لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جهانی سازی حقوق بشر
مقدمه:
برسید حقوق افرادو فعالیتهایشان، باید با این سوال که آیا گروهی از حقوق بشر بصورت جهانی وجود دارد یا نه همراه باشد. برای روابط بین المللی بوسیله ای، این یک عادت و امر جذابی است که می توان در مورد حقوق بشر تحقیق و بررسی کرد. دلایل علاقه به پاسخگویی به این سوال، توجه به قدرت و قانونی سیستم بین المللی است. اگر فردی قبول کرد که وادی فهم جهانی از حقوق بشر است، می تواند عاملان مرتبط با درجه ارتباطی بین المللی آن را نیز بدون توجه به تفاوت های فرهنگی تاریخی، درک کند. خلاصه اینکه، تحقیقاتی که در مورد حقوق بشر جهانی وکلی صورت گرفته است به تغییر اجتماعی جهانی و عوامل سازنده این اجتماع ، مرتبط است. این سوال جذاب تر است تا فرایند جهانی سازی و تغییر افزایش یافته عوامل سنتی باعث افزایش ارتباط غیر عاملان می شود. در متنی که در زیر به تفسیر آنها می پردازیم، مقالاتی هستند که سوال ما را در مورد جهانی سازی حقوق بشر، باغ می دهند. در حقیقت، یک خط ارتباطی بین این دو متن وجود دارد که به تعریف تاریخچه حقوق بشر پرداخته است.
در اینجا، لیستی از حقوق بشر جهانی را ارائه می دهیم. با اینحال، هر دوی آنها از روشی برای فهم جهانی سازی وتاثیرات مطالعه حقوق بشر در اجتماع جهانی سازی استفاده می کنند. بنابراین ، فردی، منافع واقعی از این متون، توانایی تحقیقات بیشتر را دارد. که سودی این است که چه حقی و برای چه کسی ؟ از نظر میکائیل R، باغ ،بودن تاریخچه حقوق بشر شامل بررسی های جزئی از ارزشیابی حقوق بشر بعنوان یک دیده است. بررسی های و ینیز بصورت جزئی با تاریخچه های متفاوتی هستند که شامل تلاشهایی جهت یافتن مفاهیم سنتی هستند. با پیوستن به چنین بررسی های جزئی شده ای که شامل بررسی های حقوق بشر، طبیعت مرکزی،اروپا است، تاثیر اجتماع شناسی و روابط بین فرهنگها و حقوق جهانی، با پیشرفتهایی موثر روبرو می شویم. در نتیجه او یک تاریخچه ای از قرن بیستن و بیست و یکم را ارائه داد و به بررسی حقوق بشر پرداخت.
در بین کسانی که به بیان و ارائه حقوق بشر پرداختند ، افرادی بودند که به آن اعتقاد داشتند. افرادی مثل محمود منشی پور، نیل انگلها یا ناتان و کاویتا فیلیپ روی ساختار سیاسی و تاریخی توجه و تاکید داشتند و همه این نویسندگان به فهم این حقایق و تجزیه آنهاپرداختند. در کل نویسندگان این متون به دنبال جهانی شدن هستند. در ارتباط با مفهوم حقوق بشر، منشی پور ، به مقایسه فرایندهای محلی و فراگیر می پردازند. خلاصه اینکه، نویسندگان این متون به بررسی نقش حقوق بشر «جهانی» در دنیا می پردازند و دیاگولها اجتماعی که به ساختن حقوق بشر درست منتهی می شوند را ارائه می دهند.
مطلب قابل توجه این است که اهداف زیر پوستی هر دوی مطالب ارائه شده توسط منشی پور و اشیای، خیلی مشابه هم هستند و در نهایت عدم توافقشان فقط در زمینه وجود حقوق بشر بصورت جهانی است. در تلاش آنها برای فهم جریانات جاری از قبول حقوق بشر، تنها «ایشای» بلکه بقیه نویسندگان نیز حقوق بشر را ساختاری مورد قبول طبیعت متافیزیک می دانند و آن را بصورت امری فعالی، تاریخی و اجتماعی، قبول دارند ونباید گفت که علاقه آنها بهه ساختن حقوق بشر کلی، تاریخی و جهانی است. نویسندگان حقوق بشر جهانی، یافته های خود را از محتویات ساختار اجتماعی، لازم می دانند. هدف از این و مقالات اولیه، توجه به تمرکز روی ایجاد مشترکات و متصل کردن این دو مقاله بهم است و در نهایت بررسی تاثیرات این ها در سطح جهانی.
توجه روی شرایط وکشفیات:
از آنجا که این متون خیلی روان و تجربی هستند، در مورد ایشای، منشی پور به تجزیه و نشاخت دو مفهوم دست پیدا کردند 1) ساختار گرایی اجتماعی چیست؟ 2) نحوه ارتباط آن با متن وموضوعات جهانی که در مورد حقوق بشر هستند، چیست؟ بیایید با مشکلات مختلفی که در اطراف ساختار گرایی اجتماعی بچشم می خورند شروع می کنیم.
یک تعریف این است که این مقاله می تواند؟ بررسی و بحث در مورد فهم کلی از حقوق بشر بپردازد و دیگر اینکه می تواند به فهم آن در زمینه جهانی بپردازد.
تعریف ساختار گرایی اجتماعی:
در تلاش جهت تعریف ساختار گرایی اجتماعی، فردی می تواند به دورنمایی از آن بپردازد و در صورت ساده کردن مطلب، مقاله به تعریف و تشریح ساختار گرایی اجتماعی بصورت قابل قبول می پردازد. ساختار تعریفی ساختار گرایی اجتماعی در وجود جهانی جاری است و این فرایند مستقیم نیست. بلکه عوامل سازنده دنیا، و همچنین روابط اجتماعی این عوامل را می سازند. پیچیدگی دورنمای این ارتباطات به ساختارهای سازنده مربوط است.
بعلت قول و قرارهای نهایی، آشکار است که دیدن دنیا از دیدگاه ساختاری و موسسه ای یک امر آماری و درست است. خلاصه اینکه بسته به طبیعت ساختار دنیا، تولید دوباره و ساختار دوره هر چیزی ممکن است. تغییرات وابستگیها در بین عوامل مرتبط طبق دورنمای ساختارگرایی اجتماعی است و امکان ملاحظه حقوق بشر ودیگر عوامل سیاسی و اینکه ما از چه چیزی ساخته شده ایم وجود دارد.
حقوق ساخته شده اجتماعی:
همانطوری که قبلا بیان شده بحث در مورد حقوق بشر نتیجه آزمایشات افرادی مثل منشی پور و ایشای نیست. با قبول این حقیقت در سطوح مختلف با تعاریف مختلف روبرومی شویم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
رحمانیت خدا، صفتی در جهت سعادت بشر
خداوند وقتی ادیان را بر انسان ها نازل می کرد، آیا هدفش فقط رحمت نازل کردن بر مردم بود یا اهداف دیگری هم داشت؟اصولا این لازمه صفت رحمانیت خداوند است که انسانها را به سعادت، تکامل و توسعه ارزش های انسانی برساند. به همین دلیل هم او پیامبران را به عنوان راهنمایان فرستاد. معلمان و راهنمایان کسانی هستند که می خواهند افراد را از باب دلسوزی به سمت سعادت و ارزشهای والا راهنمایی کنند. بنابراین صفت رحمانیت خداوند هم یک صفت عام است که می خواهد در جهت سعادت بشر باشد. پیامبران را هم با همین صفات می فرستد. خداوند در توصیف پیامبر می فرماید «رحمتا و بشری للمومنین». بنابراین خداوند ادیان را برای نزول رحمت بر مردم فرستاده است.پس آیات و روایات در ادیان الهی که به عقاب و عذاب و حدود اشاره می کنند، تکلیفشان چیست؟ آیا آنها هم در ذیل همین رحمت خداوندی است؟به نظر من ابتدا باید هندسه ای برای تعالیم دین در نظر گرفت و دید جایگاه عقاب در آن کجاست و جایگاه رحمت کجاست. یکی از راههایی که می توانیم این هندسه را روشن کنیم، این است که ببینیم حجم آیاتی که ناظر به رحمت خداوندی هستند و آیاتی که ناظر بر عقابند، چه تناسبی دارند. به عنوان مثال در قرآن کریم 113 سوره از 114 سوره با «بسم الله الرحمن الرحیم» و بروز صفات رحمانی و مهربانی و عطوفت آغاز می شود. در یک سوره فقط نامی از رحمانیت خداوند نیست، اما شگفت این که در سوره دیگر بسم الله الرحمن الرحیم دو بار تکرار می شود. می دانیم که روش زبانی می تواند نشان دهنده سمت و جهت گیری شیوه عرضه دین باشد.نکته دیگر این که ما در تعالیم دینی خودمان داریم «وسعت کل شی » رحمته» یعنی رحمت خداوند در همه عالم گسترده است یا «سبقت رحمته علی غضبه» یعنی رحمت او بر غضبش پیشی گرفته است. پس چرا در بعضی ادیان بر جنبه های رحمانی بیشتر تاکید شده و حتی برخی ادیان به دین رحمت معروف شده اند؟تا جایی که سراغ دارم - جدای از عناوین و تبلیغات- هیچ دین الهی وجود ندارد که در کنار رحمت، جایی برای انذار و عقاب پیش بینی نکرده باشد. به لحاظ تعلیم و تربیت هم، انسان هم باید خوف داشته باشد و هم رجا. اگر کلاس درس هم همیشه بر اساس تشویق باشد و ترس از نیاوردن نمره و مردود شدن نباشد، برای افراد هشدار دهنده نیست. در کارهای دینی هم همین طور است. در وضع قانون هم همین طور است. درست است که جنبه های تشویقی در نظر گرفته می شود، اما این هم در نظر گرفته می شود که اگر کسی تخلفی کرد، به موضوع رسیدگی شود. اصولا قانون یک طرفه، ضمانت اجرایی ندارد. اگر به دزد بگوییم ما تو را تشویق نمی کنیم، او هم قبول می کند و می گوید که من تشویق نیاز ندارم. اگر به ستمکاری بگویند که کسی نیست به کارهای تو رسیدگی کند، او هم به کارهایش ادامه می دهد. بنابراین حتما باید در کنار تشویق، انذار و خوف هم وجود داشته باشد. بگذریم از این که برخی ادیان در شعار این حرف ها را می زنند و بر رحمت تاکید دارند، اما جنگهای صلیبی و کشت و کشتارها و تفتیش عقاید و محاکمات ناشی از حوزه دین آنها و از متن کلیسا، فراموش نشدنی است. بنابراین دین یکی از ویژگیهایش این است که باید جامع باشد و به همه جنبه ها بپردازد، اما نکته مهم این است که فصل ممیز و نقطه برجسته آن کجاست. ما در آموزه های قرآنی این درک را داریم که آیاتی که با رحمانیت، غفرانیت و مهربانی خدا و اوصافی که همه در جهت تشویق و بشارت دادن است، خیلی فراوان تر از آیاتی است که بشارت دهنده نقمت و عذاب است.حالا اگر فرض کنیم خداوند دینی را بر مردم نازل می کرد که سرشار از «رحمت» بود، اما در آن اثری از عذاب و عقاب نبود، آیا این دین می توانست به سعادت بشر منجر شود؟شما اگر فرض کنید قانونی وضع شود که در آن هیچ پیش بینی برای ارتکاب اعمال زشت نشده باشد. خوب این قانون ضمانت اجرایی نخواهد داشت و مطابق آن، هر کس هر کاری را انجام می دهد. البته اصول روانشناسی تربیتی نشان می دهد که باید به سمت رحمانیت و تشویق و مهربانی رفت. این تعبیر قرآنی که «سبقت رحمته علی غضبه» چنین جهان بینی را تبیین می کند.من در جایی می خواندم که «همیشه انسانها طالب تشویق اند. بنابراین اگر جنبه رحمانی دین را گسترش بدهیم و جنبه خشمانی آن را بکاهیم، به تناسب، طرفداران دین هم بیشتر و مخالفان آن کاسته می شوند». این استدلال برای افزایش دین داران قابل قبول است؟البته در این که تشویق کارسازتر از تنبیه است، تردیدی نیست و در آموزه های دینی هم به این موضوع توجه زیادی شده است، اما این که هر چه مهربانی های دین بیشتر شود، شوق مردم برای گرایش به آن هم بیشتر می شود، کمی محل تردید است. تحقیقات علمی باید ثابت کند که اگر تشویق باشد و تنبیه نباشد، انسان بیشتر علاقه مند می شود. یک وقت ما در کمیت دین داری بحث می کنیم و زمان دیگر می خواهیم این کمیت را به کیفیت تبدیل کنیم. در این زمان می توان دید که آموزه های دینی چقدر می تواند تاثیرگذار باشد.عده ای در طول تاریخ گفته اند که نباید از جنبه های رحمانی دین استفاده کرد و بیشتر به ترس از خدا مشغول شد، چون هر چه بیشتر خوف الهی داشته باشیم، خداوند در آخرت ما را از نعمات خود بهره مند خواهد کرد. به نظر شما این تعبیر درستی است؟من فکر نمی کنم چنین چیزی درست باشد. خداوند بشارت های فراوانی داده است. پیامبران هم «بشیر» و «نذیر» بوده اند. دیگر این که ما باید بین خواسته های دارای ارتباط بین «انسان و خدا» و خواسته هایی که دارای ارتباط بین «انسان و انسان» هستند، تمایز قایل شویم.در مورد اتفاقاتی که بین انسان و خدا رخ می دهد، خداوند بیشتر گذشت می کند، اما در مورد موضوعات حقوقی بین انسانها، خداوند به سادگی نمی گذرد. وقتی کسی حقوق مردم را از بین می برد، آبرو می برد و مال را از بین می برد، خداوند گذشت نمی کند. اصولا در حوزه تعلیم، تشویق خیلی موثر است، اما در حوزه اجرای تعالیم دین و حقوق اجتماعی باید هر دو جنبه تشویق و تنبیه در نظر گرفته شود و قانون بر مردم حکمرانی کند.به نظر شما در دنیای امروز، وقتی کلمه «دین» استفاده می شود، بشر از آن برداشت رحمانی دارد یا برداشت خشمانی؟ یعنی بشر تصور می کند اگر متدین شود، رحمت شامل او می شود و از این پس او رفتاری رحمانی خواهد داشت، یا این که خشم و عذاب شامل او می شود؟در مورد این سوال «دین» به مفهوم کلی را نمی توان در نظر گرفت. انسان می تواند «معنویت»، «خداگرایی» یا «اخلاق گرایی» را در نظر بگیرد، اما وقتی صحبت از دین می شود، حتما دین خاصی را در نظر دارد. حال باید دید که چه تلقی از آن دین خاص در آن جامعه وجود دارد. به عنوان مثال در غرب کار گسترده ای در سال های اخیر برای توسعه «اسلام هراسی» انجام شده است. ایده گسترش «اسلام هراسی» به دلیل این که اسلام روزبه روز در آمریکا و اروپا در حال توسعه است، به ذهن مخالفان رسیده است. آنها هر روز جامعه را با یک بحران مواجه می کنند تا نشان بدهند که اسلام یک دین خطرناک و رعب آور است. اما «دین» خاصیت مهمی که دارد، این است که با همه مبارزاتی که علیه آن در طول تاریخ در جریان بوده است، در حال توسعه بوده است. جوامعی هم که با دین مبارزه کرده اند، امروز به این نتیجه رسیده اند که نمی توانند بی نیاز از یک نوع معنویت و اخلاق دینی باشند. این نشان می دهد که تلقی عمومی از دین، این نیست که دین «خشونت آمیز» است. البته ممکن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
اگر دین بخواهد در این دنیا بماند یا باید در نهاد بشر جای داشته باشد در ژرفای فطرت جا داشته باشد یعنی خود در درون بشر به صورت یک خواستهای باشد که البته در آن صورت تا بشر در دنیاست باقی خواهد بود و یا لااقل اگر خودش خواسته طبیعی بشر نیست، باید وسیله باشد باید تامین کننده خواسته یا خواستههای دیگر بشر باشد. اما این هم به تنهایی کافی نیست باید آن چنان وسیله تامین کنندهای باشد که چیز دیگری غیر از دین و مذهب قادر نیست آن احتیاجات را تامین کند والا اگر چیزی در این دنیا پیدا شد که توانست مثل دین یا بهتر از دین آن حاجت و آن خواسته را که دین تامین می کرده است تامین کند، آن وقت دین از میان میرود خصوصا اگر بهتر از دین هم تامین کند ... . یک مثال محسوس عرض می کنم، خیلی ساده ... چگونه است که وقتی چراغ برق آمد چراغ موشی را باید از سرویس خارج کنیم؟ بشر چراغ موشی را برای چه کار میخواست؟ آن را برای حاجتی میخواست؟ چراغ برق آمد نورش از آن بهتر بود و هم دود نمیکرد پس دیگر چراغ اولی (موشی) را میاندازند دور ، باید برود، چون خواستهای را که تامین میکرد، برق خیلی بهتر از آن تامین میکند. اما اگر چیزی باشد که در اجتماع بشر آن چنان مقام و موقعیتی داشته باشد که هیچ چیز دیگر قادر نباشد جای آن را بگیرد آن خواستهای را که او تامین میکند، هنری که او دارد، هیچ چیز دیگر نتواند کار او را انجام دهد، نتواند هنر او را داشته باشد، ناچار باقی میماند. پس اگر دین بخواهد باقی بماند یا باید خودش جزو خواستههای بشر باشد یا باید تامین کننده خواستههای بشری باشد آن هم بدین شکل که تامین کننده منحصر به فرد باشد. اتفاقا دین هر دو خاصیت را دارد یعنی هم جز نهاد بشر است و هم جز خواستههای فطری و عاطفی بشر است و هم از لحاظ تامین حوائج و خواستههای بشری مقامی را دارد، که جانشین ندارد و اگر تحلیل کنیم معلوم میشود اصلا امکان ندارد چیز دیگری جایش را بگیرد
رعایت احکام دینی منافاتی با آزادی انسان ندارد
دین اسلام انسان را به آزادی دعوت می کند به همین دلیل رعایت اصول و احکام دین با آزادی انسانها منافاتی ندارد، این دین است که اصول و ارزشهای اخلاقی را تبیین کرده، پیروان خود را به رعایت و تقویت ارزشهای اخلاقی دعوت می کند، این اعتقاد به باورها و ارزشهای بنیادین گوهر هر دین را تشکیل داده و به انسان برای دستیابی به حقیقت کمک می کند. دکتر سید حسن اسلامی پژوهشگر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب در گفتگو با "مهر" دین را دعوت به آزادی معرفی کرد و گفت: وقتی پیامبر اسلام(ص)، انسانها را به اسلام فرا می خواند به آنها می گوید از پیوندهای
گذشته خود ببرید و خود انتخاب کرده و مسئولیت این گزینش را برعهده بگیرید، مخالفان در پاسخ می گویند ما راهی را ادامه می دهیم که پدرانمان دنبال کردند که بی تردید این تقلید است نه آزادی. وی با اشاره به اینکه رعایت اصول و احکام دین با آزادی انسانها منافاتی ندارد، افزود: ما در انتخاب دین مختار هستیم اما زمانی که آن را پذیرفتیم باید چارچوب آن را نیز در نظر بگیریم و این مانع از اختیار انسان نیست بلکه عین آزادی است. پژوهشگر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب با اشاره به تعاریف مختلف و متفاوت از دین گفت: در همه ادیان اعتقاد به ماوراء و وجود موجودی فراتر از انسان که رابطه ای میان او و انسان از طریق ارسال کتاب و فرستادن پیامبران وجود دارد دیده می شود . اسلامی افزود: این دین است که اصول و ارزشهای اخلاقی را تبیین کرده، پیروان خود را به رعایت و تقویت ارزشهای اخلاقی دعوت می کند، این اعتقاد به باورها و ارزشهای بنیادین گوهر هر دین را تشکیل می دهد که به انسان برای دستیابی به حقیقت کمک می کند. وی در مورد ضرورت وجود دین در جامعه معاصر گفت: دو دیدگاه در مورد دین وجود دارد، اگر دین را مجموعه ای از اعمال ظاهری بدانیم ممکن است با رشد علم و تکنولوژی نیاز به آن کمرنگ شود اما اگر دین را متعلق به یک موجود فراطبیعی بدانیم که موجب رشد ارزشهای اخلاقی می شود همواره به آن نیاز داریم . وی افزود: نیاز به دین حتی با از بین رفتن دین به طور رسمی نابود نمی شود، همانگونه که در شوروی سابق نوعی شبه دین پدید آمد و گرچه انجیل کنار رفت اما کتابهای مارکس و لنین جایگزین آن شد چرا که نیازهای فطری انسان باید به طریق درست و با مراجعه به متون اصلی و مقدس دین برآورده شود. اسلامی نیاز به دین را به حداقلی و حداکثری تقسیم و اظهار داشت: نیاز حداقلی معتقد است که دین تنها نیازهای کلی انسان را پاسخ داده و برخلاف نیاز حداکثری وارد جزئیات نمی شود و اسلام مدعی است که به همه زمینه ها پرداخته اگر چه نگاه پیروان اسلام به آن نیز بسیار مهم است. معرفت و تفکر دینی است. کودکی که در سالهای پیشدبستانی و دبستانی با آداب دینی اُنس پیدا میکند و عادت دینی در او پدید میآید. باید در سالهای راهنمایی معرفت دینی پیدا کند. در این مرحله شما باید از طریق دلیل و استدلال و نیز تعقل و تحلیل مسائل دینی با ذهن آماده و مستعد او ارتباط برقرار سازید وبا او صحبت کنید. از نظر ساختارِ ذهنی، سن 13 سالگی دورهی رشد مفاهیم ذهنی و غیر ملموس است. یعنی تفکر میتواند به درجهای برسد که انسان در غیاب اشیا هم دربارهی آنها فکر کند، در حالیکه در سالهای قبل از دورهی راهنمایی، رشد و تفکر انتزاعی حاصل نشده است. پس ما میتوانیم در دورهی راهنمایی با آمادگی بیشتری از معرفت دینی و اندیشهی دینی صحبت کنیم و به پرسشهایی که نوجوانان راجع به دین دارند، پاسخ بگوییم و استنباط، فهم، آگاهی و ادراک آنان را در این مرحله بالا ببریم.از مسؤولیتهایی که باید در سالهای قبل از دورهی راهنمایی به آن بیندیشیم، این است که وظایف سنّ بلوغ و تکلیف دختران نوجوان را به آنان بیاموزیم. در سالهای راهنمایی به بعد، بچهها کم کم از چرایی مسائل سؤال میکنند و میخواهند علّت و حکمت مسائل را بدانند. کودک تا بهحال نماز خوانده است و اکنون هم میخواند، اما حالا میخواهد بداند که این نماز چه اثری بر شخصیت او دارد و در نزد خداوند چه پاداشی دارد و اصولاً چرا باید نماز بخواند؟ او میخواهد راجع به صفات خداوند درک درستی داشته باشد. شما شاید اندیشهی او را در این جهت هدایت کنید و از نمونهها و شواهدی مستدل و روشن در بحثتان بهره بگیرید. اگر مربیان به ادبیات غنی دینی و ملّیمان مانند: سخنان پیامبر «صلی الله علیه وسلم»، اصحاب بزرگوار و بزرگان دین ، اشعار ارزشمند شاعران نیز به داستانهایی که در فرهنگ ملّی و اسلامی وجود دارد مسلط باشند، میتوانند در معرفت دینی جذابیت ایجاد کنند. وقتی شما مناسب و بجا از اشعار خوب و زنده و با روح، از حکایتها، ضربالمثلها، داستانها ، خاطرات و موضوعهای تاریخی یاد میکنید، بحثتان شیرینتر میشود و جذابیت و گیرایی آن بالا میرود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
معنویت مهمترین نیاز بشر است
دین آیین نامه زندگی انسان است / اسلام هدایتگر انسان در مسیر سعادت است
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: عصر ما، عصر بازنگرى و برگشت به دین است. امروزه دین پژوهى به شیوه علمى از پیشرفته ترین تحقیقات و رشته هاى آکادمیک است. به موازات این تغییرات، آثار دینى و دین پژوهى که در غرب منتشر می شوند حجم و تنوع داشته و به زبانهای مختلفی چون انگلیسی و آلمانی سالانه هزاران عنوان کتاب، اعم از مرجع و عادى در این زمینه منتشر مى شود .
به گزارش خبرگزاری مهر به اعتقاد اندیشمندان الهی و روانشناسان دیندار ، سرچشمه دین گرایى انسان، عقل و فطرت او است چرا که انسان در نخستین مراحل آگاهى خویش، از واقعیت خود و اطراف، رابطه خود را با اشیا و رابطه بین اشیا را درک مى کند و این ادراک اندیشه نیازمندى عمومى واقعیتهایى را که شناخته است، ایجاد کرده و همین امر ذهن انسان را متوجه نقطه اتکالی می کند که برآورنده نیاز موجودات است .
امروزه همواره بحث از تغییر و تحول است. تحولى فراگیر که به عقیده عده اى، در ثابت ترین معیارهاى بشرى رسوخ کرده است معتقدان این گروه بر این باور هستند که هیچکدام از معارف بشرى در برابر این تغییرات، مقاومت نکرده، ارزش هاى مقدس و پایه هاى مذهبى و علمى نیز دستخوش تغییرات عظیم خواهند شد.
در چنین محیطى که همه چیز در برابر فطرت انسان قرار گرفته بود، فطرت خفته بشر، خواستار تعدیل نظامهاى فکرى و اجتماعى حاکم بر محیط خویش شد .
این انقلاب روحى با بازنگرى مبادى فکرى مادیگرایى و بازگشت به عقاید گذشته همراه شد و انسان قرن بیستم دریافت که حرکتى خطرناک را آغاز کرده است، ازاین رو این قرن را باید قرن زنده شدن دوباره معنویت دانست.
دین اسلام هدایتگر انسان در مسیر سعادت است
حجت الاسلام خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران گفت: دین اسلام با ارائه مبانی مشخص به ابعاد مختلف زندگی انسان توجه داشته و پاسخگوی تمامی نیازهای فطری وی است به همین دلیل دین، مسیر اصلی زندگی انسان را مشخص و آن را برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی هدایت و راهنمایی می کند.
وی با اشاره به مسئله اجتهاد اظهار داشت: دین تمام پرسشهای بشر را تا روز قیامت پاسخ می دهد از این رو امام خمینی (ره) فقه را تئوری زندگی از ولادت تا وفات می دانند، اما ممکن است افرادی به عمق اسلام پی نبرند و در این مرحله است که بحث اجتهاد مطرح می شود .
حجت الاسلام خاتمی افزود: مجتهدان شیعه، دین را با زندگی امروز بشر تطبیق و با تکیه بر مبانی استوار دینی به برآوردن نیاز او می پردازند.
دین بسیاری از ناگفته های انسان و زندگی را مطرح می کند
دکتر قاسم پور حسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه دین باطل کننده عقل نیست، افزود: دین، بر عقل خط بطلان نمی کشد تنها تعادل را به انسان می آموزد و این همان چیزی است که اخلاق اسلامی که مبتنی بر دین خاتم است به آن سفارش می کند.
وی بحث در زمینه اخلاق را جزئی از علوم عقلی عنوان کرد و اظهار داشت: سخن پیرامون اخلاق از ارسطو آغاز شده و اخلاقیون بحث خانواده و علم الاجتماع را در برابر اخلاق فردی مطرح کردند و این دو مورد را پیرو فرد و عقل فردی دانستند.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به تأثیر بسیاری امور بر معرفت انسان و تکامل شناخت بشر نسبت به مسائل مختلف در طول زمان، ارزش های عقلی را قابل تغییر اعلام کرد و افزود: چون عقل جمعی تحول می یابد پس ارزشهای برخاسته از آن نیز متحول می شوند، اما ارزشهایی که بر مبنای دین استوار هستند تغییر نمی کنند چون با فطرت انسان همخوانی دارند و فطرت تبدیل ناپذیر است.
دین آیین نامه زندگی انسان است
حجت الاسلام دکتر محمد جواد اسکندرلو عضو هیئت علمی مرکز جهانی علوم اسلامی نیز با استناد به گفته شهید مطهری ، دین را آیین نامه زندگی انسانها عنوان کرد و گفت: انسانها موجودات اجتماعی هستند و نمی توانند به صورت انفرادی زندگی کنند به همین دلیل به قواعد و اصولی نیاز دارند که بر اساس آن تصمیم گیری کرده و به ارتباط با یکدیگر بپردازند که بهترین راهنما و دستورالعمل برای آنها، توجه به دین و دستورات آن است.
حجت الاسلام اسکندرلو اسلام را کاملترین آیین و شریعت برای پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی انسان معرفی کرد و گفت: اسلام مصالح زندگی فرد را در نظرگرفته، تمام روشهای لازم برای جذب منافع و دور کردن مفاسد را بیان می کند و ازعقل انسان برای رسیدن به این مرحله کمک می گیرد.
وی عقل را مهمترین عامل پس از کتاب و سنت در استنباط احکام دینی عنوان و تأکید کرد: برای بهره گیری صحیح از کتاب و سنت باید به عقل پناه برد که پیامبر درونی انسان است، اگر چه به همه معرفتها از طریق عقل نمی توان دست یافت، برای مثال اینکه انسان چه کند و چه نکند را عقل پاسخ نمی دهد بلکه وحی ، جوابگوی آن است.
دین زندگی انسان را هدفمند می کند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
شبیه سازی
شبیه سازی(cloning)یکی از پیشرفته ترین دست یافته های بشر در زمینه علم پزشکی و مهندسی ژنتیک است که هر مرحله پیشرفت آن جنجال های بسیار زیادی را به همراه دارد.
شبیه سازی(cloning)یکی از پیشرفته ترین دست یافته های بشر در زمینه علم پزشکی و مهندسی ژنتیک است که هر مرحله پیشرفت آن جنجال های بسیار زیادی را به همراه دارد.
● شبیه سازی حیوانات
در شبیه سازی عکس عمل تمایز صورت می گیرد . یعنی باید یک سلول تمایز یافته سلول شروع کننده باشد و سلول های تمایز نیافته تولید کند . در ابتدا این کار غیر ممکن به نظر می رسید تا اینکه در دهه ۱۹۷۰ آزمایشهای اولیه ای انجام شد که در آنها هسته سلول تمایز یافته قورباغه به یک سلول تخم بدون هسته انتقال داده شد . در بعضی از این آزمایش ها سلول تخم تقسیم می شد و تکثیر می یافت حتی در بعضی موارد نوزاد قورباغه نیز به وجود می آمد ولی هیچ کدام به قورباغه بالغ تبدیل نمی شدند . سر انجام دکتر ویلموت و تیمش توانستند با خاموش کردن یک سلول تمایز یافته که از غدد شیری یک گوسفند بالغ گرفته شده بود و دوباره برنامه ریزی آن یک گوسفند کامل را به وجود آورند.
آگاهی از محتوای کامل ژنتیکی موجود کلون شده از فواید شبیه سازی است.
● شبیه سازی انسان
امکان شبیه سازی انسان زمانی مطرح شد که دانشمندان اسکاتلندی در مؤسسه روسلین، «دالی» را تولید کردند. «دالی» که به «دالی گوسفنده» شهرت داشت گوسفندی بود که تولید آن در سراسر دنیا با عکس العمل های متفاوتی از لحاظ علمی و اخلاقی مواجه شد. این کار که در سال ۱۹۹۷ از سوی مجله نیچر به عنوان مهم ترین تحقیق علمی سال برگزیده شد، در کنار نگرانی های اخلاقی بسیار زیادی که در برداشت- چه از سوی علمای مسیحیت و اسلام و چه از سوی مقامات کشورهای مختلف- افق جدیدی در علم ژنتیک پیش روی دانشمندان گشود و امیدواری های زیادی برای بهبود زندگی بشر ایجاد کرد.
به دلیل حساسیتی که تولید دالی در برداشت، رسانه ها توجه خاصی به پدیده شبیه سازی نشان دادند، اما این نوع شبیه سازی تنها یک نوع خاص از چندین روش شبیه سازی موجود در علم پزشکی و ژنتیک است که به شبیه سازی بازتولیدی مشهور است. علاوه بر این نوع شبیه سازی، چند نوع دیگر شبیه سازی هم وجود دارد که می توان از آن ها علاوه بر باز تولید یک ارگانیزم خاص در انجام دیگر تحقیقات پزشکی هم استفاده کرد.
● انواع شبیه سازی
۱) فناوری دی ان ای باز ترکیب شده
در این قسمت می توان فناوری DNA باز ترکیب شده، شبیه سازیِ ، شبیه سازی مولکولی یا شبیه سازی ژنی را در کنار هم دسته بندی کرد، چون همه از یک پروسه مشترک پیروی می کنند. انتقال دستواره (تکه ای از دی ان ای اصلی که برای تکثیر از آن جدا می شود) از یک ارگانیزم به یک عنصر ژنتیک خود همانندساز مانند پلازمید باکتریایی. دانشمندانی که بر روی یک ژن خاص کار می کنند معمولاً از پلازمید باکتریایی برای تولید کپی های چند گانه همان ژن استفاده می کنند. پلازمیدها کروموزوم های اضافی خود همانندساز مولکول دایره ای دی ان ای هستند که جدا از ژنوم های معمولی باکتریایی هستند.
پلازمیدها و دیگر گونه های ناقل شبیه سازی، توسط محققان ژنوم انسان برای تکثیر ژن ها و دیگر تکه های کروموزوم که مواد شناسایی کافی برای تحقیق بیشتر تولید می کنند استفاده می شوند برای شبیه سازی یک ژن، یک تکه از دی ان ای که ژن مورد نظر را شامل می شود از دی ان ای کروموزومی توسط آنزیم های محدود کننده جدا می شود و سپس با یک پلازمید که توسط همان آنزیم های محدود کننده جدا شده است، ترکیب می شود. هنگامی که یک تکه از دی ان ای کروموزومی به ناقل شبیه سازی در آزمایشگاه وصل می شود، به آن مولکول دی ان ای بازترکیب شده گفته می شود. با انتقال این مولکول به سلول میزبان مناسب، دی ان ای باز ترکیب شده در کنار دی ان ای سلول میزبان باز تولید می شود.
۲) شبیه سازی باز تولیدی
شبیه سازی بازتولیدی فناوری است برای تولید یک حیوان که از همان هسته دی ان ای بهره می برد که حیوانی دیگر در همان زمان یا پیش از آن، آن هسته دی ان ای را داشته یا دارد. دالی گوسفند معروف اسکاتلندی ها با همین روش شبیه سازی شده بود. در این پروسه که انتقال هسته سلول تکثیر شونده نام دارد، دانشمندان مواد ژنتیک هسته یک سلول بالغ اهدا کننده را به یک تخم که هسته و همین طور مواد ژنتیک آن جدا شده اند منتقل می کنند. این تخم که دی ان ای یک سلول اهدا کننده را در خود دارد باید با جریان های شیمیایی یا الکتریکی مراقبت شود تا برای تقسیمات سلولی تحریک شود.
هنگامی که جنین شبیه سازی شده به سطح مناسبی از پیشرفت می رسد به رحم یک میزبان مؤنث منتقل می شود جایی که تا تولد به پیشرفت خود ادامه می دهد. موجودی که با روش انتقال هسته تولید می شود، نمونه شبیه سازی شده واقعی حیوان اهدا کننده نیست و فقط دی ان ای کروموزومی و هسته ای آن همانند حیوان اهدا کننده در این زمینه موفقیت پروژه دالی بسیار چشمگیر است چرا که اثبات کرد مواد ژنتیک یک سلول بالغ می توانند برای تولید یک ارگانیزم جدید کامل مورد استفاده قرار گیرند.
پیش از این دانشمندان بالاتفاق تصور می کردند هنگامی که سلولی به کبد، قلب، استخوان یا هر نوع دیگری از بافت های بدن تخصیص داده می شود، دیگر استفاده از آنها در بافت های دیگر امکان ندارد و دیگر ژن هایی که در سلول بودند و نیازی به آنها نبود غیرفعال می شوند. برخی محققین براین باورند که اشتباه یا کامل انجام ندادن پروسه باز برنامه ریزی، سبب مرگ، نقص عضو و معلولیت حیوانات شبیه سازی شده خواهد شد .
۳) شبیه سازی درمانی
این شبیه سازی که به شبیه سازی جنینی هم معروف است در واقع تولید جنین های انسانی برای استفاده در تحقیقات است. هدف از انجام این شبیه سازی تولید انسان های شبیه سازی شده نیست، بلکه هدف کشت سلول هایی است که می توانند در تحقیقات پیشبردی انسان و همچنین درمان بیماری ها مورد استفاده قرار گیرند. این سلول ها برای محققان بیومکانیک بسیار با اهمیت هستند برای این که می توان از آن ها برای تولید هر نوع سلولی که در بدن انسان وجود دارد استفاده کرد.