لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
تهیه و تنظیم مقاله: مرحمت الله حضرتی
تفاوت تبادل فرهنگ با تهاجم فرهنگی
امروزه پیشرفت شتابان دانش، مرز میان ملت ها را درهم شکسته و پدید آمدن سیستم های ارتباطی، جوامع پراکنده انسانی را در یک مجموعه فرهنگی یگانه، جای داده است. به این ترتیب، در اثر ارتباط و نزدیکی روزافزون ملت های گوناگون، انتقال ارزش ها و تاثیر و تأثرهای متقابل فرهنگی، مجموعه ای به نام دهکده جهانی با گستردگی و شتاب باور نکردنی در حال شکل گیری است. پس باید میان دو مقوله تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی تفاوت گذاشت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای در این زمینه می فرماید:
تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی متفاوت است. تبادل فرهنگی لازم است و هیچ ملتی ازاین که معارفی را در تمام زمینهها ـ از جمله فرهنگ و مسایلی که عنوان فرهنگ به آن اطلاق می شود ـ از ملت های دیگر بیاموزد، بی نیاز نیست. در همیشه تاریخ همین طور بوده و ملت ها در رفت و آمدهایشان با یکدیگر، آداب، زندگی، خلقیات، علم، لباس پوشیدن، آداب و معاشرت، زبان، معارف و دین را از هم فرا گرفته اند. این مهم ترین مبادله ملت ها با هم بوده که ازتبادل اقتصادی و کالا مهم تر بوده است.
ما ایرانی هستیم؛ باید بگردیم همان چیزی را که متعلق به خود ماست، پیدا کنیم. البته این به این معنا نیست که زیبایی های دیگران را یاد نگیریم. انسان هر چیز خوب و زیبایی را از دیگران می آموزد، ولی خوب است آن را در فرهنگ خودش حل کند و از آن استفاده کند. من یک وقت که پیرامون فرهنگ صحبت می کردم، گفتم: گرفتن فرهنگ دیگران ایرادی ندارد، منتها همان طور که جسم انسان، عنصر خارجی را دو جور
می گیرد، فرهنگ دیگران را هم دو جور می شود گرفت. یک وقت هست که انسان یک غذایی را که ویتامین های گوناگونی در آن هست می خورد، با بزاق دهانش مخلوط می کند و به داخل معده می فرستد. معده انسان آن مواد لازم را که با بدنش مناسب است،می گیرد و مواد زاید آن را دفع می کند. این گرفتن سالم است. یک وقت هم هست که یک نفر را می خوابانند، دست و پایش را هم می بندند و یک آمپولی را که خود او نمی خواهد، در بدنش تزریق می کنند. این یک جور گرفتن مواد بیگانه است که با آن قبلی یکسان نیست. حالا اگر آن کسی که به بدن تزریق می کند. یک طبیب دلسور و علاقه مندی بود، می گوییم روی چشم، ولی اگر دشمن بود، تکلیف چیست؟
الان ما داریم فرهنگ بیگانه را متاسفانه این طور، مصرف می کنیم؛ یعنی یک چیزی را همین طور به بدن ما وصل کرده اند و تزریق می کنند؛ ما هم هیچ عکس العملی انجام نمی دهیم. آن وقت همین که گفته می شود تهاجم فرهنگی، یک عده ای خیال می کنند طرف قضیه آن ها هستند. حال این که تهاجم فرهنگی از طرف غرب و از طرف دشمن است و ما باید بیدار باشیم.
به دشمن که نمی شود گفت آقا دشمنی نکن! طبیعت دشمن، دشمنی است. من و شما باید بیدار باشیم و نگذاریم دشمنی کند. بله، ما اگر در معلومات غرب چیز مناسبی را یافتیم. مثل یک انسان سالمی که می نشیند غذایی را می خورد، خویش را جذب می کند و بدش را دفع می کند، باید خوبش را بگیریم و جذب کنیم. یعنی همان طور که یک موجود زنده، با عامل خارجی برخورد می کند.
چرا باید فرهنگ بیگانه را این گونه به ما تزریق کنند؟ در حالی که ما خودمان می توانیم آن چه را که مناسب است انتخاب کنیم، ولی امروز عکس این است. منتها با سوزن تزریق نمی کنند، بلکه با رادیو و تلویزیون و کتابچه. مُد و مجله و تبلیغات و جار و جنجال تزریق می کنند.
گرفتن دانش و مهارت های گوناگون و کشف مجهولات و نمونه برداری از ابزار کار و زندگی دیگر ملت ها، بخشی از تبادل فرهنگی به شمار می رود. این همان چیزی است که اسلام آن را تایید کرده است. پیامبر اکرم (ص) فرمود:
اطلب العلم و لو کان بالصین
دانش را فرا بگیرید، هر چند لازم باشد به چین بروید.
بنابراین، تبادل فرهنگی که همان ارتباط منطقی و درست فرهنگ هاست، می تواند در پیشرفت ارزش های انسانی و به سازی زندگی بشر سودمند افتد، زیرا همه مردم جهان از تجربه آگاهی و باورهای درست یکدیگر بهره می برند و از آزمایش روش های نادرست آزموده شده بی نیاز می شوند. بر این اساس، باید از تبادل فرهنگی استقبال کرد. البته باید توجه داشت که خودباوری، اعتماد به نفس، شناخت و ایمان به ارزش های انسانی و الهی فرهنگ خودی، پیش شرط پیروزی در عرصه تبادل فرهنگی است.
پیشینه تاریخی تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی، پدیده ای نو و تازه نیست که در قرن بیستم و با پیروزی انقلاب اسلامی به وجود آمده باشد. بلکه پیشینه ای به درازای تاریخ دارد. برخلاف پندار ماده گرایان و برخی روشنفکران مادی، جنگ تاریخ، جنگ اقتصادی و تضاد طبقاتی نیست، بلکه همه جنگ های تاریخ، جنگ فرهنگی و جنگ اقتصادی و ارزش ها بوده است. مبارزه پیامبران الهی با مظاهر استکبار و طاغوت ها در طول تاریخ. نبرد دو فرهنگ بوده است: فرهنگ متعالی حق مدار و فرهنگ باطل.
فرهنگ حق، بینش توحیدی، اعتقاد به آزادی و آزادگی انسان ها از زنجیر معبودها و طاغوت های بیرونی و خواهش ها و هوس های درونی و برپایی قسط و عدل در جهان را ترویج می کند. در مقابل، فرهنگ باطل دربردارنده دوگانه پرستی، بردگی و بندگی انسان ها، اسارت در دام بت های گوناگون، پیروی از هواهای نفسانی و حاکمیت جور و ستم است. سرنوشت پیامبرانی چون نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، لوط، هود، شعیب و صالح که در قرآن کریم بدان ها اشاره شده است، این حقیقت را تایید می کند. بنابراین، تهاجم فرهنگی چیزی نیست که امروزه به عنوان شیوه ای جدید به کار رود، بلکه در طول تاریخ بشر به شکل های گوناگون علیه انبیای الهی و حرکت های انقلابی به کار گرفته است. در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، دشمن بارها از این ابزار استفاده کرده که داستان غم انگیز و عبرت آموز مسلمانان در اندلس، نمونه ای از این تهاجم است.
تجدید حیات فرهنگی (رنسانس) در غرب و ظهور اندیشه و فرهنگ جدید، ملاک ها و ارزش هایی را عرضه کرد که با فرهنگ و ارزش های جامعه های دیگر، تفاوت اساسی داشت. پیشرفت فن آوری و ایجاد تمدن صنعتی در غرب، به گسترش ارزش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
تفاوت بین ویروس ، کرم و اسب تروا
معمولترین اشتباه هنگامی که کامپیوتر با مشکلی مواجه و دچار ویروس میشود این است که اغلب مردم «کرم» و «اسب تروا» را به عنوان نوعی «ویروس» میشناسند.
با وجود اینکه واژه های کرم، اسب تروا و ویروس اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، اما یکسان نیستند. ویروس، کرم و اسب تروا هرسه برنامههای مخربی هستند که میتوانند تغییراتی را در کامپیوتر شما ایجاد کنند، اما تفاوتهایی با هم دارند و دانستن این تفاوتها به شما کمک می کند تا بهتر و موثرتر از کامپیوتر خود در مقابل این صدمات حفاظت کنید.
یک ویروس کامپیوتری خود را به یک برنامه یا فایل میچسباند، سپس میتواند از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر برود و مانند یک بیماری عفونی مسری پخش شود.
همانند ویروسهایی که انسانها به آن دچار میشوند، ویروسهای کامپیوتری نیز میتوانند به سرعت پخش شوند. بعضی از این ویروسها فقط خرابی جزیی به همراه دارند، در صورتی که انواع مختلفی از آنها میتوانند اثرات مخرب شدیدی روی سختافزار، نرمافزار یا فایلهای اصلی بگذارند. تقریباً تمام ویروسها به یک فایل اجرایی میچسبند، به این معنی که ویروس در کامپیوتر شما هست اما نمیتواند تاثیری روی آن بگذارد مگر اینکه شما این برنامه مخرب را باز یا اجرا کنید. بهیاد داشته باشید که ویروس بدون عملکرد انسان نمیتواند گسترش پیدا کند، (مانند اجرا کردن یا آلوده کردن برنامه). انسانها اغلب ناآگاهانه به وسیله به اشتراک گذاشتن فایلها یا فرستادن نامههای الکترونیکی که ویروسی بههمراه آن است به پخش ویروس ادامه می دهند.
کرمها شبیه ویروسی هستند که به وسیله خودشان طراحی میشوند. و بعنوان زیرمجموعه ویروسها یا ویروسهای دسته دو درنظرگرفته میشوند. کرمها ازکامپیوتری به کامپیوتر دیگر میروند اما نه به طریقی که ویروسها منتقل میشوند. کرمها با توانایی خاصی بدون نیاز به کمک و عملکرد انسان گسترش پیدا کنند. یک کرم ویژگیهای یک فایل را از بین میبرد و این کار به او اجازه میدهد بیهدف به حرکت ادامه دهد. بزرگترین خطر همراه یک کرم توانایی او در تکرار شدن خود روی سیستم است. بنابراین، کامپیوتر شما یک کرم بیرون میفرستد که میتواند صدها یا هزاران کرم دیگر با تکرار خود تولید کند و بیرون بفرستد. تولید عظیمی از اثرات مخرب و زیانبار. برای مثال یک کرم میتواند کپی خود را به تمام آدرسهای موجود در کتاب آدرس الکترونیکی شما بفرستد. بنابراین یک کرم از خود کپی میگیرد و آن را پخش میکند و به تمام آدرسها میفرستد. طبق طبیعت تکرارشونده یک کرم وتوانایی انتقال در طول شبکهها نتیجه نهایی در بیشتر موارد این است که حافظه زیادی از کامپیوتر را از بین می برد. در نتیجه سرورهای شبکه، سرورهای وب و کامپیوترهای شخصی از کار باز میمانند و متوقف می شوند. بیشتر این نوع کرمها به سیستم حمله میکنند. کرم بلاستر، نوعی کرم است که به گونهای طراحی شده تا کانالهایی درون سیستم شما بزند و اجازه دهد تا کاربران متفرقه کنترل سیستم شما را در دست گیرند.
اسب تروا همانند آن افسانه قدیمی که اسمش از آن گرفته شده سرشار از نیرنگ و حیله است. اسب تروا در نگاه اول یک نرم افزار مفید به نظر میآید، اما یکباره به تخریب برنامههای نصب شده میپردازد. تمام نتیجه به دست آمده از اسب تروا معمولاً به صورت حقههایی برای بازکردن آنها ست، زیرا آنها به صورت نرمافزار یا فایلهای قانونی و سالم دریافت میشوند. هنگامی که یک تروا در کامپیوتری فعال میشود، نتایج گوناگونی به همراه دارد. بعضی ترواها طوری طراحی شدهاند که اثر تخریبی نا چیزی میگذارند (مانند تغییر زمینه یا همان دسک تاپ یا اضافه کردن آیکونها). اما بعضی میتوانند اسبهای اساسی با حذف فایل و تخریب اطلاعات در سیستم ایجاد کنند. همچنین ترواها به عنوان تولید کننده های پنهانی شناخته شدهاند، به این معنی که کاربران مزاحم دیگر به سیستم شما دست پیدا میکنند و اطلاعات محرمانه وشخصی شما در اختیار دیگران قرار میگیرد. متفاوت از کرم و ویروس، تروا توسط عملکرد فایل یا تکرار تولید نمیشود.
مقابله با کرم، ویروس و اسب تروا
اولین اقدام برای محافظت کامپیوتر این است که شما مطمئن باشید سیستم شما به روز است. این بیشتر لازم است اگر شما از ویندوزهای مایکروسافت استفاده میکنید. دوماً شما حتماً باید نرمافزارهای ضدویروس بر روی سیستم خود نصب کنید. و مطمئن شوید که این برنامه به روز و مناسب با انواع کرمها، ویروسها و ترواهای جدید است. شما باید مطمئن شوید که این برنامهها فایلهای گرفته شده از اینترنت را نیز اسکن میکند. این کار به جلوگیری از رسیدن برنامههای مخرب به سیستم کمک میکند. اگر کافی نبود شما شاید بخواهید برای محافظت بهتر دیوار آتش(فایر وال) را نصب کنید.
فایروال یک سیستم حفاظتی است که اجازه نمیدهد دیگران از کامپیوتر شما استفاده کنند.فایروال میتواند سختافزار یا نرمافزار باشد، فایروال سختافزاری درجه قوی از حفاظت در مقابل حملات وارده از خارج است. متاسفانه در مقابله با کرمها، ویروسها و ترواها فایروال سختافزاری تاثیر کمتری نسبت به فایروال نرمافزاری دارد, ممکن است کرمهای نامههای الکترونیکی را نادیده بگیرد و آن را به عنوان ترافیک شبکه به حساب آورد، یک فایر وال خوب از سیستم شما در برابر تمام حملات محافظت میکند. تنها نکته منفی فایروال این است که تنها از سیستمی که بر روی آن نصب شده محافظت میکند، نه از کل شبکه.
توجه داشته باشید که نصب یک فایروال به این معنا نیست که کامپیوتر شما از تمامی مشکلات ویروسی در امان است و دیگر دراین زمینه مشکلی نخواهید داشت، اما با در اختیار داشتن یک برنامه به روز و یک آنتیویروس مناسب جهت اسکن نرمافزارها، شما میتوانید امنیت سیستم و عملکرد بهتر آن را بهبود بخشید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جنس و جنسیت(sex & Gender)
عبدالرسول هاجری
«جنس» و «جنسیت» از واژههایی هستند که به ویژه در مباحث زنان، بسیار از آنها استفاده میشود.
قرابت لفظی این دو در زبان فارسی، موجب شده است که درگفت و گوهای عمومی، به اشتباه، به جای یکدیگر به کار روند. این درحالی است که این دو واژه، نزد کارشناسان امور زنان، معانی کاملا متفاوتی دارند. به اعتقاد اونگر،[1] unger واژه «جنس»[2] sex باید به ابعاد بیولوژیکی مردانگی و زنانگی فرد محدود شود و «جنسیت»[3] gender به صفات و ویژگیهای اجتماعی دو جنس اطلاق گردد. به بیان دیگر، واژه «جنسیت» به اجزای غیرفیزیولوژیکی جنس اشاره دارد که از نظر فرهنگی، برای مردان یا زنان مناسب تشخیص داده میشود. جنسیت در واقع، مجموعه انتظاراتی است از مرد و زن نوعی که در موقعیتی معین، چه باید بکند. به گفته استفانی گرت، جامعه شناسان تمایز مهمی میان جنس و جنسیت قائلند. اصطلاح جنس بر تفاوتهای بیولوژیک میان زن ومرد دلالت دارد، حال آن که جنسیت، ناظر بر ویژگیهای شخصی و روانی است که جامعه، آنها را تعیین میکند.[4] استفانی گرت، جامعه شناسی جنسیت، ترجمه کتایون بقایی، نشر دیگر، تهران 1380 مؤلف کتاب جنسیت، اشتغال و اسلام گرایی نیز بر همین مطلب تأکید کرده و مینویسد «واژه جنسیت به این معنا است که به مقولههای مرد و زن، از نظر فرهنگی و اجتماعی بپردازد و نه به عنوان جنس، که از نظر بیولوژیکی، به تفاوت میان زن و مرد مینگرد».[5] الهه رستمی، جنسیت، اشتغال و اسلام گرایی، ترجمه رؤیا رستمی، انتشارات جامعه ایرانیان، تهران، 1379
در دهههای اخیر، درباره تفاوتهای جنسی و جنسیتی زنان و مردان، نظریات متعدد و متفاوتی مطرح شده است. شماری اندک از نخستین فمینیستهای رادیکال، هرگونه تفاوت جنسی میان زن و مرد را منکر میشدند و از پیش فرض دانستن این که تفاوتهای ]بیولوژیک[ میان زن ومرد، طبیعی است، سرباز میزدند.[6] جامعه شناسی جنسیت، ص 10 هلن فیشر در کتاب جنس اول، سیمون دوبوار را در زمره این متفکران دانسته، مینویسد: «سیمون دوبوار[7] simon de beauvoir درسال 1949 در کتاب مشهورش ـ جنس دوم ـ در پاسخ به این پرسش که زن چیست، اعلام کرد که زن چیزی جز نتیجه و محصول نیروهای اجتماعی و اقتصادی نیست. به عقیده او زن از شکم مادر، متولد نمی شود، بلکه تحت شرایط اجتماعی و اقتصادی است که به یک زن تبدیل میگردد.[8] هلن فیشر، جنس اول، ترجمه نغمه صفاریان پور، انتشارات زریاب، تهران 1381 این دسته از فمینیستها بر این باورند که ذات گرایی بیولوژیک با این نظریه که بیولوژی، تعیین کننده ویژگی زن و مرد است، اثبات نشده است. آنان با این دیدگاه که زن ومرد، دو مقوله بیولوژیک متفاوت و مجزا هستند، به مقابله برخاسته و آن را نتیجه بررسیهای علمی دانشمندان مرد دانستهاند.آنان میگویند که مردان آگاهانه در پی یافتن شواهد علمی برای تأیید این نظریه بودهاند که دو جنس، مقولات بیولوژیکی جداگانهای هستند.[9] جامعه شناسی جنسیت، ص 21 این نظریه، به علت مخالفتهای آشکارش با یافتههای علمی، دیری نپایید و حتی نظریه پردازانش نیز رسما از آن اعلام برائت کردند.[10] سیمون دوبوار، جنس دوم، ترجمه قاسم صفوی، نشر توس، تهران، 1380
مؤلف جنس اول در بررسی علل ناکامی افکار دوبوار و پیروانش مینویسد: اکنون زمانه تغییر کرده است. دیگر شرایط با این اعتقاد دوبوار سازگار نیست. اینک شواهدی علمی در دست است که نشان میدهد همه انسانها از بدو تولد، دارای جریانهایی الکتریکی در مغز هستند که هدایت گر رفتارهای انسانی آنان است. غیر از این، زن و مرد از جهاتی اساسی با یکدیگر متفاوتند. در حقیقت میتوان گفت که یک زن به هنگام تولد، زن به دنیا میآید. زنان و مردان با استعدادها و تمایلاتی متولد میشوند که از هزاران سال پیش تا کنون، در آن رشد یافتهاند. مردان و زنان، یک سان نیستند. زمان چندانی ازآغاز این تحقیق نگذشته بود که توانستیم اسناد علمی بسیاری بیابیم که نشان گر وجود تفاوتهای بیولوژیکی و روان شناختی متعدد میان زن و مرد بود. به قول جان راسکینی[11] John Ruskin برای دیدن چیزها فقط یک راه وجود دارد و آن، دیدن کل هر چیز است.[12] جنس اول، ص 3ـ5
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 62 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شباهت و تفاوت شیطانی
همان گونه که گفته شد فرآیند نامیدن در جهت هر چه دقیق کردن طبقه بدی هاست آنان که به هم شبیه ترند در یک دسته قرار میگیرند و باز با لحاظ کردن مجدد شباهت های ریزتر، دسته هاو طبقات دیگر از این طبقه جدا میشوند اما این دقت تا کجا پیش میرود تا زمانی که به خویش باز گردد یعنی به توده ای مملو از تفاوت ها نوعی بازگشت به تفاوت ها رسیدن به چیزهایی که شبیه تر از خودبه خودند رسیدن به دنیای وانمایی ها. با شدت بخشیدن به فرآیند ها نامیدن به نوعی بی شکلی پیشینی و ما قبل طبقه بندی بر می گردیم.
تفاوت ها بر مبنای گون (مزیت) ساخته میشوند. هر تفاوتی نوعی جلوگیری از گول (فریب) و افتادن به دام این همانی و شباهت هاست. از این رو دو چیز شبیه به هم از آن جا که در بردارنده تا گول (ضریب) بزرگ تری در همان انگاری آنها هستند در بردارنده تفاوتی بنیادی ترند.
نامیدن نوعی فرآیند همان انگاری است که بر مبنای شباهت کار میکند، زیرا در حال هویت یابی و گنجاندن هر چیز تازه در حالی از پیش موجود از پیش مفروض است. نامیدن در پی بررسی این مطلب است که این چیز به کدام طبقه یا گروه شبیه تر بوده و در چه دسته ای می گنجد. در برابر آن چه در نام گذاری اتفاق می افتد بر مبنای تفاوت و نیاز برای خلق دال های جدید است. هر چیزی و هر اتفاقی اتفای جدید و متفاوت از سایر اتفاق ها است که مشابهی برای آن یافت نمیشود.
شباهت ها تنها بر مبنای تفاوت ها می توانند ساخته شوند حرکت از شباهت به سوی تفاوت یا از تفاوت به سوی شباهت در کل حرکتی به رروی دایره بازگشت جاویدان است . اصل قرار دادن هر یک به منزله نقطه شروعی برای حرکت خطی در جهت رسین به دیگری افتادن در دام باز نمایی تاریخ فعلی یعنی به آن گونه ای است که اتفاق می افتد.
هر چیز و جد آور چیزی متفاوت است. مواجه انسان با آنچه از پیش در انتظارش نبوده است. مواجه به لحظه ای که تمام پیشبینی هایش غلط از آب درمیآید. لحظه ای همراه با شگفتی و هول. هول از در کنترل نبودن اوضاع و مشخص نبودن آینده در انتظار و شگفتی ای که در انفجار مردمک های دریده شده در مواجه با امر بدیع جلوه میکند.
هر چیز متفاوت امری بدیع نیست ؛ چیز متفاوت می تواندبا یک چیز یا با همه چیز متفاوت باشد چیز متفاوت میتواند خارج از انتظار باشد اما قبلاً رویت شده باشد جایی که در انتظار طلوع خورشید هستیم اگر ماه درآید وجد سر می زند.
ماه یک چیز متفاوتفی نفسه یا امری بدیع نیست. بلکه وجود او در جای طلوع خورشید متفاوت از انتظار ماست امر بدیع متفاوت ناب است یک رخداد ناب. یک نام گذاری بر آنچه تا کنون در ساخت هستی و زبان نگنجیده است.
فرآیند بدیع مانند طلوع ماه به جای خورشید تفاوت ناب نیست. چیزی منحصر به فرد نیست بلکه متفاوت با است یک فرآیند ناسب است فرآیند ناب تحمیل قاعده با تبصره ای جدید به قواعد بازی است در حالیکه رخداد ناب معرفی فرد جدیدی در بازی است.
اما تنها چیز یا امر بدیع نیست که باعث شگفتی میشود وشاید به سختی بهتر، تفاوت محض یا عریان نیست که شگفتی ساز است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
الف ـ تفاوت های مدیریت و رهبری :
چنان که پیش از این یادآور شدیم، مدیریت به معنی اداره کردن سازمان های نسبتاً کوچک است که اصطلاحاً اداره خوانده می شود. اداره یا سازمان، همان نظام بوروکراتیک یا دیوان سالاری است
در چنین نظامی مسائل رسمی و وظایف تعیین شده درجه اول اهمیت هستند و همگان مؤظف به اطاعت از سلسله مراتب می باشند. معمولاً، مدیران افرادی هستند که به انجام وظایف قانونی خود تأکید دارند و از همکاران خود می خواهند که بر اساس شرح وظایف قانونی خود عمل کنند
از جهت دیگر، از نظر عامه، رهبری یعنی اداره کشورها و سازمان های بزرگ که بیشتر جنبة سیاسی، مذهبی و اجتماعی دارد. بیشتر مردم، رهبری را امری در سطح کلان و سطوح بالای جامعه و مخصوصاً به عنوان رهبر یک کشور می نگرند.
اگرچه از نظر اجتماعی و سیاسی این برداشت وجود دارد و به مقامات ردة اول جوامع رهبر می گویند، ولی از نظر علم مدیریت و رفتارشناسی سازمانی رهبری مفهوم خاصی دارد که در هر زمان و مکان و با هر تعدادی قابل رخ دادن می باشد. در دنیای جدید مدیریت و مخصوصاً در مدیریت آموزشی،بیشتر از اصطلاح رهبری استفاده می شود و نه مدیریت. در پاسخ این که چرا به جای اصطلاح مدیریت باید از واژگان رهبری استفاده کرد، به بررسی تفاوت های مدیریت و رهبری می پرازیم.
مدیریت :
مدیریت، در اصل یعنی اداره کردن و گرداندن یک سازمان، و رهبری یعنی هدایت و راه بردن و نشان دادن راه به انسان هاست. به عبارت دیگر، مدیریت صرفاً سازمانی و رهبری امری انسانی است. تکیه مدیریت بیشتر به سازمان و تکیه رهبری بر انسان هاست. مدیریت به فراهم آوردن امکانات و تنظیم امور عادی و جاری سازمان که از قبل تعیین شده، می پردازد. رهبری، به عنوان یک پیش آهنگ، اسوه و راهنما به امور اساسی، مخاطره آمیز و معمولاً حساس و کمتر صد در صد از پیش تعیین شده می پردازد. حرکت مدیریت بر اساس خط مشی های تدوین شده است که معمولاً همة افراد بر اساس قانون به درستی یا نادرستی و تطبیق آن با وضع مورد نظر پی می برند، اما حرکت رهبری دارای آن چنان پیچیدگی و حساسیت است که همة افراد قادر به درک آن نیستند. انتخاب راه ها و روش ها بر اساس نیازها و اقتضائات است و نه بر اساس قانون ثابت و تغییر ناپذیر.
بنابراین مدیریت قانون گرا و رهبری مصلحت گراست. مدیریت حالتی سنتی یا کلاسیک دارد و تصمیمات رتار خود را بر اساس قانون، به شکل ثابتی تنظیم می کند. ولی، تصمیمات و رفتار رهبری برپایه ضرورت های زمانی و اقتضائات محیطی است.
در این مفهوم، مدیر عاملی انتصابی است که طی حکمی رسمی بر اساس قوانین توسط مقام مافوق برای انجام وظیفه و مسئولیتی نصب می شود. منبع قدرت مدیریت قانون است و می تواند بر پایة اختیاراتی که قانون به او می دهد، افراد را مورد تشویق و یا تنبیه قرار دهد. بدین طریق، میزان نفوذ و درجه فرماندهی مدیر بر مبنای قدرت رسمی قانونی است که در شغل یا