لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
گویشهای زبان فارسی در استان فارس
گویشهای زبان فارسی بخشی از میراث ماندگار فارسی به شمار میآید که در مناطق مختلف استان فارس مورد استفاده قرار میگیرد و به رغم آنکه در گذر تاریخ دستخوش تغییرات گسترده قرارگرفته اما در برخی از مناطق این گویش ها همچنان کاربرد دارد.
به گزارش خبرنگار ایرنا،به طور کلی میتوان گفت آمیختگی گویشهاولهجه ها دراستان فارس موجب شدهاست کهنوع گفتار در این استان بسیار فراوان و متنوع باشد و اگر بگوییم به ازای هرشهریا روستای موجود در این استان، نوعی گویش و لهجهخاص وجودداردکه در برخی موارد شباهتها و در پارهای موارد اختلافاتی با هم دارد، سخنی به گزاف نگفتهایم.
اگراین تقسیمبندی را قدری کلی تر و بسته تر ببینیم باید گفت هر شهرستان استان فارس دارای نوعی گفتارخاص وگویشی از زبان فارسی است به طوری که مثلا اصطلاحاتی کهدرشهرستان جهرموروستاهای آن در جنوب فارس مورد استفاده قرار میگیرد با واژهها و اصطلاحاتی که درشهرستان کازرون و روستاهای آن در غرب فارس مورد استفاده قرار میگیرد، متفاوت است.
در برخی ازمناطق استان فارس گویشهای خاص آنقدر توسعه یافته و غنی شده است کهبهاعتقاد اهالی این مناطق باید نوع گویش آنان را زبانی دیگر نامید، این موضوع در شهرستان لارستان در جنوب استان فارس به وضوح قابل رویت است طوری که بسیاری از صاحبنظران گویش لارستانی را زبانی مستقل از زبان فارسی می دانند که دارای دستور زبان ویژه است.
در عین حال کلمات و واژههای این نوع زبانها که در شهرستانهایی مانند خنج و کازرون نیز در بین مردم رواج دارد بسیار شبیه به واژگان فارسی است و یک فردفارسی زبان اگر چه نتواند به این زبان گفت و گو کند اما در مقابل فردی که به آن سخن میگوید میتواند مفاهیم کلی را دریابد.
برخی ازاهالی مناطق استان فارس ازجمله شهرهاو روستاهایی در شهرستانهای آباده، مرودشت و کازرون واژهایی در گفتار و نوشتارهای خودبه کار میبرند که واژههای اصیل زبان پهلوی و زبان ایران باستان است و نیاکان ما افزون بر دو هزار و پانصد سال قبل این واژهها را در گفت و گوهای خود به کار برده اند.
شهر سیوند در ۵۵کیلومتری شمال شیراز که در محدوده شهرستان مرودشت قرار دارد و روستای گاوکشک و برخی دیگر از روستاها در شهرستان کازرون از جمله مناطقی است که واژههایی از زبان ایران باستان هنوز در آن متداول است.
شیراز به عنوان مرکز استان فارس نیز دارای نوع گفتار و گویش خاص از زبان فارسی است، تنوع گویش فارسی در این شهر به حدی است که میتوان گفت گویش ساکنان شرق این شهر با گویش ساکنان شمال یا غرب این کلان شهر متفاوت است.
برخی ازمردم شیراز ازجملهساکنان محلههای سعدی،پودنک،قصردشت و گودعربان دارای مفاهیم بسیار عمیق در گویشهای خود هستند که درعین حال که بر گرفته از زبان فارسی است اما به دلیل مخفف شدن کلمات به نوعی گویش متفاوت تبدیل شده است.
اگربخواهیم درتقسیم بندی گویش زبان فارسی در شیراز نوعی مرزبندی رعایت کنیم باید زبان و گویشهای فارسی در این شهر را به سه قسمت شیرازی شرقی، شیرازی مرکزی و شیرازی شمال غرب تقسیم کرد.
بر اساس مستندات تاریخی از زمان آل بویه تا دوره قاجار فقط یک گونه گویش شیرازی در این شهر وجود داشته است این گویش که اکنون به عنوان گویش اصیل شیرازی شناخته میشود در میان ساکنان مناطقی از مرکز و شمال غرب شیراز رواج دارد و معمولا محلات بافت قدیم شیراز که ساکنان آن شهروندان قدیمی شیراز هستند به این نوع گویش سخن میگویند.
گویشهای دیگر در شیراز به علت مهاجرت برخی از مردم از سایر مناطق به این شهر در شیراز رواج یافته است ، برخی از محلات مناطق شرق شیراز اکنون به این نوع گویش صحبت میکنند و اگر چه واژههای زبان فارسی در این نوع گویش باواژههای زبان فارسی درگویش شیرازی مرکزی مشابه است اما تفاوتهایی نیز در گفتار میتوان دید.
شهروندانی که در مناطق شرق و شمال شرق شیراز زندگی میکنند برای ادای کلمات از نوعی گویش شیرازی که غلیظ تر از گویش شیرازی مرکزی است استفاده می کنند و در تخفیف کلمات سعی میکنند کلمات را بیشتر مخفف نمایند.
علت اصلی تفاوت در گویش شیرازی به ساختار جمعیتی شیراز ، تاثیرگذاری مشاغل ، تاثیر مهاجرت ، نزدیکی به روستاهای همجوار و مسایل اینچنین باز می گردد، در گویش شیرازی عامیانه به علت اینکه ارتباط با دیگر نقاط بیشتر بوده این نوع تاثیرگذاری ها نیز بیشتر است.
برخی از واژههایی که در زبان و گویش عامیانه شیرازی از آن استفاده می شود احمال داده میشود،مخفف شده واژههایی از زبان لاتین است ، مثلا واژه " ببه " به معنای عزیزم شاید مخفف شده واژهی Babyدر زبان انگلیسی باشد که به معنای فرزندم و عزیزم بکار میرود.
" سی " بر وزن دی نیز در گویش شیرازی زیاد کاربرد داردو معمولا در مناطق شرق و شمال شرق شیراز از این واژه زیاداستفاده میشود ، این واژه به معنی دیدن ، نگاه کردن ، نگاه کن ، ببین و معنایی مشابه است و احتمالا با واژه Seeدر زبان انگلیسی مشابه است.
سعدی، حافظ و ملاصدرا که استوانههای ادبی و فلسفی جامعی در ادبیات و فرهنگی ایرانی به شمار میآیند نیز تاثیر شگرفی در زبان و ادبیات فارسی داشتهاند ، در گویش شیرازی نیز هنوز میتوان تاثیر زندگی این بزرگان را دید، " قربان وجودت " اصطلاحی است که در تمام لهجههای شیرازی استفاده میشود و میتوان این اصطلاح را بیانگر جا افتادگی فلسفه وجودی ملاصدرا در شیراز دانست.
ویژگیاصلی و مشترک در بین همه گویشهای شیرازی پهن ادا کردن کلمات است.
در برخی از مناطق این شهر زنها بیشتر از مردها چنین صحبت میکنند و کلمات را میکشند.
به عنوان مثال یک شهروند شیرازی که به گویش شیرازی مناطق مرکزی این شهر سخن میگوید برای ادای جمله پرسشی " برای چه چیزی ؟" میگوید " بری چی چی ؟" در صورتی که همین عبارت در گویش شیرازی مناطق شرق و شمال شرق شیراز " سی چی چی ؟" ادا میشود.
در مناطق شمال غرب و غرب این شهر نیز این جمله " واسه چی ؟" ادا میشود کلمه " ببین " نیز در گویشهای یاد شده بیبین، سیکو ، نیگا تلفظ میشود.
در مجموع در مورد وضع گویشهای موجود دراستان فارس نمیتوان یک کلیت در نظر گرفت بلکه هر گویش شرایط خاص خود را دارد، در بعضی از روستاهای استان فارس گویشهای خاصی هست که با وجود زبان جاری فارسی در سراسر استان فارس که همان فارسی است این گویشها هنوز بر جا ماندهاند.
البته در این مناطق نیز والدین مایلند بچهها برای رفتن به مدرسه فارسی را بهتر از زبان محلی بیاموزند ضمن این که خانوادهها فکر میکنند اگر بچهها دو زبان فارسی و محلی را یاد بگیرند در یادگیری زبانهای دیگر دچار مشکل میشوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
استان فارس
مقدمه
در تاریخ پر فراز و نشیب ایران ، سرزمین فارس که آنرا پارس می نامیدند ، همواره جزء پیکره اصلی کشور ایران بوده و هرگز ازآن جدا نشده است . قدمت سرزمین فارس به اندازه قدمت تاریخ ایران است . مجمو ع آثار تاریخی ، فرهنگی و طبیعی بسیاری دراین استان وجود دارد که آن را در ردیف پر جاذبه ترین مناطق ایران و جهان قرار داده است .
فارس سرزمین مهر و دوستی ، با وسعتی بیش از 124 هزار کیلومتر ( در حدود 5/7 درصد از مساحت کل کشور ) و با برخورداری از موقعیت طبیعی و جغرافیایی ممتاز ، شهرهای باستانی و یادمانهای تاریخی ، بقاع متبرکه و مراکز مهم مذهبی و زیارتی به ویژه حرم مطهر حضرت شاهچراغ ، شگفتیهای منحصر به فرد طبیعی و شیوه های متنوع زندگی مردم همچون جوامع عشایری ، بیش از 1400 اثر تاریخی ثبت شده ملی ، 2 اثر تاریخی ثبت شده جهانی ( تخت جمشید و پاسارگاد ) ، 400 جاذبه طبیعی و بافت بومی و فرهنگهای متنوع از دیر باز مورد اقبال و توجه گردشگران داخلی و خارجی بوده است .
با توجه به حجم میهمانان ورودی به استان، تعداد 4هزار منزل و آپارتمان شناسایی و پس از تایید بازرسان و کمیته اسکان ستاد تسهیلات نوروزی و با هماهنگی کمیته انتظامات در اختیار میهمانان وروزی قرار گرفت.
ستاد تسهیلات نوروزی فارس- 1386
با عنایتبه گستردگی حضور میهمانان نوروزی در استان فارس، کارگروه گردشگری و میراث فرهنگی استان با ریاست معاونت محترم عمرانی استاندار، دبیری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و با هدایت فرمانداریها به عنوان ریاست ستاد در شهرستانها به عنوان مجموعه سیاستگذار و راهبر توسعه فعالیتهای گردشگری و میراث فرهنگی استان و محور تعامل و همکاری کلیه دستگاههای اجرایی موثر در این امر، با بهرهمندی از تجربیاتسالهای گذشته و نتایج حاصل از اجرای متوالی طرحهای آمارگیری و نظرسنجی از گردشگران نوروزی که توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فارس در 5 سال گذشته صورت پذیرفت و همگام با اهداف و سیاستهای سازمان متبوع با اهتمام به شناخت و بررسی مشکلات و تنگناها و تلاش در جهت رفع موانع و محدودیتها، به منظور ارائه خدمات هر چه مطلوبتر به میهمانان نوروزی از آذرماه 1385 با برنامهریزی و برگزاری 8 جلسه هماهنگی پیاپی (2 جلسه در کارگروه و 6 جلسه با زیرگروههای مربوطه) و تدوین و ابلاغ شرح وظایف دستگاههای اجرایی نسبت به تشکیل ستاد تسهیلات نوروزی 1386 و ساماندهی کمیتههای ششگانه و مدیریت اجرایی در شهر شیراز و سایر شهرستانهای استان به شرح ذیل اقدام نمود:
کمیته اسکان با ریاست سازمان آموزش و پرورش
کمیته خدمات با ریاست سازمان بازرگانی
کمیته حمل و نقل با ریاست اداره کل حمل و نقل و پایانهها
کمیته بهداشت و درمان با ریاست دانشگاه علوم پزشکی
کمیته امنیت و انتظامات با ریاست فرماندهی نیروی انتظامی
کمیته تبلیغات و اطلاعرسانی با ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
مدیریت اجرایی ستاد در شهر شیراز با ریاست شهرداری
ستاد تسهیلات نوروزی در شهرستانها
در تمامی شهرستانهای مختلف استان فارس که از جاذبه های گردشگری متنوع و متعدد طبیعی ، تاریخی ، فرهنگی و بومی سرشاری برخوردارند ، با هدایت ستاد تسهیلات نوروزی استان در سال 1386 با توجه به تجربه سالهای پیشین با تجهیز کلاسهای درس مدارس و ایجاد کمپ های اقامتی موقت ، تسهیلات لازم جهت اسکان گردشگران فراهم آمد .
از اولویتهای ستاد تسهیلات نوروزی در نقاط مختلف استان ، چاپ نقشه ها و بروشورهای اطلاع رسانی و راهنمای شهری به منظور تسهیل در بازدید از جاذبه ها و بهره مندی از امکانات و خدمات شهری ، وجود راهنمایان آموزش دیده وملبس به لباس فرم در اماکن تاریخی ـ فرهنگی ، فعالیت دفاتر اطلاع رسانی ، آماده سازی و ایجاد سرویسهای بهداشتی و نمونه و تابلوهای راهنمای جاذبه های گردشگری در محورهای اصلی و پرتردد استان ، برپایی جشنواره عشایر و اجرای طرح های آمارگیری و نظرسنجی از میهمانان نوروزی در سطح استان نیز از دیگر خدمات نوروزی ارائه شده به گردشگران نوروزی در شهرهای مختلف استان می باشد که با همت و تلاش مسئولین در نقاط مختلف استان صورت پذیرفته است .
براساس آمار موجود ، مجموع گردشگرانی که در نوروز 1386 در استان فارس اسکان یافته اند 2952775 نفر شب ، مجموع مسافران ورودی به استان 4900000 نفر و تعداد بازدید کنندگان اماکن تاریخی و فرهنگی 1714028 نفر بوده است که نشان از علاقه و استقبال هموطنان عزیز و گرانقدر از سرزمین فارس می باشد .
ترکیب و اقدامات انجامشده توسط کمیتههای ششگانه ستاد تسهیلات نوروزی استان و مدیریت اجرایی ستاد در شهر شیراز
کمیته اسکان
ترکیب اعضا
سازمان آموزش و پرورش
هلال احمر
اداره کل تربیتبدنی
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی
اداره کل اوقاف و امور خیریه
شهرداری
دانشگاه شیراز
سازمان بازرگانی
اتحادیه مهمانپذیرداران
جامعه هتلداران
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
فرمانداری
اقدامات انجامشده
اختصاص 4 مدرسه جهت کمیته اسکان آموزش و پرورش ویژه اسکان فرهنگیان و سایر میهمانان در نواحی چهارگانه شیراز با بیش از 8هزار کلاس درس، مجموع کلاسهای درس که در سطح استان به این امر اختصاص یافت 11هزار کلاس بود که نهایتاً به 12هزار کلاس افزایش یافت.
راهاندازی 40 کمپینگ با گنجایش 10هزار تخته چادر در سطح استان و 8 کمپ موقت جهت استقرار میهمانان نوروزی در سطح شیراز با گنجایش 6هزار تخته چادر.
آمادهسازی بیش از 26 حسینیه و سالن جهت بهرهبرداری مسافران نوروزی در صورت بروز حوادث غیرمترقبه و حالت اضطراری (بارندگی، سیل و...)
اختصاص 22 اردوگاه دانشآموزی و فضای خوابگاهی در سطح استان
برپایی کمپینگهای موقت اقامتی و تجهیز کلاسهای درس مدارس در سطح استان به شرح ذیل:
آباده: تجهیز 35 مدرسه و 1 کمپ با گنجایش 100 تخته چادر بزرگ با امکاناتی نظیر زیرانداز، پتو، چراغ و...
اقلید: برپایی 2 کمپ با گنجایش 30 تخته چادر
جهرم: برپایی کمپ نوروزی با گنجایش 100 تخته چادر بزرگ
داراب: تجهیز 20 آموزشگاه و 3 کمپ با گنجایش 30 تخته چادر
کازرون: برپایی کمپ نوروزی تفرجگاه دریاچه پریشان با گنجایش 45 تخته چادر،کمپ امامزاده سیدحسین با گنجایش 150 تخته چادر و تجهیز 30 مدرسه
نورآباد ممسنی: تجهیز 11 مدرسه و 2 کمپ با گنجایش 35 تخته چادر بزرگ
نیریز: آمادهسازی 2 میهمانپذیر و تجهیز 6 مدرسه و 2 سالن ورزشی
سپیدان: برپایی 1 کمپ با گنجایش 10 تخته چادر و تجهیز 4 مدرسه
فیروزآباد: برپایی 1 کمپ با گنجایش 12 تخته چادر و تجهیز 5 مدرسه
لار: برپایی 1 کمپ با گنجایش 15 تخته چادر و تجهیز 2 مدرسه
خرمبید: برپایی 1 کمپ با گنجایش 10 تخته چادر و تجهیز 5 مدرسه
بوانات: برپایی 1 کمپ با گنجایش 10 تخته چادر و تجهیز 2 مدرسه
فسا: برپایی 1 کمپ با گنجایش 5 تخته چادر و تجهیز 3 مدرسه
مرودشت: برپایی 3 کمپ با گنجایش 15 تخته چادر و تجهیز 10 مدرسه
لامرد: برپایی 2 کمپ با گنجایش 10 تخته چادر
اختصاص 30 مکان در بوستانهای استان جهت استفاده مسافران که مجهز به تجهیزات کمپینگی و چادر هستند.
برنامهریزی به منظور بهرهمندی از 4هزار واحد مسکونی شخصی جهت اسکان میهمانان نوروزی
تجهیز خوابگاههای دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه شیراز و دانشگاه آزاد با ظرفیت 2800 نفر
هماهنگی جهت پذیرایی از میهمانان نوروزی در 44 هتل با ظرفیت 3500 تخت و 150 میهمانپذیر با ظرفیت 9هزار تخت
آمادهسازی خانههای معلم با ظرفیت 1600 نفر
هماهنگی جهت پذیرایی از میهمانان نوروزی در میهمانسراهای دولتی استان با ظرفیت 6300 نفر
مشارکت 100 خانوار میهماننواز شیرازی در اسکان و پذیرایی از تعدادی از میهمانان نوروزی به صورت رایگان در شبهای بارانی
تجهیز مکانها یا مدارس مورد نیاز به عنوان محل استقرار ستاد مرکزی تسهیلات نوروزی شهرستانها با همکاری شهرداری
کمیته خدمات رفاه
ترکیب اعضا
سازمان بازرگانی
اداره کل بهزیستی
هلالاحمر
شرکت نفت
اتابکان فارس
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 4
اتابکان فارس
شصت سال از قرن هفتم هجری، یعنی 624 تا 685 هـ .ق، داستانی پر فراز و نشیب از تدابیر اتابکان سُلغُری فارس، جهت حفظ این ایالت از فرو افتادن در دام ویرانی و سلطهی مغولان است. آنان به تلاشی پیگیر دست زدند تا اولاً پای لشکر مغول به فارس نرسد و ثانیاً از عوارض مهلک نفوذ و سلطهی آنان تا حد ممکن بکاهند. در این نوشتار کوتاه تلاش بر این است که بعد از بیان خلاصه ای در سابقهی حکومت این سلسله، شرحی از این تلاشها به دست داده شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع تحقیق :
خلیج فارس و جزایر سه گانه
استاد راهنما:
جناب آقای ظفری
تهیه کننده:
سمانه هفت جواهریان
پاییز 1387
نگاهى گذرا به پیشینه نام خلیج فارس
از روزگار یونانیان کهن که پیش از میلاد مسیح آغازگر مطالعه نوین جغرافیا بودند و با استناد به مکتوبات «استرابو» که پدر جغرافى لقب یافته تا پس از اسلام و آثار ابوریحان بیرونى و ابن فقیه هیچگونه تشکیکى در نام خلیج فارس ملاحظه نمى شود و همگان که نام بردن از همه آنان مستلزم نگارش صفحات بسیار است آن را به نام راستین خود خوانده اند.
در اعصار بعدى تنها به ذکر یک نمونه اکتفا مى شود که به گواهى جرجى زیدان مورخ نامى عرب در کتاب تاریخ تمدن اسلامى کاربرد عبارت خلیج فارس در میان مورخان و جغرافیدانان از قرن سوم هجرى و پسان تر عمومیت داشته اما طرفه اینکه المنجد معروف ترین دایرة المعارف دنیاى عرب از همان نخستین چاپ خود همیشه از نام خلیج فارس استفاده کرده است.
حتى سیاستمداران واقع بین و بدون غرض عرب هم دلیلى براى جعل تاریخ و ابداع اسامى ساختگى نمى دیدند آنچنان که دکتر محمد نوفل معاون دبیر کل اتحادیه عرب در کنفرانس حقوق بشر تهران در سال ۱۹۶۸ در حضور خبرنگاران پیرامون نام خلیج فارس گفت: «من کوشش هایى را که براى تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربى صورت مى گیرد تمسخر مى کنم و این کوشش ها را بى نتیجه مى دانم و محکوم مى کنم».
در واقع این سرهنگ عبدالکریم قاسم بود که پس از کودتا و قبضه قدرت در عراق به سال ۱۹۵۸ از گرد راه نرسیده رؤیاى رهبرى جهان عرب وسوسه اش کرد و «دشمن تراشى براى تحریک احساسات ناسیونالیستى» را دستمایه مناسبى براى آرزوهاى خود تلقى کرد و هم او بود که براى نخستین بار نام جعلى «خلیج عربى» را بر زبان راند.
وى امید داشت توجه و تمرکز اعراب را که تحت تأثیر نفوذ کاریزماتیک جمال عبدالناصر مقابله با اسرائیل دغدغه ذهنى شان شده بود، به سوى خلیج فارس و دشمن تازه اى به نام ایران جلب کند و اینکه عراق به عنوان به اصطلاح خط مقدم جبهه اعراب در برابر آن ایستاده است، قاسم در رسیدن به رؤیاهاى جاه طلبانه اش شکست خورد و بى آنکه فراخوان او از مرزهاى کشورش فراتر رود در کودتایى دیگر به قتل رسید و کودتاگران بدن مثله شده اش را در خیابان هاى بغداد چرخاندند.
اما از عبدالناصر بعید بود که در کنار تلاش براى نمایانگر ساختن صداقت خود به عنوان زمامدارى که دشمن اصلى صهیونیست ها است و «پان عربیسم» ابداعى خود را جانمایه جد و جهد براى رهبرى دنیاى عرب قرار داده است نام ساختگى خلیج عربى را سر دهد و فراموش کند که در سرآغاز حرکت خود براى نشستن بر اریکه سمبلیک رهبرى جهان عرب حدود و ثغور جغرافیاى دنیاى عرب را «من المحیط الاطلسى الى الخلیج الفارسى» (از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس) تعریف کرده بود.
امنیت جریان انرژى، بهانه و دستاویز غرب
در مجموع با توجه به عوامل جغرافیایى، اجتماعى، اقتصادى و استراتژیک که وجه اشتراک همه کشورهاى خلیج فارس است بهترین ساختار براى امنیت منطقه، سیستمى است که بدون حضور هیچ یک از قدرت هاى غیرکرانه اى و با مشارکت همه کشورهاى منطقه مشکول گردد. یک عامل عمده که دستاویز بیگانگان براى توجیه حضورشان در منطقه است یعنى حفظ امنیت و تداوم جریان انرژى به دنیاى صنعتى نیز با خردورزى و تعامل طرفین ذینفع توجیه هر نگرانى و دغدغه اى را بى مورد مى سازد. این عامل عمده شناختن منافع مصرف کنندگان اصلى نفت در منطقه است و این منافع نمى تواند جز با تضمین ادامه مسالمت آمیز انرژى اعم از نفت و گاز از منطقه تأمین شود و رابطه بین خریداران و فروشندگان نفت هم نمى تواند جز از راه مقتضیات بازارهاى بین المللى انرژى به نظم درآید.
ج.ا ثابت کرده است که در بحرانى ترین شرایط و در بحبوحه جنگ تحمیلى، تجاوز و اشغال سکوهاى نفتى توسط آمریکا و سخت ترین وضعیت، امنیت صدور نفت از خلیج فارس و گلوگاه حیاتى آن تنگه هرمز را تأمین کرده و هرگز احساسات را در اندیشه سیاسى خود دخیل نساخته است.
ما امروز در نخستین دهه هزاره نوین هستیم که موج جهانى شدن و انقلاب دیجیتال که رهاورد آن بوده، به سراسر جهان تسرى یافته، مرزهاى سیاسى را درنوردیده و روابط بین الملل را بازتعریف کرده است. اگر کشورهاى عرب همسایه در خلیج فارس همراه با ایران با کارت هاى خود به درستى بازى کنند در خلیج فارس داراى پیش نیازهاى لازم براى سوارى بر موج جهانى شدن و ایستادگى در برابر چالش هاى انقلاب دیجیتالى هستیم، اصرار و الحاح بر مواضع سنتى و منسوخ گذشته با واقعیات عصر حاضر همخوانى ندارد و خلیج فارس را به جولانگاه همیشگى میهمانان ناخوانده تبدیل مى کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
عیلامیها یا ایلامیان یکی از اقوام سرزمین ایران بودند که از ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد تا ۶۴۰ پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی فلات ایران فرمانروایی میکردند.(تاریخ مکتوب موجود از ۳۲۰۰ پیش از میلاد است. تمدن عیلام یکی از قدیمیترین و نخستین تمدنهای جهان است. بر اساس بخشبندی جغرافیایی امروز، عیلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، استان کرمان، لرستان و کردستان را شامل میشد.
آل بویه یا بوییان، (۳۲۰-۴۴۷ ق / ۹۳۲-۱۰۵۵ م) از دودمانهای ایرانی پس از اسلام است که در بخش مرکزی و غربی ایران و عراق فرمانروایی میکردند.
گستره ی فرمانروایی آل بویه
در غرب و مرکز ایران دو سلسله دیلمی به نام آل زیار ( ۳۲۰ ه.ق. ) و آل بویه که هر دو از مناطق شمال برخاستهاند نواحی مرکزی و غربی ایران و فارس را از تصرف خلفا آزاد کردند. دیلمی نام قوم و گویشی در منطقه کوهستانی گیلان بود به نام دیلمستان. دیلمیان سخت نیرو گرفتند و مدت ۱۲۷ سال حکومت راندند و چون خلفا در برابر آنها چارهای جز تسلیم ندیدند حکومت بغداد را به آنها واگذاشتند و خود بعنوان خلیفگی و احترامات ظاهری قناعت کردند. این سلسله در سال ۴۴۷ ه. ق. بدست سلجوقیان و در نتیجهٔ اختلاف دائمی که با آل زیار و دیگر امیران محلی ایرانی داشتند، منقرض شد.
تقسیم ممالک آل بویه
از سه پسر بویه چنانچه ذکر کردیم عماد الدوله در سال 338 مرد و جانشین بعضد الدوله پسر رکن الدوله برادر زاده او رسید . معز الدوله هم در سال 356 وفات یافت و پسرش عز الدوله بختیار مقام او را گرفت تنها رکن الدوله برادر میانه باشد تا سال 366 حیات داشت و او به شرحی که در فصل پیش گذشت تا محرم سنه 357 که سال مرگ و وشمگیر زیاری است با او و سپهسالار اردوی خراسان از جانب امیر نوح یعنی ابوالحسن محمد بن ابراهیم سیمجور کشمکش سخت داشت . چون وشمگیر غفلتهً از میان رفت ابوالحسن سیمجوری از جنگ با رکن الدوله احتراز جست لیکن حال خصومت بین رکن الدوله و امیر نوح سامانی تا تاریخ 361 باقی بود. در این تاریخ ابوالحسن سیمجوری امیر نوح را به صلح با رکن الدوله وا داشت و قرار شد که امیر دیلمی و پسرش عضد الدوله هر سال 150000 دینار به سامانیان بپردازند تا ایشان متعرض ری و کرمان که در تصوف آل بویه درآمده بود نشوند و نوح دختر عضد الدوله را هم به عقد ازدواج خود درآورد و این قرار تا سال 366 که سال فوت رکن الدوله و بهستون است از جانب طرفین محترم و مرعی بود .
آخرین واقعه عنده دوره امارت 44 ساله رکن الدوله لشگر کشی اوست.حسنویه پسر حسین از روسای قبایل کرد بود که در حدود سال 348 در کردستان قدرتی به هم زده بود و به حدود دینور و همدان و نهاوند نیز دست اندازی نموده و از حال گرفتاری رکن الدوله در کشمکش های او با وشمگیر و سپهسالاران اردوی خراسان استفاده کرد بود و چون غالباً سپاهیانی به یاری رکن الدوله می فرستاد امیر دیلمی هم زیاد معترض نمی شد.
در سال 359 رکن الدوله به علت شکایاتی که از تعدیات حسنویه به او رسیده بود وزیر نامی خویش ابوالفضل محمد بن حسین یعنی ابن المعید منشی بلیغ مشهور را با لشکری به دفع حسنویه فرستاد و ابن المعید در این سفر با پسر خود ابولفتح علی همراه بود.
ابن المعید در رسیدن بهمدان به علت نقرس مرد و پسرش ابولفتح جای او را گرفت. حسنویه از ترس طلب صلح کرد و ابوالفتح با گرفتن مالی از او بری خدمت رکن الدوله برگشت و با لقب ذوالکفایتین به وزارت برقرار شد در صورتی که سن او از بیست و دو متجاو نبود.
در اواخر سال 365 رکن الدوله که عنرش نزدیک به هفتاد رسیده بود مریض شد و از آنجا با اصرار ابوالفتح ذوالکفایتین با صفهان حرکت کرد تا پسر ارشد خود عضد الدوله را ملاقات کند و او را رسماً به جانشینی خود معرفی نماید چه رکن الدوله از مدتی پیش از عضد الدوله راضی و خشنود نبود و به علت لشکر کشی او به بغداد و نزاع با عضد الدوله بختیار چنانکه بیاید با او صفایی نداشت. عضد الدوله با ابوالفتح وزیر متوسل شد تا وسیله ملاقاتی بین پسر و پدر فراهم کند و رکن الدوله را نسبت به او سر رضا بیاورد تا مبادا در نتیجه این خشم پسر بزرگتر را از ولیعهدی محروم سازد.
ابوالفتح این امر را به خوشی فیصله داد و در اصفهان در ضیافتی بزرگ رکن الدوله و سه پسر او و سران سپاهی دیلم را جمع آورد و رکن الدوله در این مجلس رسماً ابو شجاع پناه خسرو عضد الدوله را ولیعهد و وارث ملک خویش معرفی نمود و همدان و ری و قزوین و نواحی مجاور آنها را به پسر دیگر ابولحسن علی فخر الدوله و اصفهان را به پسر دوم ابو منصور بویه موید الدوله وا گذاشت و به این دو فرزند وصیت نمود که از فرمان عضد الدوله برادر بزرگتر سر نپیچند و اتفاق و اتحادی را که مابین پدر ایشان و برادرانش همواره برقرار و مایه ترقی و سرافرازی ایشان بوده از دست ندهند . رکن الدوله سپس از اصفهان به ری برگشت و در محرم 366 در آنجا جان سپرد.
اگر چه رکن الدوله پسران خویش را بیگانگی توصیه می کرد و در حقیقت تمام ممالک آل بویه را تحت امر عضد الدوله گذاشته بود لیکن پس از مرگ او به علت اختلافاتی که از طرف بین پسران او روی کرد و از طرفی دیگر در نتیجه کشمکش بین عضد الدوله و پسر عمش عز الدوله که قبل از فوت رکن الدوله شروع شده بود رشته پیوستگی ممالک دیالمه از هم گسیخت و متصرفات پسران بویه به قسمت عمده منقسم شد و همین تقسیم مقدمه بروز یک سلسله جنگهای داخلی بین فرزندان رکن الدوله و معز الدوله و اولاد