لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 92
موضوع :
تأثیر تکنولوژی بر پیشرفت تحصیلی و درسی دانش آموزان ابتدایی
پیشگفتار:
تجارب قبلی ، بینایی ، ادراک، و طرز فکرها، شکل گیری رفتارهای ما را تشکیل می دهند در دنیایی که هر روز پیچیده تر می شود شاگردان مدرسه نیازمندند که بیشتر و بهتر دربارة محیط خود بیاموزند و چون امکان آموختن از طریق تجربه در همه موارد وجود ندارد. لذا نحوة تدریس این پدیده ها بسیار پیچیده می گردد . هدف این است که شاگرد بتواند تا حد امکان پدیده های علمی را توسط تجارب به دست آورد.
در زمینة تجربة پیامبر اکرم ( ص) می فرماید :« التجربه فوق العلم» تجربه بالاتر از دانش است.
به همین دلیل بایستی امکانات زیادتر در اختیار شاگرد قرار گیرد تا تجارب زیادتری کسب کند.
تجارب مختلف وگوناگون نشان داده است که استفاده از رسانه ها در جریان ومیزان یادگیری شاگردان مؤثر است و از طرف دیگر ازطول زمان لازم برای آموزش می کاهد.
شناخت رسانه ها و چگونگی کاربرد هر یک از آنها و هم چنین آشنایی با روشهای تدریس بهترین عوامل موفقیت در حسن استفاده و بهره گیری درست از انواع رسانههاست به امید آنکه روزی فرارسد که همه مربیان و معلمان با بهرهگیری تکنیک ها و وسایل جدید آموزشی گام مؤثر در جهت آموزش و پرورش دانش آموزان خود بردارند.
فصل اول
مقدمه:
دستگاه تعلیم و تربیت نه تنها در ایران ، بلکه در سایر ممالک جهان وظیفة سنگینی رابر عهده دارد. سرمایه گذاری برای تربیت نیروی انسانی کارآمد که در بخش های مختلف جامعه مشغول به کار خواهند شد. دورة ابتدایی که به عنوان زیر بنای نیروی کار جامعه به شمار می رود باید از آموزش صحیح ومناسبی برخوردار باشد تا بتواند پاسخگوی نیازهای رو به گسترش جامعه باشد.
بنابراین مطالب آموزش داده شده باید به صورت کاربردی در زندگی روزمرة کودک قابل استفاده باشد. لذا برای رسیدن به این مقصود استفاده از وسایل کمک آموزشی از نیازهای اولیه و مهم این دوره به شمار می رود زیرا تدریسی که حتی الامکان حواس بیشتری را در یادگیری جلب نماید موفق تر است. علاوه بر آن بعضی از مفاهیم و واژه ها را نمی توان به دانشآموزان فهماند و در زندگی روزمرة آنها نیز نمونه های مشابهی وجود ندارد که با استفاده از آنها مطالب را قابل فهم کرد. در این گونه موارد باید از فلیمهای آموزشی که مفاهیم را به صورت ملموس و واقعی ارائه می دهند استفاده نمود.
از طرف دیگر چون دانش آموزان یک کلاس تواناییهای فکری متفاوتی دارند. معلم نمی تواند با برنامة کلاس همة آنها را قانع کند. کتابهای درسی نیز در حد توان دانش آموزان متوسط تنظیم می شود. لذا معلم بایداز وسایل کمک آموزشی متنوع نظیر پوسترـ مجله ـ کتاب و … استفاده کند. بنابراین استفاده از وسایل کمک آموزشی می تواند نقش بسیار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
ادبیات و پیشینه تحقیق
امروزه درمانهایی که بر اساس فرمولبندی های روانشناختی صورت میگیرد، احتمال میزان موفقیت را افزایش میدهد.
بنابراین باتعیین فرمولبندی مشکلات و انتخاب الگوی صحیح و روش مناسب و توصیف فرایند تغییر، بصورت سازمان یافته ضریب اطمینان در درمان افزایش مییابد
در شناخت درمانی، شیوه رواندرمانی مبتنی بر نظریه اختلالات هیجانی و فهم باورهای تحریف شده( بک 1967 – 1991 ) مطالعات بالینی و تجربی کواکس ( 1978) و بلک برن(1988) و نیز تکنیکهای درمانی مشخصی است.
این شیوه درمانی شکل سازمان یافته ای از روان درمانی است که برای کمک به بیماران برای یادگیری روش های موثر به منظور مواجه با مشکلاتی که سبب ناراحتی او میشوند طراحی شده است.
- میرافضلی آرانی، فاطمه، علل ترس در کودکان، مرکز تحقیقات نظام وفا شهرستان شهرستان ایذه ،83 ـ 1382
ترس از بزرگترین دشمنانی میباشد که بشر مجبور است با آن روبرو شود ترس دربارة آسیبپذیری خودمان و ترس برای بقای خود
2- عکاشه گودرز"بررسی عملکرد تحصیلی وعلل ترس در دانش آموزان" شورای تحقیقات اداره آموزش و پرورش شهرستان ایذه 1381در این تحقیق سنین نوجوانی یعنی سالهای بین 12 تا 18 سال را دوره ناکامل نامیدهاند زیرا نوجوان عالم کودکی را پشت سر گذاشته و به دوره کامل بزرگسالی نیز نرسیده است در نتیجه احساس نوعی ناامنی و عدم اطمینان و اعتماد به خود و نقش اجتماعی خود دارد. دوره ای که در طول عمر انسان ؛تنشهای هیجانی؛در حد اعلای خود می رسد دوره نوجوانی است .در این دوره علاوه بر رشد و تغییرات بدنی و ترشحات غدد داخلی که تا حدی موجبات ترس و تنش را در نوجوانان پدید می آورد،عوامل محیطی و اجتماعی یکی از عوامل اصلی وجود تنشها در این دوره می باشد.
شناخت درمانی بک ابتدا در مورد افسردگی و ترس به کار رفته است ( 1967) ولی امروزه مطالعات و تحقیقات بیشتر در شناخت درمانی نشان میدهد برای بسیاری از اختلالات روانشناختی از جمله ترس ، وسواس و … نیز قابل استفاده است.
در ارزیابی تحریف های شناختی که افراد مضطرب تجربه میکنند فریمن و دیگران ( 1990) متوجه شدند که تحریفهایی همچون فاجعه آمیز دانستن، شخصی سازی تعمیم و مبالغه آمیز،… ( 1990) دیده میشود و هم چنین کاربرد مثلث شناختن و نقش آن در درمان ترس توسط گرینبرگ ( 1985) مورد بحث قرار گرفته است.
شناخت درمانگران معتقدند تجارب کودکی میتواند باعث شکلگیری طر حوارهها و باورهای اساسی و باورهای شرطی گردند، در هنگام وجود یک محرک به عنوان موقعیت، فعال کننده ترس، میتواند بر طرحوارها و باورهای اساسی و باورهای شرطی اثر کرده و بصورت یک فرآیند شناختی، پیامدهای شناختی از
جمله افکار اتوماتیک را فعال نموده و رفتارها و هیجانات و پاسخهای فیزیولوژیک انسان را تحت تاثیر قرار دهد.
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین عملکرد تحصیلی و ترس دانشجویان و توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین عملکرد تحصیلی و ترس کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و ترس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که عملکرد تحصیلی اش بر عملکرد اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانشجویان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند(بویژه دانشجویان دختر)، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر عملکرد احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و عملکرد است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .
1ـ ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی 1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریة خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از عملکرد توانایی اش داشته باشد، پیشرفت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، 1380).
در بعضی مطالعات گزارش شده که عملکرد توانایی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان در مقطعه های مختلف تحصیلی ، برتری علّی دارد. در مطالعات دیگری محققان به نتیجه متضاد با این نظریه رسیده اند. خلاصه اینکه، تحقیقات آزمایشی اجازة هیچ گونه نتیجه گیری با ثباتی را در مورد ترتیب علّی عملکرد و رضایت مندی دانشجو نمی دهد. این همان نتیجه گیری است که به توسط بیرن1 (1984، 1988) در دو مطالعه بزرگ بیان شده است. علاوه بر این، روابط بین این دو مفهوم ممکن است ناشی از مشکلات روش شناختی، سن، تعریف عملکرد و اندازه گیری رضایت مندی دانشجو باشد ( هانسفورد، 1982). بر اساس زمینه های نظری هر کدام از متغیرهای رضایت مندی و عملکرد توانایی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.
پرسش مهم برای پژوهش عبارت از این است که آیا می توان اثرات هر یک از متغیرهای مذکور و متغیری را که بهترین پیش بینی کننده برای دیگری باشد، تعیین و شناسایی کرد؟ به دنبال این نظر، شاولسون2 و بیرن (1984)، الگوی برتری علّی و ملاکهای آزمون آن را تعیین نمودند. بر اساس این الگو خودپندارة افراد به تدریج تحت تأثیر اعمال، موفقیت ها و ارزشیابی ها در موقعیت های خاص قرار گرفته، و عزت نفس و رضایت مندی کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تأثیر می پذیرد. بنابراین حتی اگر پیشرفت تحصیلی، عملکرد توانایی و رضایت مندی کلی بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته باشند، جهت علّی غالب از پیشرفت در خودپندارة توانایی به عزت نفس کلی است (بیابانگرد ، 1380).
14ـ اروین (1967) در پژوهش هایی که انجام داد به این نتیجه رسید که برداشت مثبت فرد از خود به عنوان یک انسان نه تنها مهمتر از تلاش او برای کسب پیشرفت و روحیة رفتن به مدرسه است، بلکه عامل اصلی در جهت کارایی تحصیل می باشد و ترس عامل باز دارنده دانشجو . ( به نقل از یوسفی، 1374).
15ـ پتیبوم9 وهمکاران (1968) هیچ رابطه ای بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی نیافتند ( به نقل از بیابانگرد، 1374).
16ـ تحقیقات کوپر اسمیت (1967) نشان داده است که عزت نفس در ایجاد و نوع رفتار فردی وترس و اجتماعی نقش بسیار عمده دارد (به نقل از مفتاح، 1381).
«دوگلاس»1 دریافت که علاقه والدین و تشویق آنان در جریان رشد سن کودکان بطور فزاینده ای در کسب موفقیت تحصیلی اهمیت می یابد. وی همچنین برای سالهای اولیه تحصیلی کودک اهمیت قائل است زیرا در بسیاری موارد، عملکرد سالهای نخستین تحصیل در سراسر دوره دبیرستان منعکس می شود کودکان طبقه متوسط هنگام اجتماعی شدن اولیه توجه و تحرک بیشتری از سوی والدین دریافت دارند.این عمل پایه ای برای کسب موفقیت بیشتر در نظام تحصیلی بنا می کنند.نتیجه اینکه بسیاری از تفاوتهای عمده در عملکرد را به اثرات محیطی سالهای قبل از دبستان نسبت می دهیم.بطور کلی نحوه پرورش کودک در طبقه متوسط در مقایسه با طبقه کارگر از ویژگی های زیر برخوردار است:
در طبقه متوسط( تحصیل کرده) بر موفقیت تحصیلی در سطح بالا تأکید می شود والدین از فرزندان خود درخواست و انتظار بیشتری در این مورد آنان در سطحی وسیع فرزندان خود را به پیشرفت مستمر در تحصیل و آداب اجتماعی ترغیب می کنند. والدین با دادن پاداش، الگویی از انگیزه قوی برای موفقیت در کودکان خود به وجود می آورند. والدین با بذل توجه فردی به کودکان خود و ترسیم معیارهای بالاتر، محیط انگیزاننده ای برای آنان تدارک می بینند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
چکیده
ارزشیابی وسیله ای برای تحقیق اهداف آموزشی به شمار می آید و یکی از فنونی است که آشنایی با آن برای معلمان ضروری است .در این پژوهش « چگونگی تاثیر ارزشیابی در بهبود یاد دهی یادگیری و اصلاح برنامه ها وروش ها » مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از شیوه ها و تبیین مسائل ارزشیابی این نتیجه به دست آمده ا ست که ارزشیابی ، معلم و دانش آموز را در دستیابی مطمئن به هدفهای تربیتی و آموزشی کمک می کند و با نشان دادن نقاط قوت وضعف فرایندهای تدریس و یادگیری موجبات اصلاح و بهبود به موقع آنها را فراهم می سازد .بنابر این برای نیل به این هدف باید مسائلی همجون افزایش کیفیت ارزشیابی ، ایجاد تنوع در شیوه های ارزشیابی ، تاکید بر نحوه استفاده از نتایج امتحان و .... مورد توجه واقع شود .
کلید واژه ها :
آزمون – ارزشیابی – اندازه گیری – سنجش – یادگیری
مقدمه
یکی از اهداف اساسی آموزشی و پرورش ، آشنا کردن دانش آموزان با مسائل مختلف زندگی اجتماعی در کشور و یادگیری مواجهه منطقی با آن مسائل است .
این نگرش و مواجهه منطقی باعث بهبود کیفی زندگی افراد جامعه می شود . بنابر این یکی از فنون مورد مطالعه معلمان فن ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان است اگر ارزشیابی در درس به کار رود معلمان را قادر می سازد که یادگیری های دانش آموزان را به نحو چشمگیری بهبود بخشد .ارزشیابی صحیح و آگاهی از نتایج آن باعث می شود دانش آموزان بیاموزند که چگونه یا د بگیرند و معلمان می آموزند که چگونه و با چه روشی یاد بدهند اگر مربی از همان آغاز به انتقال یک طرفه دانش و معلومات رو کند و دانش آموز هیچ تفکری در مورد معلومات نداشته باشد و آنها را بیان نکند . امر یادگیر ی به نحو مطلوب انجام نخواهد گرفت .هدف از ارزشیابی تشخیص وضعیت دانش آموز در امر یادگیری – رشد ، پیشرفت و بهبود است . پس ارزشیابی و تدریس نباید هیچ گاه جدا از یکدیگر باشند .
بیان مسأله
نقش تعلیم و تربیت جدید آن است که استعدادها و توانایی های دانش آموزان را شکوفا نموده و برای شرکت در فعالیت های جامعه آماده سازد . نیل به اهداف مستلزم تغییر مطلوب در رفتار دانش آموزان است . آموزش وپرورش در رسیدن به اهداف خود داری مشکلات فراوانی است . یکی از معضلات نظام آموزشی کشور در زمینه امتحان است . علل زیادی باعث می شود که دانش آموزان به هدفهای آموزشی خود نرسند که از آن میان می توان به مواردی مثل : «عدم آمادگی یاد گیرندگان برای یادگیری هدفهای آموزشی ، عدم انگیزه لازم برای یادگیری ، عدم تلاش لازم برای یادگیری ، عدم برخورداری روش آموزش از کیفیت مطلوب و ... اشاره کرد .» ( متین 1383 ص 3) اما سئوال اینجاست که میزان وسهم امتحانات در پیشرفت نظام تعلیم و تربیت چیست ؟
ارزشیابی یادگیریهای دانش آموزان ، یکی از اساسی ترین و در عین حال پیچیده ترین ارکان نظام آموزشی است و امتحان عامل مهمی در جهت شناخت دانش آموزان ، تعیین میزان اهداف ، کشف نارسایی ها و مشکلات دانش آموزان و پیشرفت و بهبود روش های تدریس محسوب می شود که معلمان در آن نقش مهمی دارند.بنابر این معلمان باید از این گونه ارزشیابی حداکثر استفاده را بنمایند و برای تجدید نظر در روش کار خود از نتایج آن سود ببرند . چرا که آگاهی معلم از استفاده از ارزشیابی گامی موثر در کیفیت مطلوب فرآیند یادگیری است و تاثیری مثبت در تغییر روش های نا مطلوب تدریس دارد . معلم با آگاهی از نتایج روش تدریس و یاددهی می تواند روش های صحیح را بشناسد و در تایید و تداوم آنها بکوشد و از شیوه های نامطلوب خود مطلع شده و آن را متحول کند . استعدادها را می شناسد و به تفاوتهای فردی اهمیت می دهد که نتیجه همه این اموربهبود کیفیت آموزشی و تعلیم و تربیت خواهد بود .
این پژوهش قصد دارد به این پرسش ها پاسخ دهد .
1 - استفاده از ارزشیابی چه تاثیری در بهبود فرآیند یاددهی و آموزش دانش آموزان دارد ؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
پرورش خلاقیت تحصیلی در دانش آموزان
Tuesday, 15 April 2008
برخلاف یادگیری از طریق مهارت های فکری مثل استدلال، درک و حفظ کردن، در تفکر و یادگیری خلاق، توانایی هایی چون ارزشیابی (توانایی حس کردن مشکلات و تناقضات) و ارایه اطلاعات به صورت های متفاوت (به طور مثال رعایت فصاحت، انعطاف پذیری، ابتکار شرح و توضیح) به کار گرفته می شود. بچه ها ترجیح می دهند به جای حفظ کردن، اطلاعات را به روش های خلاق یاد بگیرند که در این صورت بهتر و بیش تر هم یاد می گیرند. این سوال نشان دهنده تفاوت بین یادگیری از طریق کتاب های درسی یا یک بزرگ تر و یادگیری خلاق است:
-کریستف کلمب در چه سالی آمریکا را کشف کرد؟ 1492. پاسخ نیازمند تشخیص و حفظ کردن اطلاعات است.
-کریستف کلمب و ستاره شناسان چه تفاوت و چه شباهتی دارند؟ پاسخ نیازمند درک بیش تر است نه حفظ کردن و این سوال دانش آموزان را به فکر درباره دانسته هایشان وا می دارد.
فرض کنید که کریستف کلمب در ابتدا وارد کالیفرنیا می شد، زندگی و تاریخ، چگونه عوض می شد؟
پاسخ این سوال نیازمند تفکر خلاق مثل: تخیل، تجربه، کشف، شرح و توضیح ابتکار عمل، آزمایش راه حل ها و کشف ارتباطات است.
رفتار خلاق در نوجوانان
نوجوانان طبیعتی کنجکاو دارند، آن ها با سوال کردن، جست وجو، آزمایش و بازی یاد می گیرند.آن ها نیاز به فرصت هایی دارند تا جهان را از نزدیک تر ببینند، نیاز به لمس کردن دارند و نیاز به زمان تا تجربه ای خلاق داشته باشند و ما میل کودکان به کنکاش در جهان را محدود می کنیم.ما با گفتن «کنجکاوی گربه را به کشتن می دهد» آن ها را ناامید می کنیم. اگر صادق تر بودیم تصدیق می کردیم که کنجکاوی یک گربه خوب می سازد و گربه ها مهارت بسیار زیادی در آزمایش کردن و فهمیدن خطرناک یا بی خطر بودن چیزها دارند و به همان اندازه بچه ها هم تمایل بسیار زیادی به کند و کاو دارند که این تمایل اساس کنجکاوی و خلاقیت نوجوانان است.
رفتار خلاق در کودکان مدرسه ای
بچه ها در سن مدرسه دارای خلاقیت بسیار بالاو تخیل فعال بوده و با کنکاش، خطر کردن، شرح دادن، آزمایش و تعریف نظرهای خود یاد می گیرند.محققان پیشنهاد می کنند که بسیاری چیزها را از طریق نیروهای خلاقیت، موثرتر و اقتصادی تر می توان آموخت.
نقش معلم ها چیست
معلمان هوشمند با به کارگیری یک برنامه درسی مناسب می توانند فرصت های زیادی را برای ایجاد رفتارهای خلاق پدید آورند. آن ها با محول کردن تکالیف خاص، بچه ها را به انجام کار خلاق، یادگیری مستقل و انجام پروژه های فردی و آزمایش فرا می خوانند.
معلم ها می توانند با استفاده از مواد برنامه درسی خود تمرین های مقدماتی را برای بچه ها و فرصت هایی را برای تفکر خلاق بچه ها به صورتی قانونمند و ارزشمند فراهم کنند.
موارد زیر به پرورش خلاقیت نوجوانان کمک می کند:
-به کودکان آموزش دهیم که از تلاش های خود راضی بوده و به ارزش آن پی ببرند.
-به سوالات غیرعادی کودکان احترام بگذاریم.
-به نظرات و راه حل های عجیب آن ها احترام بگذاریم چرا که کودکان بسیاری از ارتباطات را می بینند که والدین و معلمان آن ها را نمی بینند.
-به کودکان نشان دهیم که نظراتشان ارزش شنیدن و فکر کردن را دارد و آن ها را به آزمایش کردن نظراتشان تشویق کرده و با ایجاد رابطه میان کودکانمان و دیگران به نظراتشان اعتبار دهیم.
-فرصت هایی را برای آن ها فراهم کنیم که به ابتکارهای فردی آن ها ارزش و اعتبار می دهد.
-نظارت بر کودکان و وابستگی زیاد به یک برنامه آموزشی معین یادگیری و ابتکار عمل را در کودک از بین می برد.
-استفاده از مطالب آموزشی بسیار زیاد و بدون در نظر گرفتن فرصت هایی برای فکر کردن شدیدا مانع یادگیری کودک می شود.
-می توانیم فرصت هایی را فراهم کنیم تا کودک بدون ترس از ارزیابی فوری فکر وکشف کند.ارزشیابی مکرر به خصوص در هنگام تمرین، یادگیری و ابتکار و استفاده از روش های خلاق کودک را نگران می سازد.ما باید اشتباهات صادقانه آن ها را به عنوان بخشی از جریان خلاقیت بپذیریم.
والدین چه نقشی دارند
کودکان به صورت طبیعی با رقصیدن، آواز خواندن، قصه گفتن، بازی و... به صورت خلاق یاد می گیرند.یکی از چالش های خلاقیت، مدارس رسمی هستند. چرا که در دوره تحصیل والدین هم مانند معلم ها بچه ها را تشویق می کنند که رفتارهای مودبانه داشته باشند، مطیع باشند، از قوانین پیروی کنند و مانند دیگران باشند، در حالی که این گونه برخوردها تا حدی استعداد و خلاقیت را در کودکان نابود می کند.والدین با رعایت موارد زیر می توانند خلاقیت را در کودکانشان پرورش دهند.
-تشویق کودکان به کنکاش، کنجکاوی، آزمایش،تخیل، سوال کردن و گسترش استعدادهای خلاق.
-فراهم کردن فرصت برای بیان خلاق و حل مسایل به صورت خلاق.
-آماده کردن بچه ها برای تجربیات جدید.
-یافتن روش های مناسب در تغییر رفتارهای مخرب به رفتارهای سازنده و خلاق و استفاده نکردن از روش های کنترل تنبیهی.
-یافتن راه حل هایی برای حل تضاد بین نیازهای هر یک از اعضای خانواده.
-اطمینان از توجه و احترام به تمام اعضای خانواده و ایجاد فرصت برای شرکت خلاق تمام اعضا در رفاه خانواده به عنوان یک کل.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
پرورش خلاقیت تحصیلی در دانش آموزان
Tuesday, 15 April 2008
برخلاف یادگیری از طریق مهارت های فکری مثل استدلال، درک و حفظ کردن، در تفکر و یادگیری خلاق، توانایی هایی چون ارزشیابی (توانایی حس کردن مشکلات و تناقضات) و ارایه اطلاعات به صورت های متفاوت (به طور مثال رعایت فصاحت، انعطاف پذیری، ابتکار شرح و توضیح) به کار گرفته می شود. بچه ها ترجیح می دهند به جای حفظ کردن، اطلاعات را به روش های خلاق یاد بگیرند که در این صورت بهتر و بیش تر هم یاد می گیرند. این سوال نشان دهنده تفاوت بین یادگیری از طریق کتاب های درسی یا یک بزرگ تر و یادگیری خلاق است:
-کریستف کلمب در چه سالی آمریکا را کشف کرد؟ 1492. پاسخ نیازمند تشخیص و حفظ کردن اطلاعات است.
-کریستف کلمب و ستاره شناسان چه تفاوت و چه شباهتی دارند؟ پاسخ نیازمند درک بیش تر است نه حفظ کردن و این سوال دانش آموزان را به فکر درباره دانسته هایشان وا می دارد.
فرض کنید که کریستف کلمب در ابتدا وارد کالیفرنیا می شد، زندگی و تاریخ، چگونه عوض می شد؟
پاسخ این سوال نیازمند تفکر خلاق مثل: تخیل، تجربه، کشف، شرح و توضیح ابتکار عمل، آزمایش راه حل ها و کشف ارتباطات است.
رفتار خلاق در نوجوانان
نوجوانان طبیعتی کنجکاو دارند، آن ها با سوال کردن، جست وجو، آزمایش و بازی یاد می گیرند.آن ها نیاز به فرصت هایی دارند تا جهان را از نزدیک تر ببینند، نیاز به لمس کردن دارند و نیاز به زمان تا تجربه ای خلاق داشته باشند و ما میل کودکان به کنکاش در جهان را محدود می کنیم.ما با گفتن «کنجکاوی گربه را به کشتن می دهد» آن ها را ناامید می کنیم. اگر صادق تر بودیم تصدیق می کردیم که کنجکاوی یک گربه خوب می سازد و گربه ها مهارت بسیار زیادی در آزمایش کردن و فهمیدن خطرناک یا بی خطر بودن چیزها دارند و به همان اندازه بچه ها هم تمایل بسیار زیادی به کند و کاو دارند که این تمایل اساس کنجکاوی و خلاقیت نوجوانان است.
رفتار خلاق در کودکان مدرسه ای
بچه ها در سن مدرسه دارای خلاقیت بسیار بالاو تخیل فعال بوده و با کنکاش، خطر کردن، شرح دادن، آزمایش و تعریف نظرهای خود یاد می گیرند.محققان پیشنهاد می کنند که بسیاری چیزها را از طریق نیروهای خلاقیت، موثرتر و اقتصادی تر می توان آموخت.
نقش معلم ها چیست
معلمان هوشمند با به کارگیری یک برنامه درسی مناسب می توانند فرصت های زیادی را برای ایجاد رفتارهای خلاق پدید آورند. آن ها با محول کردن تکالیف خاص، بچه ها را به انجام کار خلاق، یادگیری مستقل و انجام پروژه های فردی و آزمایش فرا می خوانند.
معلم ها می توانند با استفاده از مواد برنامه درسی خود تمرین های مقدماتی را برای بچه ها و فرصت هایی را برای تفکر خلاق بچه ها به صورتی قانونمند و ارزشمند فراهم کنند.
موارد زیر به پرورش خلاقیت نوجوانان کمک می کند:
-به کودکان آموزش دهیم که از تلاش های خود راضی بوده و به ارزش آن پی ببرند.
-به سوالات غیرعادی کودکان احترام بگذاریم.
-به نظرات و راه حل های عجیب آن ها احترام بگذاریم چرا که کودکان بسیاری از ارتباطات را می بینند که والدین و معلمان آن ها را نمی بینند.
-به کودکان نشان دهیم که نظراتشان ارزش شنیدن و فکر کردن را دارد و آن ها را به آزمایش کردن نظراتشان تشویق کرده و با ایجاد رابطه میان کودکانمان و دیگران به نظراتشان اعتبار دهیم.
-فرصت هایی را برای آن ها فراهم کنیم که به ابتکارهای فردی آن ها ارزش و اعتبار می دهد.
-نظارت بر کودکان و وابستگی زیاد به یک برنامه آموزشی معین یادگیری و ابتکار عمل را در کودک از بین می برد.
-استفاده از مطالب آموزشی بسیار زیاد و بدون در نظر گرفتن فرصت هایی برای فکر کردن شدیدا مانع یادگیری کودک می شود.
-می توانیم فرصت هایی را فراهم کنیم تا کودک بدون ترس از ارزیابی فوری فکر وکشف کند.ارزشیابی مکرر به خصوص در هنگام تمرین، یادگیری و ابتکار و استفاده از روش های خلاق کودک را نگران می سازد.ما باید اشتباهات صادقانه آن ها را به عنوان بخشی از جریان خلاقیت بپذیریم.
والدین چه نقشی دارند
کودکان به صورت طبیعی با رقصیدن، آواز خواندن، قصه گفتن، بازی و... به صورت خلاق یاد می گیرند.یکی از چالش های خلاقیت، مدارس رسمی هستند. چرا که در دوره تحصیل والدین هم مانند معلم ها بچه ها را تشویق می کنند که رفتارهای مودبانه داشته باشند، مطیع باشند، از قوانین پیروی کنند و مانند دیگران باشند، در حالی که این گونه برخوردها تا حدی استعداد و خلاقیت را در کودکان نابود می کند.والدین با رعایت موارد زیر می توانند خلاقیت را در کودکانشان پرورش دهند.
-تشویق کودکان به کنکاش، کنجکاوی، آزمایش،تخیل، سوال کردن و گسترش استعدادهای خلاق.
-فراهم کردن فرصت برای بیان خلاق و حل مسایل به صورت خلاق.
-آماده کردن بچه ها برای تجربیات جدید.
-یافتن روش های مناسب در تغییر رفتارهای مخرب به رفتارهای سازنده و خلاق و استفاده نکردن از روش های کنترل تنبیهی.
-یافتن راه حل هایی برای حل تضاد بین نیازهای هر یک از اعضای خانواده.
-اطمینان از توجه و احترام به تمام اعضای خانواده و ایجاد فرصت برای شرکت خلاق تمام اعضا در رفاه خانواده به عنوان یک کل.