لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
« معنی جهاد نفس »
مقدمه :
قبل از اینکه وارد بحث اصلی بشویم لازم است بدانیم که جهاد چیست ؟ و نفس یعنی یعنی چه ؟ و در مورد تعریف آن چه می تواند باشد بکوشیم . اولا: معنی جهاد به معنای کوشش تمام وهمه جانبه است و برای رسیدن به هدف و معنای اسلامی آن ، بکار بردن نهایت « جهد» و کوشش است . و در راه خدا برای نجات خلق خدا از ظلمها و اسارت ها و استقرار خداپرستی و تسلط نظام عادل بر زندگی انسانها که در بسیاری از موارد با فداکاری و جانبازی همراه می گردد. به عنوان مثال دفاع نوعی خاصی از جهاد است. برای روشن شدن مطلب مثلا برای جلوگیری از هجوم هر متعدی و متجاوز که در برنامه های اسلامی به صورت مقابله و ایستادگی در برابر تعریض دشمن نسبت به سرزمین اسلام و جلوگیری از دستیابی دشمنان بر منابع ثروت و قدرت در قلمرو اسلام بیان شده است. بنابراین جهاد در راه حق و عدل دفاع است . و اما برترین جهاد ، جهاد کسی است که به مبارزه با خود « همان خودی » که در درون است برخاسته است » و این خود با ایمان و اعتماد قلبی به خدا ظاهر می شود که اینجا بد نیست بدانیم ایمان یعنی چه ؟ ایمان عبارتست از اعتماد و اطمینان قلبی کامل به یک شخص و یک مطلب، مسلک، دین. و نقطه متقابل ایمان شک و دو دلی یا تردید و تزلزل است.
و انسان همواره در دو جبهه قرار می گیرد که بی امان ( مبارزه با دشمن خارجی و مبارزه با نفس است » که عنصر عقل و ایمان در سازندگی انسان اصیل است و پیروی از آن برای تفکر آزاد و رفتار عملی در کوره راههای زندگی تاکید فراوان شده است و تا شخص از قدرت درک خویش کسب نور نماید؛ و در وجود خود و جامعه « انسانیت » را تحقق بخشد هنگامی که آثار ایمان به خدا در تمام شئون حیاتی آشکار گشت از فشار غرایز حیوانی به طور قاطعی می کاهد وخود را در چنگال مهیب نفس اماره نجات خواهد داد. یکی دیگر از آثار توجه به خدا این است که وقتی انسان خدا را فراموش کرده و از توجه به او غفلت می ورزد ،خود واقعی خویش را نیز به دست فراموشی سپرده و آنرا گم می کند چنانکه در توجه خدا با خود حقیقی خویش آشنا شده و آنرا باز می یابد(خود یابی ) . این خود در انسان درجات و مراتب دارد. هرگاه انسان خود واقعی خویش را می یابد. وبه کرامت و شرافت نفس خود واقف شود، همین احساس کرامت و بزرگواری سرچشمه همه کمالات اخلاقی و تمایلات عالی او می شود. این نوع دوست داشتن خود که ناشی از معرفت نفس است، نه تنها مذموم نیست . بلکه سرچشمه رستگاری وسعادت انسان است . خود دوستی را نباید با خود خواهی که قرینه منفی آن است اشتباه کرد. و دوست داشتن دیگری از خود که سرچشمه همه رذایل اخلاقی و امراض روحی انسان است که همان « ناخود» است به معنی « خود خواهی تعبیر می شود.
نفس انسانی حقیقت واحدای است که همه شئون حیاتی و فکری و معنوی انسان تحت تدبیر او بوده و کلیه فعالیت های انسان مظاهری از همان حقیقت واحد است.
نفس انسانی زمانی توجه به عالم طبع وبدن داشته و فعالیت های غریزی و حیاتی را که مشترک بین انسان و حیوان تدبیر می کند. کلیه فعالیت های غریزی و امیال حیوانی که وجودشان برای بقاءحیات لازم و ضروری است در سایه نظارت و تدبیر روح انسانی به فعالیت های منظم پیچیده خود در دامنه ای بسیار وسیع که تمامی سلولها وا عضا و نسوج را در بر می گیرد ، می پردازد . از این درجه از خود یا « نفس »« به تعبیر به خود حیوانی» یا نفس غریزی می شود . آن درجه از خود که ارزشهای والای انسانی را ایجاب می کند و فعالیت های علوی و معنوی توسط آن انجام می پذیرد « خود ملکوتی » « یا خود قدسی» نامیده می شود. بنابراین انسان دارای « خودهای اصیل گوناگون که با مقتضیات مختلف است . خود حیوانی او مقتضیاتی دارد که خود ملکوتی او ناقد انسانهاست. بنابراین این خودهای مختلف درجات و مراتب مختلفی از یک حقیقت است نفس انسانی نامیده می شود. « نفس در عین وحدت واجد همه قوای گوناگونی است که انسان دارای آنها » گفته حکمای اسلامی .
حال اگر نفس به پایین ترین درجه خود تنزل کرده به تدبیر بدن که متعلق به عالم طبع است می پردازد. خود حیوانی، وقتی به درجات والای صعود کند و جنبه های ملکوتی را اداره می کند، خود قدسی یا خود واقعی انسان نامیده می شود. زیرا این جنبه از نفس اختصاص به انسان داشته وپشتوانه سیر و عروج انسان در عالم حقیقت است. اگر آزادی انسان از خود نتیجه شدت معرفت با شد از عمق بیشتری برخوردار است. و در نتیجه از ثبات و دوام بیشتری برخودار است. و قابل اعتماد و اطمینان است . این نوع وارستگی از قید نفس که متکی بر بصیرت و معرفت و مجاهدات فراوان است و دل را مستعد توجه به درگاه الهی نموده و به آن سرعت اتصال می بخشد.
از سخنان حضرت علی ( ع) : توجه به خدا مایه هدایت عقل ها و بصیرت و روشنایی نفوس است. اگر انسان رو به سوی خدا کند نوری از باطن بر نفس او می تابد که تابش این نور هم خانه دل را تابناک می کند، و هم صفحه عقل و ذهن را روشن می سازد.
و رها شدن از شر نفس و گام برداشتن در راه حق چیزی نیست که به سهولت نصیب کسی شود و گرنه از آن تعبیر به جهاد اکبر یا جهاد افضل نمی کردند و فاتحان این نبرد را قهرمان نمی نامیدند.
و پیامبر اکرم فرمودند: قهرمان کسی است که بر نفس خود غالب آید . و از آنجائیکه عملا وسعت و عمق امیال و کششهای نفسانی در درون انسان چنان است که اختیار او همیشه در دست خود نیست. بخصوص در شرایط حساس، عنان اختیار او در دست امیال و هوسها، عقدها، وبالاخره کششهای فراوان ناموزون و ناشناخته که از چهار سو او را در محاصره خود گرفته و تغییرات و نوسانات مداوم در حال درونی او، هر گونه ثبات حال در جهت حق و حقیقت را از بین می برند.
بدون تردید برای مبارزه با چنان نفس سرکش،پشتوانه محکمی از درک و آگاهی ، بصیرت و معرفت و ایمان لازم است و در غیر این صورت هرگز نمی توان عمری در این مسیر ثابت قدم ماند و در این وادی به موفقیت نمایی نائل آمد.
بنابراین تنها گفتن اینکه اسلام ،انسان را به تزکیه و تقوی دعوت می کند کافی نیست بلکه باید راه و روش تزکیه و تقوی را فرا گرفت و لازمه آن ،آشنایی با انواع دامهایی است که نفس و شیطان بر سر راه انسان می گستراند، و حال اینکه انسان خداشناس هر گاه با این دامها مواجه شود اگر آگاه باشد پیروز می شود ولی بعضی انسانها چون آشنایی قبلی ندارند غافلگیر شده و شکست می خورند. چون ما هر آن با نفس سر و کار داریم. چنان مواظب باشیم که نفس بر ما غلبه نکند چنانکه پیامبر خدا فرموده: پرودگارا یک چشم برهم زدن مرا به خودم وامگذار. و حضرت سجاد فرموده : خدایا از دست نفسی که بسوی پلیدی ها سوق می دهد بطرف لغزشها پیشی می گیرد.
و به جانب معاصی حرص می ورزد. به درگاه تو شکایت می کنم.
چنانکه بیان شد ساختمان روحی و وضع درونی انسان با امیال گوناگون آمیخته است. که هریک آدمی ر ابه ارضاء خود دعوت می کند . و در هر قدم او را بسویی می خواند و حالا این اراده انسان که در این تزاحم امیال باید برمبنای اختیار وعلم آگاهی خود بجهتی حرکت نمیاد و مسیری را اختیار کند که متسلزم کمال حقیقی وسعادت او باشد. و ممکن است در هر قدم از زندگی با شرایط متضاد گوناگون واجه شود و انتخابهای او بر سر دو راهی و چند راهی ها باشد که سرنوشت او را می سازد و این خود انسان ، نسبت به شناخت و آگاهی کافی که دارد باید میل گرایشی که درجهت کمال باشد انتخاب کند.
همانطوری که ، که خداوند انسان را مختار آزاد آفریده است ، پس خود انسان می تواند بدبختی و شقاوت و خوشبختی را فراهم سازد وچون انسان موجودی تکامل پذیر آفریده شده ،ضرورتا تمام اسباب تحصیل را خداوند در اختیار او گذشته ، و باید به نحوه احسن آنرا در زندگی بکار گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
جهاد
جهاد بطور حتم به حال انسان خداشناس بهتر است، زیرا نتیجه آن یا غلبه و ظفر و سرفرازی است، و یا شهادت و فوز به درجات بهشت است.
هاد به معنی جنگ و پیکار در راه خداست، و هنگامی که اسلام در مخاطره قرار گرفته و از طرف دشمنان مورد تجاوز و تهاجم قرار گیرد مصداق مییابد، و در صورتی که دفاع از حریم اسلام جز با عملیات نظامی امکانپذیر نباشد بر هر مسلمانی که قدرت بر آن داشته باشد واجب میگردد.
در تعدادی زیادی از آیات قرآن کریم به جهاد مر شده است که از جمله این آیات است:
بر شما جنگ نوشته شده در حالی که شما آن را مکروه میدارید، احتمال دارد که شما چیزی را مکروه بدارید ولی برای شما خیر باشد و احتمال دارد که شما چیزی را دوست بدارید ولی به شما ضرر داشته باشد، خدا میداند و شما نمیدانید.
(کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتٰالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسیٰ اَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسیٰ اَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللهُ یَعْلَمُ وَ اَنْتُمْ لٰاتَعْلَمُونَ) (سورهٔ بقره، آیهٔ ۲۱۶)
تفسیر: جهاد بطور حتم به حال انسان خداشناس بهتر است، زیرا نتیجه آن یا غلبه و ظفر و سرفرازی است، و یا شهادت و فوز به درجات بهشت است.
و مرگ در بستر برای کسی که ترک جهاد کند علاوه بر اینکه انباشته از حسرت و یأس از رحمت خدای متعال است چه بسا توأم با بیماریهای بسیار دردآور و شکنجهدهنده نیز هست.
تفسیر: این آیه در مورد کفار مکّه نازل شده که با مسلمانان به جنگ برخاسته و آنان را از مکّه بیرون راندند.
در راه خدا قتال کنید و بدانید که خدا شنوا و بیناست.
(وَقٰاتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ وَاعْلَمُوا اَنَّ اللهَ سَمیعٌ عَلیمٌ )
ای مؤمنان اسلحه خود را بدست گرفته گروه گروه و یا همه با هم کوچ کنید.
(یٰا اَیُّهَا الَّذینَ ٰامَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا نُبٰاتٍ اَوانْفِرُوا جَمیعا) (سورٔ نساء: آیهٔ ۷۱)
کوچ کنید، سبک و سنگین، با جان و مال در راه خدا جهاد کنید، همان برای شما بهتر است اگر بدانید.
(اِنْفِرُوا خِفٰافاً و ثِقٰالاً وَ جٰاهِدُوا بِاَمْوالِکُمْ وَ اَنْفُسِکُمْ فی سَبیلِ اللهِ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) (سورهٔ توبه، آیهٔ ۴۱)
تفسیر: منظور از سبک و سنگین سبک و سنگین در حرکت از نظر جوانی و سالمندی یا ثروت و دارائی یا عائلهمندی و تجرد یا سواره یا پیاده است مطابق اقوال مختلفی که از مفسران در تفسیر آن نقل شده است، و یا اعم از همهٔ آنها بوده و شامل تمام وجوه میشود.
ای کسانی که ایمان آوردهاید چه شده بر شما که هرگاه به شما گفته میشود که در راه خدا کچ کنیدسنگینی میکنید آیا عوض زندگی آخرت به زندگی دنیا راضی شدهاید لذت زندگی دنیا جز چیز کمی نیست اگر کوچ نکنید خدا شما را به عذاب دردناک معذّب میکند و به جای شما قوم دیگری را برمیگزیند و هیچ ضرری از شما به او متوجه نخواهد شد خدا به هر چز تواناست.
(یٰا اَیُّهَا الَّذینَ ٰامَنُوا مٰالَکُمْ اِذٰا قیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فی سَبیلِاللهِ اثّٰاقَلْتُمْ اِلَی اْلاَرْضِ اَرَضیتُمْ بِالْحَیٰوهِٔ الدُّنْیٰا مِنَ اْلٰاخِرَهِٔ فَمٰا مَتٰاعُ الْحَیٰوهِٔ الدُّنْیٰا فِی اْلٰاخِرَهِٔ اِلّٰا قَلیلٌ اِلّٰا تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذٰاباً اَلیماً وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَلٰا تَضُرُّوُهُ شَیْئاً وَاللهُ عَلیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ) (سورهٔ توبه، آیهٔ ۳۸ و ۳۹)
هر کس در راه خدا جنگ کند کشته شود، یا پیروز گردد در آینده به او پاداش بزرگ خواهیم داد، چه شده بر شما که جنگ نمیکنید در راه خدا و در راه آنان که به ضعف و ناتوانی کشیده شدهآند از مردان و زنان و کودکان که میگویند پروردگارا ما را از این دیار ستمگران بیرون بر و از پیش خود برای ما رهبر و یاوری قرار ده، کسانی که ایمان دارند در راه خدا میجنگند و کسانی که کفر ورزیدهاند در راه طاغوت (طغیانگر در ظلم و گناه) میجنگند.
با دوستان شیطان جنگ کنید به درستی که مکر شیطان (در برابر نصرت و یاری خدا) ضعیف است.
(وَ مَنْ یُقٰاتِلْ فی سَبیلِ اللهِ فَیُقْتَلْ اَوْیَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ اَجْراً عَظیماً وَمٰا لَکُمْ لٰا تُقٰاتِلُونَ فی سَبیلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرَّجٰالِ وَالنِّسٰاءِ وَالْوِلْدٰانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنٰا اَخْرِجْنٰا مِنْ هٰذِهِ الْقَرْیَهِٔ الظّٰالِمِ اَهْلُهٰا وَاجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً وَاجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً اَلَّذینَ ٰامَنُوا یُقٰاتِلُونَ فی سَبیلِاللهِ وَالَّذینَ کَفَرُوا یُقٰاتِلُونَ فی سَبیلِ الّطٰاغُوتِ فَقٰاتِلُوا اَوْلِیٰاءَ الشَّیْطٰانِ اِنَّ کَیْدَالشَّیْطٰانِ کٰانَ ضَعیفاً) (سورهٔ نساء، آیات ۷۴ و ۷۵ و ۷۶)
البته شما را خواهیم آزمود، تا جهادکنندگان (و به رنجها) صبرکنندگان را بشناسیم، و همچنین اخبار و اظهارات شما را بیازمائیم.
(وَلَنَبْلُوَتَّکُمْ حَتّیٰ نَعْلَمَ الْمُجٰاهِدینَ مِنْکُمْ وَالصّٰابِرینَ وَ نَبْلُوَا اَخْبارَکُمْ) (سورهٔ محمد، آیهٔ ۳۱)
این آیا بازگوکنندهٔ فسلفه و رمز زندگی انسانها در این جهان است، که شیرینیهای آن آمیخته به تلخیها، و نعمتهای آن توأم با رنجها و سختیهاست.
این آیه گوشزد میکند که زندگی انسانها در هر شرائطی که باشد در برگیرندهٔ امتحانات و آزمایشهای گوناگون است، تا در عمل شناخته شوند کدام یک در صحنهٔ زندگی به جهاد و کوشش در راه خدا پرداخته، و کدام یک راحتطلبی را ترجیح میدهد، و از جهاد و کوشش و تحمل رنجها در راه خدا سرباز میزند، تا پاداش و کیفر در برابر عمل باشد.
● فضیلت جهاد
ای مردمی که ایمان آوردهاید آیا راهنمائی کنم شما را بسوی تجارتی که شما را از عذاب دردناک رهائی بخشد (اینکه) ایمان بیاورید به خدا و پیامبر او و در راه خدا با اموال و جانهای خود جهاد کنید، آن برای شما بهتر است اگر بدانید، (خدا) گناهانتان را میبخشد و شما در بهشتها که نهرها از زیر آنها جاری است وارد میسازد، و در اقامتگاههای پاکیزه در بهشتهای عدن (وارد میسازد) آنست کامیابی بزرگ، و خصلت دیگری نیز که آن را دوست دارید پیروزی از ناحیه خدا و فتح قریب است، مؤمنان را بشارت ده.
(یٰا اَیُّهَا الَّذینَ ٰامَنُوا هَلْ اَدُلُّکُمْ عَلیٰ تِجٰارَهٍٔ تُنْجیکُمْ مِنْ عَذٰابٍ اَلیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجٰاهِدُونَ فی سَبیلِ اللهِ بِاَمْوٰالِکُمْ وَ اَنْفُسِکُمْ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ، یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ یُدْخِلْکُمْ جَنّٰاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلاَنْهارُ وَ مَسٰاکِنَ طَیِّبَهًٔ فی جَنّٰاتِ عَدْنٍ ذٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ وَ اُخْریٰ تُحِبُّونَهٰا نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَ فَتْحٌ قَریبٌ وَ بَشِّرِالْمُؤْمِنینَ) (سورهٔ صف، آیات ۱۰-۱۳)
برابر نیستند مؤمنانی که بر جای نشستهاند و ضرری بر آنان نرسیده با آنانکه در راه خدا جهاد میکنند.
خدای آنان را که با جان و مال جهاد میکنند برآنانکه برجای نشستهآند در درجه برتری داده،
همه را خدا وعدهٔ نیکو داده است (ولی) جهادکنندگان را بر جای نشستگان با پاداش بزرگ که درجات (عطا شده) از ناحیه خدا، و مغفرت و رحمت است، خدای آمرزشگر و مهربان است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .docx :
تحقیقات دانشجویان
تحقیقات ارائه شده به استاد محمد علی محسن زاده
جهاددر اسلام
بسم الله الرحمن الرحیم « قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم اللهو رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیه عن یدوهم صاغرون ». ( سوره توبه آیه 29 )
جنگ با اهل کتاب
این آیه که تلاوت شد در مورد اهل کتاب است . اهل کتاب یعنی غیر مسلمانانیکه بیکی از کتب آسمانی انتساب دارند مانند یهودیها و نصاری ( مسیحیها ) و شاید مجوسیها . این آیه ، آیه جنگ با اهل کتاب است و در عین حال نمیگویند که با اهل کتاب بجنگید ، میگویند با آنانکه بخدا ایمان ندارند ، باخرت هم ایمان ندارند ، بحرام و حلال خدا وقعی نمیگذارند ( یعنی حرام خدا را حلال میکنند ) و به دین حق متدین نیستند ، با آنانکه اینچنین و آنچنانند از اهل کتاببجنگید ، تا سر حد جزیه دادن ، یعنی اگر حاضر شدند جزیه بدهند و خاضع شدند در مقابل شما ، دیگر بعد از این نجنگیدراجع بمفاد این آیه سؤالاتی است که جوابش را باید با کمک آیات دیگر قرآن در مورد جهاد پیدا بکنیم و بگوئیم .
1-- جنگ با اهل کتاب مطلق است یا مقید ؟
نخستین سؤال مربوط باین آیه این مطلب است که اینجا که میگویند : « قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله ». مقصود چیست ؟ آیا مقصود این است که ابتداء با آنها بجنگید یا در وقتیکه از ناحیه آنها تجاوزی بروز کرد آنوقت بجنگید و باصطلاح اصولین این آیه مطلق است ، آیا آیات دیگری داریم که آن آیات مقید باشند و لازم باشد که مطلق را بر مقید حمل بکنیم یا نه ؟
قاعده مطلق و مقید
این اصطلاح را باید برای شما توضیح بدهم که اگر توضیح ندهیم بمفهومآیات کاملا آشنا نمیشویم . یک فرمان و یک قانون ( و لو قوانین بشری از طرف یک آمر بشری ) ممکن است در یکجا مطلق بیان شود ولی در جای دیگر همین فرمان و همین قانون مقید بیان بشود و ما میدانیم که صادر کننده این فرمان یا جاعل این قانون از هر دو تا یک مقصود دارد . حالا آیا باید آن مطلق را بگیریم و بعد بگوئیم این مقید که ذکر شده بیک علت خاصی بوده است یا اینکه آن مطلق را حمل بر این مقید بکنیم یعنی مقید را بگیریم . مثال خیلی سادهای عرض میکنم ، یک صاحب فرمانی که شما فرمان او را محترم میشمارید اگر یک فرمان را در دو وقت با دو تعبیر ذکر کرد ، در یک تعبیر به شما گفت فلانی را احترام کن ، این مطلق است یعنی هیچ قیدی ذکر نشده . گفته فلانی را احترام کن ، بار دیگر همان صاحب فرمان همان فرمان را باین شکل بشما میگوید ، اگر فلانی چنین کاری کرد مثلا اگر در جلسه ما شرکت کرد احترامش کن این جا یک " اگر " ذکر میکند ، بطور مطلق نمیگوید احترام کن ، میگوید اگر چنین کرد احترام کن . تعبیر اول مطلق است ، بطور مطلق گفته احترام کن اگر ما باشیم معنایش این است که چه در این جلسه شرکت بکند و چه از شرکت در این جلسه امتناع ورزد من باید احترامش کنم اما اگر تعبیر دوم را بگیریم معنایش این است اگر باین جلسه آمد احترام کن و اگر نیامد نه . میگویند قاعده اقتضا میکند که مطلق را حمل بر مقید بکنیم یعنی بگوئیم آنجا هم که مطلق را ذکر کرده مقصود همین مقید بوده است .
مطلق و مقید در آیات جهاد
حالا از جمله مطلق و مقیدها این است که در قرآن یکجا داریم مثل اینجا : « قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر ». این مردمیکه بخدا و بقیامت و بهیچ دین حقی ایمان ندارند و هیچ حرام خدا را حرام نمی شمارند با اینها بجنگید ولی در آیه دیگر داریم که : « قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم »( بقره - آیه 190 ) با آنان که با شما میجنگند بجنگید . آیا مقصود این است که در این جا هم که گفته بجنگید یعنی در وقتیکه آنها در صدد جنگ با شما هستند یا نه ، در اینجا مطلق است چه بخواهند با شما بجنگند چه نخواهند بجنگند و چه تجاوزی بر شما وارد کنند چه وارد نکنند ، بجنگید . اینجا ممکن است دو نظر بدهیم ، یک نظر این است که بگوئیم مقصود مطلق است چون اهل کتاب مسلمان نیستند ما مجازیمکه با آنها بجنگیم ، با هر کسیکه مسلمان نیست ما مجازیم بجنگیم تا آنجا که آنها را خاضع کنیم اگر غیر مسلمان اهل کتاب نیست باید با او بجنگیم تا مسلمان شود یا کشته گردد و اگر اهل کتاب است باید بجنگیم تا مسلمان بشوند یا مسلمان نشوند و در برابر ما تسلیم بشوند و جزیه بپردازند . آنهائیکه میگویند باید مطلق را بگیریم ( یعنی اگر کسی بگوید مطلق را باید گرفت ) اینجور میگوید . ولی اگر کسی بگوید مطلق را باید حمل بر مقید کرد ، میگوید نه ، با کمک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
وزارت جهاد کشاورزی
معاونت ترویج و نظام بهرهبرداری
دفتر برنامهریزی و هماهنگی ترویج
مدیریت زراعی خزانههای برنج
مقدمه
جمعیت جهان هر روزه در حال زیاد شدن است و این جمعیت نیاز به غذا دارد. افزایش سریع و فراوان تولیدات کشاورزی برای تأمین نیازهای هر جامعه، کاری نیست که بتوان با روشهای سنتی کشاورزی آن را انجام داد. زیرا با روشها و عملیات سنتی فقط مقدار محدود و کمی محصول تولید میشود.
امروزه دستیابی به محصول بیشتر از طریق زیاد کردن زمینهای زیرکشت امکانپذیر نیست. در اغلب کشورهای جهان، افزایش تولیدات کشاورزی از طریق افزایش حاصلخیزی و باروری زمینهای زیرکشت انجام میشود.
در این خصوص، برای بالا بردن توان و ظرفیت تولید، باید از پیشرفتها و روشهای جدید و علمی استفاده کرد. مدیریت صحیح زراعی مزارع برنج از جمله روشهای اثربخش در افزایش حاصلخیزی اراضی و به دست آوردن محصول بیشتر است. در این میان، مدیریت خزانه برنج اهمیت خاصی دارد که توجه به آن و به کارگیری توصیهها و نکتههای کارشناسی، باعث موفقیت کشاورزان برنجکار و افزایش تولید خواهد شد.
در این نشریه، توصیهها و نکتههای علمی درباره پوشش خزانه، کوددهی خزانه، روش مبارزه با علف هرز سوروف و حشرات زیانآور توضیح داده شده است.
خزانه برنج
خزانه برنج به قطعه زمین کوچکی اطلاق میشود که در داخل زمین اصلی یا خارج از مزرعه قرار دارد. محل خزانه باید در مکانی انتخاب شود که خاک آن به خوبی شخم خورده و دارای هوموس یا کود دامی کاملاً پوسیده باشد. خزانه باید به صورت شمالی جنوبی احداث شود تا هم بیشترین نور خورشید را دریافت کند و هم از وزش بادهای غربی- شرقی مصون بماند. بهتر است که محل خزانه برای سهولت در عملیات آبیاری و مراقبتهای دیگر، در نزدیکی خانه کشاورز باشد.
آمادهسازی زمین خزانه
به منظور آمادهسازی زمین خزانه، ابتدا آن را به عمق 15 تا 20 سانتیمتر به وسیله بیل یا تیلر شخم میزنند. سپس روی آن مقداری کود دامی کاملاً پوسیده میریزند. سپس آن را با خاک کاملاً مخلوط کرده و خزانه را غرقاب میکنند. بعد از این مرحله، دوباره زمین خزانه را با تیلر شخم میزنند و سطح آن را به خوبی صاف میکنند. بسترهای خزانه را به روشهای مختلف احداث میکنند. در روش ایستگاهی، معمولاً بسترها را به عرض 2/1-1 متر و طول حدود 10 متر در نظر میگیرند. فاصله بین دو بستر نیز حدود 20 سانتیمتر و به صورت جوی در نظر گرفته میشود. سطح مورد نیاز خزانه برای کشت یک هکتار زمین اصلی برابر با 250 متر مربع است. برای اینکه بتوان نشاهای سالم و قوی تولید کرد، لازم است که از خزانه مراقبتهای زراعی لازم به عمل بیاید. این مراقبتها شامل استفاده از پوشش نایلونی، کودپاشی، مبارزه با علفهای هرز و کنترل حشرات زیانآور خزانه است.
استفاده از پوشش نایلونی برای خزانه
اکثر ارقام برنج نسبت به سرما حساس هستند، به نحوی که سرما موجب از بین رفتن نشاها در خزانه و حتی در زمین اصلی میشود. برای جلوگیری از خسارتهای سرما در اوایل بهار و کمک به زود رس کردن نشاها، بعد از بذرپاشی، روی بستر خزانه را با نایلون میپوشانند. روش کار به این ترتیب است. که روی بستر خزانه، کمانهای چوبی، فلزی یا فایبرگلاس به فاصلههای تقریباً 50 سانتیمتر از هم قرار داده و روی کمانها را با نایلون میپوشانند. مقدار نایلون مورد نیاز برای 100 مترمربع خزانه، 55 متر نایلون با عرض 4 متر (به صورت دولا) است. این نایلون را به ازای هر دو بستر کنار هم، حدود 11 متر برش داده و روی کمانها میکشند.
هوادهی خزانه
پس از قرار دادن پوشش نایلونی، باید دقت شود که در زمانهای مناسب عمل هوادهی خزانه به خوبی انجام شود. در غیر این صورت، اثرات نامطلوب و بدی بر روی نشاها به وجود خواهد آمد.
تهویه یا هوادهی را به صورت زیر انجام میدهند:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان بجنورد
مرکز ترویج و خدمات جهاد کشاورزی گرمخان ترو مرکز ترویج وآموزش کشاورزی گرمخان
( ماشین های برداشت سیب زمینی)
پژوهش:
موسی ارکی(سرباز سازندگی گرمخان)
تابستان 1385
مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان بجنورد
مرکز ترویج وخدمات جهاد کشاورزی گرمخان
ماشین های برداشت سیب زمینی
پژوهش:
موسی ارکی(سرباز سازندگی گرمخان)
تابستان 1385
بسم الله الرحمن الرحیم
برداشت سیب زمینی یکی ازمهمترین مراحل فراوری این محصول به شما می رود.به کارگیری ماشین های برداشت درزمین های وسیع ،باعث کاهش هزینه های برداشت ،کیفیت محصول،کاهش ضایعات ،افزایش محصول ورسیدن به موقع محصول به بازار های مصرف میشود.
به طور کلی ماشین های برداشت سیب زمینی را می توان به سه دسته زیر تقسیم بندی نمود:
- سیب زمینی کن دوار
- سیب زمینی کن با زنجیره نقاله
- ماشین های برداشت کامل سیب زمینی
اگر کارگر به اندازه کافی وجود داشته باشدو سطح زیر کشت نیز کم باشد ،سیب زمینی کن دواریا سیب زمینی کن با زنجیره نقاله را می توان برای خارج کردن محصول از داخل زمین به کار برد.در صورتی که سطح زیر کشت ،زیاد باشد و نیروی انسانی هم به اندازه کافی وجود نداشته باشد از ماشین های برداشت کامل سیب زمینی می توا ن استفاده نمود.