دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد تعریف علم اقتصاد 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تعریف علم اقتصاد:

وظیفه علم اقتصاد این است که نشان دهد چگونه می‌توان کالایی را جهت ارضاء احتیاجات و نیازهای انسانی به بهترین وجه و با کمترین هزینه، تولید نمود به علاوه چگونگی توزیع و مصرف این کالاها را نیز مشخص می‌کند. بدین سبب است که آلفرد مارشال یکی از اقتصاددانان می‌گوید که علم اقتصاد، علم بررسی رفتار انسان در زندگی روزمره‌اش می‌باشد چون فعالیت‌های مربوط به تولید، توزیع و مصرف کالا، فعالیت‌های روزمره انسانی محسوب می‌شود.

بطور خلاصه می‌توان گفت که اقتصاد، علم مربوط به بررسی چگونگی تولید، توزیع و مصرف کالاها و همچنین علم مربوط به بررسی نتایج این گونه فعالیتها است.

تعاریف متعدد دیگری از علم اقتصاد وجود دارد که چند مورد از آن را ارائه می‌کنیم:

علم اقتصاد علمی است که مبادلات بین انسان را با و یا بدون پول مورد بررسی قرار می‌دهد.

علم اقتصاد علم بررسی ثروت ا ست.

علم اتقصاد، علمی است که هدف آن مطالعه را بهزیستی انسان است.

علم اقتصاد دانشی است که پدیده‌های اقتصادی را تفسیر و روابط آنها را با یکدیگر تعیین می‌نماید (آیت الله باقر صدر).

تقاضا، عرضه و قیمت تعادل در بازار

یکی از سوالات اساسی که در اقتصاد مطرح می‌شود این است که چگونه قیمت کالاها و عوامل تولید تعیین می‌گردد. چرا برخی از آنها ارزان و بعضی دیگر گران هستند. برای ساده کردن موضوع، چگونگی تعیین قیمت کالاها را مورد بررسی قرار می‌دهیم. این تحلیل را می‌توان در مورد قیمت عوامل تولید نیز کم و بیش به کار گرفت.

مسائل اساسی اقتصادی

هر نظام اقتصادی باید قادر باشد به سه سئوال اساسی دهد. این سه سئوال که به مسائل سه گانه اقتصادی مشهور است عبارتند ا ز:

الف – چه کالاهایی باید تولید شود و به چه مقدار؟

یعنی از بین هزاران کالا و خدمات، کدامیک را باید انتخاب و تولید کرد. در ثانی مقدار تولید هر کدام چه مقدار است؟ آیا باید پوشاک تولید کرد یا غذا؟‌ و اگر باید هر دو کالا تولید شود، کدام یک بیشتر و کدام یک کمتر.

ب- کالاها چگونه باید تولید شوند؟

بعد از اینکه مشخص شد چه کالایی و به چه مقدار باید تولید شود، این سئوال مطرح است که کالای مذکور را باید با چه روش فنی تولید کرد. آیا به عنوان مثال الکتریسته را باید از آبشار یا نفت و یا اتم تولید کرد.

پ- کالاها باید برای چه افرادی تولید شود.

بعد از اینکه به سئوال الف و ب پاسخ گفته شد، این سئوال مطرح می‌شود که کالاهای تولیدی چگونه بین افراد اجتماع توزیع می‌گردد. آیا باید کالاهای تولید شده به افراد ثروتمند تعلق گیرد یا به افرادی که دارای درآمد کمتری هستند؟‌

بدیهی است هر نظام اقتصادی می‌کوشد با توجه به معیارهای حاکم در جامعه به سئوالات فوق پاسخ داده و به راه‌حل‌های حد مطلوب این مسائل دسترسی پیدا کند.

مفهوم و اندازه‌گیری درآمد ملی

یکی از مفاهیم مهم در اقتصاد که بهترین معیار نیز جهت ارزیابی فعالیت‌های اقتصادی در یک کشور می‌باشد، درآمد ملی است. اقتصاد مدرن که شامل نقل و انتقالات بی‌شماری از کالاها و خدمات گوناگون است، بسیار پیچیده می‌باشد. برای تحلیل و تنظیم فعالیت‌های اقتصادی در یک کشور مثل هر بنگاه تولیدی و تجاری که برای ارزیابی فعالیت‌هایش احتیاج به نگهداری حساب‌های مخصوصی دارد، ما نیز در سطح یک کشور محتاج به داشتن برخی معیارها هستیم. درآمد ملی، معیاری مهم برای سنجش علمکرد اقتصاد کل یک کشور می‌باشد. درآمد ملی که درآمد کل یک جامعه را نشان می‌دهد را می‌توان به صورت ساده زیر تعریف کرد:

درآمد ملی عبارت است از ارزش کل پولی کالاها و خدمات نهایی که در مدت یک سال در اقتصاد ملی تولید می‌گردند.

نظریه رفتار مصرف کننده

انسان دارای نیازهایی است که درصدد برآوردن و ارضاء آنهاست تا بتواند به حیات خود ادامه دهد. نیازها از طریق اکتساب کالاها و خدمات ارضاء می‌شوند. انسان برای اینکه بتواند به نیازها و خواسته‌های خود جامة عمل بپوشاند، متقاضی به دست آوردن کالاها و خدمات ارضاء می‌شوند. انسان برای اینکه بتواند به نیازها و خواسته‌های خود جامة عمل بپوشاند، متقاضی به دست آوردن کالاها و خدمات می‌شود. بنابراین تقاضا ناشی از وجود نیازهای بشری است و بدین سبب انسان برای کالاها و خدمات تقاضا دارد که مصرف آنها ضمن ارضاء نیازهای طبیعی فرد، به فرد خشنودی می‌دهند. خشنودی و رضایت خاطری که فرد از اکتساب کالاها و خدمات به دست می‌آورد را در اقتصاد «مطلوبیت» می‌نامند.

کلیات :

تاکنون قسمتی از نظریه جدید تعیین درآمد را مورد بررسی قرار داده و عوامل تعیین کننده مصرف و سرمایه‌گذاری را تحلیل نمودیم. دیدیم که سرمایه‌گذاری به وسیله بازدهی نهایی سرمایه و در اتباط با نرخ بهره تحت تأثیر واقع می‌شود. اکنون باید موضوعات مربوط به پول و همچنین عوامل تعیین کننده نرخ بهره را مورد بررسی قرار دهیم تا بتوانیم به چگونگی عملکرد سیاست‌های پولی بپردازیم.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تعریف علم اقتصاد 13 ص


تحقیق درباره تعریف تابع گاما به واسطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

تعریف تابع گاما به واسطهٔ انتگرال معین انجام می‌شود. اما تعریف تابع گامای ناکامل با استفاده از یک انتگرال نامعین صورت می‌پذیرد. دو نوع تابع گامای ناکامل وجود دارد: یکی تابع گامای ناکامل بالا است که حد پایین انتگرال آن متغیر است و دیگری تابع گامای ناکامل پایین است که حد بالای انتگرال آن متغیر است.بدین ترتیب داریم:

تابع گامای ناکامل بالا:

/

تابع گامای ناکامل پایین:

/

/

توزیع بتا پریم توزیعی احتمالی است که برای اعداد حقیقی بزرگتر از ۰ تعریف می‌شود و دارای دو پارامتر α و β است. تابع توزیع احتمال آن:

/

است که B(α,β) تابع بتا است. این توزیع با نام توزیع بتای نوع دوم نیز شناخته می‌شو



خرید و دانلود تحقیق درباره تعریف تابع گاما به واسطه


تحقیق درباره تعریف تابع گاما به واسطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

تعریف تابع گاما به واسطهٔ انتگرال معین انجام می‌شود. اما تعریف تابع گامای ناکامل با استفاده از یک انتگرال نامعین صورت می‌پذیرد. دو نوع تابع گامای ناکامل وجود دارد: یکی تابع گامای ناکامل بالا است که حد پایین انتگرال آن متغیر است و دیگری تابع گامای ناکامل پایین است که حد بالای انتگرال آن متغیر است.بدین ترتیب داریم:

تابع گامای ناکامل بالا:

/

تابع گامای ناکامل پایین:

/

/

توزیع بتا پریم توزیعی احتمالی است که برای اعداد حقیقی بزرگتر از ۰ تعریف می‌شود و دارای دو پارامتر α و β است. تابع توزیع احتمال آن:

/

است که B(α,β) تابع بتا است. این توزیع با نام توزیع بتای نوع دوم نیز شناخته می‌شو



خرید و دانلود تحقیق درباره تعریف تابع گاما به واسطه


دانلود مقاله درباره تعریف ایمان 18 ص (علوم انسانی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

تعریف ایمان

در تعریف ایمان نیز مانند تعریف دین، با کثرت و تعدد و اختلاف در تعریف مواجه هستیم. نقطه اختلاف در تعریف ایمان، آغاز کشمکش ها و مجادلات دیگر دین شناختی می باشد. از این روی در برخورد با ایمان، تعریف واحد و آشکار رو در رو نیستیم که بتوان بر اساس آن به توافق و اجماع در تعریف رسید. زیرا در تعریف ایمان نیز، رویکردها و نگاههای متفاوتی وجود دارد که هر یک ایمان را از منظر خاصی مورد توجه قرار داده است . البته این تعدد تعاریف، بیشتر در حوزه های کلام مسیحی روی داده است تا در حوزه کلام اسلامی .

3-1- تعریف ایمان در کلام مسیحی :

در کلام مسیحی به سه رهیافت کلی می توان اشاره کرد : 1. رهیافت معرفت گرایانه 2. رهیافت شهود گرایانه 3. رهیافت جامع گرایانه .

3-1-1- رهیاتفت معرفت گرایانه :

رهیافت فوق یک تلقی فیلسوفانه از ایمان است که گوهر اساسی ایمان را از جنس معرفت می داند که از آن به رویکرد و رهیافت گزاره ای ایمان، نیز یاد می شود. مطابق این تلقی، ایمان یک اعتقاد یقینی است که بواسطه برهان و ادله اثبات پذیر می باشد. این نوع رویکرد را در گرایش الهیات عقلانی و طبیعی می توان دید .

1- ایمان پذیرش عقلی مضمون وحی : تعریفی که شورای واتیکان در سال 1870 از ایمان ارائه می کند در ذیل تلقی فوق قرار می توان داد . «جان هیک» تعریف ایمان را در کتاب خود اینگونه ذکر می کند : «یک کیفیت ماوراء طبیعی که به واسطه آن، در حالی که لطف خداوند شامل حال ما گردیده و به مدد ما شتافته باور کنیم که چیزهایی را که خداوند وحی کرده، واقعی هستند.

همانطور که یک متکلم یسوعی آمریکایی معاصر می نویسد : برای یک کاتولیک واژه ایمان، تصور نوعی پذیرش عقلی مضمون وحی را بعنوان حقیقت به ذهن متبادر می کند و این بخاطر قدرت گواهی دهنده خدای فرستنده وحی است. ایمان واکنش کاتولیکهاست به نوعی پیام معقول که خداوند آن را ابلاغ نموده است .

2- ایمان، واکنش ارادی و متعهدانه: یکی دیگر از تعاریفی که از منظر عقلانی و معرفتی به ایمان توجه شده، تعریفی است که یکی از فیلسوفان متاخر ارائه کرده است»: ایمان متفاوت است از عقیده داشتن به یک قضیه محتمل، زیرا قضیه محتمل می تواند موضوعی کاملاً نظری باشد. ایمان «بله» گفتن است که شخص را متعهد می کند. کار ایمان تبدیل احتمالات به مسلمات عقلی نیست؛ تنها افزایش مقدار کافی در کفه ترازوی دلایل و مدارک قادر به انجام این کار است. اما ایمان واکنش ارادی است که ما را از رهیافت نظری و عقلی خارج کرده و نجات می دهد.

در رهیافت معرفت گرایانه از ایمان دینی می توان از برجسته ترین متکلمان مسیحی همچون «تومان اکویناس» نام برد که به دنبال وی «ویلیام جیمز»، «پاسکال» نیز با حفظ جوهر بنیادین نظریه اکویناس، آنرا در قالب های دیگر طرح کردند. در واقع در تلقی معرفتی و گزاره ای ایمان را می توان به دو گرایش اراده گرایانه و غیر اراده گرایانه تفکیک کرد.

در نوع اراده گرایانه، حضور نوعی اراده و اختیار در ایمانی که به معرفت گزاره ای تفسیر می شود می توان شاهد بود. در نوع غیر اراده ای، فقط عنصر معرفتی و گزاره ای را در ایمان اشاره می کند. با این بیان توماس اکویناس و ویلیام جیمزو پاسکال در نوع تلقیاتشان از ایمان معرفت گزاره ای همراه با اراده و اختیار می باشد.

لذا مشخصات و ویژگی هایی که معرف نظریه معرفت گرایانه و گزاره ای از نوع ارادی می باشد از این قرار است :

1- شکل از باور گزاره ای (belief that)2 – وجود شواهد اندک به نفع گزاره های فوق 3- لزوم دخالت اراده آدمی در مسأله ایمان و استفاده از آن برای جبران نقص مدارک : در این جا لام است تلقی معرفت گرایانه ایمان از نوع ارادی اکویناس را اشاره کنیم و تفصیل آن را بایستی در جای دیگر سراغ گرفت .

3- ایمان تصدیق ارادی بر اساس شواهد کافی : در نگاه اکویناس، ایمان تصدیقی است که یک فرد مومن با توجه به شواهد و ادله ناقص، بر اساس اراده خود به آن اقبال می کند . البته اکویناس، وجود شواهد ناکافی در تعریف ایمان را از آن روی ضروری می داند تا عنصر و جوهره ایمان یک امر ضد عقلانی و عقیده فاقد مدرک تلقی نشود.

در نهایت این تلقی، در تعریف ایمان می خواهد بر این پای فشارد که ایمان تصدیق و معرفت به گزاره های وحیانی است که بر اساس یک نوع خردورزی و عقل اندیشی صورت می گیرد. در این راستا تحلیلی که «پل تیلیخ» از رهیافت فلسفه دین اکویناس دارد، قابل توجه است. به اعتقاد وی رهیافت تومیستی به فلسفه دین یک طریق عقلانی و با واسطه در جهت وصول به خداست به همین خاطر به یک نوع استنتاج عقلانی، مبتنی گشته است و یک عقلانیت استدلالی جایگزین عقلانیت بی واسطه پیروان فرقه فرانسیسی می شود.

بر این اساس اکویناس می نویسد: «هرچیز به دو شیوه معلوم یا شناخته می شود؛ به واسطه خودش و به واسطه ما، بنابراین من می گویم از آنچا که خدا در خود هست پس گزاره» خدا هست» به واسطه خودش معلوم است. زیرا محصول و موضوع در این گزاره یک است. زیرا خداوند خود وجود خویش .... لیکن از آنجا که ما (در مقابل با قاطعیت وجود وی) از ماهیت خدا آگاه نیستیم، پس گزاره «ماهیت خدا این است»، به واسطه خود معلوم و شناخته نیست بلکه باید با توسل به آن چیزهائی که به دیده ما معلوم تر است یعنی توسل به آیات و آثار او اثبات شود.

به گفته تیلیخ همین نگاه عقلانی وی نسبت به ایمان به خدا، نتیجه اش گسست ایمان و عقل است. به همین جهت به عقیده توماس موضوع یا ابژه ای واحد نمی تواند که هم متعلق ایمان و هم متعلق معرفت قرار گیرد. به این دلیل که ایمان متضمن پیوندی بی واسطه با موضوع خود نیست. منظور وی پیوند محسوس و تجربی با موضوع می



خرید و دانلود دانلود مقاله درباره تعریف ایمان  18 ص (علوم انسانی)


تحقیق؛ تعریف جنگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

تعریف جنگ

در ارائه تعریفی جامع از جنگ ابهامهای زیادی به چشم می خورد و هریک از تعاریف عنوان شده، نیازمند تفسیرند تا به درک بیشتر این مفهوم کمک کنند. در بین دانشمندان علوم مختلف بیش از همه جامعته شناسان در ارائه تعریف جنگ آغازگر بوده اند. البته آنان برخوردهای مسلحانه بین گروههای انسانی را مبنای تعریف خود قرار داده اند. جنگ می تواند از نزاع بین گروههای کوچک تا مقیاس منطقه ای و حتی جهان تعمیم یابد، لذا در تعریف جامع از جنگ توجه به این نکته ضروری است. کوینسی رایت می نویسد : «جنگ شرط قانونی است که به دو یا چند گروه متخاصم فرصت می دهد تا نزاعی را با نیروهای مسلح، احساسات مردمی، تعصبان حقوی و فرهنگهای ملی سازمان دهند» او اضافه می کند : «جنگ هنگامی آغاز می شود که دولتی نیت خود را برای توسل به آن، از طریق اعلان جنگ یا ضرب الاجل اعلام می دارد.» کوینسی رایت علاوه بر اعتقاد به جنگ در ابعاد مختلف، به دو شرط اساسی، وجود دولتف و اعلان حالت جنگی توجه می نماید.

کلازویتس می گوید : « جنگ عمل خشونت باری است که هدفش وادار کردن حریف به اجرای خواستة ماست. جنگ ادامة سیاست است، جنگ نه تنها خصیصة نظامی بلکه دیپلماتیک، روانشناسی و اقتصادی را نیز دارد.»

برداست کلازویتس از جنگ در سطحی وسیع و تا حدودی همه جانبه است، زیرا او جنگ را زمانی مجاز می داند که نتوان از راه دیپلماسی به هدف رسید. در این صورت جنگ ادامة سیاست است و برای نیل به اهداف سیاسی باید از همة ابزار کمک گرفت.

فون بوگوسلافسکی جنگ را عبارت از «منازعة گروه مشخصی از انسانها، قبایل، ملت ها ، مردم یا دولت علیه یک گروه متجانس دیگر »می داند.

اپنهایم جنگ را «جدل بین دو دولت از طریق قوای نظامی، با هدف تفوق و غلبه بر دیگری و اعمال شرایط دلخواه طرف پیروز » تعریف می کند.

وردوس جنگ را چنین تعریف می کند : «جدلی مسلحانه بین دولتها، که در آن کلیة روابط صلح آمیز معلق شده باشد»

از تعاریف ذکر شده دربارة جنگ چنین برمی آید که جنگ با صلح در تضاد است و در این وضعیت، نزاع سازمان یافته آغاز می شود. اگر تعریف کلازویتس از جنگ را در کنار تعریف وردوس قرار دهیم نتیجة مناسبی از نگرشهای متفاوت از جنگ، به دست می آید.

یکی جنگ را ادامة سیاست می داند و دیگری، تعلیق روابط صلح آمیز همراه با جدال مسلحانه را جنگ می داند. اگر سؤال کنیم که کدام نوع از جنگ، تجاوزکارانه و کدام یک قانونی است، پاسخی نخواهیم داشت. گاستول بوتول می نویسد «جنگ مبارزه مسلحانه و خونین بین گروههای سازمان یافته است.» او به کارگیری اسلحه در نزاع، خونین بودن آن و سازمان داشتن گروههای متخاصم را وجوه برجستة جنگ می داند. مارکس جنگ را «مامای انقلاب» می داند و تروتسکی می گوید : « جنگ یک فن و مهارت است.»

عده ای به جای استفاده از واژة جنگ از ترکیب «برخورد مسلحانه» استفاده می کنند. در برخی از اسناد سازمان ملل نیز این جابجایی انجام شده است. عده ای معتقدند که اگر این تغییر و جانشینی تنها به خاطر تسری حقوق جنگ به جنگهای داخلی است. آیا به جا نبود که تعریف جنگ توسعه یافته و برخوردهای مسلحانة غیردولتی را هم در برگیرد؟

فارغ از مجادلاتی که در این خصوص وجود دارد، اما واژه جنگ را در این بررسی رساتر می دانیم. همچنین تعریف از جنگ را با توجه به هدفهایی که دنبال می شود جنگ از ابعاد علل وقوع بروز عینی آن و استراتژیها و تاکتیک های متداول مورد بررسی قرار می گیرد.

در حال حاضر جنگ هم از نظر مفهوم و هم از جهت شیوه های اجرای آن بسیار پیچیده شده است به نحوی که تشخیص مرز جنگ و صلح کار آسانی نیست. علل این پیچیدگی را در جای خود مورد بحث قرار خواهیم داد. با توجه به تعاریف ذکر شده، جنگ در موارد زیر وجود خواهد داشت :

حداقل دو گروه متخاصم وجود داشته باشند.

حداقل یکی از آنها از قوای مسلح استفاده نمایند.

برخورد، هرچند ساده ، برای مدت طولانی بین آنها جریان داشته باشد.

هر دو طرف به اندازه معمول سازمان داده شده باشند.

حال که دانسته ایم جنگ برخورد مسلحانه و سازمان یافته بین گروههای متخاصم است باید بگوییم این برخورد یا برخوردها نیاز به دانش و تجربه ای عمیق دارد. هرجنگ شامل چند نبرد و هر نبرد شامل چندین رزم است. طراحان و هدایتگران جنگ در سطوح مختلف برای نیل به هدف نهایی تلاش می کنند و هریک نقش مهمی را به عهده می گیرند.

بررسی تحول جنگ

بررسی تاریخ، تمدن و سیاست جوامع نشان می دهد که جنگ به مرور زمان تحول یافته و از نظر کمی و کیفی تغییر شکل داده است. مثلاً گفته می شود که جنگ در جوامع اولیه یک واقعه اتفاقی بوده و احتیاج به مقدمات، ابزار و برنامه ریزی نداشت به همین جهت به سرعت به وجود آمده و در مدت کمی خاتمه می یافت. نیروها، دامنه و میدان نبرد محدود بود. این جنگها که در جریان عادی و روزمره زندگی افراد جامعه ایجاد اختلال جدی نمی کرد، اغلب از حد چند زد و خورد مختصر یا یک حمله ناگهانی به مرزهای همسایه تجاوز نمی کرد و به همین دلیل جنگ حوزه معینی نداشت. با پیشرفت و توسعه جوامع ، جنگ هم تحول یافت. نیروهای ویژة این کار برگزیده و سازمان و تشکیلات خاصی عهده دار امر جنگ شد. از جهت علمی هم جنگ دچار تحول بوده است. برای مدتی مذهب و



خرید و دانلود تحقیق؛ تعریف جنگ