی سیاسی دراین معنی بطور ساده عبارت است از قلمروئی که در داخل آن ، شخص می تواند کاری را که می خواهد انجام دهد و دیگران نتوانند مانع کار او شوند1. و محدوده اعمال این حق نیز تا جائی است که به آزادی دیگران صدمه نزند . در قدیم ترین اعلامیه منسجم حقوق بشر یعنی اعلامیه حقوق بشر و شهروند 26 اوت 1789 فرانسه آمده است که : « آزادی ، عبارت از قدرت انجام هرگونه عملی است که به دیگری صدمه نزند ، لذا محدوده اعمال حقوق طبیعی هرانسان فقط تا آنجاست که استفاده از همین حقوق طبیعی را برای سایر اعضای جامعه تضمین کند این محدودیتها فقط به وسیله قانون معین می شوند ».1 آزادی های فردی عمدتاً شامل حق زندگی ، آزادی رفت وآمد و اختیار مسکن ، مصونیت خانه