لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
اهمیت خانواده و جایگاه حساس آن در جامعه
اهمیت خانواده و جایگاه حساس آن در جامعه، امروز از مباحث اساسی است. علیرغم رویکرد جریان مدرنیته و نیز فمینیسم مبنی برحقیر و کوچک انگاشتن جایگاه خانواده، امروز جهان غرب به اشتباه تاریخی خود در کوچک انگاشتن منزلت خانواده و تضعیف بنیان های آن پی برده و در پی جبران آن است.اما چنین رویکردی همانند بسیاری از پدیده های دیگر که ره آورد غرب است ، بر وضعیت خانواده در جامعه ما نیز تأثیر نامطلوب نهاده است. این حرف به معنای آن نیست که تزلزل بنیان خانواده در جامعه کنونی ما تنها تحت تأثیر این عامل (ره آورد غربی) صورت گرفته است و نیز به معنای آن نیست که جایگاه و منزلت خانواده در جامعه امروز ما همسان جوامع غربی است. تردیدی نیست که اصولاً جامعه اسلامی، شرقی ، ایرانی ما نمی تواند در مورد خانواده همانند مغرب زمین شود. تزلزلی که از آن یاد می کنیم، تزلزلی است در قیاس با موقعیتی که از خانواده در منظر دین ما مطرح است و نیز موقعیتی که خانواده در همین جامعه در گذشته ای نه چندان دور داشته است. خانواده ایرانی هنوز در قیاس با خانواده در جوامع غربی بسیار جایگاه بالاتر و موقعیت پایدار تری دارد. اما در جامعه ای که با جهت گیری آرمانی و ارزشی انقلاب بزرگ شده و نظامی سیاسی را بر آن اساس بنیان نهاده، نمی توان به این حد از مطلوبیت و صحت در هیچ پدیده ای از جمله خانواده بسنده کرد. آنچه از منظر اسلام برای خانواده و جایگاه آن تعریف شده است، در تئوری بسیار جامع و گسترده است و در عمل بسیار زیبا و جذاب ، خانواده اسلامی درعرصه عمل و واقعیت عینی نیز وجود دارد، با همه شاخص ها و ویژگی هایی که خانواده در اوج تعالی و زیبایی و کمال می تواند داشته باشد. خانواده در کلام اسلام «اهل بیت» (اهل خانه) نامیده می شود. یعنی در نگاه اسلام خانواده ایده آل در یک «خانه» شکل می گیرد و این «خانه» است که با ویژگی های خاص خود می تواند ظرف شکل گیری و رشد چنین خانواده ای باشد. خانه و خانواده در اسلام از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ این سوالی است که امروز در جامعه اسلامی ما باید پاسخی صحیح و جامع به آن داده شود. خانه و خانواده اسلامی می تواند در عین داشتن تشابهاتی با خانه و خانواده سنتی، تفاوت های مهمی هم با آن داشته باشد. با خانه و خانواده غربی هم متفاوت است. برای یافتن ویژگی های این خانه و خانواده بیشترین اتکا و استناد به همان خانه و خانواده ای است که خود اسلام به عنوان «اهل بیت» از آن یاد کرده است و آن را الگوی مطلوب و ایده آل دانسته است.
اصول حاکم بر زندگی انسانی که نه تنها الگوی ما، بلکه الگوی بزرگترین اولیای الهی،امامان معصوم و امام زمان ما است، اصولی قابل توجه و با اهمیت اند.، چرا که اصولی از یک زندگی ایده آل و الگو هستند که می تواند تعالی بخش دیگر زندگیها باشد. اما از آنجا که یک خانواده ایده ال حاصل تلاش و روابط کلیه اعضای آن خانواده است،در اینجا، به بررسی اصول حاکم بر زندگی علی (ع) ، فاطمه (س) و حسینین (ع) و زینبین پرداخته ایم.
1- ساده زیستی و زهد خانوادگی
نحوه ازدواج، مهریه، شروع زندگی خانوادگی در یک خانه اجاره ای و ساده پوشی زهرا (س) و علی (ع) و فرزندانشان نمونه هایی از اهمیت این اصل در زندگی خانوادگی شان است،آنچنان که صحابی جلیل القدری چون سلمان را به تعجب واداشت که :
- عجبا! دختران پادشاه ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی می نشینند و پارچه های زربفت به تن می کنند و این دختر رسول خدا است که نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد و نه لباسهای زیبا.
2- مشارکت در امور زندگی و اهمیت دادن به کار و همکاری در بین اعضای خانواده
برای مثال علی (ع) بچه داری می کرد، فاطمه (س) نان می پخت و یا گندم آسیاب می کرد، ،علی (ع) به جهاد می رفت و زخم برمیداشت و فاطمه (س) زخمهای او را درمان می کرد و شمشیر او را می شست به همین دلیل هم بود که علی (ع) در هر بعد از ابعاد زندگی اش بالاترین تلاشها و موفقیتها را داشت و فاطمه زهرا (س) هم در مقام عبادت،دفاع از ولایت و کار در خانه و خانه داری و مهمتر از همه تربیت فرزند بالاترین موفقیتها را کسب نمود.
3- ارزشی بودن ازدواج و حاکمیت ارزشها بر خانواده
نمونه هایی همچون بخشیدن پیراهن عروسی توسط حضرت زهرا در شب ازدواج آن حضرت با علی (ع)، فراموش نشدن یاد خدا، گفتن تکبیر و به نماز ایستادن عروس و داماد در شب اول عروسی و ثمره اینها ایثار و انفاق خانوادگیشان که در بالاترین حد آن سوره انسان مورد اشاره قرآن قرار گرفته است، بیانگر حاکمیت این اصل در خانه علی (ع) است.
4- حاکمتی روح مشورت بر زندگی
مشورت خواهی و مشاوره با پیامبر اکرم (ص) به عنوان فکر برتر و بهره مندی از راهنماییها و ارشادهای ایشان بارها و بارها توسط علی (ع) و زهرا (س) صورت گرفت.
5- حاکم بودن روح برنامه ریزی و نظم در خانه
تقسیم کارهای خانه،انجام امور در زمان مناسب، اختصاص مکانی خاص برای عبادت و نماز در خانه و داشتن برنامه جهت تربیت فرزندان از جمله این موارد است.
6- سیاسی بودن، جهانی بودن و فدایی بودن در راه اسلام
گذشته از امیرالمؤمنین که اسوه جهادی و فدایی بودن و سیاستمداری است،خطبه ها و فالیتهای سیاسی حضرت زهرا (س) نشان دهنده این است که ایشان هم به عنوان یک زن، سرآمد مبارزات سیاسی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
انواع هنجارهاى جامعه
رسوم اجتماعی
میثاق اجتماعی
آداب اجتماعی
سنتهای اجتماعی
مقررات اجتماعی
رسوم اخلاقی
تشریفات اجتماعی
شیوههای قومی
قوانین اجتماعی
رسوم اجتماعى
رسوم اجتماعى عبارت از مجموعه کنشهاى یکسانى است که براثر تکرار فراوان در طول زمان تثبیت شده و برطبق الگوئى که معمولاً از طرف گروه بهخصوصى پذیرفته شده انجام مىگیرد. در اصل مفید فایده است. مانند: رسم مهماننوازی، یا خواستگارى زن بهوسیله مرد و... .
رسوم اخلاقى
هرگاه آداب و رسوم نه تنها بهطور کلى و رسمى در گروهى اجراء شود بلکه در عین حال مبنى بر ارزشها و احساساتى باشد، بهطورى که عدم تمکین بدان موجب اجراء مجازات شدیدى از جانب گروه گردد، آنگاه این رسوم به نام ”رسوم اخلاقی“ خوانده مىشود.
میثاق اجتماعى
رسمى است که براثر وضعیت خاصى بهوسیله عدهاى از افراد جامعه برقرار مىشود. به این معنى که این عده، با هم عهد و پیمان مىبندند که در امرى متحداً اقدام کنند. مثلاً عدهاى از دانشجویان تصمیم مىگیرند به علت گرانى هزینهٔ دانشگاه از رفتن به کلاس خوددارى کنند یا عدهاى از مردم به علت گرانى برق از مصرف آن خوددارى نمایند.
تشریفات اجتماعى
برخى از رسوم اجتماعى است که در موارد رسمى معین و خاصى انجام مىگیرد. مانند: تشریفات پذیرائى رسمى از میهمان در جشنهاى بزرگ.
آداب اجتماعى
برخى از رسوم اجتماعى است که بهمنظور رعایت ”قواعد نزاکت“ انجام مىگیرد. مانند: آداب غذاخوردن، آداب سخن گفتن و آداب لباس پوشیدن.
شیوههاى قومى
برخى از رسوم اجتماعى کهن است که در میان یک گروه فرهنگى متجانس که داراى فرهنگ قومى (فولکلور) خاصى هستند مراعات مىشوند. مانند: لباس قاسمآبادى یا سحرخیزى در بین مردم روستائى ایران، یا رسم ”تپلاچ“ در میان قبائل ”کواکى یوتل“ ساکن در شمال غربى اقیانوس آرام.
سنتهاى اجتماعى
رسمى است دقیق و عمومى که از دیرگاه برجا مانده است مانند: عید نوروز، شب یلدا، سنتهاى دینى و... سنتها معیارهائى است که از دیرزمانى بهوسیلهٔ سالمندان در زندگى جاىگیر شده و متوجه هدفهاى تعیین شده عمومی، ولى گریزناپذیر مىباشد.
کسانى که رفتارشان از خارج، تحت نظارت معیارهاى فرهنگى قدیم، علقههاى خویشاوندی، مذهب، آداب و رسوم و مانند آن قرار مىگیرد ”سنت“ خوانده مىشود.
قوانین اجتماعى
رسمى است که با خواست و آگاهى در مجالس قانونگذارى وضع مىشوند و براى نقض آنها نیز مجازاتهائى پیشبینى شده است.
مقررات اجتماعى
رسمهائى است که بهوسیله سازمانهاى مختلف اجتماعى بهوجود مىآید و ضمانت اجرائى و کیفرى آن به اندازه قوانینى که از مجالس مىگذرد نیست و هر سازمانى بنابر مقتضیات و شرایط خاص خود به تدوین مقررات اجتماعى مىپردازد. مانند مقررات راهنمائى و رانندگى که در صورت تخطى از آن در نهایت به پرداخت جریمه یا حداکثر زندان کوتاهمدت منجر شود در صورتى که نقض قوانین ممکن است حتى تا اعدام کشیده شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
اعتیاد و تاثیر داروها بر روی زنان باردار
زمانی که یک زن باردار می شود برای او خیلی مهم است که زندگی سالمی داشته باشد، به مقدار کافی غذای مغذی بخورد، مقدار کافی استراحت کند و مرتباً ورزش کند. همچنین ضروری است که از هر چیزی که برای او یا بچه اش مضر است اجتناب کند. مخصوصاً اینکه الکل، سیگار و مواد مخدر را ترک کند. برای یک زن باردار، سوءمصرف مواد از دو لحاظ خطرناک است اول اینکه ممکن است داروها مانع از توانایی او برای حاملگی شود. دوم اینکه بعضی داروها می توانند مستقیماً رشد قبل از تولد را مختل کنند. جهان واقعاً از این مشکل در خطر است که نسل های جدید کم رشد کنند.
در واقع همه داروهای غیرمجاز مثل هروئین و کوکائین برای زن باردار خطراتی در بردارد همچنین مواد قانونی مثل الکل و تنباکو و حتی داروهای پزشکی نیز می توانند مضر باشند. زن باردار برای سلامتی خود و نوزادش باید تا حد امکان از همه آنها اجتناب کند. بعضی داروها در هر زمان از دوران بارداری که مصرف شوند مضر هستند اما بعضی در مراحل خاصی آسیب زننده اند. بیشتر اندام ها و سیستم های بدن نوزاد، تا 10 هفته اول حاملگی یا کمی بعد از آن شکل گرفته است. در طول این مرحله، بعضی داروها مخصوصاً الکل می تواند باعث شکل گیری ناقص بعضی قسمت ها مثل رشد فوتوس قلب، دست یا پا و ویژگی های چهره شود.
مرحله رشد قبل از تولد: بعد از تقریباً هفته دهم، فوتوس باید به سرعت در وزن و اندازه رشد کند. در این مرحله داروهای خاصی ممکن است به اندام هایی که هنوز در حال رشدند مثل چشم ها و همچنین سیستم اعصاب آسیب بزند. ادامه مصرف دارو، خطر سقط جنین و حاملگی زودرس را افزایش می دهد. ولی بیشترین خطر داروها در این مرحله، امکان مداخله آنها در رشد طبیعی است. تاخیر در رشد نوزاد باعث می شود که خیلی زود یا خیلی کوچک یا هر دوی اینها متولد شد. نوزادان با وزن پایین نیاز به مراقبت ویژه دارند و زمینه بیشتری برای بیماری های شدید یا حتی مرگ دارند.
مرحله تولد: چندین دارو می توانند به طور خاص در پایان حاملگی مضر باشند. این داروها احتمالاً حاملگی را مشکل تر و خطرناک می کنند یا مشکلات سلامتی برای نوزاد تازه متولد شده به وجود می آورند. تعداد زیادی دارو به طور بالقوه در طول حاملگی موثرند که فواید آنها از خطراتش مهم ترند. یک زن باید قبل از مصرف هر دارویی با دکتر یا مامای خود مشورت کند. در زیر تعدادی از داروهای پزشکی نام برده شده که باید با احتیاط زیاد مصرف شود یا از استفاده همزمان اجتناب شود:
▪ایزوترتینوین و تگیسون برای درمان آکنه مزمن استفاده می شود که ممکن است باعث شکل گیری ناقص طولانی مدت در طول مرحله رشد اندام شود.
▪ضدتشنج ها مثل فنیتوین و کاربامازپین برای جلوگیری از حمله مغزی صرعی استفاده می شود. این داروها با آسیب های قلب و صورت و بیماری روحی مرتبطند.
▪داروهای ضدمیگرن مثل ارگوتامین و متوسرجیه که مانع از حملات میگرنی می شوند ولی خطر حاملگی زودرس را افزایش می دهند.
▪آسپرین، ایبوپروفین و دیگر داروهای ضدالتهابی مانع لخته شدن خون می شوند و خطر خونریزی غیرقابل کنترل را برای مادر و نوزاد افزایش می دهند. در پایان حاملگی این داروها مانع از تولید هورمون هایی می شوند که زایمان را تحریک می کنند به طوری که زایمان تا حد خطرناکی ممکن است به تاخیر بیفتد.
▪داروهای ضدانعقادی برای کاهش لخته شدن خون در درمان بیماری قلبی و حمله مغزی استفاده می شود. مصرف دارو در اوایل حاملگی با شکل گیری ناقص صورت و تاخیر رشد ذهنی نوزاد ارتباط دارد. ادامه مصرف آن خطر خونریزی غیرقابل کنترل را افزایش می دهد.
خطرات مصرف دخانیاتدر دوران بارداری عبارتنداز:
- افزایش احتمال وجود مشکل درزمان زایمان
- افزایش احتمال سقط جنین و یا بهدنیا آوردن نوزاد کم وزن
- دخانیات و توتون دارای انواعسمومی میباشند که بیماریهای قلبی ودستگاه گردش خون را به وجودمیآورند و دو علت اصلی مرگو میر در میان افراد سیگاری میباشد;سموم فوق از راه جفت به خون جنینمیرسند.
- سموم سیگار وارد خون مادر میشودو جنین به جای دریافت اکسیژن موردنیاز از این گونه سموم استفاده مینمایدو در نتیجه رشد جنین را با مشکلروبرو خواهد ساخت.
- این گونه نوزادان ضعیفتر و کموزنتر خواهند بود. بطور معمولنوزادانی که از مادران سیگاری به دنیامیآیند تقریبا 200 گرم از سایرنوزادان سبکتر هستند.
- ریتین حساس و ظریف نوزادان وکودک در صورت استنشاق هوایآلوده به دود سیگار بیشتر آسیبمیبیند.
- سموم ناشی از توتون بر شیرمادر نیزتأثیر خواهد گذشت.
- کشیدن سیگار باعث پنومونی (ذاتالریه)، عفونت مزمن و حاد ریه،سرطان ریه، عفونت دهان، زخم معده وبیماریهای قلبی عروقی خواهد شد.
- افراد سیگاری در برابر بیماریهادارای مقاومت کمتری بوده و بیشتر ازافراد غیرسیگاری دچار سرماخودرگیو یا آنفلوآنزا و سایر عفونتهایدستگاه تنفسی میشوند.
تاثیرات اعتیاد بر جامعه و خانواده
بیماری خانوادگی
بـهایی کــه خــانواده یک معتاد باید بپردازند، بسـیار ویرانگر است. اگر یکی از اعــضاء خـــانــواده در ایـــن زمینه مشکل داشته باشد، همه اعضای خانواده تحت تاثیر قرار میگیرند.
این مسئله یک مشکل خانوادگی محسوب می شود چون بـر استــحکام، ثـــبــات، وحدت و سلامت فکری و جسـمی خانواده تاثیر میگذارد. بچه ها به خصوص بیشتر تحت تاثیر این مشکل قرار می گیرند.
مطمئناً کسی یک شبه از یک فرد عادی به یک معتاد تبدیل نمی شود. این روند مراحل مختلفی دارد. به همراه این پیشرفت اندوهناک، فاکتورهای دیگری نیز وجود دارد که باعث آزار اعضای خانواده می شود. این مراحل و فاکتورها عبارتند از:
انکار
اعتیاد "بیماری انکار" نامیده می شود، هم برای خود فرد و هم برای خانواده اش. مسائل غیرعادی تبدیل به مسائل عادی می شوند. مشکل معمولاً آنقدر بزرگ است که خانواده یاد می گیرند وانمود کنند که اتفاقی نیفتاده است و طوری رفتار می کنند که انگار هیچ مشکلی متوجه هیچیک از اعضاء خانواده نیست. اعضای خانواده معمولاً در برخورد با اعتیاد یکی از اعضاء وانمود می کنند که، "مشکل آنقدرها هم بزرگ نیست."
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
حقوق زن و مرد در جامعه
اما آنان نخواسته و یا نتوانسته اند همهء رقیبان را بالکل از میدان به در کنند چرا با از میان رفتن یک رقیب ، دیگری ای جایگزین می شود و قد علم می کند. پس چاره در قانون گزاری طبیعت است با میل و ارادهء خویش. قوانینی که نوع برتر را تعریف کند و سایرین را مستثنی سازد. این قوانین گاه می تواند بی رحمانه تر از قوانین جنگل معصوم به غلط ظالم خوانده شده باشد؛ هر که سفید تر، برتر؛ هر که قوی تر؛ بهتر؛ ...
در این میان قانونی وجود دارد که شاید از همه کودکانه تر باشد: فرد هم رنگ ، هم نژاد ، هم دین ، هم وطن و هم خون ، ولی پست تر! و آن عضو مفلوک جامعه کسی نیست جز همشهری دست دوم، زن. اینجا دیگر برتری نه نسبی که مطلق است – برتری از آن نوع که انسان بر تمام دیگر موجودات دارد. مرد اشرف مخلوقات است ، نه زن. مرد است که روح خداوند در او دمیده شده است و او تصویر خداوند در بهشت است. زن عضوی ناقص است که به واسطهء مرد خلق شده است و کاری جز این نکرده که مرد معصوم و متعالی را تشویق به خیانت به پدر روحانی اش نموده و باعث اخراج او از خانهء امن و ابدیش گردیده است. زن حیوانی است مکار ، عامل بیچارگی دنیا.
این فرضیه در جوامع ابتدایی هم به نوعی دیگرموثق و معتبر بود. انسان اولیه می بایست قوی باشد تا بتواند مبارزه کند و در مبارزه با طبیعت پیروز شود. انسان ضعیف دوام نمی آورد مگر به حمایت قوی ترها. اما انسان های ضعیف اغلب زنان بودند و ادامهء زندگی شان منوط به حمایت مردان. پس برتری مرد مجدد ثابت می شد.
با انتقال جامعه به مرحلهء کشاورزی، هنوز قدرت بدنی حرف اول را می زد. در جنگ و دفاع از املاک هم زنان جز آن که به اسیری برده شوند و ایجاد دردسر نمایند، کمکی نمی کردند پس آنان مایهء ننگ بودند. در این دوران نیز همچنان الگوی انسان طبیعت بود و این امر برتری را بدون چون و چرابه مردان داده بود. بودند جوامعی که خشم طبیعت چندان گریبانگیرشان نبود و پیش رو زمین های بارور کشاورزی داشتند، مانند جامعهء مصرباستان که رود نیل ، کشتزارهای حاصل خیز را برایشان به ارمغان می آورد. در این جوامع – باز به پیروی از طبیعت – ارزش و برتری به گروهی داده می شد که بیشتر شبیه محیط بودند. این جا زنانی که مصداق باروری بودند؛ یعنی مادران، برتری داشتند. باز هم آن چه مطرح بود باروری زن بود و نه خود او. هنوز هم در جوامع ابتدایی افریقا با شرایطی مشابه می توان نمونه های مادر سالاری را یافت.
اگر رشد جامعهء انسانی را به مراحل رشد بدن انسان تشبیه کنیم، گذار از مرحلهء کشاورزی و ورود جوامع به دوران صنعتی ، پایان طفولیت و ورود به دوران نوجوانی و سرکشی بود. در این دوران ملاک دیگر زور بازو و قدرت نبود چرا که نه تنها زنان، که کودکان شش- هفت ساله نیز می توانستند پای دستگاه ها در کارخانه ها بایستند و کار کنند. حال می بایست دربارهء تمامی ملاک های برتری تجدید نظر به عمل آید و همان زمان بود که تاریخ شاهد جنبش های انسان دوستانه از جمله لغو برده داری، حق آزادی و رای برای زنان و .... گردید.
از آن پس اگر چه عده ای سعی کردند این تحولات را انکار کنند و حقوق را نادیده بگیرند، دیگر توان آن را نداشتند چرا که جامعهء انسانی به شکلی اجتناب ناپذیر مسیر خود را می پیمود.
اما در عصر صنعتی نیز گاه جنبش های مخالف مردسالاری، که به مرور منجر به ایجاد حرکت های فمینیستی – به طور خاص موج اول - گردید ، مشکل را حل نکرد. راه حل های ارایه شده در ابتدا صرفا ترک یک سوی میدان نبرد و الحاق به دیگر سو بود و چون نتیجه نبخشید، کار به انکار کل موضوع مخالفت انجامید. فمینیست های موج سوم بالکل منکر وجود چیزی به نام جنسیت و تفاوت زن و مرد شدند. [1]
زمانی که صحبت از تساوی حقوق زن و مرد می شود،خود این عبارت به معنی یکی ندانستن این دو است. یعنی ما دو پدیده به نام های زن و مرد داریم و قصد آن می کنیم که به آن ها حقوق برابر بدهیم. مشکل اساسی افرادی که امروزه به این مهم می پردازند این است که می خواهند زن و مرد را کاملا یکی بشمارند و از این طریق به اثبات تساوی حقوق بپردازند. مقایسه هایی فیزیکی که گاه انجام می پذیرد حاکی از این غفلت است ؛ مثلا مقایساتی بر روی وزن مغز زنان و مردان. اینان قصد اثبات تساوی زن و مرد- و نه تساوی حقوق زن و مرد - را دارند.
با وجود همهء تلاش ها برای انکار، زن و مرد از نظر جسمانی با یکدیگر متفاوت اند. [2] اما تلاش برای برقراری تساوی حقوق زن و مرد است؛ یعنی آن چه که با توجه به لیاقت و شایستگی یک انسان باید به او داد. در اعطای حق، دیگر مسالهء زن یا مرد بودن مطرح نیست چون دیگر به جسم فرد ربطی ندارد. مساله یک انسان است؛ انسانی دارای روح که می تواند زن یا مرد، سفید یا سیاه ، پیر یا جوان ، قوی یا ضعیف باشد. هیچ یک از تفاوت های ظاهری نمی تواند عامل محرومیت فرد انسانی از حقوق او باشد.
اما حق یک انسان چیست که زن و مرد باید به شکل مساوی از آن بهره برند؟ مسلما این امر تنها به این معنی نیست که زن ترک خانه کند و در اجتماع حاضر باشد. حقوق برابر در اموری بسیار متعالی تر است: حق تفکر، حق آموزش، حق انسان بودن ، حق رشد و تعالی عقلانی و روحانی. زن و مرد باید به طور مساوی امکان ترقی و تکامل داشته باشند و بتوانند قابلیات و استعدادات خود را بروز دهند. نکتهء مهم این جاست که زن و مرد هر دو به تنهایی انسان هایی کامل و مستقل هستند که هر یک به منزلهء یک واحد انسانی می توانند زندگی و ترقی کنند. زمانی می توان انتظار حقوقی برابر را برای آنان داشت که چنان باوری ملکهء جامعه گردد.
اما مگر حالا که چنین نیست ، چه مشکلاتی وجود دارد؟ اگر این ارزش محقق شود چه خواهد شد؟
نادیده گرفتن زنان در هر جامعه به ضرر کل آن جامعه است. تعلیم و تربیت کل جامعه ، به علت عدم آگاهی و توانایی مربیان اول فرزندان – مادران – به تاخیر خواهد افتاد و این حرکت ورشد جامعه را کند می کند. در اصل باور به برتری هر جنس تناقضی در خود نهفته دارد؛ چگونه ممکن است انسان هایی پست و ذلیل – مادران یا زنان – بتوانند از دامان خود متعالیانی – مردان – بار آورند یا مادرانی والا و عالی افرادی پست؟
ازسوی دیگر تحقیقات نشان داده است که در جوامع مردسالار گرایش به نظام دیکتاتوری بیشتر است. مصداق آن را نیز آلمان در دوران نازیسم می دانند که تاکید بر خانه نشینی زنان داشت. بالعکس، حکومات دموکراسی اغلب با حضور زنان در جامعه همراه بوده است. در ضمن هر کجا که موازنهء بین دو جنس برقرار باشد، سطح زندگی ارتقا می یابد.[3] و شاید همین اصل مؤید آن باشد که حضور زنان در جامعه و تصمیم گیری ها منجر به برقراری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه جامعهشناسى روستائى
جامعهشناسى روستائى در آمریکا نزدیک یک قرن است که بهعنوان رشته جداگانهاى از جامعهشناسى شناخته شده است. نخستین انجمن جامعهشناس روستائى در سال ۱۹۳۷ تشکیل شد و بهدنبال آن مجله جامعهشناسى روستائى انتشار یافت که در آن نتایج بررسىهاى انجام شده در زمینه مسائل روستائى منتشر مىشد. مىتوان گفت که پیدایش جامعهشناسى روستائى در آمریکا ناشى از مشکلات بود که در زندگى مردمان روستائى وجود داشت، به همین جهت بیشتر جنبه کاربردى پیدا کرد.
در اروپا جامعهشناسى روستائى پس از جنگ جهانى دوم روى کار آمد. اما این امر به معنى آن نیست که جامعهشناسى روستائى از آمریکا به اروپا صادر شده باشد. در اروپا از گذشتههاى دور بررسىهاى روستائى در کنار دانشهائى چون: جغرافیا، تاریخ، مردمشناسى، اقتصاد کشاورزى در بسیارى از سرزمینها جریان داشته است.
بررسىهاى روستائى، در اروپا بر پایه یک سنت پژوهشى پرسابقهاى استوار مىباشد و میان سالهاى ۱۸۹۰ و ۱۹۲۵ تحقیقات روستائى چندى انجام گرفته است. اما پژوهشهاى گستردهتر جامعهشناسى چه در زمینههاى روستائى و چه شهرى به زمانهاى اخیر مربوط مىشود.
در اروپا نیز مانند آمریکا جامعهشناسى روستائى هنگامى بهوجود مىآید و توسعه مىیابد که بدان نیاز پیدا مىشود. بازسازىهاى بعد از جنگ، صنعتى شدن جامعه، رشد جمعیت، مهاجرت روستائیان به شهر، نیاز به تأمین اجتماعى، دگرگونىهاى سیاسى و اقتصادى سبب شدند که دولتها به فکر آن بیفتند که تغییرات اجتماعى ـ فرهنگى را تحت نظم و کنترل درآوردند، در نتیجه علوم اجتماعى و به همراه آن جامعهشناسى روى کار آمد و گسترش یافت (۱).
هر چند در آمریکا ابتدا به زمینههاى کاربردى جامعهشناسى اهمیت داده مىشد، ولى بعدها جامعهشناسان به بررسى جنبههاى نظرى جامعهشناسى روستائى نیز روى مىآورند و در زمانى کوتاه جامعهشناسى روستائى رواج پیدا مىکند و در برنامههاى درسى بسیارى از دانشکدهها جاى مىگیرد.
امروز جامعهشناسى روستائى مانند دیگر رشتههاى علمى در پهنه وسیعترى از جهان شناخته شده است و در بسیارى از دانشگاههاى دنیا اعم از کشورهاى صنعتى یا در حال توسعه تدریس مىشود و تحقیقات وسیع و دامنهدارى در زمینه مسائل روستائى انجام مىگیرد.
در ایران بررسىهاى روستائى از حدود ۴۰ سال پیش در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعى دانشگاه تهران آغاز شده است.
با اجراء قوانین ارضى، مهاجرت روستائیان به شهر و برقرارى روابط گسترده بین شهر و ده و بهدنبال آن تغییرات اجتماعى در روستاها و پیدا شدن مسایل و مشکلات متعددى در حیات اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى جامعههاى روستائى، تحقیقات روستائى متداول شده است.
جامعهشناسى روستائى از لحاظ توسعه نظرى همواره با دشوارىهاى زیادى مواجه بوده است.
گذشته از محدویت دامنه تحقیقات و کمبود مفاهیم علمى در زمینه جامعهشناسى روستائى، اغلب سازمانها و مؤسسات دولتى بر تحقیقات روستائى نظارت داشتهاند. از اینرو محققان روستائى در امر تحقیق کاربردى یا نظرى همواره با دشوارىهائى مواجه بودهاند و نتایج بررسىها نه تنها از لحاظ کاربردى سودمند نبوده است، بلکه از جهت زمینه نظرى هم جامعهشناسى روستائى رشد چندانى پیدا نکرده است.
بررسىهاى جامعهشناسى روستائى زمینه توسعه و پیشرفت روستاها را فراهم مىآورد. کسانى که با مسائل روستائى سر و کار دارند، کارشناسان روستائى، مهندسان کشاورزى، کارکنان خدمات روستائى، مأموران دولتى، مشاوران خانواده روستائى، مروّجان و معلمان کشاورزى، برنامهریزان توسعه روستائى همه مىتوانند از دستآوردهاى جامعهشناسان روستائى بهرهمند شوند.
به همین جهت پرورش جامعهشناسان روستائى و انجام تحقیقات مستمر در زمینههاى اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى روستاها امرى ضرورى به نظر مىرسد.
کلیات جامعهشناسى روستائى
- موضوع جامعهشناسى روستائى:
جامعهشناسى روستائى شاخهاى از جامعهشناسى است که از قواعد، اصول و روشهاى جامعهشناسى پیروى مىکند. از ویژگىهاى آن این است که موضوع آن محدود مىشود به پدیدههاى اجتماعى و نوع فرهنگى که به دنیاى روستائى تعلق دارد. در داخل این چارچوب جامعهشناسى روستائى به بررسى انواع نظامهاى اجتماعى مانند: خانواده، جمعیتها، گروهبندىها، ارزشهاى اجتماعى، هنجارهاى اجتماعى، گرایشها، کارکردها، تحولات و بالأخره کلیه امور و مسائل جامعه روستائى مىپردازد که شناخت آن مىتواند از یکسو براى توسعه، رفاه اجتماعى و بهبود زندگى روستانشینان سودمند باشد و از سوى دیگر زمینه گسترش جامعهشناسى روستائى را بهعنوان یک رشته علمى فراهم آورد.
از جامعهشناس روستائى انتظار مىرود که مسائل اقتصادى، فنى، زیستى، طبیعى و نیز عوامل دیگرى که در پذیرش تغییرات و نوآورىها و بهطور کلى پذیرش شیوههاى جدیدى که در پیشرفت اقتصاد کشاورزى و توسعه روستائى مؤثر است از طریق تحقیق تبیین کند (۱).
(۱) . Hoyois Givanni. Sociologie rurale Editions universitaires Paris 1968 P.16
توسعه روستائى و افزایش تولید کشاورزى نه تنها مستلزم مهارتهاى فنى در زمینههاى علمى و کاربردى است، بلکه با شناخت کشاورزى سنتى و الگوهاى رفتارى انسان روستائى در ارتباط متقابل با فنون جدید کشاورزى و بهطور کلى شناخت زندگى سنتى روستائى باز بسته است. زمینهٔ چنین شناختى را جامعهشناس روستائى فراهم مىکند.
جامعهشناس روستائى در وهله نخست یک جامعهشناس است و با همان روشى به بررسى پدیدههاى اجتماعى جامعه روستائى مىپردازد که جامعهشناسان دیگر در زمینه مسائل اجتماعى جامعههاى شهرى، صنعتى، خانواده، آموزش و پرورش و زمینههاى مشابه دیگر بهکار مىبرند (۲). درک معنى جامعهشناسى روستائى با آگاهى از مفهوم جامعهشناسى، روشها و قوانین آن ارتباط نزدیک دارد. مردمان روستائى در کارهاى مربوط به کشاورزى فعالیت دارند، به اقتضاء آن در محدوده جغرافیائى مشخصى زیست مىکنند، آداب و رسوم، هنجارها، ارزشهاى اجتماعى و فرهنگ خاصى دارند و از الگوى رفتارى و شیوه زندگى ویژهاى پیروى مىکنند که با آنچه در جامعه شهرى وجود دارد فرق مىکند. پدیدههاى اجتماعى جامعه روستائى موضوع بررسى رشته خاصى از جامعهشناسى یعنى جامعهشناسى روستائى است.
(۲) . کنستاندز، ا.ک. (A.K. Condtandse) جامعهشناسى روستائى، فریدون بدرهاى.
جى. بى. چى تا مبار (J. B. chitambar) جامعهشناس هند مىنویسد: جامعهشناسى روستائى یکى از رشتههاى تخصصى جامعهشناسى است که به بررسى علمى انسانهاى روستائى در ارتباط با گروههائى که با آنها کنش متقابل دارند مىپردازد. او هدف جامعهشناسى روستائى را شناخت رفتار انسان روستائى مىداند و عقیده دارد که این امر از لحاظ کاربردى داراى اهمیت خاصى است؛ زیرا دانشجوى علوم اجتماعى از طریق مطالعه در زمینههاى جامعهشناسى روستائى مىتواند درک بیشترى از رفتار انسان روستائى و رفتار خود داشته باشد (۳).
(۳) . Chitambar J.B. introductory rural sociology. A synopsis of concepts and principles.Retd. principal Allahabad Argicultural Institute 1983 p.12