لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش
منظور از این مبحث آشنایی مقدماتی با پاره ای از مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش است.
مدل چیست و برای چیست؟
- مدل به زبان ساده، الگویی است به مقیاس کوچک از واقعیت که بر اساس پیش فرضهایی بنا شده است.
- مدلهای برنامه ریزی معمولاً به صورت فرمولهای ریاضی ساخته می شوند که در آنها ارتباط بین متغیرها یا عوامل مختلف کاملاً مشخص شده است.
- در مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش مدل سازی به دو منظور انجام می شود.
1- پیش بینی کننده آینده
2- تشریح و شناخت ارتباطات عوامل دست اندرکار
مدلهای پیش بینی آینده: میزان صحت و قابلیت این مدلها محدود است. مدلهای پیش بینی آینده در شرایطی که تغییر و تبدیل تند و شدید بنا شد و امور کم و بیش به روال و روند گذشته پیش روند، همچنین در فواصل زمانی نسبتاً کوتاه قابل استفاده است. در شرایطی که جامعه در حال تغییر و دگرگونی سریع و شدید باشد و در فواصل زمانی زیاد، چندان قابل اعتبار نیست، مثل پیشبینی جمعیت در آینده.
برنامه ریزی فقط به پیش بینی آینده نیاز ندارد، بلکه باید عواملی را که در بوجود آمدن آینده پدیده مورد نظر دخالت دارند را بشناسد و چگونگی تاثیر و نفوذ آنها را بداند، بنابراین به مدلهایی نیاز دارد که به تشریح عمل و نفوذ عوامل دست اندر کار بپردازد.
مثلاً برای پیش بینی جمعیت به مدلهایی نیاز دارد که میزان تولد و تناسل مرگ و میر و مهاجرت دخالت دارند را مشخص کند و تغییرات آنها را اندازه گیری کند و بر اساس آن، جمعیت آینده را پیش بینی کند. این مدلها را مدلهای تشریح کننده می نامند.
- در برنامه ریزی آموزش و پرورش به مدلهایی نیاز است که هم به تشریح و شناخت عوامل دست اندر کار و چگونگی نفوذ آنها بپردازد، هم به پیش بینی آینده کمک کند.
طبق بررسی چیریکوز و ویلر تا سال 1968 فقر زیادی در برنامه ریزی آموزش و پرورش وجود داشته است.
انواع مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش
جانستون مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش را تا سال 1974 به 123 مدل مختلف اشاره کرده و آنها را از دو دیدگاه مختلف تقسیم بندی کرده است.
دیدگاه اول: مربوط به سطح آموزش و پرورش است.
1- سطح واحد آموزشی
2- سطح سیستم یا پاره سیستم آموزشی
3- سطح سیستم آموزشی در ارتباط با توسعه اقتصادی
دیدگاه دوم: مربوط به مبنای ریاضی مدلهاست.
1- سطح واحد آموزشی: این مدل برای توسعه یک واحد آموزشی یا یک گروه متشکل از چند موسسه مشابه آموزشی ساخته شده اند، مثل مدلهای برنامه ریزی یک مدرسه یا یک بخش از امور آموزشی مثل ایجاد ساختمان- تهیه وسایل و تجهیزات، تامین حمل و نقل و ... است.
2- سطح سیستم یا پاره سیستم آموزشی: این مدلها برای تمام سیستم آموزش و پرورش یا بخش عمده ای از آن تخصیص دارند. مثل مدلهایی که برای برنامه ریزی آموزش و پرورش یک بخش- یک استان و یا یک دوره آموزشی مثل دوره ابتدایی، راهنمایی، ... در سطح کشور انجام میشود.
3- سطح سیستم آموزشی در ارتباط با توسعه اقتصادی: این مدل برنامه ریزی برای سیستم آموزش و پرورش برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز توسعه اقتصادی می پردازد.
در این مدل برنامه ریزی مدل برنامه ریزی ابتدا هدفهای توسعه اقتصادی تعیین می شود، پس ترکیب مشاغل نیروی کار هر بخش تعیین می شود و سطح آموزش مورد نیاز برای مشاغل مشخص می گردد. برنامه ریزان باید تصویری از جمعیت نیروی کار شاغل در هر یک از طبقات شغلی مثل طبقه صنعت، کشاورزی- مدن، بازرگانی و ... در سال پایه در اختیار داشته باشند و این افراد را آموزش دهند و هر طبقه بعد از آموزش، وارد بازار کار در جامعه شود و موجب گسترش توسعه اقتصادی شود.
انواع مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش از نظر مبنای ریاضی
به طور کلی، مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش را از دیدگاه مبنای ریاضی آنها می توان به چهار دسته تقسیم کرد:
1- مدلهای بسته
2- مدلهای زنجیر مارکو
3- مدلهای رگرسیون
4- مدلهای ریاضی
مدلهای بسته
مدلهای بسته مبنای آماری پیچیده ای ندارند و از این نقطه نظر بسته نامیده می شوند که دامنه انعطاف متغیرهای مربوط محدود است؛ زیرا، معمولاً، متغیرها با ضرایب ثابت و از پیش معلوم شده با یکدیگر مربوط اند. به عبارت دیگر، این مدلها فاقد عوامل و عناصر احتمالاتی هستند و مفروضات ثابت و مشخص و معلوم شده ای را بین عوامل مختلف به یقین تلقی می کنند.
مثلاً بر اساس تشریحی که جانستون به عمل آورده است، اگر بخواهیم با کمک مدلهای نوع بسته تعداد شاگردان گروه سنی به خصوصی را در سال معین پیش بینی کنیم، ممکن است یکی از دو مدل ساده زیر را مورد استفاده قرار دهیم:
(مدل 4)
(مدل 5)
متغیرهای این دو مدل عبارت اند از:
سال مورد پیش بینی = t
تعداد شاگردان گروه سنی a = a
تعداد شاگردان در کلاس g
میزان یا نسبت مدرسه روها در گروه سنی a
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
ژنراتور الکتریکی
مقدمه
قبل از اینکه ارتباط بین مغناطیس و الکتریسته کشف شود، ژنراتورها از اصول الکتروستاتیک بهره میبردند. ماشین ویمشارت از القای الکتروستاتیک یا تأثیر کردن استفاده میکرد. ژنراتور واندوگراف از اثر تریبوالکتریک برق مالشی برای جدا سازی بارهای الکتریکی با استفاده از اصطکاک بین عایقها استفاده میکرد. ژنراتورهای الکتروستاتیک کارآمد نیستند و تنها برای آزمایشات علمی که نیازمند ولتاژهای بالا است، مناسب هستند.
فارادی
در سال 1831–1832م مایکل فارادی کشف کرد که بین دو سر یک هادی الکتریکی که بصورت عمود بر یک میدان مغناطیسی حرکت میکند، اختلاف پتانسیلی ایجاد میشود. او اولین ژنراتور الکترومغناطیسی را بر اساس این اثر ساخت که از یک صفحه مسی دوار بین قطبهای یک آهنربای نعل اسبی تشکیل شده بود. این وسیله یک جریان مستقیم کوچک را تولید می کرد.
دینامو
دینامو اولین ژنراتور الکتریکی قادر به تولید برق برای صنعت بود و کماکان مهمترین ژنراتور مورد استفاده در قرن بیست و یکم است. دینامو از اصول الکترومغناطیس برای تبدیل چرخش مکانیکی به یک جریان الکتریکی متناوب ، استفاده میکند. اولین دینامو بر اساس اصول فارادی در سال 1832 توسط هیپولیت پیکسی که یک سازنده تجهیزات بود، ساخته شد. این وسیله دارای یک آهنربای دائم بود که توسط یک هندل گردانده میشد. آهنربای چرخنده بگونهای قرار داده میشد که یک تکه آهن که با سیم پوشانده شده بود، از قطبهای شمال و جنوب آن عبور میکرد. پیکسی کشف کرد که آهنربای چرخنده ، هر بار که یک قطبش از سیم پیچ عبور میکند، تولید یک پالس جریان در سیم میکند. به علاوه قطبهای شمال و جنوب آهنربا جریانها را در جهتهای مختلف القا میکنند. پیکسی توانست با اضافه کردن یک کموتاتور جریان متناوب تولیدی به این روش را به جریان مستقیم تبدیل کند.
دیناموی گرام
به هر حال هر دوی این طرحها دارای مشکل یکسانی بودند: آنها پرشهای جریانی القا میکردند که از هیچ چیز پیروی نمیکرد. یک دانشمند ایتالیایی به نام آنتونیو پاسینوتی این مسأله را با جایگزینی سیم پیچ چرخنده توسط یک سیم پیچ حلقهای که او با سیم پیچی یک حلقه آهنی درست کرده بود، حل کرد. این بدان معنی بود که آهنربا همواره از بخشی سیم پیچ عبور میکرد که این مسأله موجب یکنواختی جریان خروجی میشد. زنوب گرام چند سال بعد در حین طراحی اولین نیروگاه تجاری در پاریس در دهه 1870م ، این طرح را دوباره ابداع کرد. طراحی وی با نام دینامی گرام معروف است. نسخههای مختلف و تغییرات زیادی از آن هنگام تا کنون در این طراحی بوجود آمده است، اما ایده اصلی چرخش یک حلقه بی پایان از سیم ، کماکان قلب تمامی دیناموهای پیشرفته باقی ماند.
مفاهیم
دانستن این مطلب مهم است که ژنراتور تولید جریان الکتریکی میکنند و نه بار الکتریکی که در سیمهای سیم پیچیاش وجود دارد. این تا حدودی شبیه یک پمپ آب است که ایجاد یک جریان آب میکند اما خود آب را ایجاد نمیکند. ژنراتورهای الکتریکی دیگری هم وجود دارند، اما بر اساس دیگر پدیدههای الکتریکی نظیر: پیزو الکتریسته و هیدرو دینامیک مغناطیسی ، ساختار یک دینامو شبیه یک موتور الکتریکی است و تمام انواع عمومی دیناموها میتوانند مانند موتورها کار کنند. همچنین تمامی انواع عمومی موتورهای الکتریکی میتوانند مانند یک ژنراتور کار کنند.
ژنراتور اشعه ایکس
یک مولد یا ژنراتور اشعه ایکس وسیلهای است که انرژی الکتریکی را جهت لامپ اشعه ایکس فراهم مینماید. در واقع این وسیله انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل مینماید. این ژنراتور با یک منبع انرژی الکتریکی شروع میشود و سپس این انرژی را به نحوی تغییر میدهد تا نیاز لامپ اشعه ایکس را مرتفع سازد. لامپ به دو منظور به انرژی الکتریکی نیازمند است. ابتدا برای ملتهب نمودن فیلمان (کاتد) و تابش الکترون از آن ، سپس شتاب دادن به این الکترونها از کاتد به سمت آند. ژنراتور اشعه ایکس برای هر کدام از این اعمال دارای یک مدار خاص میباشد که به ترتیب مدار فیلمان و مدار ولتاژ قوی نامیده میشوند.
قسمتهای مختلف ژنراتور اشعه ایکس
صفحه کنترل ژنراتور
صفحه کنترل شامل یک کلید اصلی جهت روشن نمودن دستگاه ، دو عدد وسیله اندازه گیری که میزان حقیقی MA وKVP را در خلال تولید اشعه ایکس اندازه گیری مینماید، است.
مجموعه مبدل
دومین جز ژنراتور اشعه ایکس یعنی مجموعه مبدلها یک جعبه فلزی با اتصال زمین پر شده از روغن است. این جعبه شامل یک مبدل کاهنده برای مدار فیلمان و یک مبدل افزاینده برای مدار ولتاژ قوی میباشد. بنابراین یک مبدل وسیلهای است که ولتاژ را در یک مدار افزایش یا کاهش میدهد. این قسمت شامل دو سیم پیچ میباشد که به دو طرف یک حلقه آهنی پیچیده شده است. هنگامیکه جریان از میان سیم پیچ اول عبور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
کارآفرینی در ایران
بطور خیلی اتفاقی در قسمت ارائه توضیحات (Comments) یکی از مطالب سایت موسیقی ما یعنی گفتگوی هارمونیک بحث کار آفرینی رخ داد. موضوع هیچ ربطی به مدیریت یا علوم انسانی نداشت، بلکه داستان راجع به شخصی بود که علاقمند به دانش بوده و ضمن اختراع کردن چند محصول در نهایت یک سیستم تولید صدا برای سازهای موسیقی الکترونیکی مانند ارگ اختراع کرده است که امروزه بسیار مورد توجه علاقمندان موسیقی می باشد. اگر علاقمند بودید می توانید این مطلب را در اینجا بخوانید "لورنس هموند : اختراع کافی نیست" . به دنبال آن سعی کردیم تا در سایت سیمرغ به تعریفی از لغت کارآفرین یا همان entrepreneur بپردازیم که آنرا نیز می توانید در این مطلب بخوانید "Entrepreneur یا همان کارآفرین " . اما مناسب دیدیم در اینجا چون فقط راجع به کشور خودمان صحبت می کنیم بحثی را آغاز کنیم که در آن به علل عدم وجود یا کمبود روحیه کارآفرینی در کشور خود بپردازیم. همچنین از شما دوستان تقاضا می کنیم تا بدور از مسائل حاشیه ای در صورت علاقه برای ما نظرات خود راجع به این موضوع را ارسال کنید. قبل از همه یک تعریف از کارآفرینبطور ساده کارآفرین به شخص حقیقی یا حقوقی ای گفته می شود که توانایی تحمل ریسک - اغلب مالی - را دارد و میتواند یک ایده اولیه را به یک فعالیت اقتصادی تبدیل کند. همه ما می توانیم یک کارآفرین باشیم، چه کارمند، چه کشاورز و ... در هر پست و مقامی که باشیم در راه انجام فعالیت های خود می توانیم کارآفرین بوده و ایده های خود برای بهبود انجام کارها را به واقعیت تبدیل کنیم. یک کشاورز می تواند با راه اندازی روشهای جدید کاشت، آبیاری، نگهداری و ... کمیت یا کیفیت محصولات خود را بالا ببرد. یک کارمند می تواند برای انجام فعالیت های روزانه و البته در چهارچوب اختیارات خود روشهای جدیدی را اختیار کند تا انجام کارها برای خود و ارباب رجوع سریعتر و با کیفیت بالاتری صورت پذیرد. یک مهندس یا شرکت می تواند با قبول هزینه های تولید آزمایشگاهی، نمونه ای از یک محصول را تولید کرده و در صورت مفید بودن آنرا تولید انبوه نماید و به جامعه خود خدمت کند. یک مربی تیم فوتبال می تواند با اتخاذ روشهای مدیریتی و arrange یک تیم به موفقیت های بسیار دست پیدا کند و .... همانطور که مشاهده می کنید در تمام مثالهایی که آورده شد نوعی ریسک وجود دارد. این ریسک ممکن است باعث از بین رفتن محصول کشاورز شود یا باعث شود تا کارمند توبیخ یا اخراج شود و یا سرمایه گذاری آن مهندس یا شرکت به هدر رود. و دست آخر آنکه آن مربی تیم ممکن است سمت یا اعتبار خود را از دست دهد. بنابراین مشاهده می کنید که بسادگی میتوان این نتیجه را گرفت که "کارآفرینی بدون ریسک امکان پذیر نمی باشد." شاید از همین جمله بتوان فهمید که چرا در کشور ما در میان جوانان کارآفرینی جایگاه والایی ندارد، فعلا" اجازه دهید بحث فنی را ادامه دهیم. کارآفرین چه ویژگیهایی دارد - خود اتکایی از اولین خصوصیات یک کار آفرین می باشد. با کمک این نیرو کارآفرین می تواند به مبارزه با سختی ها بپردازد. بنابراین اگر می خواهید کار آفرین باشید باید این توانایی را در خود تقویت کنید. - نیاز به انجام دادن و بدست آوردن از دیگر خصوصیات یک کارآفرین می باشد. اینگونه اشخاص بصورت دائم نیاز به آن دارند که محصول یا خدمتی را ایجاد کنند. از ساده ترین نوع آن مثلا" در فعالیت های خانگی گرفته تا پیچیده ترین کارهایی که ممکن است در تولید یک محصول یا خدمت به آن لازم باشد. - استفاده از نهایت بهره وری از دیگر ویژگی های یک کارآفرین هست. یک کارآفرین همواره می خواهد از وقت خود بهترین استفاده را کند. - تحمل ریسک از دیگر ویژگی های اینگونه افراد می باشد. یک کارآفرین می تواند ریسک ناشی از شکست را پذیرفته و تحمل کند. این ریسک ممکن است مالی یا حیثیتی باشد و یا از دست دادن بسیاری چیزها که مردم عادی در زندگی آنها را داراند، باشد. - آنها شکارچی فرصت ها هستند. کارآفرین بسادگی می تواند میان یک اتفاق بدون خاصیت با دیگری که در دل آن فرصت شکوفایی نهفته است، تمایز قائل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
ادیان قدیم در عربستان
پیش از آن که دعوت اسلام در عربستان آغاز شود و در نتیجه مساعی حضرت رسول و مجاهدین اولیه تمام قبایل عرب تحت یک لواء درآیند و تابع یک حکم و پیرو یک رشته آیین و آداب متحد شوند ، افراد هر قبیله اخلاق و آداب و دین مخصوصی داشتند و هر یک محکوم امر و پیرو فرمان و مقتضای رأی رئیس خود بودند .
با (نگاهی به وضع جغرافیایی عربستان پر واضح است )که این سرزمین وسیع غیر از یکی دو نقطه هیچ مرکز مساعدی ندارد که یا به علت حاصلخیزی و یا ثروت معدنی یا علتی دیگر مردم را به خود جلب نماید و بالنتیجه در آن، بلاد آباد بزرگ و اجتماعات مفصل به وجود آید بلکه برخلاف وسعت بی پایان شبه جزیره و سختی آب و هوا و ندرت آب و مواد معیشت علاوه بر آن که طبعاً از عدد جمعیت می کاهد ، آنها را هم که تصادف تاریخ به چنین سرزمین نامساعدی انداخته باشد ، پیوسته به حرکت از نقطه ای به نقطه دیگر مجبور می سازد و مابین قبایل مختلفه بیابانها و اراضی لم یزرع غیر قابل عبور چنان فاصله می شود که گویی هر کدام از ایشان در جزیره ای از جزایر بعیده اقیانوس بی کرانی ساکنند و از حال یکدیگر بی خبر .
این کیفیت هیچ وقت نمی گذاشته است که جمیع ساکنین عربستان با وجود کمی عده همه گرد یکدیگر جمع آیند و به اصطلاح امروز تشکیل ملتی واحد دهند چه ملت از جماعتی تشکیل می شود که منافع مادی و معنوی مشترک داشته باشند و یک رشته آداب قومی واحد که آن نیز نتیجه سالها زیستن با یکدیگر است ، ایشان را به هم مرتبط سازد و نسبت به هم پیوسته و متحد نگاه دارد .
گذشته از اینکه این مقتضی در عربستان وجود نداشته ، خلاف آن یعنی تنافر قبایبل از یکدیگر و اختلاف اخلاق و آداب و ادیان همیشه حکمفرما بوده و هیچ وقت هم از لحاظ مادی و نظر جلب نفع عربستان و مساکن آن لیاقت آن را نداشته است که دول جهانگیر خارجی با منفعت جویان داخلی ، خود را به تسخیر سراسر آن به زحمت بیندازند و اساساً این کار با وسایل ناقص قدیم و وضع جغرافیایی ناسازگار عربستان در آن ایام امکان پذیر نبود .
اگر چه پیغمبر اسلام با شمشیر و موعظه حسنه و وعد وعید قلوب جمیع قبایل عرب را تابع یک ایمان کرده و همه از این نظر سالک مسلکی واحد شده اند اما همین که آن شور و جوش اولی رو به آرامش گذاشته و مصالح دنیایی ایمان قلبی را مغلوب کرده عربستان به همان حالت اول برگشته و بدویت که تنها معیشت مقتضی این قبیل اقالیم است به قوت سابق عود کرده و همان تعصب جاهلیت و تفرق و تشتت احیا شده است و امروز نیز عربستان با وجود سلطنتهای اسمی و نظارت دولت مقتدر خارجی و وسایل تمدن جدید از این لحاظ چندان با قرون قبل از اسلام فرق نکرده .
به همین ملاحظات در میان قبایل عربستان تحقیق تمدن و آداب قومی مفصل و دین و آیینی شایسته اعتنا از جهات عقلانی و فکری بی مورد و خارج از موضوع است فقط چنانکه در سایقاً هم گفتیم وضع جغرافیایی عربستان که تقریباً در همه جای آن یکسان بوده است که بعضی از آنها مثل مهمان نوازی و وفای به عهد و کرم و جوانمردی و رشادت پسندیده و بعضی دیگر مثل کینه جویی و دزدی و غارتگری و زنده در خاک کردن دختران که از شدت غیرت عرب ناشی شده نکوهیده است .
در میان قبایلی که با متمدنین مجاور همسایگی و رفت و آمد داشتند و یا آن که از این ملل تجاوز و مسافرین و مبلغینی به مساکن ایشان راه یافته بودند ، آداب و عقاید و آرائی نفوذ یافته بود مقتبس از این ملل خارجی و عرب بتدریج آنها را مورد احترام و پرستش خود قرار داده بودند . چنانکه جمعی از عرب به دین صائبین یعنی آیین ستاره پرستان قدیم کلده و بابل و گروهی به کیش زردشتی و جماعتی به مذاهب یهود و عیسوی آشنا شده بودند، لیکن اغلب قبایل به همان درجه بت پرستی که در مرحله دیانت پست ترین درجات است باقی بودند و از هر قبیله بت مخصوصی داشتند که از چوب یا فلز یا سنگ یا عاج می ساختند و آن را در نقطه ای می گذاشتند و جمیع افراد آن قبیله به زیارت و پرستش آن می رفتند ، چنانکه ودّ بت قبیله کلب در محل دومة الجندل قرار داشت و سواع بت قبیله هذیل و یغوث بت قبیله مذحج و نسر ( کرگس) بت ذوالکلاع در یمن و یعوق بت قبیله همدان و لات بت بنب ثقیف در طائف بود .
بت مخصوص قریش غزّی و منات بت دو قبیله اوس و خزرج و هبل بزرگترین اصنام این قبایل را در خانه کعبه جا داده بودند و کعبه قبل از ظهور اسلام بزرگترین بتخانه عربستان و زیارتگاه و مطاف بت پرستان عرب زده است .
از آداب مخصوص عرب که قسمتی از آنها هم از آداب عبرانیان مقتبس است و اسلام نیز آنها را باقی گذارده عدم ازدواج با محارم و زن پدر و حج خانه کعبه و احرام و عمره و طواف و سعی و رمی جمره و غسل و ختان و بریدن دست دزد و نذر و قربانی و غیره است . برخلاف این آداب اسلام به شدت زنده در خاک کردن دختران و بسیاری دیگر از آداب زشت و تعصبهای جاهلیت را نهی نموده است .
مکه علاوه بر آن که بتخانه بزرگ و زیارتگاه و مقصد حجاج عرب بود به علت وقوع آن بر محل تقاطع چندین راه کاروانی مم همیشه قوافلی از یمن و بلاد غساسنه و سواحل خلیج فارس و عمان و بحر احمر به آنجا برای تجارت می آمدند و قریش ساکن مکه هم هر سال دو سفر به قصد داد و ستد یکی در زمستان به سمت یمن دیگری در تابستان به طرف جبل حوران و بصری می نمدند .
این کیفیت یعنی مطاف و مزار بودن کعبه و موقع تجارتی آن بتدریج ساکنین آن را به تأسیساتی جهت رفاه حال زوار و تجار وادار کرد و جهت جمعی از مردم آنجا مناصبی پیدا شد که غالباً به ارث می رسید و در خاندان یا قبیله ای باقی می ماند .
اهم این مشاغل مأموریت کلیدداری و پرده داری خانه کعبه بود که به عربی آن را سدانت و مأمور آن را سادن می گویند و شخص سادن که در میان قبیله خود حکم همان کاهن را در میان بنی اسرائیل داشت ، رئیس قبیله خویش نیز بود یعنی قبیله ای که این شغل در میان ایشان می گشت سدانت را جز به رئیس خود به دیگری نمی دادند .
در مکه شخص دیگری صاحب السّقایة نام داشت و مأموریت او این بود که چون در مکه آب به قدر کافی وجود نداشت با مشک و شتر برای رفاه حجاج و زوار آب شیرین از خارج بیاورد . صاحب الرّفادة شخص دیگری بود که از نذور و موقوفاتی که عرب به عنوان خانه کعبه می دادند برای زیارت کنندگان و فقرا طعام کافی فراهم نماید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
ادیان قدیم در عربستان
پیش از آن که دعوت اسلام در عربستان آغاز شود و در نتیجه مساعی حضرت رسول و مجاهدین اولیه تمام قبایل عرب تحت یک لواء درآیند و تابع یک حکم و پیرو یک رشته آیین و آداب متحد شوند ، افراد هر قبیله اخلاق و آداب و دین مخصوصی داشتند و هر یک محکوم امر و پیرو فرمان و مقتضای رأی رئیس خود بودند .
با (نگاهی به وضع جغرافیایی عربستان پر واضح است )که این سرزمین وسیع غیر از یکی دو نقطه هیچ مرکز مساعدی ندارد که یا به علت حاصلخیزی و یا ثروت معدنی یا علتی دیگر مردم را به خود جلب نماید و بالنتیجه در آن، بلاد آباد بزرگ و اجتماعات مفصل به وجود آید بلکه برخلاف وسعت بی پایان شبه جزیره و سختی آب و هوا و ندرت آب و مواد معیشت علاوه بر آن که طبعاً از عدد جمعیت می کاهد ، آنها را هم که تصادف تاریخ به چنین سرزمین نامساعدی انداخته باشد ، پیوسته به حرکت از نقطه ای به نقطه دیگر مجبور می سازد و مابین قبایل مختلفه بیابانها و اراضی لم یزرع غیر قابل عبور چنان فاصله می شود که گویی هر کدام از ایشان در جزیره ای از جزایر بعیده اقیانوس بی کرانی ساکنند و از حال یکدیگر بی خبر .
این کیفیت هیچ وقت نمی گذاشته است که جمیع ساکنین عربستان با وجود کمی عده همه گرد یکدیگر جمع آیند و به اصطلاح امروز تشکیل ملتی واحد دهند چه ملت از جماعتی تشکیل می شود که منافع مادی و معنوی مشترک داشته باشند و یک رشته آداب قومی واحد که آن نیز نتیجه سالها زیستن با یکدیگر است ، ایشان را به هم مرتبط سازد و نسبت به هم پیوسته و متحد نگاه دارد .
گذشته از اینکه این مقتضی در عربستان وجود نداشته ، خلاف آن یعنی تنافر قبایبل از یکدیگر و اختلاف اخلاق و آداب و ادیان همیشه حکمفرما بوده و هیچ وقت هم از لحاظ مادی و نظر جلب نفع عربستان و مساکن آن لیاقت آن را نداشته است که دول جهانگیر خارجی با منفعت جویان داخلی ، خود را به تسخیر سراسر آن به زحمت بیندازند و اساساً این کار با وسایل ناقص قدیم و وضع جغرافیایی ناسازگار عربستان در آن ایام امکان پذیر نبود .
اگر چه پیغمبر اسلام با شمشیر و موعظه حسنه و وعد وعید قلوب جمیع قبایل عرب را تابع یک ایمان کرده و همه از این نظر سالک مسلکی واحد شده اند اما همین که آن شور و جوش اولی رو به آرامش گذاشته و مصالح دنیایی ایمان قلبی را مغلوب کرده عربستان به همان حالت اول برگشته و بدویت که تنها معیشت مقتضی این قبیل اقالیم است به قوت سابق عود کرده و همان تعصب جاهلیت و تفرق و تشتت احیا شده است و امروز نیز عربستان با وجود سلطنتهای اسمی و نظارت دولت مقتدر خارجی و وسایل تمدن جدید از این لحاظ چندان با قرون قبل از اسلام فرق نکرده .
به همین ملاحظات در میان قبایل عربستان تحقیق تمدن و آداب قومی مفصل و دین و آیینی شایسته اعتنا از جهات عقلانی و فکری بی مورد و خارج از موضوع است فقط چنانکه در سایقاً هم گفتیم وضع جغرافیایی عربستان که تقریباً در همه جای آن یکسان بوده است که بعضی از آنها مثل مهمان نوازی و وفای به عهد و کرم و جوانمردی و رشادت پسندیده و بعضی دیگر مثل کینه جویی و دزدی و غارتگری و زنده در خاک کردن دختران که از شدت غیرت عرب ناشی شده نکوهیده است .
در میان قبایلی که با متمدنین مجاور همسایگی و رفت و آمد داشتند و یا آن که از این ملل تجاوز و مسافرین و مبلغینی به مساکن ایشان راه یافته بودند ، آداب و عقاید و آرائی نفوذ یافته بود مقتبس از این ملل خارجی و عرب بتدریج آنها را مورد احترام و پرستش خود قرار داده بودند . چنانکه جمعی از عرب به دین صائبین یعنی آیین ستاره پرستان قدیم کلده و بابل و گروهی به کیش زردشتی و جماعتی به مذاهب یهود و عیسوی آشنا شده بودند، لیکن اغلب قبایل به همان درجه بت پرستی که در مرحله دیانت پست ترین درجات است باقی بودند و از هر قبیله بت مخصوصی داشتند که از چوب یا فلز یا سنگ یا عاج می ساختند و آن را در نقطه ای می گذاشتند و جمیع افراد آن قبیله به زیارت و پرستش آن می رفتند ، چنانکه ودّ بت قبیله کلب در محل دومة الجندل قرار داشت و سواع بت قبیله هذیل و یغوث بت قبیله مذحج و نسر ( کرگس) بت ذوالکلاع در یمن و یعوق بت قبیله همدان و لات بت بنب ثقیف در طائف بود .
بت مخصوص قریش غزّی و منات بت دو قبیله اوس و خزرج و هبل بزرگترین اصنام این قبایل را در خانه کعبه جا داده بودند و کعبه قبل از ظهور اسلام بزرگترین بتخانه عربستان و زیارتگاه و مطاف بت پرستان عرب زده است .
از آداب مخصوص عرب که قسمتی از آنها هم از آداب عبرانیان مقتبس است و اسلام نیز آنها را باقی گذارده عدم ازدواج با محارم و زن پدر و حج خانه کعبه و احرام و عمره و طواف و سعی و رمی جمره و غسل و ختان و بریدن دست دزد و نذر و قربانی و غیره است . برخلاف این آداب اسلام به شدت زنده در خاک کردن دختران و بسیاری دیگر از آداب زشت و تعصبهای جاهلیت را نهی نموده است .
مکه علاوه بر آن که بتخانه بزرگ و زیارتگاه و مقصد حجاج عرب بود به علت وقوع آن بر محل تقاطع چندین راه کاروانی مم همیشه قوافلی از یمن و بلاد غساسنه و سواحل خلیج فارس و عمان و بحر احمر به آنجا برای تجارت می آمدند و قریش ساکن مکه هم هر سال دو سفر به قصد داد و ستد یکی در زمستان به سمت یمن دیگری در تابستان به طرف جبل حوران و بصری می نمدند .
این کیفیت یعنی مطاف و مزار بودن کعبه و موقع تجارتی آن بتدریج ساکنین آن را به تأسیساتی جهت رفاه حال زوار و تجار وادار کرد و جهت جمعی از مردم آنجا مناصبی پیدا شد که غالباً به ارث می رسید و در خاندان یا قبیله ای باقی می ماند .
اهم این مشاغل مأموریت کلیدداری و پرده داری خانه کعبه بود که به عربی آن را سدانت و مأمور آن را سادن می گویند و شخص سادن که در میان قبیله خود حکم همان کاهن را در میان بنی اسرائیل داشت ، رئیس قبیله خویش نیز بود یعنی قبیله ای که این شغل در میان ایشان می گشت سدانت را جز به رئیس خود به دیگری نمی دادند .
در مکه شخص دیگری صاحب السّقایة نام داشت و مأموریت او این بود که چون در مکه آب به قدر کافی وجود نداشت با مشک و شتر برای رفاه حجاج و زوار آب شیرین از خارج بیاورد . صاحب الرّفادة شخص دیگری بود که از نذور و موقوفاتی که عرب به عنوان خانه کعبه می دادند برای زیارت کنندگان و فقرا طعام کافی فراهم نماید .