لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
خلافت انسان در قرآن
اگر آدمی بخواهد دقیقاً بفهمد که انسان چگونه موجودی است واز کجا آمده و برای چه در این دنیا و در این زمین قرار داده شده و به سوی چه هدفی باید حرکت کند لازم و ضروری است که داستان حضرت آدم(ع)را از منظر قرآن و عترت علیهم السلام بررسی نماید چرا که آدم(ع)اولین نماینده از نسل بزرگ بشریت است و نظام رفتاری خداوند با او که از برنامه خداوندی نشأت می گیرد به نوعی بیانگر نظام رفتاری خداوند با همه بشریت است و در خلال این برنامه و رفتارها می توان دریافت که انسان چگونه موجودی است و از کجا آمده؟ و برای چه دراین دنیا و در این زمین قرار داده شده؟ و به سوی چه هدفی باید در حرکت باشد؟
در بین همه مقوله ها و موضوعات مرتبط با حضرت آدم(ع)یکی از موضوعاتی که شاید نسبت به بقیه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و با فهم صحیح آن می توان به بسیاری از سوالات کلیدی انسانها پاسخ داد موضوع خلیفه است.که در داستان آدم (ع)بسیار پررنگ است و بسیار جلب توجه می کند.اینکه خداوند آدم(ع)را به عنوان خلیفه خود معرفی می کند این خلیفه به چه معنا است؟و این خلیفه چه وظایفی را دارد؟
قبل از پرداختن به تعریف لغوی خلیفه ابتدا باید ببینیم که خداوند این موضوع را برای اولین بار در چه سوره و چه آیه ای طرح نموده سپس با توجه به آیه مورد نظر و نیز آیات مرتبط در قبل و بعد آن مفهوم خلیفه را استخراج نموده و بر اساس این مفهوم ترجمه لغوی مناسبی برای خلیفه ارائه دهیم.
اولین باری که خداوند واژه خلیفه را برای آدم مطرح می نماید در سوره بقره آیه 30 می باشد با کمی بررسی و دقت در می یابیم که آیات 29 الی 38 سوره بقره درباره مفهوم خلیفه سخن بسیار دارد و با توجه و تدبر در این آیات می توانیم مفهوم خلیفه را بهتر بدست آوریم لذا مفهوم خلیفه را با توجه به آیات 29 الی 38 سوره بقره تحت عناوین زیر مطرح می نماییم.
1- جمیع آنچه را که خداوند در زمین خلق نموده برای خلیفه و خلیفه شدن آفریده است.
خداوند در آیات 29 سوره بقره می فرماید:هوَ الّذی خَلَقََ لَکُم ما فِی الاَرضِ جَمیعا:او کسی است که آفریده برای شما آنچه را که در زمین است - سوالی می کنیم منظور خداوند از شما (کُم)که همه چیز در زمین برای آنها آفریده شده چه کسانی هستند؟خداوند پس از این بیان بلافاصله در آیه بعدی موضوع خلیفه را مطرح می نماید.
وَاِذ قالَ رَبُّکَ لِلملائِکَه اِنّی جاعِلٌ فی الاَرض خلیفه: و زمانی که پروردگارت به ملائک گفت همانا من می خواهم در زمین خلیفه قرار دهم و نیز با توجه به واو عطف در ابتدای آیه 30 که ارتباط مفهومی با آیه 29 رابیان می کند همچنین واژه مشترک فِی اَلاَرض در دو آیه می توان دریافت منظور خداوند از (کُم)در آیه 29 همان خلیفه در آیه 30 است و چون ضمیر جمع(کُم)آمده این مفهوم نیز برداشت میشود که خداوند هر آنچه را که در زمین آفریده برای کسانی است که در جهت خلیفه شدن گام بر می دارند.سپس خداوند آنها را بعنوان خلیفه خود در زمین قرار می دهد.
2- خداوند،خلیفه را بر می گزیند و به خلافت منصوب می نماید.
بر اساس آیه 30 سوره بقره این خداوند است که موضوع خلیفه را مطرح و او را برمی گزیند آنجا که به ملائک می فرماید: وَاِذ قالَ رَبُّکَ لِلملائِکَه اِنّی جاعِلٌ فی الاَرض خلیفه:و زمانی که پروردگارت به ملائک گفت همانا من در زمین خلیفه قرار می دهم.
3- خلیفه باید ربوبیّت خدا را خلافت کند یعنی خلیفه ربّ باشد و چون محصول ربوبیت تربیت است پس وظیفه خلیفه تربیت است.
خداوند از اسماء و صفات بسیاری بر خوردار است و هر زمان که بخواهد کاری انجام دهد از طریق یکی از اسماء یا صفاتش آنرا انجام می دهد.باتوجه به آیه 30 سوره بقره درمی یابیم که خداوند با ربوبیتش می خواهد خلافت را ایجاد کند چرا که می فرماید: وَاِذ قالَ رَبُّکَ و زمانی که گفت ربِّ تو وچون خداوند از باب ربوبیت خود سخن گفته و بعد موضوع خلیفه را مطرح می نماید و می توان فهمید که ارتباطی بین واژه رب و خلیفه وجود دارد و این خلیفه باید خلیفه ربوبیت خداوند باشد.و چون محصول ربوبیت،تربیت است پس اسن خلیفه باید مربی باشدو به تربیت بپردازد.
4- خلیفه از جنس انسان است و انسان ظرف مناسبی برای خلافت است.
پر واضح است که موضوع خلیفه در این آیات درباره آدم(ع)است و چون آدم(ع)از جنس انسان است پس خلیفه باید از جنس انسان باشد همچنین این موضوع با خطاب به ملائکه مطرح می شود و آنان عکس العمل نشان می دهند و خود را سزاوار خلافت می دانند که می گویند:وَ نَحنُ نُسَبِّحُ بِحَمدِک وَ نُقَدِسُ لَک :و ما تو را تسبیح و تقدیس و تحمید می کنیم و خداوند در پاسخ به آنها می فرماید:اِنّی اَعلَمُ ما لا تَعلَموُن یعنی من چیزی را می دانم که شما نمی دانید سپس وَعَلََّمَ آدَمَ الاَسماءَ کُلَّها مطرح می شود در نتیجه این انسان است که می تواند ظرف مناسبی برای خلافت ربوبیت باشد.
5- شأن انسانی که خلیفه است از شأن همه ملائک نزد خدا برتر و بالاتر است.
چون خداوند موضوع خلیفه را با خطاب به ملائک مطرح می کند و به آنها می فرماید که شما خلیفه من نیستید و خلیفه من از جنس انسان است و این خلیفه ویژگی هایی دارد که شما ندارید و نیز ظرف مناسبی برای خلافت من است که شمای ملائک اینگونه نیستید و در آیات بعدی با طرح موضوع انباء آدم(ع)به ملائک و در نهایت سجده ملائک به آدم(ع)در می یابیم که این انسانی که قرار است خلیفه رب باشد و شأن و جایگاهش نزد خدا از همه ملائک برتر و بالاتر است.
6- خلیفه در زمین خلافت می کند و به بیانی دقیق تر مرکز فرماندهی خلیفه در زمین است.
خداوند اصرار دارد که با کلمات جاعِلٌ فی الاَرض در آیه 30 بفهماند که خلیفه در زمین خلافت می کند چرا که قیدجعل به زمین(فِی اَلارض) برمیگردد نه به خلیفه وجالب است که با طرح موضوع خلیفه در بین ملائک و انباءآدم(ع)به ملائک و سجده ملائک به آدم(ع)به این مفهوم جلب توجه میکندکه محدوده خلافت خلیفه فقط زمین نیست و این خلافت در عوالم دیگر نیز جاری است چون ملائکه از جنس عالم برزخ هستند پس حداقل این خلافت محدوده عالم برزخ به پایین است درنتیجه زمین می شود مرکز خلافت خلیفه و مرکز فرماندهی خلیفه.
7- خلیفه اهل فساد و خونریزی نیست.
ملائکه پس از بیان خداوند دربارۀ خلیفه قرار دادن انسان در زمین عکس العمل نشان داده و بعنوان اولین بیان می گویند:اَتَجعَلُ فیها مَن یُفسِدُ فیها وَ یَسفِکُ الدِِّماء:آیا در زمین کسی را قرار می دهی که فساد می کند و خونریزی می نماید.چون خداوند این بیان ملائکه را رد نمی نماید می فهمیم که بعضی از انسانها در زمین فساد و خونریزی بپا می کنند ولی خلیفه رب که از جانب خداوند انتخاب شده اهل فساد و خونریزی نسیت و در انتهای آیه خداوند نیز به آنها گوشزد می کند کهاِنّی اَعلَمُ ما لا تَعلَمون
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ارتباط حشرات با زندگی انسان
مقدمه :
در گذشتههای دور تا کنون حشرات به شکلهای مختلف با زندگی انسان ارتباط داشتهاند و براساس این ارتباط حشرات را به دو گروه تقسیم میکنیم:
1- حشرات مفید؛
2- حشرات مضر.
آیا تغذیه زنبورها از گلها باعث خسارت به آنها می شود؟
تحقیقات نشان داده است که زنبور عسل به ازای هر یک ریال عسلی که تولید می کند 4 برابر آن در افزایش کمی و کیفی محصولات کشاورزی از طریق گرده افشانی نقش دارد؛ و لذا این نظریه به هیچ وجه درست نیست. گروه دیگر از حشرات مفید، حشرات حشرهخوار هستند و به دو گروه شکارگرها و پارازیتوئیدها تقسیم میشوند. حشرات شکارگر، حشراتی هستند که از طریق تغذیه حشرات آفت را مورد استفاده قرار میدهند و جمعیت آنها را در طبیعت کنترل میکنند مانند کفشدوزکهای خانواده ککسی نلیده ( Coccinellidea ) که حشرات کامل که لاروهای آنها از شته تغذیه میکنند یا بال توریهای خانوادهی کرایزوپیده ( Chrysopidae ) که آنها هم شکارگر شته هستند.
گروه دیگر از حشرات مفید پارازیتوئیدها هستند که تخم خود را بر روی بدن میزبان یا در داخل بدن میزبان قرار میدهند و بعد از اینکه لاروشان از داخل تخم خارج شد محتویات بدن میزبانشان را مورد تغذیه قرار میدهند و بعد از کامل شدن، و از بدن میزبان خارج میشوند و میزبان هم از بین خواهد رفت.
چه حشراتی در بعضی از شرایط مفید و در بعضی از شرایط دیگر مضر میباشند؟
از سال 1900 تا 1920 چندین گونه از کاکتوسها وارد استرالیا شدند. کاکتوسها فاقد دشمن طبیعی بودند و هیچ موجود زندهای از این گیاهان تغذیه نمی کرد. به همین دلیل به آفت بسیار مهمی تبدیل شدند و میلیونها هکتار از مزارع استرالیا را تحت پوشش قرار دادند. بعدها محققین استرالیایی پروانهایی بنام ( Cactoblastis cactorum ) را وارد استرالیا کردند و کاکتوسها را بطور کامل تحت کنترل در آوردند در حالیکه همین حشره ممکن است در شرایط دیگر بعنوان یک آفت مطرح شود.
گروه دیگر از حشرات مفید، حشرات پاکسازی کننده محیط هستند و به دو گروه اصلی تقسیم میشوند:
الف) حشرات مدفوعخوار؛ مانند سوسکهای خانواده اسکارابیده ( Scarabaeidae )که از مدفوع جانوران در اکوسیستمها تغذیه میکنند، و به این طریق محیط را هم از فضولات حیوانات پاک میکنند، و هم از افزایش جمعیت مگسهای مضر جلوگیری میکنند.
ب) حشرات لاشهخوار؛ مانند مگسهای خانواده کالیفوریده ( Calliphoridea ) و سوسکهای خانواده درمستیده ( Dermestidae ) ، که لاشه جاندارانی را که در طبیعت از بین میروند مورد تغذیه قرار میدهند و بدین ترتیب محیط را پاکسازی میکند.
گروه دیگر از حشرات مفید، حشرات خاکزی هستند بسیاری از حشرات یک بخش یا کل دوره زندگی خودشان را در داخل خاک سپری میکنند و از این طریق میتوانند در بهبود خصوصیات فیزیکی خاک نقش داشته باشند.
گروه بعدی از حشرات مفید، حشراتی هستند که بعنوان غذای سایر جانداران و یا حشرات با ارزش غذایی مطرح هستند. حشرات توسط گروههای مختلفی از موجودات مورد تغذیه قرار میگیرند، بعنوان مثال دوزیستان مانند قورباغهها، مارمولکها، بعضی از موشها و بعضی از گونههای پرندگان به ویژه بعضی از آنها که مختصراً از حشرات تغذیه میکنند. این پرندگان ارزش زیبایی شناختی دارند و چنانچه این حشرات در محیط نباشند این پرندگان هم که در واقع بصورت تخصصی از حشرات تغذیه می کنند از بین میروند.
انواع حشرات
1- حشرات مفید
1- حشرات گرده افشان
2- حشرات تولید کننده فرآوردههای تجاری و غذایی
3- حشرات حشرهخوار
الف- شکارگرها
ب- پارازیتوئیدها
2-حشرات مضر
4- حشرات پاکسازی کننده محیط
الف- مدفوعخوار
ب- لاشهخوار
5- حشرات خاکزی
6- حشراتی با ارزش غذایی
7- حشراتی با ارزش هنری
گروه دیگر از حشرات مفید حشراتی هستند که ارزش هنری دارند مانند پروانهها، حتی در شعر بسیاری از شعرای ما از پروانه استفاده شده است.
حشرات مضر
حشرات مضر بطور کلی به سه گروه اصلی تقسیم می شوند:
۱- حشراتی که از گیاهان تغذیه میکنند؛
۲- حشراتی که از فرآوردههای انباری تغذیه میکنند؛
۳- حشراتی که انسان و سایر جانوران را مورد حمله قرار میدهند.
حال به شرح هر یک از این سه گروه میپردازیم.
1- حشراتی که از گیاهان تغذیه میکنند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
پیشگفتار
قران کتابی است که با گذشت زمان و ایام نه تنها از ارزش ان کاسته نمی شود بلکه هر روز که علم پیشرفت می کند اعجاز و ارزش علمی قران بیشتر نمایان می شود و اشکار می کند که این کتاب نمی تواند کتاب عادی باشد.قرآن میتواند پاسخ گوی سؤالات ما در همه زمینهها، اعم از اجتماعی،فرهنگیو علمی باشد.
اگر روانشناسان. دانشمندان و حتی اقتصاددانان در این کتاب بنگرند بهترین قوانین را خواهند یافت !
در واقع قران کتابی است برای عزت و پیشرفت بشر در دنیا و آخرت .
منشاء زندگی در قرآن کریم:
پیدایش وخلقت موجودات خوب تریننکات قرآنی است که بزیبائی شرح داده شده است. آفرینش موجودات زنده از آب و نیز خاک بارها مورد اشاره قرار گرفته است در این میان توجه ویژهای به خلقت انسان از آب و خاک دارد.
{أَ وَ لَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السمَوَتِ وَ الأَرْض کانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَهُمَا وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَّ شىْءٍ حَىٍ أَ فَلا یُؤْمِنُونَ}[الأنبیاء :30]؛آیا کافران نمی بینند که آسمانها وزمین(درآغاز خلقت به صورت توده عظیمی در گستره فضا،یکپارچه) بهم متصل بوده وسپس آنها را از هم جدا ساخته ایم وهر چیز زنده ای را( اعم از انسان وحیوان وگیاه) از آب آفریده ایم. ایا ایمان نمی آورند؟
{وَ اللَّهُ خَلَقَ کلَّ دَابَّةٍ مِّن مَّاءٍ فَمِنهُم مَّن یَمْشى عَلى بَطنِهِ وَ مِنهُم مَّن یَمْشى عَلى رِجْلَینِ وَ مِنهُم مَّن یَمْشى عَلى أَرْبَعٍ یخْلُقُ اللَّهُ مَا یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى کلِّ شىْءٍ قَدِیرٌ}[النّور:45]
و خداست که هر جنبندهاى را (ابتدا)از آبى آفرید. پس پارهاى از آنها بر روى شکم راه مى روند و پارهاى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار(پا)راه مىروند. خدا هر چه بخواهد مىآفریند. در حقیقت، خدا بر هر چیزى تواناست.
در این دو آیه صراحتاً منشاءآفرینش را آب معرفی مینماید و به پیوستگی آسمان و زمین در پیش از پیدایش آب اشاره دارد. مسلماً آنچه که پیوستگی آسمان و زمین را موجب میشود عدم وجود اتمسفر در اطراف کره زمین بوده است. پس از تشکیل اتمسفر و تمرکز گازهای حیاتی در بخشهای پایینی جو، اتمسفر زمین شکل گرفته و با پیدایش آب و استقرار آن بر روی زمین و پس از تشکیل خاک اولین موجودات حیاتی متابولیسمدار خلق شدهاند.
{فَإِنَّا خَلَقْنَکم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضغَةٍ مخَلَّقَةٍ وَ غَیرِ مخَلَّقَةٍ لِّنُبَینَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فى الأَرْحَامِ مَا نَشاءُ إِلى أَجَلٍ مُّسمًّى...}[الحجّ:5]؛پس (بدانید) که ما شما را از خاک آفریدهایم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آنگاه از مضغه، داراى خلقت کامل و (احیاناً) خلقت ناقص، تا (قدرت خود را) بر شما روشن گردانیم. و آنچه را اراده مىکنیم تا مدتى معین در رحمها قرار مىدهیم...
{وَ مِنْ ءَایَتِهِ أَنْ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشرٌ تَنتَشِرُونَ}[ الروم:20]؛یکی از نشانه های ( دال برعظمت وقدرت) خدا این است که (نیای) شما را از خاک آفرید وسپس شما انسانها( به مرور زمان زیاد شدید ودر روی زمین برای تلاش در پی معاش) پراگنده گشتید.
{هُوَ الَّذِى خَلَقَکم مِّن تُرَابٍ ثمَّ مِن نُّطفَةٍ ثمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثمَّ یخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثمَّ لِتَبْلُغُوا أَشدَّکمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شیُوخاً وَ مِنکُم مَّن یُتَوَفى مِن قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُّسمًّى وَ لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ} [غافر:67]؛خدا کسی است که شما را از خاک می آفریند،سپس(خاک را) به منی تبدیل میگرداند،وبعد( منی را) به ژالو گونه ای تبدیل مینماید،وآنگاه به شکل نوزادی (ازشکم مادرانتان) بیرونتان میاورد. بعد تا میر سید به کمال قوت خود،آنگاه پیر میشوید برخی از شما پیش از آن مرحله میمیرند- و تا به وقت معین میرسید. امید است شما بفهمید.
{هُوَ الَّذِى خَلَقَکُم مِّن طِینٍ ثُمَّ قَضى أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْترُونَ}[الأنعام:2]؛خدا آن ذاتی است که شما را از گل آفریده است؛( برای زندگی هریک از شما) زمانی را تعیین کرده است(مرگ) وزمان معین را تنها خدا میداند وبس. سپس شما شک وتردید به خود راه میدهید.
}وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الانسنَ مِن سلَلَةٍ مِّن طِینٍ}[مومنون: 12]؛ما انسان را از عصاره ای از گل آفریده ایم.
{الَّذِى أَحْسنَ کلَّ شىْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الانسنِ مِن طِینٍ}[السجده:7]
همان کسى که هر چیزى را که آفریده است نیکو آفریده، و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
تحقیق حاضر مشتمل بر پنج بخش با این موضوعات است :
بخش اول، تکامل انسان از دیدگاه قرآن و احادیث: تکامل انسان (تکامل در قرآن، انسان از نظر قرآن، ازدواج فرزندان آدم، انسان مخلوق تکامل یافته ،تکامل انسان از دیدگاه علمای اسلامی )؛ بخش دوم، سیر تکامل انسان در عالم ذر: عالم ذریا پیمان الست (بررسی آیهی اخذ میثاق در عالم ذر، بررسی آیهی امانت در عالم ذر)، نقش ارواح در عالم ذر. بررسی روایات مربوط به ذر ؛ ببخش سوم، سیر تکاملی انسان در دنیا: کیفیت خلقت انسان از نظر قرآن، مراحل کامل شدن انسان در اسلام، راه تکامل انسان، موفقترین راه ترقی انسان (نقش دعا در رسیدن به تکامل انسان، موفقترین راه ترقی انسان(نقش دعا در رسیدن به تکامل، تقوا معیار کمال و سیر مؤمن ) ،انسان موجودی ناشناخته، موانع رشد و کمال انسان(خودپرستی، حب دنیا، تکبر، پیروی از ظن و گمان)؛ بخش چهارم، سیر تکاملی انسان در عالم برزخ: برزخ از نظر لغت و اصطلاح ،حرکت روح و جسم انسان، تکامل روح با مرگ و بعد از آن، طریق حرکت در عوالم اخروی مبتنی بر طریق حرکت دنیوی است، مرگ یا تحول بزرگ تکاملی (مرگ ازدیدگاه قرآن و روایات اهل بیت(ع)،حالات مؤمن در لحظهی مرگ در قرآن)، تجرد روح از دیدگاه قرآن و روایات، عالم برزخ از نظر آیات قرآن و در روایات؛ بخش پنجم، سیر تکاملی انسان در عوالم قیامت: حرکت تکاملی انسان به سوی معاد: برگشت همهی انسانها و لقای همهی آنها از نظر آیات قرآن،معاد انسان، حرکت و تکامل روح در عوالم بعد از برزخ ، گزارش قرآن و احادیث در زمینهی وقوع قیامت، اسامی و صفات قیامت، علائم قیامت ، روز قیامت ، عوالم قیامت، عالم نشر صحف (کتاب یا نامهی اعمال)، شاهدان اعمال، عالم میزان، عالم حساب،عالم صراط، آخرینسیر تکاملی انسان و سیمای بهشت از نظر قرآن، بهشت و جهنم از دیدگاه شیخ صدوق(ره).
فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
کلیات روانشناسی
حقانی، حسین
فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن از جمله هدفهای روانشناسی را میتوان تأمین نیازمندیها در موجود زنده از قبیل ایجاد نشاط و حالتی برای فعالیت و در نتیجه انجام اعمال و رفتارها و برآوردن نیازهای اساسی و ضروری زندگی و ادامه آن بهطور کلّی هماهنگ کردن انسانها با محیط زندگی دانست1.طبیعی است که انگیزههای فراوانی انسانها دارند که در انجام این اهداف تأثیر دارند و میتوان این انگیزهها را به دو بخش اصلی تقسیم نمود: 1 - انگیزههای فیزیولوژیک؛ 2 - انگیزههای روانیانگیزههای فیزیولوژیک به نیازهای مربوط به جسم و عوارضی که در بافتهای بدن، مانند کمبود مواد لازم برای بدن یا بههم خوردن تعادل آن به وجود میآیند، مربوط میشود.این انگیزهها، رفتار فرد را به جهت اهدافی که نیازهای فیزیولوژیک بدن را برآورده میسازند راهنمائی و یا نقص و کمبودی را که گاهی در بافتهای بدن به وجود میآورد، جبران و روح و بدن را به حالت توازن در میآورد. انگیزههای روانی نیز در جریان رشد نیازهای معنوی فردی و اجتماعی انسان تأثیر به سزائی دارند.در قرآن مجید که از هرگونه تحریف و تغییر مبرّا هست، روی انجام این انگیزهها به نحو کامل و صحیح برای تأمین اهداف عالی تعیین شده در شرایع آسمانی غیر تحریف شده تأکیدهای فراوانی انجام شده است. حکمت فراگیر خداوند که نعمتهای خود را به مخلوقاتش عطا فرموده، چنین اقتضا میکند که در آنها ویژگیها و صفات مخصوصی به ودیعه بگذارد و آنها را شایسته انجام وظائفی بکند که برای انجام آنها آفریده شدهاند خداوند از زبان حضرت ابراهیم علیهالسلام در قرآن در مقام اثبات وجودش چنین نقل میکند:«...رَبُّناَ الَّذِی اَعْطی کُلَّ شَئٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی» «خدای ما آن کسی است که همه موجودات عالم را نعمت وجود بخشیده، سپس به راه کمالش هدایت کرده است»2.و در سوره «اعلی» آیه 1 - 3 در مقام توصیف صانع عالم و آفریدگار جهان و همه مخلوقات از جمله انسانها چنین میفرماید:«سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأَعْلی الَّذِی خَلَقَ فَسَوّی وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدی» «ای پیامبر به نام خدای خود که برتر و بالاتر از همه موجودات است، به تسبیح و ستایش مشغول باش، آن خدائی که عالم را آفرید و همه آنها را به حد کمال خود رسانید و آن خدائی که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود».چنانچه خوانندگان توجه دارند، این انگیزهها و عوامل حیات فیزیولوژی، توازن لازم و کافی برای ادامه زندگی را در انسانها فراهم میسازند و طبق تحقیقات جدید دانشمندان فیزیولوژی در بدن انسان و حیوان نوعی تمایل طبیعی نسبت به حفظ توازن ثابت در باطن و فطرت و سرشت انسانها وجود دارد. این، همان نظریهای است که چهارده قرن قبل در قرآن مجید اصول آن را در آیات متعددی چنین بیان فرموده است. از جمله این آیات، آیه 19 از سوره «حجر» است:«وَالأَرْضَ مَدَدْناها وَ اَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ اَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ شَئٍ مَوْزُونٍ» «زمین را گسترانیدیم و در آن، کوههای عظیم بر نهادیم و از آن هر چیز را مناسب و موافق با حکمت و عنایت برویانیدیم».و در آیه دیگری(در سوره فرقان، آیه 2) میفرماید:«وَ خَلَقَ کُلَّ شَئٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرا» «خداوند همه چیز را آفرید، آنگاه آن را در اندازه معینی قرار داد».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
قاچاق انسان شکل نوینی از بردهداری در دنیای مدرن است که شامل استخدام انسانها، انتقال و دریافت آنها برای وادار کردن افراد به تنفروشی یا مجبور کردن به کارهایی سخت و طاقتفرسا در کارخانجات، رستورانها، مزارع و دامداریها و پروژههای ساختمانی است. قاچاق انسان پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر، سومین تجارت غیرقانونی در دنیا به شمار میرود. از انواع رایج آن قاچاق کودکان میباشد.
نگاهی به سیر تاریخی قاچاق انسان
بر اساس بررسی های به عمل آمده، تقریبا از ابتدای دهه 1990 میلادی به ویژه پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی بود که قاچاق انسان البته بیشتر قاچاق زنان در سطح جهان ابعاد گسترده ای یافت. به طوری که امروزه ژاپن و تمام کشورهای اروپایی و آمریکایی در امور واردات زن به صورت کالا و کارگر جنسی فعالیت دارند.
در آلمان 10 هزار زن از شهروندان کشورهای چک، لهستان و بلغارستان بر خلاف میل خود در کلوپ ها و میخانه ها کار می کنند.
همچنین بر اساس برآوردهای کمیسیون اروپا، سالانه 500 هزار زن و کودک به اروپای غربی قاچاق می شوند. (خبرگزاری فرانسه)
آنچه مسلم است در حال حاضر اگر قاچاق انسان رونق بیشتری از مواد مخدر و اسلحه نداشته باشد، کم رونق تر از آن نیست.
قاچاقچی زنان به کسانی اطلاق می شود که از طریق اعمال زور، باج خواهی، فریبکاری یا از طرق دیگر به بهره برداری جنسی یا سایر انواع استثمار زنان و دختران همانند کار اجباری، برداشتن اندام و ... اقدام می کنند.
تاریخچه قاچاق زنان برای فحشاء در دوران باستان نیز رواج داشته است.
بر اساس اطلاعات و تحقیقات 56 اداره پلیس و 125 موسسه خدمات اجتماعی در کشور انگلستان میزان درآمد حاصله از فحشای کودکان بالغ بر دو میلیارد دلار است.
کارشناسان شورای اروپا در گزارشی آماری درباره تجارت زنان اروپایی به عنوان بردگان هزاره سوم نشان می دهند که میزان درآمد ناشی از این تجارت سفید، سالانه تا 13 میلیارد دلار است.
آلمانی ها سالانه 35 میلیارد یورو خرج روسپی خانه ها می کنند که درآمد این تجارت بیش از تجارت هروئین است.
در آغاز قرن 19 فقط زنگیان یا سیاه پوستان در ایران برده بودند، در اوایل قاجاریه هنوز فروش برده متداول بود.
**قاچاق انسان در قرن 21، شش برابر قرن هفدهم است
تعداد بردگان جهان در قرن 21 ، شش برابر قرن هفدهم است یعنی بالغ بر 20 میلیون نفر و زنان سهم عمده ای را در این تجارت کثیف دارند.
تحلیلگران معتقدند که حجم عظیم قاچاق زنان در عصر حاضر چنان موجی را ایجاد کرده که در آن به عنوان بردگی معاصر با شکل مدرن یاد می کنند.
**قاچاق انسان، جرمی بی قانون اما...
با توجه به نظارت آیات عظام مانند آیت الله سیستانی در مورد عقدهای اجباری که می فرمایند "عقد با اکراه و اجبار باطل است و فرزند حلال زاده نیست"، دولت باید با چنین پدیده ای مبارزه کند.
همچنین آیت الله مکارم شیرازی می فرمایند: بدون شک صحت عقدهای اینچنینی باطل است.
برخی از قوانینی که می توان برای قاچاق انسان باتوجه به آن ها مصداق مجازاتی تعیین کرد، به شرح ذیل است:
1-برخی از موارد قانون گذرنامه: هر کس دیگری را به طور غیر مجاز از مرز عبور دهد یا موجبات عبور غیر مجاز دیگران را تسهیل یا فراهم کند، مجرم و قابل مجازات شناخته می شود و در صورتی که عبور دهند، مخل امنیت بوده و محارب و مفسد فی الارض شناخته نشود به دو تا 10 سال حبس محکوم می شود.