دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

فرصتها و چالشهای فراروی سیستمهای حسابداری منابع انسانی 7ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

فرصتها و چالشهای فراروی سیستمهای حسابداری منابع انسانی

با رویکرد سازمانهای نوین

جناب استاد دکتر طبرسا

سعید پاکدل

چکیده:

امروزه، آنچه که سازمانها را از هم متمایز می سازد، گذشته از سرمایه، تکنولوژی و مواد اولیه ای که در اختیار دارند، نیروی انسانی، آنهم نیروی انسانی متخصص و کارآمد است که در واقع می توان آنرا مهمترین عامل مؤثر در موفقیت یا شکست سازمانها دانست. یک سازمان نوعی ممکن است که در عین داشتن منابع غنی و صرفاٌ به خاطر نداشتن نیروی انسانی کارآمد، در عرصه کسب و کار حرفی برای گفتن ندارد و در مقابل، سازمان دیگری، فقط و فقط با تکیه بر نیروی انسانی متخصص و کارآمد خود و با بکارگیری منابعی اندک، گوی سبقت را از دیگر رقبا ربوده است. با توجه به اهمیت روزافزون عامل انسانی در سازمانها و در فرآیند کسب و کار، ضرورت تعیین و برآورد ارزش واقعی خدماتی که توسط این منبع ارایه می شود، بیش از پیش احساس می گردد و به عنوان اصلی مهم، فراروی سازمانهای امروزی قرار دارد. سیستم حسابداری منابع انسانی، به عنوان ابزاری توانمند، زمینه تحقق این مهم را فراهم می سازد. سیستم حسابداری منابع انسانی، برای آگاهی و اطلاع بیشتر تصمیم گیرندگان سازمان، که آرزوی اداره بهتر منابع انسانی در اختیار خود را دارند، روشها و فنون متنوعی را فراهم آورده است.

این مقاله، ابتدا به معرفی انواع سیستمهای حسابداری منابع انسانی می پردازد. سپس به تبیین برخی نظرات موافق و مخالف حسابداری منابع انسانی و در نهایت، به بیان برخی فرصتها و چالشهای فراروی این سیستمها پرداخته می شود.

واژه های کلیدی:

حسابداری منابع انسانی، سیستمهای حسابداری منابع انسانی، داراییهای مشهود، داراییهای نا مشهود، اطلاعات، اندازه گیری و ارزشیابی.

مقدمه:

« ارشمند ترین منابع ما، کارکنان ما هستند ».

تقریباٌ هر کسب و کاری و هر مدیریتی با این گفته موافق است. جامعه فرا صنعتی امروز دیگر دیگر تأکید چندانی بر ارزشهای سنتی جوامع صنعتی ندارد. امروزه به نظر می رسد مهمترین عامل موفقیت یک سازمان، در مهارتها و تواناییهای کارکنان آن سازمانها نهفته است. بنابراین، ارزش یک سازمان تا حد زیادی با ارزش منابع انسانی آن سازمان مرتبط بوده و بهم پیوند خورده است. (Gebuer,Michael;2003, )

از طرفی، جهان امروز، جهان ارتباطات و اطلاعات است و بر اساس آخرین تعریفی که از حسابداری ارائه شده است، حسابداری نیز یک سیستم اطلاعاتی است که بخشی از سیستم اطلاعات مدیریت سازمان را تشکیل می دهد. از یکطرف، سرمایه گذاران به عنوان استفاده کنندگان از صورتهای مالی، به اطلاعات موجود در مورد ارزش داراییهای انسانی و تغییرات این داراییها در طی دوره مالی، برای اخذ تصمیمگیریهای صحیح نیاز دارند و از طرف دیگر، مدیریت واحدها نیز، به عنوان گروه دیگر استفاده کنندگان از داده های مالی، برای برنامه ریزی و کنترل منابع انسانی تحت اختیار خود، به چنین اطلاعاتی نیاز مبرم دارند.(حسن قربان، زهرا؛ )

آنچه مسلّم است اینست که یک سازمان نوعی قادر است در مورد داراییهای نا مشهود خود از قبیل ماشین آلات، زمین، ساختمان و تجهیزات، جزئی ترین اطلاعات را جهت استفاده تصمیمگیرندگان ارائه دهد. اما ارائه هر گونه اطلاعات و مدرک رسمی که نشان دهنده ارزش سرمایه گذاریهای انجام شده در خدمات کارکنان آن سازمان است، مشکل و یا غیر ممکن به نظر برسد. (Jasratia,Punita;2005, )

در حالی که در سازمانهای امروزی، نیروی شاغل علاوه بر انجام وظایف عمومی خویش، قادر به ارائه خدمات تخصصی متنوع همچون مشاوره و برنامه ریزی مالی نیز است، بنابراین لزوم وجود سیستم و ابزاری که زمینه لازم را جهت تعیین ارزش واقعی خدمات ارائه شده توسط نیروی انسانی را فراهم می کند، احساس می گردد.

در عصر کنونی، قادر خواهند بود تعیین کنند که آنها تا چه حد می توانند از افراد به عنوان سرمایه های فکری سازمان درآمد کسب کنند، بطوریکه این درآمد مکتسبه و ارزش واقعی آن، سه تا چهار برابر بیش از ارزش دفتری داراییهای مشهود همان سازمانها باشد. مهمترین ابزار در دسترس سازمانها جهت نیل به این هدف ئ نیز تعیین دقیق ارزش خدمات ارائه شده در سازمان توسط نیروی انسانی، حسابداری منابع انسانی است. حسابداری منابع انسانی اساساٌ سیستمی است که به مدیریت سازمان می گوید در طول زمان، چه تغییراتی در منابع انسانی سازمان رخ داده است.( Gebuer, Michael;2003,)

حسابداری منابع انسانی عبارتست از فرآیند شناسایی، اندازه گیری و انتقال اطلاعات مناسب و بهینه در مورد منابع انسانی، تا زمینه لازم را جهت تحقق مدیریت اثربخش در درون سازمان تسهیل کند.( Jasratia,Punita;2005, )

سیستم حسابداری منابع انسانی می تواند به عنوان یک ابزار اطلاعاتی، برای استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی (کارکنان، مشتریان، سهامداران و مانند آن) و به عنوان یک ابزار تصمیمگیری برای مدیریت منابع انسانی سازمان، ایفای نقش کند. بطورکلی، حسابداری منابع انسانی بیان می دارد که باید با منابع انسانی در سازمان، دقیقاٌ مشابه داراییهای فیزیکی برخورد نموده و ارزش خدمات انسانی را نیز مانند داراییهای مشهود در ترازنامه نشان داد. می توان چنین قلمداد نمود که هدف یک سیستم حسابداری منابع انسانی، تسهیل مدیریت افراد به عنوان منابع انسانی است که از آن به « حسابداری مدیریت منابع انسانی » نیز یاد نمود. (HRA, ;1974-75 )

در واقع، حسابداری منابع انسانی مولود نیازهای عصر خود، رشد و شکوفایی دانش بشری و نیز، نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری است. (رئیسی، ابراهیم؛ 1380)



خرید و دانلود  فرصتها و چالشهای فراروی سیستمهای حسابداری منابع انسانی 7ص


مقاله درباره فرصتها و چالشهای فراروی سیستمهای حسابداری منابع انسانی 7ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

فرصتها و چالشهای فراروی سیستمهای حسابداری منابع انسانی

با رویکرد سازمانهای نوین

چکیده:

امروزه، آنچه که سازمانها را از هم متمایز می سازد، گذشته از سرمایه، تکنولوژی و مواد اولیه ای که در اختیار دارند، نیروی انسانی، آنهم نیروی انسانی متخصص و کارآمد است که در واقع می توان آنرا مهمترین عامل مؤثر در موفقیت یا شکست سازمانها دانست. یک سازمان نوعی ممکن است که در عین داشتن منابع غنی و صرفاٌ به خاطر نداشتن نیروی انسانی کارآمد، در عرصه کسب و کار حرفی برای گفتن ندارد و در مقابل، سازمان دیگری، فقط و فقط با تکیه بر نیروی انسانی متخصص و کارآمد خود و با بکارگیری منابعی اندک، گوی سبقت را از دیگر رقبا ربوده است. با توجه به اهمیت روزافزون عامل انسانی در سازمانها و در فرآیند کسب و کار، ضرورت تعیین و برآورد ارزش واقعی خدماتی که توسط این منبع ارایه می شود، بیش از پیش احساس می گردد و به عنوان اصلی مهم، فراروی سازمانهای امروزی قرار دارد. سیستم حسابداری منابع انسانی، به عنوان ابزاری توانمند، زمینه تحقق این مهم را فراهم می سازد. سیستم حسابداری منابع انسانی، برای آگاهی و اطلاع بیشتر تصمیم گیرندگان سازمان، که آرزوی اداره بهتر منابع انسانی در اختیار خود را دارند، روشها و فنون متنوعی را فراهم آورده است.

این مقاله، ابتدا به معرفی انواع سیستمهای حسابداری منابع انسانی می پردازد. سپس به تبیین برخی نظرات موافق و مخالف حسابداری منابع انسانی و در نهایت، به بیان برخی فرصتها و چالشهای فراروی این سیستمها پرداخته می شود.

واژه های کلیدی:

حسابداری منابع انسانی، سیستمهای حسابداری منابع انسانی، داراییهای مشهود، داراییهای نا مشهود، اطلاعات، اندازه گیری و ارزشیابی.

مقدمه:

« ارشمند ترین منابع ما، کارکنان ما هستند ».

تقریباٌ هر کسب و کاری و هر مدیریتی با این گفته موافق است. جامعه فرا صنعتی امروز دیگر دیگر تأکید چندانی بر ارزشهای سنتی جوامع صنعتی ندارد. امروزه به نظر می رسد مهمترین عامل موفقیت یک سازمان، در مهارتها و تواناییهای کارکنان آن سازمانها نهفته است. بنابراین، ارزش یک سازمان تا حد زیادی با ارزش منابع انسانی آن سازمان مرتبط بوده و بهم پیوند خورده است. (Gebuer,Michael;2003, )

از طرفی، جهان امروز، جهان ارتباطات و اطلاعات است و بر اساس آخرین تعریفی که از حسابداری ارائه شده است، حسابداری نیز یک سیستم اطلاعاتی است که بخشی از سیستم اطلاعات مدیریت سازمان را تشکیل می دهد. از یکطرف، سرمایه گذاران به عنوان استفاده کنندگان از صورتهای مالی، به اطلاعات موجود در مورد ارزش داراییهای انسانی و تغییرات این داراییها در طی دوره مالی، برای اخذ تصمیمگیریهای صحیح نیاز دارند و از طرف دیگر، مدیریت واحدها نیز، به عنوان گروه دیگر استفاده کنندگان از داده های مالی، برای برنامه ریزی و کنترل منابع انسانی تحت اختیار خود، به چنین اطلاعاتی نیاز مبرم دارند.(حسن قربان، زهرا؛ )

آنچه مسلّم است اینست که یک سازمان نوعی قادر است در مورد داراییهای نا مشهود خود از قبیل ماشین آلات، زمین، ساختمان و تجهیزات، جزئی ترین اطلاعات را جهت استفاده تصمیمگیرندگان ارائه دهد. اما ارائه هر گونه اطلاعات و مدرک رسمی که نشان دهنده ارزش سرمایه گذاریهای انجام شده در خدمات کارکنان آن سازمان است، مشکل و یا غیر ممکن به نظر برسد. (Jasratia,Punita;2005, )

در حالی که در سازمانهای امروزی، نیروی شاغل علاوه بر انجام وظایف عمومی خویش، قادر به ارائه خدمات تخصصی متنوع همچون مشاوره و برنامه ریزی مالی نیز است، بنابراین لزوم وجود سیستم و ابزاری که زمینه لازم را جهت تعیین ارزش واقعی خدمات ارائه شده توسط نیروی انسانی را فراهم می کند، احساس می گردد.

در عصر کنونی، قادر خواهند بود تعیین کنند که آنها تا چه حد می توانند از افراد به عنوان سرمایه های فکری سازمان درآمد کسب کنند، بطوریکه این درآمد مکتسبه و ارزش واقعی آن، سه تا چهار برابر بیش از ارزش دفتری داراییهای مشهود همان سازمانها باشد. مهمترین ابزار در دسترس سازمانها جهت نیل به این هدف ئ نیز تعیین دقیق ارزش خدمات ارائه شده در سازمان توسط نیروی انسانی، حسابداری منابع انسانی است. حسابداری منابع انسانی اساساٌ سیستمی است که به مدیریت سازمان می گوید در طول زمان، چه تغییراتی در منابع انسانی سازمان رخ داده است.( Gebuer, Michael;2003,)

حسابداری منابع انسانی عبارتست از فرآیند شناسایی، اندازه گیری و انتقال اطلاعات مناسب و بهینه در مورد منابع انسانی، تا زمینه لازم را جهت تحقق مدیریت اثربخش در درون سازمان تسهیل کند.( Jasratia,Punita;2005, )

سیستم حسابداری منابع انسانی می تواند به عنوان یک ابزار اطلاعاتی، برای استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی (کارکنان، مشتریان، سهامداران و مانند آن) و به عنوان یک ابزار تصمیمگیری برای مدیریت منابع انسانی سازمان، ایفای نقش کند. بطورکلی، حسابداری منابع انسانی بیان می دارد که باید با منابع انسانی در سازمان، دقیقاٌ مشابه داراییهای فیزیکی برخورد نموده و ارزش خدمات انسانی را نیز مانند داراییهای مشهود در ترازنامه نشان داد. می توان چنین قلمداد نمود که هدف یک سیستم حسابداری منابع انسانی، تسهیل مدیریت افراد به عنوان منابع انسانی است که از آن به « حسابداری مدیریت منابع انسانی » نیز یاد نمود. (HRA, ;1974-75 )

در واقع، حسابداری منابع انسانی مولود نیازهای عصر خود، رشد و شکوفایی دانش بشری و نیز، نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری است. (رئیسی، ابراهیم؛ 1380)



خرید و دانلود مقاله درباره فرصتها و چالشهای فراروی سیستمهای حسابداری منابع انسانی 7ص


دانلود مقاله بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها 13 ص (علوم انسانی-مدیریت)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها

مولف/مترجم: مترجمان: علی ابدالی و علیمراد ناصری

موضوع: مدیریت ریسک

سال انتشار(میلادی): 2003

وضعیت: تمام متن

منبع: ماهنامه تدبیر-سال چهاردهم-شماره136

تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات مدیریتwww.system.parsiblog.com

چکیده:

دیدگاه رایج و سنتی درمورد ریسک، یک دیدگاه منفی است که تداعی کننده خسارت، تلفات، قمار، زیان و پیامدهای مضر است. ولی بعضی از دستورالعملها و استانداردهای امروزی امکان ریسک فراسوی (UPSIDE) یا فرصت را مطرح می کنند. منظور عدم اطمینانهایی است که می توانند تاثیر سودمندی درجهت نائل شدن به اهداف سازمان داشته باشند. علی رغم این تئوری، بیشترین کاربردهای فرایند ریسک هنوز بر مدیریت تهدیدات متمرکز است و روشهای مدیریت فرصتهـا هنوز به صورت ناجور و واکنش دار (REACTIVE AND PATCHY) باقی مانده است. به نظر می رسد ابزارها و تکنیکهای قابل دسترس برای کاربران ریسک تنها برجنبه منفی ریسک تاکید دارند. این مقاله حوزه فرایند ریسک را تا جایی بسط می دهد که مدیریت فرصتها را نیز دربر بگیرد.

1 - مقدمه

تنها تعداد کمی از مدیران این مطلب را انکار می کنند که «در تمام پروژه ها عدم اطمینان وجود دارد». عدم اطمینانی که منشاهای مختلفی دارد که می توان به مسائل تکنیکی، مدیریتی، بازرگانی و مسائل داخلی و خارجی مرتبط با طرح اشاره کرد. همچنین این مسئله کاملاً به رسمیت شناخته شده و پذیرفته شده است که مدیریت موفق عدم اطمینانها درنهایت با موفقیت پروژه ارتباط دارد، همانند یک مدیریت پویا که دائماً در تلاش برای هدایت پروژه درجهت دستیابی به اهداف مطلوب سازمان است. این مسئله بیانگر این واقعیت است که سیمای مدیریت ریسک به سوی محبوبیت عــــامه سوق یافته و به نظر می رسد یک روش نظام مندی را برای اداره کردن نامطمئن ها ارائه دهد. همچنین روشن است که اگــر زمانی عدم اطمینان تشدید یابد می تواند یک گستره ای از پیامدها را در دستیابی به اهداف پروژه موجب شود، از یک فاجعه اساسی گرفته تا یک نتیجه خوشایند غیرمنتظره. علی رغم این، فرایند سنتی مدیریت ریسک که توسط اکثر مدیران تجربه شده است صریحاً بر اثرات منفی تردیدها (نامطمئنی ها) متمرکز است. درنتیجه این نگرش، تلاش قابل توجهی روی تشخیص و اداره تهدیدها صرف شد، درحالی که فرصتها به فراموشی سپرده شدند.

 این مقاله استدلال می کند که یک روش ترکیبــی برای مدیریت تهدیدات و فرصتها، می تواند در آن واحد به حداقل رسیدن نتایج منفی ناخوشایند و همین طور به حداکثر رساندن شانس استفاده از نتایج مثبت خوشایند را تضمین کنند.

2 - یک تعریف یا دو تعریف؟

این پیشنهـــــاد که «یک فرایند مشترک می تواند برای اداره فرصتها و تهدیدها به کار برود» از جنبه های مثبت تعریفات اخیر از ریسک است. این موضوع به نوبه خود بحثهای داغی را میان جامعه کاربران ریسک با گروههای موافق و مخالف با آن به جریان انداخته است. بحث این است که واژه ریسک باید مشتمل برفرصتها و تهدیدها باشد یا اینکه ریسک صرفاً یک واژه منفی است و با فرصت از لحاظ کیفی تفاوت دارد. دو گزینه وجود دارد:

1 - «ریسک» یک واژه پوششی است، با دو متغیر:

- فرصت یک ریسک با نتایج مثبت است.

- تهدید یک ریسک با نتایج منفی است.

2 - «عدم اطمینان» یک واژه اساسی است با دو متغیر:

- ریسک منحصراً مربوط به تهدید می شود یعنی عدم اطمینان با اثرات منفی.

- فرصت عدم اطمینان است با اثرات مثبت.

شکی نیست که منظور مردم از استعمال لغت ریسک فقط بـــه جنبه منفی آن مربوط می گردد. اگر از یک فرد در خیابان سوال کنید آیا او دوست دارد یک واقعه همراه با ریسک داشته باشد، در اغلب موارد یک جواب منفی می شنوید: «ریسک برای شما بد است». این مسئله بازتاب تعاریف سنتی از لغت ریسک هم در لغت نامه های استاندارد و هم در بعضی از لغت نامه های تخصصی است. به هرحال بعضی از صاحبنظران و سازمانها تدریجاً تعریف خود را از ریسک متحول می کنند طوری که تعریف جدید هم «ریسک فراسوی و هم ریسک فروسوی(DOWNSIDE RISK) » را شامل می گردد. در بسیاری از تعاریف ارائه شده توسط صاحبنظران ماهیت اثر ناشناخته است و هرکدام به طور ضمنی تاثیرات مثبت و منفی را در تعریف خود می گنجانند، مابقی در نامیدن فرصتها و تهدیدها در تعاریف خود صریح هستند. آخرین استانداردهای تعریف ریسک که فرصتها و تهدیدها را شامل شود در آخرین سری از نشریه (THE PROJECT MANAGEMENT BODY OF KNOW LEDGE)PMBOK توسط «انستیتو مدیریت پروژه» در دسامبر 2000 منتشر شد که قید می کند: «ریسک یک رویداد نامعلومی است که اگر رخ دهد یا تاثیر مثبت یا منفی بر اهداف پروژه دارد... ریسک هم تهدیدات اهداف و هم فرصتهای بهبود اهداف را دربرمی گیرد.

به نظر نگارنده یک تعریف از ریسک که هر دوی فرصتهای و تهدیدها را دربرگیرد، یک بیان روشن برای منظور موردنظر است. پذیرفتن اینکه این دو به یک اندازه مهم هستند در موفقیت پروژه تاثیر می گذارد و هر دو نیاز به اداره کردن پویا دارند. این استدلالی است براینکه فرصتها و تهدیدها در کیفیت، ذاتاً متفاوت نیستند زیرا هر دو شامل عدم قطعیت می گردند که پتانسیل بالایی برای تاثیر بر اهداف پروژه دارد. درنتیجه هر دو می توانند با فرایندهای مشابهی اداره شوند، اگرچه به خاطر رفتار موثر با فرصتها ممکن است یکسری اصلاحات برای استانداردساختن روش مدیریت ریسک لازم باشد.

3 - یک فرایند یا دو فرایند؟

در ادامه بحث درمورد تعریفهای ریسک، گفتمان هم راستا با آن درباره فرایندهاست. کسانی که ریسک را کاملاً منفی معنی می کنند و فرصت را یک چیــزی ذاتاً متفاوت با ریسک می بینند، خواهان جداکردن مدیریت ریسک و مدیریت فرصت هستند. کسانی که ریسک را یک واژه مشترک شامل هم فرصتها و هم تهدیدها می بینند، پذیرفته اند که اداره هر دوی آنها با یک روش ترکیبی - ازطریق یک فرایند عمومی - امکانپذیر است. به عنوان مثال، نشریه انستیتو مدیریت پروژه، مدیریت ریسک را «فرایند سیستماتیک شناسایی کردن، تجزیه و تحلیل کردن و عکس العمل نشان دادن به ریسک پروژه» تعریف می کنند. آن یعنی به حداکثررسانیدن احتمال وقوع رخدادهای مثبت و پیامدهای حاصله و به حداقل رساندن احتمال وقوع رخدادهای منفی و پیامدهای ناشی از آن در راستای اهداف پروژه است.

علی رغم این دامنه روشن، فرایند مدیریت ریسک که در نشریه یادشده، شرح داده شده، هنوز متمایل به مدیریت تهدیدات است، که این مسئله بازتاب تجربیات آن دسته از کاربران ریسک است که به جای جستجو برای مزیتهای پنهان یا فراسوی ریسک (فرصتها)، مشکلات و خطرات بالقوه ریسک را موردتوجه قرار دادند. دیگر فرایندهای مدیریت ریسک که مدعی اند هم تهدیدها و هم فرصتها را در فرایندهای خود لحاظ می کنند، بیشتر شبیه به نوعی دوگانگی برای مدیریت فرصت به نظر می رسند، که این ضعف، در سازگار نشدن تعریف جامع آنها با یک فرایند - که صریحاً هر دو نوع ریسک را شامل شود - آشکار می شود.

علاوه براین، از نقطه نظر تئوریکی، اینکه فرصت و تهدید دو متغیر از جنس واحد هستند و آنها باید با هم اداره گردند، باعث می شود که استفاده از یک فرایند مشترک مزیتهای عملی فراوانی داشته باشد.



خرید و دانلود دانلود مقاله بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها 13 ص (علوم انسانی-مدیریت)


بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها

مولف/مترجم: مترجمان: علی ابدالی و علیمراد ناصری

موضوع: مدیریت ریسک

سال انتشار(میلادی): 2003

وضعیت: تمام متن

منبع: ماهنامه تدبیر-سال چهاردهم-شماره136

تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات مدیریتwww.system.parsiblog.com

چکیده:

دیدگاه رایج و سنتی درمورد ریسک، یک دیدگاه منفی است که تداعی کننده خسارت، تلفات، قمار، زیان و پیامدهای مضر است. ولی بعضی از دستورالعملها و استانداردهای امروزی امکان ریسک فراسوی (UPSIDE) یا فرصت را مطرح می کنند. منظور عدم اطمینانهایی است که می توانند تاثیر سودمندی درجهت نائل شدن به اهداف سازمان داشته باشند. علی رغم این تئوری، بیشترین کاربردهای فرایند ریسک هنوز بر مدیریت تهدیدات متمرکز است و روشهای مدیریت فرصتهـا هنوز به صورت ناجور و واکنش دار (REACTIVE AND PATCHY) باقی مانده است. به نظر می رسد ابزارها و تکنیکهای قابل دسترس برای کاربران ریسک تنها برجنبه منفی ریسک تاکید دارند. این مقاله حوزه فرایند ریسک را تا جایی بسط می دهد که مدیریت فرصتها را نیز دربر بگیرد.

1 - مقدمه

تنها تعداد کمی از مدیران این مطلب را انکار می کنند که «در تمام پروژه ها عدم اطمینان وجود دارد». عدم اطمینانی که منشاهای مختلفی دارد که می توان به مسائل تکنیکی، مدیریتی، بازرگانی و مسائل داخلی و خارجی مرتبط با طرح اشاره کرد. همچنین این مسئله کاملاً به رسمیت شناخته شده و پذیرفته شده است که مدیریت موفق عدم اطمینانها درنهایت با موفقیت پروژه ارتباط دارد، همانند یک مدیریت پویا که دائماً در تلاش برای هدایت پروژه درجهت دستیابی به اهداف مطلوب سازمان است. این مسئله بیانگر این واقعیت است که سیمای مدیریت ریسک به سوی محبوبیت عــــامه سوق یافته و به نظر می رسد یک روش نظام مندی را برای اداره کردن نامطمئن ها ارائه دهد. همچنین روشن است که اگــر زمانی عدم اطمینان تشدید یابد می تواند یک گستره ای از پیامدها را در دستیابی به اهداف پروژه موجب شود، از یک فاجعه اساسی گرفته تا یک نتیجه خوشایند غیرمنتظره. علی رغم این، فرایند سنتی مدیریت ریسک که توسط اکثر مدیران تجربه شده است صریحاً بر اثرات منفی تردیدها (نامطمئنی ها) متمرکز است. درنتیجه این نگرش، تلاش قابل توجهی روی تشخیص و اداره تهدیدها صرف شد، درحالی که فرصتها به فراموشی سپرده شدند.

 این مقاله استدلال می کند که یک روش ترکیبــی برای مدیریت تهدیدات و فرصتها، می تواند در آن واحد به حداقل رسیدن نتایج منفی ناخوشایند و همین طور به حداکثر رساندن شانس استفاده از نتایج مثبت خوشایند را تضمین کنند.

2 - یک تعریف یا دو تعریف؟

این پیشنهـــــاد که «یک فرایند مشترک می تواند برای اداره فرصتها و تهدیدها به کار برود» از جنبه های مثبت تعریفات اخیر از ریسک است. این موضوع به نوبه خود بحثهای داغی را میان جامعه کاربران ریسک با گروههای موافق و مخالف با آن به جریان انداخته است. بحث این است که واژه ریسک باید مشتمل برفرصتها و تهدیدها باشد یا اینکه ریسک صرفاً یک واژه منفی است و با فرصت از لحاظ کیفی تفاوت دارد. دو گزینه وجود دارد:

1 - «ریسک» یک واژه پوششی است، با دو متغیر:

- فرصت یک ریسک با نتایج مثبت است.

- تهدید یک ریسک با نتایج منفی است.

2 - «عدم اطمینان» یک واژه اساسی است با دو متغیر:

- ریسک منحصراً مربوط به تهدید می شود یعنی عدم اطمینان با اثرات منفی.

- فرصت عدم اطمینان است با اثرات مثبت.

شکی نیست که منظور مردم از استعمال لغت ریسک فقط بـــه جنبه منفی آن مربوط می گردد. اگر از یک فرد در خیابان سوال کنید آیا او دوست دارد یک واقعه همراه با ریسک داشته باشد، در اغلب موارد یک جواب منفی می شنوید: «ریسک برای شما بد است». این مسئله بازتاب تعاریف سنتی از لغت ریسک هم در لغت نامه های استاندارد و هم در بعضی از لغت نامه های تخصصی است. به هرحال بعضی از صاحبنظران و سازمانها تدریجاً تعریف خود را از ریسک متحول می کنند طوری که تعریف جدید هم «ریسک فراسوی و هم ریسک فروسوی(DOWNSIDE RISK) » را شامل می گردد. در بسیاری از تعاریف ارائه شده توسط صاحبنظران ماهیت اثر ناشناخته است و هرکدام به طور ضمنی تاثیرات مثبت و منفی را در تعریف خود می گنجانند، مابقی در نامیدن فرصتها و تهدیدها در تعاریف خود صریح هستند. آخرین استانداردهای تعریف ریسک که فرصتها و تهدیدها را شامل شود در آخرین سری از نشریه (THE PROJECT MANAGEMENT BODY OF KNOW LEDGE)PMBOK توسط «انستیتو مدیریت پروژه» در دسامبر 2000 منتشر شد که قید می کند: «ریسک یک رویداد نامعلومی است که اگر رخ دهد یا تاثیر مثبت یا منفی بر اهداف پروژه دارد... ریسک هم تهدیدات اهداف و هم فرصتهای بهبود اهداف را دربرمی گیرد.

به نظر نگارنده یک تعریف از ریسک که هر دوی فرصتهای و تهدیدها را دربرگیرد، یک بیان روشن برای منظور موردنظر است. پذیرفتن اینکه این دو به یک اندازه مهم هستند در موفقیت پروژه تاثیر می گذارد و هر دو نیاز به اداره کردن پویا دارند. این استدلالی است براینکه فرصتها و تهدیدها در کیفیت، ذاتاً متفاوت نیستند زیرا هر دو شامل عدم قطعیت می گردند که پتانسیل بالایی برای تاثیر بر اهداف پروژه دارد. درنتیجه هر دو می توانند با فرایندهای مشابهی اداره شوند، اگرچه به خاطر رفتار موثر با فرصتها ممکن است یکسری اصلاحات برای استانداردساختن روش مدیریت ریسک لازم باشد.

3 - یک فرایند یا دو فرایند؟

در ادامه بحث درمورد تعریفهای ریسک، گفتمان هم راستا با آن درباره فرایندهاست. کسانی که ریسک را کاملاً منفی معنی می کنند و فرصت را یک چیــزی ذاتاً متفاوت با ریسک می بینند، خواهان جداکردن مدیریت ریسک و مدیریت فرصت هستند. کسانی که ریسک را یک واژه مشترک شامل هم فرصتها و هم تهدیدها می بینند، پذیرفته اند که اداره هر دوی آنها با یک روش ترکیبی - ازطریق یک فرایند عمومی - امکانپذیر است. به عنوان مثال، نشریه انستیتو مدیریت پروژه، مدیریت ریسک را «فرایند سیستماتیک شناسایی کردن، تجزیه و تحلیل کردن و عکس العمل نشان دادن به ریسک پروژه» تعریف می کنند. آن یعنی به حداکثررسانیدن احتمال وقوع رخدادهای مثبت و پیامدهای حاصله و به حداقل رساندن احتمال وقوع رخدادهای منفی و پیامدهای ناشی از آن در راستای اهداف پروژه است.

علی رغم این دامنه روشن، فرایند مدیریت ریسک که در نشریه یادشده، شرح داده شده، هنوز متمایل به مدیریت تهدیدات است، که این مسئله بازتاب تجربیات آن دسته از کاربران ریسک است که به جای جستجو برای مزیتهای پنهان یا فراسوی ریسک (فرصتها)، مشکلات و خطرات بالقوه ریسک را موردتوجه قرار دادند. دیگر فرایندهای مدیریت ریسک که مدعی اند هم تهدیدها و هم فرصتها را در فرایندهای خود لحاظ می کنند، بیشتر شبیه به نوعی دوگانگی برای مدیریت فرصت به نظر می رسند، که این ضعف، در سازگار نشدن تعریف جامع آنها با یک فرایند - که صریحاً هر دو نوع ریسک را شامل شود - آشکار می شود.



خرید و دانلود  بسط فرایند ریسک برای اداره فرصتها 13 ص