لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
تأثیر یاددهی مهارت های اداره و کنترل رفتار به مادران مضطرب دارای کودکان پیش دبستانی مبتلا به گوشه گیری- بازداری
*دکتر پرویز شریفی درآمدی استادیار دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر یاددهی مهارتهای اداره و کنترل رفتار بر کاهش اضطراب مادران دارای کودکان مبتلا به گوشهگیری- بازداری انجام شده است. جامعه آماری در این تحقیق کلیه کودکان پیش دبستانی مبتلا به گوشهگیری- بازداری شهرستان اصفهان و والدین آنها در سال تحصیلی 83 ـ 1382 بوده است . شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی خوشهای انجام گرفت . برای اجرای تحقیق ، از بین مهد کودکهای شهر اصفهان 2 مهد کودک به صورت تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه رفتاری کودکان پیش دبستانی ، کودکان مبتلا به گوشهگیری- بازداری مشخص شدند . سپس آزمون اضطراب کتل برای مادران این کودکان اجرا شد . 32 نفر مادران مضطرب به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند . متغیر مستقل ، آزمون مادران بر روی گروه آزمایش اعمال شد . پس از اتمام آموزش مجدداً از دو گروه آزمایش و گواه آزمون اضطراب کتل انجام گرفت .
دادههای حاصل از این پژوهش با روش تحلیل کواریانس و ضریب همبستگی پیرسون و به وسیله نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند . نتایج نشان داد بین گروه تحت آموزش و گروه گواه بعد از ملاحظه آموزشی تفاوت معنی داری (01/0وجود دارد . همچنین نتایج تحقیق نشان داد بین اضطراب مادران و سن آنها تفاوت معنی داری (01/0 وجود ندارد .
کلید واژه: مهارت های اداره و کنترل رفتار، اضطراب. کودکان پیش دبستانی، اختلال رفتار
مقدمه
بدون شک سالهای اول زندگی آدمیمهمترین و مؤثرترین سالهای زندگی اوست . سالهایی که در آن شخصیت شکل میگیرد . بسیاری از خصایص و فضایل نیکو یا صفات و رذایل ناپسند در همین زمان در وجود انسان نقش میبندد . در چنین سالهای حساسی مادران بعنوان اولین مربی کودک در تربیت و چگونگی رفتارهای او مهمترین نقش را دارا هستند . حل مسائل اجتماعی ، قبول پیامدهای بدرفتاری ، بیان عواطف ، واکنشهای مناسب نسبت به شکست معمولاً قسمتی از خزانه رفتاری یک کودک مبتلا به گوشهگیری- بازداری نیستند . به علت نقایصی که در رفتارهای سازشی ـ اجتماعی این کودکان وجود دارد . مکرراً مشکلاتی را در کلاس و دیگر محیطهایی که آنها باید شرکت کنند تجربه میکنند . این کودکان ممکن است در آشنا شدن با دیگران ، شروع و خاتمه مکالمات ، شرکت در بازیهای مناسب سن ، معذرت خواهی کردن ، مشکل داشته باشند . امکان دارد آنها در موقعیتهای مختلف قادر نباشند احساسات قوی خود مانند قاطعیت و ابراز وجود را نشان دهند . نظریههای مختلفی درباره علت گوشه گیری- بازداری وجود دارد . از دیدگاه روانکاوی فرآیندهای نیمه هشیار ، غریزهها ، تجربیات آسیب زای اولیه علت گوشهگیری- بازداری است . طبق نظریه رفتارگرایی ، گوشه گیری و کمرویی ، رفتارهای ناسازگارانهای هستند که فراگرفته شده یا به علت عدم موفقیت در فراگرفتن رفتارهای سازگارانه به وجود آمده اند. از دیدگاه زیست شناختی رفتارهای غیر عادی بوسیله مواد شیمیایی خاصی ، ناهنجاریهای مغزی ، جراحات یا بی نظمیکروموزومی ایجاد میشوند . در دیگاه جامعه شناختی ـ بوم شناسی ، رفتارهای غیر عادی بوسیله یکسری تعاملات و تبادلات با دیگر افراد به وجود میآید .
مادران نسبت به گوشه گیری و کمرویی کودکانشان نگران و مضطرب میشوند و سعی میکنند که اینگونه رفتارها را اصلاح کنند . بسیاری از مادران فرزندانشان را به دلیل گوشه گیری و کمرویی و ناسازگاریهایشان سرزنش و تنبیه میکنند به این ترتیب آنها اغلب وضع را از آنچه که هست بدتر میکنند .
مطالعات متعدد نشان میدهد که تعداد زیادی از کودکان مبتلا به گوشه گیری و بازداری کودکانی هستند که با آنها به صورت تحقیرآمیز رفتار شده است . آشفتگی دایمی، عصبانیت آنی و تشویش آمیز ناشی از داشتن فرزند گوشه گیر و کمرو مادران را به خشونت وادار میکند . برخی مادران ، رفتارهای گوشه گیرانه فرزندشان را تحمل نمیکنند بنابراین مسئولیت استرس و ناکامی از تربیت یک کودک گوشه گیر و کمرو میتواند رابطه مادر و کودک را که گاهی از پیش ناپایدار است ، ناپایدارتر کند . (وندرزندن ، ترجمه گنجی ، 1377) . اگر مادران بتوانند به علل نگرانیهای خود در مورد مشکلات کودکانشان پی ببرند ، خیلی راحت تر میتوانند مشکلات بوجود آمده را حل نمایند . بدون آنکه موجب رنجش خود و فرزندشان شوند .
روشهای درمانی مختلفی برای درمان کودکان مبتلا به گوشه گیری- بازداری وجود دارند. بازی درمانی، رفتار درمانی ، خانواده درمانی ، درمان رفتاری ـ شناختی . بهترین روش درمانی، آموزش تدبیر براساس رفتار درمانی به مادران در برخورد با کودکان مبتلا به گوشهگیری- بازداری است. تأکید اصلی روی رفتار به صورتی که در زمان و مکان حاضر قابل مشاهده است ، میباشد . و هدف رفتار درمانی آن است که رفتار مذبور را در جهت تطابق و سازگاری تغییر دهد (مهریار ، 1369) . با استفاده از تکنیکهای رفتاری مانند پاداشها ، امتیازها ، تحسین و توجه ، سیستمهای تقویت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 62
اداره آموزش و پرورش ناحیه 3 شهرستان کرج
دبیرستان شاهد عصمت
موضوع پژوهش:
کاربرد میکروارگانیزم ها (زیرسازواره ها) در تولید آنتی بیوتیک ها (پادزیست ها) و ارتباط آن با صنعت و فناوری در حوزه ی علم زیست شناسی
دبیر راهنما:
سرکار خانم مژده فروزش
پژوهشگران:
آیدا شیوا
سجیه آشوری
فاطمه شهرجردی
زمستان 84
با تشکر و قدردانی
از سرکار خانمها زهره حسینی – مدیریت محترم و گرامی دبیرستان شاهد عصمت – به خاطر تمامی امکاناتی که در اختیارمان قرار دادند، مژده فروزش – دبیر راهنما – که با راهنمایی های خوب خودشان همواره ما را در تمامی مراحل اجرای این تحقیق صمیمانه یاری نمودند و تشکر ویژه از خانم: سمیه آشوری و جناب آقای مؤذنی و سایر اساتید مربوطه که در انجام این اثر نهایت همکاری را با ما داشته اند.
«فهرست مطالب»
عنوان صفحه
مقدمه
روش تحقیق
چکیده
فصل اول: آشنایی اولیه با میکروارگانیسم ها
بخش 1) میکروارگانیسم ها و تاریخچه ی آن ها
بخش 2) انواع میکروارگانیسم ها
فصل دوم: نقش میکروارگانیسم ها در داروسازی (آنتی بیوتیک سازی)
بخش 1) آنتی بیوتیک ها و تاریخچه ی آن ها
بخش 2) انواع آنتی بیوتیک ها
بخش 3) چگونگی تولید آنتی بیوتیک ها بوسیله ی میکروارگانیسم ها
بخش 4) آنتی بیوتیک ها در صنعت و اقتصاد
فصل سوم: نقش میکروارگانیسم ها در صنعت (بیوتکنولوژی)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
اداره بازرسی و استراتژی بازرسی
یکی از اهداف این رشته تربیت و آموزش شما برای ارزیابی استراتژی یک سازمان میباشد. بخشی از توسعه و گسترش مهارت شما استفاده از دانش است که به سمت مسائل جدی سازمان تجاری بر می گردد. در همین موقعیت، تکنولوژی توانایی شما را برای به دست آوردن سریع اطلاعات از منابع جداگانه بسط می دهد. قابلیت جمع آوری و استفاده از چنین اطلاعاتی به یک ضرورت رقابتی برای هر کسی در کار و تجارت و مدیریت بستگی دارد. برای فراهم آوردن چندین مطلب در این باره برای شما، از اطلاعاتی برای بررسی و تحلیل، توضیح و حضور موارد تجاری از طریق این ترم عمل می کنیم. برای کسب این موارد، شما به صورت گروهی در می آید. در حالیکه برخی اطلاعات شاید از تحقیق در کتابخانه به دست آید. کار گروهی و یا به انجام رساندن مصاحبه ها و اینگونه به نظر می رسد که شما به طور بسیار زیادی از اینترنت برای اطلاعات مختلف از نظر مدیریت بالا استفاده می کنید. آنها شاید اختلافات و تفاوت هایی را برای نوشتن گزارش پایانی فراهم آورند. لطفاً این مطالب را برای فرمولاسیون مواد غیر یکسان و پراکنده و به تصور کشیدن یک دوره از تصمیمات که اهداف سازمانی دارد به کار برید.
مرحله 1: ارزیابی موقعیت
هدف شما چیست؟ منظور استراتژی چیست؟
ما چگونه در تجارت خود ارزیابی را قرار می دهیم و چرا؟
وضعیت مالی ما چگونه است و چرا؟
رابطه بین استراتژی تجاری، محیط سازمانی، و عملکرد کلی چگونه است؟
فایدة مقوله رقابتی و حد آن چیست؟ چه صلاحیت های اصلی را دارا هستیم؟
نیروهای ما چیست؟ آیا از آنها به اندازه کافی استفاده می کنیم؟
ضعف های ما کجاست، چگونه می توانیم آنها را حل کرده و تضعیف کنیم؟
فرصت های ما کدام است؟ از آنها چگونه سوء استفاده می کنیم؟
تهدیدها و اشکالات در کجاست؟ چه کاری در مورد آنها می توانیم انجام دهید؟
مرحله دوم: مدیران استراتژی
دید استراتژی ما چیست؟
آیا موارد اجرایی برای رهبری درست مهارت ها و قابلیت ها را در اختیار داریم؟
آیا مدیران خلاق و اجرایی هستیم؟
آیا آنها حاضرند ریسک کنند؟
آیا آنها ابزارهای فکری سازمانی لازم را در اختیار دارند؟
آیا آنها ابزارهای مهارتی لازم را در اختیار دارند؟
آیا آنها حاضرند تا تغییراتی را در خود بدهند؟
ارزش های آنها چگونه است؟ وظایف اجتماعی و اخلاقی ما چیست؟
یب
مرحله سوم: بررسی محیط
چگونه نقطه نظر عملکردی و رقابت های اصلی را ارزیابی می کنیم؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها
مولف/مترجم: مترجمان: علی ابدالی و علیمراد ناصری
موضوع: مدیریت ریسک
سال انتشار(میلادی): 2003
وضعیت: تمام متن
منبع: ماهنامه تدبیر-سال چهاردهم-شماره136
تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات مدیریتwww.system.parsiblog.com
چکیده:
دیدگاه رایج و سنتی درمورد ریسک، یک دیدگاه منفی است که تداعی کننده خسارت، تلفات، قمار، زیان و پیامدهای مضر است. ولی بعضی از دستورالعملها و استانداردهای امروزی امکان ریسک فراسوی (UPSIDE) یا فرصت را مطرح می کنند. منظور عدم اطمینانهایی است که می توانند تاثیر سودمندی درجهت نائل شدن به اهداف سازمان داشته باشند. علی رغم این تئوری، بیشترین کاربردهای فرایند ریسک هنوز بر مدیریت تهدیدات متمرکز است و روشهای مدیریت فرصتهـا هنوز به صورت ناجور و واکنش دار (REACTIVE AND PATCHY) باقی مانده است. به نظر می رسد ابزارها و تکنیکهای قابل دسترس برای کاربران ریسک تنها برجنبه منفی ریسک تاکید دارند. این مقاله حوزه فرایند ریسک را تا جایی بسط می دهد که مدیریت فرصتها را نیز دربر بگیرد.
1 - مقدمه
تنها تعداد کمی از مدیران این مطلب را انکار می کنند که «در تمام پروژه ها عدم اطمینان وجود دارد». عدم اطمینانی که منشاهای مختلفی دارد که می توان به مسائل تکنیکی، مدیریتی، بازرگانی و مسائل داخلی و خارجی مرتبط با طرح اشاره کرد. همچنین این مسئله کاملاً به رسمیت شناخته شده و پذیرفته شده است که مدیریت موفق عدم اطمینانها درنهایت با موفقیت پروژه ارتباط دارد، همانند یک مدیریت پویا که دائماً در تلاش برای هدایت پروژه درجهت دستیابی به اهداف مطلوب سازمان است. این مسئله بیانگر این واقعیت است که سیمای مدیریت ریسک به سوی محبوبیت عــــامه سوق یافته و به نظر می رسد یک روش نظام مندی را برای اداره کردن نامطمئن ها ارائه دهد. همچنین روشن است که اگــر زمانی عدم اطمینان تشدید یابد می تواند یک گستره ای از پیامدها را در دستیابی به اهداف پروژه موجب شود، از یک فاجعه اساسی گرفته تا یک نتیجه خوشایند غیرمنتظره. علی رغم این، فرایند سنتی مدیریت ریسک که توسط اکثر مدیران تجربه شده است صریحاً بر اثرات منفی تردیدها (نامطمئنی ها) متمرکز است. درنتیجه این نگرش، تلاش قابل توجهی روی تشخیص و اداره تهدیدها صرف شد، درحالی که فرصتها به فراموشی سپرده شدند.
این مقاله استدلال می کند که یک روش ترکیبــی برای مدیریت تهدیدات و فرصتها، می تواند در آن واحد به حداقل رسیدن نتایج منفی ناخوشایند و همین طور به حداکثر رساندن شانس استفاده از نتایج مثبت خوشایند را تضمین کنند.
2 - یک تعریف یا دو تعریف؟
این پیشنهـــــاد که «یک فرایند مشترک می تواند برای اداره فرصتها و تهدیدها به کار برود» از جنبه های مثبت تعریفات اخیر از ریسک است. این موضوع به نوبه خود بحثهای داغی را میان جامعه کاربران ریسک با گروههای موافق و مخالف با آن به جریان انداخته است. بحث این است که واژه ریسک باید مشتمل برفرصتها و تهدیدها باشد یا اینکه ریسک صرفاً یک واژه منفی است و با فرصت از لحاظ کیفی تفاوت دارد. دو گزینه وجود دارد:
1 - «ریسک» یک واژه پوششی است، با دو متغیر:
- فرصت یک ریسک با نتایج مثبت است.
- تهدید یک ریسک با نتایج منفی است.
2 - «عدم اطمینان» یک واژه اساسی است با دو متغیر:
- ریسک منحصراً مربوط به تهدید می شود یعنی عدم اطمینان با اثرات منفی.
- فرصت عدم اطمینان است با اثرات مثبت.
شکی نیست که منظور مردم از استعمال لغت ریسک فقط بـــه جنبه منفی آن مربوط می گردد. اگر از یک فرد در خیابان سوال کنید آیا او دوست دارد یک واقعه همراه با ریسک داشته باشد، در اغلب موارد یک جواب منفی می شنوید: «ریسک برای شما بد است». این مسئله بازتاب تعاریف سنتی از لغت ریسک هم در لغت نامه های استاندارد و هم در بعضی از لغت نامه های تخصصی است. به هرحال بعضی از صاحبنظران و سازمانها تدریجاً تعریف خود را از ریسک متحول می کنند طوری که تعریف جدید هم «ریسک فراسوی و هم ریسک فروسوی(DOWNSIDE RISK) » را شامل می گردد. در بسیاری از تعاریف ارائه شده توسط صاحبنظران ماهیت اثر ناشناخته است و هرکدام به طور ضمنی تاثیرات مثبت و منفی را در تعریف خود می گنجانند، مابقی در نامیدن فرصتها و تهدیدها در تعاریف خود صریح هستند. آخرین استانداردهای تعریف ریسک که فرصتها و تهدیدها را شامل شود در آخرین سری از نشریه (THE PROJECT MANAGEMENT BODY OF KNOW LEDGE)PMBOK توسط «انستیتو مدیریت پروژه» در دسامبر 2000 منتشر شد که قید می کند: «ریسک یک رویداد نامعلومی است که اگر رخ دهد یا تاثیر مثبت یا منفی بر اهداف پروژه دارد... ریسک هم تهدیدات اهداف و هم فرصتهای بهبود اهداف را دربرمی گیرد.
به نظر نگارنده یک تعریف از ریسک که هر دوی فرصتهای و تهدیدها را دربرگیرد، یک بیان روشن برای منظور موردنظر است. پذیرفتن اینکه این دو به یک اندازه مهم هستند در موفقیت پروژه تاثیر می گذارد و هر دو نیاز به اداره کردن پویا دارند. این استدلالی است براینکه فرصتها و تهدیدها در کیفیت، ذاتاً متفاوت نیستند زیرا هر دو شامل عدم قطعیت می گردند که پتانسیل بالایی برای تاثیر بر اهداف پروژه دارد. درنتیجه هر دو می توانند با فرایندهای مشابهی اداره شوند، اگرچه به خاطر رفتار موثر با فرصتها ممکن است یکسری اصلاحات برای استانداردساختن روش مدیریت ریسک لازم باشد.
3 - یک فرایند یا دو فرایند؟
در ادامه بحث درمورد تعریفهای ریسک، گفتمان هم راستا با آن درباره فرایندهاست. کسانی که ریسک را کاملاً منفی معنی می کنند و فرصت را یک چیــزی ذاتاً متفاوت با ریسک می بینند، خواهان جداکردن مدیریت ریسک و مدیریت فرصت هستند. کسانی که ریسک را یک واژه مشترک شامل هم فرصتها و هم تهدیدها می بینند، پذیرفته اند که اداره هر دوی آنها با یک روش ترکیبی - ازطریق یک فرایند عمومی - امکانپذیر است. به عنوان مثال، نشریه انستیتو مدیریت پروژه، مدیریت ریسک را «فرایند سیستماتیک شناسایی کردن، تجزیه و تحلیل کردن و عکس العمل نشان دادن به ریسک پروژه» تعریف می کنند. آن یعنی به حداکثررسانیدن احتمال وقوع رخدادهای مثبت و پیامدهای حاصله و به حداقل رساندن احتمال وقوع رخدادهای منفی و پیامدهای ناشی از آن در راستای اهداف پروژه است.
علی رغم این دامنه روشن، فرایند مدیریت ریسک که در نشریه یادشده، شرح داده شده، هنوز متمایل به مدیریت تهدیدات است، که این مسئله بازتاب تجربیات آن دسته از کاربران ریسک است که به جای جستجو برای مزیتهای پنهان یا فراسوی ریسک (فرصتها)، مشکلات و خطرات بالقوه ریسک را موردتوجه قرار دادند. دیگر فرایندهای مدیریت ریسک که مدعی اند هم تهدیدها و هم فرصتها را در فرایندهای خود لحاظ می کنند، بیشتر شبیه به نوعی دوگانگی برای مدیریت فرصت به نظر می رسند، که این ضعف، در سازگار نشدن تعریف جامع آنها با یک فرایند - که صریحاً هر دو نوع ریسک را شامل شود - آشکار می شود.