لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
خلاصه کتاب: قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه
می نویسد "این کتاب که مجموعا دو بخش غیر مرتبط با یکدیگر است ، بخش یکم آن با همین عنوان ابتدا به صورت مقالهای کوتاه و مختصر در یک نشریه دینی در تهران منتشر شد و سپس مطالبی بر آن افزوده شد و به صورتی که در چاپهای اول تا چهارم ملاحظه شده است در آمد . اما بخش دوم که عنوان " شهید " دارد ، تفصیل یافته یک سخنرانی در شب عاشورای سال 1393 هجری قمری در تهران است .
اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق بر نیروی باطل، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایدهآل و اجراء این ایده انسانی به وسیله شخصیتی عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی " مهدی " نامیده شده ، اندیشهای است که همه فرق ومذاهب اسلامی بدان مؤمن و معتقدند . زیرا این اندیشه ، به حسب اصل و ریشه ، قرآنی است .این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده ، و طرد عنصر بدبینینسبت به پایان کار بشر است ، که طبق بسیاری از نظریهها و فرضیههافوقالعاده تاریک است. انتظار فرج امیدو آرزوی تحقیق این نویدکلی جهانی انسانی ، در زبان روایات اسلامی "انتظار فرج" خوانده شده و افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج میشود و آن اصل " حرمت یأس از روح الله " است. دو گونه انتظار انتظار فرج دو گونه است : انتظاریکه سازنده و نگهدارنده است ، به گونهای است که میتواند نوعی عبادت شمرده شود ، و انتظاری که گناه است و ویرانگر و نوعی " ابا حیگری " باید محسوب گردد. شخصیت و طبیعت جامعه ممکن است کسی تحولات تاریخی را یک سلسله امور تصادفی و اتفاقی یعنیاموری که تحت قاعده و ضابطهای کلی در نمیآید بداند. نظریه دیگر این است که جامعه به نوبه خود ، مستقل از افراد ، طبیعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد ، تاریخ آن گاه موضوع تفکر و مایه عبرت و قابل درس آموزی استکه جامعه از خود طبیعت و شخصیت داشته باشد . علیهذا برداشت داشتن ازتاریخ و تحولات آن، فرع بر مسأله طبیعت و شخصیت داشتن جامعه است. قرآن و تاریخ در این که قرآن مجید تاریخ را به عنوان یک درس و یک منبع معرفت و یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت یاد میکند جای تردید نیست . قرآن کریم این گمان را که ارادهای گز افکار ، و مشیتی بی قاعده و بیحساب سرنوشتهای تاریخی را دگرگون میسازد به شدت نفی میکند و تصریحمینماید که قاعدهای ثابت و تغییر ناپذیر بر سرنوشتهای اقوام حاکم است. قرآن کریم ، نکته فوقالعاده آموزندهای در مورد سنتهای تاریخ یاد آوریمیکند و آن این که مردم میتوانند با استفاده از سنن جاریه الهیه در تاریخ، سرنوشت خویش را نیک یا بد گردانند. توجیه و تفسیر تکامل تاریخ توجیه تکامل تاریخ با دو شیوه مختلف صورت میگیرد . ما یکی از این دو شیوه را " ابزاری " و از نظری دیالکتیکی مینامیم . و شیوه دیگر را " انسانی " یا " فطری " میخوانیم . بینش دیالکتیکی یا ابزاری بینش دیالکتیکی طبیعت بر این اساس است که : اولا- طبیعت در حرکت و تکاپوی دائم است ، توقف ویکسانی در طبیعت وجود ندارد. ثانیا - هر جزء از اجزاء طبیعت تحت تأثیر سایر اجزاء طبیعت است و به نوبه خود در همه آنها مؤثر است . ثالثا- تضادها و کشمکشها پایه حرکتها است ، رابعا - جدال درونی اشیاء رو به تزاید است و شدت مییابد تا به اوج خود یعنی آخرین حد اختلاف و کشمکش میرسد و شیء یک سره به ضد خود تبدیل میشود )حالت تز). این مرحله نیز به نوبه خود ضد خویش را میپرورد(حالت آنتی تز) و پس از یک سلسله کشمکشها به نفی خود ، که نفی نفی مرحله اول است و به نحوی مساوی با اثبات است(حالت سنتز) منتهی میشود . طبیعت هدفدار نیست و کمال خود را جستجو نمیکند ، بلکه به سوی انهدام خویش تمایل دارد ، ولی چون آن انهدام نیز به نوبه خود به انهدام خویش تمایل دارد و هر نفی کننده به سوی نفی کننده خود گرایش دارد ، نفی نفی که نوعی ترکیب میان دو مرحله قبل از خود است صورت میگیرد و قهرا تکامل رخ میدهد . این است دیالکتیک طبیعت . تاریخ نیز جزئی از طبیعت است و ناچار - هر چند عناصر مشکلهاش انسانها هستند - چنین سرشت و سرنوشتی دارد . یعنی تاریخ یک جریان دائم و یک ارتباط متقابل میان انسان و طبیعت و انسان و اجتماع ، و یک صف آرائی و جدال دائم است. هسته اصلی این بینش دو چیز است : یکی این که اندیشه مانند واقعیت خارجی وضع دیالکتیکی دارد. یعنی اندیشه محکوم اصول چهارگانه فوق است . دیگر اینکه این مکتب تضاد را به صورت مراحل تز، آنتی تز و سنتزتعبیر میکند که به این ترتیب طبیعت و تاریخ همواره از میان اضداد عبور میکنند و تکامل ، جمع میان دو ضد است که یکی به دیگری تبدیل شده است . از آنچه گفتیم نتایج زیر گرفته می شود: الف- نو و کهنه در این منطق مفهوم نسلی ندارد ، بلکه صرفا مفهوم اقتصادی و طبقاتی دارد . طبقه کهن یعنی طبقه منتفع از وضع موجود و طبقه نو یعنی طبقه ناراضی از وضع موجود و طرفدار دگرگونی روبنای اجتماع است ب - مراحل تکاملی تاریخ به حکم این که یک رابطه طبیعی و منطقی آنها را به یکدیگر پیوسته است امکان جا به جا شدن ندارند ، هر حلقه از حلقات تاریخ جای مخصوص به خود دارد و قابل پیش و پس شدن نیست . ج - هر مرحله نیز به نوبه خود باید به اوج و کمال خود برسد تا به ضد خود تبدیل گردد و امر تکامل صورت گیرد . د - جهاد یعنی مبارزه نو با کهنه بهر حال مقدس است ، کهنه از آن جهت که از میان بردن وی جامعه را به سوی تکامل پیش میبرد ، استحقاق نابودی دارد نه از آن جهت که متجاوز است و دفع تجاوز مشروع و مقدس است . ه - هر جریان دیگر نیز که مقدمات انقلاب را فراهم و تکامل را تسریع نماید ، مشروع و مقدس است،از قبیل ایجاد نابسامانیها برای ایجاد نارضائیها و توسعه شکافها و داغتر و پیگیرتر شدن مبارزهها. و - متقابلا اصلاحات جزئی ، گامهای التیام بخش و تسکین آلام اجتماع ، خیانت و تخدیر و نارواست . بینش انسانی یا فطری بینش انسانی تاریخ نقطه مقابل بینش ابزاری است. بینش ابزاری انسان را در آغاز پیدایش یک ماده خام و کار و ابزار کار را شکل دهنده آن می داند یعنی انسان نه شخصیت بالفعل دارد و نه شخصیت بالقوه . ولی از نظر بینش انسانی و فطری ، هر چند انسان در آغاز پیدایش ، شخصیت انسانی بالفعل ندارد ، ولی بذر یک سلسله بینشها و یک سلسله گرایشها در نهاد او نهفته است .بر حسب این بینش ، تضاد درونی فردی میان جنبههای زمینی و جنبههای ماورائی انسان از ویژگیهای انسان است. نبرد درونی انسان ، خواه و ناخواه به نبرد میان گروههای انسانها کشیده میشود ، یعنی نبرد میان انسان کمال یافته و انسان منحط و حیوان صفت، به تعبیر قرآن : نبرد میان " جند الله " و " حزب الله " با " جند الشیطان " و " حزب الشیطان " . از بیان گذشته نتایج زیر گرفته میشود : الف - نبردهای پیشبرنده: نبردهای تاریخ دارای شکلها و ماهیتهای مختلف ، و معلول علل متفاوتی بوده است ، ولی نبردهای پیشبرنده که تاریخ و انسانیت را تکامل بخشیده نبرد میان انسان متعالی وابسته به عقیده و ایمان و ایدئولوژی با انسانبی مسلک خود خواه بوده است که آخرین مرحله آن" حکومت مهدی " می باشد. ب - تسلسل منطقی حلقات تاریخ آن چنانکه " ابزار گرایان " ابراز داشتهاند بیاساس است . ج - مشروعیت مبارزه و قداست آن ، مشروط به این نیست که حقوق فردی و یا ملی مورد تجاوز واقع شده باشد ،بلکه در همه زمینههائی که یکی از مقدسات بشر دچار مخاطره شده باشد مبارزه مقدس است . د –اصلاحات جزئی و تدریجی به هیچ وجه محکوم نیست بلکه آهنگ حرکت را تندتر و سریعتر می کند. ه - ایجاد نابسامانیها و تخریبها به منظور ایجاد بن بست و بحران که نظریه ابزاری تجویز می کند نا مشروع است. و - حرکت تاریخ ، تکاملی است ولی - بر خلاف نظریه ابزاری - سیر تکاملی تاریخ جبری و لایتخلف نیست . ز - سیر تکاملی بشریت به سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و حکومت ایمان و ایدئولوژی بوده و هست . ح - جهاد و امر به معروف ماهیت انسانی دارد نه طبقاتی . ط - نیروی اقناع فکری ، یعنی نیروی برهان و استدلال اصالت دارد. ی - مثلث " تز – آنتی تز - سنتز " در شکل هگلی و مارکسیستی نه در طبیعت صدق میکند و نه در تاریخ . دو تلقی از انسان این دو نوع بینش درباره حرکت تکاملی تاریخ ، نتیجه دو نوع تلقی از انسان است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
اعلام اصول ششگانه انقلاب سفید
/
اصول ششگانه موسوم به انقلاب سفید در کنگرهای که علیالظاهر بهنام دهقانان و در واقع توسط رژیم حاکم در 18 دیماه 1341 در تالار ورزشی محمدرضا شاه (هفت تیر کنونی) تشکیل شده بود، با سروصدا و تبلیغات گسترده و با شعارهایی ظاهرفریب اعلام شد، این اصول که در واقع همان فرمول پیشنهادی و در اصل تحمیلی آمریکاییان به شاه (برای انجام اصلاحاتی اجتماعی و اقتصادی در عرصه کشور) بود، در شرایط تعطیلی مجلس شورای ملی، تصویب و اجرای آن به رفراندوم عمومی گذاشته شد که این رفراندوم از سوی روحانیت به رهبری امام تحریم شد.
در روز 6 بهمن 1341 و در حالیکه رعب و وحشتی مثالزدنی بر فضای سیاسی اجتماعی کشور سایه افکنده بود و در میان تدابیر شدید امنیتی و پلیسی، همهپرسی فرمایشی با تقلبهای گسترده حکومت به اجرا درآمد و طبق آنچه پیشبینی میشد، رژیم اعلام کرد که اصول ششگانه با 5 میلیون و 600 هزار رای موافق در مقابل 4 هزار و 150 رای مخالف! به تصویب رسید.حکومت که در آستانه برگزاری رفراندوم، شمار زیادی از مخالفان را دستگیر کرده بود، بزودی با مخالفتهای گستردهتری روبه رو شد بویژه علما و روحانیون که از ماهها قبل، مخالفت خود را با اصلاحات آمریکایی اعلام کرده بودند، در راس مخالفان قرار گرفته و از ماههای پایانی سال 1341 تحرکات سیاسی دامنهداری را بر ضد حکومت سامان دادند. که نهایتا در جریان قیام 15 خرداد 1342 به اوج خود رسید و به عنوان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردم با رژیم پهلوی، مقدمه حرکت مستمر و پایان ناپذیری شد که تا سقوط نهایی رژیم پهلوی در بهمن 1357 ادامه یافت.
تصویب اصول شش گانه و آغاز دوره ی دوم نهضت:
شاه در ادامه ی اطاعت از سیاست های آمریکایی اعلام کردند که تصمیم دارد اصول شش گانه ای را به نام «اصول انقلاب شاه و ملت» به همه پرسی بگذارد. پس از اعلام این تصمیم امام خمینی با مراجع قم این همه پرسی را برخلاف قانون دانسته و آن را تحریم کردند و به دنبال آن تظاهراتی در تهران آغاز شد. در همین زمان مردم قم نیز به خیابان ها ریختند و این همه پرسی را محکوم کردند. با این وضع شاه تصمیم گرفت مسافرتی به قم داشته باشد و توجه مردم را به خود جلب کند. اما امام خمینی اعلامیه ای دادند و مردم را به ماندن در خانه ها فراخواندند و درنتیجه استقبال چندانی از شاه نشد. در بهمن ماه 1341 شاه همه پرسی مورد نظر خود را برای اجرای اصول شش گانه انجام داد. دو روز پس از انجام همه پرسی که مصادف با اول ماه رمضان بودامام خمینی و گروهی از علما در قم تصمیم گرفتند به منظور متوجه ساختن مردم به عواقب همه پرسی در آن ماه نماز جماعت و تبلیغ سخنرانی را در سراسر کشور تعطیل کنند. این حرکت رژیم را به وحشت انداخت.
منابع:محمدعلی سفری، قلم و سیاست، تهران، نامک 1373، 2 / 334 488 و غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران، تهران، رسا، 1371، 1 / 217 240
پروفسور آگوست کرکهف استاد زبان شناسی در دانشسرای عالی مطالعات بازرگانی پاریسریا، اصالتا هلندی و مسلط به چندین زبان بود که شهرت خود را از پژوهش های زبانشناسی و کتابهای متعددی که در این خصوص و زبان وپولاک نوشته بود، کسب کرده است. شانی که وی در دنیای امنیت اطلاعات بدست آورده صرفا مرهون دو مقاله ای است که در سال ۱۸۸۳ در مجله علوم نظامی فرانسه (Le Journal des Sciences Militaires) چاپ کرد. این مقالهها که با عنوان رمزنگاری نظامی منتشر شدند شامل شش اصل اساسی بودند که اصل دوم آن به عنوان یکی از قوانین اساسی در رمزنگاری مدرن مورد تایید دانشمندان و زیربنای فعالیت و پژوهش قرار گرفت. در زیر اصول ششگانه کرکهف آمده اند :
1) سیستم رمزنگاری اگر نه به لحاظ تئوری که در عمل غیرقابل شکست باشد.
2) سیستم رمزنگار باید هیچ نکته پنهان و محرمانه ای نداشته باشد بلکه تنها چیزی که باید سری نگاه داشت شود کلید رمز است.(اصل اساسی کرکهف) طراح سیستم رمزنگار نباید جزئیات سیستم خود را حتی از دشمنان مخفی نگاه دارد.
3) کلید رمز باید به گونه ای قابل انتخاب باشد که اولا بتوان به راحتی آن را عوض کرد و ثانیا بتوان آن را به خاطر سپرد و نیازی به یادداشت کردن کلید رمز نباشد.
4) متون رمزنگاری شده باید از طریق خطوط تلگراف قابل مخابره باشند.
5) دستگاه رمزنگاری یا اسناد رمز شده باید توسط یک نفر قابل حمل باشد.
6) سیستم رمزنگاری باید به سهولت قابل راه اندازی و کاربری باشند. چنین سیستمی نباید به آموزش های مفصل و رعایت فهرست بزرگی از قواعد و دستورالعملها نیاز داشته باشد.
اندوم لوایح شش گانه
رژیم شاه پس از چند شکست پى درپى، آخرین ترفند خویش، یعنى طرح امریکایى انقلاب سفید را در معرض افکار عمومى قرار داد و براى بستن دست مخالفان، مخالفت با هر کدام از اصول شش گانه(217) را به منزله ى نفى همه ى موارد و معارضه با اصلاحات قلمداد کرد.
پوشش فریبنده ى این دام چنان بود که بسیارى از مخالفان رژیم، روشن فکران و کسانى را که ادعاى رهبرى مبارزات ملى را داشتند، فریب داد و آنان با شعار «اصلاحات آرى، دیکتاتورى نه» در حقیقت رژیم و اصلاحاتش را به رسمیت شناختند.
امام خمینى(قدس سره)، با توجه به اهدافى که شاه و امریکا در پشت این طرح به ظاهر اصلاحى داشتند، و عمق خطرات ناشى از آن، قدم به صحنه ى مبارزه گذارد و با مطلع کردن علما و مراجع قم، و آگاهى دادن به مردمى که در آستانه ى یک فریب بزرگ قرار گرفته بودند، یورش همه جانبه اى را براى شکستن تهاجم جدید رژیم آغاز کرد.
امام(قدس سره) بر اساس خط مشى کلى نهضت، نخست در نشست علما و مراجع قم، پرده از این توطئه برداشت و مقاصد شاه و امریکا را از اصول شش گانه، توضیح داد. در گام دوم از دولت خواسته شد نماینده اى براى تشریح مقصود خود در زمینه ى اصول شش گانه و انتقال نقطه نظرهاى علماى قم به دولت، به قم اعزام کند.
همان طور که پیش بینى مى شد، توضیحات نماینده ى دولت براى مراجع قم نه تنها قانع کننده نبود، بلکه بر ابهام آن افزود و راه را براى امام براى برداشتن گام بلندتر، با یارى سایر مراجع، و به صحنه کشاندن مردم هموار کرد.
از آن جا که هنوز برخى از علما و قشرهایى از مردم، به دلیل نداشتن آگاهى کافى از اوضاع سیاسى و جریانات پشت پرده، نسبت به سرانجام این مرحله از مبارزه تردیدهایى داشتند، رهبر نهضت براى اتمام حجت به این دو دسته، به منظور اخطار به دربار، از حضور مرحوم کمالوند که عالم متنفذ منطقه ى لرستان و از اساتید سابق قم بود و براى اطلاع از تصمیم مراجع به قم آمده بود، استفاده کرد و با جلب نظر علماى دیگر، وى را به مذاکره با شاه، براى انتقال نقطه نظرهاى حوزه در زمینه ى پى آمدهاى وخیم مخالفت با مبانى اسلام و خواسته هاى ملت تشویق کرد.
ملاقات مرحوم کمالوند با شاه و هشدار خیرخواهانه ى این عالم بزرگ، تغییرى در خط مشى دولت بهوجود نیاورد، جز آن که براى پیشگیرى از اعتراض به رفراندوم که حتى رژیم در جریان محاکمه ى دکتر مصدق آن را غیرقانونى خوانده بود، نام رفراندوم را به تصویب ملى تغییر دادند.
به دنبال بازگشت مرحوم کمالوند به قم زمینه براى دومین مرحله ى نهضت به طور کامل کاملاً آماده و جرقه ى آن با سخنرانى روشن گرانه ى امام زده شد.
امام در سخنرانى هاى خود، توطئه ى مشترک شاه و امریکا را در پوشش انقلاب سفید، خطرى بزرگ علیه اسلام، ملت ایران و استقلال کشور نامید و شکست رژیم در این توطئه را به معنى سقوط رژیم پیش بینى کرد و بر اساس آن، هشدار داد که رژیم این بار عقب نشینى نخواهد کرد و علما و مردم باید خود را براى یک مبارزه ى سخت و طولانى آماده کنند و جوانب امر را به دقت بسنجند که در برابر خطرات و مصائبى که ممکن است در آینده با آن روبه رو شوند تا چه حد مى توانند استقامت نمایند.
در سخنرانى ها، اعلامیه ها و پیام هاى بعدى رهبر نهضت، مسائل اساسى آگاهى بخش و هشداردهنده به تدریج مطرح شد و روحانیت و مردم با عمق نهضت و آرمان هاى آن آشنا شدند. براى اطلاع از این فرایند که تأثیر فراوانى در تکامل نهضت داشت، لازم است با عنوان هاى برخى از این مسائل آشنا شویم.
1. اگر تهدید و تطمیع در کار نباشد و ملت بفهمد چه مى کند، اصلاحات، واقعى مورد تأیید جامعه ى روحانیت اسلام و اکثریت قاطع ملت است.
2. رفراندومى که امروز سرنوشت ساز و قانونى شده است چگونه در گذشته ممنوع و جرم بود؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
پیوند ناگسستنی حماسه حسینی و انقلاب اسلامی
حماسه عاشورا از جمله حرکت های ماندگار درتاریخ است که تاثیر بسزایی بر جنبش های اجتماعی و سیاسی پس از خود در جهان اسلام گذاشت. در واقع قیام عاشورا طرحی نو در تاریخ در افکند. همین طرح تازه بود که همواره بر جان و دل مردم اثر گذاربوده است.
بدون شک در تاریخ اسلام، قیام امام حسین (ع) از مهمترین وقایع تاریخی بشمار میآید. پیام انقلابی گری و شهادت طلبی این واقعه عظیم،قرنها الهام بخش اندیشمندان و مبارزان ضد ظلم واستبداد بوده است. مسلمانان این این قیام را، نه تنها موجب پیروزی نهایی و تحقق آرمانهای اسلام راستین در این جهان میشمارند بلکه آن رامایه رستگاری دوستداران امام حسین (ع) در جهان دیگر میدانند.
در تاریخ معاصر ایران، قیام حسینی همواره الهام بخش جنبش های سیاسی و اجتماعی بوده است این عصر در واقع با نگرش جدید به "فرهنک عاشورا"آغاز شد.رد پای این دیدگاه را میتوان در تاریخ نگاری عاشورا نیز دنبال کرد.
این قسم نگرش نوین به واقعه عاشورا در آثار اندیشمندان برجسته ای چون استادشهید"مرتضی مطهری " نیز تداوم یافت و در مکتوبات دکتر علی شریعتی در قالب مفاهیم و تعابیر فرهنک سیاسی جدید صورتی ایدئولوژیک و رادیکال پیدا کرد و سرانجام توسط رهبر فقید انقلاب اسلامی امام خمینی (ره ) با ضرورت های حاد عملی در عرصه سیاست، پیوند ناگسستنی یافت.
شعار "خون بر شمشیر پیروز است " از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی ایران است که نشاندهنده الگوبرداری انقلاب ایران از " نهضت عاشورای حسینی " است.
تکیه بر مکتب تشیع و اندیشه های رهایی بخش اسلام، احیاء حقوق محرومان، مظلومان و مستضعفان و کاشتن بذر امید در دل آزادگان جهان از آرمان های بلند انقلاب اسلامی ایران است.
واقعه عاشورا با وجود گذشت ۱۴۰۰از آن، هنوز رنک کهنگی و غبار نگرفته است وهر چه که زمان بیشتر میگذرد به نظر میرسد بردرخشش آن افزوده می شود و دلدادگان بیشتری مییابد .
راز جاودانگی این حرکت این است که همواره به صورت یک الگو"عدالت خواهی" و "آزادگی " جلوه کرده است. پرتو "آزادگی " و"عدالت خواهی "این واقعه چنان عمیق است که همه انسان های آزاده رادرهر عصر وزمانی به خودجذب می کند.
در دوران معاصر هم، مصادف شدن حرکت انقلابی امام خمینی (ره) با سال روز عزاداری امام حسین (ع) یاد آور واقعه خونین کربلا شد.
امام (ره ) در یکی از سخنرانی های خود در دهه چهل، رژیم پهلوی را به بنی امیه تشبیه کردند. معمولا رهبران انقلاب هنگامی در پیشبرد اهداف انقلابی موفق میشوند که بتوانند نسبت میان تاریخ و سنت خود را با حرکتی که آغاز کرده اند، تبیین کنند.راز حرکت موثر امام خرداد سال ۴۲دقیقا همین نکته بوده است.
امسال تقارن دهه فجر انقلاب اسلامی با ماه محرم،یاد و خاطره این واقعه بزرگ را پرشورتر از هرسال دیگر در اذهان زنده کرد و ضرورت بازگویی و روایت روزهای به یادماندنی پیروزی انقلاب را بیش از گذشته آشکار ساخت.
انقلاب اسلامی ایران همچون نهضت امام حسین (ع) عظیم و همه جانبه بود. در واقع این تحول تاریخی را میتوان تداوم نهضت عاشورا و احیاء اسلام راستین وانقلابی پس از چهارده قرن حاکمیت زر وزور و تزویر تلقی کرد.
همانطور که نهضت امام حسین (ع) به عنوان یک حرکت فرهنگی ابتدا انسانها را از درون متحول کرد و پس از آن منجر به تحولات بیرونی شد،انقلاب اسلامی ایران نیز ابتدا اندیشهها و ذهنها را متحول و سپس نظام سیاسی کشور را دست خوش تحول ساخت و مردم را از استبداد رهانید.
"واقعه کربلا" گرچه از نظر زمانی کوتاه بود و تنها یک روز از صبح تا عصر به طول انجامیداما لحظه لحظه آن درس شهامت، ایثار و فداکاری،ایمان،اعتقاد و اخلاص بود. واقعه کربلا دانشگاهی است که از طفل شیرخوار تا پیرمردسپید مویش به بشریت درس آزادگی و حریت میآموزد.خون مطهر امام حسین (ع ) و یارانش به اسلام حیات تازه بخشیدو تاهمیشه تاریخ الهام بخش آزادگان جهان خواهدبود.
به گفته "دکتر علی شریعتی "، "شهید، قلب تاریخ است هم چنان که قلب به رگ های خشک اندام، خون، حیات و زندگی میدهد،جامعه ای که رو به مردن میرود جامعه ای که فرزندانش ایمان خویش را به خویش از دست دادهاند و جامعه ای که به مرک تدریجی گرفتار است، جامعه ای که تسلیم را تمکین کرده است، جامعه ای که احساس مسئولیت را از یاد برده است و جامعه ای که اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است و تاریخی که از حیات و جنبش و حرکت و زایش بازمانده است، شهید همچون قلبی، به اندامهای خشک، مرده وبی رمق این جامعه، خون خویش را میرساند و بزرگترین معجزه شهادتش این است که به یک نسل،ایمان جدید به خویشتن را میبخشد. شهید حاضر است و همیشه جاوید، کی غائب است ؟" واز همین رو بود که با الهام از یاد و خاطره شهدای گرانقدر کربلا،مردم مسلمان و شیفته خاندان عصمت و طهارت با دست خالی به مبارزه با رژیم مستبد پهلوی پرداختند.
و به یاد آوریم تظاهرات پرشور مردمی در اعتراض به رژیم پهلوی را در محرم سال ۵۷و در روز عاشورای حسینی که با الهام از حماسه عظیم حسینی صورت گرفت.
به حق میتوان گفت مفاهیمی که در حماسه حسینی و واقعه کربلا وجود داشت در واپسین ماهها و روزهای سال ۵۷از تاثیرگذارترین مفاهیمی بود که تنور مبارزه با رژیم پهلوی را بیش از هر چیز دیگری گرمی و حرارت بخشید و زمینه ساز سرنگونی دودمان پهلوی را فراهم آورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
خلاصه کتاب: قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه
می نویسد "این کتاب که مجموعا دو بخش غیر مرتبط با یکدیگر است ، بخش یکم آن با همین عنوان ابتدا به صورت مقالهای کوتاه و مختصر در یک نشریه دینی در تهران منتشر شد و سپس مطالبی بر آن افزوده شد و به صورتی که در چاپهای اول تا چهارم ملاحظه شده است در آمد . اما بخش دوم که عنوان " شهید " دارد ، تفصیل یافته یک سخنرانی در شب عاشورای سال 1393 هجری قمری در تهران است .
اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق بر نیروی باطل، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایدهآل و اجراء این ایده انسانی به وسیله شخصیتی عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی " مهدی " نامیده شده ، اندیشهای است که همه فرق ومذاهب اسلامی بدان مؤمن و معتقدند . زیرا این اندیشه ، به حسب اصل و ریشه ، قرآنی است .این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده ، و طرد عنصر بدبینینسبت به پایان کار بشر است ، که طبق بسیاری از نظریهها و فرضیههافوقالعاده تاریک است. انتظار فرج امیدو آرزوی تحقیق این نویدکلی جهانی انسانی ، در زبان روایات اسلامی "انتظار فرج" خوانده شده و افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج میشود و آن اصل " حرمت یأس از روح الله " است. دو گونه انتظار انتظار فرج دو گونه است : انتظاریکه سازنده و نگهدارنده است ، به گونهای است که میتواند نوعی عبادت شمرده شود ، و انتظاری که گناه است و ویرانگر و نوعی " ابا حیگری " باید محسوب گردد. شخصیت و طبیعت جامعه ممکن است کسی تحولات تاریخی را یک سلسله امور تصادفی و اتفاقی یعنیاموری که تحت قاعده و ضابطهای کلی در نمیآید بداند. نظریه دیگر این است که جامعه به نوبه خود ، مستقل از افراد ، طبیعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد ، تاریخ آن گاه موضوع تفکر و مایه عبرت و قابل درس آموزی استکه جامعه از خود طبیعت و شخصیت داشته باشد . علیهذا برداشت داشتن ازتاریخ و تحولات آن، فرع بر مسأله طبیعت و شخصیت داشتن جامعه است. قرآن و تاریخ در این که قرآن مجید تاریخ را به عنوان یک درس و یک منبع معرفت و یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت یاد میکند جای تردید نیست . قرآن کریم این گمان را که ارادهای گز افکار ، و مشیتی بی قاعده و بیحساب سرنوشتهای تاریخی را دگرگون میسازد به شدت نفی میکند و تصریحمینماید که قاعدهای ثابت و تغییر ناپذیر بر سرنوشتهای اقوام حاکم است. قرآن کریم ، نکته فوقالعاده آموزندهای در مورد سنتهای تاریخ یاد آوریمیکند و آن این که مردم میتوانند با استفاده از سنن جاریه الهیه در تاریخ، سرنوشت خویش را نیک یا بد گردانند. توجیه و تفسیر تکامل تاریخ توجیه تکامل تاریخ با دو شیوه مختلف صورت میگیرد . ما یکی از این دو شیوه را " ابزاری " و از نظری دیالکتیکی مینامیم . و شیوه دیگر را " انسانی " یا " فطری " میخوانیم . بینش دیالکتیکی یا ابزاری بینش دیالکتیکی طبیعت بر این اساس است که : اولا- طبیعت در حرکت و تکاپوی دائم است ، توقف ویکسانی در طبیعت وجود ندارد. ثانیا - هر جزء از اجزاء طبیعت تحت تأثیر سایر اجزاء طبیعت است و به نوبه خود در همه آنها مؤثر است . ثالثا- تضادها و کشمکشها پایه حرکتها است ، رابعا - جدال درونی اشیاء رو به تزاید است و شدت مییابد تا به اوج خود یعنی آخرین حد اختلاف و کشمکش میرسد و شیء یک سره به ضد خود تبدیل میشود )حالت تز). این مرحله نیز به نوبه خود ضد خویش را میپرورد(حالت آنتی تز) و پس از یک سلسله کشمکشها به نفی خود ، که نفی نفی مرحله اول است و به نحوی مساوی با اثبات است(حالت سنتز) منتهی میشود . طبیعت هدفدار نیست و کمال خود را جستجو نمیکند ، بلکه به سوی انهدام خویش تمایل دارد ، ولی چون آن انهدام نیز به نوبه خود به انهدام خویش تمایل دارد و هر نفی کننده به سوی نفی کننده خود گرایش دارد ، نفی نفی که نوعی ترکیب میان دو مرحله قبل از خود است صورت میگیرد و قهرا تکامل رخ میدهد . این است دیالکتیک طبیعت . تاریخ نیز جزئی از طبیعت است و ناچار - هر چند عناصر مشکلهاش انسانها هستند - چنین سرشت و سرنوشتی دارد . یعنی تاریخ یک جریان دائم و یک ارتباط متقابل میان انسان و طبیعت و انسان و اجتماع ، و یک صف آرائی و جدال دائم است. هسته اصلی این بینش دو چیز است : یکی این که اندیشه مانند واقعیت خارجی وضع دیالکتیکی دارد. یعنی اندیشه محکوم اصول چهارگانه فوق است . دیگر اینکه این مکتب تضاد را به صورت مراحل تز، آنتی تز و سنتزتعبیر میکند که به این ترتیب طبیعت و تاریخ همواره از میان اضداد عبور میکنند و تکامل ، جمع میان دو ضد است که یکی به دیگری تبدیل شده است . از آنچه گفتیم نتایج زیر گرفته می شود: الف- نو و کهنه در این منطق مفهوم نسلی ندارد ، بلکه صرفا مفهوم اقتصادی و طبقاتی دارد . طبقه کهن یعنی طبقه منتفع از وضع موجود و طبقه نو یعنی طبقه ناراضی از وضع موجود و طرفدار دگرگونی روبنای اجتماع است ب - مراحل تکاملی تاریخ به حکم این که یک رابطه طبیعی و منطقی آنها را به یکدیگر پیوسته است امکان جا به جا شدن ندارند ، هر حلقه از حلقات تاریخ جای مخصوص به خود دارد و قابل پیش و پس شدن نیست . ج - هر مرحله نیز به نوبه خود باید به اوج و کمال خود برسد تا به ضد خود تبدیل گردد و امر تکامل صورت گیرد . د - جهاد یعنی مبارزه نو با کهنه بهر حال مقدس است ، کهنه از آن جهت که از میان بردن وی جامعه را به سوی تکامل پیش میبرد ، استحقاق نابودی دارد نه از آن جهت که متجاوز است و دفع تجاوز مشروع و مقدس است . ه - هر جریان دیگر نیز که مقدمات انقلاب را فراهم و تکامل را تسریع نماید ، مشروع و مقدس است،از قبیل ایجاد نابسامانیها برای ایجاد نارضائیها و توسعه شکافها و داغتر و پیگیرتر شدن مبارزهها. و - متقابلا اصلاحات جزئی ، گامهای التیام بخش و تسکین آلام اجتماع ، خیانت و تخدیر و نارواست . بینش انسانی یا فطری بینش انسانی تاریخ نقطه مقابل بینش ابزاری است. بینش ابزاری انسان را در آغاز پیدایش یک ماده خام و کار و ابزار کار را شکل دهنده آن می داند یعنی انسان نه شخصیت بالفعل دارد و نه شخصیت بالقوه . ولی از نظر بینش انسانی و فطری ، هر چند انسان در آغاز پیدایش ، شخصیت انسانی بالفعل ندارد ، ولی بذر یک سلسله بینشها و یک سلسله گرایشها در نهاد او نهفته است .بر حسب این بینش ، تضاد درونی فردی میان جنبههای زمینی و جنبههای ماورائی انسان از ویژگیهای انسان است. نبرد درونی انسان ، خواه و ناخواه به نبرد میان گروههای انسانها کشیده میشود ، یعنی نبرد میان انسان کمال یافته و انسان منحط و حیوان صفت، به تعبیر قرآن : نبرد میان " جند الله " و " حزب الله " با " جند الشیطان " و " حزب الشیطان " . از بیان گذشته نتایج زیر گرفته میشود : الف - نبردهای پیشبرنده: نبردهای تاریخ دارای شکلها و ماهیتهای مختلف ، و معلول علل متفاوتی بوده است ، ولی نبردهای پیشبرنده که تاریخ و انسانیت را تکامل بخشیده نبرد میان انسان متعالی وابسته به عقیده و ایمان و ایدئولوژی با انسانبی مسلک خود خواه بوده است که آخرین مرحله آن" حکومت مهدی " می باشد. ب - تسلسل منطقی حلقات تاریخ آن چنانکه " ابزار گرایان " ابراز داشتهاند بیاساس است . ج - مشروعیت مبارزه و قداست آن ، مشروط به این نیست که حقوق فردی و یا ملی مورد تجاوز واقع شده باشد ،بلکه در همه زمینههائی که یکی از مقدسات بشر دچار مخاطره شده باشد مبارزه مقدس است . د –اصلاحات جزئی و تدریجی به هیچ وجه محکوم نیست بلکه آهنگ حرکت را تندتر و سریعتر می کند. ه - ایجاد نابسامانیها و تخریبها به منظور ایجاد بن بست و بحران که نظریه ابزاری تجویز می کند نا مشروع است. و - حرکت تاریخ ، تکاملی است ولی - بر خلاف نظریه ابزاری - سیر تکاملی تاریخ جبری و لایتخلف نیست . ز - سیر تکاملی بشریت به سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و حکومت ایمان و ایدئولوژی بوده و هست . ح - جهاد و امر به معروف ماهیت انسانی دارد نه طبقاتی . ط - نیروی اقناع فکری ، یعنی نیروی برهان و استدلال اصالت دارد. ی - مثلث " تز – آنتی تز - سنتز " در شکل هگلی و مارکسیستی نه در طبیعت صدق میکند و نه در تاریخ . دو تلقی از انسان این دو نوع بینش درباره حرکت تکاملی تاریخ ، نتیجه دو نوع تلقی از انسان است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
نام تحقیق :
بررسی سیر توسعه اقتصادی ایران پس از پیروزی انقلاب
فهرست :
عنوان
شماره صفحه
مقدمه
4
دامنهیپژوهش
10
تعریفبرخیفاکتورهایکلاناقتصادی
11
جداولنرختورم
17-14
خصایص تورم در ایران
18
جداول و نمودارهای نرخ بیکاری
20
در آمد سرانه
22
جدول و نمودار سرمایه خالص
32
جداول و نمودارهای تراز تجاری
33
جداول و نمودارهای نقدینگی
35
تولید ناخالص داخلی
37
اکونومیستوفضایاقتصادکلانکشورهایجهان
46
نتیجه گیری کلی
48
منابع
56
مقدمه
طی سالهای متمادی مسلما کشورها یا به سمت نزولی شدن سیر میکنند و یا به سمت صعودی. اما نکته در این است که چه چیزی و چه فاکتورهایی در این صعودی یا نزولی شدن کار موثر است. فاکتورهای کلان اقتصاد میتواند مارا در این امر به خوبی کمک میکند که تشخیص دهیم کشوری در چه رتبه ای از لحاظ این فاکتورها قرار دارند و یا اینکه این کشور در طی سالهای مختلف در موقعیتها و شرایط گوناگون چه طور عمل کرده و توانسته رشدی در جهت بهبود در مورد شاخص های مختلف داشته باشد یا خیر!
این مبحث پژوهشی در رابطه با این مسئله است که آیا ایران بعداز انقلاب توانسته روند رو به رشدی داشته باشد یا خیر؟!
ابتدا تعدادی فاکتور کلان اقتصاد را که به ما در رابطه با تعیین رشد کشور کمک میکند معرفی کرده و هر یک را به اختصار توضیح میدهیم. وفرمول ها و مطالب مورد نیاز را ضمیمه ی آن میکنیم. بعد از آن در رابطه با هر فاکتور کلان اقتصاد مطالبی را که مربوط به سالهای قبل از انقلاب و بعد از آن نیاز بررسی میشود ودر انتها نتیجه گیری میکنیم.
قبل از انقلاب
از اواسط دهه 1340 شاه کنترل قدرت را در دست داشت.پایههاى سلطه او، بر صحنه سیاسى کشور تحکیم یافته بود.ارتش، نیروهاى انتظامى و ساواک در برخورد با مخالفان، وفادارى خود را نسبتبه او اثبات کرده بودند، اجراى برنامههاى رفورم، پیشرفتهاى اقتصادى را نوید مىداد.
از لحاظ سیاستخارجى و موقعیتبین المللى، شاه در شرایط مطلوبى قرار داشت، شرکتهاى صنعتى و تجارى غرب،