لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 81
عنوان : مزایای بیوپلیمر
کلمات کلیدی: بیوپلیمر، پلیمرهای زیستی، باکتری، گیاه، تولیدکنندگان
پلیمر های متداول امروزی از نفت خام ساخته می شوند که با توجه به محدود بودن منابع نفتی باید به تدریج با بیوپلیمر ها که از منابع تجدید شونده ساخته می شوند، جانشین شوند. بیوپلیمر از نظر بیوشیمی دان ها عبارت است از ماکرومولکول های بیولوژی که از تعداد زیادی زیر واحد کوچک و شبیه به هم که با اتصال کووالانسی به هم متصل شده اند ویک زنجیره طولانی را ایجاد می کنند، ساخته شده اند. پلیمر های متداول امروزی از نفت خام ساخته می شوند که با توجه به محدود بودن منابع نفتی باید به تدریج با بیوپلیمر ها که از منابع تجدید شونده ساخته می شوند، جانشین شوند. بیوپلیمر از نظر بیوشیمی دان ها عبارت است از ماکرومولکول های بیولوژی که از تعداد زیادی زیر واحد کوچک و شبیه به هم که با اتصال کووالانسی به هم متصل شده اند ویک زنجیره طولانی را ایجاد می کنند، ساخته شده اند.
در روند طبیعی، بیوپلیمر ها و یا همان ماکرومولکول ها، ترکیبات داخل سلولی هستند که قابلیت زنده ماندن را به ارگانیسم در شرایط سخت محیطی می دهند.مواد بیوپلیمری در شکل های گوناگونی توسعه یافته اند؛ بنابراین ظرفیت استفاده در صنایع گوناگون را دارند. توسعه مواد بیوپلیمری به چنددلیل اهمیت دارد. اول این که این مواد بر خلاف پلیمر های امروزی که از مواد نفتی به دست می آیند، به محیط زیست برگشت پذیر هستند؛ بنابراین موادآلوده کننده محیط زیست به شمار نمی آیند. در این خصوص مواد بیوپلیمری در ساخت پلاستیک ها به دو صورت استفاده قرار می شوند.
اول استفاده از پلاستیک هایی که درآنها یک ماده تخریب پذیر(مانند نشاسته) به یک پلاستیک متداول (مانندپلی اتیلن) اضافه می شود، درنتیجه این ماده به افزایش سرعت تخریب پلاستیک کمک می کند. این مواد چند سالی هست که وارد بازار شده اند و با آن که کمک زیادی به کاهش زباله های پلاستیکی کرده اند، اما به دلیل این که در آنها از همان پلاستیک های متداول تخریب ناپذیر استفاده می شود و استفاده از مقدار زیادی مواد تخریب پذیر در پلاستیک ویژگی آن را تضعیف می کند، موقعیت چندان محکمی ندارند.
دوم استفاده از پلاستیک های تخریب پذیر ذاتی است که به دلیل ساختمان شیمیایی خاص به وسیله باکتری ها، آب یا آنزیم ها در طبیعت تخریب می شوند و خیلی سریع تر از نوع اول به محیط زیست بر می گردند، دردرجه دوم اهمیت مواد بیوپلیمری به وسیله موجودات زنده ساخته می شوند و در نتیجه در چرخه ساخت و تجزیه مواد بیولوژیک قرار می گیرند، پس هیچ گاه منابع آن محدود و تمام شدنی نیست، در حالی که مواد پلیمری و پلاستیکی امروزی از سوخت های فسیلی ساخته می شود که منابع آن محدود و تمام شدنی است. هر چند این منابع در حال حاضر و به ویژه در کشور ما به وفور یافت می شوند، ولی روزی تمام خواهند شد. سومین مزیت بیوپلیمر ها، اقتصادی بودن این مواد است، زیرا تولید بیوپلیمر نیاز زیادی به کارخانه و صنعت پیشرفته ندارد و با حداقل امکانات می توان به تولید آن مبادرت ورزید. همچنین قیمت بالای نفت خام، کشور ها را به سوی استفاده از این مواد سوق داده است.
هر چند امروزه برای کاربردهای بسیار خاص مانند نخ بخیه جراحی(نخ بخیه حل شونده) به کار می روند، ولی دیری نخواهد پایید که به استفاده گسترده از این پلیمر ها توجه خواهد شد. سه گروه از موجودات زنده می توانند بیوپلیمرها را تولید کنند که عبارتند از:گیاهان، جانوران و میکروارگانیسم ها که از این میان گیاهان و میکروارگانیسم ها اهمیت بیشتری دارند. گیاهان تولیدکننده بیشترین تحقیقات بیوپلیمری روی مهندسی ژنتیک گیاهان تولیدکننده فیبر مانند کتان، کنف و ... متمرکز شده است. به عبارت دیگر، توسعه واکنش های مولکولی درون سلولی گیاهان که به تولید مواد بیوپلیمری منجر می شود، مورد توجه مهندسان ژنتیک و بیوتکنولوژی قرار گرفته است. مواد بیوپلیمری که در سلول های گیاهی ساخته می شود، بیشتر از جنس پلی هیدروکسی بوتیرات (PHB) است. این ماده از نظر خصوصیات فیزیکی و مکانیکی بسیار شبیه پلی پروپیلن حاصل از مواد نفتی است. امروزه با همسانه سازی کردن ژن تولید کننده پلیمر پلی هیدروکسی بوتیرات در گیاهان معمولی که قابلیت تولید بیوپلیمر را ندارند، توانسته اند این محصول پلیمری را به طور انبوه تولید کنند. گیاهان، نیشکر، یونجه، درخت خردل و ذرت برای تولید این بیوپلیمر از طریق مهندسی ژنتیک انتخاب شده اند که ژن تولید کننده این پلیمر به داخل ژنوم این گیاهان وارد می شود و گیاه یادشده را به ساختن بیوپلیمر پلی هیدروکسی بوتیرات قادرمی سازد. ارگانیه های تولیدکننده بیوپلیمر ها درحدود ۸۰ سال قبل برای نخستین بار بیوپلیمر پلی هیدروکسی بوتیرات از باکتری باسیلوس مگاتریوم جدا سازی شد. ازآن پس دانشمندان بیوپلیمر به دنبال یافتن راه هایی هستند که تولیدات بیوپلیمری باکتریایی را توسعه دهند و به صورت تجاری درآورند. بیوپلیمر هایی که سلول های باکتریایی قادر به تولید آن هستند و از آنها جداسازی شده اند، عبارتند از: پلی هیدروکسی آلکانوات (PHA)، پلی لاکتیک اسید (PLA) و پلی هیدروکسی بوتیرات (PHA). این بیوپلیمر ها از نظر خصوصیات فیزیکی به پلیمر های پلی استیلن و پلی پروپیلن شبیه هستند. بیوپلیمر های میکروبی در طبیعت به عنوان ترکیبات داخل سلولی میکروب ها یافت می شوند و بیشتر زمانی که باکتری ها در شرایط نامساعد محیطی قرار می گیرند، اقدام به تولید این مواد می کنند. این مواد در حالت طبیعی به عنوان یک منبع انرژی راحت و در دسترس عمل می کنند.
همچنین هنگامی که محیط اطراف باکتری غنی از کربن باشد و از نظر دیگر مواد غذایی مورد استفاده باکتری دچار کمبود باشد، باکتری اقدام به ساخت بیوپلیمر های یادشده می کند. باکتری ها برای ساختن بیوپلیمر های PHA و PHB از واکنش های تخمیری استفاده می کنند که در این واکنش ها نیز ازمواد خام گوناگونی استفاده می شود. PHB به وسیله یک باکتری به نام استافیلوکوکوس اپیدرمیس ساخته می شود که روی تفاله های حاصل از واکنش های روغن گیری دانه های کنجد رشد می کند و این بیوپلیمر را می سازد.
PHB در درون سیتوپلاسم باکتری به صورت دانه های ذخیره ای (اینکلوژن بادی) ذخیره می شود که این مواد را به وسیله سانتریفیوژ و واکنش های شست وشوی چند مرحله ای می توان استخراج و خالص سازی و ازآن استفاده کرد.در یک نتیجه گیری کلی در مورد استفاده از بیوپلیمر ها به جای پلاستیک ها و پلیمر های نفتی می توان گفت که با توجه به ماهیت و خصوصیات بیوپلیمر ها که مواد تجدید شونده و قابل برگشت به محیط زیست و یا به عبارتی دوست محیط زیست هستند، استفاده از آنها کاری معقول و اقتصادی خواهد بود. از سوی دیگر، با توجه به قیمت بالای نفت خام و محدود بودن منابع آن، استفاده از آن برای تولید مواد پلاستیکی که هم آلوده کننده محیط زیست است و هم در جامعه ما ارزش چندانی ندارد، کاری غیر اقتصادی است. پس امید می رود با توجه به سرعت روز افزون علم در زمینه مواد بیوپلیمری در بیشتر کشورها، درکشور ما نیز به این مقوله توجه بیشتری شود و با جانشین کردن مواد بیوپلیمری با پلیمر های نفتی، طلای سیاه را برای آیندگان به میراث بگذاریم.
منابع:
IrChe.com WWW.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
من ومادرم هم وضو گرفتیم . من به اتاقم رفتم تا نمازم را بخوانم . درهمین موقع ارغوان ازخواب بیدار شد .
گفت : ارمغان , حال بابا چطوره ؟
گفتم : به شکر خدا وکمکای احمد آقا خیلی بهتره .
گفت : نماز صبحِ ؟
گفتم : بله
ازجا بلند شد وازاتاقم خارج شد. نمازم را خواندم . صدای مادرم را شنیدم که ارغوان را نصیحت می کرد .
می گفت : تو را به خدا , مواظب خودت باش , یک وقت بار سنگین بلند نکنی , یک وقت ازپله , تند بالا نری , ملاحظه خورد وخوراکت را بکن , بدنت حالا احتیاج بیشتری به مواد غذایی داره , حتماً شیر وماهی بخور , میوه وسبزی تازه یادت نره و . . .
با خودم گفتم : بیچاره مادر , درهمه حال باید نگران همه ما باشد . نگران پدر , علی وارسلان , ارغوان و من . . .
درهمین فکر بودم که خوابم برد . نزدیک ساعت نُه صبح بود که ازخواب بیدار شدم . به اتاق پدرم رفتم به هوش آمده بود . به سمت او دویدم وخودم را ازخوشحالی درآغوش پدرم انداختم.
شروع به گریه ، کردم . اشکهایم روی صورت پدرم می چکید . مادرم سررسید تا من را دیدگفت : دختر چه کار می کنی ؟ تو نمی فهمی که بابات حالش خوب نیست ؟
پدرم با صدایی که شبیه ناله بود گفت : اشکالی نداره . بذار که دخترِ کوچولوم
پیشم باشه .
زود . خودم را کنار کشیدم ولی گریه ام قطع نمی شد. پدرم دستی به صورتم کشید وگفت : گلم
ارمغانم ، این جور اشک نریز . دلم خون شد ، بابا .
بادستهایم صورتم را خشک کردم وبا بُغضی درگلو گفتم : چشم بابا جون .
از اتاق پدرم . بیرون آمدم وبه آشپزخانه رفتم . ارغوان آنجا بود . به او گفتم : احمد آقا کجاست ؟
لبخندی زد وگفت : به مأموریتی که به او دادید ، رفته .
گفتم : یعنی . . . دنبال علی وارسلان . اما من که آدرس به او نداده بودم .
خندید وگفت : مگر فقط ، تو آدرس خانه مادربزرگ رو یاد داری ؟ خوب ، معلوم دختر ، آدرسو من دادم .
فکر می کنم تا ظهر بیاد وبرای خواهرکوچولوم خبر خوش بیاره.
نزدیک ظهر نمازم راخواندم وحاضر شدم که به مدرسه بروم ولی هنوز احمد آقا نیامده بود. تادرخانه رابازکردم ، که خارج شوم ، احمد آقا راپشت درخانه دیدم . آب دهانم خشک شد.
احمد آقا سلام کرد وگفت : خبر ، خوشی برای شما دارم . آنها خانه مادربزرگتان بودند . اطراف اینجا پُر ازمأمور است . برای همین نتوانستند . خبری ازخودشان به شما بدهند .
درضمن آقا ارسلان ازشما خواسته تابه خانواده او خبر بدین . امید نیز همین رو خواسته. چونکه خانه های آنها نیز تحت نظره . ازاو خدا حافظی کردم وبه راه افتادم .
درخانه ارسلان زنگ زدم . مادرش در رابازکرد وباتعجب تا من رادید گفت : سلام ، عروس گلم ، چه عجب ازاین طرفها . چی شده که یاد ماکردی ؟
گفتم : سلام مادرجان ، ببخشید مزاحمتون شدم . خبری ازارسلان براتون دارم . او خونه مادربزرگمِ وگفته به شما خبر بدم که نمی تونه بیاد چونکه خانه شما هم تحت نظره .
مادر ارسلان گفت : خدایا . . . به من صبر بده ، به خدا عزیزم ، نمی دونی ، این چند وقت چی به من گذشته ؟
گفتم : می دونم مادر . ببخشید ، من باید مدرسه برم . خداحافظی کردم وازآنجا رفتم و رفتم . به درخانه مادر امید رسیدم به او هم خبری راکه امید داده بود، دادم وبعد به مدرسه رفتم .
آن روز خیلی خوشحال بودم . چون خبر سلامت علی وارسلان را فهمیده بودم . عصر که به خانه آمدم . احمد آقا درخانه رابازکرد.
گفتم : سلام ، احمد آقا حال بابا چطور؟
گفت : علیک سلام ، خیلی خوب، برو داخل خانه تا خودت ببینی .
به سمت خانه دویدم . ناگهان پدرم رادیدم که سرپا ایستاده بود. باتعجب گفتم : باباجون ، حالتون خوبه ؟
او با چهره مجروح وکبودش گفت : بله عزیزم ، خیلی بهترم .
مادرم وارغوان ازآشپزخانه بیرون آمدند وبه من خندیدن ، پدرم هم شروع به خندیدن کرد . گفتم : یعنی سوال من خنده دار بود ؟
ارغوان گفت : نه ، ولی این قیافه تو وطرز سوال کردنت ، واقعاً خنده داره وبازشروع به خندیدن کردند.
باعجله وارد اتاقم شدم ,یک دفعه چشمم به یک شاخه گل مریم افتاد . ازاتاق بیرون رفتم . مادرم ، پدرم ، ارغوان واحمد آقا دراتاق پذیرایی نشسته بودند. به مادرم گفتم : مامان . . . ارسلان بوده ؟
گفت : نه ، فقط یک نامه ویک شاخه گل مریم ، برات فرستاده که زحمت اون رو احمد آقا کشیدند. نگاهم به سمت احمد آقا برگشت وگفتم : احمد آقا ، اما ظهر که به مدرسه می رفتم ، شما هیچ چیز نگفتید ؟
احمد آقا گفت : تقصیر من نبود ، ارسلان آقا گفتن ، بعد ازمدرسه من یک شاخه گل مریم ازطرف او برای شما بگیرم ویک نامه هم به من دادند که اونو روی میز تحریرتان گذاشتم .
او گفت : امیدوارم که شما سرِ قولتان با ارسلان باشید ؟
وبه من گفت که به شما بگویم : او نیز به قولش عمل خواهد کرد .
به سمت اتاقم دویدم . تانامه ارسلان رادیدم ، آنرا برداشتم وبازش کردم وشروع به خواندن آن کردم . نوشته بود :
سلام ، سلام به گُلِ زندگی ام به ارمغانم . عزیزم امیدوارم که حالت خوب باشد . ازاینکه نتوانستم ، به توخبری ازسلامت خودمان بدهم ، معذرت می خواهم .
امید بخشش ازتو دارم . هرچند تو این قدر مهربانی که از گناه من ، خواهی گذشت . این نامه رادرحالی می نویسم ، که احمد آقا خبر از سلامت وصحّت پدرت برایمان آوردومارا ازنگرانی درآورد.
عزیزم ، امیدوارم که قولی را که به من داده بودی ، یادت نرفته باشد وبه آن عمل کنی. عزیزم ، درتمام لحظات زندگی ام به تو فکر می کنم وگویی تو همیشه کنارم هستی.
ازتو می خواهم که صبر داشته باشی وبرایمان دعا کنی . ممکن است تامدتها نتوانم به دیدنت بیایم . عزیزم دوستت دارم وازدور صورت مهربانت رامی بوسم .
دوستدار تو , ارسلان
نامه رابوسیدم وبه صورتم چسباندم . گویی ، گرمای دستان ارسلان را احساس می کردم ، حتی با نامه اش . مدتی دراتاقم ماندم .
چند بار نامه ارسلان راازبالا تا پایین خواندم . هربار گویی اورا به خودم نزدیکتر ازپیش احساس می کردم .
به سراغ گل مریم رفتم . آن را بوییدم . صدای دراتاقم راشنیدم .
گفتم : بفرمائید.
ارغوان داخل شد وگفت : دلت برای ،اونا خیل تنگ شده ؟
گفتم : بله .
گفت : احمد آقا ، یک چیز دیگر هم به من گفته تا به تو بِگم.
گفتم : چیزی شده ؟
گفت : نه , فقط علی به احمد آقا گفته ، ممکن است تامدتها با این اتفاقاتی که افتاد . نتونن به خانه بیان وهمونجا خانه مادرجون می مونند وبه کارشان ادامه می دَن.
گفتم : چطوری ؟ آخه تمام وسایلشان راکه ساواک برده ؟
گفت : به نظر ، امیر تونسته ,دوباره همه وسایل مورد نیازشون رو تهیه کنه . درضمن ارسلان وعلی ازتو خواستن که به خانه مادرجون نَری ، چون ممکنه ، محل جدید ومخفی اونا دوباره ازطریق تو رَدیابی بشه و ساواک اونا را دوباره پیداکنه .
گفتم : دیگه دستوری ندادن ؟
خندید وگفت : نه .
با عصبانیت گفتم : امان ازدست امیر ،اگر وسایل رادوباره تهیه نمی کرد ، حتماً اُونا دست ازکار می کشیدن و دیگر ادامه نمی دادن.
گفت : به نظر ، توخیلی هم ازاین کار خوشحال نیستی؟
گفتم : نه ، توقّع داری ، ازدیدن برادر ونامزدم محروم بِشَم ، آن وقت خوشحالَمُ باشم ؟
گفت: برادرت یانامزدت ؟ راستشو بگو ؟
گفتم : بَرام هیچ فرقی ندارن ، چون هردوشونو دوس دارم .
هیچ نگفت وازاتاق بیرون رفت.
من تاکنکور سال 1357 هیچ خبری ازعلی وارسلان نداشتم ، هیچ کدام ازاعضای خانواده طبق خواسته علی به خانه مادر جون نرفتند.
دلم می خواست زودتر ازنتیجه کنکور باخبر می شدم ، آیا ارسلان وامیر هم درکنکور شرکت کرده بودند یانه ؟
روز اعلام نتایج ، احمد آقا ، ارغوان ودخترکوچکشان عطیه که خیلی زیبا ودوست داشتنی بود ، به خانه ما آمدند . احمد آقا یک جعبه شیرینی دردست داشت . به ارغوان گفتم : اتفاقی افتاده ؟
احمد آقا گفت : این شیرینی ، قبولی یک زن وشوهر موفّق وبعد هم یک عروسی مفصّله .
گفتم : چه خبر شده ، زودتر بگین ؟
ارغوان ، عطیه را به مادرم داد. مادرم صورت عطیه رابوسید وگفت : ازاحمد آقا بپُرس .
احمد آقا گفت : ارغوان خانم ، شما در رشته دبیریِ ریاضی قبول شدی ونامزد شما آقا ارسلان هم دررشته پزشکی قبول شده وبه سلامتی هم کار خواهیم شد.
من باورم نمی شد.
چند روز بعد ازاعلام نتایج کنکور مادر ارسلان به خانه ما آمد وگفت : ارسلان با او تماس گرفته وخبر داده که خانه ایی درنزدیکی خریده وآماده گرفتن جشن عروسی است .
مادرم وارغوان جهیزیه من را آماده کردندو روز موعود فرارسید. ناهید وشوهرش اکبر آقا که شغل آزاد داشت ومادرش به خانه ما آمدند.
اکبر آقا گفت : ارسلان کامیونی خبر کرده وسرساعت چهار بعد ازظهر کامیون خواهد آمد. کامیون آمد ولی ، ارسلان همراه آن نبود.
اکبر اقا تمام کارها را بادقت زیاد انجام داد. چندبارکش وسایل جهیزیه من راداخل کامیون گذاشتند وکامیون به آدرسی که ارسلان به راننده داده بود، رفت.
مانیز سوار ماشین اکبر آقا شدیم وبعد ازکامیون به راه افتادیم . نمی دانم چرا, ارسلان خودش رابه من نشان نمی داد، خدایا ، خدایا . . . ارسلان چی شده ؟
کامیون به آدرس رسید . ماشین اکبر آقا هم بعد ازآن ایستاد . ناگهان ، ارسلان درخانه رابازکرد.
ارسلان ، . . . چرا این قدر فرق کرده بود، گویی مرد سی ساله ایی بود ، حتی لابه لای موهای پرکلاغی اش موهای سفید ، خودنمایی می کرد.
او ازبارکشها ، خواست تا جهیزیه من را بادقت و آن طوری که ارغوان وناهید به آنها می گویند، بچینند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
من ومادرم هم وضو گرفتیم . من به اتاقم رفتم تا نمازم را بخوانم . درهمین موقع ارغوان ازخواب بیدار شد .
گفت : ارمغان , حال بابا چطوره ؟
گفتم : به شکر خدا وکمکای احمد آقا خیلی بهتره .
گفت : نماز صبحِ ؟
گفتم : بله
ازجا بلند شد وازاتاقم خارج شد. نمازم را خواندم . صدای مادرم را شنیدم که ارغوان را نصیحت می کرد .
می گفت : تو را به خدا , مواظب خودت باش , یک وقت بار سنگین بلند نکنی , یک وقت ازپله , تند بالا نری , ملاحظه خورد وخوراکت را بکن , بدنت حالا احتیاج بیشتری به مواد غذایی داره , حتماً شیر وماهی بخور , میوه وسبزی تازه یادت نره و . . .
با خودم گفتم : بیچاره مادر , درهمه حال باید نگران همه ما باشد . نگران پدر , علی وارسلان , ارغوان و من . . .
درهمین فکر بودم که خوابم برد . نزدیک ساعت نُه صبح بود که ازخواب بیدار شدم . به اتاق پدرم رفتم به هوش آمده بود . به سمت او دویدم وخودم را ازخوشحالی درآغوش پدرم انداختم.
شروع به گریه ، کردم . اشکهایم روی صورت پدرم می چکید . مادرم سررسید تا من را دیدگفت : دختر چه کار می کنی ؟ تو نمی فهمی که بابات حالش خوب نیست ؟
پدرم با صدایی که شبیه ناله بود گفت : اشکالی نداره . بذار که دخترِ کوچولوم
پیشم باشه .
زود . خودم را کنار کشیدم ولی گریه ام قطع نمی شد. پدرم دستی به صورتم کشید وگفت : گلم
ارمغانم ، این جور اشک نریز . دلم خون شد ، بابا .
بادستهایم صورتم را خشک کردم وبا بُغضی درگلو گفتم : چشم بابا جون .
از اتاق پدرم . بیرون آمدم وبه آشپزخانه رفتم . ارغوان آنجا بود . به او گفتم : احمد آقا کجاست ؟
لبخندی زد وگفت : به مأموریتی که به او دادید ، رفته .
گفتم : یعنی . . . دنبال علی وارسلان . اما من که آدرس به او نداده بودم .
خندید وگفت : مگر فقط ، تو آدرس خانه مادربزرگ رو یاد داری ؟ خوب ، معلوم دختر ، آدرسو من دادم .
فکر می کنم تا ظهر بیاد وبرای خواهرکوچولوم خبر خوش بیاره.
نزدیک ظهر نمازم راخواندم وحاضر شدم که به مدرسه بروم ولی هنوز احمد آقا نیامده بود. تادرخانه رابازکردم ، که خارج شوم ، احمد آقا راپشت درخانه دیدم . آب دهانم خشک شد.
احمد آقا سلام کرد وگفت : خبر ، خوشی برای شما دارم . آنها خانه مادربزرگتان بودند . اطراف اینجا پُر ازمأمور است . برای همین نتوانستند . خبری ازخودشان به شما بدهند .
درضمن آقا ارسلان ازشما خواسته تابه خانواده او خبر بدین . امید نیز همین رو خواسته. چونکه خانه های آنها نیز تحت نظره . ازاو خدا حافظی کردم وبه راه افتادم .
درخانه ارسلان زنگ زدم . مادرش در رابازکرد وباتعجب تا من رادید گفت : سلام ، عروس گلم ، چه عجب ازاین طرفها . چی شده که یاد ماکردی ؟
گفتم : سلام مادرجان ، ببخشید مزاحمتون شدم . خبری ازارسلان براتون دارم . او خونه مادربزرگمِ وگفته به شما خبر بدم که نمی تونه بیاد چونکه خانه شما هم تحت نظره .
مادر ارسلان گفت : خدایا . . . به من صبر بده ، به خدا عزیزم ، نمی دونی ، این چند وقت چی به من گذشته ؟
گفتم : می دونم مادر . ببخشید ، من باید مدرسه برم . خداحافظی کردم وازآنجا رفتم و رفتم . به درخانه مادر امید رسیدم به او هم خبری راکه امید داده بود، دادم وبعد به مدرسه رفتم .
آن روز خیلی خوشحال بودم . چون خبر سلامت علی وارسلان را فهمیده بودم . عصر که به خانه آمدم . احمد آقا درخانه رابازکرد.
گفتم : سلام ، احمد آقا حال بابا چطور؟
گفت : علیک سلام ، خیلی خوب، برو داخل خانه تا خودت ببینی .
به سمت خانه دویدم . ناگهان پدرم رادیدم که سرپا ایستاده بود. باتعجب گفتم : باباجون ، حالتون خوبه ؟
او با چهره مجروح وکبودش گفت : بله عزیزم ، خیلی بهترم .
مادرم وارغوان ازآشپزخانه بیرون آمدند وبه من خندیدن ، پدرم هم شروع به خندیدن کرد . گفتم : یعنی سوال من خنده دار بود ؟
ارغوان گفت : نه ، ولی این قیافه تو وطرز سوال کردنت ، واقعاً خنده داره وبازشروع به خندیدن کردند.
باعجله وارد اتاقم شدم ,یک دفعه چشمم به یک شاخه گل مریم افتاد . ازاتاق بیرون رفتم . مادرم ، پدرم ، ارغوان واحمد آقا دراتاق پذیرایی نشسته بودند. به مادرم گفتم : مامان . . . ارسلان بوده ؟
گفت : نه ، فقط یک نامه ویک شاخه گل مریم ، برات فرستاده که زحمت اون رو احمد آقا کشیدند. نگاهم به سمت احمد آقا برگشت وگفتم : احمد آقا ، اما ظهر که به مدرسه می رفتم ، شما هیچ چیز نگفتید ؟
احمد آقا گفت : تقصیر من نبود ، ارسلان آقا گفتن ، بعد ازمدرسه من یک شاخه گل مریم ازطرف او برای شما بگیرم ویک نامه هم به من دادند که اونو روی میز تحریرتان گذاشتم .
او گفت : امیدوارم که شما سرِ قولتان با ارسلان باشید ؟
وبه من گفت که به شما بگویم : او نیز به قولش عمل خواهد کرد .
به سمت اتاقم دویدم . تانامه ارسلان رادیدم ، آنرا برداشتم وبازش کردم وشروع به خواندن آن کردم . نوشته بود :
سلام ، سلام به گُلِ زندگی ام به ارمغانم . عزیزم امیدوارم که حالت خوب باشد . ازاینکه نتوانستم ، به توخبری ازسلامت خودمان بدهم ، معذرت می خواهم .
امید بخشش ازتو دارم . هرچند تو این قدر مهربانی که از گناه من ، خواهی گذشت . این نامه رادرحالی می نویسم ، که احمد آقا خبر از سلامت وصحّت پدرت برایمان آوردومارا ازنگرانی درآورد.
عزیزم ، امیدوارم که قولی را که به من داده بودی ، یادت نرفته باشد وبه آن عمل کنی. عزیزم ، درتمام لحظات زندگی ام به تو فکر می کنم وگویی تو همیشه کنارم هستی.
ازتو می خواهم که صبر داشته باشی وبرایمان دعا کنی . ممکن است تامدتها نتوانم به دیدنت بیایم . عزیزم دوستت دارم وازدور صورت مهربانت رامی بوسم .
دوستدار تو , ارسلان
نامه رابوسیدم وبه صورتم چسباندم . گویی ، گرمای دستان ارسلان را احساس می کردم ، حتی با نامه اش . مدتی دراتاقم ماندم .
چند بار نامه ارسلان راازبالا تا پایین خواندم . هربار گویی اورا به خودم نزدیکتر ازپیش احساس می کردم .
به سراغ گل مریم رفتم . آن را بوییدم . صدای دراتاقم راشنیدم .
گفتم : بفرمائید.
ارغوان داخل شد وگفت : دلت برای ،اونا خیل تنگ شده ؟
گفتم : بله .
گفت : احمد آقا ، یک چیز دیگر هم به من گفته تا به تو بِگم.
گفتم : چیزی شده ؟
گفت : نه , فقط علی به احمد آقا گفته ، ممکن است تامدتها با این اتفاقاتی که افتاد . نتونن به خانه بیان وهمونجا خانه مادرجون می مونند وبه کارشان ادامه می دَن.
گفتم : چطوری ؟ آخه تمام وسایلشان راکه ساواک برده ؟
گفت : به نظر ، امیر تونسته ,دوباره همه وسایل مورد نیازشون رو تهیه کنه . درضمن ارسلان وعلی ازتو خواستن که به خانه مادرجون نَری ، چون ممکنه ، محل جدید ومخفی اونا دوباره ازطریق تو رَدیابی بشه و ساواک اونا را دوباره پیداکنه .
گفتم : دیگه دستوری ندادن ؟
خندید وگفت : نه .
با عصبانیت گفتم : امان ازدست امیر ،اگر وسایل رادوباره تهیه نمی کرد ، حتماً اُونا دست ازکار می کشیدن و دیگر ادامه نمی دادن.
گفت : به نظر ، توخیلی هم ازاین کار خوشحال نیستی؟
گفتم : نه ، توقّع داری ، ازدیدن برادر ونامزدم محروم بِشَم ، آن وقت خوشحالَمُ باشم ؟
گفت: برادرت یانامزدت ؟ راستشو بگو ؟
گفتم : بَرام هیچ فرقی ندارن ، چون هردوشونو دوس دارم .
هیچ نگفت وازاتاق بیرون رفت.
من تاکنکور سال 1357 هیچ خبری ازعلی وارسلان نداشتم ، هیچ کدام ازاعضای خانواده طبق خواسته علی به خانه مادر جون نرفتند.
دلم می خواست زودتر ازنتیجه کنکور باخبر می شدم ، آیا ارسلان وامیر هم درکنکور شرکت کرده بودند یانه ؟
روز اعلام نتایج ، احمد آقا ، ارغوان ودخترکوچکشان عطیه که خیلی زیبا ودوست داشتنی بود ، به خانه ما آمدند . احمد آقا یک جعبه شیرینی دردست داشت . به ارغوان گفتم : اتفاقی افتاده ؟
احمد آقا گفت : این شیرینی ، قبولی یک زن وشوهر موفّق وبعد هم یک عروسی مفصّله .
گفتم : چه خبر شده ، زودتر بگین ؟
ارغوان ، عطیه را به مادرم داد. مادرم صورت عطیه رابوسید وگفت : ازاحمد آقا بپُرس .
احمد آقا گفت : ارغوان خانم ، شما در رشته دبیریِ ریاضی قبول شدی ونامزد شما آقا ارسلان هم دررشته پزشکی قبول شده وبه سلامتی هم کار خواهیم شد.
من باورم نمی شد.
چند روز بعد ازاعلام نتایج کنکور مادر ارسلان به خانه ما آمد وگفت : ارسلان با او تماس گرفته وخبر داده که خانه ایی درنزدیکی خریده وآماده گرفتن جشن عروسی است .
مادرم وارغوان جهیزیه من را آماده کردندو روز موعود فرارسید. ناهید وشوهرش اکبر آقا که شغل آزاد داشت ومادرش به خانه ما آمدند.
اکبر آقا گفت : ارسلان کامیونی خبر کرده وسرساعت چهار بعد ازظهر کامیون خواهد آمد. کامیون آمد ولی ، ارسلان همراه آن نبود.
اکبر اقا تمام کارها را بادقت زیاد انجام داد. چندبارکش وسایل جهیزیه من راداخل کامیون گذاشتند وکامیون به آدرسی که ارسلان به راننده داده بود، رفت.
مانیز سوار ماشین اکبر آقا شدیم وبعد ازکامیون به راه افتادیم . نمی دانم چرا, ارسلان خودش رابه من نشان نمی داد، خدایا ، خدایا . . . ارسلان چی شده ؟
کامیون به آدرس رسید . ماشین اکبر آقا هم بعد ازآن ایستاد . ناگهان ، ارسلان درخانه رابازکرد.
ارسلان ، . . . چرا این قدر فرق کرده بود، گویی مرد سی ساله ایی بود ، حتی لابه لای موهای پرکلاغی اش موهای سفید ، خودنمایی می کرد.
او ازبارکشها ، خواست تا جهیزیه من را بادقت و آن طوری که ارغوان وناهید به آنها می گویند، بچینند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 81
چند توصیه مهم برای کاهش مصرف سوخت در ساختمان
روشهای گوناگون بهینه سازی با توجه به ماهیت و کارآیی، دارای درصدهای متفاوتی در متوسط صرفه جویی مصرف سوخت می باشند. به عنوان مثال نوار درزگیر تا 5درصد و یا سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه تا 40 درصد در کاهش مصرف سوخت موثر می باشند.
محمد میرزایی- کارشناس ارشد مکانیک،
امیر حسین محمودی- کارشناس الکترونیک،
تورج بطحایی- کارشناس مکانیک
در اقتصاد، ساختمان را بخشی غیر مولد می نامند به عبارت دیگر سرمایه گذاری در این بخش صرف نظر از افزایش قیمت های کاذب آن، با عمر مفید ساختمان مستهلک می گردد. در حدود 40 درصد از مصرف انرژی کشور نیز به این بخش اختصاص یافته است. این در حالیست که بدلیل قیمت پائین انرژی، عدم وجود الگوی صحیح و فرهنگ مناسب مصرف آن، عدم رعایت استاندارد های لازم در زمان طراحی، اجرا و ساخت ساختمان و تأسیسات مربوطه، وجود مصالح ساختمانی نامرغوب و ... متوسط مصرف انرژی در این بخش چندین برابر متوسط جهانی آن می باشد. بنابراین ضرورت بهینه سازی مصرف انرژی در بخش ساختمان بیش از پیش آشکار می گردد.با توجه به اهمیت ویژه موضوع و با تأسیس سازمان بهینه سازی مصرف سوخت کشور، طی چند سال گذشته پروژه های مختلفی در قالب طرحهای پایلوت و یا اجرای گسترده در سطح کشور انجام شده است.در مقاله حاضر، روشهای بهینه سازی مصرف سوخت و انرژی در ساختمان از زوایای مختلف مورد ارزیابی قرار می گیرد تا با مقایسه مزایای نسبی هریک، الگوی مناسبی برای انتخاب بهترین روش متناسب با شرایط و نوع کاربری ساختمان فراهم گردد.روشهای بهینه سازی مورد مقایسه عبارتند از: عایق کاری دیوارکف، مصالح بهینه سازی شده، عایق کاری حرارتی سیستمهای لوله کشی، آبگرمکن خورشیدی، بخاری کم مصرف، شیرترموستاتیک، پنجره دوجداره، مشعل پربازده سیستمهای کنترل هوشمند موتورخانه، نوار درزگیر، تنظیم مشعلهای موتورخانه، دمپردودکش، کاورکولرآبی، تعویض یا نصب عایق حرارتی دیگ و منابع آب گرم و ...
ارزیابی روشهای بهینه سازی مصرف سوخت در ساختمان:محورهای مقایسه روشهای مختلف بهینه سازی در این مقاله به دو دسته تقسیم می شوند:الف- موقعیت و جایگاه استفاده از روشهای بهینه سازی بر حسب شرایط ساختمان(در حال احداث یا مورد بهره برداری)ب- ارزیابی و بررسی مزیت های نسبی روشها با یکدیگر
موقعیت و جایگاه استفاده از روشهای بهینه سازی بر حسب شرایط ساختمان:منظور از شرایط ساختمان، وضعیت احداث یا بهره برداری آن می باشد. اجرای برخی از روشهای بهینه سازی مصرف سوخت تنها در مرحله احداث ساختمان توجیه دارد. بعضی دیگر فقط در مرحله بهره برداری توجیه اقتصادی دارند و دسته ای از آنها نیز در هر دو وضعیت قابل اجرا می باشند.
روشهای بهینه سازی قابل استفاده در ساختمانهای در حال احداث: برخی از روشهای بهینه سازی تنها در ساختمانهای در حال احداث توجیه اجرایی دارند. مانند عایق کاری دیوار و کف، انتخاب مصالح مناسب، انتخاب عایق کاری مناسب سیستم لوله کشی ساختمان که می بایست در زمان ساخت ساختمان مورد توجه قرار گیرند. در این روشها با صرف هزینه کمی در هنگام ساخت ساختمان علاوه بر صرفه جویی در مصرف انرژی، آسایش حرارتی محیط زندگی را نیز افزایش می دهد.
روشهای بهینه سازی قابل استفاده در هنگام بهره برداری از ساختمان: برخی روشهای بهینه سازی هم در ساختمانهای در حال ساخت و هم در ساختمانهای ساخته شده و مورد بهره برداری قابل اجرا می باشند مانند شیر ترموستاتیک و پنجره دو جداره، آبگرمکن خورشیدی، مشعل پربازده، بخاریهای گازسوزکم مصرف و.. .البته اجرای برخی از این ایده ها در ساختمانهای مورد بهره برداری و در صورت جایگزینی با مصالح قبلی موجب پرت سرمایه گذاری اولیه می گردد و تجهیزات نصب شده قبلی غیر استفاده می گردند. به عنوان نمونه برای نصب پنجره های دو جداره باید پنجره های قبلی را تعویض و محل نصب را مجددا تعمیر و تزئین نمود و برای نصب شیر ترموستاتیک می بایست شیرهای اولیه را که جزء سرمایه های ساختمان محسوب می شود کنار گذاشته و همچنین بدلیل زمان بر بودن عملیات نصب می بایست فصل مناسبی را جهت اجرای کار انتخاب نمود.
روشهای قابل اجرا در ساختمانهای در حال احداث و یا مورد بهره برداری: سومین گروه از ایده های بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمانهای در حال احداث و مورد بهره برداری قابل استفاده بوده و اجرای آنها بدلیل عدم تعویض و جایگزینی با مصالح و روشهای قبلی موجب اتلاف سرمایه گذاری اولیه نگردیده و بعلاوه در تمامی فصول سال قابل اجرا بوده و بدلیل عدم نیاز به تغییرات مکانیکی ساکنین ساختمان را دچار مشکل نمی نمایند.برخی از این روشها عبارتند از :نوار درزگیر، سیستم کنترل هوشمند موتورخانه، تعویض و یا نصب عایق حرارتی دیگ و منبع آب گرم، تنظیم مشعل و استفاده از کاور برای کولر های آبی .
ارزیابی و بررسی مزیت های نسبی روشها با یکدیگر:هریک از روشهای بهینه سازی مصرف سوخت در بخش ساختمان دارای ویژگیهای خاصی می باشند که موجب بروز قابلیت های گوناگون می گردد.در این بخش سعی بر آن است تا حتی المقدور این موارد در جنبه های مختلف با یکدیگر مقایسه شوند.این موارد شامل :توجیه اقتصادی استفاده از روش در زمان احداث یا بهره برداری ساختمان، زمان اجرا روش و یا تعویض با تجهیزات قبلی، دوره مناسب اجرای طرح، مدت زمان موثر فرآیند بهینه سازی، پرت سرمایه گذاری اولیه در صورت تعویض با تجهیزات قبلی، متوسط درصد صرفه جویی، دوره بازگشت سرمایه، مشکلات پس از نصب، آسایش حرارتی ساکنین، عمر مفید روش، کاهش استهلاک تجهیزات، کنترل بهینه تجهیزات، کاهش هزینه سوخت مصرف کننده و کاهش(مستقیم- غیر مستقیم) هزینه انرژی الکتریکی می باشند.در ادامه روشهای مختلف بهینه سازی مصرف سوخت در ساختمان مورد مقایسه قرار گرفته اند. برای آشنایی بیشتر با عناوین مورد مقایسه، با ذکر مثال موارد توضیح داده می شود :
زمان اجرای روش متناسب با وضعیت کاربری ساختمان:روشهای عایق کاری کف و دیوار، استفاده از مصالح با ضریب انتقال حرارت مناسب و حتی پنجره دوجداره می بایست در زمان ساخت ساختمان اجرا شوند و منطقی و معقول نمی باشد که پس از ساخت ساختمان اقدام به اجرا و یا تعویض موارد نمود. در رابطه با کاور کولر آبی نیز حتماً می بایست پس از بهره برداری از ساختمان مورد استفاده قرارگیرد.در رابطه با سایر روشها مانند آب گرم کن خورشیدی، شیر ترموستاتیک، مشعل پر بازده، سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه و ... می توان در زمان ساخت یا هنگام بهره برداری از ساختمان این روشها را اجرا نمود.
نفر ساعت نصب و یا تعویض با سیستم قدیمی : عایق کاری حرارتی دیوار و کف یک ساختمان با مساحت بنای 1000 متر مربع حدوداً نیاز به 2000 نفر ساعت داشته و در مقایسه نصب سیستم کنترل هوشمند و یا بخاری کم مصرف دارای حداقل زمان اجرا و نصب می باشد.
زمان مناسب اجرای پروژه در حین بهره برداری : اجرای برخی از روشها که در مورد (زمان اجرا) به آنها اشاره شد هنگام بهره برداری از ساختمان توجیهی ندارد و یا اجرای برخی دیگر مانند آب گرمکن خورشیدی یا مشعل پر بازده و ... در 12 ماه سال امکان پذیر است. روشهایی مانند شیر ترموستاتیک و پنجره دوجداره نیز در فصل گرما و در زمانی که از سیستم گرمایش استفاده نمی شود قابل اجرا می باشد.
دوره موثر بهینه سازی مصرف سوخت : هر روش بهینه سازی مصرف سوخت بدلیل ماهیت کاربرد متناسب با نحوه عملکرد آن، دارای زمانی موثر برای بهینه سازی مصرف سوخت در طی سال می باشد. از آن جمله روشهایی مانند بخاری کم مصرف، کاور کولر آبی، شیر ترموستاتیک دریک دوره سرما (6 ماه) و برخی دیگر مانند پنجره دوجداره، نوار درزگیر، سیستم کنترل هوشمند موتورخانه در تمام سال(12 ماه) بهره وری و کارآیی صرفه جویی در مصرف سوخت را دارند.
بهینه سازی فرآیند سرمایش : در میان روشهای بهینه سازی مصرف سوخت برخی از آنها در دوره گرما (تابستان) و هنگام استفاده از سیستم های سرمایش نیز کارایی دارد از جمله این روشها پنجره دوجداره، نوار درزگیر، عایق کاری دیوار و کف، مصالح مناسب و عایق کاری سیستم های لوله کشی (در صورت وجود چیلر جذبی) می باشند.پرت سرمایه گذاری اولیه : برای اجرای بعضی از روشهای بهینه سازی مصرف سوخت و در ساختمانهایی که مورد بهره برداری می باشند،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 81
دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
گزارش کار آموزی
مقطع:کاردانی
رشته:کامپیوتر
موضوع: ایجاد پورتال با استفاده از نرم افزار share point
استاد راهنما:آقای ادیم
سرپرست کارآموز:خانم رضایی
کارآموز:ریحانه بابایی
پاییز86
مقدمه
قطعا مطلع هستید که اولین بار شبکه غیر محلی در سال 1960 توسط آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته سازمان
دفاع آمریکا با نام "آرپانت" متولد شد.
در آن زمان تنها هدف از طراحی این شبکه حول این محور بود تا هر کامپیوتر به کامپیوتردیگری متصل شود و پیامهای ارسالی بتوانند از یک نقطه شبکه به هرنقطه دیگر، از مسیرهای مختلفی بگذرند که با گذشت زمان و ارتباط این شبکه با چندین شبکه ارتباطی دیگر مفهوم جدی تری به نام اینترنت بوجود آمد.
احتمالا آن زمان کمتر کسی باور می کرد که این شبکه به چنان عظمتی دست می یابد که مدیریت و کنترل آن چه در بخش مدیریتی و چه در بخش فنی نیاز به هزینه و متخصصین ویژه ای خواهد داشت.
اما با نظریه World Wide Web که امروزه میلیون ها بار اطلاعات اینترنت توسط انواع مروگر ها بدست میلیون ها کاربر اینترنت مرور می شود علم اینترنت پا به مرحله جدیدی گذاشته است. مرحله ای پیچیده با کاربری فوق العاده آسان که همین آسان بودن دسترسی بعضا برخی از کاربران را به اشتباه میاندازد که وب همان اینترنت است!هدف از نظریه World Wide Web چیزی نبود جز دسترسی آسان و سریع به خدمات و محتویات اینترنتی از طریق یک Application خاص با قابلیت های مشخص که با ورود این Application ها گام جدید تری در عرصه سرویس دهی اینترنتی و نیز طبقه بندی اطلاعات در اینترنت به وجود آمد و این رقابت تا جایی رسید که کیفیت، ظاهر و امنیت مرورگر ها نیز برای کاربران مهم تلقی شد و بازار گرمی را برای سازندگان مرورگر ها به وجود آورد.
گسترش اطلاعات و سرویس دهی اینترنتی توسط وب سایت ها چنان رشد چشمگیری داشته است که بعید است کسی نام تمامی وب سایت های موجود در اینترنت را از حفظ باشد چرا که می بایست هر روز نام های کوتاه و بلند 20000 سایت جدید را بخاطر بسپارد!
از آنجائیکه با حیات وب، کاربری آسان انگیزه اصلی کاربران اینترنت جهت استفاده از این شبکه می باشد پس قطعا دور از ذهن است یک کاربر اینترنتی راضی شود برای استفاده از چندین خدمات مورد نیازش هر روز به چندین سایت سرکشی کند و برای استفاده از آنها مجبور به ثبت نام های تکراری و نیز محافظت از چندین شناسه و رمز عبور متفاوت باشد، از همین رو وب ناخواسته به نسل جدیدی از سرویس دهی رسید که امروزه همگی آنرا با نام وب پورتال می شناسند.
با تشکر از اساتید محترم
فهرست:
معرفی محل کارآموزی....................................................................5
تعریف پورتال..................................................................................8
ویژگی پورتال..................................................................................10
انواع پورتال....................................................................................14
موتور جست و جوی پورتال........................................................28
وب پورتال چیست؟.......................................................................32
معرفی نرم افزار SHARE POINT........................................35
نحوه ی کار بر روی پورتال............................................................48
معرفی WEBPART...................................................................51