لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ابوالفضل رشید الدین میبدی
صاحب کتاب«کشف الاسرار و عده الابرار» از خاندان اهل علم در میبد در اواخر قرن پنجم دیده به جهان گشود . به جهت رواج فضل و فضیلت در خاندانش مقدمات علوم دینی را فرا خواند . ذوق اموختن او را به هرات، که در آن روزگار از رونق علمی و دینی بهره مند بود کشاندو از محضر خواجه عبدا ... انصاری بهره مند گشت .
میبدى و تفسیر کشف الاسرار
ابو الفضل رشید الدین میبدى
براى شناخت ابوالفضل رشید الدین میبدى مؤلف تفسیر کشفالاسرار و عدة الابرار به کتابهاى متعدد و متنوعى مانند طبقات المفسرین سیوطى، طبقات الشافعیه سبکى، طرائق القائق معصوم علیشاه، ریحانة الادب مدرس شذرات الذهب ابن عماد حنبلى، البدایة والنهایة ابن کثیر، العبر ذهبى، روضات الجنات میرزا محمدباقر موسوى، الکنى و الالقاب قمى(ره)، الکامل فى التاریخ ابن اثیر، سیر اعلام النبلاء ذهبى، معجم البلدان و معجم الادباء یاقوت و الانساب سمعانى مراجعه شد، ولى متاسفانه شرح حالى از وى به دست نیامد.
تتبع انجام گرفته، حکایت از آن دارد که ابوالفضل میبدى شخصى است گمنام، که در نزد اکثر قریب به اتفاق ارباب تراجم و شارحان احوال علما و مؤلفان و مفسران و عرفا، شناخته شده نبوده است; زیرا در هیچ یک از کتابهایى که تا قرن یازدهم در شرح حال علما و مؤلفان و مفسران، فقها و محدثان، مشاهیر و بزرگان، ادیبان و عارفان و صوفیان نگاشته شده است از او ذکرى به میان نیامده است، و حتى در کتابهایى مثل معجم البلدان و الانساب با اینکه بعضى از علمایى را که داراى لقب میبدى بودهاند ذکر کردهاند، از ایشان سخنى به میان نیاوردهاند. کتابهایى مانند طبقات المفسرین، طرائق الحقائق، العبر، روضات الجنات، الکامل فى التاریخ و البدایة والنهایة با اینکه در شرح حال خواجه عبدالله انصارى مطالبى را یادآور شدهاند، حتى نام ابوالفضل میبدى را هم ذکر نکردهاند.
اولین کسى که نام او را در زمره مؤلفان آورده حاجى خلیفه است که از طریق تحفة الصلاة ملاحسین کاشفى سبزوارى معروف به واعظ از تالیف وى با اطلاع شده است. این کتابشناس معروف اهل تسنن در کتاب کشف الظنون مىنویسد: «کشف الاسرار للامام رشید الدین ابى الفضل احمد بن ابى سعید المیبدى ذکره الواعظ فى تحفة الصلاة».
کسانى که پس از حاجى خلیفه درباره معرفى میبدى و اثر وى سخنى گفتهاند، منبع اطلاعشان همان کلام حاجى خلیفه و تفسیر کشف الاسرار و دیباچه و مقدمات آن است. پس شناخت ما از میبدى از طریق غیر کشف الاسرار بسیار اندک و در حد کلام حاجى خلیفه است، و نه تنها میزان دانش و طرز تفکر و بینش او نامعلوم است، بلکه تاریخ تولد و وفات و محل دفن او هم مجهول است و حتى در نام و نسب او هم اختلاف است. راه دیگرى که براى کسب اطلاعات بیشتر سبتبه میبدى وجود دارد، مطالعه و تتبع در تفسیر کشف الاسرار و مقدمات آن است، زیرا تالیف هر دانشمندى تا حد زیادى معرف شخصیت وى مىباشد.
براساس ما در اینجا پس از معرفى تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار و اثبات اینکه مؤلف آن میبدى است، شناسایى او را از طریق اثر مهم او پى مىگیریم.
تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار
تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار تفسیر نسبتا مفصلى استبه زبان فارسى آمیخته به عربى که تا سالهاى اخیر به صورت اجزائى پراکنده با نسخههاى گوناگون در حالت گمنامى به سر مىبرد. بنابر آنچه آقاى محمد محیط طباطبایى و آقاى على اصغر حکمت اظهار کردهاند، قسمتهایى از آن در تهران در کتابخانه شهید مطهرى ره، (سپهسالار سابق) کتابخانه ملى و کتابخانه شخصى مرحوم محیط طباطبایى بوده و قسمتهایى از آن در کتابخانه آستان قدس رضوى، و دو قسمت آن در کابل و نسخه کاملى از آن در استانبول وجود داشته است.
ملاحسین کاشفى سبزوارى مؤلف تفسیر مواهب علیه متوفاى (910 ه) در موارد بسیارى از تفسیر خویش قسمتهاى متعددى از این تفسیر را با اسم و لفظ نقل کرده است و در تفسیر روح البیان تالیف اسماعیل حقى بروسوى، متوفاى (1137 ه) نیز بعضى از عبارات این تفسیر دیده مىشود و از این نقلها معلوم مىشود که همه یا قسمتى از این تفسیر در نزد آنان هم بوده و مورد استفاده آنان قرار گرفته است.
به هر حال این تفسیر همچنان در گمنامى به سر مىبرد، تا آنکه در دهه چهارم قرن چهاردهم (1331 - 1339) به سعى و اهتمام آقاى على اصغر حکمت اجزاى پراکنده و نسخ گوناگون آن جمعآورى و در ده مجلد به زیور طبع آراسته گردید.
تفسیر یاد شده به خاطر لطافت نثر و ارزش ادبىاش مورد توجه دانشگاهیان و دانشمندان فارسى زبان قرار گرفت و تحقیقات متعدد و مختلفى پیرامون آن انجام گرفت که به آن اشاره مىشود:
1 - آقاى محمد مهدى رکنى، در سال 1340 هجرى شمسى تحقیق درباره این تفسیر را موضوع پایان نامه خودقرار داده و حاصل پنجسال متناوب مطالعه وپژوهشخود در مورد آن تفسیر را در کتابى با عنوان لطائفى از قرآن کریم، منتشر نموده است. در دفتر دوم این کتاب 105 قطعه برگزیده از النوبة الثالثه این تفسیر که از نظر ایشان در زیبایى انشا و قدرت بیان برجستهترین قسمتهاى این تفسیر به شمار مىآید، نقل کرده و در آخر آن نوشتار، واژهنامهاى در شرح لغات و اصطلاحات این تفسیر عرضه شده که براى مطالعهکنندگان این تفسیر سودمند است.
2 - آقاى حبیبالله آموزگار در طول سالهاى 1344 تا 1349 به مطالعه این تفسیر پرداخته و آن را در دو مجلد تلخیص نموده و با نام «تفسیر ادبى و عرفانى قرآن مجید» اثر خواجه عبدالله انصارى، تالیف احمد میبدى معرفى کرده است.
3 - بار دیگر آقاى رکنى آن دسته از روایات این تفسیر را که در فضائل حضرت على علیهالسلام است، همراه با روایاتى که از ائمه اطهار علیهم السلام در معنى آیات نقل شده، جمعآورى نموده و در ده بخش دستهبندى کرده ودر مقالهاى با عنوان جلوههاى تشیع در تفسیر کشف الاسرار در ضمن یادنامه علامه امینى(ره) در سال 1352 در معرض استفاده شیفتگان ولایت قرار داده است.
4 - آقاى محمد جواد شریعت از سال 1350 ه . ش. براى سهولت استفاده از این تفسیر به تهیه فهرستى همت گماشت و حاصل زحماتش را در سال 1363 در اختیار علاقه مندان به این تفسیر قرار داد.
5 - آقاى رضا انزابىنژاد از بخش سوم این تفسیر مجموعهاى را برگزیده و در هفده فصل دستهبندى کرده وهمراه با اشارهاى به جهات صرفى و نحوى، سبک سخن و واژگان این کتاب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
بسم ا... الرحمن الرحیم
فهرست مطالب
عنوان صفحه
سرآغاز
فصل یکم: مشخصات متقاضی
فصل دوم: اطلاعات کلی مربوط به محصول تولیدی
فصل سوم: اطلاعات مربوط به بازار محصول
فصل چهارم: اطلاعات مربوط به دانش فنی
فصل پنجم: اطلاعات مربوط به تولید محصول
فصل ششم: پیش بینی اجزاء و مقدار دارایی ثابت و جاری
ضمیمه های طرح
سرآغاز
منابع طبیعی، خصوصا مواد کانی، یکی از بزرگترین موهبت و نعمت های الهی است که برای ایجاد انگیزه، در جهت تلاش و سخت کوشی بیشتر و بهره برداری و به کار گرفتن درست آن، در ساختن زندگی بهتر، جامعه شادابتر، به همراه برخورداری عادلانه همه مردم از ثروت های ملی و زدودن گرد فقر از چهره جوامع و ملت ها، در اختیار نسل بشر گذارده شده است.
بعضی از این منابع طبیعی، اعم از روباز و یا زیرزمینی، خصوصا مواد کانی، علاوه بر محدود بودن نوع و مقدار ذخیره، تجدید ناپذیر بوده و بعد از دستیابی انسان به آن، به صورت مستمر از ذخیره اش کاسته می شود و در چرخه حیات طبیعت، بازسازی و جایگزین نخواهد شد و یا فرایند بازسازی و جایگزین شدن آن بسیار، بسیار کند و طولانی است. لذا با بهره برداری اصولی و استفاده بهینه از منابع طبیعی و فرآوری فناورانه محصولات و جلوگیری از هدر رفتن و ضایع شدن مواد خام، می توان شکر یک نعمت از هزاران هزار نعمت الهی را بجا آورد و این وظیفه دینی و ملی را پاس داشت.
بر تمام افراد فرهیخته و توانمند، صاحبان حرفه و صنعت، مهندسان و معماران این جامعه، که فکر اقتصادی و اندیشه مدیریتی دارند و رسالت حفظ پویایی و پیشبرد معماری و هنر ساختمان ایرانی را به عهده دارند، لازم است با نگاه کارشناسانه و دقیق، به نمادهای موفق و غیر موفق، در زمینه بهره برداری، تولید و مدیریت و پیش رو قرار دادن عوامل موفقیت های بزرگ و بلند آوازه و شکست های تلخ و ناگوار در این نمادها، که در طول تاریخ پر فراز و نشیب بشری، مصداق بارز و عینی عبرت و درس آموزی است، نقاط ابهام آمیز و بحران زا را شناسایی و با لحاظ اصول کیفی، کمی، ایمنی، مهندسی، اقتصادی و اجتماعی، مورد بررسی و مطالعه تطبیقی قرار داده و به سمت درک بهتر حقایق سوق یافته و به رهیافت های جدید دست یابند و با تدوین برنامه های راهبردی و کاربردی و اجرای طرح های منبعث از رهیافت های جدید و روشهای نو و استفاده از آخرین پدیده های تکنولوژیک و فناورانه و به چنگ آوردن گوهر مدیریت و رهبری و تسلط بر ادبیات مدیریت مدرن و ایجاد ساز و کار فنی و علمی و حاکم نمودن فرآیند منطقی و شفاف، این موهبت و نعمت الهی را در جهت ایجاد رونق در زندگی مردم، بهبود وضعیت معیشتی آنان، ایجاد رفاه عمومی، کاهش نرخ بیکاری، افزایش سطح درآمد ملی و تسریع در تحقق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
جنبش مشروطه ایران مجموعه کوششها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدینشاه قاجار و سپس در دوره محمدعلیشاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.
پیشینه
از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنائی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمالالدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملکالمتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد. نشریاتی مانند حبلالمتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدینشاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمالالدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.
عدالتخانه ریده ای
اگر چه ازمدتی قبل شورشها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر میکنند. علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دونفر سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تائید عینالدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت. اینان در مجالس و در مسجدها به سخنرانی ضد استبداد و هواداری از مشروطه و تأسیس عدالتخانه یا دیوان مظالم پرداختند. خواست برکناری عینالدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران بهمیان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد.
عدهای از مردم و روحانیان بهصورت اعتراض به حضرت عبدالعظیم رفتند. مظفرالدینشاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالتخانه را داد. هنگامی که به وعده خود عمل نکرد علما از جمله آقا سید محمد طباطبائی و آقا سیدعبدالله بهبهانی به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک میکنند و به عتبات عالیات خواهند رفت. عدهای هم در سفارت انگلیس متحصن شدند.
عینالدوله با گسترش ناآرامیها در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصراللهخان مشیرالدوله صدراعظم شد.
فرمان مشروطیت
بالاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحص در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.
مجلس اول
مجلس اول در ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ (۱۴ میزان ۱۲۸۵/۷ اکتبر ۱۹۰۶) در تهران گشایش یافت. نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدینشاه این قانون نیز به امضای او رسید.
محمدعلیشاه
پس از مرگ مظفرالدینشاه، ولیعهد او محمدعلی میرزا شاه شد و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت. او در مراسم تاجگذاری خود نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. میرزاعلیاصغرخان امینالسلطان (اتابک اعظم) را که سالها صدراعظم دوره استبداد بود از اروپا به ایران فراخواند و او را صدراعظم کرد. از امضای قانون اساسی سر باز زد. پس از اعتراضات مردم به ویژه در تبریز، ناچار دستخطی صادر کرد و قول همراهی با مشروطه را داد. ولی هم شاه و هم اتابک اعظم همچنان به مخالفت با مشروطه و مشروطه خواهان مشغول بودند. اتابک اعظم را جوانی بهنام عباسآقا تبریزی با تیر زد و کشت.
نشریه هفتگی صوراسرافیل در این دوران منتشر میشد و نقش مهمی در تشویق مردم به آزادیخواهی و مقابله با شاه و ملایان طرفدارش داشت.
با توجه به ناقص بودن قانون اساسی که با عجله تهیه شده بود مجلس متمم قانون اساسی را تصویب کرد که در آن مفصلا حقوق مردم و تفکیک قوا و اصول مشروطیت آمده بود. محمدعلیشاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد. پس از چند روز او و دیگر مستبدان با همراهی شیخ فضلالله نوری عدهای را علیه مجلس در اطراف آن جمع کردند و به درگیری با نمایندگان و مدافعان مجلس پرداختند. با بمبی که یاران حیدرخان عمواوغلی به کالسکه حامل محمدعلیشاه انداختند به مقابله جدی با مجلس پرداخت و به باغشاه رفت و بریگاد قزاق را برای مقابله با مجلس آماده کرد.
توپبستن مجلس
بالاخره با فرستادن کلنل لیاخوف فرمانده بریگاد قزاق حمله به مجلس را آغاز کرد. لیاخوف با نیروهایش مجلس را محاصره کردند و ساختمان مجلس و مدرسه سپهسالار را در ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ (۲ سرطان ۱۲۸۷/۲۳ ژوئن ۱۹۰۸) به توپ بستند. عده زیادی از مدافعان مجلس در این حمله کشته شدند. محمدعلیشاه لیاخوف را به حکومت نظامی منصوب کرد. و به تعقیب نمایندگان و دیگر آزادیخواهان پرداخت. ملکالمتکلمین و میرزا جهانگیرخان و قاضی ارداقی را در باغشاه پس از شکنجه در برابر محمدعلیشاه کشتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تصویری از سپیده دم تاریخ 5-1- در سپیده دم تاریخ (مثلاً 1500 پ.م.) یونانیان همچون مردمی نیمه بیاباننشین آریایی جلوهگر میشوند که خردخرد به سوی چراگاههای جنوب به بالکان روانند و با تمدن کهن اژه که کنوسوس جلوهگاه آن بود برخورد میکنند و با آن میجنگند و در میآمیزند. در شعرهای هومر ، این قبیلههای یونانی به یک زبان مشترک سخن میگویند و یک سنت مشترک که در شعرهای حماسی آمده است ایشان را یک پارچه نگاه میدارد. در عین اینکه یگانگی آنان چندان استوار نیست، همه قبیلههای مختلف خویش را به نام هلنس (Hellenes) میخوانند. شاید در گروههای متعدد به یونان آمده باشند. مثلاً ایونیان و اِ اولیان و دوریان (Ionians, Eolians, Dorians) لهجههای بسیار فراوان داشتند. ایونیان گویا پیش از دیگران آمده و با مردم متمدنی که بر آنان چیره گشته بودند سخت درآمیختند. مردم شهرهایی مانند آتن و ملطیه شاید از نظر نژادی کمتر ریشهی نزدیک داشته باشند تا مدیترانهای. دوریان گویا بازپسین و نیرومندترین و کم تمدنترین این نو رسیدگان باشند. این قبیلههای هلنی تمدن اژهای را که پیش از آمدن ایشان در سرزمینهای شمال شرقی مدیترانه گسترش یافته بود درهم شکسته و برانداختند و بر فراز خاکستر آن تمدنی از خویشتن بنیاد افکندند. ایشان به دریانوردی پرداختند و از راه دریا و جزیرهها به آسیای صغیر راه جستند و از تنگههای داردانل و بسفور گذشته و در کرانههای شمال دریای سیاه جای گرفتند. همچنین از سوی مغرب به جنوب ایتالیا راه جستند که سرانجام Magna- Craecia یا یونان بزرگ نام گرفت و نیز در کرانههای شمال مدیترانه پراکنده شدند. شهر مارسی را در جایگاه یک آبادی فینیقی بر پا داشتند در سیسیل به هم چشمی فینیقیان در 735 پ .م. ساکن شدند. بعد از هلنیها 5-2- به دنبال یونانیان اصلی قبیلههای خویشاوند آنان مانند مقدونیان و تراکیان آمدند و در سوی چپ تراکیان فریگیان از بسفور گذشتند و به آسیای صغیر راه یافتند. همهی این گستردگی یونانیان پیش از آغاز تاریخ و خط و کتابت روی داد. در سدهی هفتم پ.م. (یعنی به هنگام اسارت یهود در بابل) آثار جهان کهن پیش از تمدن یونانی در اروپا برافتاد و ناپدید شد. صیدا و کنوسوس دیگر اهمیت خود را از دست داده و از میسن و تروا تنها افسانهای مانده و شهرهای بزرگ جهان نوبنیاد یونان همانا آتن و اسپارت (پایتخت لاکدمون) و کرنت و طب و ملطیه اند. این جهانی که پدران ما آن را « یونان کهن » نامیدند برفراز ویرانههای فراموش شدهی آبادیهایی برپا شد که در هنر و تمدن دست کمی از تمدن یونان کهن نداشتند و امروزه تازه بر اثر کوشش کاوشگران از آن آگاهی مییابیم. جلوههای یونان کهن 5-3- جلوههای یونان کهن که از آن سخن خواهیم گفت هنوز در خیال و در سازمانهای اجتماعی آدمیان زنده مانده است. زیرا که زبان آن زمان آریایی دلنشین و زیبا و بسیار رسا بود که با زبانهای ما بسیار همانند است و از آن رو که الفبای مدیترانهای را گرفته و با افزودن حروف با صدا تکمیل کردند هنر خواندن و نوشتن را آسان ساختند و بسیاری توانستند آن را فراگیرند و سرمایهای برای اعصار بعد بر جای گذاشتند. جلوههای تمدن هلنی چیست؟ 5-4- اینک این تمدن یونانی که در جنوب ایتالیا و یونان و آسیای صغیر در سدهی هفتم پ.م. رو به پیشرفت گذاشت تمدنی است که از بسیاری جهات مهم از دو تمدن درهی نیل و دو رود بینالنهرین فرق داشت. این تمدنها در قرون بسیار پیشرفت کرد و آهسته و کند برفراز زندگی وابسته به پرستشگاه و کشاورزی بدوی و کاهن شاهان و خداشاهان کشور شهرهای نخستین به امپراطوری مبدل شد. اما یونانیان گلهدار وحشی و مهاجم به سوی جنوب به جهانی روی آوردند که تمدن آن در آن هنگام، کهن گشته بود. کشتیرانی و کشاورزی و شهرهای بارودار و خط پیدا آمده بود. یونانیان تمدنی از آن خویشتن پدید نیاوردند. تمدنی را تباه ساختند و از ویرانههای آن تمدنی دیگر سر هم کردند. یونان بدون کاهن - پادشاه 5-5- باید بیفزاییم که در تاریخ یونان اثری از تنها تفاوت واقعی میان «الیگارشی» و دموکراسی یونانی آن بود که در الیگارشی مردم تنگدست و نا مهم حق رأی نداشتند و در دموکراسی همهی شهریان حق رأی داشتند . ارسطو در کتاب سیاست، نتایج عملی این تفاوت را بسیار آشکار بیان میکند. در الیگارشی میزان مالیات بر شانهی توانگران سنگینی نمیکرد. اما در دموکراسیها مالیات توانگران سنگین بود و به تهیدستان بیشتر کمک خرج میدادند.
مرحلهی کشور - پرستشگاهی و کاهن - شاهی نیست. یونانیان بلافاصله به سازمان شهری که در مشرق زمین به گرد پرستشگاه پدیدار شد، رسیدند. آنچه بیشتر در ایشان از ظواهر شهری اثر گذاشت دیوارهای پیرامون آن بود. در این امر تردید داریم که آنان بیدرنگ به زندگی شهری خوکرده باشند. نخست در روستاهای بیحصار بیرون شهرها که به دست ایشان ویران شده بود زیستند و آن شهرها همچون سرمشقی در برابر چشم آنان قرار داشت. نخست شهر را جای امنی در هنگام زد و خورد پنداشتند. پرستشگاه را هم برای شهر طبیعی یافتند. آنان این میراث را از تمدن گذشته یافتند و هنوز هم اندیشهها و سنت سرزمینهای پر جنگل در فکر ایشان ریشهای ژرف داشت. نظام پهلوانی جامعهی ایلیاد این سرزمین را فرا گرفت و با وضع جدید سازگار شد. هر چه زمان میگذرد یونانیان به دین و خرافات گرایش بیشتری مییابند. پنداری ایمان و اعتقادات قوم شکست خورده از پایین به ایشان رسوخ میکند. ساختمان اجتماعی - یونانیان 5-6- ساختمان اجتماعی آریاییان نخستین بر نظامی دو طبقهای مبتنی بود از اشراف و مردم عادی که چندان مرز مشخصی میان آنان نبود و به هنگام جنگها پادشاهی که تنها رئیس یک خانوادهی اشرافی بود با عنوان: primus inter pares یعنی رهبر در میان همگنان و برابران ، مردم را فرمانروا میشد. پس از شکست دادن مردم بومی و ساختمان شهرها، دو طبقهی دیگر از کارگران کشاورز و کارگران ماهر و غیر ماهر در پایین دو طبقهی برشمرده شده افزوده میشد. اینان بیشتر بنده بودند. اما در همهی اجتماعات یونانی از اینگونه مردم «پیروزمند» اشرافی و عادی نبودند. بعضی شهرها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن .doc :
به نام خالق یکتا
بررسی انرژی اتمی در جهان امروز
فرنوش یکانی
کلاس: اول راهنمایی 5
استاد راهنما:
سرکار خانم اقبالی
مدرسه راهنمایی شهید مهدوی
منطقه 6
واژه اتم از کلمه یونانی اتموس به معنای ناشکستنی گرفته شده است که بعدها در زبان علمی، به «اتم»تبدیل شد.
اتم کوچکرین ذره هر چیز است. تصور اتم از دو هزار و پانصد سال پیش در ذهن اندیشمندان یوناین پیدا شد. لیوسیپوس Leucippus فیلسوف یونانی قرن پنجم پیش از میلاد نخستین کسی بود که عقیده داشت هر چیزی را می توان به تکه های کوچکتر از خود تقسیم کرد. او نخستین کسی بود که تئوری اتمی را بنیاد نهاد.
شاگرد او دموکریتوس Democritus که در زبان فارسی به دموکریت یا ذیمقراطیس نامیده می شود در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن چهارم پیش از میلاد می زیست او همیشه شاد و خوشبین بود، و به فیلسوف خندان شهرت یافت وی نئوری اتم لیپوسیوس را پذیرفت. وی معتقد بود که همه جهان، از انواع گوناگون اتم تشکیل شده است و در فاصلة میان اتمها چیزی نیست، اتمهای جدا از هم به قدری کوچکند که دیده نمی شود، اما وقتی بهم بپیوندند چیزی را بوجود می آورند که ممکن است قابل دیدن باشد. چگونگی قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر در اجسام گوناگون فرق می کند.
دموکریتوس می اندیشید که اتمها، اگرچه می توانند آرایش یا شیوة قرار گرفتن خود را کنار یکدیگر تغییر دهند، نه به وجود می آیند و نه از میان می روند. با تغییر آرایش اتمها فقط چیزی به چیز دیگر تبدیل می شود.
وی حدود 70 سال زندگی کرد و نزدیک به 72 جلد کتاب نوشت که با گذشت زمان حتی یک نسخه از کتابهای او در دست نیست و اگر تئوری دموکریتوس بنام اوست به همین سبب است که کتابهای قدیمی دیگری که باقی مانده اند به دموکریتوس و تئوری او در بارة اتم اشاره کرده اند.
بعد از دموکریتوس فیلسوفان دیگری چون اپیکوئر Epicurur و لوکریتوس Lucretius نظرات او را پذیرفتند و به هواداران اتمیسم پیوستند. لوکریتوس منظومه ای فلسفی و آموزنده در بارة فیزیک که در بارة ماهیت اشیا است سروده است. اما با این همه مردم تصور اتم را نپذیرفتند و با از میان رفتن نوشته های آن دو، اتم به فراموشی سپرده شد.