لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه:
اگر بخواهیم گذشتهی عشایر ایران را مورد مطالعه قرار دهیم بدون شک باید مطالعه را از منطقهی فارس آغاز کنیم. زیرا این منطقه از آغاز دوران اسلامی و حتی قبل از آن عشایر نشین بوده است و ایلات و عشایر در آن زندگی می کردند. ما این نوشته ها را از کلمه هایی شروع می کنیم که ممکن است برای شما ناآشنا باشد.
زموم کردان
منشأ این کلمه از اینجا گرفته شده است که در گذشته عشایر ایران برای بهرهوری بهتر از مراتع سردسیر و گرمسیر دو تا ده سیاه چادر را در جایگاه مشخصی کنار هم بر پا میداشتند که در مناطق کردنشین به جمع این سیاه چادرها که واحد مستقلی را تشکیل می دهند زومه گفته می شود و عشایر کرد هنوز این واژه را به کار می برند.
در سالهای کم باران و خشک تعداد خانوارهای هر زومه به حداقل و در سالهای پرباران به حداکثر می رسد ولی معمولا تعداد سیاه چادرهای در هر زومه از ده تجاوز نمی کند. معمولاً خانوارهای هر زومه با هم خویشاوند هستند و سرپرستی هر زمه به دست یک نفر به نام سرزومه است که زیر نظر سرپرستان رده بالاتر خود انجام وظیفه می کند.
زومه آخرین تقسیمات در رده بندی کردهای جلالی است که به طور متوسط درهرزومه 9 خانوار زندگی میکنند وهرخانوار دارای حدود 135 رأسدام است.
کردان فارس
کردان فارس نامی است که جغرافیدانان قدیم (سدههای پیشین) به عشایر فارس داده اند ومنشأ این نام این است که در سال شانزدهم هجری قمری وقتی عربها جلگه های جنوبی عراق کنونی را تخسیر کردند و باز هم پیشروی کردند، هنگام عبور به سمت شرق ایران کردهای کوچنده را در سیاه چادرهایی می دیدند و وقتی به فارس رسیدند دیدند عشایر این منطقه نیز در سیاه چادرهایی این چنین زندگی می کنند. به همین علت آنان را کردان فارس نامیدند و هر که در این سیاه چادرها زندگی می کرد کرد خواندند.
ایلات فارس
مساحت منطقهی فارس (استان فارس به علاوه قسمت هایی از استان های اطراف که در قدیم کلا منطقه فارس نامیده می شد) حدود صد هزار مایل مربع (حدود 256 هزار کیلومتر مربع) تعیین شده است که در دو سوم این منطقه بیش از چهل طایفه زندگی می کنند و این طوایف در تابستان به سمت شمال و در زمستان به سوی جنوب حرکت می کند و این عبورها برای روستائیان منطقه مناطق تجاری زیادی دارد ولی باعث خسارات نیز می شود و هر دفعه عبور کوچ نشینان باعث ویرانی کشتزارهای کنار جاده می شود و از این جهت معمولاً در کنار جاده ها زمینهای بایر و مزارع متروک دیده میشود.
ایلات فارس به دو گروه آبادی نشین و کوچنده تقسیم می شوند که البته گروه اول یعنی آبادی نشین ها در ابتدا کوچنده بوده اند و چون سود و نفع آبادی نشینی و یکجانشینی را بیشتر از کوچ می دیدند روستا نشین شدند که اکثر آنها یا دهقان و یا کاسبند.
عشایر استان فارس دارای گروه هایی هستند که دو گروه آنها قشقایی ها و ایلات خمسه هستند. قبایل دیگر اهمیت کمتری دارند که از بین آنها می توان لرهای کهگلویه و ممسنی ها را نام برد.
توجه: نامهایی که برای منطقهی ناحیهی زندگی طوایف و عشایر به کار برده میشود نامهای قدیمی هستند و ممکن است اکنون به کار برده نشوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
رفتارشناسی حیوانات اهلی
مقدمه:
در طول چندین هزار سال انسان شکارچی و مصرف کننده گوشت میباشد. انسان Homoerectus در 400 هزار سال قبل شکار و استفاده از آتش را برای پختن گوشت آغاز کرد. بر اساس یافته هایی در تانزانیا استراتژی شکار انسانهای اولیه بر اساس شناخت رفتار حیوان مورد مطالعه قرار گرفته، و آقای Leakey به عنوان نمود در این استراتژی میگوید اگر شکارچی در محدوده حدود 15 متری خرگوش یا حیوان دیگری باشد باید مستقیما و بلافاصله به سوی شکار هجوم برد. در این شرایط حیوانات کوچک در ابتدا در جای خود میخکوب میشوند سپس در فاصله 2 تا 3 متری شکارچی باید به سرعت به سوی چپ یا راست بچرخد. چون رفتار طبیعی فرار، حرکت سریع به یک جهت خواهد بود، اگر شکار و شکارچی هر دو به سوی چپ حرکت کنند شکارچی در بالای سر شکار خواهد بود و میتواند آن را با دست خالی بگیرد و یا آن را با یک سنگ مورد هدف قرار دهد. اگر شکارچی حدس درستی نزده باشد باید توقف کند، تغییر مسیر دهد و به دنبال حیوان بدود تا شاید موفق به گرفتن شکار گردد. این اولین استفاده انسانهای اولیه از رفتارشناسی حیوانات بود. انسانهای Homosupianse به مشاهده و بررسی رفتارها و خصوصیات حیوانات روی آوردند. چون هم به استفاده خوراکی آنها نیاز داشتند و هم مجبور بودند با شناخت رفتارهای تهاجمی خود را از خطر صیادان دور نگه دارند. شکارچیان دوره Paleolithic حدود 35 هزار تا 10 هزار سال قبل احتمالاً از آتش به منظور راندن شکارها به سوی صخرهها یا مکانهای بن بست استفاده میکردند. نقاشی های ماقبل تاریخ در فرانسه و اسپانیا جنبههای دیگری از ارتباط بین بشر و حیوانات خبر میدهد. این نقاشیها، حیواناتی را که برای مسابقات و سرگرمی مورد استفاده انسانها قرار میگرفتند و دورههای مختلف زندگی این حیوانات را به نمایش میگذارند و اولین گامهای استفاده از حیوانات به منظور پرورش و اهلی کردن آنها را نشان میدهد. گونههای که اهلی شدند به منظور تولید گوشت، شیر، تخممرغ و پشم مناسب بودند اما علاوه بر داشتن این صفات این گونهها دارای ویژگیهای رفتاریای بودند که اهلی سازی آنها را امکانپذیر مینمود.
* پتانسیل کاهش پاسخ ضدصیادی نسبت به انسان
* تهاجم کم نسبت به انسان
* تولید مثل کافی
از صفات اصلی به منظور اهلی سازی حیوانات بودند.
به منظور استفاده از این صفات، به اهلی سازی حیوانات از دورههای قدیم تاکنون اهلی کنندگان حیوانات و پرورش دهندگان آنها باید قادر به شناسایی و ارزیابی رفتارهای حیوانات باشند.
با آغاز قرن بیستم و افزایش نیازهای بشر، استفاده از حیوانات اهلی به سرعت گسترش پیدا کرد و به شکل صنعتی درآمد. نگهداری و پرورش متراکم حیوانات بخصوص در سالهای پس از 1970 سیستمهای پیشرفته پرورش گاو و طیور مورد استفاده قرار گرفت و مرتباً تعداد دام نگهداری شده در فضای محدود افزوده گردید. این شرایط باعث افزایش انتقال بیماریها و مشکلات پرورشی گردید و حیوانات مجبور به تطابق فیزیولوژیکی و تطابق رفتاری گردید. حیوانات میتوانند با محدودیتهای محیطی خود را تطبیق دهند و این تطابق در رفتارهای آنها قابل مشاهده است و دانش شناخت رفتارهای دامها تحت شرایط سیستمهای پرورشی متراکم به بهبود این سیستمهای مدیریتی کمک میکند.
بسیاری از مشکلات امروزه دامپروری با روشهای تغذیهای فیزیولوژیکی یا دامپزشکی قابل حل نیستند و نیاز به شناخت دقیق رفتارهای حیوان دارند. واژه اتولوژی به معنای مطالعه علمی رفتارهای حیوانات در شرایط طبیعی، اغلب برای مشاهده و توصیف جزئیات رفتاری به منظور شناخت نقش مکانیسمهای زیستی بکار میرود. مطالعه علمی رفتارهای حیوانات در طی 30 سال اخیر گسترش فوق العادهای داشته است. تکنیکهای جدید در رفتارشناسی در فیزیولوژی، گستره وسیعی از علم رفتارشناسی، از جمله بررسی تحریکها، کنترل حرکات، اثرات هورمونی، غرایز، رفتارهای حفظ جان، رفتارهای تولید مثلی و شناخت رفتارهای حیوانات اهلی برای افرادی که در دامپروری فعالیت میکنند یک ضرورت است.
رفتار و تولیدات حیوان:
کلیه افرادی که در صنعت دامپروری فعالیت میکنند مانند فروشندگان دام، مدیران واحدهای دامپروری، مسئولین جابهجایی دامها و طراحان لوازم و دستگاههای مورد استفاده در مصارف پرورش دام ضرورتاً باید با رفتار دامها آشنا باشند. این اطلاعات در طول سالیان گذشته با انجام تجربیات عملی در رفتارشناسی بسیار مهم است. بعنوان مثال رفتارهای تغذیهای یکی از موضوعات مهم برای مدیران واحدهای دامپروری میباشد. کنترل تغذیه، انتخاب نوع غذا یا مرتع و شناخت رفتارهای رقابتی بین دامها از عوامل مهم در تنظیم میزان دریافت خوراک و بهبود ضریب تبدیل میباشد.
رفتارهای تولید مثلی از عوامل مهم در کنترل تعداد دامهای گله میباشد. روشهای تولید مثلی از مهمترین روشهای تشخیص فحلی در گاو میباشد.
کار و بررسی بر روی تمایل به جفتگیری و عواملی که میل جنسی را تحت تاثیر قرار میدهند از اصول مدیریتی گلههای گوسفند، بز، گاوهای گوشتی و اسبها میباشند که در این گله ها افزایش میزان جفتگیری هدف مدیر واحد است.
هر دامی که در تولید نسل بعد موفق نشود یا تولد فرزند را به تاخیر اندازد باعث خسارت مالی به گله میشود. رفتارهای مادری و محافظت از برهها و گوسالهها نیز نقش مهمی را در حفظ نتاج و افزایش اندازه گله ایفا میکند. در مواقعی که دامها به صورت گلههایی متراکم در کنار یکدیگر قرار میگیرند، شناخت رفتارهای اجتماعی میتواند به تعیین تعداد دامهای نگهداری شده در هر بهاربند یا اصتبل یا سالن کمک میکند. اگر مدیریت مزرعه در مورد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
فهرست مطالب :
پیشگفتار 1
مقدمه 2
شورآباد 3
عناصر داستان 24
فهرست منابع و مأخذ 27
پیشگفتار:
دریافت یک سویه ی جمالزاده از ساخت زندگی و میزان تاثیر پذیری اش از گذشته باعث شده تا مجموعه آثار داستانی خلق شده ، به نوع بستر تبدیل گرد. یعنی بر این اساس خواننده توانایی تصمیم گیری درباره ی صحت پدیده ها را ندارد و هر آنچه را وی میگوید باید بپذیرید .
جمالزاده به منظور دست یافتن بر آموزه ها و آزاد خود داستان را خدا مضمون کرده است .
او با توجه به توانمندی بالا در خلق آثار برتر و نگاه موشکافانه و جستجوگر در غالب موارد حاضر شده پیکر و زیر ساخت داستانهایش را متزلزل کند اما مضمون و دور نمایی داستانها ، آنگونه که میخواهد مطرح گردد. او به راحتی همه چیز را در اختیار خواننده قرار میدهد و از این که مبادا مطلبی دست نخورده باقی بماند به اطناب روی میآورد .
حرکت جمالزاده در هنگام توصیف مضامین و پدیده های طبیعت از کل به جز بوده است .
جمالزاده در داستانهای اولیه ی خود در صدد توصیف و بررسی مسائل عمده و بنیادین هستی چون مرگ ، زندگی ، راه سعادتمندی و ....... بوده است و پس از گذشت زمان برای ایجاد تنوع و ظاهرا دگر اندیشی به مباحث جزئی تر پرداخته است .
مقدمه :
موضوعی را که من انتخاب کرده ام در مورد روستایی به نام شور آباد واقع در کنار کویر لوت میباشد و وصف مردمانی که از هر گونه امکانات شهری و حتی وسایل و ملزومات اولیه زندگی بدور میباشند. کسانی که زندگی خود را به سختی میگذرانند و از هر چه که طبیعت در اختیار آنها قرار میدهد استفاده میکنند درست مانند انسانهای اولیه .
این دهکده سیصد فرسنگ در دویست فرسنگ مساحت دارد و در یک جای دور و پرت و پلایی قرار دارد که در گذشته کمتر کسی حتی اسم آن راشنیده بود.
جمعیتی به اسم (کلید داران سعادت ملی ) سه نفر از کارکنان خود را به آن ده و ده هایی دیگر فرستادند تا اهالی آن دهکده ها را با سواد و رفاه آنان را تامین کنند .
وقتی که آنها به دهکده ی شور آباد وارد میشوند و وضعیت ساکنین آن را مشاهده میکنند تصمیم میگیرند که به آنها کمک کنند و برای این منظور چند جلسه تشکیل میدهند و با یکدیگر مشورت میکنند تا یک راه حل درست را پیدا کنند و وقتی به نتیجه رسیدند به خاطر خوابی که یک زن باردار دیده بود و تعبیر شخصی که اهالی ده از هر نظر به او ایمان داشتند معلوم شد که این سه نفر به خواب آن زن که میگفت سه افعی سیاه شاخدار از شکمش بیرون آمدند ربط دارند و به همین خاطر با چوب و چماق آنها را از خوب این هم یک نوع تمدن قار نشینی با کمی پیشرفت است .
وقتی که این سه نفر به تهران برای ارائه ی گزارش خود برگشتند دیدند که وضع عوض شده و یک دولت دیگر بر سر کار است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
انواع جهانگردی
براساس محدوده جغرافیائى
جهانگردى بینالمللى و گردشگرى داخل کشور بینالمللى و داخلى از دیدگاه سازمان جهانى جهانگردی، جهانگردى بینالمللى با گردشگرى داخلى (Internation tourism) متفاوت است و به محدودهٔ مرزى کشور مربوط مىشود. ولى این بدان معنى نیست که هر مسافر بینالمللی، یک بازدیدکننده تلقى شود. مسافر کسى است که براى خارج شدن از محل سکونت خود، سفر مىکند؛ براى مثال کارگرى که براى کار از مرز خارج مىشود بازدیدکننده محسوب نمىشود. جهانگردى بینالمللى همیشه، در وهله اول، از نظر اقتصادى مدنظر قرار مىگیرد، زیرا این شکل گردشگرى نقش مهمى در بازرگان و جریان ارزى ملتها بازى مىکند.
گردشگرى داخلى نیز تحتالشعاع جهانگردى بینالمللى است، با وجود این تصور بر این بود که اینگونه مسافرتها اثر بینالمللى ندارند و آمارهاى تجارى همان کشور مربوط بوده و اهمیت دارند. بدیهى است که این دو گردشگرى رابطه تنگاتنگى با هم دارند. مسافران تحت تأثیر شرایط محیطى قرار مىگیرند، و با توجه به عوامل خارجى مانند رشد نسبى درآمد واقعی، تفاوت قیمت بین کشورها و سیاست بینالملل، مسافرتهاى داخلى جاى خود را به جهانگردى بینالمللى مىدهند و یا برعکس. در چند دههٔ گذشته، در بسیارى از کشورهاى غربى روزهاى تعطیل تبدیل به سفرهاى بیرون شهرى شدهاند و این به علت بالا رفتن استاندارد زندگى و کسب درآمدهاى اضافى است؛ در حالى که در کشورهاى در حال توسعه گردشگرى داخلى افزایش یافته است.
مسافرتهاى منطقهاى
منطقه به بخش کوچک جغرافیائى از یک ناحیه گفته مىشود که با شاخصى معین یا با چارچوب مرجعى موثق مشخص مىشود. در حقیقت جهانگردى منطقه را به سه دسته تقسیم مىکنند. نخست، موقعیت جغرافیائى منطقه که براى مثال مىتوان به مناطق ”شمال“ یا ”شرق“ اشاره کرد. دوم، نواحى (مناطق) اداری، مانند ”استان X“. سوم منطقهاى که از نظر فیزیکى دربرگیرندهٔ طبیعت بیشترى است، براى مثال ”حوزه دریاچه“ یا ”حوزه اقیانوس آرام“. از نظر در دسترس بودن و قابل استفاده بودن مىتوان به چند دستهبندى دیگر اشاره کرد، براى نمونه ”منطقه روستائی“ یا ”منطقه ساحلی“. مقصود از مسافرتهاى بین منطقهای، مسافرتهائى است که بین مناطق مختلف صورت مىگیرد، حال این مناطق در یک استان یا ایالت، یک کشور و یا در مناطق مختلف دنیا باشد. از طرفی، مسافرتهاى درون منطقهاى به مسافرتهائى که در داخل یک منطقهٔ مشخص صورت مىگیرد، اطلاق مىشود (حال این منطقه بومى باشد یا در سطح بینالمللی). براى مثال، مىتوان به مسافرتهاى بین کشورهاى آسیاى شرقى اشاره کرد.
گردشگرى درونمرزى یا برونمرزى
در هر حوزهاى متناسب با منطقهٔ موردنظر (منطقهٔ بومی، کشوری، یا گروهى از کشورها) سه نوع جهانگردى دستهبندى مىشود:
- گردشگرى داخلی، به ساکنان منطقهاى خاص اطلاق مىشود که فقط در منطقهٔ مربوطه سفر مىکنند (مانند بازدیدکنندگان
- گردشگرى درونمرزی، به افرادى غیر از ساکنان منطقهاى خاص گفته مىشود که مانند بازدیدکنندگان از محل دیدن مىکنند.
- گردشگرى برونمرزی، افراد ساکن یک منطقه که به منطقهاى غیر از منطقهٔ سکونت خود سفر مىکنند.
اگر معیار سنجش را کشور قرار دهیم مىتوان عبارتهاى جهانگردى ”بومى (داخلی)“، ”درون مرزی“ و ”برونمرزی“ را به روشهاى مختلفى ترکیب کرد و سه دستهبندى زیر را ارائه داد:
- گردشگرى داخلی، که شامل گردشگرى داخلى و درونمرزى مىشود.
- گردشگرى ملی، که شامل گردشگرى داخلى و گردشگرى برونمرزى مىشود.
- جهانگردى بینالمللی، که شامل گردشگرى درونمرزى و برونمرزى مىشود.
باید توجه داشت که این عبارتها (درونمرزی، برونمرزی، داخلی، ملى و جهانگردى بینالمللی) بر مبناء معیار قرار دادن کشور بهعنوان مرجع سنجش، ارائه شدهاند. در ضمن، بعضى مناطق از نظر سیاسی، که از کشور کوچکتر هستند و با ایالت فرق مىکنند، نیز بدینگونه دستهبندى مىشوند. مانند جامعه مشترکالمنافع پوارتوریکو و جامعه مشترکالمنافع جزایر شمالى مارىیانا که هر دو بخشى از ایالاتمتحده آمریکا مىباشند. (سازمان جهانى جهانگردى
انواع جهانگردى با توجه به انگیزه
براساس تعاریف سازمان جهانى جهانگردی، جهانگرد کسى است که به سرزمین یا کشورى غیر از محل اقامت دائمى خود مسافرت مىکند و دستکم یک شب و حداکثر یک سال در آنجا مىماند و دلیل عمدهٔ مسافرت او تفریح، استراحت، دیدار بستگان، درمان، زیارت اماکن مقدس، بازدید از آثار تاریخى و مراکز هنرى و فرهنگی، شرکت در مسابقات ورزشى یا تماشاى آن، دیدن نمایشگاههاى بازرگانى یا مراکز فعالیتهاى اقتصادى و شرکت در همایشها و نشستها است.
همایشها
به برکت ارتباط و دوستى میان ملل و از سوى دیگر، بروز مشکلات گوناگون اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگى و ... در سطح ملى و بینالمللى هر ساله نشستها و گردهمائىهاى بسیارى در گوشه و کنار جهان، براى یافتن راه حل مسائل و بستن پیمانها، برگزار مىشود و هزاران تَن از نمایندگان دولتها و ... در این گردهمائىها شرکت مىکنند.
اقتصادى و بازرگانى
به گواهى تاریخ، انسان از بَدو پیدایش، همواره در پى معاش و تأمین نیازهاى زندگی، مسکن و محل اقامت دائمى خود را ترک مىکرده و براى مبادلهٔ کالا و دست ساختههاى خویش با سایر نیازمندىهاى زندگى راهى شهرها و کشورهاى دیگر مىشده است.
هر سال و هر ماه، در سراسر گیتی، در شهرها و کشورهاى گوناگون، نمایشگاههائى براى معرفى کالاهاى تولید شده برگزار مىشود و گروه کثیرى از بازرگانان یا مردم عادى براى آشنائى با آخرین دستاوردهاى صنایع و کشاورزى و بازاریابى براى این کالاها به نمایشگاهها مراجعه مىکنند. هماکنون و بهویژه بهسبب رونق روابط بازرگانى میان کشورهاى مختلف، برپائى نمایشگاههاى محلی، منطقهای، ملى و بینالمللى بسیار رایج است و میلیونها تَن از این نمایشگاهها دیدن مىکنند.
ورزشى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
آسیا (قاره)
آسیا، وسیعترین و پرجمعیّتترین قارّة زمین، با وسعتی قریب 44 میلیون کمـ 2، یعنی ـ از کل سطح زمین و بیش از722‘2 میلیون نفر جمعیت (1982م)، واقع در نیمکرة شمالی، از نزدیکی خط استوا تا نزدیکی قطب شمال؛ شمالیترین حد این قاره، شبهجزیره تایمیر با ْ77 و َ40 عرض در اقیانوس منجمد شمالی و جنوبیترین نقطة آن، رأس شبهجزیرة مالاکا با ْ1 و َ16 عرض شمالی در نزدیکی خط استوا واقع است (نیف، 211).
وجه تسمیه: منشأ نام آسیا به درستی معلوم نیست. بنا به روایت هرودوت (د ح 425ق م)، یونانیان تصور میکردند آسیا براساس نام پرومته نامگذاری شده است. در مقابل ایشان، لیدپاییها معتقد بودند نام آسیا از نام آسیس ، پسر کوتیس ، گرفته شده است (همو، 285). متأخرین نام آسیا را مأخوذ از کلمة آسوری یا فنیقیِ آشو یا آسو به معنای طلوع آفتاب و سرزمین واقع در شرق میدانند. در مقابل این لفظ، در همین زبانها، لفظ ارب ، به معنای غروب آفتاب وجود دارد که از آن نام اروپا (اعتمادالسلطنه، 64)، و عربستان (برونینگ، 9) منشأ گرفته است.
بخش اوّل ـ سیمای طبیعی
موقع جغرافیایی: آسیا از نظر اشکال گوناگون زمین و آب و هوا، متنوعترین خشکی بزرگ زمین است و از دیدگاه ارتباط با سایر قارهها دارای موقعیت ممتازی است. در جنوب غربی، اگرچه تعلق عربستان به قارة آسیا از لحاظ ساختمان طبیعی مورد تردید است، اما به لحاظ همبستگیهای فرهنگی، دریای سرخ و کانال سوئز را میتوان مرز آسیا با آفریقا دانست (برونینگ، 10). مرز آسیا با اروپا نسبتاً مشخصتر است. مرز سنتی و قدیمی این دو قاره، کوههای اورال و دنبالة شمالی آن، جزیره نوایازملیا (ارض جدید) است. البته، این مرز را نمیتوان حدی شاخص بین دو قاره به شمار آورد. در همین زمینه، لفظ اوراسیا نشان میدهد که اروپا تنها شبهجزیرهای از آسیای بزرگ است (نیف، 211). بخش جنوبی مرز آسیا و اروپا، یعنی تنگة داردانل و بوسفر و نیز دریای مرمره، به واسطة پیوندهای تاریخی ـ فرهنگی مشخصتر است (برونینگ، 10). آسیا از طرف شمال شرقی تقریباً به سواحل آمریکای شمالی میرسد و تنگة باریک و کمعرض برینگ به عرض 85 کمـ ، این دو قاره را از یکدیگر جدا میسازد. در آسیای جنوب شرقی، مرز طبیعی و همچنین فرهنگی را میتوان جزایر سوندا و هالماهرا به شمار آورد، زیرا گینة نو بر روی لبة فرو رفتة قارة استرالیا قرار دارد و سکنة بومی آن از نظر نژادی و فرهنگی با سکنه عمدتاً مالائیایی این جزایر تفاوت دارند (همانجا).
زمینشناسی و اشکال ناهمواری: شالودة زمینشناسی آسیا را 3 عنصر ساختاری گوناگون تشکیل میدهد. در شمال، شرق و بخشهای مرکزی، تودههای قدیمی مختلف، هستة اصلی قاره را میسازند که در زیر آنها، سیبری میانی (خشکی آنگارا ) به عنوان اولین آنها شناخته شده و بزرگترین ناحیه را نیز در بر میگیرد (نیف، 211؛ شاباد، 10-11). در مقابل این خشکی، در جنوب، تودههای چینخوردة هند و شبهجزیرة عربستان، یعنی قسمتهایی از خشکی قدیمی گوندوانا قرار دارند (بلنک 55؛ بومن، 20-23)، در میان این دو قسمت، کمربندی گسترده از رشتهکوههای جوانتر مربوط به آخر مزوزوئیک که در دوران سوم چینخوردهاند، قرار گرفته است (بلنک،66 به بعد). در حالی که در دورههای اولیه زمین، تودههای سخت و یخ بسته شمالی به واسطه کوهزایی به یکدیگر میپیوستند و هسته خشکی آسیا را میساختند، در دوره ژوراسیک، قاره بزرگ جنوبی گوندوانا - که هند، عربستان، آفریقا و استرالیا را در بر میگرفت ـ درهم شکسته شد و قسمتهای قارهای امروزی پدید آمدند (نیف، 212؛ اشمیدر، 10-11). فشار حاصل از نشست تودههای رسوبی ژئوسنکلینال تتیس در دوران سوم، در چینخوردگیهای شدید امروزی که از قفقاز تا آسیای جنوب شرقی امتداد دارند، اهمیت تعیین کنندهای داشته است (گروسه، 5؛ بومون 20).
آسیای شمالی و جنوبی در ابتدا به واسطه این روند تکتونیک، به صورت یک قاره مجزا درآمد. بخشی از مناطقی که پیشتر چینخورده بودند، به قطعات چندی تقسیم شدند و به صورت جزایر و سکّوهایی درآمدند و با اصولاً به شکل پدیدههایی وسیع بالا آمدند یا فرو رفتند. البته، در این میان، تودههای آتشفشانی از اعماق زیاد زمین فعالیت داشتند و با آتشفشانهای سطحی که امروزه هنوز فعال هستند، در ارتباط بودهاند. کوهزاییها به مرحله پایانی این چنینخوردگیها مربوط بوده و عمدتاً در پلیوس آغاز شدهاند (برونینگ، 13). درنتیجه، به سبب این کوهزاییها، آسیای جنوبی، خاورمیانه خشک و گرم، آسیای مرکزی با زمستانهای خشک و سرد و قسمتهای حاره و موسمی آسیای جنوب شرقی از یکدیگر مجزا شدند (بلنک، 55). امروزه، همانگونه که زلزههای متعدد نشان میدهند، روند کوهزایی در آسیا هنوز ادامه دارد (نیف، 213). کوههای چینخورده جوان که در قاره آسیا بهطور کلی از غرب به شرق کشیده شدهاند، تکیهگاه واقعی این واقعی به شمار میآیند. این کوهها در غرب و بیشتر در آسیای مرکزی، دشتها و جلگههای مرتفعی را تشکیل میدهند که مهمترین عنصر ساختار سطحی زمین در آسیا هستند. اینگونه اشکال، جلگههای متفاوتی از فلات تبت با ارتفاع را تشکیل میدهند که مهمترین عنصر ساختار و سطحی زمین در آسیا هستند. اینگونه اشکال، جلگههای متفاوتی از فلات تبت با ارتفاع متوسط 000‘4 متر از سطح دریا تا چاله تورفان را که پایینتر از سطح دریا قرار گرفته است در بر میگیرند (ایست، 2).
خشکیهای سکو مانند، عنصر دیگری از ساختار اشکال سطحی در آسیا به شمار میروند که در حاشیه کوههای چینخورده و جلگههای مرتفع قرار دارند. نمونههای مشخص آنها عبارتند از سکوی عربستان، سیبری و هند (برونینگ، 13). در کنار این اشکال، دشتهای پست واقع در حاشیه که از نظر ساختار متفاوت هستند و به ولسطه عبور رودخانههای بزرگ قطع میشوند، چشماندازهای ویپهای برای درپایی و توسعه فرهنگهای انسانی و فضای زیستی برای نیمی از جمعیت جهان فراهم آوردهاند. این نواحی، پیش از همه عبارتند از دشتهای دجله و فرات، سند، گنگ و براهماپوترا که از دوران باستان دارای اهمیت بودهاند، و دشتهای رودخانهای واقع در آسیای جنوب شرقی و آسیای جنوبی و همچنین دشتهای وسیع سیبری زمینشناسی و اشکال سطحی زمین نقش تعیین کنندهای به عهده دارد (لومون، 25). بیش از هرجا، در جزایر ژاپن و آسیای جنوب شرقی، چشماندازهای خاص آتشفشانی همراه با قلل خاموش یا فعال وجود دارند. فعالیت این آتشفشانها، معمولاً با زلزلههای دریایی و خشکی که صرفاً به علل تکتونیکی روی میدهند، همراه است و غالباً برای سکنه آنها خساراتی به بار میآورد (نیف، 213؛ و آن، 13-17).
در آسیا، اشکال گوناگون ساحلی نیز، چه از نظر نحوه تشکیل و چه از نظر اهمیت، بسیار متنوعند (بلنک، 77-78؛ سینگ، 11-13؛ ایست، 450-451). براساس چنین ویژگیهایی، آسیا از لحاظ تودههای کوهستانی و رشتهکوههای منشعب از آنها در میان قارهها منحصر به فرد است. تفاوتهای شدید از نظر اشکال پستی و بلندی یعنی وجود سرزمینهای پست جلگهای