دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانلود مقاله درباره زندگی نامه آیت الله تهرانی 23ص (علوم انسانی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

گذری بر حیاتی عارفانه:

مفسر فقیه و وارسته آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی در سال ١٢٨٣شمسی در خانواده ای اصیل ومذهبی در تهران متولد شد.پدرش مرحوم حاج محمد تقی و برادرش مرحوم حاج آقارضاشاهپوری از تجار متعهد و مورداطمینان دربین بازاریان بودند.مرحوم حاج آقا رضا به انتخاب مرحوم آیت الله العظمی بروجردی تا آخر عمر در سمت سرپرستی مسجد اعظم قم تلاشی مخلصانه وموفق داشت.

مرحوم میرزا پس از تحصیل دوره ابتدایی اخذ گواهی سیکل از مدرسه ثروت تهران برای فراگیری علوم دینی راهی قم شد.پس از چند سال سکونت در آن شهروگذراندن مقدمات وبخشی از سطوح به نجف اشرف رفت. در توقف دو ساله خود در نجف اشرف از محضر اساتیدی چون آیت الله حاج شیخ مرتضی طالقانی ومرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی بهره های علمی واخلاقی فراوانی برد. با این که تصمیم داشت در نجف بماند وبه ادامه تحصیل بپردازد از والده مکرمه اش نامه ای دریافت کرد که وی را به مراجعت به تهران فرا میخواند لذاعلی رغم میل باطنی اش از آنجا که به گفته خویش (تحصیل را واجب واطاعت از امر مادر را اوجب میدانست) به تهران برگشت وپس از گذشت سه روز از مراسم ساده ازدواجی که قبلا تدارکش رادیده بودند رهسپار مشهد مقدس شده بود واین حدود سال ١٣١٢ شمسی بود.

در مشهد که اینک در آن رحل اقامت افکنده بود پس از پایان تحصیل سطح در محضر مرحوم آیت ا... شیخ هاشم قزوینی در حوزه درس خارج فقه واصول ومعارف مرحوم آیت ا...غروی اصفهانی حاضر می شود وتا پایان عمر استاد نزدیک ١٠ سال از محضر وی مبانی اصولی مرحوم آیت ا... میرزای نایینی وفقه ومعارف اهل البیت (ع) را فرا می گیرد سالیان ملازمت با مرحوم آیت ا... میرزا مهدی در دوران شکل گیری شخصیت علمی واخلاقی او بود مکتب استاد چنان در او رسوخ کرده بود که تا پایان عمر در تبیین وترویج مبانی وخط مشی اعتقادی او کوشش داشت در کتابها ودرسهای خود همواره به تبیین وتفسیر معارف بر اساس اندیشه ای استاد می پرداخت .

ای گلبن جوان بر دولت بخور که من

در سایه تو بلبل باغ جهان شدم

اول زتحت وفوق وجودم خبرنبود

درمکتب غم توچنین نکته دان شدم

آن روز بر دلم در معنی گشوده شد

کز ساکنان درگه پیر مغان شدم

ازآن زمان که فتنه چشمت به من رسید

ایمن ز شر فتنه آخر زمان شدم

مرحوم میرزا پس از نیل به مدارج عالیه علوم متعارف حوزه وکسب کمالات معنوی واخلاقی به تدریس وتالیف پرداخت ودر انتخاب موضوع درس همواره به نیاز جامعه ومصلحت مسلمین وطلاب عنایت داشت سالیانی دراز خارج از فقه واصول درس می گفت ومعارف رابراساس آموخته های مکتب مرحوم میرزای غروی تدریس می کرد وبه درخواست طلاب یکی دودوره به تدریس شرح منظومه سبزواری پرداخت وسپس به تفسیر قرآن همت گماشت ودلیل آن را تنها اقتضای مصلحت می شمرد محل تدریس ایشان غالبا مدرس فوقانی مدرسه میرزا جعفر بود وپس از بسته شدن مدرسه در مسجد حاج ملا حیدر درس می گفت در ایراد مطالب بسیار مراقب بود که احترام بزرگان علمی ودینی کاسته نشود واهانت به آنان را گناهی کبیره می شمرد در نقد آراء دیگران نیز به دلیل پرهیز از تنزل مقام ایشان نام فردی را به میان نمی آورد واگر نا خواسته برزبانش جاری می شد نخست او را به بزرگی وعظمت علمی می ستود وعلو مقامش را می شناسانید سپس در نهایت تواضع به نقد نظر او می پرداخت چنان که یک بار نام مرحوم صاحب جواهر را بر زبان آورد ابتدا به تمجید مقام او می پرداخت ولختی از خدمات



خرید و دانلود دانلود مقاله درباره زندگی نامه آیت الله تهرانی 23ص (علوم انسانی)


دانلود مقاله درباره خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه 17ص (علوم انسانی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه‌ای « دام ظله»

 

یک نفر را مثل آقاى خامنه‌ای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم،.»

امام خمینى «قدس سره»

ازمیلاد تا مدرسه

رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید على خامنه‌ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه‌ای ، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنه‌ای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند. رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند:

«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.» امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شده ام ـ تا چهارـ پنج سالگى من ـ یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.»

رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر دوران تحصیل ابتدایى را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» گذراندند.

● در حوزه علمیه

ایشان پس از آشنایی با جامع‌المقدمات و صرف و نحو در دبیرستان وارد حوزه علمیه شدند و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواندند. درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».

ایشان کتب ادبى ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواندند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کردند. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواندند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواندند و دوره مقدمات و سطح را به طور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساندند. پدرشان مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشتند. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند.



خرید و دانلود دانلود مقاله درباره خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنه 17ص (علوم انسانی)


دانلود مقاله درباره استاد شهید آیت الله مطهری 6ص (علوم انسانی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

استاد شهید آیت الله مطهری

استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن، آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی (به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. مولف شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می توان از مرحوم آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.

ایشان همواره در کنار امام بوده است به طوری که می توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاشهای او و یارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می شود.

پس از تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی عهده دار رهبری این هیئتها می گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایی کادر رهبری هیئتهای موتلفه شناسایی و دستگیر می شود ولی از آنجا که قاضی یی که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر می برد. سنگینتر می شود. در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، انجمن اسلامی کردن محتوای نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می دهد. به طور کلی استاد شهید که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می توان او را بنیانگذار آن موسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تکروی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت او از اجرای طرحهای استاد و از جمله ایجاد یک شورای روحانی که کارهای علمی و تبلیغی حسینیه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 علیرغم زحمات زیادی که برای آن موسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادی که به آینده آن بسته بود در حالی که در آن چند سال خون دل زیادی خورده بود از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.

در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور



خرید و دانلود دانلود مقاله درباره استاد شهید آیت الله مطهری  6ص (علوم انسانی)


دانلود مقاله درباره آیت الله طالقانی 32ص (علوم انسانی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

آیت الله طالقانی

شرح زندگی

سید محمود طالقانی به سال‏1289 ه. ش. در روستای گلگرد طالقان از توابع استان تهران، دیده به جهان گشود و نزد پدری همچون آیت‏الله سید ابوالحسن طالقانی که از علمای برجسته تهران به شمار می‏رفت ، پرورش یافت. پدری که حضرت امام خمینی در باره مقام و منزلت او چنین می‏گوید:

«رحمت‏خداوند بر پدر بزرگوار او که در راس پرهیزکاران بود.»

در باره زهد و پرهیزکاری آسید ابوالحسن طالقانی، آیت‏الله سیدحسین بدلا که با وی حشر و نشر داشته چنین می‏گوید:

«علی‏رغم این که محل رجوع عام و خاص مردم بود ولی به هیچ وجه من الوجوه از وجوهات شرعیه و سهم مبارک امام علیه السلام استفاده نمی‏کرد و زندگی روزمره خویش را به وسیله تعمیر ساعت تامین می‏کرد».

سید محمود طالقانی در 10 سالگی به مکتب خانه روستای گلگرد می‏رود و پس از طی این دوره روانه مدرسه ملارضا در میدان امین السلطان تهران می‏شود و شروع به تعلم دروس حوزوی می‏نماید. پس از اندکی وارد مدرسه رضویه قم می‏شود و در نهایت در مدرسه فیضیه سکنی می‏گزیند. دروس سطح حوزه علمیه را نزد آیاتی چون نجفی مرعشی، ادیب تهرانی و حجت‏به پایان می‏برد. بنا به گفته سیدتقی طالقانی، سید محمود دارای هوشی فوق‏العاده بود و در مدت اندکی دروس سطح را به پایان رساند. وی می‏گوید:

«با آنکه سید محمود خیلی جوان بود، سطح را تمام کرد و وارد حلقه درس آیت‏الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم گردید.

طالقانی در کنار دروس فقه و اصول حوزه (که درس معمول و رایج در حوزه‏هاست و هر طلبه‏ای الزاما آن را باید بخواند)، فلسفه و حکمت را نزد آیاتی همچون تقی اشراقی و میرزا خلیل کمره‏ای طی کرد. سید محمود در سال 1310 ه.ش. پدر خویش را در سن 72 سالگی از دست می‏دهد و پس از فوت پدر به وی پیشنهاد می‏شود که در تهران امام جماعت مسجدی شود و به وعظ و خطابه مردم مشغول گردد. ولی از آنجا که سید محمود به درس و بحث علاقه داشت، حوزه را به امام جماعتی و مرید و مرادی ترجیح داد و برای تکمیل تحصیلات خود عازم نجف اشرف گردید. در آنجا از محضر آیت‏الله سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدحسین غروی و آقاضیاء عراقی بهره‏مند گردید و از دست مرجع بزرگ جهان تشیع آیت‏الله ابوالحسن اصفهانی موفق به اخذ درجه اجتهاد گردید. در قم نیز آیت‏الله عبدالکریم حائری یزدی به وی اجازه استنباط و اجتهاد احکام الهی می‏دهد و از آقایان نجفی مرعشی و شیخ عباس قمی اجازه نقل حدیث و روایت دریافت می‏کند.

در آستانه جنگ دوم جهانی (1317 - 1318) وارد تهران می‏شود و پس از تشکیل خانواده، فعالیت‏های علمی و فرهنگی خویش را در آنجا آغاز می‏کند. خود طالقانی در این زمینه چنین می‏گوید:

«پس از دوره تحصیلی که بیشتر در حوزه قم بود و مدتی هم در نجف و دریافت اجازه اجتهاد از مراجع قم و نجف به اصرار دوستان و آشنایان به تهران برگشتم (سال 18 -17) چون احساس کردم که جوانان ما از جهت عقاید و ایمان در معرض خطر قرار گرفته‏اند و به پیروی از روش مرحوم پدرم جلساتی برای عده‏ای از جوانان و دانشجویان در باره بحث در اصول و تفسیر قرآن تشکیل دادم و در دنباله این جلسات بعد از شهریور 1320 انجمن‏ها و کانون‏های اسلامی تشکیل شد، مانند کانون اسلام، انجمن تبلیغات اسلامی، اتحادیه مسلمین، که هر کدام دارای نشریات منظم و فراخور افکار و وضع روز بود. من با همه آنها برای پیشرفت تعالیم اصول اسلامی همکاری می‏کردم، قسمتی از تفسیر قرآن و نهج‏البلاغه را در مجله آئین اسلام می‏نوشتم. این انجمن‏ها هر یک به سهم خود با فقر شرایط مادی و مانوس نبودن مردم با چنین اجتماعات و تبلیغات، آثار خوبی از خود نشان داد .... مشکل بزرگتری که دین و ملت پس از شهریور 20 با آن مواجه شد، گسترش سریع اصول مارکس و تشکیل حزب توده بود. همیشه هیات حاکمه ایران دچار این اشتباه [بوده] است که هر عقیده و فکری را که با مصلحت و وضع خود مضر تشخیص داده‏اند، خواسته‏اند با فشار و زور و زندان و کشتن، از بین برده و یا محدود سازند با آنکه فکر و عقیده را هیچ وقت نمی‏توان با این طریق از بین برد و به فرض آنکه زیر پرده رفت، هر وقت فرصتی بدست آید با وضع دیگری آشکار می‏شود».

طالقانی پس از اقامت در تهران با آیت‏الله کمره‏ای حشر و نشر پیدا می‏کند و این دو، در راه نشر معارف اسلامی و جلوگیری از خطر سستی عقاید جوانان و گرایش آنان به اصول و اندیشه‏های مارکسیم همکاری لازم را با یکدیگر به عمل می‏آورند و علاوه بر این نوع فعالیت‏ها، از فعالیت علمی هیچ گاه غافل نمی‏شد. آقای کمره‏ای از آن دوران که با آقای طالقانی مانوس بوده است، چنین می‏گوید:

«ما با هم جلساتی داشتیم و در این جلسات نهج‏البلاغه را با آقای طالقانی مجاهد، در مورد نقشه پیاده کردن دولت امیرالمؤمنین مورد مطالعه قرار دادیم. بخصوص خطبه بیعت‏با امیرالمؤمنین را که خطبه‏ای است انقلابی. درصدد برآمدیم دو نفری نهج‏البلاغه را تجزیه کنیم و کتب و کلمات را که مشتملات نهج‏البلاغه است، هر خطبه‏ای را به ضمیمه قطعات مناسب آن در یکجا جمع‏آوری کنیم. نهج‏البلاغه بیست و دو کتاب شد، مقدماتی بر آن نوشتیم و در معیت آقای طالقانی در ماه رمضان پس از نماز در مسجد شاه‏آباد و در مسجد مرحوم حاج سیدمصطفی حجازی من دیکته می‏کردم و صفحه را تصفح می‏کردم و قطعات متناسب را تعیین می‏کردم و آقای طالقانی یادداشت می‏کردند. الان دفترچه تجزیه نهج‏البلاغه به خط آقای طالقانی در کتابخانه من موجود است‏».

طالقانی فعالیت علمی، فرهنگی و حتی سیاسی خود را با این پیش فرض آغاز کرد که اگر روحانیان و مجتهدان مصلح به جوانان مبارز و حرکت‏بخش طرح و نقشه مهندسی اجتماعی اسلام را ارائه ندهند، به طور طبیعی جوانان سرشار از انرژی و فعالیت‏به سمت امثال مارکس، لنین و استالین جذب خواهند شد و از آنان پاسخ سؤال خود را خواهند خواست. طالقانی نسبت‏به جوانان، دیدی عاشقانه و مشفقانه داشت و اگر با جوانان، از هر مکتب و ایدئولوژی‏ای که بودند، با مهربانی و نرم خویی رفتار می‏کرد به این دلیل بود که اعتقاد داشت جوان پاک است و زمینه رشد و تعالی و تکامل او بسیار است. بدین سان طالقانی از شهریور 20 به بعد فعالیت‏خویش را بیشتر در جبهه فرهنگی جهت ارائه اندیشه و معارف ناب اسلامی قرار داد. به خاطر همین فعالیت‏های فرهنگی و اسلامی که از سال‏های‏17 - 1318 آغاز کرده بود و عمامه به سر بود، رژیم رضاخان وی را دستگیر و به مدت 50 روز زندانی می‏کند که در نهایت‏با ضمانت آزاد می‏گردد.

پس از پایان جنگ دوم جهانی (1317 - 1322) و به دنبال شورش کمونیست‏ها و تجزیه‏طلبان در آذربایجان به رهبری پیشه‏وری، طالقانی از سوی علما و مجامع دینی و مذهبی به آن منطقه اعزام می‏شود و پس از بررسی مسائل و توقف ده روز در آنجا، در باره اوضاع و احوال آن منطقه چنین می‏گوید:

 

«تجزیه نشدن آذربایجان از ایران چندین علت داشت. ولی از جنبه داخلی می‏دانید که مؤثرترین ضربه به تجزیه‏طلبان، بنا به اعتراف رئیس دولت وقت (قوام السلطنه)، فوت مرحوم آیت‏الله ابوالحسن اصفهانی مرجع شیعیان بود. عزاداری ایشان چنان آذربایجان را تکان داد که تجزیه‏طلبان با هر قدرت تا مدتها نتوانستند از بروز نتایج این احساسات جلوگیری کنند و مردم مسلمان آن سرزمین عملا به آنان فهماندند که عمیق‏تر و پایدارتر از این قدرتهای موقت قدرت ایمان است که بالاخره دست متجاوز را کوتاه می‏کند. لذا پس از برگشت‏به تهران از مشاهدات و مطالعات خود بیش از پیش متوجه شدم که انحرافهای فکری عده‏ای از مردم و جوانان و عواقت آن خطر بزرگی برای تمامیت و استقلال کشور دارد که ممکن است‏به نابودی و تجزیه آن بکشد و تکلیف شرعی خود دانستم که اهتمام بیشتری در تشکیل جلسات مرتب و مفصل و منظم که مدتها در راه آن می‏کوشیدم برای سخنرانی، بحث و انتقاد بر محور اصول برهانی خداپرستی و رد و انتقاد بر اصول ماتریالیستی و کمونیستی بنمایم. در نتیجه سپاهی از دانشجویان برای بحث و فهم اصول اسلامی و مقایسه آن با اصول مادی تشکیل دادم که در دانشگاه و خارج از دانشگاه آثار آن آشکار و هویدا گردید و بر محور همین فکر و نظر، انجمن اسلامی دانشجویان که در سال 1322 تشکیل شده بود و پس از آن (انجمن اسلامی) معلمین و اطباء تشکیل گردید.»

طالقانی تشکیل انجمن‏های اسلامی پزشکان، معلمان و دانشجویان دانشگاه‏ها را در دهه 20 که بحرانی‏ترین دهه برای رژیم و مخالفان آن بود، با اهداف ذیل تبیین و تحلیل می‏کند:

الف) وظیفه کلی و دینی این بود که جوانان با بحث آزاد، اصول دین را دریابند. زیرا از نظر علمای اسلام اصول دین را باید با تحقیق و برهان و بحث آزاد دریافت.

ب) وظیفه خاص دیگری که پیش آمده بود، مبارزه‏ای منطقی با اصول ماتریالیسم بود که اذهان جوانان و تحصیلکرده‏های ما را می‏رفت فرا گیرد.

طالقانی با توجه به این مقدمات و با آن دید اسلامی و جهانی خود، احساس تکلیف سنگین می‏کند که اصول اعتقادی، اجتماعی و اقتصادی اسلام را برای مسلمانان داخل و خارج کشور احیا کند. این وظیفه را نخست نسبت‏به کشور خود احساس می‏کند که سابقه تاریخی و درخشانی در علم و تحقیق، بخصوص علوم اسلامی دارد. از این رو، طالقانی علاوه بر فعالیت‏سیاسی بیشتر به مسائل فرهنگی و آموزشی توجه داشت و بدین خاطر مسجد هدایت را از دهه 20 محل وعظ و خطابه خود قرار داد. او مسجد



خرید و دانلود دانلود مقاله درباره آیت الله طالقانی 32ص (علوم انسانی)


تحقیق درباره آیت الله طالقانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

آیت الله طالقانی

شرح زندگی

سید محمود طالقانی به سال‏1289 ه. ش. در روستای گلگرد طالقان از توابع استان تهران، دیده به جهان گشود و نزد پدری همچون آیت‏الله سید ابوالحسن طالقانی که از علمای برجسته تهران به شمار می‏رفت ، پرورش یافت. پدری که حضرت امام خمینی در باره مقام و منزلت او چنین می‏گوید:

«رحمت‏خداوند بر پدر بزرگوار او که در راس پرهیزکاران بود.»

در باره زهد و پرهیزکاری آسید ابوالحسن طالقانی، آیت‏الله سیدحسین بدلا که با وی حشر و نشر داشته چنین می‏گوید:

«علی‏رغم این که محل رجوع عام و خاص مردم بود ولی به هیچ وجه من الوجوه از وجوهات شرعیه و سهم مبارک امام علیه السلام استفاده نمی‏کرد و زندگی روزمره خویش را به وسیله تعمیر ساعت تامین می‏کرد».

سید محمود طالقانی در 10 سالگی به مکتب خانه روستای گلگرد می‏رود و پس از طی این دوره روانه مدرسه ملارضا در میدان امین السلطان تهران می‏شود و شروع به تعلم دروس حوزوی می‏نماید. پس از اندکی وارد مدرسه رضویه قم می‏شود و در نهایت در مدرسه فیضیه سکنی می‏گزیند. دروس سطح حوزه علمیه را نزد آیاتی چون نجفی مرعشی، ادیب تهرانی و حجت‏به پایان می‏برد. بنا به گفته سیدتقی طالقانی، سید محمود دارای هوشی فوق‏العاده بود و در مدت اندکی دروس سطح را به پایان رساند. وی می‏گوید:

«با آنکه سید محمود خیلی جوان بود، سطح را تمام کرد و وارد حلقه درس آیت‏الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم گردید.

طالقانی در کنار دروس فقه و اصول حوزه (که درس معمول و رایج در حوزه‏هاست و هر طلبه‏ای الزاما آن را باید بخواند)، فلسفه و حکمت را نزد آیاتی همچون تقی اشراقی و میرزا خلیل کمره‏ای طی کرد. سید محمود در سال 1310 ه.ش. پدر خویش را در سن 72 سالگی از دست می‏دهد و پس از فوت پدر به وی پیشنهاد می‏شود که در تهران امام جماعت مسجدی شود و به وعظ و خطابه مردم مشغول گردد. ولی از آنجا که سید محمود به درس و بحث علاقه داشت، حوزه را به امام جماعتی و مرید و مرادی ترجیح داد و برای تکمیل تحصیلات خود عازم نجف اشرف گردید. در آنجا از محضر آیت‏الله سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدحسین غروی و آقاضیاء عراقی بهره‏مند گردید و از دست مرجع بزرگ جهان تشیع آیت‏الله ابوالحسن اصفهانی موفق به اخذ درجه اجتهاد گردید. در قم نیز آیت‏الله عبدالکریم حائری یزدی به وی اجازه استنباط و اجتهاد احکام الهی می‏دهد و از آقایان نجفی مرعشی و شیخ عباس قمی اجازه نقل حدیث و روایت دریافت می‏کند.

در آستانه جنگ دوم جهانی (1317 - 1318) وارد تهران می‏شود و پس از تشکیل خانواده، فعالیت‏های علمی و فرهنگی خویش را در آنجا آغاز می‏کند. خود طالقانی در این زمینه چنین می‏گوید:

«پس از دوره تحصیلی که بیشتر در حوزه قم بود و مدتی هم در نجف و دریافت اجازه اجتهاد از مراجع قم و نجف به اصرار دوستان و آشنایان به تهران برگشتم (سال 18 -17) چون احساس کردم که جوانان ما از جهت عقاید و ایمان در معرض خطر قرار گرفته‏اند و به پیروی از روش مرحوم پدرم جلساتی برای عده‏ای از جوانان و دانشجویان در باره بحث در اصول و تفسیر قرآن تشکیل دادم و در دنباله این جلسات بعد از شهریور 1320 انجمن‏ها و کانون‏های اسلامی تشکیل شد، مانند کانون اسلام، انجمن تبلیغات اسلامی، اتحادیه مسلمین، که هر کدام دارای نشریات منظم و فراخور افکار و وضع روز بود. من با همه آنها برای پیشرفت تعالیم اصول اسلامی همکاری می‏کردم، قسمتی از تفسیر قرآن و نهج‏البلاغه را در مجله آئین اسلام می‏نوشتم. این انجمن‏ها هر یک به سهم خود با فقر شرایط مادی و مانوس نبودن مردم با چنین اجتماعات و تبلیغات، آثار خوبی از خود نشان داد .... مشکل بزرگتری که دین و ملت پس از شهریور 20 با آن مواجه شد، گسترش سریع اصول مارکس و تشکیل حزب توده بود. همیشه هیات حاکمه ایران دچار این اشتباه [بوده] است که هر عقیده و فکری را که با مصلحت و وضع خود مضر تشخیص داده‏اند، خواسته‏اند با فشار و زور و زندان و کشتن، از بین برده و یا محدود سازند با آنکه فکر و عقیده را هیچ وقت نمی‏توان با این طریق از بین برد و به فرض آنکه زیر پرده رفت، هر وقت فرصتی بدست آید با وضع دیگری آشکار می‏شود».

طالقانی پس از اقامت در تهران با آیت‏الله کمره‏ای حشر و نشر پیدا می‏کند و این دو، در راه نشر معارف اسلامی و جلوگیری از خطر سستی عقاید جوانان و گرایش آنان به اصول و اندیشه‏های مارکسیم همکاری لازم را با یکدیگر به عمل می‏آورند و علاوه بر این نوع فعالیت‏ها، از فعالیت علمی هیچ گاه غافل نمی‏شد. آقای کمره‏ای از آن دوران که با آقای طالقانی مانوس بوده است، چنین می‏گوید:

«ما با هم جلساتی داشتیم و در این جلسات نهج‏البلاغه را با آقای طالقانی مجاهد، در مورد نقشه پیاده کردن دولت امیرالمؤمنین مورد مطالعه قرار دادیم. بخصوص خطبه بیعت‏با امیرالمؤمنین را که خطبه‏ای است انقلابی. درصدد برآمدیم دو نفری نهج‏البلاغه را تجزیه کنیم و کتب و کلمات را که مشتملات نهج‏البلاغه است، هر خطبه‏ای را به ضمیمه قطعات مناسب آن در یکجا جمع‏آوری کنیم. نهج‏البلاغه بیست و دو کتاب شد، مقدماتی بر آن نوشتیم و در معیت آقای طالقانی در ماه رمضان پس از نماز در مسجد شاه‏آباد و در مسجد مرحوم حاج سیدمصطفی حجازی من دیکته می‏کردم و صفحه را تصفح می‏کردم و قطعات متناسب را تعیین می‏کردم و آقای طالقانی یادداشت می‏کردند. الان دفترچه تجزیه نهج‏البلاغه به خط آقای طالقانی در کتابخانه من موجود است‏».

طالقانی فعالیت علمی، فرهنگی و حتی سیاسی خود را با این پیش فرض آغاز کرد که اگر روحانیان و مجتهدان مصلح به جوانان مبارز و حرکت‏بخش طرح و نقشه مهندسی اجتماعی اسلام را ارائه ندهند، به طور طبیعی جوانان سرشار از انرژی و فعالیت‏به سمت امثال مارکس، لنین و استالین جذب خواهند شد و از آنان پاسخ سؤال خود را خواهند خواست. طالقانی نسبت‏به جوانان، دیدی عاشقانه و مشفقانه داشت و اگر با جوانان، از هر مکتب و ایدئولوژی‏ای که بودند، با مهربانی و نرم خویی رفتار می‏کرد به این دلیل بود که اعتقاد داشت جوان پاک است و زمینه رشد و تعالی و تکامل او بسیار است. بدین سان طالقانی از شهریور 20 به بعد فعالیت‏خویش را بیشتر در جبهه فرهنگی جهت ارائه اندیشه و معارف ناب اسلامی قرار داد. به خاطر همین فعالیت‏های فرهنگی و اسلامی که از سال‏های‏17 - 1318 آغاز کرده بود و عمامه به سر بود، رژیم رضاخان وی را دستگیر و به مدت 50 روز زندانی می‏کند که در نهایت‏با ضمانت آزاد می‏گردد.

پس از پایان جنگ دوم جهانی (1317 - 1322) و به دنبال شورش کمونیست‏ها و تجزیه‏طلبان در آذربایجان به رهبری پیشه‏وری، طالقانی از سوی علما و مجامع دینی و مذهبی به آن منطقه اعزام می‏شود و پس از بررسی مسائل و توقف ده روز در آنجا، در باره اوضاع و احوال آن منطقه چنین می‏گوید:

 

«تجزیه نشدن آذربایجان از ایران چندین علت داشت. ولی از جنبه داخلی می‏دانید که مؤثرترین ضربه به تجزیه‏طلبان، بنا به اعتراف رئیس دولت وقت (قوام السلطنه)، فوت مرحوم آیت‏الله ابوالحسن اصفهانی مرجع شیعیان بود. عزاداری ایشان چنان آذربایجان را تکان داد که تجزیه‏طلبان با هر قدرت تا مدتها نتوانستند از بروز نتایج این احساسات جلوگیری کنند و مردم مسلمان آن سرزمین عملا به آنان فهماندند که عمیق‏تر و پایدارتر از این قدرتهای موقت قدرت ایمان است که بالاخره دست متجاوز را کوتاه می‏کند. لذا پس از برگشت‏به تهران از مشاهدات و مطالعات خود بیش از پیش متوجه شدم که انحرافهای فکری عده‏ای از مردم و جوانان و عواقت آن خطر بزرگی برای تمامیت و استقلال کشور دارد که ممکن است‏به نابودی و تجزیه آن بکشد و تکلیف شرعی خود دانستم که اهتمام بیشتری در تشکیل جلسات مرتب و مفصل و منظم که مدتها در راه آن می‏کوشیدم برای سخنرانی، بحث و انتقاد بر محور اصول برهانی خداپرستی و رد و انتقاد بر اصول ماتریالیستی و کمونیستی بنمایم. در نتیجه سپاهی از دانشجویان برای بحث و فهم اصول اسلامی و مقایسه آن با اصول مادی تشکیل دادم که در دانشگاه و خارج از دانشگاه آثار آن آشکار و هویدا گردید و بر محور همین فکر و نظر، انجمن اسلامی دانشجویان که در سال 1322 تشکیل شده بود و پس از آن (انجمن اسلامی) معلمین و اطباء تشکیل گردید.»

طالقانی تشکیل انجمن‏های اسلامی پزشکان، معلمان و دانشجویان دانشگاه‏ها را در دهه 20 که بحرانی‏ترین دهه برای رژیم و مخالفان آن بود، با اهداف ذیل تبیین و تحلیل می‏کند:

الف) وظیفه کلی و دینی این بود که جوانان با بحث آزاد، اصول دین را دریابند. زیرا از نظر علمای اسلام اصول دین را باید با تحقیق و برهان و بحث آزاد دریافت.

ب) وظیفه خاص دیگری که پیش آمده بود، مبارزه‏ای منطقی با اصول ماتریالیسم بود که اذهان جوانان و تحصیلکرده‏های ما را می‏رفت فرا گیرد.

طالقانی با توجه به این مقدمات و با آن دید اسلامی و جهانی خود، احساس تکلیف سنگین می‏کند که اصول اعتقادی، اجتماعی و اقتصادی اسلام را برای مسلمانان داخل و خارج کشور احیا کند. این وظیفه را نخست نسبت‏به کشور خود احساس می‏کند که سابقه تاریخی و درخشانی در علم و تحقیق، بخصوص علوم اسلامی دارد. از این رو، طالقانی علاوه بر فعالیت‏سیاسی بیشتر به مسائل فرهنگی و آموزشی توجه داشت و بدین خاطر مسجد هدایت را از دهه 20 محل وعظ و خطابه خود قرار داد. او مسجد



خرید و دانلود تحقیق درباره آیت الله طالقانی