لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سیمای رودکی از زبان اشعارش
در پایان روزگار دراز عمر ، تصویری که رودکی از سیمای خویش در طی یک قصیدة زیبا ترسیم می کند . این استاد شاعران کهن را پیرمردی نشان می دهد خسته و فرسوده ، با دندانهای فروریخته موهایی از غبار ایام سفید و بالایی از فشار بار زن و فرزند خم گشته ، که از ناداری و ناتوانی چاره یی ندارد جز آنکه عصا و انبان بردارد و شاید در کوی و برزن مثل گدایان دوره گرد در یوزه کند .
به این صورت فرسودة خفیف فرتوت ، دقیقی شاعر دوچشم تیره را هم که فروغ خویش را از دست داده است و یا خود از فروغ بی بهره بوده است می افزاید و این مجموعة ناخوشایند درد انگیز تصویر شاعری را نشان می دهد که روزگاری دردبار بخارا به شعر و آواز خویش ، و با مربوط و جنگ خوش ساز خویش ، دلهای نازنینشان و گردنکشان را بدام می آورده است .
آیا رودکی کور مادرزاد بوده است ؟
از گوشه ها و کنایه هایی که شاعران نزدیک به روزگار او مثل دقیقی ، ابوذر اعتز جوجانی ، ناصر خسرو در باب این استاد شاعران آورده اند ، پیداست که او را شاعری نابینا می شناختند . گفت و شنودی هم که یک جا بین ابوحیان توحیدی و ابوعلی مسکویه رفته است این نکته را تأیید می کند . چنانکه عوضی نیز آشکارا می گوید که وی « اکهه بود » و « چشم ظاهر بسته داشت » . اما از سخن خود او آنچه هست ـ بر نمی آید که ةمه عمر شاعر یا حتی هیچ روز از عمر او در آن تاریکیهای بی پایان دنیای کوران گذشته باشد . نه فقط ادعای «دیدن» در بعضی اشعار او هست بلکه تشبیحات حسی نیز در سخنان او کم نیست . خاصه دنیای رنگ که بر کوران مادرزاد فروبسته است . در شعر او جلوه یی تمام دارد . بعلاوه آن مایه عاشقیها و دلفریبهای روزگار جوانی که یاد آنها یام سرد پیری و نیستی شاعر را گرم می کرد البته از یک مرد عاجز بر نمی آید ، و پیداست که بی چشم آهو شکار یک جوان مشک موی و دلربا ، شاعر بخارا نمی توانسته است کنیزکان غزال رم و زیبا را چنان شیفته و بی تاب خویش کند که با وجود بیم رقیب شبها به پنهان پیش وی بیایند. از آن گذشته روشنی و درخشندگی توصیفات و تشبیهات او آن مایه هست که انسان را در قبول داستان کوری ـ کوری مادرزادی ـ او به شک بیندازد ، و با آنکه در سخنان کوران دیگر چون شباربن برد و ابواسعلاء معزی نیز ادعای رؤیت هست ، یادی که شاعر بخارا از روزگار جوانی خویش می کند چنان است که گویی کوری نیز مثل پیری و سستی و ناتوانی فقط در سالهای پایان عمر به سراغ او آمده است . با این همه شاید این احتمال درست نباشد که او را در پایان عمر ، چنانکه در شرح یمینی آورده است . در طی شکنجه کور کرده باشند . هرچه هست تصویر پایان عمر شاعر او را چیزی شبیه به هومر شاعر افسانه های یونان جلوه می دهد و بی شک رودی نیز ، تا حدی مانند هومر ـ پدر شاعران و یار خویش به شمار است .
شاعران در دربار امیران :
رودکی شاعر درگاه بخارا بود اما باید به خاطر داشت ک در آن روزگاران و حتی قرنها بعد نیز درگاه فرمانروایان یگانه مرکز پرورش دانش و هنر به شمار می آمد . جویندگان شعر ، کتابدوستان ، نویسندگان و دبیران ، دوستداران موسیقی و کسانی که به فرهنگ و هنر عشق می ورزیدند و می توانستد از صاحبان ذوق و استعداد حمایت کنند به درگاه فرمانروایان وابسته بودند . هرجا ادیبی ، حکیمی و یا فهیمی بود به درگاه امیر می آمد و هر کس هنری داشت که می خواست آن را به دوستداران هنر عرضه کند راه این درگاه را پیش می گرفت . در این روزگار درگاه نصر بن احمد ، امیر سامانی ، روز بازار شعر و ادب بود . فرمانروای جوان به شعر و موسیقی نیز مثل رزم و جهاندارای یافته است . دورة سی سالة فرمانروایی او روزگار رونق و شکوه جهانبانی سامانیان به شمار می آمد و داستانهای بسیار که از دادگری و دانش پروری وی در تاریخ ها آورده اند این دعوی را تأیید می کند . رودکی که به این امیر جوان پیوسته بود در درگاه او قبول و نفوذی داشت . از این رو نام آوران ماوراءالنهر و خاندانهایی چون بلعمیان ، عدنانیان جیهانیان و مصعبیان نیز بیش و کم با وی مجرمت می زیستند و شاعر در سایة تربیت امیر و نزدیکان وی ثروت و مکنت افسانه دار اندوخت و از توانگران بخارا گشت . این جعفر بن محمد رودکی که بعدها ابو عبدالله نیز خوانده شد در رودک سمرقند به دنیا آمد و همانجا نشو و نما یافت . در کودکی حافظه یی قوی داشت . گویند هشت ساله بود که قرآن را حفظ کرد و به شاعری پرداخت . گذشته از آن آوازی خوش نیز داشت و همین موهبت او را با خنیاگران و رامشگران نام آور آشنا کرد. چنانکه بختیار نامی که استاد موسیقی بود وی را به شاگردی گزید و بربط آموخت . وقتی جعفر به بخارا رفت به درگاه امیران آل سامان پیوست . آنجا به دستاویز هنرهای خویش نفوذ و حرمت بسیار یافت .
نصربن احمد امیر بخارا شیفته ی ذوق و هنر و قریحه او شد و از بس به او صله داد توانگرانش کرد شاعر نیز ذوق هنر خویش را در خدمت او گماشت . شعر می گفت ، چنگ می نواخت و مجلس امیر را در ذوق و لذت غرق کرد . در این مجالس که نام آوران و بزرگان ماوراءالنهر حاضر بودند شعر او و آهنگ او شور و لطفی بیمانند داشت و به سبب همین نکته بود که بلعمی وزیر او را در همة عرب و عجم بی نظیر می شمرد . در تأثیر و قبول شعر او همین بس که به موجب روایت مبالغه آمیز چهارمقاله یک وقت بعد از سالها آوارگی در خراسان ، مهجوران مرکب امیر را ، تحت تأثیر یادی که از جوی مولیان کرد ، هکراه خود امیر به بخارا باز آورد .
سبک و مزمون آثار رودکی
این توفیق بس عظیم بوده است . این شهرت و قبول او البته بی جهت نبود . چون رودکی در شاعری قدرت و مهارتی کم مانند داشت : خاصه در توصیف احوال و تجسم مناظر بس چیره دست بود . تشبیهات و توصیفات او در نهایت لطف و دقت بود. هیچ کس به خوبی او باده را به تحقیق گداخته و دندان را به ستارة سعری و قطرة باران مانند نکرده بود ، و از این گونه تشبیهات لطیف درخشان در شعر او بسیار می توان یافت . غیر از قصیده سرایی به نظم مثنویهایی چند نیز پرداخت . مثنوی کلیله و دمنه و منظومة سندباد نامه ، از این جمله بود که از آنها جز ابیاتی پراکنده بازنمانده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .docx :
زندگی و شعر اوحدی مراغه ای
قسمت پایانی
ترجیعات اوحدی
انسان موقعی که به مطالعه غزلیات اوحدی مراغه ای می پردازد، علاوه بر این که مفاهیم تازه، معانی عمیق، استعارات شیوا، تشبیهات کم نظیر و محتوای گسترده اشعار او رو به رو می شود، جنبه های دیگری از شعرش نیز به همان نسبت توجه و تحسین خواننده را به خود جلب می کند که عبارت اند از: حلاوت گفتار و موزونی کلام که از کاربرد عوامل صوری از قبیل قافیه های میانی، وزنهای دوری، مکثهای موسیقیایی بین پاره ها و مصراعها، ذو قافیتینها و ردیفها نشأت می گیرد. اوحدی از به کار گیری التزامهای واژگانی چشمگیر، واج آراییهای فریبا، وزنها و حرکات نغز و جذبه های نواختی چارخانه ها یا چارپاره های مختوم به قافیه های میانی، همراه با اوزان دوری، گویی فرصت ناخودآگاه را برای خواننده ابیات خویش فراهم آورده تا مصراعهای هر بیت را یکی یکی و با تأنی و دقت زیر لب زمزمه کند و پاره های هر مصراع را با اوزان آهنگیشان ترانه وار بخواند، و ارکان هر پاره را با نواخت دلنشین در مذاق روح و جسم خود لمس کند، و با تأمل و مکثهای مکرر هم مفاهیم نغز و هم صورت آهنگین شعر را به آرامی احساس و ادراک کند و با آمیزش این احساس و ادراک تا حداکثر ممکن تحت تأثیر صورت و محتوا یا موسیقی و معنای شعر قرار بگیرد. در این جا نمونه هایی از ابیات برگرفته از غزلیات اوحدی را تجربه می کنیم:
شـیـوه شـوخـان شـنـگ، عــربـده رنــگ رنــگ
غــمـزه چشـمان تنـگ، جمله تقاضـای اوست
***
تا کی در آب و گل شوی، وقت است اگر مقبل شوی
تا چون تو یکتا دل شوی، من اوحدی نامت کنم
***
عـهـد مـن از یـاد مـهـل، تـا نـشـوم خـوار و خـجـل
نـامـه فـرسـتـادم و دل، بـنـگـر و در حـال بـیـا
***
بـگـردان بـاده ای سـاقـی، چـو انـدر خـیـل عـشـاقـی
به من ده شربت باقی، که بـیـمـار خـرابـاتـم[i]
سخن شناسان در این مسئله اتفاق نظر دارند که «قصاید اوحدی همگی در وعظ و تحقیق و ذکر حقایق اخلاقی، عرفانی است و ترجیعاتش که در مرتبه ای بلند از فصاحت و حسن تأثیر کلام و گرمی و گیرندگی است در عین اشتمال بر معانی غنایی و عشقی حاوی نکات عرفانی بسیار است.»[ii]
برخی از شاعران دیگر بعد از اوحدی، از اشعار او الهام گرفته اند و کسان زیادی از جمله دولتشاه سمرقندی، امین احمد رازی در تذکره هفت اقلیم[iii]، ادوارد براون در کتاب تاریخ ادبی ایران[iv] در این زمینه متفق القولند. در اینجا یکی از برجسته ترین آنها می توان به ترجیع بند معروف هاتف اصفهانی اشاره کرد که مستقیماً از دو ترجیع بند و یک قصیده بلند عرفانی الهام گرفته است.
پیشینه سرودن شعر در قالب ترجیع بند به عصر غزنویان می رسد و نخستین شاعری که این قالب تازه را در شعر فارسی ابداع کرد. فرخی سیستانی قصیده سرای بزرگ ایران و ملک الشعرای دربار سلطان محمود غزنوی است. پس از او مسعود سعد سلمان، اوحدی، سعدی و سرانجام هاتف و دیگران از این قالب شعری استفاده کردند اما اگر ترجیعات امثال فرخی سیستانی و مسعود سعد سلمان در مدح و ستایش امیران و وزیران بوده است، ترجیعات اوحدی به ذکر معانی بلند عرفانی و شیوه سالکان در طرز سلوک و کسب معرفت و نیل به حقیقت اختصاص یافته است.
هر چند تجلی افکار اوحدی در ترجیع بند معروف هاتف کاملاً آشکار است اما این نفوذ اوحدی از جهات مختلف قابل ذکر است. «نخستین ترجیع بند اوحدی در بحر سریع مطوی مقطوع مشتمل بر یک صد بیت و در نه بند است با تعداد ابیات یکسان در هر بند، همراه با نظم و قاعده خاص... دومین ترجیع بند نیز با همان نظم و قاعده خاص، مشتمل بر دویست و ده بیت در بیست و یک بند با ابیات مساوی در بحر خفیف مسدس مخبون مقصور است.»[v]
قصیده بلند اوحدی نیز که شامل یکصد و شصت و چهار بیت است در همین وزن سروده شده، وزنی که مورد توجه هاتف قرار گرفته و ترجیع بند خود را در این وزن سروده است.
ترجیع بندهای اوحدی تعالیم صوفیانه ای بر پایه نظریه های عارفان بزرگ است و وجود معانی و الفاظ مشترک زیاد در سخنان اوحدی و هاتف دال بر این امر است که هاتف سروده های اوحدی را پیش روی خود داشته است، مخصوصاً ترجیع بند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ا بوریحان محمد بن احمد بیرونی تولد : 12 ذالحجهُ 362 هجری کاث ، خوارزم ( شهر کارا ـ کلپاکسکایا کنونی وا قع در ا زبکستان ) وفا ت : 4 رجب 440 هجری غزنه ( غزنه کنونی در ا فغا نستان )
ابو ریحان بیرونی در خوارزم ،منطقه ای که در مجاورت دریا ی آرال قرار دارد و امروزه همه آن را به نام کارا کلپاکسکایا می شناسند ، به دنیا آمد . کاث و جورجانیه دو شهر بزرگ این منطقه به شمار می رفتند . بیرونی در نزدیکی کاث به دنیا آمد و نام شهری که در آن متولد شد را به افتخار او ، بیرونی نام نهادند .او در هر دو شهر کاث و جورجانیه زندگی کرد و پرورش یافت ومطالعه و تحصیل علم را درحالی که خیلی جوان بود تحت نظر ریاضی دان و ستاره شناس مشهوری به نام ابو نصر منصور آغاز نمود .بی تردید بیرونی از سن 17 سالگی به انجام فعالیتهای علمی مهم و ویژه ای پرداخت .وی در سال 379 با مشاهده بیشترین ارتفاع خورشید ،عرض جغرافیایی شهر کاث را محاسبه کرد . فعالیتهای دیگری که بیرونی به عنوان یک مرد جوان و کم تجربه انجام داد ،بیشتر نظری بود .قبل از سال 384 ( وقتی که22ساله بود) چندین اثرکوتاه ازخود برجای گذاشت .یکی ازآثارموجوداوتحت عنوان" نقشه کشی"( Cartography ) اثری است که در آن به بررسی نقشه های جغرافیایی پرداخته است .در این اثر , او علاوه بر این که نقشه نیم کره را روی صفحه سطح ترسیم کرده است ،نشان داده که تا سن 22 سالگی بسیار مطالعه داشته ,چرا که او مجموعه کاملی از نقشه هایی که دیگران رسم کرده اند را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و موارد مربوط به آنها را دراین رساله مورد بحث قرار داده است . زندگی نسبتا ْ آرام بیرونی تا این مرحله ، پایان غیرمنتظره ای به همراه داشت . در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پنجم در عالم اسلام شورش عظیمی بر پا شد و در منطقه ای که بیرونی در آن زندگی می کرد ،جنگ های داخلی در حال وقوع بود .در این زمان خوارزم بخشی از فرمانروایی سامانیان و بخارا مرکز آن به شمار می رفت .حکومت زیار با پایتختش در گرگان در کنار دریای خزر از دیگر حکومت های این منطقه بود .از طرف غرب ،خاندان آل بویه بر سراسر ناحیه بین دریای خزر و خلیج فارس و همچنین بین ا لنهرین حکومت می کرد .سلسله پادشاهی دیگری که به سرعت طلوع کرد ، سلسله غزنویان بود که پایتختشان را شهر غزنه در افغانستان اختیار کردند .این حکومت نقش مهمی را در زندگی بیرونی ایفا کرد . بنو عراق از جمله فرمانروایان منطقه خوارزم بود و ابو نصر منصور ـ استاد بیرونی ـ یکی از امیران آن خاندان به شمار می رفت . در سال 384 حکومت بنو عراق با یک قیام سرنگون شد . بیرونی به هنگام شروع جنگ داخلی از آن منطقه گریخت اما اینکه برای ستاد بیرونی ـ ابو نصر منصور ـ چه اتفاقی افتاد ، معلوم نیست . بعد ها ، بیرونی در مورد این وقایع نوشت : بعد از اینکه چند سال در آن منطقه به سختی زندگی کردم ،با اجازه حاکم وقت به زادگاه خودبازگشتم اما مرا وادار به انجام امور مادی و دنیوی کردند که موجب حسادت ورزیدن ابلهان گردید اما خردمندان از این امر متاسف شدند . دقیقا معلوم نیست که بیرونی به هنگام گریختن از خوارزم به کجا رفت . او باید به شهر ری رفته باشد و بدون تردید مدتی را در شهر ری زندگی کرده است . بر اساس نوشته هایش ،او هیچ پشتیبانی نداشت و با فقر و تنگدستی در شهر ری زندگی می کرد . خجندی ستاره شناسی بود که با دستگاه بسیار بزرگی کار می کرد او خودش این دستگاه را ساخته و آن را روی کوهی بالا تر از شهر ری قرار داده بود تا بدینوسیله عبور نصف النهاری خورشید را نزدیک انقلابین مشاهده کند . او در روزهای4 و 5 جمادی الاول سال 384 انقلاب تابستانی را مشاهده کرد و در روزهای 8 و 9 ذیقعده سال 384 شاهد انقلاب زمستانی بود و بدین ترتیب او توانست مایل بودن دایرهْ البروج و همچنین عرض جغرافیایی شهر ری را محاسبه کند اما هیچ یک از این دو محاسبه دقیق نبود . خجندی در مورد مشاهداتش و همچنین دستگاه ذات السُدس ( sextantدستگاه سنجش ارتفاع خورشید و ستارگان ) با بیرونی به بحث و بررسی می پرداخته . پس از آن بیرونی در مورد مشاهدات خجندی در کتاب " تحدید النهایات الاماکن " Tahdid)) خود گزارشی نوشت و ادعا کرد که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
گیاهان مورد استفاده در باغ :
شما می توانید باغی زیبا داشته و هر روز تا دوازده ماه سال از آن لذت ببرید شرایط محیطی که در آن زندگی می کنید مهم نیست بلکه تطابق گونه ها با شرایط محیطی موجود مهم است .
تصویر و نمایش دایمی باغ ، باید اصول خاصی پیاده شود باید با استفاده از در خچه های پراکنده و مناسب باغ را زیبا جلوه داده و به ویژه زمانی که گلهای فصلی از بین می روند جلوه آن بیشتر می شود .
برای ایجاد تصویری در باغ ،نیاز دارید اطلاعاتی در مورد گیاهان به دست آورید . به همان ترتیب که یک نقاش مجبور است در مورد رنگها و طرز استفاده ارآنها آگاهی کامل داشته باشد . شما باید پتانسیل و توانایی طرح را در رابطه با درختان ، درخچه و گلها بشناسید . سپس از گیاهانی که به باغ شما یک بنیاد اساسی دایمی می دهند ، استفاده کنید . اگر استخوان بندی و کالبد یک طرح درست بنا شود پایان آن ،باغی اصولی و زیبا خواهید داشت .
در آغاز تشخیص گیاهان چوبی ( درختان و درخچه ها ) که دارای ساختار دایمی می باشند از گیاها ن علفی ( گلهایی که هر سال می میرند ) لازم است شما باغ را با درختان و درخچه ها قالب بندی کنید . در استفاده از درختانی که برای تأکید به کار می روند باید اطراف آنها با سایر درختان و درخچه ها ارتباط داشته باشد سپس می توانید گیاهان علفی را نیز به این طرح اضافه کنید .
درختان و درخچه ها به سه گروه تقسیم می شوند :
گیاهان خزان دار ،همیشه سبز مخروط دار ( سوزنی برگان ) ،پهن برگهای همیشه سبز ، گیاهان بالارونده که خزان پذیر هستند گاهی جزء درختان همیشه سبز به شمار می روند و این بستگی به گونه مورد استفاده دارد که چه وظیفه ای را در طرح به عهده بگیرد .
نوع دیگر که قدرت رنگ کمتری نسبت به سوزنی برگان دارند ، همیشه سبزهای پهن برگ هستند .
این تفاوت رنگ و نقشی که آنها در طبیعت می گذراند کاملاً آشکار است یعنی هنگامی که شما به یک دامنه کوه نگاه می کنید مخروطیان همیشه سبز در بهار دارای رنگهای سبز تیره هستند و با درختان خزان پذیر که در کنار آنها کاشته شده اند مثل افراها ، غانها و درختان خزان پذیر دیگر که برگ آنها در پاییز رنگ زرد کمرنگی به خود می گیرد تفاوت زیادی دارند به ویژه هنگامی که رنگ برگها در اواخر پاییز زردی به قرمزی گرایش می یابد و بعد می ریزد در قمابل مخروطیان که معمولاً دارای رنگ سبز سیر هستند تضاد را کاملاً می توان مشاهده کرد . اما در اتبستان که درختان خزان پذیر رنگ برگهایشان سبز تیره است در این موقع هم مخروطیان تغییر رنگی از خود نشان نمی دهند ، اما بعداً رنگ سوزنی برگان به سبز مایل به سیاه درآمده و آن زمانی است که درخت بیشترین نور را جذب کرده است و باز آن زمانی است که همیشه سبزهای پهن برگ درختان خزان پذیر دارای بازتاب نوری بالایی هستند . بطور کلی نتیجه می گیریم که رنگ برگ مخروطیان همیشه سبز ، در بیشتر موارد تیره به نظر می رسد و برای استفاده از تیره کردن باغ به کار می روند ، به همی ن دلیل باید در استفاده کردن آنها دقت شود چون باغ نباید غم انگیز جلوه کند . شاید باغ شما خیلی تیره به نظر آید شما باید با حذف چند سوزنی برگ آن را فرح بخش جلوه دهید . اگر نگاهتان را به یک سوزنی برگ همیشه سبز بیاندازید و به آن خیره شوید پس از مدتی رنگ تیره برگها با آرایشی که روی درخت دارا هستند به شما اثر آرام بخشی می دهند دوام برگهای درخچه ها و درختان همیشه سبز پهن برگ مانند سوزنی برگان مخروطی است . اما سطح برگهای آنها زیاد و براق بوده و جذب نور آنها بالاست و هرگز تیره رنگ نیستند ، در نتیجه همیشه سبزهای پهن برگ می توانند کمبودهای مخروطیان را جبران کنند تفاوت اندازه برگها بسیار است یعنی ار باریکترین آنها که بوته ای هستند تا برگهای بزرگ مانند ماگنولیاها ، گیلاس غار ، رودوندرون برگ پهن ، برگهای مخروطیان همیشه سبز دارای شکل خطی هستند که اصطلاحاً به آن الگوی خطی گفته می شود و برگهای گیاهان پهن برگ همیشه سبز که نقشهای گوناگونی دارند به آن الگوی نقشه ای گویند .
درخچه های همیشه سبز پهن برگ مهمترین عامل تزیین کننده باغ هستند و به ندرت باغی وجود دارد که نتواند به وسیله اینگونه گیاهان اصلاح شود . کلیه درخچه های پهن برگ همیشه سبز ، در آینده بافت باغ را توسط برگهایشان نشان می دهند . یعنی یک درخچه با برگهای انفرادی کوچک ،تولید بافت ظریف و زیبا کرده ودیگری با برگهای بزرگ ، تولید بافت زیر و خشن می کند . لازم به یادآوریست که بسیاری از درختان همیشه سبز پهن برگ در مقابل سرما ناتوانند و باید در شرایط اقلیمی گرمتری این درختان را مرود استفاده قرار داد .
درختان خزان پذیر منظره زیبایی را در باغ ، به خصوص در زمستان ، ایجاد می کنند . زیرا با تغییر فصل ،باغ را جذاب جلوه می دهند . وجود اینگونه درختان به علت دارا بودن شکوفه در فصل رویش کاملاً در باغ ضروریست ولی باغی که منحصراً دارای درخچه های خزان پذیر است . هرچند که نور و تهویه هوا در آنجا زیاد خواهد بود ولی جز باغهای ضعیف نسبت به باغهایی که از سوزنی برگ نیز استفاده شده است ، به شمار می رود . بهرحال اینگونه درختان و درخچه ها در شرایط اقلیمی مناسب نقش دوم را پس از مخروطیان بازی می کنند .
درخچه های خزان پذیر به ویژه هنگامی که برای پس زمینه برای گیاهان علفی به کار می روند ، زیبا خواهند بود و درختان خزان پذیر تاکیدی مهم در برابر همیشه سبزهای پهن برگ هستند .
در بعضی از طرحها درختان خزان پذیر به تنهایی در یک باغ غالب شده و شکل خطی شاخه های آنها ،نقش مهمی در طرح دارد .
عامل بعدی که باید مورد توجه قرار گیرد ، چمنها هستند که عنصری مهم در طرح می باشند چون بافت خوبی دارند . ناحیه بزرگی که دارای بافتی ظریف است به ناحیه کوچکتری که بافتی زیرتر دارد ، نیازمند است . گراسها متداولترین گیاهان پوششی فرش زمین به شمار می روند البته نباید فرض کنید که گراسها تنها گیاه پوششی هستند ولی غالباً به علت پاخور بودن ، مورد توجه قرار می گیرند .
برای بهبودی وضع گیاهان آنها را باید به دقت رشد و پرورش دهید و گیاهانی که دارای شرایط اقلیمی و کشت مشترک می باشند باید دارای خصوصیان مشترک نیز باشند . مثلاً گیهان چوبی سایه پسند برگهای سبز مایل به زرد دارند ،گلهای آنها کوچک و از سفید کرم تا زرد کمرنگند .
گیاهان پوششی دارای برگهای شبیه به هم بوده و غالباً متراکم و زیادند ،گلهای انها زیبا و رنگ آنها نسبت به گیاها ن خشبی روشنتر و براقتر است . اثر ترکیبی آنها به وسیله مشخصات طبیعی گیاه معلوم می شود .
گروه بندی بر اساس مشخصات طبیعی به شما طرح رنگ را می دهد . برگهای گیاهان بیابانی دارای کرکهای پشمی بوده و رنگ آنها سبز مایل به خاکستری است و یا اینکه گیاهان باتلاقی دارای برگهای سبز مایل به زرد روشن می باشند .
اگر شما گیاهان را گروه بندی کنید کشت آنها بسیار ساده خواهد بود و هزینه نگهداری آنها کم خواهد شد .
اگر شما بدانید که درخت چه مفهومی ب هطرح می دهد ، می توانید بر این اساس آنرا انتخاب کرده و جای آنرا در باغ مشخص کنید .
آیا شما آگاهانه درختان را همچون نقاط تأکیدی در باغ به کار برده اید ، بله به همین دلیل باغ همسایه شما فرق بین درخت و درخچه را تشخیص نداده است . . تنه درختان مشخص و واضح بوده و می توان آنرا از درخچه تمیز داد و یک اصله درخت در باغ ، تأکید را در مقابل توده ای از درخچه ایجاد می کند .
اگر شما طرحی بنا کنید که در موقع اجرای آن را خط کشی کرده و اگر در آن درختی وجود نداشته باشد و نشانه گذارده شده ، احتمال می رود که به وسیله رهگذرانی مانند پسر بچه های دبستانی آن نشانه ها به هم خورده و از بین بروند در نتیجه ترکیبات طرح به هم ریخته می شود و نهایتاً اثر مطلوب نخواهد گذاشت و به همین دلیل درختان در طرح نقش خود را همچون تأکید نشان می دهند و شما می باید به تعداد کم از آنها استفاده کنید .
باغتان را آنقدر شلوغ نکنید که شبیه خزانه نهال فروشی شود . متأسفانه هنوز باغهایی دیده می شود که به شکل جمع آوری نمونه گیاهان در آمده و ناهنگنی و ناجور بافتی در آنها دیده می شود .
با استفاده از تعدادی درخت مناسب می توان رعض باغ را به طور فریبنده ای باریک جلوه داد و باید از درختان جذاب استفاده کرد . اولین گام در طراحی باغ ، در نظر گرفتن مقیاس واندازه است و ابعاد درخت می تواند اندازه باغ شما را رقم بزند . مثلاً
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چکیده
انسان در معرض انواع میدانهای الکترومغناطیسیی ناشی از منابع طبیعی و مصنوعی است. این میدانها باعث ایجاد میدان الکتریکی در بدن و تاثیر حرکت یونها، ایجاد گرما، تحریک عصبی و عضلانی و آثار مختلف دیگری میشوند. به نظر میرسد میدانهای الکترومغناطیسی ناشی از وسایل خانگی معمولی که در حد متعارف هستند، خطری برای انسان نداشته باشند، اما در حالتهای خاص مانند زندگی در نزدیکی خطوط انتقال قدرت و پستهای فشار قوی، کار و یا زندگی در مجاورت ایستگاهای فرستنده پرقدرت رادیویی و تلویزیونی و رادارها و انواع دیگر پرقدرت، میدان الکترومغناطیسی آثار زیانباری دارد و باید حتیالامکان از چنین میدانها و امواج الکترومعناطیسی اجتناب و یا جوانب بهداشتی را رعایت کرد.
مقدمه
امواج الکترومغناطیسی سرتاسر فضای اطراف ما را پر کرده است، بسیاری از این میدانها و امواج از ابتدای جهان وجود داشتهاند و میلیونها سال قبل در منشاء حیات و تکامل آن نقش داشتهاند. امروزه نیز علاوه بر میدانهای طبیعی با پیشرفت تکنولوژی و توسعه صنعت و با کابردهای بیشتر میدانهای الکترومغناطیسی در علوم، صنعت و پزشکی، هر روزه این میدانها سلامت محیط زیست انسان را در معرض تهدید قرار میدهند. آثار زیستشناختی ناشی از این میدانها به شدت میدان، بسامد (فرکانس)، تغییرات آن و خصوصیات فیزیکی فرد مورد تابش یا قسمتی از بافت که مورد تابش قرار گرفته، بستگی دارد.
از سوی دیگر اکثر وسایل خانگی که از برق شهر استفاده میکنند، در اطراف خود دارای میدانی هستند که با بسامد برابر با بسامد بر شهر تغییر میکند. دستگاههای مخابراتی شبکههای انتقال قدرت، اجاقهای ماکروویو، تلفنهای همراه، دستگاههای تصویری و دستگاههای MRI از جمله منابع میدانهای الکترومغناطیسی هستند. میدانهای دارای بسامد پائین، معمولاً میتوانند باعث تحریک عصبی شوند، اما آثار ناشی از میدانهای دارای بسامد بالا، بیشتر آثار گرمایی هستند.
منابع طبیعی میدانهای الکترومغناطیسی
طبقات یونسفر و مگنتوسفر جو زمین، آن را در مقابل قسمتی از تابش الکترومغناطیسی ناشی از بیرون جو حف میکنند. اما خود باعث ایجاد میدانهای الکتریکی و مغناطیسی بر روی زمین میشوند. تابش خورشیدی و اشعهی کیهانی از منابع مهم میدانهای طبیعی برون جوی هستند، زمین نیز از منابع تابش است.
منابع میدانهای الکترومغناطیس ساخت بشر
دستگاهها و خطوط انتقال قدرت میدانهای الکترومغناطیسی ایجاد میکنند که معمولاً با بسامدهای 50 تا 60 هرتز نوسان میکنند. میدان الکتریکی و مغناطیسی ناشی از یک خط انتقال قدرت 400kv و 1000A در زیر خط به ترتیب عبارتند از میدان الکتریکی 10000v/m و میدان مغناطیسی در حدود 20ut.
دستگاهها و وسایل خانگی که از شبکه توزیع برق استفاده میکنند، در اطراف خود دارای میدانهای الکتریکی و مغناطیسی با فرکانس 50 تا 60 هرتز هستند.
به عنوان مثال یک سشوار در فاصلهی 1 فوتی (30cm) دارای میدان مغناطیسی به شدت 10 تا 20 گوس و میدان الکتریکی به شدت 40v/m میباشد. تلویزیونهای معمولی در فاصلهای که بیننده قرار دارد، دارای میدان الکتریکی در حدود 0/1ut هستند.
فرستندههای مخابراتی سیستمهای رادار، فرستندههای رادیویی و تلویزیونی میدانهای الکتریکی و مغناطیسی شدیدی تولید میکنند که با بسامدهای بالا نوسان میکنند. کارگرانی که در برجهای خبری رادیویی و یا تلویزیونی از مرتبه 10kv/m و میدانهای مغناطیسی با شدت بالاتر از 5A/m قرار میگیرند، اجاقهای مایکروویر نیز از منابع تولید میدانهای الکترومغناطیسی با بسامد رادیویی (RF) هستند که در بسامدهای z245MHz-915MHz با توان خروجی 600-1000w کار میکنند.
در فاصله بسامدهای 1MHz-1GHz انرژی میدان الکترومغناطیسی توسط بدن جذب و به انرژی حرارتی تبدیل میگردد که اگر میزان جذبل انرژی دریافتی از تعداد 4w/m2 بیشتر شود، ا تا 2 درجه افزایش دما را باعث میشود و به همین دلیل از این امواج در دیاتری برای درما استفاده میشود.