لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
قطارهای تیلتینگ
چکیده
تکنولوژی قطارهای تیلتینگ، اپراتورهای راهآهنهای کشورهای مختلفی از قبیل ژاپن، آلمان، ایتالیا، سوئد و غیره را به خود جذب کرده است. با موفقیتی که در اثر این تکنولوژی در این کشورها به دست آمده، قرار است که به عنوان انتخابی مناسب برای سیستمهای به ثبت رسیدة حمل و نقل سرعت بالای ریلی همچون در سیستم ICE در آلمان و TGV در فرانسه ارائه گردد. نویسندگان این مقاله مسئله قطارهای تیلتینگ را به طور کلی شرح دادهاند و بعضی از مسائلی را که میبایست اپراتورهایی که میخواهند یک روش را برای به حرکت در آوردن جابجایی خدمات قطارهای سرعت بالا انتخاب کنند، مشخص کردهاند.
مقدمه
متداولاً برای پاسخ دادن به مسئله افزایش نیاز به کوتاه شدن زمان سفر، راهآهنها به زحمت سرمایه گذاریةایی بر روی بهینه سازی تراز بندی خط، علائم و همچنین ارائه سیستمهای کششی که قدرت بیشتری برای قطارهای سرعت بالا داشته باشند و همچنین ارائه ذخایر سوختی قویتر کردهاند و معمولاً چند عامل از این عوامل به صورت ترکیبی ارائه شده است.
برای مثالد ر فرانسه نیاز به زمان کوتاهتر در سفرها و همچنین شلوغی خط اصلی پاریس ـ دیجون ـ لیون باعث شد تا اولین مسیر (Ligne a Grande Vitesse) LGVکه مسیری است برای جابجایی تنها قطارهای سرعت بالای مسافری (Trains a Grande Vitesse) TGV طراحی شده و با سرعتی تا Km/h 270 حرکت میکنند. این پروژه خاص با موفقیت روبرو شد و آن هم به خاطر شرایط خاص آن بوده چرا که هزینه بسیار بالای چنین راه آهن جدید و سرعت بالایی از عهده یک کشور ثروتمند هم تقریباً خارج است.
روش دیگر برای یک خط مسافری سرعت بالا استفاده از قطارهای Maglev میباشد. که روشی است که در چندین کشور گسترده شده، خصوصاً در ژاپن و آلمان، اگر چه میتوان با استفاده از این سیستم به سرعت بالا و زمان کوتاهتری در سفر و همچنین مصرف نیروی نسبتاً کمتری رسید ولی به علت هزینه بالای اولیه و فقدان راحتی این سیستم نمیتوان از روش Maglev در سراسر دنیا استفاده کرد.
علاوه بر هزینه چشمگیر اولیه یک خط سرعت بالا، فقدان بازگشت سرمایه باعث شده است تا مشکلاتی در جذب سرمایه بخش خصوصی ایجاد شود و در بعضی موارد دیگر جدا کردن قطارها از لحاظ عملیاتی و زیرسازی خود مشکلاتی به حساب میآیند که در ساخت یک خط سرعت بالا دخیل هستند. این مشکلات اساسی، مسئولین راهآهن چندین کشور را متقاعد کرد تا بر روی قطارهای تیلتینگ سرمایه گذاری کنند تا بتوانند به آمالشان در زمینه کوتاه کردن زمان سفرها بدون اینکه مجبور باشند تمام مشکلات مالی و ساختمانی را حل کنند، برسند.
تاریخچه توسعه
کار بر روی قطارهای تیلتینگ در آلمان در دهه 1930 و در فرانسه در دهه 1950 آغاز شد. تحقیقات کلی بر روی این تکنولوژی تنها در اوایل دهه 1970 در کشورهای متفاوتی آغاز شد. خصوصاً در ایتالیا با Pendolino، در بریتانیا با قطار پیشرفته مسافری APT، در ژاپن با مجموعه قطارهای 381 و در کانادا با LRC.
در بریتانیا به حرکت در آوردن قطارهای تیلتینگ که به منظور کاهش زمان سفر بود بعد از بررسی امکانات مختلف انجام گرفت.
قطار APT-E به همراه E برای آزمایشاتی میباشد و توسط مرکز تحقیقات ریلی بریتانیا در دهه 1970 ساخته شد تا تکنولوژی کج شدن را آزمایش کنند و بعد از آن قطار APT-P به همراه P به عنوان نمونه قرار گرفت که در سال 1981 برای خدمات مسافری عرضه گردید. با وجود این با فقدان قابلیت اطمینان این قطار، سریعاً از سرویس خارج شد.
در ایتالیا یک نمونه از سیستم Pendolino در سال 1971 و بعد از آن در سال 1976 عرضه شد و این نمونه به عنوان قطار مسافری ETR-401 ارائه شد. بعد از این که کار و تحقیق بر روی قطارهای تیلتینگ در بریتانیا متوقف شد، این تکنولوژی به ایتالیا فروخته شد که بعد از اصلاحات بیشتری به همراه تکنولوژی تیلتینگ در ایتالیا منجر به ظهور قطار ETR-450 در سال 1981 گردید. نمونههای بیشتری از این سیستم در سالهای 1993 و بعد از آن همچون مجموعههای ETR-460-470-480 ارائه گردید.
تاریخچه عملیات کج شدن در کشورهای دیگر شبیه توسعه و ساخت در ایتالیا بوده است. در سالهای اخیر تکنولوژی کج شدن شهرت بیشتری پیدا کرده و باعث شد که بسیاری از اپراتورهای راهآهنی در اروپا، ژاپن و آمریکا به سوی آن جذب شوند.
اصل فیزیکی کج شدن
وقتی یک شیء با جرم m روی یک مسیر منحنی با سرعت V و شتاب مغناطیسی V2/R حرکت میکند،شتاب جانبی یا گریز از مرکز از طریق این شیء امتحان میشود که این شیء نسبتاً در خارج عمل می:ند اما به همراه شعاع انحناء، رفتار خمیدگی را حفظ میکند. همانطور که در Error، جایی که R شعاع مسیر خمیدگی میباشد، نشان داده شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مکانیزمهای دفاعی دخیل در ارزیابی گرایش به خودکشی
ارزیابی افرادی که گرایش به خودکشی دارند، هم برای فردی که اقدام به خودکشی میکند (یا فردی که ممکن است خودکشی کرده باشد) و هم برای درمانگری که ارزیابی را انجام میدهد (درمانگری که ممکن ایت پس از ارزیابی وی فرد موردنظر خودکشی کرده و علیه وی شکایت شود)، فرایندی دشوار و پر خطر است. ادبیات پژوهشی درباره شناخت خودکشی حجم قابل ملاحظهای دارد، که در واقع، هدف این فصل مرور آن نیست. (به منظور کتاب شناسی معتبر، به کاتر، 2002 مراجعه کنید.)
ترجیح شخص من این است که خلاصهای از شایعترین دانش روانشناختی درباره خودکشی را ارائه کنم که به درمانگرشان میدهد در ارزیابی، به چه عواملی باید بیشتر توجه کند که معرف خطر اقدام ولقعی فرد برای کشتن خود است. گام بعدی اضافه کردن کاربرد نظریه مکانیزمهای دفاعی و فنون مربوط به منظور دقت بیشتر در ارزیابی است.
ضوابط جمعیت شناختی پر خطر
سن : نوجوانی یا بزرگسالی
نژاد :سفیدپوستان مستعدتر از سیاهپوستان هستند (سرویس سلامت عمومی آمریکا،1999)
سابقه اقدام به خودکشی :در4% از خودکشیها، سابقه اقدام به خودکشی وجود دارد (جاکوبز، بروئر و کلاین بنهام،1999)
سابقه خانوادگی اقدام به خودکشی
افکار یا اقدام های قبلی یا هم زمان دیگر کشی
جنس : نسبت 3 به یک برای اقدام به خودکشی در زنان، نسبت 3 به یک برای خودکشی موفق در مردان دسترسی به سلاح یا وسایل خودکشی
مصرف یا سود مصرف مواد و الکل و ترک مواد یا الکل (سدرر و رث چایلد،1997)
= نرخ 20 برابر خودکشی نسبت به جمعیت عمومی () (سرویس بهداشت عمومی آمریکا،1999)
فرد سایرین را از طرح خودکشی خود آگاه میکند: در 70% خودکشیها (جاکوبز و همکاران،1999)
زندانیان : 3 برابر جمعیت عمومی = ، (سدرر و رث چایلد،1997)
ضوابط پر خطر بر اساس تشخیصها
اسکیزوفرنیا (همیشه، پر خطر) : 10 تا 15% یا تا 15000 (سدرر و رث چایلد،1997)
افسردگی اساسی، به ویژه اگر مربوط به فقدان موضوع باشد (جاکوبز1999)
تکانشگری شدید (شخصیت تکانشی) (جاکوبز)
شخصیت مرزی : در 45% موارد، وقتی با افسردگی یا سود مصرف مواد همراه میشود (داویس، گاندرسون و میزر،1999)
شخصیت یا نشانههای آزار طلبی
ناتوانی در حفظ ایمنی (ضد و نقیض) Inability to contract for safety
ناامیدی، درماندگی (رچلین، 1965؛ بک و استیر، 1988؛ گازم، 1988 ):
داشتن احساس بد نسبت به آینده، فقدان انگیزه و انتظار
ضوابط پر خطر از دید انشنایدمن (1999)
میزان خطرناکی - مرگ زا بودن اقدام
آشفتگی - حالت مختل روانی
خصومت – خود تخریبگری الگوهای رفتاری یا فعالیت
خطرناک بودن [اقدام خودکشی]
باید میزان موفقیت آمیز بودن اقدام خودکشی در افراد مورد توجه قرار گیرد. اگر اقدام خودکشی صورت نگرفته و فقط به آن فکر میشود، میزان خطرناکی خودکشی در خیالپردازیها عامل مهمی است که باید مدنظر باشد. برای مثال اگر فردی به استفاده از دوز بالای آلپرازولام (زاناکس) برای خودکشی فکر کند، میزان خطر بالا نیست، چرا که به ندرت این دارو موجب مرگ میشود. در مقابل، اگر کسی قصد پایین پریدن از روی پل را دارد، یا به فکر تصادف با دیواری سیمانی است، احتمال خطر بیشتر میشود.
آشفتگی
علاوه بر اینکه میزان، برانگیختگی فرد، خطرناک بودن خودکشی را تحت تأثیر قرار میدهد. این امر معمولاً بازتابی از حالت نیرومندی "من" را نشان میدهد (تحمل عاطفی، مهارت کانشگری و بازداری از خیالپردازی).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ارزیابی زیست محیطی
تحلیل تصمیم گیری با منطق فازی برای ارزیابی آسیب پذیری زیست محیطی یکپارچه در ناحیه میانی اقیانوس اطلس
چکیده :
یک روش تحلیل تصمیم با منطق فازی برای یکپارچه ساختن شاخص های اکولوژیک ایجاد گردید. این روش ترکیبی از روش رتبه بندی فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است. این روش قادر به رتبه بندی اکوسیستمها بر حسب شرایط زیست محیطی بوده و اثرات تجمعی در سراسر یک ناحیه وسیع را نشان می دهد. با استفاده از داده های مربوط به پوشش اراضی جمعیت، جاده ها، رودخانه ها، آلودگی هوا و توپوگرافی ناحیه میانی اقیانوس اطلس ، توانستیم مناطقی را کشف کنیم که در شرایط نسبتاً ضعیفی قرار داشته و یا در آینده در معرض نابودی قرار می گیرند. این روش، یک راه حل آسان و جامع ارائه داد که با کمک آن، توانستیم از توانایی های تئوری مجموعه فازی در ترکیب با AHP برای ارزیابی اکولوژیکی بهره گیریم. علاوه بر این، روش پیشنهادی می تواند به عنوان زیربنایی برای ارزیابی سیاستهای زیست محیطی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل ناحیه ای شرایط زیست محیطی و آسیب پذیری، یک چالش قابل توجه در ارزیابی را ارائه می دهد. منابع جدید اطلاعاتی از تصویر برداری ماهواره ای و اصول جدیدی که در اکولوژی منظر طبیعی زمین تدوین شده اند، موقعیتهای هیجان انگیزی را خلق می کنند. اما برای بهره برداری از این موقعیتها، لازم است به تعدادی از مشکلات فنی اشاره نماییم .
یکی از مهمترین مشکلات ارزیابی آسیب پذیری ناحیه ای، یکپارچه ساختن اطلاعات بدست آمده از منابع مختلف در یک رتبه بندی عمومی برای ریسک مربوطه است. در یک مقیاس فضایی کوچکتر مثلاً در یک حوزه آبریز، تمرکز روی نقاط انتهایی خاص یا ایجاد یک شاخص روی یکپارچگی کلی محیط، ممکن است راهکارهای عملی برای یکپارچه ساختن اطلاعات ارایه نماید، اما این راهکارهای ساده مواجه با انتقادات جدی خواهند شد. این مشکل می تواند در مقیاسهای ناحیه ای بزرگتر که در آن اطلاعات دیگری از قبیل اکوسیستمهای خاکی و آبی، تغییرات کاربری اراضی و محرکهای محیطی در کنار هم وجود دارد، بسیار پیچیده تر شود.
یکی از مشکلات بحرانی در ارزیابی یکپارچه، مواجهه با خطاهای نامعلوم ناشی از منابع مختلف از قبیل خطا در اندازه گیری یا مدلسازی، عدم دقت در شناسایی روابط بین محرکها و گیرنده های محیطی، و حتی ابهام در تعریف ریسک است. مجموعه مقادیر اندازه گیری شده و محاسبه شده که با یکدیگر ادغام می شوند، بطور پیچیده ای با هم در ارتباطند و نمی توان آنها را از نظر آماری مستقل در نظر گرفت. یک راه حل دقیق برای ارزیابی یکپارچه، بر مبنای تئوری فضای حالت یا تحلیل چند متغیری مورد نیاز است. این مقاله، یک راهکار اولیه برای مدل تحلیل تصمیم با منطق فازی، برای ارزیابی آسیب پذیری اکولوژیک ارائه می نماید. این روش ترکیبی از روش رتبه بندی فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است. علاوه بر این، از روش تحلیل اجزای اصلی (PCA) به عنوان راهنما در ساختن سلسله مراتب برای AHP استفاده گردیده است. این روش قادر است اکوسیستم ها را بر حسب شرایط زیست محیطی و اثرات تجمعی مربوطه در سراسر یک ناحیه وسیع، رتبه بندی نماید.
مواد و روشها
داده ها
برای این تحلیل، 26 عدد از کل 33 شاخص موجود در اطلس زمین در ناحیه میانی اقیانوس اطلس (جدول1) به تفکیک هر حوزه آبریز و با استفاده از نقشه های هیدرولوژیک 8 رقمی موسسه تحقیقات زمین شناسی ایالات متحده (USGS)، برای 123 حزه آبریز در ناحیه میانی اقیانوس اطلس (شکل1) آنالیز کردیم. سایر 7 شاخص باقیمانده به دلیل فقدان داده ها آنالیز نشدند.
روشها
رتبه بندی فازی : برای شاخصهای اکولوژیک، خطا های نامعلوم همواره وجود دارند. از این رو، لازم است مقادیر شاخصها به همراه اطلاعات مربوط به خطاهای نامعلوم آنها ارائه گردند. اگر شاخصها مستقل باشند، مشکلی پیش نمی آید زیرا می توانیم شاخصها را به صورت زوج دوتایی ‹‹مقدار، خطا›› تعریف کنیم. اما استفاده از این زوجهای دوتایی در محاسبات پیچیده تر بعدی، نظیر ارزابی اکولوژیک یکپارچه با کمک راه حلهای سنتی آمار و احتمالات، هم از نظر تئوری و هم از نظر عملی، مشکل ساز خواهد شد .
یکی از دلایل عمده این امر آن است که ارتباط بین محرکها و گیرنده های محیطی، روشن نیست و بی نهایت پیچیدگی ایجاد می نماید. در چنین مواردی، تئوری مجموعه های فازی یک راه حل تکمیلی خوب به نظر می رسد. با کمک راه حل منطق فازی، و با استفاده از مجموعه های فازی، خطاهای نامعلوم مربوط به شاخصها می توانند با مقادیر واقعی شاخصها مرتبط گردند. از آنجایی که شاخصها توسط مجموعه های فازی نمایش داده می شوند، تکنیکهای فازی متفاوتی وجود دارند که می توانند برای تسهیل در محاسبات مختلف روی شاخصهای فازی مورد استفاده قرار گیرند. برخی از این تکنیکها عبارتند از : حساب فازی، مدلسازی قانونمند فازی و رتبه بندی فازی. چندین مطالعه زیست محیطی در این زمینه اخیراً انجام گرفته است. به عنوان مثال، Silvert منطق فازی را برای به دست آوردن شاخصهای فازی در شرایط زیست محیطی و نیز برای طبقه بندی اثرات اکولوژیک مورد استفاده قرار داده است. با این وجود، راه حل فازی در ارزیابی اکولوژیک، هنوز راهی نسبتاً جدید محسوب می شود.
اگر داده های یک شاخص برای تمام حوزه های آبریز مورد مطالعه به فرم مجموعه های فازی باشند، آنگاه می توان از رتبه بندی فازی برای بدست آوردن رتبه بندی حوزه های آّریز بر حسب آن شاخص استفاده نمود. در این مقاله ما از روش رتبه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
ارزیابی
مدیریت کیفیت جامع
در سازمانهای دولتی
منبع :MANAGING/SERVICE/QUALITY
چکیده : این تحقیق کاربرد مدیریت کیفیت جامع را در سازمانهای بخش دولتی مورد بررسی قرار می دهد . ارزیابی ویژگیهای عملی این سازمانها درباره ده بعد مدیریت کیفیت جامع (مثل روابط عرضه کننده و مدیریت نیروی کار ) توسط نویسندگان ویا بکار گیری ادبیات دانشگاهی شناسایی و تعریف شده است . از دیدگاه ارزیابی ، مدیریت کیفیت جامع برای سازمانهای بخش دولتی مفید شاخته شده اما ویژگیهای خاص عملکرد ، به ویژه نارسایی درک موضوعهای رضایت مشتری ، احساس رضایت مدیران و کارکنان برای کار کردن بر اساس قوانین ونظم ومشاهده اولویتها، و کمبود میل درونی وانگیزه برای پیشرفت فرایندها ، مداخله مدیریت کیفیت جامع را مشکل تر می سازند . همچنین اشخاص حقیقی و حقوقی می توانند انگیزه لازم برای پیشرفت را فراهم کرده و همان نقشی را ایفا کنند که مشتریان در یک موقعیت رقابتی دارا هستند .
مقدمه : برخی از نویسندگان مثل فایگنبام (1991) وایشی کاوا (1985) بر اهمیت کیفیت خدمات و محصول د ربازار جهانی و متعاقباً نیاز به بکارگیری رویکرد مدیریت کیفیت جامع برای اداره امور تجاری به منظور کنار گذاشتن موقت رقابت ، تاکید می کنند . این نویسندگان این موضوع را به دیده تردید نگاه می کنند که آیا برای بکار گیری مدیریت کیفیت جامع در یک موقعیت بی رقیب ، میل یکسان وجود دارد یا خیر .
سازمانهای بخش خصوصی در کشورهای غربی به سرعت در حال از بین رفتن هستند اما تعدادی از آنها هنوز به کار خود ادامه می دهند . همچنین ، سازمانهایی وجود دارند که ویژگیهای یکسان داشته وغالباً در چار چوب خاصی از قوانین فعالیت می کنند (مثل مطلوبیت آب ، گاز و برق ، ارتش اجرای قانون و سازمانهای جمع آوری مالیات ) و سازمانهایی که ضرورتاً هدفشان افزایش سهم بازار نیست (مثل سازمانهای بهداشت عمومی ، موسسات خیریه و عمومی ) . این امر باعث می شود که نویسندگان سوالهای زیر را مطرح کنند .
آیا رویکرد مدیریت کیفیت جامع برای سازمانهای دولتی جالب است ؟
کدامیک از اصول ، مکانیسم ها و اقدامات مدیریت کیفیت جامع دارای ارزش و کدامیک بی ارزش هستند ؟
آیا تغییرات در اصول ، مکانیسم ها و عملیات مدیریت کیفیت جامع برای ههمخوانی با ویژگیهای سازمان دولتی لازمند ؟
برای ایجاد احساس نیاز و انگیزه برای تغییر چه می توان کرد ؟
این مقاله ، این سوالها را مورد بررسی قرار داده و پاسخهایی را نیز ارائه می کند . این مساله با ارزیابی آنچه که مدیریت کیفیت جامع نامیده می شود و با در نظر گرفتن تفکر موجود بر روی این مفهوم و منابع آن در بخش رقابتی و خصوصی ، بویژه تولید کارگاهی آغاز می شود . شرایطی که در آن سازمانهای دولتی فعالیت می کنند نیز مورد ارزیابی قرار گرفته و یک بررسی در ارتباط با کاربرد مدیریت کیفیت جامع در این نوع سازمانها با بکار گیری ده بعد انتخابی از مبحث مدیریت کیفیت جامع مورد ارزیابی قرار می گیرد .
مدیریت کیفیت جامع
تعریف مدیریت کیفیت جامع آسان نیست در واقع این امر یک فلسفه
مدیریت است که بطور گسترده در شرکتها به اجرا در آمده و به صورت دقیق همراه با جزئیات در ادبیات دانشگاهی مورد بحث قرار گرفته است . بررسی آن نشان می دهد که بیشتر سازمانها و پژوهشگران تعریف خاص خود را از این اصطلاح بیان می کنند .
نویسندگان مختلف سعی می کنند که مدیریت کیفیت جامع را شکل می دهند ، از جمله این نویسندگان اهایر و دیگران (1996) ، دیل واکلند (1994) ، فلاین و دیگران (1994) و سراف و دیگران (1989) که درجدول شماره 1 آمده را می توان نام برد .
تحلیل این ابعاد ، چندنقطه مشترک را نشان می دهد ، مانند پشتیبانی مدیریت عالی ، روابط عرضه کننده ومشتری ، بکار گیری کارکنان از این تحقیقات ، نویسندگان ده بعد مدیریت کیفیت جامع را انتخاب کردند . این ابعاد در جدول شماره 1 شناسایی و تعریف می شود . منافع شرکتهایی که مفهوم مدیریت کیفیت جامع را به کار می گیرند در افزایش کیفیت عملکرد ، همراه با کاهش همزمان در هزینه هاو پیشبرد تولید نهفته است . تعداد زیادی از تحقیقات مثل تحقیق آدام (1994) ، آدام و سایرین (1997) ایستون و جارل (1998) ، فلاین و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 81
مقدمه
یکی از موضوعات مهم که در تخصیص اعتبارات بانکی حائز اهمیت می باشد، بررسی و ارزیابی ریسک مشتریان اعتباری می باشد. بررسی و ارزیابی امکان حصول یا عدم حصول به نرخ بازده پیش بینی شده در ارزیابی پروژه های سرمایه ای را ریسک می نامند. به عبارت دیگر عدم اطمینان در مورد دریافت عایدات آتی سرمایه گذاری را ریسک می گویند. چرخه های تجاری، تورم، اوضاع سیاسی و بسیاری از عوامل دیگر بر عدم اطمینان نسبت به آینده تأثیر می گذارد. یکی از بهترین اصول سرمایه گذاری در کلیه زمینه ها آنست که ریسک حاصل از سرمایه گذاری می بایست متناسب با بازده آن سرمایه گذاری باشد، از این رو شناسایی مهارتهای تجزیه و تحلیل اعتباری در بانکها از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود.
آنچه که در اعطاء تسهیلات اعتباری از اهمیت ویژه ای برخوردار است بررسی و ارزیابی احتمال بازگشت اصل سرمایه بهمراه سود حاصل از اعطای اعتبار است، در حقیقت بررسی و ارزیابی ریسک صنعت بانکداری دارای نگرشی هم عرض با بخش سرمایه گذاری می باشد، در مورد سرمایه گذاری در یک شرکت خاص، سرمایه گذار به مطالعه و ارزیابی وضعیت شرکت مربوط پرداخته و پس از تجزیه و تحلیل های مالی و اطمینان از اینکه سرمایه گذاری در شرکت مربوط دارای منافع بیشتری نسبت به سایر شرکتها می باشد، در آن شرکت اقدام به سرمایه گذاری می نماید و هر زمان که نیاز به مبلغ سرمایه گذاری پیدا نماید به سهولت می تواند با اندکی تغییر قیمت سهام خود را فروخته و سرمایه اش را وصول نماید. لیکن این موضوع در صنعت بانکداری از یک بعد دیگر مورد توجه قرار می گیرد، بدین معنی که در این بخش، زمانی که یک شرکت به عنوان مشتری اعتباری برای دریافت وام به بانک مراجعه نموده و نسبت به دریافت تسهیلات اقدام می نماید بانک مورد نظر نیز پس از بررسی اسناد و مدارک شرکت نسبت به اعطاء تسهیلات به آن شرکت اقدام می نماید.
بنابراین بانکها به مثابه یک سرمایه گذار ایفای نقش می نمایند، بدین معنی که بانک نیز سعی می کند تسهیلات بانکی را به شرکتی اعطاء نماید که آن شرکت توان پرداخت اصل وام را به همراه سود حاصل از آن در موعد مقرر داشته باشد. لیکن در اینجا تنها تفاوتی که بین بانک و یک سرمایه گذار واقعی وجود دارد آنست که از یک سو بانک ها سود ثابتی را بر هر یک از انواع عقود اسلامی در نظر گرفته و در موعد مقرر به همراه اصل وام دریافت می نماید، بنابراین در اینجا آنچه اهمیت می یابد آنست که بانک ها سعی می کنند تسهیلات خود را به شرکتهایی اعطاء نمایند که ضمن برخورداری از ریسک پایین بتوانند بازده متناسب با سود تسهیلات اعطایی را داشته باشند، از اینرو در صورتی که یک شرکت دارای سود بسیار بیشتر از سود حاصل از اعطاء تسهیلات باشد، در دریافت تسهیلات اعتبار، از دیدگاه بانک با شرکتی که دارای بازدهی متناسب با سود تسهیلات اعطایی است یکسان خواهد بود، لذا بانک سعی می نماید در میان این شرکتها، شرکتی را انتخاب نماید که دارای حداقل ریسک باشد، از سوی دیگر بانک ها در هنگام وصول تسهیلات اعتباری که به مشابه سرمایه بانک تلقی می شودف نمی توانند مشابه یک سرمایه گذار واقعی عمل نمایند، بدین معنی که در هنگام اعطاء تسهیلات زمانی را برای بازپرداخت تعیین نموده و از مشتریان خود می خواهند که در موعد مقرر نسبت به بازپرداخت اصل وام به همراه سود آن اقدام نمایند به عبارت دیگر امکان بازپرداخت وام قبل از موعد مقرر میسر نمی باشد. در هر حال در اینجا نیز ارزیابی ریسک شرکتهای درخواست کننده تسهیلات برای بانک ها از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. بدین معنی که اگر یک شرکت نتواند بصورت موفقیت آمیز در محیط اقتصادی عمل نماید، در زمان بازپرداخت تسهیلات اعطایی با مسائلی روبرو خواهد شد و به تبع آن بانک اعطاء کننده تسهیلات را نیز با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد نمود.
ریسک اعتباری
ارائه تسهیلات مالی یکی از فعالیتهای مهم نظام بانکی تلقی می شود. برای اعطای تسهیلات باید درجه اعتبار و قدرت بازپرداخت اصل و فرع دریافت کننده تسهیلات را تعیین نمود. ریسک اعتباری بطور خلاصه به عدم ایفای تعهدات دریافت کننده تسهیلات (وام گیرنده) یا طرف قرارداد بانک بر طبق ضوابط توافق شده اطلاق می گردد.
این ریسک به حالتهای زیر خود را نشان می دهد:
1. احتمال کاهش توان بازپرداخت اصل و فرع تسهیلات دریافتی توسط مشتری
2. احتمال عدم بازپرداخت اصل و فرع تسهیلات دریافتی توسط مشتری
3. احتمال معوق شدن بازپرداخت اصل و فرع تسهیلات دریافتی توسط مشتری
مشکلات و بحرانهای مشاهده شده در نظام بانکی کشورها عمدتاً ناشی از ضعف در مدیریت ریسک اعتباری بوده است.
تمرکز اعطای تسهیلات با حجم بالا به یک شرکت، یک گروه صنعتی و حتی در یک صنعت از عوامل افزایش دهنده این ریسک تلقی می شوند. اعطای تسهیلات به شرکتها و یا تشکلهای صنعتی مادر که به صورت شرکتهای تار عنکبوتی مالک سهام یکدیگر می باشند بدون