دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد انقلاب مکتب کلاسیک جدید در اقتصاد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

انقلاب مکتب کلاسیک جدید در اقتصاد

مکتب کلاسیک جدید در اقتصاد کلان، اصول استاندارد تحلیل اقتصادى را براى شناخت چگونگى تعیین محصول کل یک ملت (یا GDP) به کار مى برد. از دیدگاه مکتب کلاسیک جدید، عرضه و تقاضا نتیجه اقدامات اقتصادى و عقلانى خانوارها و بنگاه ها است، مقادیر اقتصاد کلان مانند GDP، نتیجه تعادل عمومى بازارها در یک اقتصاد هستند. تعجب آور است که این دیدگاه در اقتصاد کلان انقلابى به حساب آمده است، وقتى ماهیت فعلى تحلیل اقتصادى در سایر شاخه هاى علم اقتصاد مانند مالیه عمومى، تجارت بین الملل و اقتصاد کار را مى بینیم. همگى اصول استانداردهاى اقتصادى براى تحلیل دامنه گسترده اى از موضوعات را به کار مى برند. اقتصاد کلان عقب افتاد. زیرا اقتصاد کلان کینزى در زمانى حاکم بود که این اصول به طور سیستماتیک از دهه ۱۹۴۰ تا دهه، ۱۹۶۰ در سایر شاخه هاى اقتصاد به کار رفته بودند.

از آغاز اقتصاد کلان با کتاب «نظریه عمومى اشتغال، بهره و پول» جان مینارد کینز در سال، ۱۹۳۶ اقتصاد کلان کینزى جایگاه مهمى را به سه دلیل مهم، حفظ کرد:

اول: الگوهاى تحلیلى پایه اقتصاد کلان کینزى براى کاربرد، ساده، انعطاف پذیر و آسان بودند و به نظر مى رسید با الگوهاى مشاهده شده فعالیت اقتصادى انطباق دارند.

دوم: کینز و پیروانش مکتب آلترناتیوى را به طور قوى و مؤثر، نقد کردند که آن را اقتصاد کلان کلاسیکى نامیدند و آن را پیچیده، انعطاف ناپذیر و از نظر تجربى نامربوط توصیف کردند.

سوم: الگوهاى تحلیلى کینزى، پایه اى براى الگوهاى آمارى تفصیلى فعالیت اقتصاد کلان فراهم کردند که مى تواند براى پیش بینى اقتصادى و براى ارزیابى سیاست هاى آلترناتیو به کار رود. در مقایسه با اقتصاد کلان کلاسیکى قدیم و جدید، اقتصاد کلان کینزى با این فرض شروع نشد که یک اقتصاد از تقاضاکنندگان و عرضه کنندگان اقتصادى عقلانى انفرادى ساخته شده است. به جاى استخراج تقاضا از انتخاب هاى فردى که در درون محدوده هاى مشخص شده، شکل گرفته است، شیوه کینزى آن بود که به طور مستقیم، یک قاعده رفتارى را مشخص کند. کینز ادعا کرد که مخارج جمعى شده (کل) مصرف، تحت تأثیر یک «تابع مصرف» قرار دارد که در آن مصرف، صرفاً به درآمد جارى بستگى دارد. به طور عام تر، اقتصاد کلان کینزى فرض مى کند که افراد از قواعد سرانگشتى ثابتى پیروى مى کنند، بدون فرض این که بنگاه ها و خانوارها، انتخاب هاى عقلانى انجام مى دهند تا حدى این فرض ناشى از بدگمانى در بخشى از الگوسازان کینزى است که افراد نوعاً به طور عقلانى عمل نمى کنند. تا حدى آن تصمیمى عمل گرایانه براى الگوسازى بود: اگر رفتار اقتصادى افراد، هدفمند باشد، کار مشخص ساختن این که چگونه آنها در موقعیت هاى مختلف عمل خواهند کرد پیچیده تر است و بنابراین براى الگوسازى مشکل تر است.

کینزى ها درست مى گفتند که اقتصاد کلان کلاسیکى دهه ۱۹۳۰ نمى تواند به پرسش هاى مهم سیاست عمومى پاسخ دهد. اقتصاد کلان کلاسیکى در آن زمان مانند اغلب شاخه هاى دیگر علم اقتصاد، فقط آغازى براى ساختن الگوهاى صورى آمارى و ریاضى رفتار اقتصادى بود. طى دهه گذشته حجم زیادى از تحقیقات عمدتاً به این چالش ها و این موضوعات پرداخته است که اکنون مکتب کلاسیک جدید در اقتصاد کلان نامیده مى شود. رویکرد کلاسیک جدید در اقتصاد کلان به طور فزاینده اى در مباحث سیاست اقتصاد کلان در ایالات متحده و سایر کشورهاى جهان طى سال هاى اخیر مهم شده است.

برترى اقتصاد کلان کینزى یا کلاسیکى به این بستگى خواهد داشت که کدام یک شناخت بهترى از فعالیت اقتصاد کلان ارائه مى کنند. تصمیم گیرى میان دیدگاه هاى رقیب، اهمیت دارد، زیرا آنها نوعاً بر نتایج بسیار متفاوتى براى سیاست هاى بخش عمومى دلالت دارد.

 تفاوت هاى کلى در دیدگاه

سه تفاوت اصلى سیاست اقتصاد کلان از دیدگاه اقتصاد کلان کینزى و کلاسیکى جدید، وجود دارد. سه ایده اصلى در دیدگاه کینزى، عبارتند از:

اول؛ این فرض که تنها اندکى از نتایج بازار، مطلوب است. این دیدگاه نسبت به بازار، حوزه گسترده اى براى مداخله دولت به جا مى گذارد.

دوم؛ این که تغییرات در طرف عرضه بازارها عمدتاً در درازمدت مهم هستند، در حالى که این فرض با اغلب اوضاع سیاستى، خیلى فاصله دارد.

سومین دیدگاه کینزى این است که مقامات پولى و مالى مى توانند شرایط تقاضاى محصولات خاص و تقاضاى اقتصاد به طورکلى را کنترل کنند.

در مقابل این سه ایده، مکتب کلاسیک جدید کاملاً ایده هاى صدوهشتاد درجه مخالف دارد.

اول: به دلیل آن که تصمیمات عرضه و تقاضاى بازار فرض شده است توسط عوامل (کارگزاران) عاقل از نظر اقتصادى، اتخاذ مى شود. فرض شده است این تصمیمات کارا است. این که عقلانیت فردى در بازارها عموماً منجر به نتایج مطلوب از نظر اجتماعى مى شود، پیامى است که در مرکز تحلیل اقتصادى از کتاب «ثروت ملل» آدام اسمیت تا اقتصاد رفاه مدرن قرار دارد. بنابراین دلیل موافق مداخله دولت، از دیدگاه مکتب کلاسیک جدید، نیازمند دو گام اساسى است:

۱ـ شناسایى «نارسایى بازار».

۲ـ نشان دادن این که دولت مى تواند عملاً سیاست هایى را دنبال کند که منجر به اصلاح اجتماعى شود.

دوم: مکتب کلاسیک جدید در اقتصاد کلان به طور سیستماتیک بر اهمیت رفتار عرضه در نتایج بازار حتى در خیلى کوتاه مدت تأکید مى کند.

سوم: مکتب کلاسیک جدید در اقتصاد کلان مى پرسد که آیا ابزارهاى سیاستى خاص مى تواند دستکارى شود تا اهداف سیاستى خاص را انجام دهد.

 مباحث سیاستى فعلى

مکتب کلاسیک جدید در اقتصاد کلان و مکتب کینزى درباره سه سیاست اقتصادى پیشنهاد شده در دوران مبارزات انتخاباتى سال ۱۹۹۲ به نتایج بسیار متفاوتى منجر مى شود.

۱ـ کاهش موقت مالیات براى طبقه متوسط.

۲- احیاى موقتى اعتبار مالیاتى سرمایه گذارى.

۳- سیاست هاى انبساطى پولى(یعنى افزایش نرخ رشد عرضه پول و کاهش نرخ تنزیل).

بررسى دو موضوع اول نیازمند درک این است که چگونه مخارج مصرف کننده و مخارج سرمایه گذارى تعیین مى شود، بنابراین به این بحث مى پردازیم که چگونه اقتصاد کلان کینزى و اقتصاد کلان کلاسیک جدید، به هریک ازموارد فوق مى نگرند.

 تعیین کننده هاى مصرف و سرمایه گذارى

در مکتب کینزى، مخارج مصرفى اساساً به وسیله تغییرات در درآمدجارى قابل تصرف (یعنى درآمد ملى منهاى مالیات) تعیین مى شود. دیدگاه مکتب کلاسیک جدید، کاملاً متفاوت است. از دیدگاه مکتب کلاسیک جدید، مصرف خانوار در یک دوره زمانى مشخص به درآمد جارى آن خانوار و درآمدى که انتظار دارد درآینده به دست آورد، بستگى دارد و همچنین بستگى دارد به نرخ هاى بهره اى دارد که در آن نرخ بهره، خانوارها مى توانند وام بگیرند یا وام بدهند.

دیدگاه مکتب کلاسیک جدید و کینزى درباره سرمایه گذارى نیز تفاوت دارد. اقتصاددانان کلان کینزى بر جریانات نقدى جارى به یک بنگاه و هزینه هاى سرمایه جارى به عنوان تعیین کنندگان اصلى مخارج سرمایه گذارى تأکید مى کنند. اقتصاددانان مکتب کلاسیک جدید در اقتصاد کلان با این موضوعات موافقند، ولى بر نقش جریانات نقدى مورد انتظار در آینده و همچنین هزینه هاى سرمایه موردانتظار درآینده تأکید مى کنند. بنابراین تفاوت کلیدى میان دیدگاه هاى کلاسیکى جدید و کینزى در مورد مصرف و سرمایه گذارى، بستگى به اهمیتى دارد که هریک به انتظارات درباره شرایط اقتصادى آینده مى دهند. در حالى که بسیارى از طرفداران اقتصاد کلان کینزى ممکن است نقشى براى انتظارات بپذیرند ولى فکر نمى کنند که انتظارات اهمیت دارد. از این گذشته بسیارى از اقتصاددانان کلان کینزى به انتظارات درباره آینده مى



خرید و دانلود تحقیق در مورد انقلاب مکتب کلاسیک جدید در اقتصاد


ریشه های انقلاب ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

انقلاب :

نیروهای مختلف چریکی و غیر مذهبی :

افزایش رشد یابنده و مستمر ناراحتی و نارضایتی در میان اکثر بخش های مردم ایران به دلیل افزایش ظلم و استبداد در دهه سالهای 1970 میلادی قول هایی که در جهت عدم تمرکز سیاسی و اقتصادی داده شده و هرگز جامه عمل نپوشیده بود , همچنین رشد مشکلات اقتصادی در خلال سالهای 1976 و 1977 میلادی علیرغم درآمد عظیم نفت , منجر به شیوع مختلفت ها در سال 1977 میلادی گردید . با اینکه مخالفت آشکار مردم با شاه دیریا زود آفتابی می شد اما زمان و شکل وقوع آن تا تا حدی نتیجه سیاست حقوق بشر کارتر بود که در ژانویه سال 1977 میلادی اعلام گردیده و به طور ضمنی می گفت که کشورهایی که در آنها حقوق بشر اساسا نادیده گرفته می شود ممکن است از کمک های اقتصادی و یا تسلیحاتی امریکا محروم شوند . تاثیر سیاست حقوق بشر مزبور ر ایران به سبب فشار قابل ملاحظه ای نبود که احیانا از طرف امریکا وارد شده باشد بلکه بدین خاطر بود که هم شاه و هم نیروهای مخالف او معتقد بودند که واقعا احتمال دارد امریکا در این مورد دست به کاری بزند . همین اعتقاد موجب گردید که بعضی از ایرانیان شهامت این را پیدا کنند تا نامه ها و عریضه های سرگشاده ای را انتشار دهند و امیدوار باشند که به مطالب آنها به نحوی توجه شود و اینکه حداقل مثل سابق مورد سرکوب وسانسور سخت قرار بگیرند .لیکن دیپلماتها و مسئولین سیاسی امریکا غالبا از اینکه شاه را در قضیه حقوق بشر تحت فشار قرار دهند طفره می رفتند . سوالات و مباحثاتی نیز که گاه و بیگاه در مورد حقوق بشر از طرف امریکایی ها از شاه می شد معمولا در رابطه با زندان نمودن و یا شکنجه افراد بود و نه آزادی مردم و یا حقوق مدنی آنها . هرگز امریکایی ها به طور جدی تهدید نکردند که میزان کمکها و حمایت خود از رژیم شاه را تقلیل خواهند داد .

تذکرات پراکنده و تک و تک مقامات امریکایی از او و نیز مقابله اش با گروههای مخالف دچار تزلزل شود . اما این بیشتر به دلیل روحیات خود شاه بود تا هرگونه تهدید واقعی امریکا , مخالفین لیبرال بعضا به خاطر سخنان کارتر ترغیب شدند تا دست به کار شوند اگر چه این سخنان پشتوانه عملی خیلی کمی داشتند .

اینکه چرا شاه در سال 1977 میلادی انتقاداتی را تحمل می نمود که تا قبل از آن تاریخ هرگز اجازه ابراز آن را به کسی نمی داد احتمالا دلایل دیگری نیز دارد که کمتر مورد ت وجه قرار گرفته است . از جمله این دلایل یکی هم این بود که او می دانست به دلیل داشتن سرطان مریض است و به خاطر تمهید مقدماتی ک ه خود به عمل آورده بود تاج و تخت سلطنت ممکن است به پسر صغیرش رسیده و ملکه فرح نیز موقتا نایب السلطنته شود . در پاییز سال 1977 میلادی دوره کوتاهی به وجود آمده بود که مثل بعضی موقعیت های قبل و بعد از آن تاریخ احتمالا به خاطر مریضی تصاویر فعالیت های شاه به نحو محسوسی در تلویزیون و روزنامه ها کمتر به چشم می خورد . در عوض افراد مقدار زیادی تصاویر ملکه را می دیدند که در نقاط مختلف مملکت به انواع کارهای عام المنفعه مشغول است . به هنگام سالروز تولد ملکه نیز , به خلاف معمول که عکس سه نفری شاه و او و پسرشان در کنار هم در گوشه و کنار شهر ها نصب می گردید تنها عکس خود او بود که در همه جا به چشم می خورد . همچنین برای نخستین بار , این عکس ها فریبنده نبوده و بلکه یک قیافه جدی را نشان میداد تا این فکر را القا کند که این خانم صاحب عزم و جذبه بوده و می تواند حکومت را اداره نماید . بنابراین به نظر منطقی می رسد تا قبول کنیم که شاه در آستانه تحویل و تحول احتمالی و به قدرت رسیدن جانشینان اش , می دانست که آنها نمیتوانند با همان روش دیکتاتوری و مشت آهنینی که خود او علیه هرگونه مخالفت علنی به کار می برد حکومت کنند بلکه نیازمند به همکاری از ناحیه گروههای مختلف مردم و از جمله مخالفینی که هر روز صدایشان بیشتر به گوش می رسید هستند . هرچه بحران شدیدتر می گردید ضعف شاه را بیشتر می شد به خاطر سرطان و داروهایی که مصرف می کرد مشاهده کرد که یا شامل آرام بخش های خیلی قوی بوده و یا اینکه بهرحال همان اثر را داشت . همچنین اصلاحاتی که در سیستم قضائی و تقلیل شکنجه مخالفین به عمل آمده بود بیشتر به خاطر فشار افکار عمومی دنیا به ویژه سازمان عفو بین المللی و کمیسیون بین المللی قضات بود که قبل از روی کار آمدن کارتر آغاز شده بود , تا به خاطر هرگونه اقدامی از ناحیه آمریکا .

با این وجود مصاحبه ها و بیانیه هایی که در آن ایام انتشار یافته اند حکایت از این دارند که روشنفکران و پیشه وران تصمیم داشتند که از سیاست حقوق بشر امریکا استفاده نموده و با چاپ و توزیع شکایات و تظلمات خود راه مفری باز نموده و امیدوار باشند که با وسیع تر نمودن شکاف حاصله , دولت را مجبور به تغییر سیاست های خود نمایند . در بهار و تابستان سال 1977 میلادی چندین نامه سرگشاده و عریضه پخش گردید . این حقیقت که نامه های مزبور از طرف افراد غیر افراطی بود که نه به گروه مخالفین مذهبی مبارز و نه به گروههای چپ تعلق داشتند نباید مورد مبالغه قرار گ رفته و گفته شود که این به معنای آن است که میانه رو ها انقلاب را آغاز کردند اما افراطی ها آن را به چنگ گرفتند , مبالغه ای که بعضا در اینجا و آن جا به چشم می خورد . عریضه های افراطی تر توسط عناصر مذهبی و یا مارکسیستی تنها باید با کتمان بیشتری توزیع می گردید و اگر نه این بدان معنا نیست که گروههای مزبور در سال 1977 میلادی فعال نبودند . از طرف دیگر میانه روها , در میان اقشار مختلف مردم به طور نسبی , ضعیف تر از آن بودند که بتوانند رهبری مخالفت ها را در دست خود نگهدارند .

در خلال سالهای دهه 1970 میلادی انجمن دانشجویان مسلمان , که گاهی کاملا از دانشجویان ایرانی و گاهی از دانشجویان ایرانی وغیر ایرانی به طور توام تشکیل می گردید همچنان که در ایران مشهور گردیده بود در خارج از کشور به همان اندازه شهرت یافت . بعضی از آنها ,



خرید و دانلود  ریشه های انقلاب ایران


تئورى‏هاى مختلف درباره انقلاب اسلامى 5 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

تئورى‏هاى مختلف درباره انقلاب اسلامى

انقلاب اسلامى ایران در سال 1979/1357 یکى از تحولات شگرف و عظیم قرن بیستم به شمار مى‏رود و بسیارى از تئورى پردازان پدیده انقلاب را شگفت زده کرد. امروزه پس از گذشت‏ سال ها از پیروزى انقلاب هنوز عوامل، ابعاد و ویژگی هاى آن روشن نشده است.

چرا نهضت مشروطیت (1285/1960) با کودتاى رضاخان در سال 1299 و نهضت ملى شدن نفت در سال هاى پایان دهه 1320 با کودتاى 28 مرداد 1332 با شکست روبرو شد، همچنانکه حرکت پرشور مردم به رهبرى امام خمینى (رضوان الله تعالى علیه) در سال هاى 1342 به بعد نیز سرکوب گردید؛ ولى این تحول عظیم در سال 1357 تحقق یافت؟ چه عوامل و عللى این پیروزى را به ارمغان آورد؟ البته پدیده‏هاى اجتماعى زاییده یک عامل نیستند، ولى مى ‏توان از اساسى ‏ترین و اصلى ‏ترین عامل سخن گفت و اهمیت ‏شناخت علت اصلى انقلاب به عنوان علت محدثه در بقا و استمرار آن مؤثر خواهد بود. آیا از میان متغیرهاى انقلاب، عدم توسعه سیاسى، مشکلات اقتصادى، بحران هاى دینى و مذهبى اساسى‏ ترین علت‏این پدیده اجتماعى است ‏یا این که عوامل دیگر مؤثر بوده اند؟

جالب توجه اینکه محمدرضا پهلوى در آذر سال 1356 در مراسم فارغ التحصیلى دانشگاه افسرى اعلام کرد: «کسى نمى‏تواند مرا سرنگون کند. من از حمایت کارگران، کشاورزان و بخش وسیعى از مردم عادى و روشنفکران به علاوه از پشتیبانى بى چون و چراى نیروهاى مسلح هفتصد هزار نفرى ایران برخوردارم‏» (1)

سازمان تحلیل اطلاعات دفاعى که وزارت دفاع و نیروهاى مسلح آمریکا را تغذیه اطلاعاتى مى‏نماید در ارزیابى از موقعیت رژیم پهلوى اظهار مى‏ کند:«انتظار مى‏ رود شاه در ده سال آینده نیز همچنان به صورت فعال در قدرت بماند» .(2)

حیرت در این بود که چگونه امور ناممکن به ممکن بدل گشت و مردم با دست ‏خالى بر رژیمی نیرومند غالب شدند و رژیم مقتدر و با ثبات محمدرضا پهلوى را از هم پاشیدند؟ و چگونه او مقبولیت و کار آمدى خود را از دست داد؟

به طور کلى تئورى‏هاى چرایى انقلاب اسلامى ایران در پنج دسته ذیل خلاصه مى‏شود:

1- گروهى «تئورى توطئه» را منشا زایش انقلاب دانسته‏اند و طرح ریزى از پیش تعیین شده خارجى‏ها خصوصا آمریکا و انگلستان را مؤثر این پدیده شمرده‏اند، زیرا پیشرفت‏هاى همه جانبه اقتصادى ایران در تولیدات صنعتى، معدنى و کشاورزى در بازارهاى بین المللى و نیز افزایش بهاى نفت در نیمه اول دهه 1350، منافع قدرت‏هاى غربى را به خطر انداخت. (3)

2- دسته دیگرى با «تئورى مدرنیزاسیون» علت چرایى انقلاب اسلامى را تفسیر کرده‏اند و شتاب رژیم شاه در اصلاحات مدرن اجتماعى و اقتصادى و ناسازگارى آن با بافت ‏سنتى جامعه و در نتیجه پیدایش بحران هویت را منشا پیدایش انقلاب دانسته‏اند. این گروه اصلاحات شاه و ریشه‏هاى طغیان در سال 1342 را مؤید این نظریه دانسته‏اند. (4)

خانم نیکى کدى در مقام نقد هر دو تئورى و پیرامون پروژه‏هاى صنعتى و تجارى رژیم محمدرضا پهلوى بر این باور بود که اجراى پروژه‏هاى یاد شده طرح هاى بزرگى بودند که مطابق شرایط ایران طراحى نشده و بى‏ اندازه گران و پر خرج بودند و ناکامى اقتصادى، عدم‏ تقسیم عادلانه، فساد و اسراف مالى به بار آوردند. (5)

3- عده دیگرى همچون خانم کدى بر اساس مطالب فوق «معضلات و ناهنجارى‏هاى اقتصادى» را عامل اصلى بروز انقلاب اسلامى ایران معرفى مى‏ کنند. (6)

4- گروه دیگرى از محققان واقع بینانه به عوامل اجتماعى، سیاسى، فرهنگى و به خصوص مذهبى توجه دارند.آبراهامیان در این راستا چنین استدلال مى‏ کند:

«انقلاب از این جهت ‏به وقوع پیوست که شاه در سطح اجتماعى - اقتصادى به نوسازى‏هایى دست زد، اما در جهت نوسازى در سطح سیاسى ناکام ماند» . (7)

برخى از محققان برآنند که: «علت اصلى و اساسی قیام مردم این بود که شاه نسبت ‏به نابودى ارزش هاى مسلط جامعه آنها که از مذهب و آئین آنها سرچشمه گرفته بود، قیام کرده و به همین دلیل بود که با جریحه دار شدن احساسات مذهبى امت مسلمان ایران، دیگر مجالى براى صبر و تحمل و شکیبایى در مقابل سایر ناملایمات اجتماعى و اقتصادى وجود نداشت‏»(8)

پاره‏اى دیگر از تئورى پردازان انقلاب اسلامى ایران در تعیین عامل اصلى سقوط و شکست رژیم شاه مى ‏نویسند: «اگر ما به جستجوى علل و عواملى که خارج از ماهیت انقلاب اسلامى و آرمان ‏ها و ریشه‏ هاى تاریخى آن است ‏بپردازیم، تنها عاملى که به عنوان علت اصلى و عامل اول مى‏توان از جریان انقلاب، از تولد تا پیروزى آن استنباط نمود، اعمال سیاست اسلام زدایى توسط شاه بود که ادامه رژیم خود را به منظور هرچه بیشتر جلب نمودن حمایت‏ خارجى و تحکیم هرچه عمیق‏ تر سلطنت و دیکتاتورى در داخل کشور، در گرو آن مى‏ دید.» (9)

5- تئورى دیگر بر جامعیت اسلام تأکید مى ‏کند و نقش تعالیم اسلام را در پیدایش انقلاب اسلامى ایران پررنگ ‏تر مى ‏نماید. استاد مطهرى چنین عقیده‏اى را ابراز مى‏کند و در تفسیر اسلامى بودن، معنایى اعم از معنویت درج مى ‏کند و نوعى جامعیت از دین اسلامى را که متضمن مسایل اقتصادى، سیاسى و اجتماعى است ارائه مى ‏نماید و حریت و آزادى، عدالت، نبودن تبعیض هاى اجتماعى و شکاف‏هاى طبقاتى را در متن تعلیمات اسلامى قرار مى ‏دهد. استاد در ادامه مى‏ فرماید: راز موفقیت نهضت ما نیز در این بوده است که نه تنها به عامل‏ معنویت تکیه داشته، بلکه آن دو عامل دیگر مادى و سیاسى را نیز با اسلامى ‏کردن محتواى آنها، در خود قرار داده است. فى المثل، مبارزه براى پر کردن شکاف هاى طبقاتی، از تعالیم اسلامى محسوب مى‏شود، اما این مبارزه با معنویتى عمیق توأم و همراه است. از سوى دیگر روح آزادى خواهى و حریت در تمام دستورات اسلامى به چشم مى‏ خورد. (10)

تفسیر جامع نگرانه از دین اسلام و تبیین ابعاد مختلف اجتماعى، سیاسى و فرهنگى آن مهمترین تلاش علمى اندیشوران و متفکران معاصر همچون علامه طباطبایى، شهید مطهرى و دکتر شریعتى بود که منشاء شکل گیرى انقلاب اسلامى ایران شد.



خرید و دانلود  تئورى‏هاى مختلف درباره انقلاب اسلامى 5 ص


انقلاب، عدالت اجتماعی و آزادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

انقلاب، عدالت اجتماعی و آزادی

زمانی در حدود دو دهه لازم بود تا معنای عدالت اجتماعی در دید اکثریت جامعه ما، از برابری به آزادی تغییر جهت دهد.

در جریان پیروزی انقلاب در سال 57 حساسیت غالب در مردم و در نیروهای فعال سیاسی، برابری بود که خود را در قالب شعارهای مختلفی چون "حکومت عدل علی" تا ... "نان، مسکن، آزادی" نشان می داد. اگرچه در همان ماه های اولیه، نیروهای مبارز مؤثر در پیروزی انقلاب به شدت درگیر نبرد سهم خواهی از قدرت شدند، ولی جلوه بیرونی این نبرد، انتقاد متقابل آن ها از یکدیگر در عدم توجه به زمینه سازی درست برای تحقق عدالت اجتماعی و احقاق حق انقلابی مردم بود. یکی دیگری را زمینه ساز ورود امپریالیسم که دشمن سوسیالیزم فرض می شد، می دانست و دیگری بر ضرورت تقویت رهبری انقلابی برای حفظ و تداوم شرایط انقلابی تأکید داشت و با موانع آن به شدت برخورد می کرد. شرط اصلی برای تداوم شرایط انقلابی، حضور مردم در صحنه فرض می شد. تصویر غالب از این حضور هم دعوت انبوه و توده وار از مردم برای مقابله با موانع تداوم شرایط انقلابی بود. هر کس میلیشیای خود را داشت و آماده برای برخورد با آن چه دشمن انقلاب (و خود) فرض می کرد! تجربه نشان داد که در شرایط انقلابی و برای حفظ توده وار مردم در صحنه، تأکید بر شعار مساوات و رفتن به طرف راه کارهایی چون مصادره سرمایه ها و انباشات های بزرگ و عمومی کردن مالکیت ها، انتخابی اجتناب ناپذیر است. برای توده ای کردن انقلاب (که مطلوب بسیاری از انقلاب های معاصر بود) باید بر طبل برابری و عمومی کردن همه چیز کوفت.

جنگ تحمیلی نیز ضرورت های عینی برای تداوم این شرایط را افزایش داد و بسیج نیرو برای مقابله با دشمن متجاوز هیچ راهی جز عمومی شدن بیش تر و بیش تر همه چیز باقی نمی گذاشت. البته از ابتدای پیروزی انقلاب، بودند نیروهایی که بر آزادی و جلوگیری از تخریب سرمایه های اجتماعی حساسیت داشتند و حضور پایدار مردم برای دفاع از استقلالشان را در گرو نهادینه شدن آزادی های سیاسی و اجتماعی می دانستند، ولی این صداها در هیاهوی بزرگی که در آن سال ها وجود داشت، انعکاس چندانی نیافت.

لازم بود که جامعه یک دهه در چنین فضایی پیش رود تا عوارض این انتخاب ها به طور کامل خود را از جهت اقتصادی و اجتماعی نمایان سازد. توقف رشد اقتصادی، به حداقل رسیدن نرخ رشد سرمایه گذاری، افول قابل توجه تولید و درآمد سرانه و افزایش نابسامانی های اجتماعی و فرهنگی، همه از عوارض انتخابی بود که جامعه در دهه اول و در تفسیر "عدالت اجتماعی" به عنوان تأکید اصلی در انقلابی بودن، به طرف آن رفت.

و اما هنوز گذر از یک دهه تأکید و حساسیت بر سازندگی لازم بود تا جامعه به آزادی، به عنوان درست ترین تفسیر از عدالت اجتماعی، برسد.

جنگ و نابسامانی های دهه اول انقلاب، فرصتی برای توجه به سرمایه گذاری های اقتصادی و اجتماعی باقی نگذاشت و جبران این قضیه سرلوحه سیاست ها و برنامه ریزی های دهه دوم قرار گرفت. این تشخیص، درست و واقعی بود، ولی در اجرا و در عمل به این تصمیم، دولت و مدیریت کلان کشور بازیگر اصلی شدند و سعی نمودند کل جامعه را در این جهت با خود همراه سازند. تمرکز سیاسی و اجرایی که در دهه اول انقلاب شکل گرفته بود، امکان چندانی برای عمومی شدن حرکت سازندگی و جلب مشارکت مردم و سرمایه های غیر دولتی را در این زمینه باقی نمی گذاشت.

تعدیل اقتصادی، شعار و آرمان درستی بود، ولی به این نکته کم تر توجه شد که بستر سیاسی و اجرایی برای تحقق آن به هیچ وجه فراهم نیست. عکس العمل در برابر این نا موزونی، خود را در دولت دوم سازندگی نشان داد و دیدیم که سیاست ها و مسیرهای طراحی شده برای این هدف چگونه دچار تغییر و تعویض اساسی شد.

البته از این حق نباید گذشت که مجموع سیاست های جاری در این دوره (مستقل از عوارض فرهنگ های بعدی آن) گشایشی نسبی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به وجود آورد؛ گشایشی که برخی آن را زمینه ساز حوادث دهه سوم انقلاب می دانند.

دامن گرفتن فعالیت های تولیدی در دوره سازندگی و افزایش سرمایه گذاری و گردش سرمایه در کشور، فضایی از گشایش نسبی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را به وجود آورد و ظرفیت های فروخورده در متن جامعه فرصتی برای خودیابی و بروز یافت. همان میزان محدود از آزاد سازی و تعدیل، کافی بود تا خواسته ها و انتظاراتی که در دهه اول انقلاب امکانی برای طرح و پی گیری نداشتند؛ در عرصه عمومی جلوه نمایند و قالب های رسمی و موجود سیاسی را از خود متأثر سازند. میل جامعه به سوی آزادی و فشار به نهادهای رسمی برای تحقق آن، خود را از همان سال ها نمایان ساخت.

اگر چه در آن سال ها اعتراضات و شورش های پراکنده ای را در شهرهای مختلف شاهد بودیم، ولی جدی ترین جلوه های این تحول، خود را در قالب نوع مشارکت مردم در انتخابات مجلس پنجم به خصوص در شهر اصفهان نشان داد. نیروهای مختلف در درون و بیرون حاکمیت رسمی سیاسی کشور، متوجه شدند که سمت و سوی انتظارات مردم و روش های پی گیری خواسته هایشان در حال تغییر است. مردم دیگر به صندوق رأی، نه به عنوان امکانی برای حضور عمومی در انتخابات و نمایش توده وار وحدت به دشمن خارجی؛ بلکه به عنوان ابزاری برای اعمال تغییرات مورد انتظار در ساختار رسمی قدرت سیاسی در کشور نگاه کردند. جامعه به سوی تحولی بزرگ در الگوهایی رفتار سیاسی و مطلوب های مورد انتظارش پیش می رفت. اگر جامعه ای به طرف ابزار رأی و صندوق رأی به عنوان وسیله ای برای تحقق خواسته های سیاسی خود پیش رود، می توان نتیجه گرفت که تفسیر از "عدالت اجتماعی" در آن جامعه، به "آزادی" نزدیک می شود.

تکلیف کلی و صف بندی نیروهای سیاسی در قبال شرایط جدید، قبل از دوم خرداد سال 76 روشن شده بود؛ ولی هیچ کس (چه در جناح راست و چه در جناح چپ) شدت واکنش مردم در قبال شرایط جدید و نوع حضورشان را در رسمیت بخشیدن به این چرخش تاریخی، در آن حد تصور نمی گیرد.

شفافیت بی نظیری در تأکید مردم بر آزادی به عنوان اصلی ترین و عادلانه ترین خواسته، در این انتخابات نمایان شد؛ شفافیت و وضوحی که در تمامی انتخابات های بعدی، نه تنها از بین نرفت؛ بلکه افزایش یافت. این شفافیت، نیروهای جناح اقلیت را ابتدا دچار انفعال کامل نمود و پس از آن به طرف واکنش های افراطی نسبت به شرایط جدید و نمایندگان آن پیش برد. اکثریت منتخب در این انتخابات ها نیز که تصور چنین اقبال و تغییری را نداشتند، به نوعی دیگر دچار واکنش های پیش بینی نشده و غیر متعارف شدند.

بدون شک دهه سوم انقلاب را باید دهه عمیق شدن تجربه سیاسی جامعه در حرکت به سوی آزادی دانست. بسیاری از نیروها در ارزیابی این دوره، نگاه اصلی را به عملکرد دولت اصلاحات و دست آوردهای اجرایی آن یا نتایج به دست آمده از عملکرد مجلس ششم معطوف می سازند. در عین اهمیت عملکرد اجرایی و سیاسی دولت و مجلس در این دوره، حساسیت عمده بر این دو مقوله ممکن است ما را از توجه به تحولات زیر بنایی تری که مضمون اصلی این دوره را تشکیل می دهد، دور کند.

اساساً چرخش بنیادین جامعه به سوی آزادی های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، واکنش های تند و سخت گروه های سنت گرا و بنیاد گرا را به دنبال خواهد داشت. دامنه این بحران و آشوب از درون تک تک افراد درگیر با این تحول شروع می شود و کل جامعه را در برمی گیرد و صف بندی و نزاع های



خرید و دانلود  انقلاب، عدالت اجتماعی و آزادی


انقلاب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

انقلاب

تحیلی از انقلاب اسلامی

همانطور که از نام تحقیق معلوم است نویسنده به تحلیل انقلاب اسلامی ایران پرداخته است . میتوان این تحقیق رابه دوبخش تقسیم کرد : در بخش اول تحقیق ضمن شگفت انگیز بیان نمودن انقلاب ایران خود انقلاب را از لحاظ مفاهیم سیاسی یک انقلاب را در یک جامعه توضیح می دهد. در بخش دوم به بیان شرایط به وجود آمده در ایران در قبل از انقلاب وروند انقلاب ایران بازگو می شود .

بخش اول تعریف انقلاب از دیدگاه مارکسیست ها وغربی ها

انقلاب از دیدگاه مارکسیست

از دیدگاه مارکسیست ها عامل اقتصادی وبدی اقتصاد یک طبقه (کارگر یا پرولتاریا) سبب شورش وانقلاب برضد سرمایه داران می شود .با وجودی که مارکس این شرایط را در هلند ،انگلیس می دید و معتقد بود در این دو کشور انقلاب مارکسیستی روی دهد در اولین انقلاب مارکسیستی در روسیه چین روی داد.

انقلاب از دیدگاه غربی ها

غربی ها دید بدبینانه ای نسبت به انقلاب دارند ازجمله متفکرین غربی که به انقلاب پرداختند می توان چنین نام برد:

جامعه شناس هنتینگتون که او انقلاب را تلاش جامعه برای مدرنیزه شدن می داند وبرخلاف مارکس معتقد است در جوامع صنعتی انقلاب روی نمی دهد.

مارویس زونیس معتقد است در برخورد با انقلاب باید چهار حوزه را بررسی کرد:

1-رهبری انقلاب 2-سازماندهی انقلاب 3-شرکت توده ها 4-پاسخ سیستم توده ها

برینتون جامعه ای که به انقلاب دچار شده را به فرد بیمار تب داری تشبیه نموده که علائم بیماری یکی یکی درآن ظاهر می شود ودر طرح تئوریک وتطبیقی در مورد انقلاب دارد که بر هر دو طرح ایراداتی وارد است.

تعریف انقلاب

از نظر لغوی به معنای دگرگونی وتحول ...ومعادل کلمه Revolution است .در قرآن کریم انقلاب به مفهوم زیروروشدن آمده است :

از نظر فلسفی انقلاب تبدیل صورتی دیگر است که کون وفساد باشد واز نظر جامعه شناسان انقلاب یک تغییر ریشه ای است همراه با خشونت وسه عنصر :ارادی ،نفی انکاروترس را دارد . از نظر سیاسی انقلاب به معنای تغییر در نماد سیاسی حاکمیت است با بررسی گفته های سیاستمداران به این نتیجه می توان رسید که انقلاب 1-مردمی است 2- با خشونت همراه است 3- ارزش ها مسلط را تغییر می دهد 4-ناگهانی است.

انقلاب درچه جامعه ای روی می دهد؟

انقلاب در جامعه ای روی می دهد که ابتدا شرایط فراهم شود بعد از آن عواملی منجر به پیروزی می شود ومرحله سوم :مرحله سازندگی انقلاب است به اختصار سه مرحله را بیان می کنیم .

شرایط اجتماعی موجود در یک جامعه قبل از انقلاب : در چنین جامعه ای گروه اقلیتی قدرت را دردست گرفته فاصله طبقاتی احساس می شود حمایت مردمی از حکومت وجود ندارد.دولت برهمه چیز کنترل دارد به عقاید مذهبی مردم توجه نمی شود حکومت مشکلات دارد وفساد رشوه خواری بیداد می کند. در این جامعه کم کم افکار انقلابی در دستگاهها رخنه می کند وقیام ها چریکی به چشم می خوردوسرانجام حرکت های مردمی شروع می شود .

شروع انقلاب ‍: با شروع شدن انقلاب این گروهها در جامعه ظهور می کنند:

1-رادیکالها: تندرو هستند جوان هستند وخواهان به صحنه کشاندن مردم به انقلاب و اکثرا از طبقات پایین وروستایی هستند.

2- میانه روها:با رژیم مخالف اند اما روش آرام را در پیش گرفته از طبقات مرفه هستند ومیانسال اند.

3-محافظه کاران :با انقلاب میانه ی ندارند .

در چنین جامعه ای نقش رهبری مهم است یک رهبر با داشتن ایدئولوژی مناسب جامعه خویش می تواند انقلاب را به پیش ببرد وپیروز نماید.

مرحله سوم :مرحله سازندگی بعد از انقلاب

این مرحله سخت ترین مرحله برای یک رهبر است زیرا رهبر با انواع مشکلات مثل: توقعات از انقلاب بالاست نیروی مناسب جایگزین برای نهادها ندارد و هنوز درگیری بین گروههای انقلابی وجود دارد.

در قدرت یابی بعد از انقلاب باید گفت رادیکالها چون مشغول سرکوبی هستند میانه روها که از تخصص علمی هم برخور دارند بیشتر شانس قدرت یابی دارند البته باید گفت به دلیل سهل انگاری ومحافظه کار ی و عدم توانایی در پاسخگوئی به مردم انقلاب برکنار می شوند.در این میان نقش رهبری پررنگ است که با حفظ وحدت وسه رکن (رهبری ،مردم وایدئولوژی )انقلاب را به پیش می برد وجلوی آفات انقلاب که شامل نفوذ فرصت طلب ها رجعت به گذشته و خستگی نیروهای انقلابی را با درایت حل می نماید.



خرید و دانلود  انقلاب