لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
مقدمه
پارت دربرگیرنده خراسان امروزی بود. در کتیبه بیستون که به داریوش بزرگ تعلق دارد از این ناحیه بعنوان یکی از ساتراپیهای ایران یاد می شود. در مورد نژاد مردم ساکن این سرزمین که پارت ها نامیده می شوند بین پژوهندگان و مورخان اختلاف نظر وجود دارد. بعضی این اقوام را از نژاد آریائی و گروهی از نژاد زرد چینی و مغولی دانسته و بالاخره عده ای نیز آنها را آمیزه ای از دو نژاد آریائی و زرد نوشته اند. اما امروز بیشتر خاورشناسان بر این باورند که پارتها آریائی بودند و به سبب اختلاف و آمیزش با سک ها بعضی از آداب واخلاق و رسوم آن اقوام را اخذ کرده اند یکی از طوایف مختلف یک بنام «دها» در منطقه بین گرگان کنونی و بخشهای شمالی دریای خزر سکونت گزیده . آنجا را به اعتبار نام خود دهستان نامیدند. هنوز چیزی از این ماجرا نگذشته بود که پارتهای آریایی با قبیله مزبور درآمیختند و طایفه دها قدرت و نیروی بیشتری بدست آورد. در نتیجه این پژوهش ها هیچ شکی باقی نمی ماند که پارت ها و یا بنا بر گفته مورخان ایرانی «اشکانیان» از نژاد آریائی بودند. اشکانیان نسبت به پارتها می رساندند. در خصوص نام اشکانیان نیز دو عقیده مختلف وجود دارد. گروهی معتقدند که چون نیاکان این دودمان در «آساک» می زیستند پادشاهان اشکانی نام سلسله خویش را از اقامتگاه اصلی پدرانشان گرفته اند. عده ای دیگر می گویند سلاطین اشکانی به اعتبار آنکه خود را از عقاب اردشیر دوم(اشک) می دانستند به ارشکانیان و اشکانیان معروف شده اند و تصور می رود که نظر اخیر به حقیقت نزدیکتر باشد.
هنر معماری اشکانی
با بر افتادن هخامنشیان و پیروزی اسکندر مقدونی هنر ملی ایران نخست دچار گسستگی شد سپس به هنری که آن را می توان هنر یونانی ایرانی خواند،انجامید. این هنر نسبت به هنر هخامنشی نشان از پس ماندگی بزرگی دارد. این وضع تا روی کار آمدن مهرداد دوم اشکانی (123 ق م) که امپراتوری اشکانی را به صورت یک قدرت بزرگ جهانی بر پا داشت، محسوس است. در این فاصله زمانی با 3 شیوه هنری در ایران روبه رو هستیم؛ 1- هنر تقلید شده از یونان 2- هنر یونانی 3- هنر ایرانی. اما تمایل به تجدد ملی در همه شئون فرهنگی وسیاسی از جمله در هنر که هرگز شعله های آن در ایران فرو ننشسته بود با پادشاهی مهرداد بار دیگر فزونی گرفت و راه بازگشت و رسیدن به هنر «ایرانی نو» هموار شد. دراین شیوه نوین هنر ایران هر چند به روشهای ابتدایی تر بازگشت داشت،اما با کوشش و تحولی همراه بود و هنر ملی ایرانی بدون آمیختگی با عناصر بیگانه بار زنده شد. بازگشت به چهره سازی تمام رخ که دوباره کاربر گسترده وهمه گیر در هنر اشکانی یافت، نمونه روشن این جنبش هنری است که در هنر پیش از تاریخ ایران دیشه داشت و به هیچ روی نمی توان آن را به هنر یونانی نسبت داد. با این دیدگاه،تمامی شاخه های هنر اشکانی را می توان بررسی کرد. در شهر سازی ساختن شهرها با طرح دایره ای شکل به طرح رسمی شهرسازی اشکانی تبدیل شد. دراین طرح ملاحظات دفاعی نقشی اساسی داشت. همین طرح درقرون وسطی درغرب با گستردگی تقلید شد و رواج یافت.
نخستین جلوه های هنر معماری پارتی را در نسا اولین پایتخت پارتیان (یا «اشک آباد» در چند کیلومتری شهر جدید «عشق آباد» پایتخت کنونی جمهوری ترکمنستان ) که کاوش های باستان شناسی آن به دست باستان شناسان روسی انجام گرفته است، می یابیم.
کاخ شاهی نسا هر چند از دیدگاه تزئینات حدی تحت تأثیر هنر یونانی است (مثلاً پیکره های اجداد شاهان پارتی که از گل ورزیده ساخته شده و به شیوه یونانی مقام ایزدی یافته اند)، اما خود بنا با شگفتی بسیار دارای طرحی 4 ایوانی برگرد یک حیاط است؛ طرحی که از نسای اشکانی آغاز شده است و همچنان به صورت طرح رسمی و سنتی ایران شناخته می شود و تا خارج از ایران و در بین النهرین گسترش یافته است.
پراکندگی آثار معماری اشکانی که در شرق از آی خانم وسرخ کتل و نسا آغاز می شود درداخل ایران امروز شامل باز مانده شهر صد دروازه (دامغان)، کوه خواجه (سیستان)، برده نشانده( خوزستان) و معبد آناهیتا(کنگاور) می گردد و تا کاخ آشور (عراق) و پالمیر(سوریه) ادامه می یابد از سویی، و محدود ماندن کاوش های باستان شناسی در شهرهای اشکانی از سوی دیگر، آگاهی های ما را در پیرامون دوران نزدیک به 500 ساله اشکانی به حد مطلوب نمیرساند. مصالح ساختمانی در این دوره بیش تر شامل خشت ،آجر، سنگ نتراشیده و تراشیده است. ملاط گچ و رواج طاق هلالی وایران به ویژه ایوان های سه گانه ای که در آن قوس ایران مرکزی از ایوان های جانبی بزرگ تر است، از ویژگی های این دوره به شمارمی رود.
کوه خواجه درسیستان
در شرق ایران بنای معظم دیگری که به اشکانیان نسبت میدهند کاخ شاهی کوه خواجه درسیستان است که از قرن اول میلادی به جای مانده است این کاخ بر روی جزیره ای در دریاچه هامون یعنی مشرف به این دریاچه بنا شده ، ورودی بنا در سمت جنوب است. هنگامی که به حیاط مرکزی وارد می شویم دو ایوان بزرگ درسمت راست و چپ حیاط وجود دارد که آثار آنها هنوز برجای مانده است. مصالح معماری کوه خواجه خشت خام است و در دالان طویل این مکان بقایای نقاشی رنگین که نفوذ غرب درآن محسوس است به چشم می خورد. در نقوشی که در این کاخ نقاشی شده است سعی شده در یک طرح چند نفری برای نشان دادن عمق اشکال در پشت یکدیگر قرار گیرند، در این نقاشی های الوان سر اشخاص به صورت نیمرخ و تنه آنها تمام رخ است یعنی شیوه شرقی بیشتر رعایت شده است.آثار کوه خواجه آن طوری که باید و شاید تا کنون شناخته نشده و بعضی این آثار را مربوط به دوره ساسانی میدانند.
معبد آناهیتا در کنگاور
کاخ کنگاور در فاصله بین همدان و کرمانشاه را بعضی متعلق بهدوره سلوکی و برخی متعلق به دوره پارت و عده ای هم مربوط به اواخر دوره ساسانی می دانند. در اینجا یک حیاط بزرگ چهارگوش با دیواره بلند وجود داشت که در روی آن ستونهایی قرار داشتند، می نویسند در وسط آن معبدی به سبک یونانی با ردیف هایی از ستونها وجود داشته است. آقای مالکوم کالج نویسنده می نویسد: انحرافی که معماران طراح شکلهای یونانی در ساختن این مکان مقدس پدید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
پارت دربرگیرنده خراسان امروزی بود. در کتیبه بیستون که به داریوش بزرگ تعلق دارد از این ناحیه بعنوان یکی از ساتراپیهای ایران یاد می شود. در مورد نژاد مردم ساکن این سرزمین که پارت ها نامیده می شوند بین پژوهندگان و مورخان اختلاف نظر وجود دارد. بعضی این اقوام را از نژاد آریائی و گروهی از نژاد زرد چینی و مغولی دانسته و بالاخره عده ای نیز آنها را آمیزه ای از دو نژاد آریائی و زرد نوشته اند. اما امروز بیشتر خاورشناسان بر این باورند که پارتها آریائی بودند و به سبب اختلاف و آمیزش با سک ها بعضی از آداب واخلاق و رسوم آن اقوام را اخذ کرده اند یکی از طوایف مختلف یک بنام «دها» در منطقه بین گرگان کنونی و بخشهای شمالی دریای خزر سکونت گزیده . آنجا را به اعتبار نام خود دهستان نامیدند. هنوز چیزی از این ماجرا نگذشته بود که پارتهای آریایی با قبیله مزبور درآمیختند و طایفه دها قدرت و نیروی بیشتری بدست آورد. در نتیجه این پژوهش ها هیچ شکی باقی نمی ماند که پارت ها و یا بنا بر گفته مورخان ایرانی «اشکانیان» از نژاد آریائی بودند. اشکانیان نسبت به پارتها می رساندند. در خصوص نام اشکانیان نیز دو عقیده مختلف وجود دارد. گروهی معتقدند که چون نیاکان این دودمان در «آساک» می زیستند پادشاهان اشکانی نام سلسله خویش را از اقامتگاه اصلی پدرانشان گرفته اند. عده ای دیگر می گویند سلاطین اشکانی به اعتبار آنکه خود را از عقاب اردشیر دوم(اشک) می دانستند به ارشکانیان و اشکانیان معروف شده اند و تصور می رود که نظر اخیر به حقیقت نزدیکتر باشد.
هنر معماری اشکانی
با بر افتادن هخامنشیان و پیروزی اسکندر مقدونی هنر ملی ایران نخست دچار گسستگی شد سپس به هنری که آن را می توان هنر یونانی ایرانی خواند،انجامید. این هنر نسبت به هنر هخامنشی نشان از پس ماندگی بزرگی دارد. این وضع تا روی کار آمدن مهرداد دوم اشکانی (123 ق م) که امپراتوری اشکانی را به صورت یک قدرت بزرگ جهانی بر پا داشت، محسوس است. در این فاصله زمانی با 3 شیوه هنری در ایران روبه رو هستیم؛ 1- هنر تقلید شده از یونان 2- هنر یونانی 3- هنر ایرانی. اما تمایل به تجدد ملی در همه شئون فرهنگی وسیاسی از جمله در هنر که هرگز شعله های آن در ایران فرو ننشسته بود با پادشاهی مهرداد بار دیگر فزونی گرفت و راه بازگشت و رسیدن به هنر «ایرانی نو» هموار شد. دراین شیوه نوین هنر ایران هر چند به روشهای ابتدایی تر بازگشت داشت،اما با کوشش و تحولی همراه بود و هنر ملی ایرانی بدون آمیختگی با عناصر بیگانه بار زنده شد. بازگشت به چهره سازی تمام رخ که دوباره کاربر گسترده وهمه گیر در هنر اشکانی یافت، نمونه روشن این جنبش هنری است که در هنر پیش از تاریخ ایران دیشه داشت و به هیچ روی نمی توان آن را به هنر یونانی نسبت داد. با این دیدگاه،تمامی شاخه های هنر اشکانی را می توان بررسی کرد. در شهر سازی ساختن شهرها با طرح دایره ای شکل به طرح رسمی شهرسازی اشکانی تبدیل شد. دراین طرح ملاحظات دفاعی نقشی اساسی داشت. همین طرح درقرون وسطی درغرب با گستردگی تقلید شد و رواج یافت.
نخستین جلوه های هنر معماری پارتی را در نسا اولین پایتخت پارتیان (یا «اشک آباد» در چند کیلومتری شهر جدید «عشق آباد» پایتخت کنونی جمهوری ترکمنستان ) که کاوش های باستان شناسی آن به دست باستان شناسان روسی انجام گرفته است، می یابیم.
کاخ شاهی نسا هر چند از دیدگاه تزئینات حدی تحت تأثیر هنر یونانی است (مثلاً پیکره های اجداد شاهان پارتی که از گل ورزیده ساخته شده و به شیوه یونانی مقام ایزدی یافته اند)، اما خود بنا با شگفتی بسیار دارای طرحی 4 ایوانی برگرد یک حیاط است؛ طرحی که از نسای اشکانی آغاز شده است و همچنان به صورت طرح رسمی و سنتی ایران شناخته می شود و تا خارج از ایران و در بین النهرین گسترش یافته است.
پراکندگی آثار معماری اشکانی که در شرق از آی خانم وسرخ کتل و نسا آغاز می شود درداخل ایران امروز شامل باز مانده شهر صد دروازه (دامغان)، کوه خواجه (سیستان)، برده نشانده( خوزستان) و معبد آناهیتا(کنگاور) می گردد و تا کاخ آشور (عراق) و پالمیر(سوریه) ادامه می یابد از سویی، و محدود ماندن کاوش های باستان شناسی در شهرهای اشکانی از سوی دیگر، آگاهی های ما را در پیرامون دوران نزدیک به 500 ساله اشکانی به حد مطلوب نمیرساند. مصالح ساختمانی در این دوره بیش تر شامل خشت ،آجر، سنگ نتراشیده و تراشیده است. ملاط گچ و رواج طاق هلالی وایران به ویژه ایوان های سه گانه ای که در آن قوس ایران مرکزی از ایوان های جانبی بزرگ تر است، از ویژگی های این دوره به شمارمی رود.
کوه خواجه درسیستان
در شرق ایران بنای معظم دیگری که به اشکانیان نسبت میدهند کاخ شاهی کوه خواجه درسیستان است که از قرن اول میلادی به جای مانده است این کاخ بر روی جزیره ای در دریاچه هامون یعنی مشرف به این دریاچه بنا شده ، ورودی بنا در سمت جنوب است. هنگامی که به حیاط مرکزی وارد می شویم دو ایوان بزرگ درسمت راست و چپ حیاط وجود دارد که آثار آنها هنوز برجای مانده است. مصالح معماری کوه خواجه خشت خام است و در دالان طویل این مکان بقایای نقاشی رنگین که نفوذ غرب درآن محسوس است به چشم می خورد. در نقوشی که در این کاخ نقاشی شده است سعی شده در یک طرح چند نفری برای نشان دادن عمق اشکال در پشت یکدیگر قرار گیرند، در این نقاشی های الوان سر اشخاص به صورت نیمرخ و تنه آنها تمام رخ است یعنی شیوه شرقی بیشتر رعایت شده است.آثار کوه خواجه آن طوری که باید و شاید تا کنون شناخته نشده و بعضی این آثار را مربوط به دوره ساسانی میدانند.
معبد آناهیتا در کنگاور
کاخ کنگاور در فاصله بین همدان و کرمانشاه را بعضی متعلق بهدوره سلوکی و برخی متعلق به دوره پارت و عده ای هم مربوط به اواخر دوره ساسانی می دانند. در اینجا یک حیاط بزرگ چهارگوش با دیواره بلند وجود داشت که در روی آن ستونهایی قرار داشتند، می نویسند در وسط آن معبدی به سبک یونانی با ردیف هایی از ستونها وجود داشته است. آقای مالکوم کالج نویسنده می نویسد: انحرافی که معماران طراح شکلهای یونانی در ساختن این مکان مقدس پدید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
مقدمه
پارت دربرگیرنده خراسان امروزی بود. در کتیبه بیستون که به داریوش بزرگ تعلق دارد از این ناحیه بعنوان یکی از ساتراپیهای ایران یاد می شود. در مورد نژاد مردم ساکن این سرزمین که پارت ها نامیده می شوند بین پژوهندگان و مورخان اختلاف نظر وجود دارد. بعضی این اقوام را از نژاد آریائی و گروهی از نژاد زرد چینی و مغولی دانسته و بالاخره عده ای نیز آنها را آمیزه ای از دو نژاد آریائی و زرد نوشته اند. اما امروز بیشتر خاورشناسان بر این باورند که پارتها آریائی بودند و به سبب اختلاف و آمیزش با سک ها بعضی از آداب واخلاق و رسوم آن اقوام را اخذ کرده اند یکی از طوایف مختلف یک بنام «دها» در منطقه بین گرگان کنونی و بخشهای شمالی دریای خزر سکونت گزیده . آنجا را به اعتبار نام خود دهستان نامیدند. هنوز چیزی از این ماجرا نگذشته بود که پارتهای آریایی با قبیله مزبور درآمیختند و طایفه دها قدرت و نیروی بیشتری بدست آورد. در نتیجه این پژوهش ها هیچ شکی باقی نمی ماند که پارت ها و یا بنا بر گفته مورخان ایرانی «اشکانیان» از نژاد آریائی بودند. اشکانیان نسبت به پارتها می رساندند. در خصوص نام اشکانیان نیز دو عقیده مختلف وجود دارد. گروهی معتقدند که چون نیاکان این دودمان در «آساک» می زیستند پادشاهان اشکانی نام سلسله خویش را از اقامتگاه اصلی پدرانشان گرفته اند. عده ای دیگر می گویند سلاطین اشکانی به اعتبار آنکه خود را از عقاب اردشیر دوم(اشک) می دانستند به ارشکانیان و اشکانیان معروف شده اند و تصور می رود که نظر اخیر به حقیقت نزدیکتر باشد.
هنر معماری اشکانی
با بر افتادن هخامنشیان و پیروزی اسکندر مقدونی هنر ملی ایران نخست دچار گسستگی شد سپس به هنری که آن را می توان هنر یونانی ایرانی خواند،انجامید. این هنر نسبت به هنر هخامنشی نشان از پس ماندگی بزرگی دارد. این وضع تا روی کار آمدن مهرداد دوم اشکانی (123 ق م) که امپراتوری اشکانی را به صورت یک قدرت بزرگ جهانی بر پا داشت، محسوس است. در این فاصله زمانی با 3 شیوه هنری در ایران روبه رو هستیم؛ 1- هنر تقلید شده از یونان 2- هنر یونانی 3- هنر ایرانی. اما تمایل به تجدد ملی در همه شئون فرهنگی وسیاسی از جمله در هنر که هرگز شعله های آن در ایران فرو ننشسته بود با پادشاهی مهرداد بار دیگر فزونی گرفت و راه بازگشت و رسیدن به هنر «ایرانی نو» هموار شد. دراین شیوه نوین هنر ایران هر چند به روشهای ابتدایی تر بازگشت داشت،اما با کوشش و تحولی همراه بود و هنر ملی ایرانی بدون آمیختگی با عناصر بیگانه بار زنده شد. بازگشت به چهره سازی تمام رخ که دوباره کاربر گسترده وهمه گیر در هنر اشکانی یافت، نمونه روشن این جنبش هنری است که در هنر پیش از تاریخ ایران دیشه داشت و به هیچ روی نمی توان آن را به هنر یونانی نسبت داد. با این دیدگاه،تمامی شاخه های هنر اشکانی را می توان بررسی کرد. در شهر سازی ساختن شهرها با طرح دایره ای شکل به طرح رسمی شهرسازی اشکانی تبدیل شد. دراین طرح ملاحظات دفاعی نقشی اساسی داشت. همین طرح درقرون وسطی درغرب با گستردگی تقلید شد و رواج یافت.
نخستین جلوه های هنر معماری پارتی را در نسا اولین پایتخت پارتیان (یا «اشک آباد» در چند کیلومتری شهر جدید «عشق آباد» پایتخت کنونی جمهوری ترکمنستان ) که کاوش های باستان شناسی آن به دست باستان شناسان روسی انجام گرفته است، می یابیم.
کاخ شاهی نسا هر چند از دیدگاه تزئینات حدی تحت تأثیر هنر یونانی است (مثلاً پیکره های اجداد شاهان پارتی که از گل ورزیده ساخته شده و به شیوه یونانی مقام ایزدی یافته اند)، اما خود بنا با شگفتی بسیار دارای طرحی 4 ایوانی برگرد یک حیاط است؛ طرحی که از نسای اشکانی آغاز شده است و همچنان به صورت طرح رسمی و سنتی ایران شناخته می شود و تا خارج از ایران و در بین النهرین گسترش یافته است.
پراکندگی آثار معماری اشکانی که در شرق از آی خانم وسرخ کتل و نسا آغاز می شود درداخل ایران امروز شامل باز مانده شهر صد دروازه (دامغان)، کوه خواجه (سیستان)، برده نشانده( خوزستان) و معبد آناهیتا(کنگاور) می گردد و تا کاخ آشور (عراق) و پالمیر(سوریه) ادامه می یابد از سویی، و محدود ماندن کاوش های باستان شناسی در شهرهای اشکانی از سوی دیگر، آگاهی های ما را در پیرامون دوران نزدیک به 500 ساله اشکانی به حد مطلوب نمیرساند. مصالح ساختمانی در این دوره بیش تر شامل خشت ،آجر، سنگ نتراشیده و تراشیده است. ملاط گچ و رواج طاق هلالی وایران به ویژه ایوان های سه گانه ای که در آن قوس ایران مرکزی از ایوان های جانبی بزرگ تر است، از ویژگی های این دوره به شمارمی رود.
کوه خواجه درسیستان
در شرق ایران بنای معظم دیگری که به اشکانیان نسبت میدهند کاخ شاهی کوه خواجه درسیستان است که از قرن اول میلادی به جای مانده است این کاخ بر روی جزیره ای در دریاچه هامون یعنی مشرف به این دریاچه بنا شده ، ورودی بنا در سمت جنوب است. هنگامی که به حیاط مرکزی وارد می شویم دو ایوان بزرگ درسمت راست و چپ حیاط وجود دارد که آثار آنها هنوز برجای مانده است. مصالح معماری کوه خواجه خشت خام است و در دالان طویل این مکان بقایای نقاشی رنگین که نفوذ غرب درآن محسوس است به چشم می خورد. در نقوشی که در این کاخ نقاشی شده است سعی شده در یک طرح چند نفری برای نشان دادن عمق اشکال در پشت یکدیگر قرار گیرند، در این نقاشی های الوان سر اشخاص به صورت نیمرخ و تنه آنها تمام رخ است یعنی شیوه شرقی بیشتر رعایت شده است.آثار کوه خواجه آن طوری که باید و شاید تا کنون شناخته نشده و بعضی این آثار را مربوط به دوره ساسانی میدانند.
معبد آناهیتا در کنگاور
کاخ کنگاور در فاصله بین همدان و کرمانشاه را بعضی متعلق بهدوره سلوکی و برخی متعلق به دوره پارت و عده ای هم مربوط به اواخر دوره ساسانی می دانند. در اینجا یک حیاط بزرگ چهارگوش با دیواره بلند وجود داشت که در روی آن ستونهایی قرار داشتند، می نویسند در وسط آن معبدی به سبک یونانی با ردیف هایی از ستونها وجود داشته است. آقای مالکوم کالج نویسنده می نویسد: انحرافی که معماران طراح شکلهای یونانی در ساختن این مکان مقدس پدید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه جامع علمی – کاربردی
واحد 11
موضوع:
بررسی دوره اشکانی
استاد راهنما:
جناب آقای سید رضا حسینی
به تحقیق :
فرشته فیضی پور
سال تحصیلی:
زمستان 1387فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 2
الف) امپراتوری اشکانی 3
دوره کوتاه مدت حکومت یونانی ها بر ایران 3
اشک اول، بنیانگذار امپراتوری اشکانی 8
نبرد حران (کاره) نخستین پیروزی ایران بر روم 12
کاخ هترا؛ تنها کاخ بجا مانده از دوره اشکانی 19
ب) هنر در عهد اشکانیان 22
پیکر سازی و نقش برجسته 22
نقاشی 24
فلز کاری 25
نتیجه گیری 28
منابع و ماخذ 29
مقدمه:
از هنر این دوره اطلاعات زیادی در دست نیست و آثار مکشوفه به دلیل در دسترس نبودن معیارهای معتبر تاریخ گذاری، کمتر راهگشا هستند با این حال اندک آثار موجود، حاکی از رهایی تدریجی هنر این دوره از تاثیر هنرهای یونانی و رومی است. در دوره ی اشکانیان هنر ایران تا حدودی ملهم و متاثیر از سنتهای پیشین خود بود. با این حال این هنر کاملا ایرانی به شمار می رفت و اگرچه از نظر تکنیک و موضوع تا حدی دچار انحطاط شده بود ولی صبغه ی ملی خود را حفظ کرده بود. هنرمندان این عهد به اقتضای زمان، کم کم آثار هنر، یونانی را که محصول حکومت اسکندر و جانشینان او بود ازخاطرهها زدودند وهنری نو وایرانی به وجود آوردند. از جلوههای مهم هنری این عهد، هنر گچبری را می توان نام برد که رواج بسیاری داشت و نقوش آن تلفیقی از سبک یونانی و هخامنشی است. بهترین آثار هنری گچبری این عهد بر روی دیوارهای مکشوف در آشور، اوروک (در عراق) و کوچه خواجه (در سیستان) یافت شده است. رونق هنر گچبری بیشتر به سبب وفور گچ معدنی و سهولت کار با آن بوده که رغبت بیشتری در استفاده از این روش تزئینی را سبب می گشته است. در آن روزگار ملاط گچ به سهولت بر دیوار کشیده می شد و به سرعت خود رامی گرفت و سفت می شود لذا هنرمندان اشکانی به سرعت و سهولت می توانستند سطح وسیعی را با نقش و نگاره های زنجیره ای بپوشانند. رواج این نوع نقوش تکرار شونده را برخی مرتبط بانقوش مشابهی میدانند که درباقتههای ایلیاتی پارتیان چادر نشین مشاهده می شود.
در دوره اشکانی صنایع دستی نیز ترقی کرد و این خود عامل مهمی در تجارت و بازرگانی با بنادر سوریه و فینیقیه بود. یکی از عمده ترین کالاهای صادراتی زمان اشکانیان، بافته های پارچه ای بود که به نقش ها و تصاویر مقتبس از نقوش اساطیر ایرانی و یونانی مزین بود. برخی از این پارچه ها نیز با پولک های نقره و نخهای زری و نقوش زرین تزئین می شد.
امپراتوری اشکانی
دوره کوتاه مدت حکومت یونانی ها بر ایران
بامرگ نابهنگام اسکندر مقدونی،نزاع سختی میان سرداران جاهطلب اوبرسر جانشینی او درگرفت. عاقبت پس از چند سال زد و خورد، امپراتوری وسیعی که اسکندر طی سالها جنگ و خونریزی به دست آورده بود، از هم پاشید و یونان به چند کشور کوچک تقسیم شد.
در این میان سرداری به نام سلوکوس با تصرف ایران، پادشاهی مستقلی به وجود آورد که به نام خود و، دولت سلوکی نام گرفت. سلوکوس سپس در نبرد با سرداران دیگر موفق شد سوریه و قلمرو وسیعی از آسیای صغیر (ترکیه کنونی) را ضمیمه خاک کشور خود کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 128
چکیده
حوزهی جغرافیایی ابهررود در استان زنجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیاییاش وضعیتی دارد که شناخت کم و کیف تطورات فرهنگی آن منطقه در دورهی اشکانی میتواند ما را در درک بهتر تحولات فرهنگی شمالغرب کشور در دورهی اشکانی یاری دهد.
این پژوهش در قالب یک بررسی میدانی و به منظور روشن نمودن وضعیت فرهنگی منطقه و تغیررات و تطورات فرهنگی منطقه در دورهی اشکانی انجام پذیرفت؛ در این راستا بررسی حوزهی جغرافیایی ابهرورد (شامل شهرستانهای ابهر و خرمدره ) در دو فصل انجام پذیرفت و در نتیجه 257 محوطه باستانی شناسایی گردید که از این بین، 62 محوطه دارای آثار اشکانی بود. مطالعهی گونهشناسی سفال اشکانی منطقه و نیز درک و دریافت کلی الگوی استقراری منطقه در دورهی اشکانی از نتایج مهم این پژوهش است که بر اساس آنها مشخص گردید در دورهی اشکانی استقرارها نسبت به دورهی قبل ( هخامنشی) از نظر تعداد افزایش چشمگیری داشته و حتی استقرارهای دورهی بعد ( ساسانی) به اندازهی دورهی اشکانی نیست؛ این نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دورهی قبل است، همچنین مشخص گردید که بیشتر استقرارهای منطقه روستاهای کوچکی هستند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد؛ همچنین به نظر میرسد فرهنگ مادس منطقه در دورهی اشکانی، ضمن تأثیرپذیری از فرهنگ مناطق پیرامونی( بویژه غرب کشور) دارای برخی ویژگیهای بومی- محلی است که آن را از سایر مناطق غرب و شمالغرب کشور تا حدی متمایز میکند.
مقدمه
اوضاع و احوال سرزمین ایران در محدوده زمانی حدود پنج قرنی پس از فروپاشی سلوکیان تا برآمدن ساسانیان آنچانکه باید و شاید دانسته شده است در این دوره طغیان و خیزش ناگهانی قوم ایرانی "پرثوه" بر علیه سلوکیان زمینه ساز پدید آمدن حکومتی شد که به تدریج از یک قدرت محلی به حکومتی جهانی تبدیل شد. حکومتی که در دوران اوج و عظمتش به راستی شایسته لقب «امپراتوری» است. امپراتوری ای که گاه به مصداق خاستگاه قومیاش “پارتیان” و گاه به مناسبت نام جد بنیان گذارانش "اشکانی" نامیده میشود.
تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی سرزمین ایران در دوره اشکانی عمداً یا سهواً مورد غفلت واقع شده طوریکه منابع تاریخی ایران اشارات اندکی به این دوره دارند و حتی در شاهنامه فردوسی نیز که به نوعی بیانگر بخش قابل توجهی از تاریخ اساطیری ایران و ایرانیان است تعداد ابیاتی که به تاریخ اشکانی اشاره دارد بسیار ناچیز است و خود حکیم طوس در این خصوص می گوید:
از ایشان به جز نام نشنیدهام نه در نامهی خسروان دیدهام
بیشترین اطلاعات تاریخی پیرامون اشکانیان برگرفته ازمنابع تاریخی رومیان است که ضمن ثبت و ضبط وقایع و رویدادهای امپراتوری روم آنجاهایی که این رخدادها به نوعی به ایران و ایرانیان مرتبط بوده اشاراتی نیز به تاریخ ایران شده بسیاری از اندیشمندان سکوت منابع ایرانی در خصوص تاریخ اشکانی را ناشی از بیتوجهی عمدی ساسانیان به تاریخ و فرهنگ اشکانی و حتی به رغم برخی تلاش آنها در نابودی آثار اشکانی میدانند. به این دلیل که گویا ساسانیان اشکانیان را بیگانگانی میپنداشتند که غاصب حکومت ایران و تاج و تخت شاهنشاهی هخامنشی هستند.
به هر حال صرفنظر از این مباحث که پرداختن به آنها در این مجال نمیگنجد پژوهشهای باستانشناسی این امکان را فراهم میآورد تا فارغ از صحت و سقم مدراک تاریخی با استناد به بقایای ملموس مادی بتوان تصویری واقعی از تحولات و تطورات فرهنگی دوره اشکانی به دست داد.
تا چند دهه پیش کمبود و پراکندگی یافتههای باستانشناسی دوره اشکانی (به ویژه در سرزمین اصلی ایران) باعث شده بود که اطلاعات باستانشناختی از فرهنگ اشکانیان بسیار کم و مبهم باشد . خوشبختانه در چند دهه اخیر در نتیجه تلاش باستانشناسان باعث شده تا تعداد قابل توجهی محوطههای باستانی مربوط به دوره اشکانیان در یک گستره وسیع جغرافیایی از آن آسیای مرکزی تا سوریه شناسایی و مطالعه شوند و از این رهگذر امکان آن فراهم آید تا با استناد به جدیدترین یافتههای علمی بتوان تصویری صحیح تر از فرهنگ و تمدن ایران در دوره اشکانی به دست داد. در این بین آنچه بسیار ضروری می نماید داشتن تصویری کلی از پراکندگی سکونتگاهها و الگوهای استقراری دوره اشکانی در گستره فلات ایران است تا از این طریق بتوان ضمن شناخت و درک صحیحتر وضعیت کلی مناطق و نواحی و مراکز مهم ایران در دوره اشکانی به انتخاب گزینش و معرفی نقاط و اماکنی پرداخت که باستانشناسان بتوانند با شیوههای خاص مطالعاتی خویش (گمانه زنی، لایه نگاری ، کاوش) از آن مکان ها اطلاعاتی فراهم آورند که به توسعه و تکمیل دانستههای ما در مورد اشکانیان بینجامد.
در همین راستا در دهههای اخیر باستانشناسان ایرانی و خارجی فعالیتهای قابل توجهی انجام دادهاند اما در بسیاری از مناطق ایران از جمله منطقه مورد نظر این پژوهش ، مطالعات جدی انجام نگرفته است.
دشت میان کوهی ابهر در استان زنجان به عنوان گذرگاه و معبر طبیعی بین فلات مرکزی و شمالغرب ایران با ویژگیها و قابلیتهای خاص اقلیمیاش پتانسیل لازم جهت استقرار جوامع انسانی را دارا می باشد. لیکن به دلیل فقدان یا کمبود مطالعات و پژوهشهای دقیق باستانشناختی وضعیت کلی این منطقه در دوران تاریخی به ویژه اشکانی چندان روشن نیست این در حالیست که در مناطق مجاور آن (آذربایجان،کرمانشاه، همدان) آثار فراوانی از دوره اشکانی شناسایی شده و به همین دلیل میتوان گفت منطقه مورد نظر این پژوهش همچون حلقه مفقودهای است که مطالعه آن می تواند ما را درک و شناسایی بهتر شمالغرب ایران و عصر اشکانی و نیز کم و کیف ارتباطات احتمالی این منطقه با سایر مناطق ایران در آن دوره یاری دهد.
سئوالات اصلی این پژوهش عبارتند از :
آیا فرهنگ مادی منطقه جغرافیایی ابهررود در دوره اشکانی به ویژه با تأکید بر گونهشناسی سفال منطقه - ویژگیهای بومی ومحلی دارد یا اینکه، این حوزه جغرافیایی بخشی از گستره فرهنگی مناطق پیرامونی میباشد؟
آیا الگوی استقراری دوره اشکانی حوزه جغرافیایی ابهررود با سایر مناطق استان تفاوت دارد؟
آیا در منطقه ابهررود می توان شواهدی از مراکز استقراری مهم دوره اشکانی –شهر، مرکز نظامی و نظایر آن- بدست آورد؟
آیا موقعیت جغرافیایی منطقه ابهررود تأثیر عمدهای در ماهیت استقرارهای اشکانی داشته است؟
سابقه تحقیق:
این پژوهش در قالب بررسی سیستماتیک میدانی برای نخستین بار پیشنهاد میگردد و معدود کارهای انجام شده به شرح زیر میباشد:
برخی بررسیهای پراکنده که نتایج آنها منتشر نشده است.
اطلاعات خاصی که در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور موجود است قابل استناد خواهد بود.
برخی مطالعات باستانشناختی موردی نظیر کاوش و لایه نگاری که در سال های اخیر توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری انجام گرفته است.
هدف تحقیق :
این پژوهش با استناد به دادههای حاصل از یک بررسی سیستماتیک باستان شناختی درجستجوی یافتن پاسخی منطقی و دقیق به سؤالاتی است که درخصوص اوضاع منطقه مورد نظر برای باستانشناسان مطرح است تا از این راه بتوان به اهدافی چون شناخت دقیق الگوهای استقراری آن دوره شناسایی مراکز عمده استقراری، شناسایی مسیرهای ارتباطی منطقه، شناسایی منابع طبیعی موجود و ارتباط آنها بامحوطههای باستانی برآورد احتمالی و مطالعهی پراکنش جمعیت منطقه، تعیین نوع و وضعیت استقرارها (کوچرو یا یکجانشین)، تبیین کرونولوژی منطقه در دوران تاریخی (مخصوصاً در دوره پارتی)، تأثیر اقلیم بر فرهنگ و محلی و ... دست یافت. بدیهی است پاسخگویی دقیق به سؤالات فوق صرفاً براساس نتایج حاصله از یک بررسی باستانشناختی میسر نخواهد بود معهذا این پژوهش سعی دارد حتیالمقدور ضمن تلاش برای پاسخگویی به سوالات فوق مشخصاً مکانها و محوطههایی را معرفی نماید که درصورت مطالعه دقیق آنها از طریق کاوش و لایهنگاری و گمانه زنی، اطلاعات لازم جهت پاسخگویی به سوالات فوقالذکر فراهم آید.
قاعدتاً یکی از اهداف اولیه این پژوهش مطالعهی فرهنگ سفالگری دوره اشکانی منطقه میباشد که ما را در دستیابی به اهداف بیان شده درطرح رهنمون خواهد ساخت.
روش کار و تحقیق :
تا چندی پیش در باستان شناسی بررسی بیشتر به منظور شناسایی و انتخاب محوطههایی جهت انجام کاوش به کار میرفت ولی امروزه به عنوان یک شیوه مستقل مطالعاتی درپژوهشهای باستانشناسی کاربری فراوان دارد و به این ترتیب بخش عمدهای از خلاء موجود در پژوهشها و مطالعات باستانشناسی پر میشود.