لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
مجله دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
سال هفدهم، شماره 3 (پاییز 1384)
برتری سود جامع نسبت به سود خالص برای ارزیابی عملکرد
شرکت : شواهد وجود اثر مقیاس
علی سعیدی ولاشانی( - محسن دستگیر((
چکیده
در این تحقیق از سود جامع و سود خالص استفاده شده تا توانایی نسبی سود جامع برای ارایه خلاصه نتایج عملکرد شرکت مورد بررسی قرار گیرد. همچنین بررسی شده که کدام یک از تعدیلات سود و زیان جامع توانایی سود را برای انعکاس خلاصه عملکرد شرکت بهبود می بخشد. در این تحقیق در پی بررسی این ادعا هستیم که سود اندازه گیری شده بر مبنای سود جامع نسبت به سایر معیارها، اندازه گیری بهتری از عملکرد شرکت ارایه می دهد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که سود جامع برای ارزیابی عملکرد شرکت بر مبنای بازده سهام و قیمت سهام، بر سود خالص برتری ندارد. بررسی ها نشان داد که داده های مورد استفاده در این تحقیق تحت تأثیر اثر مقیاس قرار دارد و با استفاده از روش هایی اثر مقیاس تعدیل شده است. در مجموع نتایج این تحقیق شواهدی را فراهم می آورد که نشان می دهد تعدیلات سود و زیان جامع توانایی سود را برای انعکاس عملکرد شرکت بهبود می دهد هر چند ابهاماتی نیز در نتایج بدست آمده مشاهده می شود.
واژه های کلیدی: سود و زیان جامع، سود و زیان خالص، ارزیابی عملکرد، اثر مقیاس
Faculty of Admin. Sciences & Econ. Journal,
University of Isfahan.
Vol.17, No.3 , 2005
Superiority of Comprehensive Income to Net Income as a Measure of Firm Performance: Some Evidence for Scale Effect
A. Saeedi Velashani,( Ph.D.
M. Dastgir,(( Ph.D.
Abstract
In this study we investigate the relative ability of comprehensive income and net income to summarize firm performance as reflected in stock returns. We also examine which comprehensive income adjustments improve the ability of income to summarize firm performance. In this study we investigate the claim that income measured on a comprehensive basis is a better measure of firm performance than other summary income measures. The results do not show that comprehensive income is superior to net income for evaluating firm performance on the basis of stock return and price. In Tehran Stock Exchange except for investment industrial group, we found no evidence that comprehensive income for firm performance evaluation on the basis of cash flows prediction is superior to net income. We found a better situation for the state companies (only in other companies group), i.e., firm performance evaluation on the basis of cash flows prediction using comprehensive income is superior to net income. Collectively, our results provide some evidence that show comprehensive income adjustments improve ability of income for reflecting firm performance, although some inconsistencies are observed.
Keywords: Net income, Comprehensive income, Performance evaluation
مقدمه
صورت های مالی محصول نهایی فرآیند حسابداری مالی به شمار می رود. صورت سود و زیان به عنوان مبنایی برای تصمیمات سرمایه گذاری و سایر تصمیمات محسوب می شود. اندازه گیری سود دوره و وضعیت مالی یک واحد تجاری همیشه یکی از چالشهای پیش روی تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری و دل مشغولی اصلی استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری بوده است. اهداف حسابداری و گزارشگری مالی بیشتر برخاسته از نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان برون سازمانی است. هدف اصلی گزارشگری مالی بیان وضعیت مالی و عملکرد واحد تجاری برای اشخاص بیرون از واحد تجاری جهت کمک به آنها در اتخاذ تصمیمات مالی است. ابزار اصلی انتقال اطلاعات به اشخاص مزبور، صورتهای مالی اساسی و یادداشت های توضیحی این صورت ها و گزارش های مکمل است که محصول نهایی فرآیند حسابداری و گزارشگری مالی محسوب می شود.
کارایی بازار بر تئوری رقابت مبتنی است که در آن قیمت ها بنحو رقابتی تعیین می شود و تصمیمات، اطلاعات اقتصادی موجود را منعکس می کند. یکی از انواع اطلاعات اقتصادی که برای افزایش کارایی بازار مورد استفاده قرار می گیرد، اطلاعات صورت های مالی است. تحلیل گران مالی در گرد آوری و انتشار این گونه اطلاعات اصلی ترین گروه هستند. هنگامی که تعیین مکان ارایه اطلاعات اقتصادی مشکل است یا در بین شرکت ها بنحو یکنواخت ارایه نشده است، تحلیل گران قادر نیستند بنحو بهینه نقش خود را اجرا کنند و کارایی کاهش می یابد ( اسمیت و ریتر، 1996 ). این مشکل قبل از معرفی صورت سود و زیان جامع به برخی از اقلام سود و زیان جامع مربوط می شد که مستقیماً در بخش حقوق صاحبان سهام ترازنامه انعکاس می یافت. طبق تعریف هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه مفاهیم شمارة 6 سود و زیان جامع عبارت است از ” تغییر در خالص دارایی های یک واحد تجاری در نتیجه معاملات و سایر رویدادها به غیر از سرمایه گذاری مالکین یا سود سهام پرداختی به آنها در یک دوره مالی“ .
صورت سود و زیان جامع ابزاری برای ارزیابی عملکرد شرکت است. هدف از ارایه این صورت مالی ملزم کردن واحدهای تجاری به انعکاس مشخص و بارز برخی عناصر عملکرد مالی است تا به درک استفاده کنندگان صورت های مالی از عملکرد مالی واحد تجاری طی یک دوره کمک کند و مبنایی برای ارزیابی عملکرد مالی و جریانهای نقدی آتی فراهم آورد. همچنین صورت سود و زیان جامع به عنوان یک صورت مالی اساسی باید کل درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی دوره را که قابل انتساب به صاحبان سرمایه است، به تفکیک اجزای تشکیل دهنده آنها نشان دهد. هدف از تهیه ی صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع، ارایه کلیه ی درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی یک دوره ی مالی است. تمرکز اصلی صورت سود و زیان دوره بر درآمدها و هزینه های عملیاتی است. درآمدها و هزینه ها تنها در مواردی در صورت سود و زیان منعکس نمی شود که بنحو مشخص به موجب استانداردهای حسابداری مستقیماً به حساب حقوق صاحبان سرمایه منظور شود. به دلیل این که برای تصمیم گیری اقتصادی استفاده کنندگان صورت های مالی، آگاهی از کلیه جنبه های عملکرد مالی واحد تجاری طی دوره ضرورت دارد، لازم است کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی آن دوره مورد ملاحظه قرار گیرد. بدین لحاظ همان گونه که در مفاهیم نظری گزارشگری مالی مقرر شده، تهیه و ارایه یک صورت مالی اساسی جدید با عنوان ”صورت سود و زیان جامع“ ضروری است تا میزان افزایش یا کاهش حقوق صاحبان سرمایه از بابت درآمدها و هزینه های مختلف دوره نشان داده شود.
در این تحقیق از سود جامع و سود خالص استفاده شده تا توانایی نسبی سود جامع برای ارایه خلاصه نتایج عملکرد شرکت مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق عملکرد شرکت بر مبنای بازده انعکاس می یابد. (این روش مشابه روش دی چو (1994) است). همچنین بررسی شده که کدام یک از تعدیلات سود و زیان جامع توانایی سود را برای انعکاس خلاصه عملکرد شرکت بهبود می بخشد. موضوع مهمی که در این تحقیق مورد ملاحظه قرار گرفته اثر مقیاس است. لو (1989) استدلال می کند که R2 در رگرسیون های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
ارزیابی ریسک سرمایهگذاری در اوراق بهادار
روشهایی وجود دارد که میتوان با کمک آنها و انتخاب ترکیب مناسب سرمایهگذاری احتمال عدم تحقق بازده مورد انتظار را کاهش داد. از جمله این تکنیکهای جدید و کمی که در ارزیابی ریسک غیرسیستماتیک موثر است، تکنیک دیرشن duration و تحدب convexity در ارزیابی ریسک اوراق بهادار است.
ریسک سرمایهگذاری عبارت است از احتمال انحراف (عدم تحقق) بازدهی واقعی با بازدهی مورد انتظار و ارتباطی مستقیم و مثبت که بین ریسک و میزان بازدهی در هر سرمایهگذاری وجود دارد.
افراد ریسکپذیر همواره خواهان بازدهی بالاتر از بازده بازار بدون ریسک (سپردهگذاری در بانکها) و حتی بازدهی بالاتر از متوسط بازار هستند. بنابراین تجزیه و تحلیل ریسک برایشان بسیار با اهمیت است.
ریسک سرمایهگذاری به دو دسته تقسیم میشود.
الف) دسته اول ریسکهایی هستند که در صورت وقوع کل بازار را تحتتاثیر خود قرار میدهند مانند تغییر و تحولات سیاسی. این خطرات غیرقابل کنترل را ریسکهای اجتنابناپذیر یا سیستماتیک گویند.
ب) دسته دوم ریسکهایی هستند که در اختیار سرمایهگذار بوده و میتوان با مطالعه و بررسی شرایط و اتخاذ تصمیم بهتر میزان آن را کاهش داد.
این دسته از ریسکها را ریسک اجتنابپذیر یا غیرسیستماتیک گویند. روشهایی وجود دارد که میتوان با کمک آنها و انتخاب ترکیب مناسب سرمایهگذاری احتمال عدم تحقق بازده مورد انتظار را کاهش داد. از جمله این تکنیکهای جدید و کمی که در ارزیابی ریسک غیرسیستماتیک موثر است، تکنیک دیرشن duration و تحدب convexity در ارزیابی ریسک اوراق بهادار است.
دیرشن عبارت است از میانگین موزون جریانات نقدی یک ورقه بهادار که به دوبخش عمده تقسیم میشود.
Macaulay duratio (1
Modified duration (2
دیرشن مکالی، میانگین ساده جریانات نقدی یک ورقه بهادار در طی عمر آن است. دیرشن تغییرات نشان دهنده درصد تغییر در قیمت یک ورقه بهادار در ازای تغییرات نرخ بهره است. هرچه دیرشن تغییرات که نشان دهنده شیب منحنی قیمت بازده یک ورقه بهادار است کمتر باشد، ریسک آن ورقه بهادار کمتر است.
اما دیرشن به تنهایی برای تعیین تغییرات یک ورقه بهادار کافی نیست.
بهتر است از تحدب نیز استفاده شود. تحدب یک معیار غیرخطی تغییر قیمت اوراق بهادار در برابر تغییرات نرخ بهره است.
تحدب تعیین میکند که بازده یک ورقه بهادار در پاسخ به تغییرات قیمت چه میزان تغییر خواهد کرد. دیرشن، مشتق مرتبه اول تابع قیمت اوراق بهادار نسبت به نرخ بهره و تحدب، مشتق مرتبه دوم تابع قیمت است.
اوراق بهاداری که دارای دیرشن کمتری هستند و اوراق بهاداری که دارای تحدب بیشتری هستند ریسک کمتری دارند.اما به غیر از روشهای کمی فوق توجه به موارد زیر نیز میتواند در کاهش ریسک موثر واقع شود:
۱) وجوه مازاد و بلا استفاده در سهام سرمایهگذاری شود، بهطوریکه در صورت عدم تحقق شرایط برآوردی فرد دچار زیان هنگفت نشود.
۲) شرایط سیاسی و اقتصادی مطالعه و بررسی شده و وضعیت آتی ترسیم شود. بهطوریکه شرایط به چه سمتی سوق پیدا میکند، ثبات یا بیثباتی. سرمایهگذاری در شرایط ثبات اقتصادی و سیاسی توجیه پیدا میکند.
۳) وضعیت کلی صنعتی که قصد خرید سهام آن را داریم، بررسی شود. عواملی از قبیل میزان بهروز بودن تکنولوژی، رقبا یا انحصاری بودن آن، میزان تقاضا و بازار مصرف محصولات آن و... میتواند مفید باشد.
۴) بیشتر با هدف سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام شده و از نوسانگیری پرهیز شود. نوسانگیری ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد.
طبق تئوریهای مدیریت مالی قیمت سهام در بلندمدت گرایش به افزایش دارد. البته نباید از نظر دور داشت که در مقاطع خاصی کاهش قیمتها را نیز داشته باشیم.
(مدل submartingal )
۵) مطالعه و بررسی مواردی از قبیل نسبت قیمت به درآمد هر سهم شرکت سرمایهپذیر (P/E) و مقایسه آن با متوسط قیمت به درآمد صنعت یا کل بازار، مقایسه ارزش ذاتی (NAV) با ارزش روز سهم در بازار، بررسی ارزش دفتری هر سهم متناسب با شرایط هر صنعت میتواند بسیار مفید باشد. مثلا در صنایعی مانند کانیهای فلزی یا غیرفلزی بهتر است از تحلیلهای ارزش ذاتی و در صنایعی مانند صنایع غذایی، دارویی، پیمانکاری از تحلیلهای قیمت به درآمد هر سهم استفاده شود.
۶) توجه به مواردی از قبیل مدیریت و مالکیت شرکتها، نقدپذیری سهم، سود سهام و سیاست تقسیم سود، ساختار سرمایه و میزان هزینه سرمایه (میزان بدهیهای شرکت)، میزان عرضه و تقاضای هر سهم، درصد پوشش EPS برآوردی طبق گزارشهای ارائهشده به بورس میتواند مفید باشد.
در انتها، بین ریسک و بازده رابطه تعادلی وجود دارد. طبق قانون قیمت واحد، دو چیز یکسان نمیتوانند با قیمتهای مختلف فروخته شوند بنابراین از دو پرتفوی که دارای ریسک یکسان هستند نباید انتظار بازده مورد انتظار متفاوت داشت. (مدلAPT قیمتگذاری داراییهای سرمایهای)
نحوه خرید سهام و سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار
پس از این که سرمایه گذار تصمیم خود را نسبت به سرمایه گذاری در خرید یک ورقه بهادار خاص ، یا مجموعه ای از اوراق بهادار اتخاذ کرد ، برای اجرای منظور خود بایستی به یکی از کارگزاران مراجعه کرده ، دستور خرید یا فروش خود را به آنها ارائه دهد.
س از این که سرمایه گذار تصمیم خود را نسبت به سرمایه گذاری در خرید یک ورقه بهادار خاص ، یا مجموعه ای از اوراق بهادار اتخاذ کرد ، برای اجرای منظور خود بایستی به یکی از کارگزاران مراجعه کرده ، دستور خرید یا فروش خود را به آنها ارائه دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
ارزیابی ریسک سرمایهگذاری در اوراق بهادار
روشهایی وجود دارد که میتوان با کمک آنها و انتخاب ترکیب مناسب سرمایهگذاری احتمال عدم تحقق بازده مورد انتظار را کاهش داد. از جمله این تکنیکهای جدید و کمی که در ارزیابی ریسک غیرسیستماتیک موثر است، تکنیک دیرشن duration و تحدب convexity در ارزیابی ریسک اوراق بهادار است.
ریسک سرمایهگذاری عبارت است از احتمال انحراف (عدم تحقق) بازدهی واقعی با بازدهی مورد انتظار و ارتباطی مستقیم و مثبت که بین ریسک و میزان بازدهی در هر سرمایهگذاری وجود دارد.
افراد ریسکپذیر همواره خواهان بازدهی بالاتر از بازده بازار بدون ریسک (سپردهگذاری در بانکها) و حتی بازدهی بالاتر از متوسط بازار هستند. بنابراین تجزیه و تحلیل ریسک برایشان بسیار با اهمیت است.
ریسک سرمایهگذاری به دو دسته تقسیم میشود.
الف) دسته اول ریسکهایی هستند که در صورت وقوع کل بازار را تحتتاثیر خود قرار میدهند مانند تغییر و تحولات سیاسی. این خطرات غیرقابل کنترل را ریسکهای اجتنابناپذیر یا سیستماتیک گویند.
ب) دسته دوم ریسکهایی هستند که در اختیار سرمایهگذار بوده و میتوان با مطالعه و بررسی شرایط و اتخاذ تصمیم بهتر میزان آن را کاهش داد.
این دسته از ریسکها را ریسک اجتنابپذیر یا غیرسیستماتیک گویند. روشهایی وجود دارد که میتوان با کمک آنها و انتخاب ترکیب مناسب سرمایهگذاری احتمال عدم تحقق بازده مورد انتظار را کاهش داد. از جمله این تکنیکهای جدید و کمی که در ارزیابی ریسک غیرسیستماتیک موثر است، تکنیک دیرشن duration و تحدب convexity در ارزیابی ریسک اوراق بهادار است.
دیرشن عبارت است از میانگین موزون جریانات نقدی یک ورقه بهادار که به دوبخش عمده تقسیم میشود.
Macaulay duratio (1
Modified duration (2
دیرشن مکالی، میانگین ساده جریانات نقدی یک ورقه بهادار در طی عمر آن است. دیرشن تغییرات نشان دهنده درصد تغییر در قیمت یک ورقه بهادار در ازای تغییرات نرخ بهره است. هرچه دیرشن تغییرات که نشان دهنده شیب منحنی قیمت بازده یک ورقه بهادار است کمتر باشد، ریسک آن ورقه بهادار کمتر است.
اما دیرشن به تنهایی برای تعیین تغییرات یک ورقه بهادار کافی نیست.
بهتر است از تحدب نیز استفاده شود. تحدب یک معیار غیرخطی تغییر قیمت اوراق بهادار در برابر تغییرات نرخ بهره است.
تحدب تعیین میکند که بازده یک ورقه بهادار در پاسخ به تغییرات قیمت چه میزان تغییر خواهد کرد. دیرشن، مشتق مرتبه اول تابع قیمت اوراق بهادار نسبت به نرخ بهره و تحدب، مشتق مرتبه دوم تابع قیمت است.
اوراق بهاداری که دارای دیرشن کمتری هستند و اوراق بهاداری که دارای تحدب بیشتری هستند ریسک کمتری دارند.اما به غیر از روشهای کمی فوق توجه به موارد زیر نیز میتواند در کاهش ریسک موثر واقع شود:
۱) وجوه مازاد و بلا استفاده در سهام سرمایهگذاری شود، بهطوریکه در صورت عدم تحقق شرایط برآوردی فرد دچار زیان هنگفت نشود.
۲) شرایط سیاسی و اقتصادی مطالعه و بررسی شده و وضعیت آتی ترسیم شود. بهطوریکه شرایط به چه سمتی سوق پیدا میکند، ثبات یا بیثباتی. سرمایهگذاری در شرایط ثبات اقتصادی و سیاسی توجیه پیدا میکند.
۳) وضعیت کلی صنعتی که قصد خرید سهام آن را داریم، بررسی شود. عواملی از قبیل میزان بهروز بودن تکنولوژی، رقبا یا انحصاری بودن آن، میزان تقاضا و بازار مصرف محصولات آن و... میتواند مفید باشد.
۴) بیشتر با هدف سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام شده و از نوسانگیری پرهیز شود. نوسانگیری ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد.
طبق تئوریهای مدیریت مالی قیمت سهام در بلندمدت گرایش به افزایش دارد. البته نباید از نظر دور داشت که در مقاطع خاصی کاهش قیمتها را نیز داشته باشیم.
(مدل submartingal )
۵) مطالعه و بررسی مواردی از قبیل نسبت قیمت به درآمد هر سهم شرکت سرمایهپذیر (P/E) و مقایسه آن با متوسط قیمت به درآمد صنعت یا کل بازار، مقایسه ارزش ذاتی (NAV) با ارزش روز سهم در بازار، بررسی ارزش دفتری هر سهم متناسب با شرایط هر صنعت میتواند بسیار مفید باشد. مثلا در صنایعی مانند کانیهای فلزی یا غیرفلزی بهتر است از تحلیلهای ارزش ذاتی و در صنایعی مانند صنایع غذایی، دارویی، پیمانکاری از تحلیلهای قیمت به درآمد هر سهم استفاده شود.
۶) توجه به مواردی از قبیل مدیریت و مالکیت شرکتها، نقدپذیری سهم، سود سهام و سیاست تقسیم سود، ساختار سرمایه و میزان هزینه سرمایه (میزان بدهیهای شرکت)، میزان عرضه و تقاضای هر سهم، درصد پوشش EPS برآوردی طبق گزارشهای ارائهشده به بورس میتواند مفید باشد.
در انتها، بین ریسک و بازده رابطه تعادلی وجود دارد. طبق قانون قیمت واحد، دو چیز یکسان نمیتوانند با قیمتهای مختلف فروخته شوند بنابراین از دو پرتفوی که دارای ریسک یکسان هستند نباید انتظار بازده مورد انتظار متفاوت داشت. (مدلAPT قیمتگذاری داراییهای سرمایهای)
نحوه خرید سهام و سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار
پس از این که سرمایه گذار تصمیم خود را نسبت به سرمایه گذاری در خرید یک ورقه بهادار خاص ، یا مجموعه ای از اوراق بهادار اتخاذ کرد ، برای اجرای منظور خود بایستی به یکی از کارگزاران مراجعه کرده ، دستور خرید یا فروش خود را به آنها ارائه دهد.
س از این که سرمایه گذار تصمیم خود را نسبت به سرمایه گذاری در خرید یک ورقه بهادار خاص ، یا مجموعه ای از اوراق بهادار اتخاذ کرد ، برای اجرای منظور خود بایستی به یکی از کارگزاران مراجعه کرده ، دستور خرید یا فروش خود را به آنها ارائه دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
ارزیابی عملکرد کارکنان
چکیده
این مقاله روش انجام ارزیابی عملکرد کارکنان را شرح میدهد. معیارهای ارزیابی عملکرد، ارتباط بین ارزیابی عملکرد با ارزشیابی مشاغل و حقوق و مزایا، فنون مختلف ارزیابی عملکرد، اهداف، مکان و زمان ارزیابی عملکرد، خصوصیات شخصیتی ارزیاب و سایر نکات و جزئیات انجام ارزیابی عملکرد از جمله مباحث این مقاله هستند.
1- مقدمه
همه افراد حق دارند و علاقمند هستند که از نتایج عملکرد روزانه خود آگاه باشند. این مسأله در مورد کارکنان وجه دیگری هم پیدا میکند و آن اینست که کارکنان علاقه دارند از نظرات سازمان در مورد خود مطلع گردند و از سوی دیگر سازمان نیز محق است نظرات خود را در مورد منابع انسانی سازمان که از اصلیترین سرمایههای سازمان بشمار میروند ابراز داشته و به اطلاع ایشان برساند. از طرف دیگر از کارکنانی که از انتظارات سازمان در مورد خویش بیاطلاع هستند چگونه میتوان انتظار داشت که در جهت رفع و جبران کاستیهای گذشته اقدام نمایند؟ در همین راستا باید متذکر شد که در اغلب موارد کارکنان، سازمان یا دستکم مدیر مستقیم خود را مسئول و مسبب افت یا ضعف عملکرد خود میدانند. دلایل اصلی نیاز سازمانها به انجام ارزیابی عملکرد کارکنان عبارتند از:
تشویق عملکردهای مطلوب و نهی از عملکردهای نامطلوب کارکنان
پاسخ به این نیاز کارکنان که «حق دارند از نظرات کارفرما در مورد عملکرد خود مطلع باشند».
شناسایی افرادی که قابلیت ارتقاء دارند و یا مستحق افزایش دستمزد و مزایای جانبی هستند.
نیاز سنجی آموزشی کارکنانی که جهت ارتقاء یا جبران کاستیها نیاز به آموزش دارند.
امکان بازنگری مشاغل و پستهای سازمانی.
2- دلایل مخالفت اغلب سازمانها با ارزیابی عملکرد
اغلب سازمانها با انجام ارزیابی عملکرد کارکنان مخالف هستند و عمده نگرانی سازمانها نیز اینست که مبادا کارکنان در اثر اطلاع از قضاوت کارفرما نسبت به عملکرد خود، رنجیده خاطر شده و این مسأله منجر به کاهش بازدهی، سرخوردگی و نهایتاً افت بازدهی سازمان گردد. لیکن چنانچه ارزیابی عملکرد بجای آنکه بر مبنای احساسات آنی ارزیاب باشد، بر مبنای حقایق انجام گردد، و از سوی دیگر کارکنان نیز با دید مثبت و واقع نگر به آن نگاه کنند و سعی در جبران کاستیها ی گذشته در جهت افزایش عملکرد خود نمایند، این نگرانی بیجا و بیمورد است.
کارکنان چنانچه از هدف اصلی کارفرما از ارزیابی عملکرد خود، در جهت تغییر روشهای غیر استاندارد به روشهای مطلوب (که موجب افزایش بازدهی کارکنان نیز میگردد) آگاه گردند قاعدتاً نه تنها در مقابل ارزیابی و نتیجه آن جبههگیری نخواهند کرد، بلکه علیالاصول کارکنان علاقه دارند که از جایگاه واقعی خود در سازمان مطلع شوند (حتی اگر بر خلاف نظرایشان باشد). البته این اظهارات بدین معنی نیست که قطعاً جلسه ارزیابی، بدون تنش برگزار خواهد شد و کارکنان با انتقاد صرف از عملکرد خود براحتی و سادگی برخورد مینمایند، اما استفاده از روشهای علمی ارزیابی اولاً موجب کاهش تنش جلسات شده و ثانیاً باعث ایجاد نیرویی در کارکنان در جهت تغییر و بهبود روشهای غیر استاندارد گذشته خواهد شد. قاعدتاً کارکنان در ابتدا، در مواجهه با این موضوع تصور خواهند کرد که این روش نیز یکی از ابزارهای کنترلی سازمان است و در مقابل آن جبههگیری خواهند کرد.
3- میانگین زمانی ارزیابی عملکرد
میانگین زمانی ارزیابی عملکرد کارکنان، بطور متوسط یک یا حداکثر دو بار در سال توصیه میگردد. اگر فاصله زمانی بین دو ارزیابی زیاد باشد ممکن است خیلی از مواردی که میتوانند در ارزیابی موثر واقع شوند فراموش گردند و از طرف دیگر چنانچه فاصله زمانی بین ارزیابیها بیش از حد بهم نزدیک باشند ممکن است بیش از حد دچار روزمرگی گردد. بهترین حالت زمانی جهت ارزیابی عملکرد کارکنان اینست که ارزیابیهای غیر رسمی بصورت متوالی در سطح سازمان انجام شده و نتایج آن ثبت گردد تا از ذهن خارج نشود و از طرف دیگر در ارزیابی نهایی و رسمی بتوان با جمعبندی نتایج ارزیابیهای غیر رسمی قبلی به نتیجه مطلوب نائل شد.
در اینصورت در زمان انجام ارزیابی رسمی میتوان جمعبندی جامع و کاملی از عملکرد کارکنان را در طی دوره گذشته داشت و تقریباً هیچ نکتهای در طی جلسه ارزیابی ناگفته باقی نخواهد ماند.از سوی دیگر چنانچه در بین دورههای ارزیابی ششماهه هرگونه قصور یا خطایی از هر یک از کارکنان تازه استخدام (که با رویه ارزیابی عملکرد در سازمان آشنایی ندارند) مشاهده گردد باید بلافاصله پس از تعیین علت قصور یا خطا، جلسه ارزیابی را زودتر از موعد سازمانی انجام داد و وی را ارشاد نمود با این تفاوت که در مورد کارکنان تازه استخدام باید مقدار بیشتری جدیت بخرج داد تا از زمان آغاز بکار از عملکرد نامطلوب ایشان جلوگیری کرد.
4- معیارهای ارزیابی عملکرد
جهت حصول اطمینان از انجام مطلوب ارزیابی باید:
مطمئن گردید که کارکنان از شرح وظایف محوله مطلع بودهاند. به این منظور باید شرح وظایف کارکنان قبلاً و بتناسب اختیارات تهیه شده و در اختیار ایشان قرار گرفته باشد.
نتایج ارزیابیهای قبلی و احتمالی به اطلاع کارکنان رسیده باشد تا آنها از خواستها و سیاستهای کافرما مطلع باشند.
زمان کافی بین ارزیابیهای دورهای رعایت گردد تا کارکنان فرصت کافی جهت ارتقاء و اصلاح رویههای غیر استاندارد یا نامنطبق قبلی داشته باشند.
معیارهای کمی (مقداری) بتناسب جایگاه سازمانی هر یک از کارکنان تهیه شده باشد. بعنوان مثال برای پرسنل تولید، مقدار واحد تولیدی، انبارداران با مقدار جنسی که تحویل و تحول مینمایند، و پرسنل دبیرخانه را با حجم نامههایی که تایپ نموده اند مورد ارزیابی قرار داد. البته این روش (بخش کمی) نارساییهایی نیز دارداز جمله اینکه بسیاری از عملکردها نتیجه قابل شمارشی ندارند، به عنوان مثال نتیجه عملکرد یک مدیر یا معلم را نمیتوان شمرد. هر چند میتوان تعداد دانش آموزانی را که یک معلم در هر سال آموزش داده است ملاک قرار داد اما آیا این رویه صحیح است؟ یا آیا درست است که میزان کارآیی یک مدیر را بر مبنای تعداد نامههایی که وی امضاء کرده است بررسی کنیم؟
عوامل ذهنی شامل دیدگاهها و نظرات شخصی، قابلیت سازگاری محیطی و تواناییهای فردی. مسألهای که در هنگام ارزیابی عوامل ذهنی باید مطلقاً مورد توجه ارزیاب باشد، اینست که آیا در صورت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مشاورة ارزیابی
بیایید فرض کنیم که شما علاقه مند هستید یک تحول سازمانی حقیقی بوجود آورید. شما در جستجوی مشاوره در مورد نحوه طراحی و دستیابی به تحولاتی هستید که موجب ناسازگاریها، شکافها، ناپایداریها و نهایتاً از دست رفتن قابلیت اطمینان و اعتباری که د ر بخش I توصیف شد، نشوند. چگونه اقدام کنید؟ با نگاه دقیق به این روش، مشاوره مطرح میشود.در مدل I ، افراد از طریق حمایت، ارزیابی و ایجاد مناسبات به نوشتن یا صحبت کردن میپردازند.آنها کلماتشان را به نحوی بیان میکنند که شامل پرسش نامه یا آزمون کوچکی، بدون مثال و نمونه است. روشی که آنها فعالیت های خود را قابل درک میسازند، استفاده از استدلال دفاعی است. به طور سادهتر، آنها معتقدند روش صحیحی اتخاذ کردهاند و اینکه ادعای آنها نیازمند آزمون مستقلی نیست. یعنی، آنها به بهترین نحو، از طریق استفاده از چیزی که منطق خود ارجاعی خوانده میشود ارزیابی میشوند.
در راهکار مدل II ، افراد از طریق حمایت، ارزیابی و مناسبت سازی به طرقی صحبت کرده یا مینویسند که روشن بوده، پرسشنامه را تشویق کرده و به سادگی تست میشوند. آنها معتقدند که دعاوی آنها صحیح باشد، ولی این عقیده میتواند و باید به طور مستقل از منطقی تست شودکه آنها برای خلق ایدههایی در مکاف اول استفاده کردند.
من از این دو مدل وقتی که کتابها را میخواندم یا گفتگوهای بخش I را گزارش میکردم، استفاده نمودم. بطور مثال، وقتی که پیشنهاد کسی را میخواندم، در جستجوی توضیحاتی برای دیدگاههای آنها بودم و اینکه چگونه مؤلفان پرسشنامه و تست از موقعیت خودشان به عمل میآوردند.
استنباطهایی در مورد استفاده اجتماعی از پاسخ دهی دفاعی یا سازنده توسط نویسندگان یا گویندگان داشتم. سپس استنباطهایی را مورد آزمایش و سنجش قرار میدادم. در مورد متون مکتوب، به شکافها و ناسازگاریهای موجود به اضافه استدلال ورای تحمیلهای خودم، اشاره میکردم. در مورد گفتگوها، استنباطهایم را مورد شکافها و ناسازگاریها از طریق سوال کردن از شرکت کنندگان برای تبیین و تست موضوع مورد آزمایش قرار دادم. در این فصل، قصد دارم منطق خودم را از طریق نشان دادن اینکه خوانندگان چگونه ممکن است مشاوره و پیشنهادی را که از مشاورین یا از کتابهای تجاری و همگانی دریافت میکنند، مورد نقد و سنجش قرار دهند، ارائه داده و شفاف سازی کنم.
بیایید با نقد کتابی که در این یکی از عمیق ترین کتابها برای تغییر و تحول است، شروع کنیم.
نام این کتاب اینست:هزینه تغییر : 15 اصل برای مدیریت افراد و عملکرد (Smiith , 1996).
پس، انواع سوالاتی که خواننده ممکن است، به طور محرمانه در مورد مشاوره ارائه شده، بپرسید را مطرح خواهم کرد. اول دیدگاههای مولف را بیان میکنم. پس یک سری سوالات بر اساس تئوری دورنمای فعالیت مذکور فوق مطرح خواهم کرد که توصیه میکنم وقتی که پیشنهادی را میشنوید یا میخوانید از خودتان بپرسید. این نکات را «گفتگوی محرمانه» نامیده.
در هزینه تغییر، اسمیت پیشنهاد میکند.
پیشنهادات مؤلف : رهبری مؤثر بر اساس جرأت برای تغییر در زندگی است. حیات بخشیدن به تغییر و تحول تنها زمینه قابل اطمینانی است که روی آن میتوانید بایستید و به رهبری و هدایت افراد از طریق تغییر و تحول مبتنی بر آزادی عمل تبدیل بپردازید.
نکات محرمانه : من فکر میکنم و بنابراین همکارانم. هم فکر میکنند که ما قادریم از خودمان جرأت به خرج دهیم ولی مفهوم شجاعت و جرأت چیست؟ چگونه پی خواهیم برد که قادریم نسبت به پبشنهادات ارائه شده با جرأت عمل کنیم؟
به خاطر داشته باشید که جرأت، صداقت، استقامت و نگرانی، بسته به اینکه در ارتباط با مدل I یا مدل II استفاده میشوند، نیازمند اقدامات آزادانه و اختیاری مختلفی هستند. اسمیت چه نوع موردی را پیشنهاد میکند؟
از فصل1 به خاطر داشته باشید که بسیاری از رهبران واقعی تغییر و تحول از خودشان تعریف کردهاند و توسط مؤلفین به عنوان افراد عمل گرای شجاعی توصیف شدهاند. همچنان آنها نتایجی در برداشتند که دارای نتایج یا تأثیر خلاف انتظار بود و این کار را بدون آگاهی از اینکه چه نتایجی دارد، انجام میدادند.
ـ پیشنهادات مؤلف: من جرأت خیلی بیشتری برای رهبری افراد از طریق تحول اساسی نیاز دارم.
نکات محرمانه : اگر ندارم معنی جرأت چیست، چگونه خواهم دانست که آنرا به چه نحوی ایجاد کرده یا افزایش دهم. اسمیت، تحول اساسی را به صورت تغییر تبدیلی و ناپیوسته تعریف میکند و نه تغییر و تحول عادی و روتنین.
مؤلف به من نمیکند چگونه رفتار کنم یا بطور به دیگران آموزش دهم که به منظور ایجاد چنین تغییراتی چگونه رفتار کند. چه رفتارهای واقعی را او