لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
بنام خدا
باید بیدار شوید و بروید دنبال اینکه صنایع پیشرفته را خودتان درست
(امام خمینی ره)
امروزه با توجه به اینکه رشد سریع و نیاز مبرم آن و کاربرد وسیع دستگاههای تراش و یا فلز اندازه گیری دقیق اسپارکها و دیگر دستگاههای ساخت که خطوط تولید کارخانجات را تشکیل می دهند و با توجه به اینکه امروزه به انواع سیستمهای کنترول مجهز شده و فرایندهای ساهت با دقت و سرعتی بالا انجام می پذیرد.
امروزه با پیشرفت در علم کامپیوترها دستگاههای CNC متولد شده اند و در پیشرفت بیشتر صنایع قابل بهره برداری هستند ماشینهای ابزار کنترل عددی به طور فزاینده ای در صنایع براده برداری وارد می شوند دقت تکراری بالا کوتاه شدن مدت زمان کار و نیاز کم به ابزارها از دیگر دلایل با ماشین های ابزار کنترل عددی است.
امروزه همه سازندگان ماشینهای ابزار CN خود را کاملاً مقید به رعایت کامل استاندارد Din (ساختمان برنامه) و Din (موقعیت سیستم مختصات) نمی کنند. گاهی برای ساده تر شدن موارد ویژه کاربرد از علائم خاصی استفاده می کنند که فقط برای محدوده ویژه کاربرد اعتبار دارد.
N حرف اول کلمه انگلیسی Numerical (عددی) و C حرف اول کلمه انگلیسی Control (کنترل)
NC یک مفهوم عمومی برای کنترل عددی است و به دستگاههائی اطلاق می شود که با نوار سوراخ شده کار می کنند.
CNC به کنترل عددی توسط کاکپیوتر اطلاق می شود. پس همه CNCها یک NC نیز هستند ولی به عکس خیر.
هدف استفاده از ماشینهای NCNC در صنعت عبارتست:
1- خوکارسازی 2- حرکت ابزار را کنترل کنیم 3- کنترل برروی سرعت دوران قطعه کار
همچنین یکی از نکات مهم استفاده از ماشینهای کنترل عددی این است که تنها ماشینی در صنعت می باشد که تولید ارتباط با ماشینهای دیگر برقرار کند ماشینهای کنترل عددی است.
بدلیل اینکه این ماشینها با اعداد و حروف کار می کنند می توانند با رباط و کامپیوترها و غیره ارتباط داشته باشند که آنها هم با اعداد و حروف کار می کنند.
با توجه به گرانی قیمت دستگاه و نیاز به متخصص و دیگر هزینه های بالا این دستگاههای کنترل عددی دارای ارزش ویژه ای می باشند.
ولی امروزه بهترین راه استنفاده از این نوع دستگاهها نسبت به سایر دستگاهها می باشد به عنوان مثال:
ماشینهای ابزار کامپیوتری نسبت به انواع اینورسال دارای محسنات زیر می باشد.
1- دقت بالای تولدی قطعات
2- ماشین ابزار با کنترل کامپیوتری در یک زمان می تواند به جای چند دستگاه ماشین ابزار معمولی بکار گرفته شود.
3- امکان تولید قطعات که دارای پیچیدگی زیاد است با ماشین کنترل عددی بیشتر است.
4- مصرف ابزار در ماشین ها کنترل عددی کمتر از ماشین های معمولی می باشد.
فصل یکم
مقدمه
یکدستگاه با کنترل عددی دستگاهی است که توسط یک کد ساختاربافتب و در مسیر و هدفی که برنامهب رایش تعیین کرده است حرکت می کند لازم آن برنامه ریزی قبلی و طبقه بندی اطلاعات و داده های مورد نظر دستگاه
اختلاف اساسی در بکارگیری و در فرآیند کار یک دستی و یک ماشین با کنترل برنامه ای در حرکت پیشروی است.
در ماشین دستی هرکدام از مراحل کار پشت سرهم با دست تنظیم می شود. و در ماشینهای با کنترل برنامه ای مراحل کار در یک برنامه ذخیره می شود.
ماشینهای ابزار کنترل برنامه ای قبلاً به طور مکانیکی کنترل می شد.
اما امروزه طور کلی کنترل عددی استفاده می شود.
نمونه ای از کنترل مکانیکی پیشروی توسط بادامک مطابق شکل است.
وقتی بادامک در جهت عقربه های ساعت می چرخد موقعیت رنده تراشکاری تغییر می کند. سرعت پیشروی به شکل بادامک بستگی دارد. در اینجا برنامه براده برداری به شکل یک بادامک ذخیره می شود. برنامه ریزی دستگاه با روش دستی را برنامه نویسی جزء به جزء دستی، توسط صفحه کلید کنترل کننده است.
برنامه ریزی عملیاتی که توسط کامپیوتر انجام می شود برنامه نویسی با یک کامپیوتر نام دارد.
امروزه کامپیوترها جای نوارخوان را در دستگاههای NC ابتدائی گرفت.
در واقع به جای خواندن و اجرای برنامه از روی نوارهای سوراخ شده برنامه توسط کامپیوتر دستگاهها اجرا می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
تاریخچه:
استفاده از مواد شیمیایی از زمانهای بسیار دور متداول بوده است. مصریان قدیم گچ تکلیس شده ناخالص را بکار میبردند یونانیان و رومیها سنگ آهک تکلنیس شده را مصرف میکردند و بعداَ آموختند که به مخلوط آهک و آب، ماسه،سنگ خردشده یا آجر و سفالهای شکسته نیز اضافه کنند این اولین نوع بتن در تاریخ بود. ملات آهک درزیر آب سخت نمیشود و رومیها برای ساختمانسازی در زیر آب، سنگ و آهک و خاکستر آتشفشانی با پودر بسیار نرم سفالهای سوخته شده را با هم آسیاب مینمودند و بکار میبردند سیلیس و آلومین فعال موجود در خاکستر و سفال با آهک ترکیب شده و آنچه به اسم سیمان پوزولانی (پوزولان از اسم دهکده pozzuli که در نزدیکی آتشفشان وزو قرار دارد و برای اولین بار خاکستر آتشفشانی را در این محل پیدا نمودند گرفته شده است). شناخته شده است را تولید مینماید نام «سیمان پوزولانی» را تا به امروز برای توصیف سیمانهایی که بآسانی از آسیاب نمودن مواد طبیعی در دمای معمولی بدست میآیند بکار بردهاند بعضی از ساختمانهای رومی که در آنها آجرها بوسیله ملات به یکدیگر چسبانده شدهاند مانند
Coliseum در روم و pont du Gard در نزدیکی Nimes و سازههای بتنی مانند ساختمان pantheon در روم تا امروز باقی ماندهاند و مواد سیمانی آنها هنوز سخت و محکم است در خرابههای نزدیک pompeii اغلب ملات بهم چسباننده سنگها کمتر از خود سنگها که نسبتاَ سست میباشد هوازده شده است.
در قرون وسطی انحطاطی در کیفیت و کاربرد سیمان بوجود آمد و فقط در قرن 18 بود که پیشرفتی در دانش سیمانها حاصل شد در سال 1756 که john Smeaton مأمور بازسازی برج چراغ دریایی Eddystone د رفرا ساحل جنوب غربی انگلستان شده بود به این نتیجه رسید که بهترین ملات وقتی بدست میآید که مواد پوزولانی با سنگ آهک حاوی نسبت قابل توجهی از مواد رسی مخلوط شود با تشخیص اینکه نقش خاک رس که قبلاً نامناسب در نظر گرفته میشد. Smeaton اولین شخصی بود که خواص شیمیایی آهک آبی یعنی مادهای که از پخت مخلوطی از سنگ و خاک رس بدست میآید پی برد. متعاقباً سیمانهای آبی دیگر مانند سیمان رومی که james parker از کلسینه نمودن گلولههای سنگ آهک رسی آن را بدست آورده بوجود آمد. بالاخره در 1824 Joseph Aspdin که معماری در شهر لیدز بود سیمان پرتلند را به ثبت رساند این سیمان را از حرارت دادن مخلوطی از پودر نرم خاک رس و سنگ آهک سخت در کوره تاحدودی که CO2 آن بخارج رانده وشد بدست آورند دمای کوره خیلی پائینتر از حد لازم برای تولید کلینکر نخستین نمونه از سیمانی که امروزه آن را به نام سیمان پرتلند میشناسیم در سال 1845 بوسیله Isaac Johnson از حرارت دادن مخلوط خاک رس و سنگ آهک کیفیت تا حد کلینکر شدن و صورت پذیرفتن واکنشهای لازم برای تشکیل ترکیبات چسبانندهی پرقدرت تهیه گردید.
نام سیمان پرتلند که در ابتدا به علت تشابه رنگ و سیمان حاصل کرده با سنگ پرتلند – سنگ آهکی که در Dorset انگلستان استخراج میشود به آن داده شد تا امروز در سراسر دنیا برای توصیف سیمانی که از در هم آمیختن کامل و حرارت دادن مواد آهکی و رسی، یا سایر مواد حاوی سیلیس، آلومین، و اکسید آهن تا دمای کلینکر شدن و آسیاب نمودن کلینکر حاصل شده باقی مانده است و تعریف سیمان پرتلند در استانداردهای مختلف با توجه به اینکه از پخت سنگ گچ به آن افزوده میشود بر این راستا قرار دارد امروزه ممکن است مواد دیگری نیز افزوده یا آمیخته شوند.
بتن تازه:
گواینکه بتن تازه فقط بصورت گذرا مورد توجه واقع میشود باید توجه نمود که مقاومت بتن با نسبتهای مخلوط معین بصورت خیلی جدی تحت تأثیر درجهی تراکم آن واقع میشود و بنابراین بسیار مهم است که روانی مخلوط بتن تازه در حدی باشد که بتوان آنرا با سهولت کافی حمل نمود درجاریخت، متراکم کرد و سطح آن را پرداخت نمود بدون آنکه در خلال این مراحل جداشدگی صورت گیرد.
عوامل مؤثر بر کارآیی:
عامل اصلی مقدار آب مخلوط است که بر حسب کیلوگرم( یا لیتر) آب، بر متر مکعب بتن، بیان میشود از نظر سهولت( گواینکه تقریبی است) فرض میشود که برای یک نوع سنگدانه بخصوص با دانهبندی معین و کارآیی مشخص بتن، مقدار آب مستقل از نسبت سنگدانهها به سیمان و یا از مقدار سیمان مخلوط باشد براساس این فرض میتوان نسبتهای مخلوط بین بتنهای بامقدار سیمان مختلف را تخمین زد. جدول A مقادیر نمونه آب را برای اسلامبهای مختلف بتن و حداکثر اندازههای مختلف سنگدانهها میدهد این مقادیر فقط در مورد بتن بدون حباب هوا صدق میکند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
شمس تبریزی
شمس الدین محمد بن ملکداد تبریزی در شهر تبریز بدنیا آمد و از همان دوران کودکی ناآرام بود و رفتاری داشت که موجب اضطراب پدر می شد و او در جواب پدر می گفت: ما از دو جنسیم و مثال آورد که تخم مرغابی را چون در زیر مرغ خانگی بگذارند جوجه ها بزرگ و بزرگتر شده به حکم طبیعت به آب می زنند و مادر که شنا نمی داند در کنار جوی مانده از غرق شدن جوجگان خود به هراس می افتد و متوحش می شود ، نه می تواند مانند جوجه ها در آب رود ، نه دلش آرام میگیرد که آنها را در آب بیند ، حال من و تو بر این منوال است: «تو با من چنانی که خایه بط را زیر مرغ خانگی نهادند ، پرورد و بط بچگان گلان ترک شدند ، با مادر به لب جو آمدند ، در آب در آمدند.
مادرشان مرغ خانگی است. لب جو می رود ، امکان در آمدن در آب نی. اکنون ای پدر! من دریا میبینم مرکب من شده است و وطن و حال من اینست. اگر تو از منی یا من از توام درآ در این دریا و اگرنه برو برمرغان خانگی.»
این سخنان را شمس خود گفته است و در راه شناختن وی موثر و مفید پیدا است که از زمان کودکی ، با دیگر کودکان تفاوتهایی داشته است.
پدرش مردی پاکدل و با ایمان بوده و همینکه سخنی بر زبان میرانده است به گریستن می پرداخته و قطرات اشک بر رخسار و محاسن او روان می گشته است. اما از داشتن شور و عشقی که شمس خواهان و جویای آن می بوده بهره ای نداشته است. از او این سان یاد می کند: «نیک مردی بود و کرمی داشت. دو سخن گفتی ، آبش از محاسن فرو آمدی ، الا عاشق نبود. مرد نیکو کار دیگر است و عاشق ، دیگر»
هیچ بانگ کف زدن آد به در
ازبکی دست توبی دستی دگر؟
تشنه می نالد کوآب گوار؟
آب هم نالد که کو آن آب خوار؟
شمس و مولانا در خلوت
مولانا بعد از ملاقات با شمس ، محراب و منبر و مرید و درس و شاگرد ، همه و همه را وداع گفت و «یکسره بر هر چه که هست ، چارتکبیر» زد و «در خلوت به روی غیر» ببست. از سخنانی که این دو در خلوت گفته اند و شنیده اند کسی آگاهی ندارد و آنچه را هم که به تقریبی دریافته ایم هنوز امکان بازگو کردنش نیست. در آثار مولانا بخصوص مثنوی وفیه ما فیه بخشهایی است که طرح و رنگی از مشافهه آن دورادارا است ورنه رمزها و رازهائی که «آگاهان» با هم دارند و آموختنی ها ئی که می آموزند هیچگاه ثبت دفتر نمی شود و از خلوت آنان خبری به بیرون نمی رسد لیکن از شیفتگی و دیگرگونی بی سابقه مولانا و «از همه باز آمدن» و با شمس نشستن و توجه و تاکید بر اینکه «هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود» معلوم است که سخنان شمس از جنس سخنان کهنه متداول و پیش پا افتاده نبوده است. سلطان ولد گوید شمس ، مولانا را به دنیای عجیبی راهبر شد که هیچکس بخواب هم ندیده بود و مولانا دوباره به آموختن پرداخت و آنچه فرا گرفت «علم نو» و «سخن تازه» بود.
دعوتش کرد در جهان عجب که ندید آن بخواب ، ترک و عرب شیخ استاد گشت نوآموز درس خواندی بخدمتش هر روز منتهی بود مبتدی شد باز مقــتدا بـــود مقندی شد باز گر چه در علم فقر کامل بود علم نـــو بــود کو بوی بنمود
به قریه رواتیاتی که از خصوصیات و خلقیات شمس باقی مانده است می توان دریافت که آن رند عالمسوز از جمله کسانی است کهب به اصطلاح معروف بی گدار به آب نمی زند. از آنجا که وی واعظ و فقیه و فلسفی و صوفی و این قبیل ها را دیده و آزموده و از همه مایوس شده و سرخورده است به سهولت کسی را هر چند از مشایخ نامدار زمان باشد به هم صحبتی بر نمی گزیند. گفت و گوئی که در زیر می آوریم حاوی معنی دقیقی است زیرا که این گونه مکالمات بین اهل طریقت مرسوم و معتاد بوده است.
شیخ اوحدالدین کرمانی در بغداد به شمس می رسد و به دنبال گفت گوهانی اشتیاق خود را به هم صحبتی با شمس ابراز می کند. شمس می گوید: به صحبت من طاقت نداری. او حدالدین اصرار می ورزد. شمس پاسخ می دهد:
بشرطی که علی ملا الناس در میان بازار با من نبید (= باده) نوشی کنی
اوحد: هیچ نتوانم
از برای من نبید خاص توانی آوردن؟
اوحد: نتوانم
وقتی که من نوش کنم با من مصاحبت توانی کردن؟
اوحد: نی ، نتوانم.
شمس بانگی بر وی می زند که : از پیش مردان دور شو.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 55
« خاکبرداری »
خاکبرداری به 2 روش انجام می شود : یکی خاکبرداری سطحی و دیگری خاکبرداری عمیق .
خاکبرداری سطحی بیشتر به منظور حفظ تعادل ساختمانهای ( بلند ) انجام می شود که در این روش ، حداقل 40 تا 50 سانتیمتر از خاکهای دستی روی سح زمین را بر می دارند .
اما خاکبرداری عمیق با توجه به خواست کارفرما در احداث زیرزمین برای بنا صورت می پذیرد .
وقتی عملیات خاکبرداری انجام می شود محل تماس بل لودر با خاک . دست خورده می شود که برای تراکم این خاک ، از غلطک محلی استفاده میشود که البته بهتر است قبل از آن ، از آب استفاده شود .
ـ جهت تعیین مقدار آب قبل از کوبش خاک ، بدین طریق عمل می کنیم : با داشتن سطح زمین و ضخامت 15 تا20 سانتیمتر خاک ، حجم خاک را بدست می آوریم . بعد با وزن مخصوص خاک ، وزن خاک را بدست آورده ، 20 درصد این وزن را آب می زنیم .( غلطک 10 تا 15 سانتیمتر متراکم می کند .)
ـ خاکبرداری در عمق به دلایل زیر انجام می شود :
به عمق رفتن باعث رسیدن به مقاومت بهتر و بیشتر می شود .
سربار باعث افزایش ظرفیت باربری است .
طول گیرداری بیشتر ، باعث واژگونی کمتر می شود .
قرار گرفتن پی رد عمق باعث می شود که تحت تأثیر یخبندان تخریب نشود .
از فضای معماری زیر رمین هم استفاده می شود و..
ـ در خاکبرداری عمیق باید مواظب ریزش خاک بود .
چنانچه خاک بسیار ریزشی باشد و ساختمان همسایه هم وجود داشته باشد ، حدود یک تا 5/1 متری از دیوار همسایه خاکبرداری باید شود و خاک باقیمانده را بصورت شیارشیاری یعنی یک در میان خالی می کنیم . هر قسمت را که خالی می کنیم ، مهار می زنیم و بعد خاکهای بعدی را بر می داریم ومهار می زنیم .
البته یک در میان یا چند در میان بودن خاکبرداری : بستگی به نوع خاک و تشخیص مهندس مربوطه دارد .
در خاکبرداری عمیق ، برای مهار کردن ترانشه های خاکی ، یا از سپرهای مشبک و یا غیر مشبک استفاده می شود یا به تنهایی از المانهای افی و مایل
استفاده می توان کرد .
اگر از المانهای افقی و مایل استفاده شود این المانها می تواند چوبی یا فلزی ( پروفیل ) باشد .
در المانهای چوبی برای گیردار کردن المانهای افقی و مایل از گچ استفاده می شود و در المانهای فلزی ، از جوش می توان استفاده کرد .
ـ در خاکبرداری نقطة شروع مهم است . این نقطه بهتر است از جایی شروع شود که سرباری وجود نداشته باشد . ضمن اینکه در موقع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 59
بسم الله الرحمن الرحیم
زآنکه شاکر را زیادت وعده است آنچنانکه قرب، مزد سجده است
شاکر را زیادت وعده است: گرفته از قرآن کریم است« لَئِن شکَرتمَﻷَزیدنّکم.» (ابراهیم،7) وشما بندگان اگر شکر نعمت به جاآورید نعمت شما می افزاییم.
وَاسجُد واقتَرب: (علق،19) وبه نماز بپرداز و به حق نزدیک شو.
نور از آن ماه باشد و ین ضیاء آن خورشید این فروخوان از نُبا
از نُبا فروخواندن: اشاره است به این آیه شریفه « هوالذی جَعَلَ الشّمس ضیاءً واقمرنورا»(یونس،5) از این آیه شریفه بربلندی رتبت ضیاءالحق استفاده می کندو گفته خود را دربیت نخست، کامل می سازد. وفرماید ماه را روشنی است وآفتاب را ضیاء است و توضیائی وبرتر ازماه .
تمامی حکایت آن عاشق که از عسس گریخت در باغی مجهول،
خود معشوق را درباغ یافت و عسس را از شادی دعای خیر
می کرد ومی گفت که عسس أَن تَکرهوا شیئاًو هو خیر لکُم
بلک از او کن عاریت چشم ونظر پس ز چشم او به روی اونگر
چشم ونظر رعایت کردن: بعضی شارحان هندی آن را ازحدیث « عَرَفُت رَبّی رَبّی» گرفته اند ونیکلسون نیز آن را درشرح خود آورده و مرحوم فروزانفر به فرموده علی(ع) اشارت کرده است: که «أعرفوا اللهَ بالله.» لیکن این دو روایت تناسب چندانی با مضمون بیت مناسب با این مضمون حدیث:« اللهم ارِنی الدنّیا کما تُریها صالحی عِبادک» است.
کَانَ الله : نگاه کنید به بیت ذیل بیت 1939/1
چشم او من باشم:
رو که بی یسمع و بی یبصر توی سر توی چه صاحب سرتوی
در حقیقت دوستانت دشمن اند که زحضرت دور و مشغولت کنند
دوستان دشمن:آنچه دردنیا موجب دلبستگی است.
نیکلسون به پیروی از بعضی شارحان آن را مناسب آیه 67 زخرف گرفته است.
«اﻷخلاء یومئذ بعضهم لبض عدو الا المتقین.» ولی این آیه درباره روز رستاخیزاست.شاید این آیه مناسب تر باشد که: «إنّ مِن اَزواجِکُم و اَولادِکم عَدواًلکم فَاحذَروهُم.» (تغابن،14) و این حدیث نیز مناسب می نماید : «إنّ الدّنیا دارُ بلاءٍ وَإنَّه مُبتلیکم فیها و اَمَرهم بالصبرو بَشّرهُم.» (الدرالمنثور،جلد1،ص156)
زین سبب بر انبیاء رنج و شکست ازهمه خلق جهان افزون تر است
رنج و شکست انبیاء: « أشدّ النّاس بَلاءً النبیاء، ثُم الصالحون ثُم المثَلُ فَالامثلُ.» (یوسف بن احمد مولوی، شرح نیکلوسون، احادیث مثنوی، ص107) و از امام صادق (ع) منقول است : « ان اشدّ النّاس بَلاءالانبیاء صَلوات الله علیهم ثمَّ الّذین یَلونَهم الامثل فالامثَل.» (امالی طوسی، به نقل بحار الانوار ج 11، ص 69)
ورنمی توانی رضا ده ای عیار گر خدا رنجت دهد بی اختیار
رضا دادن: اشارت به حدیثی است که درالمنهج القوی، شرح انقروی و دیگر شارحان از طریق عامه با عبارت های متفاوت و مضمون و احد آمده است ازجمله حدیثی در احادیث مثنوی بدین عبارت است:«إذَاکَثُرت ذُنوب العَبد و لَم یَکن لَه ما یُکفرها مِن العمل إبتَلاه الله بِالحزن لِیکَفّرها عَنه.» (احادیث مثنوی ،ص 108) و از امام صادق (ع) منقول است: « انّ العبدَ اذا کثرت ذنوبُه و لم یجد ما یُکفرها به ابتلا الله عزوجلّ بالحزن فی الدنیا لیکفّرها، فان فعل ذلک به والا اسقم بدنه....: چون گناه بنده فراوان شودو کفارت آن را دادن، نتواند، خدایش به اندوه این جهان مبتلا گرداند تا کفاره آن گرداند وگرنه او را بیمار سازد.» (بحار الانوار، ج5، ص 315، از امالی صدوق)
سئوال کردن از عیسی عیله السلام که دروجود از همه صعب ها صعب تر چیست:
گفت عیسی را یکی هشیارتر سر چیست درهستی زجمله صعب تر
گفت عیسی را : مستند این داستان د ر مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی حدیثی از مستدرک الوسائل و شرح نهج البلاغه آمده است که «سئل عن النبی (ص) ما یَبعد من غضب الله قال ان لا تغضب.» ام ااین روایت تناسب بیشتر دارد: « قال الحواریون لعیسی بن مریم(ع) یا معلم الخیر عَلِّمنا ایّ الاشیاء اشد، فقال غضب الله عزّوجلّ قالو فبم یتقی غضب الله قال بان لاتغضبوا قالو وما بدء الغضب قال الکبر و التجبرو محقره الناس.» (خصال صدوقُ، ج1، ص8، بحار الانوار ، ج 14 ، ص 28)
قصه آن صوفی که زن خود را با بیگانه بگرفت
آنچنانش تنگ آورد آن قضا که منافق را کند مرگ فجا
مرگ فجا: مرگ ناگهانی که درآن مجال توبه برای گنهکارنیست، و درحدیث است: « مَوتُ الفجاءه راحه المومن وحسره الکافر.» (بحار الانوار، ج74، ص 54، از مکار الخلاق)
گفت یزدان وصف این جای حرج بهر محشر لاتَرَی فیها عوج
لاتری فیها عوج: «لاتری فِیها عِوَجا ولا أمتا: در آن (زمین) هیچ کجی (پستی ) و بلندی نبینی.»(طه،107)
معشوق را زیر چادرپنهان کردن جهت تلبیس ، وبهانه گفتن زن،
که انّ کید کنّ عظیم:
انّ کید کنّ عظیم ٌ : همانا مکر شما (زنان) بزرگ است.(یوسف،28)
غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را
کی کم از برّه کم از بزغاله ام که نباشد حارس از دنباله ام
کم ازبره بودن: مناسب است با حدیث : «انّ الله تعالی یحمی عبدَه المومن کما یحمی الراعی الشفیق غنمه عن مراتع ِ التّهلُکه: خداوند بنده مومن را نگهبانی می کند چنانکه چوپان مهربان گوسفندانش را درچراگاه های مرگبار .»(احادیث مثنوی، از الجامع الصغیر) ومجلسی از عده الداعی آرد که خدا به موسی فرمود: « انّی لازودُهم (اولیائی) عن نعیمها (نعیم الدنیا) کما یذودالراعی غنمه عن مراتع التهلکه: (بحار الانوار ، ج13، ص49)
مثال دنیا چون گولخن و تقوی چون حمام
هر که درحمام شد سیمای او هست پیدا بررخ زیبای او