لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .docx :
تحقیقات دانشجویان
تحقیقات ارائه شده به استاد محمد علی محسن زاده
جهاددر اسلام
بسم الله الرحمن الرحیم « قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم اللهو رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیه عن یدوهم صاغرون ». ( سوره توبه آیه 29 )
جنگ با اهل کتاب
این آیه که تلاوت شد در مورد اهل کتاب است . اهل کتاب یعنی غیر مسلمانانیکه بیکی از کتب آسمانی انتساب دارند مانند یهودیها و نصاری ( مسیحیها ) و شاید مجوسیها . این آیه ، آیه جنگ با اهل کتاب است و در عین حال نمیگویند که با اهل کتاب بجنگید ، میگویند با آنانکه بخدا ایمان ندارند ، باخرت هم ایمان ندارند ، بحرام و حلال خدا وقعی نمیگذارند ( یعنی حرام خدا را حلال میکنند ) و به دین حق متدین نیستند ، با آنانکه اینچنین و آنچنانند از اهل کتاببجنگید ، تا سر حد جزیه دادن ، یعنی اگر حاضر شدند جزیه بدهند و خاضع شدند در مقابل شما ، دیگر بعد از این نجنگیدراجع بمفاد این آیه سؤالاتی است که جوابش را باید با کمک آیات دیگر قرآن در مورد جهاد پیدا بکنیم و بگوئیم .
1-- جنگ با اهل کتاب مطلق است یا مقید ؟
نخستین سؤال مربوط باین آیه این مطلب است که اینجا که میگویند : « قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله ». مقصود چیست ؟ آیا مقصود این است که ابتداء با آنها بجنگید یا در وقتیکه از ناحیه آنها تجاوزی بروز کرد آنوقت بجنگید و باصطلاح اصولین این آیه مطلق است ، آیا آیات دیگری داریم که آن آیات مقید باشند و لازم باشد که مطلق را بر مقید حمل بکنیم یا نه ؟
قاعده مطلق و مقید
این اصطلاح را باید برای شما توضیح بدهم که اگر توضیح ندهیم بمفهومآیات کاملا آشنا نمیشویم . یک فرمان و یک قانون ( و لو قوانین بشری از طرف یک آمر بشری ) ممکن است در یکجا مطلق بیان شود ولی در جای دیگر همین فرمان و همین قانون مقید بیان بشود و ما میدانیم که صادر کننده این فرمان یا جاعل این قانون از هر دو تا یک مقصود دارد . حالا آیا باید آن مطلق را بگیریم و بعد بگوئیم این مقید که ذکر شده بیک علت خاصی بوده است یا اینکه آن مطلق را حمل بر این مقید بکنیم یعنی مقید را بگیریم . مثال خیلی سادهای عرض میکنم ، یک صاحب فرمانی که شما فرمان او را محترم میشمارید اگر یک فرمان را در دو وقت با دو تعبیر ذکر کرد ، در یک تعبیر به شما گفت فلانی را احترام کن ، این مطلق است یعنی هیچ قیدی ذکر نشده . گفته فلانی را احترام کن ، بار دیگر همان صاحب فرمان همان فرمان را باین شکل بشما میگوید ، اگر فلانی چنین کاری کرد مثلا اگر در جلسه ما شرکت کرد احترامش کن این جا یک " اگر " ذکر میکند ، بطور مطلق نمیگوید احترام کن ، میگوید اگر چنین کرد احترام کن . تعبیر اول مطلق است ، بطور مطلق گفته احترام کن اگر ما باشیم معنایش این است که چه در این جلسه شرکت بکند و چه از شرکت در این جلسه امتناع ورزد من باید احترامش کنم اما اگر تعبیر دوم را بگیریم معنایش این است اگر باین جلسه آمد احترام کن و اگر نیامد نه . میگویند قاعده اقتضا میکند که مطلق را حمل بر مقید بکنیم یعنی بگوئیم آنجا هم که مطلق را ذکر کرده مقصود همین مقید بوده است .
مطلق و مقید در آیات جهاد
حالا از جمله مطلق و مقیدها این است که در قرآن یکجا داریم مثل اینجا : « قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر ». این مردمیکه بخدا و بقیامت و بهیچ دین حقی ایمان ندارند و هیچ حرام خدا را حرام نمی شمارند با اینها بجنگید ولی در آیه دیگر داریم که : « قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم »( بقره - آیه 190 ) با آنان که با شما میجنگند بجنگید . آیا مقصود این است که در این جا هم که گفته بجنگید یعنی در وقتیکه آنها در صدد جنگ با شما هستند یا نه ، در اینجا مطلق است چه بخواهند با شما بجنگند چه نخواهند بجنگند و چه تجاوزی بر شما وارد کنند چه وارد نکنند ، بجنگید . اینجا ممکن است دو نظر بدهیم ، یک نظر این است که بگوئیم مقصود مطلق است چون اهل کتاب مسلمان نیستند ما مجازیمکه با آنها بجنگیم ، با هر کسیکه مسلمان نیست ما مجازیم بجنگیم تا آنجا که آنها را خاضع کنیم اگر غیر مسلمان اهل کتاب نیست باید با او بجنگیم تا مسلمان شود یا کشته گردد و اگر اهل کتاب است باید بجنگیم تا مسلمان بشوند یا مسلمان نشوند و در برابر ما تسلیم بشوند و جزیه بپردازند . آنهائیکه میگویند باید مطلق را بگیریم ( یعنی اگر کسی بگوید مطلق را باید گرفت ) اینجور میگوید . ولی اگر کسی بگوید مطلق را باید حمل بر مقید کرد ، میگوید نه ، با کمک