دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

منوچهری 150 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 145

 

در صفت بهار و مدح ابوالحسن

نوبهار آمد و آورد گل و یاسمنا باغ همچون تبت و راغ بسان عدنا

سجع متوازی

آسمان خیمه زد از بیرم و دیبای کبود میخ آن خیمه ستاک سمن و نسترنا

نام گلها تناسب دارد.

کبک ناقوس زن و شارک سنتور زنست فاخته نای زن و بط شده طنبور زنا

استعاره

پردة راست زند نارو بر شاخ چنار پردة باده زند قمری بر نارونا

استعاره

پوپوک پیکی نامه زده اندر سر خویش نامه گه باز کند، گه شکند برشکنا

تشبیه

نرگس تازه چو چاه ذقنی شد بمثل گر بود چاه ز دینار و ز نقره ذَقنا

تشبیه مشروط

چونکه زرّین قدحی در کف سیمین صنمی یا درخشنده چراغی بمیان پَرنا

تشبیه مرکب

وان گل سوسن مانندة جامی ز لبن ریخته مُعصَفرِ سوده میان لَبنا

جناس زائد

سال امسالین نوروز طربناکترست پار و پیرار همیدیدم، اندوهگنا

جناس زائد مکرر

دیوان، صص 1 و2

*********

همی ریزد میان باغ، لؤلؤها به زنبرها همی سوزد میان راغ، عنبرها به مجمرها

سجع متوازی

زقَرقوبی بصحراها، فرو افکنده بالشها زبوقلمون بوادیها، فرو گسترده بسترها

استعاره

زده یاقوت رُمّانی، بصحراها به خرمنها فشانده مشک خرخیزی، ببستانها به زنبرها

استعاره

شکفته لالة نعمان، بسان خوب رخساران بمشک اندر زده دلها، بخون اندر زده سرها

تشبیه

چو حورانند نرگسها، همه سیمین طبق بر سر نهاده بر طبقها بر ز زرّ ساو ساغرها

تشبیه

بسان فالگویانند مرغان بر درختان بر نهاده پیش خویش اندر، پر از تصویر دفترها

استعاره از برگها

عروسانند پنداری بگرد مرز، پوشیده همه کفها بساغرها، همه سرها به افسرها

مصرع دوم استعاره دارد

زمین محراب داوودست، از بس سبزه، پنداری گشاده مرغکان بر شاخ چون داوود حنجرها

تلمیح دارد

خداوندیکه ناظم اوست، چون خورشید رخشنده زمشرقها بمغربها، زخاورها بخاورها

تشبیه- مصرع دوم کنایه از همة جهان

مه و خورشید سالاران گردون، اندرین بیعت نشستستند یکجا و نبشتستند محضرها

استعاره

فریش آن منظر میمون و آن فرخنده تر مخبر که منظرها ازوخوارند و درعارند مخبرها

جناس زائد

بهار نصرت و مجدی و اخلاقت ریاحینها بهشت حکمت وجودی وانگشتانت کوثرها

تنسیق صفات

بود آهنگ نعمتها، همه ساله بسوی تو بود آهنگ کشتیها، همه ساله بمعبرها

سجع متوازن

کف رادتو بازست و فرازست اینهمه کفها دربارت گشاده ست وببسته ست اینهمه درها

تضاد

بپیروزی و بهروزی، همی زی با دل افروزی بدولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها

تأیید و موازنه

دیوان، صص 2 و 3 و 4

*********

چو از زلف شب باز شد تابها فرو مرد قِندیل محرابها

استعاره

سپیده دم، از بیم سرمای سخت بپوشید بر کوه سِنجابها

استعاره

ابر زیر و بم شعرا عَشیّ قیس همی زد زننده به مضرابها

استعاره

«و کأس شربتُ علی لَذّه و اُخری تداویتُ منها بها»

ملمع

«لکی یَعلم النّاسُ انّی امرؤٌ اخذتُ المعیشهَ مِن بابها».

ملمع

دیوان، صص 4 و 5

*********

غرابا مزن بیشتر زین نعیقا که مهجور کردی مرا از عشیقا



خرید و دانلود  منوچهری 150 ص


دانلود تخقیق در مورد منوچهری 150 ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 149

 

در صفت بهار و مدح ابوالحسن

نوبهار آمد و آورد گل و یاسمنا باغ همچون تبت و راغ بسان عدنا

سجع متوازی

آسمان خیمه زد از بیرم و دیبای کبود میخ آن خیمه ستاک سمن و نسترنا

نام گلها تناسب دارد.

کبک ناقوس زن و شارک سنتور زنست فاخته نای زن و بط شده طنبور زنا

استعاره

پردة راست زند نارو بر شاخ چنار پردة باده زند قمری بر نارونا

استعاره

پوپوک پیکی نامه زده اندر سر خویش نامه گه باز کند، گه شکند برشکنا

تشبیه

نرگس تازه چو چاه ذقنی شد بمثل گر بود چاه ز دینار و ز نقره ذَقنا

تشبیه مشروط

چونکه زرّین قدحی در کف سیمین صنمی یا درخشنده چراغی بمیان پَرنا

تشبیه مرکب

وان گل سوسن مانندة جامی ز لبن ریخته مُعصَفرِ سوده میان لَبنا

جناس زائد

سال امسالین نوروز طربناکترست پار و پیرار همیدیدم، اندوهگنا

جناس زائد مکرر

دیوان، صص 1 و2

*********

همی ریزد میان باغ، لؤلؤها به زنبرها همی سوزد میان راغ، عنبرها به مجمرها

سجع متوازی

زقَرقوبی بصحراها، فرو افکنده بالشها زبوقلمون بوادیها، فرو گسترده بسترها

استعاره

زده یاقوت رُمّانی، بصحراها به خرمنها فشانده مشک خرخیزی، ببستانها به زنبرها

استعاره

شکفته لالة نعمان، بسان خوب رخساران بمشک اندر زده دلها، بخون اندر زده سرها

تشبیه

چو حورانند نرگسها، همه سیمین طبق بر سر نهاده بر طبقها بر ز زرّ ساو ساغرها

تشبیه

بسان فالگویانند مرغان بر درختان بر نهاده پیش خویش اندر، پر از تصویر دفترها

استعاره از برگها

عروسانند پنداری بگرد مرز، پوشیده همه کفها بساغرها، همه سرها به افسرها

مصرع دوم استعاره دارد

زمین محراب داوودست، از بس سبزه، پنداری گشاده مرغکان بر شاخ چون داوود حنجرها

تلمیح دارد

خداوندیکه ناظم اوست، چون خورشید رخشنده زمشرقها بمغربها، زخاورها بخاورها

تشبیه- مصرع دوم کنایه از همة جهان

مه و خورشید سالاران گردون، اندرین بیعت نشستستند یکجا و نبشتستند محضرها

استعاره

فریش آن منظر میمون و آن فرخنده تر مخبر که منظرها ازوخوارند و درعارند مخبرها

جناس زائد

بهار نصرت و مجدی و اخلاقت ریاحینها بهشت حکمت وجودی وانگشتانت کوثرها

تنسیق صفات

بود آهنگ نعمتها، همه ساله بسوی تو بود آهنگ کشتیها، همه ساله بمعبرها

سجع متوازن

کف رادتو بازست و فرازست اینهمه کفها دربارت گشاده ست وببسته ست اینهمه درها

تضاد

بپیروزی و بهروزی، همی زی با دل افروزی بدولتهای ملک انگیز و بخت آویز اخترها

تأیید و موازنه

دیوان، صص 2 و 3 و 4

*********

چو از زلف شب باز شد تابها فرو مرد قِندیل محرابها

استعاره

سپیده دم، از بیم سرمای سخت بپوشید بر کوه سِنجابها

استعاره

ابر زیر و بم شعرا عَشیّ قیس همی زد زننده به مضرابها

استعاره

«و کأس شربتُ علی لَذّه و اُخری تداویتُ منها بها»

ملمع

«لکی یَعلم النّاسُ انّی امرؤٌ اخذتُ المعیشهَ مِن بابها».

ملمع

دیوان، صص 4 و 5

*********



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد منوچهری 150 ص (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه ابوالحسن صبا (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

عنوان

صفحه

ابوالحسن صبا

1

صبا با نگرشی دیگر

4

صبا به روایتی دیگر

12

شهریار و صبا

18

مصاحبه با همایون خرم درباره صبا

24

مصاحبه با فرامرز پایور درباره صبا

30

آخرین روزها

41

صبا به روایت دخترش ژاله

43

خانه صبا

47

آثار صبا

51

آثار مهم صبا از موسیقی ملی

52

تصنیف ها

53

منابع و مآخذ

57

فهرست مطالب

ابوالحسن صبا

دریغا که با صدهـوی هــوس گــذشتـیم بـر خاک بسیار کـس

کسانیکه از ما به راه انـــدرند بیایند و بــر خــاک مـا بــگذرند

بسی تیر و دیماه و اردیبهشت بیاید که ما خاک باشیم و خشت

در سال 1281 در خاندانی اهل دانش و هنر کودکی زاده شد که نامش را ابوالحسن نهادند پدر او را به رموز موسیقی آشنا کرد. در کودک ذوق هنری سرشاری نهفته بود. سه تار را نزد میرزا عبدالله و درویش خان سنتور را در محضر علی اکبر شاهی ضرب را از حاجی خان کمانچه را از حسین خان اسمعیل زاده فلوت را از اکبرخان هنگ آفرین و ویلن را از حسین خان هنگ آفرین فرا گرفت. ولی پس از طی همه این مراحل بی گمشده ای می گشت که پس از بازگشت استاد کلنل علینقی وزیری از اروپا و تاسیس مدرسه عالی موسیقی در سال 1302 مقصود خود را در سن 21 سالگی یافت و با فروتنی تام به خوشه چینی از خرمن ذوق و هنر آن استاد یگانه مشغول شد.

به زودی بهترین نوازنده مدرسه به شمار آمد و حتی یکی از کلاسها را نیز شخصا اداره می کرد. در فروردین 1306 به اتفاق وزیری وارکستر مدرسه به گیلان رفت و رئیس مدرسه صنایع ظریفه رشت شد.

و در مدت دو سال و چند ماه که در ساحل دریای مازندران بود با شنیدن نی شبانان و ترانه های روستایی گیلان توشه ای پر ارج از نواهای محلی گیلان را به دست آورد و برای اولین بار در تاریخ موسیقی ایران به گرد آوردن این ترانه ها و نواختن آنها به سبکی بسیار دلپذیر آغاز کرد.

دیلمان امیری مازندران زرد ملیجه در قفس و رقص چوبی قاسم آباد از همان آهنگهاست که می نواخت و آنها را در کتابهای ارزشمندش برای آیندگان به یادگار گذاشت.

سال 1310 به تهران آمد و خود کلاس موسیقی دائر کرد. ردیف های موسیقی را به تدریج در سه جلد کتاب نوشت و به چاپ رسانید.

وی از آن هنرمندانی بود که عمر خود را وقف جامعه کرد و آنچه می دانست نوشت و برای جویندگان هنر باقی گذاشت. شاگردان بسیار تربیت کرد که بسیاری از آنها از برجسته ترین نوازندگان این دوره اند.

آنها یادگارهای پرارزشی از استاد خود هستند که نام صبا را جاوید کرده اند.

صبا دوبار به خارج از ایران یعنی به بیروت و شام سفر کرد و صفحاتی از خود به یادگار گذاشت. از اولین روز تاسیس رادیو در اردیبهشت 1319 بارادیو همکاری داشت گاه نوازنده و گاه سرپرست ارکستر بود.

نغمات دل انگیز ویلن صبا در نوارهای بسیار گردآمده که یادگاری پربها از آن هنرمند گرامی است.

در سال 1320 استاد ویلن کلاسهای شبانه هنرستان عالی موسیقی و در 1328 استاد ویلن دبیرستان موسیقی ملی شد و در آنجا نیز شاگردان هنرمندی تربیت کرد.

صبا به همه سازها آشنا بود علاوه بر ویلن که ساز تخصصیش بود به سه تار و سنتور هم بسیار علاقه داشت. صبا مردم دوست بود چنان با دردمندانه همدردی می کرد که گویی او نیز دردی جز درد آنان نداشت. هرگز کسی را از خود آزرده نساخت. بسیار تیزبین و نکته سنج بود طبعی شوخ و بذله گو داشت مرگ صبا در سن 55 سالگی در29 آذر ماه 1336 بسیار جانگداز بود. درگذشت او برای موسیقی ملی ایران سانحه ای بس بزرگ به شمار آمد.



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد زندگی نامه ابوالحسن صبا (با فرمت word)


مقاله درباره امام هادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

امام ابوالحسن علی النقی هادی علیه السلام ملقب به امام " هادی"، دهمین پیشوای شیعیان در نیمه ذیحجه سال 212 هجری در اطراف مدینه در محلی به نام " صریا" متولد گشت.  آن حضرت و فرزند گرامی ایشان امام حسن علیهما السلام به عسکریین شهرت یافتند، زیرا خلفای بنی عباس آنها را از سال 233 به سامرا ( عسکر) برده و تا آخر عمر پر برکتشان در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند. امام هادی علیه السلام به لقبهای دیگری مانند: نقی، عالم، فقیه، امین و طیب شهرت داشت و کنیه مبارک ایشان ابوالحسن است. از آنجا که کنیه امام موسی کاظم و امام رضا علیهما السلام نیز ابوالحسن بود، لذا برای اجتناب از اشتباه، ابوالحسن اول به امام کاظم علیه السلام، ابوالحسن ثانی به امام رضا علیه السلام و ابوالحسن ثالث به حضرت هادی علیه السلام اختصاص یافته است.

پدر بزرگوارش امام جواد (ع) و مادرش بانوی گرامی سمانه است که بانویی با فضیلت و با تقوا بود. امام هادی (ع) در سن 6 یا 8 سالگی یعنی در سال 220 هجری، پس از شهادت امام جواد (ع) به امامت رسید. مدت 33 ساله امامت امام هادی (ع) با خلفای معتصم، واثق، توکل، منتصر، مستعن و معتز معاصر بود.

عظمت شخصیت امام هادی (ع) به قدری زیاد است که دوست و دشمن را به اعتراف واداشته است. قسمتی از این اعترافات مبنی بر شخصیت آن امام به لحاظ اخلاقی و بخشی دیگر ناشی از ابعاد علمی آن حضرت و شمه ای، نتیجه کراماتی است که از آن بزرگوار صادر شده است.

ابن صباغ مالکی در کتابی موسوم به فصول المهمه خطوط واضحی از سیمای تابناک فضایل و ویژگی های اخلاقی امام هادی (ع) قهرمان شکست ناپذیر عصر متوکل عباسی را ترسیم می کند!

«فضل و دانش امام دهم شیعیان بر اوج قلل بلند پایه عالم بشریت نقش بسته بود و رشته های مشعشع آن بر اختران آسمان سر می سایید. نیکی ها و اخلاق پسندیده او را نمی توان در شمار عدد ذکر نمود. اما می شود به افتخارآمیزترین آنها که موجب حیرت است بسنده کرد. او جمیع صفات نیک و مفاخر معنوی را یک جا در وجود داشت. ابعاد وسیع و منبع فیاض حکمت و دانش او بر لوح سرشتش ثبت شده و بدین سبب او از ناشایسته ها و آلایش ها به دور و برکنار است.»

امام هادی (ع) دارای نفس زکیه و عزمی راسخ و همتی عالی بود که هرگز احدی از مردم را نمی توان در مقایسه با او همتا و همسان دانست.

ابن شهر آشوب از رجال حدیث نقل می کند که او نیک سرشت ترین و پاک ترین روش را در میان جامعه دارا بود، راستگوترین افراد جامعه محسوب می شد، به هنگام سکوت، شکوه هیبت و تشعشع وقار، چهره او را دربرمی گرفت و چون لب به سخن می گشود، گزیده و نغز می گفت به طوری که شعاع کلامش روح آدمیان را سحر می کرد.

در وجود مقدس امام هادی (ع) ویژگی های اخلاقی پسندیده می درخشید. امامت، کمال و دانش و فضیلت و سرشت و اخلاق نیک از فرازهای اخلاقی این امام همام است.

خداوند به قدرت بی منتها و دانش وسیع خود، گنجینه هایی از دانش خود را بر خاندان رسالت افاضه و موهبت فرموده و ایشان را به زیور دانش آراسته است، این گنجینه ها، مجموعه اسرار علوم و معارف است که خداوند آن را دراختیار امامان شیعه که راهبران حقیقی بشر هستند، قرار داده است.

 السلام علیک یا ولی الصالحین السلام علیک یا ابوالحسن علی النقی الهادی

مرقد مطهر پیشوای دهم- عراق/ سامراء

  زیارت حضرت امام علی بن النقی (ع)      

امام هادی (ع) که در زمره امامان شیعه و از خاندان رسالت است، نیز از ویژگی دانشی گسترده و جامع برخوردار است، طوری که سمبل های دانش و فرهنگ وی، عقول را حیران و اندیشه ها را به اعجاب واداشته است.

امام دهم همچون پدران و اجداد بزرگوار خود در علم و دانش سرآمد روزگار بود. درخشش او در مدت حیاتش احترامی شگفت در قلوب همگان ایجاد کرده بود. نامه آن حضرت در رد پیروان معتقد به تفویض و جبریون و اثبات عدل و حد مابین جبر و تفویض، از فرازهای شگفت آور دوره امامت، امام هادی محسوب می شود و بسیار مورد تعمق و توجه می باشد.

امام هادی (ع) در این نامه، نظریه پیروان هر دو عقیده را با منطقی ترین اصول مردود اعلام کرده و اسراری از علوم و حقایق آن را پاسخ فرموده است.

با توجه به اینکه خداوند دارای عدل و انصاف و حکمت بالغه است، پس اوست که می تواند هرکس را بخواهد از میان بندگان خود برای ارسال پیامش و تبلیغ رسالتش و اتمام حجت بر بنده هایش برگزیند. گوشه ای دیگر از دریای بیکران دانش امام هادی (ع) در تاریخ خطیب بغدادی تجلی دارد. او به شهادت خود دانش امام را متذکر شده و در مقام اثبات آن می گوید:

روزی یحیی بن اکثم در مجلس واثق خلیفه عباسی که جمعی از علماء و فقها حضور داشتند، سؤال کرد که چه کسی سر حضرت آدم (ع) را هنگامی که حج به جا آورد، تراشید؟

تمام حضار در پاسخ آن عاجز ماندند، واثق گفت: هم اکنون من کسی که جواب این سؤال را بدهد حاضر  می کنم، سپس شخصی را بدنبال حضرت هادی (ع) فرستاد و وی را به دربار خلیفه دعوت کرد. امام نیز دعوت را پذیرفت و برای اظهار و بیان حقیقت به دربار واثق رفت. خلیفه پرسید: ای ابوالحسن به ما بگو چه کسی سر حضرت آدم را هنگام حج تراشید؟ امام فرمود: ای واثق ترا به خدا سوگند می دهم که ما را از بیان و جواب آن معاف کنی، خلیفه گفت: ترا سوگند می دهم که جواب را بفرمایی!

امام فرمود: اکنون که قبول نمی کنی، پس می گویم. پدرم مرا از جدم خبر داد و جدم از جدش که رسول خدا باشد، اطلاع داد که فرمود: برای تراشیدن سر آدم جبرئیل مأمور شد یاقوتی از بهشت آورد و به سر آدم کشید تا موهای سرش بریزد.

در مورد جاذبه اجتماعی و نفوذ سیاسی امام هادی (ع) فقط می توان همین را گفت که یکی از تجلیات و تشعشعات پرشکوه خداوند و تابش منبع فیاض نور حق در وجود امام هادی (ع) متجلی و منعکس شده و از وجود حضرت نیز مانند آینه ای که انوار گوناگون را در خود انعکاس می دهد، ساطع بوده است. کسی را در عصر پیشوای دهم، توان نگاهی ممتد و حتی لحظه ای کوتاه به چهره او نبود. به محض نظر به رخسار پرفروغش آثار ضعف و سستی و ترس بر قلب ها سایه می افکند. در کتاب های تاریخی آمده است که حضور امام در هر مجلسی مورد تجلیل و احترام عمیق بود و خواسته و ناخواسته اطرافیان را تحت تأثیر و نفوذ قرار می داد و همنشینان وی همواره آرزوی مجالست و مراودت او را در سر داشتند.

 با آنکه متوکل بارها در صدد بود تا به بهانه قیام مسلحانه امام دهم را از میان بردارد، ولى هیچ گاه به این بهانه دست نیافت. با این حال، نتوانست حیات شریف آن حضرت را که مانع خودکامگیهاى او به عنوان محور تفکر اسلامى بود و همچون مرکزى که شیعیان بر گرد آن پروانه ‏وار می چرخیدند، تحمل کند، لذا ایشان را بنا به روایتى، در تاریخ سوم رجب سال 245هجرى به شهادت رساند.

امام دهم در حالى که هشت سال و پنج ماه از عمر شریفشان می گذشت، به مقام امامت نایل شدند و پس از سى و سه سال به شهادت رسیدند و در سامرا دفن شدند (صلوات الله وسلامه علیه وعلى آبائه وأبنائه الطاهرین).

 از بیانات گهربار آن حضرت است که فرموده اند:

(الحکمة لا تنجع فی الطبائع الفاسدة): حکمت در نهاد فاسد تأثیر نمی کند.

 در خاتمه باید متذکر شویم که امام هادی (ع) اصحاب فراوانی دارند که بسیاری از آنها فخر شیعه هستند و از جمله‌ آنها حضرت عبدالعظیم حسنی است که در شهر ری مدفون است. او از اعاظم روات است و حضرت هادی به او خیلی احترام می گذاردند. او کسی است که ایمان را خدمت حضرت هادی به این صورت عرضه داشت:

»خدا یکی است و شبیه برای او فرض نمی شود، جسم نیست بلکه خالق جسم است. همه چیز را خلق نموده است و همه چیز به دست او است و او مالک آنها است. محمد صلی الله علیه و آله پیامبر است و او آخر پیامبران است که پیامبری بعد از او نخواهد آمد و دین او پایان همه ادیان است، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب وصّی پیامبر است و بعد از امیرالمؤمنین، حسن و حسین و علی بن حسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و بعد از او فرزندش که غایب می شود و روزی ظاهر می شود و جهان را انبوه از عدل می کند بعد از آنکه ظلم انبوه باشد.« عبدالعظیم گفت: »اقرار دارم و می گویم دوست شما دوست خدا و دشمن شما دشمن خدا است. اطاعت شما اطاعت خدا و مخالفت شما مخالفت خدا است. به معراج و سؤال در قبر و بهشت و جهنم و صراط و میزان اعتقاد دارم و همه آنها حق است و می دانم که قیامت آمدنی است. و بر واجبات الهی که نماز، روزه، زکات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر است اقرار دارم.« حضرت فرمودند: »ای ابوالقاسم این دین پسندیده است، خداوند را بر آن ثابت بدارد.«

عبدالعظیم رحمه الله دین اعتقادی را عرضه داشت زیرا تنها اعتقاد نمی تواند موجب نجات باشد. دینی موجب نجات است که توأم با عمل باشد. از این جهت حضرت هادی (ع) ایمان را چنین فرموده اند. ابودعامه می گوید: به عیادت حضرت هادی رفتم آن بزرگوار فرمودند: چون به عیادت من آمدی بر من حقی پیدا کرده ای، برای ادای حقت روایتی از پدرم که از پدرانش و از امیرالمؤمنین و او از رسول اکرم علیه السلام نقل کرده است می گویم:

قال رسول الله الایمان ما وقّدته القلوب وصدقته الاعمال.

ایمان چیزی است که در دل جایگزین شده است و اعمال، گفتار و کردار آن را تصدیق می کند.

از این جهت در قرآن شریف و روایات اهل بیت فراوان دیده می شود که از افرادی که مرد عمل نیستند سلب ایمان شده است.



خرید و دانلود مقاله درباره امام هادی


تحقیق در مورد زندگی نامه ابوالحسن صبا (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

عنوان

صفحه

ابوالحسن صبا

1

صبا با نگرشی دیگر

4

صبا به روایتی دیگر

12

شهریار و صبا

18

مصاحبه با همایون خرم درباره صبا

24

مصاحبه با فرامرز پایور درباره صبا

30

آخرین روزها

41

صبا به روایت دخترش ژاله

43

خانه صبا

47

آثار صبا

51

آثار مهم صبا از موسیقی ملی

52

تصنیف ها

53

منابع و مآخذ

57

فهرست مطالب

ابوالحسن صبا

دریغا که با صدهـوی هــوس گــذشتـیم بـر خاک بسیار کـس

کسانیکه از ما به راه انـــدرند بیایند و بــر خــاک مـا بــگذرند

بسی تیر و دیماه و اردیبهشت بیاید که ما خاک باشیم و خشت

در سال 1281 در خاندانی اهل دانش و هنر کودکی زاده شد که نامش را ابوالحسن نهادند پدر او را به رموز موسیقی آشنا کرد. در کودک ذوق هنری سرشاری نهفته بود. سه تار را نزد میرزا عبدالله و درویش خان سنتور را در محضر علی اکبر شاهی ضرب را از حاجی خان کمانچه را از حسین خان اسمعیل زاده فلوت را از اکبرخان هنگ آفرین و ویلن را از حسین خان هنگ آفرین فرا گرفت. ولی پس از طی همه این مراحل بی گمشده ای می گشت که پس از بازگشت استاد کلنل علینقی وزیری از اروپا و تاسیس مدرسه عالی موسیقی در سال 1302 مقصود خود را در سن 21 سالگی یافت و با فروتنی تام به خوشه چینی از خرمن ذوق و هنر آن استاد یگانه مشغول شد.

به زودی بهترین نوازنده مدرسه به شمار آمد و حتی یکی از کلاسها را نیز شخصا اداره می کرد. در فروردین 1306 به اتفاق وزیری وارکستر مدرسه به گیلان رفت و رئیس مدرسه صنایع ظریفه رشت شد.

و در مدت دو سال و چند ماه که در ساحل دریای مازندران بود با شنیدن نی شبانان و ترانه های روستایی گیلان توشه ای پر ارج از نواهای محلی گیلان را به دست آورد و برای اولین بار در تاریخ موسیقی ایران به گرد آوردن این ترانه ها و نواختن آنها به سبکی بسیار دلپذیر آغاز کرد.

دیلمان امیری مازندران زرد ملیجه در قفس و رقص چوبی قاسم آباد از همان آهنگهاست که می نواخت و آنها را در کتابهای ارزشمندش برای آیندگان به یادگار گذاشت.

سال 1310 به تهران آمد و خود کلاس موسیقی دائر کرد. ردیف های موسیقی را به تدریج در سه جلد کتاب نوشت و به چاپ رسانید.

وی از آن هنرمندانی بود که عمر خود را وقف جامعه کرد و آنچه می دانست نوشت و برای جویندگان هنر باقی گذاشت. شاگردان بسیار تربیت کرد که بسیاری از آنها از برجسته ترین نوازندگان این دوره اند.

آنها یادگارهای پرارزشی از استاد خود هستند که نام صبا را جاوید کرده اند.

صبا دوبار به خارج از ایران یعنی به بیروت و شام سفر کرد و صفحاتی از خود به یادگار گذاشت. از اولین روز تاسیس رادیو در اردیبهشت 1319 بارادیو همکاری داشت گاه نوازنده و گاه سرپرست ارکستر بود.

نغمات دل انگیز ویلن صبا در نوارهای بسیار گردآمده که یادگاری پربها از آن هنرمند گرامی است.

در سال 1320 استاد ویلن کلاسهای شبانه هنرستان عالی موسیقی و در 1328 استاد ویلن دبیرستان موسیقی ملی شد و در آنجا نیز شاگردان هنرمندی تربیت کرد.

صبا به همه سازها آشنا بود علاوه بر ویلن که ساز تخصصیش بود به سه تار و سنتور هم بسیار علاقه داشت. صبا مردم دوست بود چنان با دردمندانه همدردی می کرد که گویی او نیز دردی جز درد آنان نداشت. هرگز کسی را از خود آزرده نساخت. بسیار تیزبین و نکته سنج بود طبعی شوخ و بذله گو داشت مرگ صبا در سن 55 سالگی در29 آذر ماه 1336 بسیار جانگداز بود. درگذشت او برای موسیقی ملی ایران سانحه ای بس بزرگ به شمار آمد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد زندگی نامه ابوالحسن صبا (با فرمت word)