دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد داستان 81 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 94

 

من ومادرم هم وضو گرفتیم . من به اتاقم رفتم تا نمازم را بخوانم . درهمین موقع ارغوان ازخواب بیدار شد .

گفت : ارمغان , حال بابا چطوره ؟

گفتم : به شکر خدا وکمکای احمد آقا خیلی بهتره .

گفت : نماز صبحِ ؟

گفتم : بله

ازجا بلند شد وازاتاقم خارج شد. نمازم را خواندم . صدای مادرم را شنیدم که ارغوان را نصیحت می کرد .

می گفت : تو را به خدا , مواظب خودت باش , یک وقت بار سنگین بلند نکنی , یک وقت ازپله , تند بالا نری , ملاحظه خورد وخوراکت را بکن , بدنت حالا احتیاج بیشتری به مواد غذایی داره , حتماً شیر وماهی بخور , میوه وسبزی تازه یادت نره و . . .

با خودم گفتم : بیچاره مادر , درهمه حال باید نگران همه ما باشد . نگران پدر , علی وارسلان , ارغوان و من . . .

درهمین فکر بودم که خوابم برد . نزدیک ساعت نُه صبح بود که ازخواب بیدار شدم . به اتاق پدرم رفتم به هوش آمده بود . به سمت او دویدم وخودم را ازخوشحالی درآغوش پدرم انداختم.

شروع به گریه ، کردم . اشکهایم روی صورت پدرم می چکید . مادرم سررسید تا من را دیدگفت : دختر چه کار می کنی ؟ تو نمی فهمی که بابات حالش خوب نیست ؟

پدرم با صدایی که شبیه ناله بود گفت : اشکالی نداره . بذار که دخترِ کوچولوم

پیشم باشه .

زود . خودم را کنار کشیدم ولی گریه ام قطع نمی شد. پدرم دستی به صورتم کشید وگفت : گلم

ارمغانم ، این جور اشک نریز . دلم خون شد ، بابا .

بادستهایم صورتم را خشک کردم وبا بُغضی درگلو گفتم : چشم بابا جون .

از اتاق پدرم . بیرون آمدم وبه آشپزخانه رفتم . ارغوان آنجا بود . به او گفتم : احمد آقا کجاست ؟

لبخندی زد وگفت : به مأموریتی که به او دادید ، رفته .

گفتم : یعنی . . . دنبال علی وارسلان . اما من که آدرس به او نداده بودم .

خندید وگفت : مگر فقط ، تو آدرس خانه مادربزرگ رو یاد داری ؟ خوب ، معلوم دختر ، آدرسو من دادم .

فکر می کنم تا ظهر بیاد وبرای خواهرکوچولوم خبر خوش بیاره.

نزدیک ظهر نمازم راخواندم وحاضر شدم که به مدرسه بروم ولی هنوز احمد آقا نیامده بود. تادرخانه رابازکردم ، که خارج شوم ، احمد آقا راپشت درخانه دیدم . آب دهانم خشک شد.

احمد آقا سلام کرد وگفت : خبر ، خوشی برای شما دارم . آنها خانه مادربزرگتان بودند . اطراف اینجا پُر ازمأمور است . برای همین نتوانستند . خبری ازخودشان به شما بدهند .

درضمن آقا ارسلان ازشما خواسته تابه خانواده او خبر بدین . امید نیز همین رو خواسته. چونکه خانه های آنها نیز تحت نظره . ازاو خد‌‌ا حافظی کردم وبه راه افتادم .

درخانه ارسلان زنگ زدم . مادرش در رابازکرد وباتعجب تا من رادید گفت : سلام ، عروس گلم ، چه عجب ازاین طرفها . چی شده که یاد ماکردی ؟

گفتم : سلام مادرجان ، ببخشید مزاحمتون شدم . خبری ازارسلان براتون دارم . او خونه مادربزرگمِ وگفته به شما خبر بدم که نمی تونه بیاد چونکه خانه شما هم تحت نظره .

مادر ارسلان گفت : خدایا . . . به من صبر بده ، به خدا عزیزم ، نمی دونی ، این چند وقت چی به من گذشته ؟

گفتم : می دونم مادر . ببخشید ، من باید مدرسه برم . خداحافظی کردم وازآنجا رفتم و رفتم . به درخانه مادر امید رسیدم به او هم خبری راکه امید داده بود، دادم وبعد به مدرسه رفتم .

آن روز خیلی خوشحال بودم . چون خبر سلامت علی وارسلان را فهمیده بودم . عصر که به خانه آمدم . احمد آقا درخانه رابازکرد.

گفتم : سلام ، احمد آقا حال بابا چطور؟

گفت : علیک سلام ، خیلی خوب، برو داخل خانه تا خودت ببینی .

به سمت خانه دویدم . ناگهان پدرم رادیدم که سرپا ایستاده بود. باتعجب گفتم : باباجون ، حالتون خوبه ؟

او با چهره مجروح وکبودش گفت : بله عزیزم ، خیلی بهترم .

مادرم وارغوان ازآشپزخانه بیرون آمدند وبه من خندیدن ، پدرم هم شروع به خندیدن کرد . گفتم : یعنی سوال من خنده دار بود ؟

ارغوان گفت : نه ، ولی این قیافه تو وطرز سوال کردنت ، واقعاً خنده داره وبازشروع به خندیدن کردند.

باعجله وارد اتاقم شدم ,یک دفعه چشمم به یک شاخه گل مریم افتاد . ازاتاق بیرون رفتم . مادرم ، پدرم ، ارغوان واحمد آقا دراتاق پذیرایی نشسته بودند. به مادرم گفتم : مامان . . . ارسلان بوده ؟

گفت : نه ، فقط یک نامه ویک شاخه گل مریم ، برات فرستاده که زحمت اون رو احمد آقا کشیدند. نگاهم به سمت احمد آقا برگشت وگفتم : احمد آقا ، اما ظهر که به مدرسه می رفتم ، شما هیچ چیز نگفتید ؟

احمد آقا گفت : تقصیر من نبود ، ارسلان آقا گفتن ، بعد ازمدرسه من یک شاخه گل مریم ازطرف او برای شما بگیرم ویک نامه هم به من دادند که اونو روی میز تحریرتان گذاشتم .



خرید و دانلود تحقیق در مورد داستان 81 ص


طرح کسب و کار کلیات کار افرینی 81 ص (بروز شده)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 76

 

وزارت علوم و تحقیقات و فناوری

مرکز آموزش علمی – کاربردی

واحد56 تهران

موضوع :

کار آفرینی کسب و کار

استاد :

سرکار خانم زمانی

دانشجو:

عاطفه ژینار

رشته حسابداری

تابستان 1387

10 قانون برای موفقیت  کسب و کار

اگر میخواهید کسب کار تازه ای راه اندازی نمائید یا اینکه کسب و کار کوچکی دارید که می خواهید موفقتر باشید، اصول دهگانه زیر را همیشه مد نظر داشته باشید. هرکدام از این اصول بخشی از موفقیت شما را تضمین خواهد کرد. اگر در حال راه اندازی کسب و کار جدید هستید، در اصول کاری که برای خود در نظر خواهید گرفت موارد زیر ار حتما لحاظ نمائید تا موفقیت کسب و کار جدید را تضمین کرده باشید.1- هدف داشته باشید

شما همه چیز برای همه مردم نیستید. بر روی مشتریان مخصوص خودتان تمرکز کنید و سعی کنید آنها را راضی کنید. بازار هدف شما معمولا بخش خاصی از مردم هستند نه همه مردم.

2- متفاوت باشید

اگر رقبای شما کاری را انجام می‌دهند، شما انجام ندهید. از بازارهای شلوغ پرهیز کنید که در این بازارها همه محصولات و تبلیغات آنها مانند هم هستند.

3- یک تیم داشته باشید

برای پرنمودن یک جای خالی در کسب و کارتان استخدام نکنید. افراد را برای این استخدام کنید که بخشی از تیم شما باشند و کسب و کار شما را بسازند.

4- سریع باشید

زمان گرانبهاترین کالای شماست. وقتی قرار است کاری را روز جمعه انجام دهید، سعی کنید آنرا پنجشنبه عصر انجام دهید. همه تلفنها و ایمیلها را سریع پاسخ دهید.

5- تشکر کنید

خیلی زیاد. به مشتریان و کارمندان خود بگوئید که چقدر برای شما مهم هستند. حتی بهتر از این، اینکار را با روشهای قدیمی انجام دهید، قلم را بردارید و این مطلب را برای آنها 6- یکرو باشید

مطمئن باشید که کسب و کار شما دارای ظاهر و درون یکسان باشد. مشتری همیشه باید با تمام افراد در کسب و کار شما یک ارتباط مناسب داشته باشد.

7- لبخند بزنید

قیمت، محصولات، کیفیت یا خدمات شما دلیل خرید یک مشتری از شما نیست، بلکه مشتری چون شما را دوست دارد از شما خرید می‌کند.

8- خوش‌بین باشید

همیشه نیمه پر لیوان را ببینید. نگرش مثبت شما در انتها بر همه چیز غلبه کرده و تمامی مسائل جانبی شما را دربرخواهد گرفت.

9- فروشنده مهربان

تلاش نکنید با فشار و زور خدمت یا محصولی را به مشتری بفروشید. مشکلات را حل کرده و نیازهای مشتری را برطرف نمائید. بهترین کاری که می‌توانید برای مشتری انجام دهید.

10- آسایش خود را فراموش کنید

هیچگاه اعتقاد نداشته باشید راهی که می‌روید همیشه باید بروید. هیچگاه باور نکنید که ایده‌های جدید یا تکنولوژی جدید بدرد شما نمی‌خورد

اصول کسب و کار

با توجه به تعاریفکسب و کار، ویژگی‌های کسب و کار، عبارتند از:

1. فروش یا انتقال کالاها و خدمات برای کسب ارزش

2. معامله‌ی کالاها و خدمات

3. تکرار معاملات

4. انگیزه‌ی سود (مهم‌ترین و قدرتمندترین محرک اداره‌ی امور کسب و کار)

5. فعالیت توأم با ریسک. کسب و کار، همیشه بر آینده متمرکز است و عدم اطمینان، ویژگی آینده است. از این رو، همواره کسب و کار، توأم با ریسک است.

اصول توسعه‌ی کسب و کار:

                        آشنایی با نام شرکت‌ها

                        آشنایی با نام محصول

                        آشنایی با نام بنیانگذار

                        آشنایی با مهارت‌های کسب و کار

اهداف کسب و کار:



خرید و دانلود طرح کسب و کار کلیات کار افرینی 81 ص (بروز شده)


مقاله در مورد داستان 81 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 94

 

من ومادرم هم وضو گرفتیم . من به اتاقم رفتم تا نمازم را بخوانم . درهمین موقع ارغوان ازخواب بیدار شد .

گفت : ارمغان , حال بابا چطوره ؟

گفتم : به شکر خدا وکمکای احمد آقا خیلی بهتره .

گفت : نماز صبحِ ؟

گفتم : بله

ازجا بلند شد وازاتاقم خارج شد. نمازم را خواندم . صدای مادرم را شنیدم که ارغوان را نصیحت می کرد .

می گفت : تو را به خدا , مواظب خودت باش , یک وقت بار سنگین بلند نکنی , یک وقت ازپله , تند بالا نری , ملاحظه خورد وخوراکت را بکن , بدنت حالا احتیاج بیشتری به مواد غذایی داره , حتماً شیر وماهی بخور , میوه وسبزی تازه یادت نره و . . .

با خودم گفتم : بیچاره مادر , درهمه حال باید نگران همه ما باشد . نگران پدر , علی وارسلان , ارغوان و من . . .

درهمین فکر بودم که خوابم برد . نزدیک ساعت نُه صبح بود که ازخواب بیدار شدم . به اتاق پدرم رفتم به هوش آمده بود . به سمت او دویدم وخودم را ازخوشحالی درآغوش پدرم انداختم.

شروع به گریه ، کردم . اشکهایم روی صورت پدرم می چکید . مادرم سررسید تا من را دیدگفت : دختر چه کار می کنی ؟ تو نمی فهمی که بابات حالش خوب نیست ؟

پدرم با صدایی که شبیه ناله بود گفت : اشکالی نداره . بذار که دخترِ کوچولوم

پیشم باشه .

زود . خودم را کنار کشیدم ولی گریه ام قطع نمی شد. پدرم دستی به صورتم کشید وگفت : گلم

ارمغانم ، این جور اشک نریز . دلم خون شد ، بابا .

بادستهایم صورتم را خشک کردم وبا بُغضی درگلو گفتم : چشم بابا جون .

از اتاق پدرم . بیرون آمدم وبه آشپزخانه رفتم . ارغوان آنجا بود . به او گفتم : احمد آقا کجاست ؟

لبخندی زد وگفت : به مأموریتی که به او دادید ، رفته .

گفتم : یعنی . . . دنبال علی وارسلان . اما من که آدرس به او نداده بودم .

خندید وگفت : مگر فقط ، تو آدرس خانه مادربزرگ رو یاد داری ؟ خوب ، معلوم دختر ، آدرسو من دادم .

فکر می کنم تا ظهر بیاد وبرای خواهرکوچولوم خبر خوش بیاره.

نزدیک ظهر نمازم راخواندم وحاضر شدم که به مدرسه بروم ولی هنوز احمد آقا نیامده بود. تادرخانه رابازکردم ، که خارج شوم ، احمد آقا راپشت درخانه دیدم . آب دهانم خشک شد.

احمد آقا سلام کرد وگفت : خبر ، خوشی برای شما دارم . آنها خانه مادربزرگتان بودند . اطراف اینجا پُر ازمأمور است . برای همین نتوانستند . خبری ازخودشان به شما بدهند .

درضمن آقا ارسلان ازشما خواسته تابه خانواده او خبر بدین . امید نیز همین رو خواسته. چونکه خانه های آنها نیز تحت نظره . ازاو خد‌‌ا حافظی کردم وبه راه افتادم .

درخانه ارسلان زنگ زدم . مادرش در رابازکرد وباتعجب تا من رادید گفت : سلام ، عروس گلم ، چه عجب ازاین طرفها . چی شده که یاد ماکردی ؟

گفتم : سلام مادرجان ، ببخشید مزاحمتون شدم . خبری ازارسلان براتون دارم . او خونه مادربزرگمِ وگفته به شما خبر بدم که نمی تونه بیاد چونکه خانه شما هم تحت نظره .

مادر ارسلان گفت : خدایا . . . به من صبر بده ، به خدا عزیزم ، نمی دونی ، این چند وقت چی به من گذشته ؟

گفتم : می دونم مادر . ببخشید ، من باید مدرسه برم . خداحافظی کردم وازآنجا رفتم و رفتم . به درخانه مادر امید رسیدم به او هم خبری راکه امید داده بود، دادم وبعد به مدرسه رفتم .

آن روز خیلی خوشحال بودم . چون خبر سلامت علی وارسلان را فهمیده بودم . عصر که به خانه آمدم . احمد آقا درخانه رابازکرد.

گفتم : سلام ، احمد آقا حال بابا چطور؟

گفت : علیک سلام ، خیلی خوب، برو داخل خانه تا خودت ببینی .

به سمت خانه دویدم . ناگهان پدرم رادیدم که سرپا ایستاده بود. باتعجب گفتم : باباجون ، حالتون خوبه ؟

او با چهره مجروح وکبودش گفت : بله عزیزم ، خیلی بهترم .

مادرم وارغوان ازآشپزخانه بیرون آمدند وبه من خندیدن ، پدرم هم شروع به خندیدن کرد . گفتم : یعنی سوال من خنده دار بود ؟

ارغوان گفت : نه ، ولی این قیافه تو وطرز سوال کردنت ، واقعاً خنده داره وبازشروع به خندیدن کردند.

باعجله وارد اتاقم شدم ,یک دفعه چشمم به یک شاخه گل مریم افتاد . ازاتاق بیرون رفتم . مادرم ، پدرم ، ارغوان واحمد آقا دراتاق پذیرایی نشسته بودند. به مادرم گفتم : مامان . . . ارسلان بوده ؟

گفت : نه ، فقط یک نامه ویک شاخه گل مریم ، برات فرستاده که زحمت اون رو احمد آقا کشیدند. نگاهم به سمت احمد آقا برگشت وگفتم : احمد آقا ، اما ظهر که به مدرسه می رفتم ، شما هیچ چیز نگفتید ؟

احمد آقا گفت : تقصیر من نبود ، ارسلان آقا گفتن ، بعد ازمدرسه من یک شاخه گل مریم ازطرف او برای شما بگیرم ویک نامه هم به من دادند که اونو روی میز تحریرتان گذاشتم .



خرید و دانلود مقاله در مورد داستان 81 ص


ایجاد پورتال با استفاده از نرم افزار share point 81 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 81

 

دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم

گزارش کار آموزی

مقطع:کاردانی

رشته:کامپیوتر

موضوع: ایجاد پورتال با استفاده از نرم افزار share point

استاد راهنما:آقای ادیم

سرپرست کارآموز:خانم رضایی

کارآموز:ریحانه بابایی

پاییز86

مقدمه

قطعا مطلع هستید که اولین بار شبکه غیر محلی در سال 1960 توسط آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته سازمان

دفاع آمریکا با نام "آرپانت" متولد شد.

در آن زمان تنها هدف از طراحی این شبکه حول این محور بود تا هر کامپیوتر به کامپیوتردیگری متصل شود و پیامهای ارسالی بتوانند از یک نقطه شبکه به هرنقطه دیگر، از مسیرهای مختلفی بگذرند که با گذشت زمان و ارتباط این شبکه با چندین شبکه ارتباطی دیگر مفهوم جدی تری به نام اینترنت بوجود آمد.

احتمالا آن زمان کمتر کسی باور می کرد که این شبکه به چنان عظمتی دست می یابد که مدیریت و کنترل آن چه در بخش مدیریتی و چه در بخش فنی نیاز به هزینه و متخصصین ویژه ای خواهد داشت.

اما با نظریه World Wide Web که امروزه میلیون ها بار اطلاعات اینترنت توسط انواع مروگر ها بدست میلیون ها کاربر اینترنت مرور می شود علم اینترنت پا به مرحله جدیدی گذاشته است. مرحله ای پیچیده با کاربری فوق العاده آسان که همین آسان بودن دسترسی بعضا برخی از کاربران را به اشتباه میاندازد که وب همان اینترنت است!هدف از نظریه World Wide Web چیزی نبود جز دسترسی آسان و سریع به خدمات و محتویات اینترنتی از طریق یک Application خاص با قابلیت های مشخص که با ورود این Application ها گام جدید تری در عرصه سرویس دهی اینترنتی و نیز طبقه بندی اطلاعات در اینترنت به وجود آمد و این رقابت تا جایی رسید که کیفیت، ظاهر و امنیت مرورگر ها نیز برای کاربران مهم تلقی شد و بازار گرمی را برای سازندگان مرورگر ها به وجود آورد.

گسترش اطلاعات و سرویس دهی اینترنتی توسط وب سایت ها چنان رشد چشمگیری داشته است که بعید است کسی نام تمامی وب سایت های موجود در اینترنت را از حفظ باشد چرا که می بایست هر روز نام های کوتاه و بلند 20000 سایت جدید را بخاطر بسپارد!

از آنجائیکه با حیات وب، کاربری آسان انگیزه اصلی کاربران اینترنت جهت استفاده از این شبکه می باشد پس قطعا دور از ذهن است یک کاربر اینترنتی راضی شود برای استفاده از چندین خدمات مورد نیازش هر روز به چندین سایت سرکشی کند و برای استفاده از آنها مجبور به ثبت نام های تکراری و نیز محافظت از چندین شناسه و رمز عبور متفاوت باشد، از همین رو وب ناخواسته به نسل جدیدی از سرویس دهی رسید که امروزه همگی آنرا با نام وب پورتال می شناسند.

با تشکر از اساتید محترم

فهرست:

معرفی محل کارآموزی....................................................................5

تعریف پورتال..................................................................................8

ویژگی پورتال..................................................................................10

انواع پورتال....................................................................................14

موتور جست و جوی پورتال........................................................28

وب پورتال چیست؟.......................................................................32

معرفی نرم افزار SHARE POINT........................................35

نحوه ی کار بر روی پورتال............................................................48

معرفی WEBPART...................................................................51



خرید و دانلود  ایجاد پورتال با استفاده از نرم افزار share point 81 ص


تحقیق در مورد صنعت خودرو 81 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 81 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

صنعت خودرو سازی

خودرو

خودرو فقط یک کالا یا محصول صنعتی نیست، بلکه به تنهایی یک فرهنگ است. شمول آن بر حوزه های متنوع و گسترده علومئ و ئفنون، تجارب و مهارتهای انسانی، شیوه های گوناگون مدیریت و انجام کارها، تأثیر آن بر شئون مختلف زندگی اجتماعی و آرایش شهرها و از همه مهمتر حضور روزافزون و غیرقابل اجتناب دیدگاههای زیبائی شناسانه و ... از آن چیزی فراتر از یک کالای صنعتی معمولی ساخته است.

مانند هر عرصه صنعتی دیگر، رقابت در این عرصه نیز مبتنی است بر تولید هر روز کاملتر، کاراتر، ایمن تر و زیباتر آن. بر همین اساس، شاخصهای کیفی محصول که تا چند دهه پیش اتنتظار می رفت با تاکید بر کنترل ویژگیهای خود محصول تولیدی حاصل آید امروزه با استقرار نظامهای کیفیت مدیریت تضمین می شوند.

نظامهای کیفیت را می توان تلاش برای ارتقا فرهنگ تولید و مناسبات داخلی آن دانست با این فرض منطقی که کیفیت پدیده ای تصادفی نبوده و برای تحقق آن بایستی به فرایند تولید رویکردای سیستمی داشت.

برای صنعت خودروسازی ما که چند دهه قدمت دارد هم اکنون کیفیت به چالشی سرنوشت ساز تبدیل شده است. به نحوی که بدون تحقق آن نه در بازارهای جهانی خودرو جایی خواهیم داشت و نه در بازار قطعات آن. بر این اساس است که بایستی نهضت کیفیت را با نهایت درایت و هوشمندی سازماندهی کرده و توسعه داده و پیش برانیم، توفیق در این کار بزرگ نه تنها شایستگی ها و قابلیتهای صنعت گران ماست بلکه بسیاری از معضلات اقتصادی کشور را نیز می تواند پاسخگو باشد.

پذیرش نظام مدیریت کیفیت بایستی یک تصمیم راهبردی سازمان باشد. طراحی و اجرای نظام مدیریت کیفیت در سازمان تحت تأثیر نیازهای در حال تغییر، اهداف ویژه آنه، محصولات، فرایندهای بکارگرفته شده، اندازه و ساختار سازمان قرار می گیرد.

امروزه‌ صنعت‌ خودروسازی‌ در تمامی‌ کشورهای‌ صنعتی‌ پیشرفته‌ از جمله‌ صنایع‌ اساسی‌ ومهم‌ است‌. به‌ عنوان‌ مثال‌ 10 درصد از ارزش‌ افزوده‌ صنعتی‌ و همچنین‌ 10 درصد اشتغال‌صنعتی‌ کشورهایی‌ مانند ژاپن‌ و آمریکا از قبل‌ این‌ صنعت‌ ایجاد می‌گردد.

با توجه‌ به‌ اهمیت‌ این‌ صنعت‌ و وجود عوامل‌ عدیده‌ رشد و پویایی‌ صنعت‌ خودروسازی‌ همچون‌تقاضای‌ کافی‌ در مقیاس‌ اقتصادی‌، صنایع‌ جانبی‌ و حامی‌، تکنولوژی‌ مرتبط‌ و... در ایران‌ امیدمی‌رود با همت‌ و تلاش‌ دست‌اندکاران‌ و پشتیبانی‌ مسؤولان‌ محترم‌ نظام‌ مقدس‌ جمهوری‌اسلامی‌ ایران‌، صنعت‌ خودروسازی‌ در روند رشد شتابان‌ خود علاوه‌ بر پاسخگویی‌ مناسب‌ به‌تقاضای‌ بازار داخلی‌ و بازارهای‌ خارجی‌ به‌ خصوص‌ جماهیر تازه‌ استقلال‌ یافته‌ آسیای‌ میانه‌ وحوزه‌ خلیج‌ فارس‌ به‌ صنعتی‌ شدن‌ و ورود فعالانه‌ کشور به‌ بازارهای‌ جهانی‌ کمک‌ موثر نماید وبا صدور قطعات‌ و محصولات‌ صنعتی‌ می‌توانیم‌ کشور را از وابستگی‌ با ارز نفت‌ که‌ دایم‌ درنوسان‌ است‌، نجات‌ دهیم‌.

شرکت‌ سایپا یکی‌ از این‌ شرکتها می‌باشد که‌ برای‌ بهبود جامعه‌ و مواردی‌ که‌ در بالا ذکر شد درجامعه‌ تلاش‌ می‌کند.

تاریخچه‌ سایپا:

بخش‌ اول‌: ورود خودرو به‌ ایران‌

کلیات‌: با اختراع‌ موتورهای‌ چهار زمانه‌ درون‌ سوز در نیمه‌ دوم‌ قرن‌ 19 و تکمیل‌ آن‌ متناسب‌ باپیشرفت‌های‌ دانش‌ بشری‌ و سرانجام‌ تولید انبوه‌ انواع‌ خودروها در اوایل‌ قرن‌ بیستم‌، موارداستفاده‌ اتومبیل‌ به‌ عنوان‌ وسیله‌ای‌ لوکس‌ و تجملی‌ جهت‌ گشت‌ و گذار آخر هفته‌ و نشان‌ دادن‌برتری‌ و منزلت‌ اجتماعی‌ مالک‌ آن‌ تغییر یافت‌ و به‌ صورت‌ وسیله‌ای‌ ضروری‌ برای‌ رتق‌ و فتق‌مشکلات‌ روزمره‌ زندگی‌ بخصوص‌ در شهرهای‌ رو به‌ گسترش‌ درآمد و گسترش‌ زندگی‌شهرنشینی‌ نیز بر ضرورت‌ تولید بیشتر و متنوع‌تر انواع‌ خودرو تأثیر نهاد.

در ایران‌ نیز متناسب‌ با افزایش‌ ارتباط‌ خارجی‌ و توسعه‌ زندگی‌ شهرنشینی‌، مورد استفاده‌اتومبیل‌ به‌ عنوان‌ یک‌ کالای‌ لوکس‌ و سپس‌ با تأخیر نسبتاً طولانی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ کالای‌ ضروری‌مشهود است‌. براساس‌ اطلاعات‌ موجود، مظفرالدین‌ شاه‌ اولین‌ پادشاهی‌ بود که‌ اقدام‌ به‌ خریداتومبیل‌ کرد. او در نخستین‌ سفرش‌ به‌ فرنگ‌، دستور



خرید و دانلود تحقیق در مورد صنعت خودرو 81 ص