لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
گذر از دامداری سنتی به دامداری صنعتی و نقش آموزش و ترویج
مقدمه :
در حال حاضر ، فعالیت های دامداری کشور در قالب دو نوع نظام دامداری صورت می گیرد :
الف) نظام دامداری سنتی و ب ) نظام دامداری صنعتی
با وجود این ، تمایز کامل این دو نظام بهره برداری به دلیل فرایند گذار کاملا میسر نیست . این در حالی است که برآوردها نشان می دهد که نظام دامداری سنتی کشور بالغ بر 70 % تولید گوشت قرمز و محصولات دامی کشور را به خود اختصاص داده است ، لذا سهم نظام دامداری صنعتی در این زمینه اندک است . بنابر این به نظر می رسد که انجام هر گونه تحول در فعالیت های دامداری کشور مستلزم اتخاذ سیاست هایی است که بتواند نظام دامداری سنتی کشور را به نحو مطلوبی تحت تاثیر قرار دهند .با گسترش دانش رسمی و فنون جدید دامداری ، نظام های محلی و دانش و فنون بومی دامداری مورد بی مهری قرارگرفتند ، غافل از آنکه دانش و فنون جدید ، شکلهای تغییر یافته ای از دانش و فنون بومی می باشند .در دهه های گذشته ، بسیاری از صاحبان علوم رسمی دامداری اعتقاد داشته اند که گذار از دامداری سنتی به دامداری نوین ، مستلزم نفی آن نیست ، بلکه به معنای تداوم و حرکت در طول آن است . به عبارت دیگر ، بسیاری از روشها و فنون دامداری نوین ، خلق الساعه نیستند ، بلکه همان روشها و فنون دامداری سنتی هستند که به طور آهسته و پیوسته ، تغییر و تکامل یافته اند .در دهه های گذشته ، بسیاری از کشورهای تحت تاثیر موفقیتها و فن آوریها قرار گرفتند که با شتاب و برداشتی تقلیدی ، تجارب ارزشمند نظام دامداری سنتی را کنار گذاشتند و به شکلهای جدیدی از نظامهای دامداری بویژه نظام دامداری صنعتی گرایش پیدا کردند . با افزایش این گرایش ، رفته رفته نظام دامداری سنتی به فراموشی سپرده شد و تضعیف گردید ولی در عوض ، نظام دامداری صنعتی گسترش یافت . اخیرا مشخص گردیده که برخی از روشها و فنون مورد استفاده در نظام دامداری صنعتی از پا یداری لازم برخوردار نیست . پس نبایستی تجدید و احیای نظام دامداری سنتی را ویران کرد ، بلکه می بایست آن را اصلاح نمود .مقایسه نظام های دامداری سنتی و صنعتی نشان میدهد که هر دو نظام از قابلیت ، توانمندی و محدودیت هایی برخوردارند ، لذا رهیافت بدیل و پایدار در راستای تولید سالم و بیشتر ، طراحی یک نظام دامداری ارگانیک و استفاده از توانمندیها و قابلیتهای هر دو نظام و رفع محدودیتهای آنها می باشد .
مقایسه دو نظام دامداری سنتی و صنعتی :
فرایند تولید دامداری ها به تدریج به سمت صنعتی شدن پیش می رود ، بیش از ۷۰% درصد شیر و گوشت مورد نیاز کشور را دامداری های سنتی و خرد روستایی تأمین می کنند و سهم دامداریهای صنعتی کمتر از ۳۰% درصد است.
در حال حاضر۵۳ میلیون گوسفند، ۲۶ میلیون بز و بزغاله و حدود۵/۵ میلیون گاو، گاومیش و شتر جمعیت دامهای سبک و سنگین کشور را تشکیل می دهند.دامداری سنتی از حداقل امکانات و تجهیزات برخوردار است و در این شیوه نگاه بهره بردار، نگاه معیشتی به دام است.
در دامداری های سنتی، سرمایه گذاری فقط در دام است و ریسک سرمایه گذاری در سنتی ها پایین تر از دامداری های صنعتی است، در دامداری های صنعتی با توجه به این که دام به صورت متمرکز پرورش داده می شود، آسیب پذیری بیشتر است و رعایت یک سری اصول و فنون و دانش را می طلبد که این خود از موانع رشد دامداری های صنعتی است.
در خصوص دلایل بروز روند کند تبدیل دامداریهای سنتی به صنعتی می توان گفت : در واحدهای صنعتی چون دام با یک منظور خاص نگهداری می شود، دانش فنی از جهات مدیریت، تغذیه و بحثهای اصلاح نژاد دام از اصول کار است؛ زیرا اگر نیاز دام از این حیث تأمین نشود قطعاً نمی توان بازده تولید مورد انتظار را پاسخگو باشد. از سوی دیگر چون پرورش دام این واحدهای صنعتی به صورت متمرکز است، بروز هر عارضه ممکن است خسارات سنگینی ایجاد کند، بنابراین حضور دامپزشک در این دامداری ها ضروری است و دامدار باید از نظر اطلاعات فنی و بخصوص مدیریت در سطح بالایی باشد .
ارتقای سطح آگاهی بهره برداران به نوع دام و کاری که انجام می دهند، برگزاری دوره های آموزشی، اعمال سیاستهای حمایتی چون تأمین مصالح ساختمانی در گذشته و اعطای تسهیلات بانکی را از جمله سیاستها و حمایتهای دولت برای تبدیل دامداری های سنتی به صنعتی می باشد.
در مقایسه قیمت تمام شده محصولات دامی در دو روش سنتی و صنعتی می توان گفت: در دامداریهای سنتی چون نگاه تولید، معیشتی و خانوادگی است، هزینه های نیروی انسانی را لحاظ نمی کنند و تصور اذهان بر این است که قیمت تمام شده نسبت به دامداری های صنعتی پایین تر است، اما اگر بازده تولید و میزان خروجی محصولات در کنار هم قرار بگیرد، خلاف این اثبات خواهد شد.به طور مثال یک گوساله بومی در یک دامداری سنتی طی یک دوره شیردهی دو تن شیر می دهد، اما تولید یک گاو اصیل در دامداری صنعتی۸تن شیر است.
در دام سبک همچنین تصوراتی وجود دارد و به اعتقاد سنتی ها با تأمین علوفه از مراتع، قیمت تمام شده گوشت نسبت به واحدهای صنعتی پایین تر است اما این که دامدار برای رسیدن به مرتع باید چه هزینه ای را متقبل شود، محاسبه نمی شود.با وجود تمام این مسایل دولت هیچ اصراری بر تجمیع دامداری های سنتی و تبدیل آنها به صنعتی ندارد و لزومی برای انجام این کار نمی بیند، زیرا سالهاست روستایی با دامداری عجین شده است. اما مقتضیات تولید و لزوم افزایش بهره وری، بهره بردار را به سمت بهینه سازی فرایند تولید هدایت می کند و روستاییان چاره ای جز تن دادن به بهینه سازی فرایند تولید ندارند
به راستی دامپروری ما در دنیا از چه جایگاهی برخوردار است ؟
به راستی دامپروری ما در دنیا از چه جایگاهی برخوردار است ؟ چرا با تلاش های فرا گیر صورت گرفته باز میانگین تولید گاوهای اصیل ما با گاوهای موجود در کشورهای غربی تفاوت بسیار دارد ؟ آیا اشکال کار از ناحیه مدیریت و به کار گرفتن اصول علمی در دامپروری های ماست ؟آیا توان ژنتیکی گاوهای ما بیش از این نیست ؟ آیا فن آوری های مورد استفاده در غرب با امکانات ما تفاوت زیاد دارد ؟ و در آخر آیا عقب ماندگی ما تنها به عوامل ذکر شده در بالا خلاصه می شود ؟
در حالی این سوالات را مطرح می کنیم که میانگین تولید سالیانه گاوهای اصیل هلشتاین در ایران حدود 7 الی 8 تن می باشد در حالی که در آمریکا 12 تن است .
طبق مشاهدات صورت گرفته از گاوداری های آمریکا به وضوح مشخص است که اختلاف سطح صنعت دامپروری آنها با ما بسیارکمتر از اختلاف سطح تولید موجود است . فن آوری های مورد استفاده آنها نیز درحد واحدهای بزرگ صنعتی ماست. پس راز این اختلاف در چه می تواند باشد ؟
تقسیم بندی سه گانه از نظام ترویج :
1- نظام ترویج دولتی :
فعالیتهای ترویج در کشور های جهان سوم عمدتا از طریق نظام ترویج دولتی انجام می گیرد چرا که این فعالیت ها هزینه بر هستند و بخش خصوصی جز برخی سازمان های زیست محیطی تمایلی به سرمایه گذاری در آن را ندارند .در این نظام سیاست ها ، استراتژی ها و اهداف ترویج توسط دولت انجام می پذیرد . در این نظام عاملین اجرائی از پیکره دولت برگزیده می شوند و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
مقدمه:
امروزه با مطرح شدن مقوله پایداری در تمامی موضوعات مربوط به انسانها ، پایداری در بخش کشاورزی نیز مورد توجه بسیاری از اندیشمندان، سیاستگزاران و کشاورزان قرار گرفته است. کشاورزی پایدار در واقع سیستمی است که به سطح دانش بالا و مدیریت تخصصی نیاز دارد و رهیافتی است که در بلند مدت به کشاورزان کمک می کند تا تولید و سودمندی خود را حفظ و یا افزایش دهند. تا به امروز راهکارهای مختلفی برای حصول به اهداف کشاورزی پایدار و مواجهه با چالشهای پیش روی آن بیان شده است، اما آنچه که امروزه بیشتر کشورها و بخصوص کشورهای اروپایی مدنظر دارند مدیریت تلفیقی مزرعه می باشد که نوید بخش غذای سالمتر، با کیفیت و ارزش غذایی بالاتر و مراقبتهای زیست محیطی بیشتر می باشد.(Anonymous,2002) هم اکنون این رهیافت در بسیاری از کشورهای اروپایی پذیرفته شده و به نظر بسیاری از متخصصان، یک راه حل عملی برای مسائل و مشکلات کشاورزی در قرن 21 می باشد از طرفی با توجه به مشکلات پیش روی کشاورزان ایران از جمله مصرف نادرست کودهای شیمیایی، از بین رفتن مقادیر زیادی از محصولات در اثر آفات و بیماریها، کاهش منابع و نهاده های مورد نیاز و عدم توجه به مسائل زیست محیطی و همچنین لزوم توجه اولویتهای جهانی از جمله جهانی شدن بازار محصولات و توجه به خواسته های این بازارها مبتنی برارگانیک بودن محصولات و پایداری در تولید و قابل تامین بودن آنها، اهمیت توجه به روشهای پیشنهادی در این رهیافت بیشتر نمایان می شود. این مقاله ضمن بیان مفهوم ، مزایا و اصول این رهیافت به معرفی برخی شیوه های کاربردی آن می پردازد.
کشاورزی پایدار
نورمن و همکاران به نقل از جامعه زراعی آمریکا در سال 1989 کشاورزی پایدار را چنین تعریف کردند: کشاورزی پایدار درتمام دوران باعث بهبود محیط زیست و استفاده بهینه از منابع موجود شده و در تامین نیازهای غذایی انسان و ارتقاء کیفیت زندگی کشاورزان و جوامع بشری نقش مهمی دارد و باعث پویایی اقتصادی می شود. دیبرتین و پاجولیز به نقل از شورای علمی کانادا کشاورزی پایدار رااین چنین تعریف کرده اند: کشاورزی پایدار سیستمی است که تامین نیازهای جامعه را از لحاظ مواد غذایی مدنظر داشته و بر حفاظت منابع طبیعی و بهبود کیفیت محیط زیست برای نسلهای آتی تاکید دارد.
کشاورزی پایدار یک نظام سودمند، پایدار و متکی بر حفظ منابع طبیعی است و سودمندترین نحوه استفاده از انرژی خورشید و تبدیل آن به محصولات کشاورزی، بدون تخریب حاصلخیزی خاک و کیفیت محیط زیست را توصیه می کند. کشاورزی پایدار دیدگاهی ماورای اقتصاد تولید صرف را مدنظر داشته و در آن همبستگی بین اقتصاد تولید، ثبات اکولوژیکی و کیفیت محیط زیست به صورتی جامع نگریسته می شود (محبوبی، 1373).یک برنامه کشاورزی پایدار موفق در برگیرنده هفت هدف زیر می باشد:
1. فراهم کردن امنیت غذایی همراه با افزایش کمی و کیفی آن، ضمن در نظر گرفتن نیازهای نسلهای بعدی؛
2. حفاظت از منابع آب، خاک و منابع طبیعی؛
3. حفاظت از منابع انرژی در داخل و خارج مزرعه؛
4. حفظ و بهبود سودآوری کشاورزان؛
5. قابلیت پذیرش از سوی جامعه؛
6. حفظ نیروی حیات جامعه روستایی؛
7. حفظ تنوع زیستی (Mahler et al, 1997)
چالشهای پیش روی کشاورزان پایدار در جهان و ایران
مالرو و همکاران (1997) سه چالش اصلی پیش روی کشاورزان پایدار را رشد جمعیت، تولید موادغذایی و تقاضای انرژی می دانند و خاطرنشان می سازند که تنها راه حصول به کشاورزی پایدار کنترل این سه عامل است.
1ـ رشد جمعیت: افزایش جمعیت انسانها باعث استفاده بیشتر آنها از محیط و منابع طبیعی می شود. جمعیت جهان هر یازده سال یک میلیارد نفر افزایش می یابد و هر 60 سال دو برابر می شود، تا سال 2070 میلادی جمعیت جهان به 12 میلیارد نفر می رسد.
2تولید موادغذایی: با افزایش جمعیت، نیاز به غذا نیز افزایش می یابد. همین امر باعث استفاده بی رویه از زمینهای زراعی و کودهای شیمیایی شده و مسائل زیست محیطی را بوجود می آورد. از طرفی آمار نشان می دهد که مقدار زمین در جهان در سال 1950 از 5/0 ایکر برای هر شخص به 28/0 ایکر در سال 2000 کاهش می یابد. همچنین میزان رشد بازده محصولات در دهه های گذشته نیز کاهش یافته است. این عوامل باعث شده که دستیابی به کشاورزی پایدار مشکل شود.
همانگونه که ذکر شد مقدار رشد بازده محصولات نیز در حال کاهش است. بازده محصولات بین سالهای 1960 ـ 1950 حدود 40 درصد افزایش داشته در صورتیکه بین سالهای 2000 ـ 1990 بازده تنها 5 درصد افزایش داشته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
ترویج و آموزش کشاورزی
ترویج و آموزش کشاورزی نوعی آموزش غیر رسمی به روستائیان و علاقمندان به کشاورزی برای آشنائی و استفاده از فناوریهای نو جهت افزایش تولید و بهرهوری و درآمد و ارتقای سطح زندگی تولیدکنندگان کشاورزی و رسیدن به اهداف توسعه کشاورزی و روستائی است.
ترویج کشاورزی یاری هدفدار در تصمیمگیری و شکل گیری نظرات تعریف شده است. کارشناسان آن را نوعی مداخله گری ارتباطی حرفهای میدانند که توسط یک نهاد به منظور ایجاد تغییرات داوطلبانه رفتاری در کشاورزان با فرض داشتن منافع جمعی یا اجتماعی بنا میشود.
هدفها
هدف ترویج کشاورزی رسیدن به اهداف توسعه کشاورزی و ارتقاء سطح زندگی کشاورزان بویژه کشاورزان خردهمالک و تهیدست است تا از طریق آشنائی با یافتههای پژوهشی و فناوری بصورت ساده و کاربردی بتوانند با افزایش تولید و کاهش هزینه و کسب درآمد بیشتر سطح زندگی خود و خانواده را فراهم نمایند. ترویج کشاورزی در کشورهای در حال توسعه برای رسیدن به اهداف توسعه کشاورزی و روستائی یکی از عناصر ضروری است که بیشتر در قالب نظامهای دولتی و اخیرا در برخی کشورها بصورت فعالیتهای ترویج خصوصی کشاورزان را تحت آموزش به روشهای مختلف قرار میدهند. البته در کشور ما این هدف آنگونه که انتظار میرود محقق نگردیده است زیرا کارشناسان ما پس از تحصیل به خاطر کم تجربگی و تئوریک بودن مطالب درسی تدریس شده در دانشگاه اکثرا یا بیکارند یا هنگام ورود به عرصه کار و در عمل به جای کمک به رشد و توسعه کشاورزی و ترویج کشاورزی بین کشاورزان به پشت میز نشینانی تئوری پرداز و آمارساز مبدل می شوند که حتی کشاورزان نیز بر ناکار آمدی بسیاری از آنان در عرصه عمل به علوم آموخته شان شاهدند. و توجه به نابسامانی ها و عدم پیشرفت چشمگیر در این عرصه تاییدی بر این مدعااست .
بهرهوری آموزشی ( Educational Effectiveness )
خلاصه مطالبه ارائه شده در دوره آموزش ضمن خدمت کارکنان ادارات آموزش کشاورزی
سرفصل دوره
• سطوح بهره وری
• موانع بهبود بهرهوری در سطوح مختلف
• منافع و فواید بهرهوری در سطوح مختلف
• راههای توسعه بهره وری
• سیستم های ارتقاء بهره وری در سازمان
• اندازه گیری بهره وری
• بهره وری آموزشی
• عناصر موثر در بهره وری آموزش کشاورزی
• نتایج بهره وری در آموزش کشاورزی
ارکان نظام جامع آموزش اثربخش در کشاورزی
.....تعاریف و مفاهیم
بهره وری که نخستین بار در اقتصاد وارد و سپس رد پای خود را در شاخص های مختلف توسعه وارد نمود، اینگونه تعریف میشود: "مقدار کالا و یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرِِِِژی و یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت". به دیگر سخن بهرهوری عبارتست از بدست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد ومهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان،مکان و…به منظور ارتقاء رفاه جامعه. این مفهوم با کارایی تفاوت دارد.
کارائی Efficiency : توانایی فرد در انجام کار بطور صحیح ، در مدت زمان مطلوب و در محل مناسب. به دیگر سخن، نسبت بازده واقعی کمیت حاصل به بازدهی استاندارد از پیش تعیین شده کارائی یا راندمان قدرت بازدهی است
اثربخشی Effectiveness : اثربخشی عبارت است از، میزان درجه کیفیت و نیل به اهداف کا تعیین شده. بنابراین در فرآیند کار، اثربخشی نشان می دهد که تا چه میزان از کاره های انجام گرفته، با اهداف مورد نظر همسو بوده است. به سخن دیگر، اثربخشی در ارتباط با عملکرد و فراهم آمدن رضایت انسان از تلاشهای انجام شده است. اثربخشی حاصل تلاش انسان است، تا به نتایج مورد نظر دسترسی پیدا کند. آن بخش از کار انجام شده فرد در محیط مربوطه را « کارایی» ولی بخش دیگری از کار فرد که باید به موقع و به جا مؤثر افتد را «اثر بخشی» می گویند.
کارایی را "انجام درستِ کار" و اثربخشی را "انجام کار درست" تعریف میکنند. طبق شکل زیر، کارایی نشان دهنده نسبت تبدیل ورودیها به خروجیها بوده و اثر بخشی، نسبت ارتباط خروجیها با اهداف میباشد.
بهرهوری، حاصل جمع برداری کارایی و اثربخشی است که نشان میدهد یک سازمان به چه صورت منابع خود را در راستای دستیابی به اهداف به کار میگیرد.
به این ترتیب، بهرهوری را میتوان به صورت "انجام درستِ کار درست" تعریف کرد.
برخی دیگر از واژه های مرتبط با بهره وری
سود آوری : طبق مدل های تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی درواقع سود چگونگی بکار گیری داراییها و کسب منفعت حاصل از آن است .
کیفیت : سلاحی استرا تژیک و رقابتی جهت تثبیت وضع فعلی و انجام فعا لیتهای جدید بطوریکه افزابش فروش در بازار را تسهیل میکند . کیفیت وبهره وری قابل تفکیک نیستند و به موازات هم پیش میروند .
نوآوری : فرایند خلاقانه انتخاب وانطباق کا لاها وخدمات ؛ فرایندها ؛ ساختارها و دیگر موارد برای پا سخگوئی به فشار های داخلی وخارجی و تقاضا وتغییرات محیط است . نوآوری ممکن است مبتنی بر کار فردی یا نیاز های سازمانی ویا نتیجه فشار های محیطی مثل تشدید رقابت باشد . در این حالت کوششها به سوی تکمیل یا جایگزینی فرایندی که اکنون وجود دارد یا با تامین این حلقه مفقوده به سوی آن هدایت میشود معطوف است .
تاریخچه بهرهوری ( خلاصه )
میتوان گفت برای نخستین بار لغت «بهرهوری» توسط فردی به نام «کوئیزنی» در سال 1766 میلادی بکار برده شد. بیش از یک قرن بعد یعنی در سال 1883 فردی به اسم «لیترِ» بهرهوری را «قدرت و توانایی تولید کردن» تعریف کرد. بایستی توجه داشت که واژه بهرهوری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
گذر از دامداری سنتی به دامداری صنعتی و نقش آموزش و ترویج
مقدمه :
در حال حاضر ، فعالیت های دامداری کشور در قالب دو نوع نظام دامداری صورت می گیرد :
الف) نظام دامداری سنتی و ب ) نظام دامداری صنعتی
با وجود این ، تمایز کامل این دو نظام بهره برداری به دلیل فرایند گذار کاملا میسر نیست . این در حالی است که برآوردها نشان می دهد که نظام دامداری سنتی کشور بالغ بر 70 % تولید گوشت قرمز و محصولات دامی کشور را به خود اختصاص داده است ، لذا سهم نظام دامداری صنعتی در این زمینه اندک است . بنابر این به نظر می رسد که انجام هر گونه تحول در فعالیت های دامداری کشور مستلزم اتخاذ سیاست هایی است که بتواند نظام دامداری سنتی کشور را به نحو مطلوبی تحت تاثیر قرار دهند .با گسترش دانش رسمی و فنون جدید دامداری ، نظام های محلی و دانش و فنون بومی دامداری مورد بی مهری قرارگرفتند ، غافل از آنکه دانش و فنون جدید ، شکلهای تغییر یافته ای از دانش و فنون بومی می باشند .در دهه های گذشته ، بسیاری از صاحبان علوم رسمی دامداری اعتقاد داشته اند که گذار از دامداری سنتی به دامداری نوین ، مستلزم نفی آن نیست ، بلکه به معنای تداوم و حرکت در طول آن است . به عبارت دیگر ، بسیاری از روشها و فنون دامداری نوین ، خلق الساعه نیستند ، بلکه همان روشها و فنون دامداری سنتی هستند که به طور آهسته و پیوسته ، تغییر و تکامل یافته اند .در دهه های گذشته ، بسیاری از کشورهای تحت تاثیر موفقیتها و فن آوریها قرار گرفتند که با شتاب و برداشتی تقلیدی ، تجارب ارزشمند نظام دامداری سنتی را کنار گذاشتند و به شکلهای جدیدی از نظامهای دامداری بویژه نظام دامداری صنعتی گرایش پیدا کردند . با افزایش این گرایش ، رفته رفته نظام دامداری سنتی به فراموشی سپرده شد و تضعیف گردید ولی در عوض ، نظام دامداری صنعتی گسترش یافت . اخیرا مشخص گردیده که برخی از روشها و فنون مورد استفاده در نظام دامداری صنعتی از پا یداری لازم برخوردار نیست . پس نبایستی تجدید و احیای نظام دامداری سنتی را ویران کرد ، بلکه می بایست آن را اصلاح نمود .مقایسه نظام های دامداری سنتی و صنعتی نشان میدهد که هر دو نظام از قابلیت ، توانمندی و محدودیت هایی برخوردارند ، لذا رهیافت بدیل و پایدار در راستای تولید سالم و بیشتر ، طراحی یک نظام دامداری ارگانیک و استفاده از توانمندیها و قابلیتهای هر دو نظام و رفع محدودیتهای آنها می باشد .
مقایسه دو نظام دامداری سنتی و صنعتی :
فرایند تولید دامداری ها به تدریج به سمت صنعتی شدن پیش می رود ، بیش از ۷۰% درصد شیر و گوشت مورد نیاز کشور را دامداری های سنتی و خرد روستایی تأمین می کنند و سهم دامداریهای صنعتی کمتر از ۳۰% درصد است.
در حال حاضر۵۳ میلیون گوسفند، ۲۶ میلیون بز و بزغاله و حدود۵/۵ میلیون گاو، گاومیش و شتر جمعیت دامهای سبک و سنگین کشور را تشکیل می دهند.دامداری سنتی از حداقل امکانات و تجهیزات برخوردار است و در این شیوه نگاه بهره بردار، نگاه معیشتی به دام است.
در دامداری های سنتی، سرمایه گذاری فقط در دام است و ریسک سرمایه گذاری در سنتی ها پایین تر از دامداری های صنعتی است، در دامداری های صنعتی با توجه به این که دام به صورت متمرکز پرورش داده می شود، آسیب پذیری بیشتر است و رعایت یک سری اصول و فنون و دانش را می طلبد که این خود از موانع رشد دامداری های صنعتی است.
در خصوص دلایل بروز روند کند تبدیل دامداریهای سنتی به صنعتی می توان گفت : در واحدهای صنعتی چون دام با یک منظور خاص نگهداری می شود، دانش فنی از جهات مدیریت، تغذیه و بحثهای اصلاح نژاد دام از اصول کار است؛ زیرا اگر نیاز دام از این حیث تأمین نشود قطعاً نمی توان بازده تولید مورد انتظار را پاسخگو باشد. از سوی دیگر چون پرورش دام این واحدهای صنعتی به صورت متمرکز است، بروز هر عارضه ممکن است خسارات سنگینی ایجاد کند، بنابراین حضور دامپزشک در این دامداری ها ضروری است و دامدار باید از نظر اطلاعات فنی و بخصوص مدیریت در سطح بالایی باشد .
ارتقای سطح آگاهی بهره برداران به نوع دام و کاری که انجام می دهند، برگزاری دوره های آموزشی، اعمال سیاستهای حمایتی چون تأمین مصالح ساختمانی در گذشته و اعطای تسهیلات بانکی را از جمله سیاستها و حمایتهای دولت برای تبدیل دامداری های سنتی به صنعتی می باشد.
در مقایسه قیمت تمام شده محصولات دامی در دو روش سنتی و صنعتی می توان گفت: در دامداریهای سنتی چون نگاه تولید، معیشتی و خانوادگی است، هزینه های نیروی انسانی را لحاظ نمی کنند و تصور اذهان بر این است که قیمت تمام شده نسبت به دامداری های صنعتی پایین تر است، اما اگر بازده تولید و میزان خروجی محصولات در کنار هم قرار بگیرد، خلاف این اثبات خواهد شد.به طور مثال یک گوساله بومی در یک دامداری سنتی طی یک دوره شیردهی دو تن شیر می دهد، اما تولید یک گاو اصیل در دامداری صنعتی۸تن شیر است.
در دام سبک همچنین تصوراتی وجود دارد و به اعتقاد سنتی ها با تأمین علوفه از مراتع، قیمت تمام شده گوشت نسبت به واحدهای صنعتی پایین تر است اما این که دامدار برای رسیدن به مرتع باید چه هزینه ای را متقبل شود، محاسبه نمی شود.با وجود تمام این مسایل دولت هیچ اصراری بر تجمیع دامداری های سنتی و تبدیل آنها به صنعتی ندارد و لزومی برای انجام این کار نمی بیند، زیرا سالهاست روستایی با دامداری عجین شده است. اما مقتضیات تولید و لزوم افزایش بهره وری، بهره بردار را به سمت بهینه سازی فرایند تولید هدایت می کند و روستاییان چاره ای جز تن دادن به بهینه سازی فرایند تولید ندارند
به راستی دامپروری ما در دنیا از چه جایگاهی برخوردار است ؟
به راستی دامپروری ما در دنیا از چه جایگاهی برخوردار است ؟ چرا با تلاش های فرا گیر صورت گرفته باز میانگین تولید گاوهای اصیل ما با گاوهای موجود در کشورهای غربی تفاوت بسیار دارد ؟ آیا اشکال کار از ناحیه مدیریت و به کار گرفتن اصول علمی در دامپروری های ماست ؟آیا توان ژنتیکی گاوهای ما بیش از این نیست ؟ آیا فن آوری های مورد استفاده در غرب با امکانات ما تفاوت زیاد دارد ؟ و در آخر آیا عقب ماندگی ما تنها به عوامل ذکر شده در بالا خلاصه می شود ؟
در حالی این سوالات را مطرح می کنیم که میانگین تولید سالیانه گاوهای اصیل هلشتاین در ایران حدود 7 الی 8 تن می باشد در حالی که در آمریکا 12 تن است .
طبق مشاهدات صورت گرفته از گاوداری های آمریکا به وضوح مشخص است که اختلاف سطح صنعت دامپروری آنها با ما بسیارکمتر از اختلاف سطح تولید موجود است . فن آوری های مورد استفاده آنها نیز درحد واحدهای بزرگ صنعتی ماست. پس راز این اختلاف در چه می تواند باشد ؟
تقسیم بندی سه گانه از نظام ترویج :
1- نظام ترویج دولتی :
فعالیتهای ترویج در کشور های جهان سوم عمدتا از طریق نظام ترویج دولتی انجام می گیرد چرا که این فعالیت ها هزینه بر هستند و بخش خصوصی جز برخی سازمان های زیست محیطی تمایلی به سرمایه گذاری در آن را ندارند .در این نظام سیاست ها ، استراتژی ها و اهداف ترویج توسط دولت انجام می پذیرد . در این نظام عاملین اجرائی از پیکره دولت برگزیده می شوند و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
مدیریت تحول سازمانی و رویکردهای ترویج کشاورزی
منصور شاه ولی- دانشیار ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مصطفی احمدوند- دانشجوی دکترای ترویج کشاورزی دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز.
چکیده:
بطور کلی همه چیز در حال تغییر است و این تغییرات در اشکال مختلف اقتصادی، اجمتاعی، سیاسی و فنی به ناچار بر سازمان های مختلف از جمله سازمان ترویج تاثیر گذارده است و بر آن فشار وارد می آورد تا متحول گردد. علاوه بر آن، مزرعه داری و کشاورزی در روستاها با تغییرات شتابانی روبرو است، که به نوبه خود بر ترویج کشاورزی اثر می گذارد زیرا ترویج با جمعیت متنوع و نامتجانس تری روبرو خواهد بود. بنابراین، ترویج کشاورزی روندهای متنوعی را در دنیای متحول در پیش خواهد گرفت. هدف از این نوشته ترسیم روندهای ترویج کشاورزی و تبیین و تدوین آنها با کمک نظریه مدیریت تحول سازمانی است. به منظور ترسیم روندهای مذکور ارکان اساسی ترویج مورد توجه قرار گرفته است که عبارتند از: اهداف، سازماندهی، روش ها، گروه های ارباب رجوع و تمهیدات ترویج کشاورزی. لذا در آینده هر یک از ارکان پنج گانه مذکور تحولاتی را تجربه خواهند کرد. برای پایداری و پویایی مدیریت ترویج کشاورزی برای رویارویی با روندهای تغییر کشور لازم است مدیریت تحول سازمان ترویج با تاکید بر توسعه سازمانی تدوین و طراحی گردد تا بتواند همگام با تحولات عناصر و نظام ترویج، موجبات پیشرفت سازمان ترویج کشاورزی را فراهم نماید. از طرفی، مدیریت تحول شامل استراتژی های گونانگون سازمانی، فناوری، وظیفه ای و رفتاری است که به طور عمده، سازماندهی ترویج در استراتژی ساختاری، اهداف، روش ها و گروه های هدف در استراتژی رفتاری و تمهیدات ترویج در استراتژی تکنولوژیکی مدیریت تحول تبلور می یابد. برای تحقق هر یک از استراتژی های مورد نظر راهکارهایی در نظر گرفته شده که به طور مبسوط ارائه شده است. این مقاله فرصتی را برای مدیران سازمان ترویج فراهم می آورد تا سازمان را برای مواجهه با تغییرات مهیا سازند.
واژه های کلیدی : مدیریت تحول، سازمان، ترویج کشاورزی، روندهای تغییر، پویایی مدیریت ترویج.
مقدمه :
تکنولوژی، علم، کشاورزی، دولت ها و به طور کلی همه چیز در حال تغییر است. این تغییرات در اشکال مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فنی به ناچار بر موسسات ترویجی نیز تاثیر گذاشته و بر آنها فشار وارد می آورند تا متحول گردند (Rivera, 1997)، علاوه بر آن، مزرعه داری و کشاورزی در روستاها نیز دچار تغییرات شتابانی گردیده اند، که این نیز به نوبه خود بر ترویج کشاورزی تاثیر می گذارد زیرا که ترویج با جمعیت متنوع و نامتجانس تری روبرو است. همزمان که به سوی آینده حرکت می کنیم، مزارع، روستائیان و مروجان نیز باید برای رشد و ترقی و بقا، در فرایند کار، تلاش بیشتری را از خود نشان دهند. کشوری که بتواند سریع تر و موثرتر تولید کنندگان را به فناوری های کم هزینه و مهارت های مفید مجهز سازد، بیشتر به طرف موفقیت و پیروزی گام بر می دارد. بدین منظور، عواملی نظیر وجود ارتباطات مناسب، موثر بودن هزینه ها و کارایی بیشتر، مسئولیت پذیری، پاسخگویی ترویج کشاورزی به شکل استراتژیک اهمیت پیدا می کنند. برای کسب چنین موقعیتی، مدل های پیشین ترویج به دلیل یک طرفه بودن و تمرکز گرایی شدید باید کنار گذاشته شوند، همچنین نظام های و رهیافت هایی نظیر نظام آموزش و دیدار که سعی در افزایش تولید دارند، از لحاظ مفید بودن و کارایی در حال حاضر چندان موفق نمی باشند و لذا به نعمق در معضلات پیش روی ترویج در قالبی سیستماتیک نیاز بیشتری می باشد (شاه ولی و یوسفی نژاد، 1379).
پرسش هایی که در اینجا مطرح می شود این است که ترویج باید چگونه باشد؟ چه فعالیتی را باید سرلوحه کار خود قرار دهد؟ و چگونه باید عمل نماید؟