لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
ادبیات حماسی
در حماسه شاعر با داستان هایی شفاهی سروکار دارد که در آن ها شرح پهلوانی ها، عواطف و احساسات مختلف مردم یک روزگار و مظاهر میهن دوستی و فداکاری و جنگ با قباهی ها و سیاسی ها آمده است. هر حماسه باید دارای سه زمینه ی «داستانی»، « قهرمانی »، « ملی » باشد.
حماسه طبیعی :
منظومه های حماسه طبیعی عبارت است از نتایج افکار و علایق و عواطف یک ملت که در طی قرن برای بیان وجوه عظمت و نبوغ آن قوم است. این نوع حماسه ها سرشار از یاد جنگ ها پهلوانانی ها، جان فشانی ها و در عین حال لبریز از آثار تمدن و مظاهر روح و فکر مردم یک کشور در قرن های معینی از ادوار ایشان است که معمولاً از آن ها بود و رهایی پهلوانی تغییر می کنیم.
در منظومه های حماسی شاعر به ابداع و آفرینش توجهی ندارد بلکه داستان های مدون کتبی یا شفاهی را که ظاهراً بعضی وقایع خارجی سرچشمه گرفته اند با قدرت شاعرانه ی خویش نقل می کند. نمونه هایی از حماسه طبیعی می توان نبرد رستم و اشکبوس و شاهنامه ابوالقاسم فردوسی را در ادب فارسی نام برد.
حماسه مصنوع
این نوع حماسه تقلیدی از حماسه است. در تدوین حماسه مصنوع همه افراد یک قوم یا ملت دخالت ندارند بلکه فقط شاعر آن را می سراید و در آن به جای آفرینش حماسه به بازآفرینی حماسه می پردازند.
در حماسه مصنوع شاعر با داستان های پهلوانی و معینی سروکار ندارد بلکه خود به ابداع و ابتکار می پردازد و داستانی را به وجود می آورد در این حماسه ها شاعران آزاد و مختارند با رعایت قواعد و قوانینی که ناظر بر شعر حماسی است به دل خواه موضوع داستان خود را ابداع کنند تخیل خویش را در آن وارد کنند.
برای نمونه می توان سروده ی ویرژیل شاعر روم باستان و سفرنامه حمدالله مستوفی در زبان فارسی را نام برد.
از کتاب زبان و ادبیات فارسی 1 و2 عمومی دوره پیش دانشگاهی.
درس مشترک کلیه رشته استفاده شده در فصل دوم و سوم و صفحه 15
رستم و اشکبوس
1- دلیری کجا نام او اشکبوس همی برخروشید بر سان کوس
دلاوری که نام او اشکبوس بود مانند طبل فریاد کشید.
2- بیامد که جوید ز ایران نبرد سر هم نبرد اندر آرد به گرد
به طرف ایران آمد برای جنگیدن که سر هم نبرد خودش را به خاک بمالد.
3- بشد تیز رهام با خود و گبر همی گرد رزم اندر آمد به ابر
رهام خیل سریع با کلاه خود و زره جنگی به طرف میدان رفت آنقدر جنگ شدت داشت که مانند گردی از زمین بلند شد.
4- برآویخت رهام با اشکبوس برآمد ز هر دو سپه بوق و کوس
رهام با اشکبوس گلاویز شد و صدای شیپور و طبل جنگی از هر دو سپاه بلند شد.
5- به گرز گران دست برد اشکبوس زمین آهنین شد سپهر آبنوس
اشکبوس گرز سنگین خود را به دست گرفت زمین مثل آهن سخت شد و آسمان پر از گرد و غبار شد.
6- برآمیخت رهام گرز گران غمی شد پیکار دست سران
رهام گرز سنگین خود را گلاویز کرد و دست هر دو از نبرد با گرزهای سنگین خسته شد.
7- چو رهام گشت از کشانی ستوه بپیچید زو روی و شد سوی کوه
هنگامی که رهام از کشانی به ستوه آمد رویش را از او برگرداند و به طرف کوه فرار کرد.
8- ز قلب سپاه اندر آشفت توس بزد اسب کاید بر اشکبوس
توس از وسط سپاه خشمگین شد اسبش را به حرکت درآورد و به جنگ اشکبوس رفت.
9- تهمتن برآشفت و با توس گفت که رهام را جام باده ست جفت
رستم خشمگین شد و به توس گفت رهام همیشه اهل بزم و شرابخواری است.
10- تو قلب سپه را به آیین بدار من اکنون پیاده کنم کارزار
تو مرکز سپاه را منظم کن من همین حالا بدون اسب به جنگیدن می روم ( جنگ را شروع می کنم ).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
چکیده:
این مقاله با مروری کوتاه بر دو مفهوم تقارن و تعادل از اصول و مفاهیم بنیادی معماری و ارتباط آن با طراحی کالبدی در معرفی این آیتم های شاخص به معماران ، طراحان شهری و معماران منظر دارد. مقاله مذبور همچنین توجه خود را به معرفی مفاهیمی نظیر توازن که توازن را می توان ترکیبی از تقارن و تعادل دانست( که دارای خصوصیاتی از هر دو می باشد) معطوف ساخته است. در این مقاله ، اهمیت شناخت این مفاهیم برای مقاصد طراحی ( به ویژه معماری و طراحی شهری ) به دلیل ایجاد یک چاچوب کلی برای تحلیل رابطه بین فرم ها و بناها ارائه شده است و همچنین برای درک بهتر ویژگی هایی از این دو مفهوم از تصاویر متنوعی استفاده شده است.
در انتها این نوشته از نمونه موردی: نمای اصلی خانه بروجردی ها واقع در کاشان بهره گرفته شده است.
مقدمه
معماران و طراحان شهری امروزه توجه ویژه ای به شناخت اصول طراحی در معماری و شهرسازی دارند. زیرا این اصول با محیط کالبدی ارتباط تنگاتنگی دارد. به این ترتیب یکی ازمفاهیم و اصول بنیادی معماری بلاخص در ایران تقارن و تعادل بشمار می رود.
تقارن یکی از اصول طراحی به شمار می رود که در دوران باستان در بسیاری از بناهای عمومی و مذهبی به کار رفته است. اصل تقارن را می توان کامل ترین شکل تعادل به شمار آورد که علاوه بر جنبه های زیبا شناسی از لحاظ ایستایی نیز همواره مورد توجه بوده است. تقارن شامل بر هم گیری یک به یک اجزای یک بنا یا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوری بنا یا مجموعه است.
چنانچه انرژی بصری همه عناصر به گونه ای سامان داده شوند که که هیچ بخشی انرژی بصری دیگر بخشها را از بین نبرد و باعث اغتشاش بصری نشود ترکیبی موزون و متعادل بوجود میاید.
تقارن
تقارن شامل بر هم گیری یک به یک اجزای یک بنا یا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوری بنا یا مجموعه است. به عبارت دیگر " اگر در موقعیتی خاص ، یک معمار عوامل حاکم بر ایجاد طرح را در یک زمان و از بیرون اعمال کند، مساله تقارن معمولا در کلیه جهت های ساختمان رعایت می شود.(1) "
چهار تاقی بنایی است دارای تقارن مرکزی است. برای نمونه می توان ازبنای هشت بهشت اصفهان هم بعنوان بنای دارای تقارن محوری نام برد.
بنای هشت بهشت اصفهان
همچنین باید در نظر داشت که " واژه تقارن بدون در نظر گرفتن مجردات دیگر از قبیل تعادل و توازن و همچنین بدون وجود تناسب در معماری به معنای کامل خود نمی رسد و قابلیت نقد و بررسی واقعی را پیدا نمی کند؛ چنانچه توازن با ریتم و تواتر همراه و توام است ، تناسب نیز تابع مقیاس است. (2)"
تقارن در معماری بخاطر خاصیت ویژه خود که به نوعی الگو گرفته از پدیده های طبیعی است جای بحثی برای منتقد نمی گذارد ، به دیگر معنی اگر در این معماری ( معماری متقارن ) معماری خالی از هر ارزش معمارانه دیگر باشد و به اصطلاح یک معماری تک بنیانی باشد که بر اساس تقارن شکل گرفته ، هندسه و ترکیب بندی متقارن آن اثر امری بدیهی و بدون دلیل نمایان می کند و مورد قبول قرار می گیرد و نیازی به ارائه دلایل و توجیهات برای این ترکیب نداریم.
صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50
فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262
برای نمونه می توان به مثالی که در کتاب « ارزشهای پایدار در معماری » آمده است اشاره کرد ؛ در این مثال ایوان در سه موقعیت مختلف در بنا قرار گرفته که در حالت الف بخاطر تقارن موجود در طرح ، ایوان بدون توجیهی قابل قبول است ولی برای حالات ب و ج نیاز به ارائه دلیل و توجیه برای ترکیب بندی جدید ایوان باعث ایجاد معماری چند بنیانی می شود که این ترکیب بندی جدید با گذشت زمان و تاثیرات اجتماعی دچار تغییر و تحول شده و به ایجاد ترکیبات تازه ای در معماری منجر می شود.
استاد کریم پیرنیا درباره قرینگی بناهای مسکونی و بناهای عمومی می گوید که " از عمده ویژگی های مسجد ها و مکانهای معتبر عمومی این است که در مساجد بنا باید « جفت» باشد یعنی قرینگی کامل حفظ شود تا نگاه به مرکز مجموعه که مهمترین قسمت بناست جلب گردد، درست برعکس خانه های مسکونی که سعی می شد « پا جفت » باشد، یعنی متنوع باشند و نیازمندی های روزانه را برآورده سازند. حتی در بنایی مانند کاخ سروستان در فارس ، یک گنبد خانه در وسط بنا شده که در یک طرف آن اتاقی مربع شکل و در طرف دیگرش اتاقی بسیار کشیده جا دارد که سفره خانه است. یک طرف آن نیز ایوان بنا شده و یک طرفش حوضخانه است. اما در مجموع مرکز بنا اهمیت بیشتری دارد و با گنبدی رفیع پوشیده شده است. (3)
چینگ تقارن را به دو قسمت تقسیم می کند: 1- تقارن دو جانبه ، به عناصر مشابه حول یک محور اتلاق می شود. 2- تقارن شعاعی ، که از عناصر مشابهی تشکسل شده که حول دو یا چند محور متقاطع در یک نقطه مرکزی ، به حالت متعادل قرار گرفته اند. (4)
صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50
فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262
"… [ اصطلاح « تقارن » ] تعادل خاصی که ناشی از طرز قرار گیری عناصر « منعکس شده » از یک سو ، و محور از سوی دیگر است - مثل آیینه – تقارن همانا مورد خاصی از طریق جهت گیری عناصر است. روان شناسی گشتالت نشان داده است که عامل تقارن توانمندتر از مشابهت است.
… تقارن چیزی است عیان و واضح . کلاسیک ها این وضوح انکار ناپذیر را برای عرضه قدرتی ، حکومتی یا مذهبی – که خود بر « انکار ناشدنی » بودنش تصریح می کند – مورد استفاده قرار می دادند. (5)
فون مایس در کتاب خود به نام نگاهی به مبانی معماری ، تقارن را به دو بخش تقسیم می کند: "… استفاده از تقارن در معماری ، دارای دو مبانی نظری با ماهیتی متفاوت است :
تقارن به مثابه اصلی زیبا شناختی : … در تقارن محوری از اشغال کردن مرکز با عنصری صلب و پر پرهیز می گردد. … از دوران مصری ها تا رنسانس و تا قرن هجدهم ، تقارن مرکزی یا دو طرفه عمدتا برای ساختمانهای مذهبی و آنهایی که در پی نمود بخشیدن به قدرت دنیوی بودند، مورد استفاده قرار می گرفت. … استفاده بیش از حد از تقارن محوری احتمالا نقشی غیر مستقیم در کمرنگ شدن یا به عبارتی بی اعتباری آن در دوره معاصر داشته است.
تقارن به عنوان اصلی در ساخت و ساز: تقارنی است که در اثر ایجاد چارچوب ها ، طاق ها ، گنبد ها ، دهانه های ساده و... ایجاد می شود. ... این تقارن اغلب نوعی معذب شدن عجیب و غریب را دامن می زند ، و این حتی در کارهای استادان بزرگ نیز مشاهده می شود. آنچه در این میان آزار دهنده است، نه خود تقارن ، بلکه رویکرد محوری نسبت به آن است ، که در اغلب مواقع حکم پیامد منطقی آن را دارد. (6)
فون مایس در ادامه به جنبه دیگری از تقارن اشاره می کند " ... یک جنبه ثانویه و کمی هم پیچیده تر در تقارن وجود دارد که می تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. هنگامی که شکلی متقارن برای دوم – بدون سلسله مراتب – تکرار می گردد، آنگاه ما با سه محور متعارض یا رقیب یرو کار پیدا می کنیم و دیگر قادر نیستیم که انگاره یا تصویر متقارن را جدا کنیم . (7)
صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50
فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262
صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 54
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
تدارکات مربوط به قالبها قبل از بتن ریزی : باید نسبت به قالبهای در تماس با بتن نما ، توجه کافی مبذول داشت . درز بین تخته ها و درز بازشوهایی که در قالب ایجاد شده اند ، باید کاملأ آب بندی شوند تا شیره بتن از درزها بیرون نزند .باید از حرکت قالب از جای خود و نیز حرکت اجزای قالب نسبت به یکدیگر جلوگیری بعمل آید .تراز و شاغولی بودن قالبها نباید در حین بتن ریزی به هم بخورد . به این منظور گاه با ریسمان بندی بین نقاط مرجعی که به قالب متصل نیستند از حفظ وضعیت قالب اطمینان بعمل آید . تمام قطعاتی که به قالب متصل هستند باید کاملأ محکم شوند تا لرزاندن بتن باعث شل شدن آنها نگردد .برای تسهیل کار متراکم کردن بتن در دیوارهای بلند و امثال آن ، باید در نقاط لازم روی قالب بازشوهایی تعبیه نمود . این بازشوها باید دارای دری باشند که به راحتی باز و بسته شده و کاملأ آب بند شوند .پایه های اطمینان باید به نحوی قرار گیرند که پایداری مجموعه قالبها کاملأ تامین شود . از اتکای پایه ها بر زمینهای سست باید جدأ احتراز گردد . جدار قالب باید به موادی آغشته شوند که بتن پس از گرفتن به آن نچسبد و هم قالب بندی به راحتی انجام شود و هم سطح بتن پس از قالب برداری خراب نشود .نوع این مواد بر حسب هوای محیط و سطح مورد نیاز برای بتن ، پس از قالب برداری متفاوت است . جلوگیری از چسبندگی بتن به راههای زیر صورت میگیرد : (1) استعمال ماده ای که جدار قالب را روغنی میکند (2) استعمال رزین یا روغن جلایی که پس از خشک شدن ، جدار قالب را لغزنده و بسیار صاف میکند(3) استعمال مواد دیرگیرکننده بر روی جدار برای جلوگیری از هیدراسیون لایه نازکی از بتن قالب(4) استفاده از پوششهای سخت و کاملأ صاف از قبیل قالبهای فایبرگلاس ویا پلاستیکی(اجرای ساختمانهای بتنی) روشهای یاد شده همچنین از جذب آب بتن توسط قالب چوبی نیز جلوگیری میکند .برای اینکه قالبها بهتر دوام کنند ، باید به مجرد قالب برداری ، کار تمیز کردن قالب و آغشته سازی آن انجام پذیرد . هوای سرد و مرطوب یا گرم و خشک میتواند باعث خرابی قالب شود . در صورتی که آغشته کردن سطح غالب ها به مواد لازم در محل نصب و بسته شدن قالب صورت گیرد ، باید مطمن شد که این مواد روی میلگردها و سایر نقاطی که پیوستگی بتن با آنها ضروری است نمانده باشد . مواد فوق باید به نحوی باشند که بر بتن و یا بر نمایی که برای بتن لازم است ، آثار نامناسبی نداشته باشند .گردوخاک ، خاک اره ، میخهای افتاده و سایر فضولاتی که ممکن است در قالب ریخته باشند ، باید قبل از شروع بتن ریزی برداشته شوند . قالب ها باید به نحوی مستقر شوند که محل کافی برای جا دادن میلگردها و بتن ، کار کردن در بتن در صورت لزوم ، لرزاندن بتن و نیز نظارت بر کلیه اقدامات فوق موجود باشد .پس از گرفتن بتن : قالبها باید بمجرد اینکه به آنها نیاز نباشد، برداشته شوند . این زمان به اثر قالب برداری بر خرابی بتن ، مقاومت سازه ای و خیز بتن ، مراقبت از بتن ، مسایل مربوط به پرداخت و چگونگی استفاده مجدد از قالب ها بستگی دارد . آیین نامه ایران زمان قالب برداری را طبق شرایط و زمانهای مذکور در جدولی مقرر میداند . چنانچه زمان قالب برداری در طرح تعین نشده باشد قالبها و پایه های اطمینان ، که پس از برداشتن قالب ، برای مدتی در زیر قطعات باقی میمانند نباید قبل از سپری شدن مدتهای ذکر شده در جدول برداشته شوند .قالب برداری باید توسط وسایلی انجام شود که به بتن و به قالب آسیبی نرسد . برای جدا کردن قالب از بتن حتی الامکان باید بجای گوه های فلزی از انواع چوبی استفاده کرد . گاه برای جدا کردن قالبهای بزرگ از بتن ، وسایلی در قالب تعبیه شده ، آب پرفشار یا هوا به این وسایل نصب شده و باعث کنده شدن قالبها میشود . قالب برداری باید به آهستگی صورت پذیرد تا بطور ناگهانی بار به بتن وارد نشود . استفاده از پخ در گوشه های قالب ، کار قالب برداری را تسهیل مینماید . قالب برداری و برداشتن پایه ها باید با توجه به رفتار آتی سازه و چنان انجام پذیرد که قطعه در هماهنگی با وظیفه آتی خود و بتدریج تحت بار قرار گیرد . بعنوان مثال برداشتن پایه های تیرها باید از وسط شروع شده و بسمت تکیه گاهها ادامه یابد . یا پایه های زیر طره های بزرگ باید به تدریج از لبه آزاد برداشته شود و بطرف تکیه گاه پیش آید و اگر علایمی از تغیر شکل یا ترک خوردگی در آنها مشاهده شد برداشتن پایه ها متوقف شود . در تابستان باید قالب برداری سریعأ انجام شده و مراقبت از بتن شروع شود . گاه حتی قبل از برداشتن کامل قالب ، صفحات قالب شل شده و آب بین بتن و قالب ریخته میشود . در زمستان که قالبها عایق شده اند ، باید قالب تا مدت لازم روی بتن باقی بماند . در مواقعی که پرداخت سطح بتن از اهمیت زیادی برخوردار است ، میتوان در حالی که سطح بتن سبز است قالب را برداشت .پس از برداشتن قالبها باید آنها را برای استفاده مجدد آماده ساخت . تمام میخها و وسایل اتصال باید از قالب جدا شوند و گوشه های شکسته تخته ها کنده شده و صاف شوند . قسمتهای کج شده قالبهای فلزی باید صاف شوند . سطوحی که روی آنها ملات یا سایر چیزهای چسبنده باقی مانده باید تمیز شوند . برای این کار در مورد قالبهای چوبی بهتر است از یک قطعه چوب استفاده شود . برای قالبهای فلزی از برسهایی که زیاد خشن نبوده و سطح فلز را خط نیندازند استفاده میشود . انواع مصالح قالب :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
مقدمه
بتن های ویژه عبارت اند :بتن هایی که از خواص غیر عادی بر خوردارند یا با روش های نا متعارف تولید می شوند . بنابر تعریف ، بتن ماده مرکبی است که اساسا از یک عامل چسباننده و دانه های سنگی تشکیل شده و می تواند شکل های گوناگونی به خود بگیرد0 بسیاری از بتن های ویژه ای که با سیمان پرتلند عبارتند از: بتن الیافی،بتن سنگین ،بتن سبک با مقاومت متوسط ،بتن سبک سازه ای و بتن هوازایی شده و000 وبرخی از بتن های ویژه ای که با چسباننده هایی جز سیمان پرتلند ساخته می شوند که عبارتند : بتن گوگردی ، بتن گچی ،بتن لا تکسی و000
در بسیاری موارد ، واژه به کار رفته بیان گر کاربرد ، ویژ گی ، یا حالت بتن است0 در اینجا شماری از بتن های سبک را نام می بریم.
بتن سبک سازه ای
بتن سبک سازه ای مشابه بتن معمولی است، با این تفاوت که جرم حجمی کمتری دارد0 برای ساخت این بتن ، از سبک دانه ها ( هم سنگ دانه درشت و هم سنگ دانه ریز ) یا ترکیبی از سبک دانه ها و سنگ دانه ها ی معمولی استفاده میشود0 اصطلاح ((بتن سبک ماسه دار ))به بتن سبکی اطلاق میشود که با سبک دانه درشت وماسه طبیعی ساخته شده باشد0
جرم حجمی خشک شده در هوا برای بتن سبک سازه ای ، بین 1360 تا1840 کیلوگرم بر متر مکعب تغییر می کند و مقاومت فشاری آن بیش از 17.5Mpa است0 به اعتبار برخی مشخصات فنی این امکان پدید می آید که جرم حجمی در هوا خشک شده این نوع بتن تا 1920 kg/m3 برسد0 بتن معمولی حاوی ماسه معمولی، شن رود خانه ای، یا سنگ دانه شکسته با جرم حجمی در هوا خشک شده بین 2080 تا 2480 کیلوگرم بر متر مکعب است0بتن سبک سازه ای اساسا به منظور کاهش بار مرده ناشی از وزن اعضای بتنی، مانند سقف ها در ساختمان ها ی بلند مرتبه، به کار گرفته می شود0
سبک دانه های سازه ای
سبک دانه های سازه ای معمولا بر حسب فرایند تولید شان طبقه بندی می شوند، زیرا روش های گوناگون، سنگ دانه های با خواص متفاوتی تولید می کنند0 سبک دانه های سازهای فرآوری شده باید در ضوابط ASTM C330 جای گیرند، این سبک دانه ها شامل موارد زیرند:
رس ها، شیل ها،و سنگ لوح ها منبسط شده در کوره چرخان
توده گلوله شده یا به هم چسبیده خاکستر بادی
روباره های منبسط شده
سبک دانه ها ی سازهای را می توان با فرآوری انواع دیگری ازمواد نیز تولید کرد، از جمله این مواد می توان به پومیس و اسکوریا، که در طبیعت یافت می شوند، اشاره کرد0
هوازایی
هوازایی در بتن سبک سازه ای مانند بتن معمولی مقاومتآن را در برابر یخ زدن و آب شدنی و نیز در برابر مصرف یخ زداها تضمین میکند .افزون بر این هوازایی کارایی را بهبود می بخشد آب انداختگی و جدا شدگی را کاهش می دهد و ممکن است کمبود دا نه های ریز در دانه های ریز در دانه بندی را جبران کند0
مقدار هوازایی باید چندان باشد که بتن در حالت خمیری کارایی مطلوبی داشته و در حالت سخت شده از مقاومت مناسبی در برابر یخ زدن و آب شدن بر خوردار باشد .مقدار هوا بسته به بزرگترین اندازه سنگدانه درشت مصرفی و شرایط محیطی بین 4.5تا9.0 درصد تغییر می کند.آزمایش اندازه گیری هوا برای این نوع بتن باید بر اساس روش حجمی (ASTM C173)انجام گیرد چنانچه امکان خشک شدن بتن سبک سازه ای پیش از قرار گیری در محیط و شرایط یخ زدن –آب شدن فراهم باشد دوام ان در برابر یخ زدن –اب شدن نیز به نحو چشمگیری بهبود می یابد
مشخصات فنی
بسیاری از تامین کنندگان سبکدانه برای استفاده در بتن سبک سازه ای اطلاعاتی درباره مشخصات فنی پیشنهادی و نسبن به اختلاط مربوط به محصولشان دارند .مشخصات فنی معمول برای بتن سازه ای در دارنده حداقل مقاومت فشاری حداکثر جرم حجمی حداکثر اسلامپ و محدود مورد قبول برای مقدار هوا هستند
پیمانکار باید آب انداختگی کارایی و خواص پرداخت پذیری بتن سبک سازه ای تازه را نیز در نظر داشته باشد.
اختلاط
به طور کلی روش های اختلاط برای بتن سبک سازه ای مشابه روش های اختلاط بتن با جرم حجمی معمولی اند با این تفاوت که ممکن است لازم شود برخی سنگدانه هایی که جذب بالاتری دارند پیش از استفاده خیس شوند آب افزوده شده در مرکز بتن باید به اندازه کافی باشد تا اسلامپ مورد نیاز در محل بتن ریزی را به دست دهد .اسلامپ اندازه گیری شده در مرکز بتن عموما به اندازه کافی بالاتر از اسلامپ در کارگاه است.
کارایی و پرداخت پذیری
نسبت اجزای تشکیل دهنده مخلوط های بتن سبک سازه ای را می توان چنان انتخاب کرد که از کارایی پرداخت پذیری و شکل ظاهری مانند مخلوط بتن (با جرم حجمی) معمولی که به طور مناسب نسبت یابی شده باشد بر خوردار باشند .خمیر سیمان باید با اندازه کافی در مخلوط وجود داشته باشد تا همه دا نه ها را بپوشاند و دا نه های و سنگدا نه های درشت نباید از ملات جدا شوند.برای آنکه مخلوط بتن تازه چسبنده بماندبه مقدار کافی سنگدانه ریز نیاز است .چنانچه سنگدانه در مصالح ریزتر از الکنمره 30کمبود داشته باشد پرداخت پذیری را میتوان با استفاده از ماسه طبیعی از طریق افزایش مقدار سیمان یا با استفاده از ریز دانه های معدنی مناسب بهبود بخشید . از انجایی که هوازایی کارایی را بهبود می بخشد صرف نظر از شرایط محیطی باید از آن استفاده کرد
اسلامپ
به دلیل پایین تر بودن جرم حجمی سنگدا نه ها بتن سبک در مقایسه با بتن معمولی با همان کارایی دارای اسلامپ کم تری است بتن سبک هوازایی شده با اسلامپ 50 تا 75 میلی متر را می توان در شرایطی ریخت که همین شرایط اسلامپی 75 تا 125 میلی متر را برای بتن معمولی نیاز دارد .برای بتن ریزی معمولی بتن سبک سازه ای به ندرت لازم می آید که از اسلامپ 125 میلی متر فراتر رویم.در اسلامپ های بالاتر دا نه های درشت سنگدا نه گرایش دارند که روی سطح شناور شوند و به این امر به دشوار شدن عملیات پرداخت می انجامد.
ارتعاش
ارتعاش را مانند مورد بتن معمولی می توان به نحو موثری برای متراکم کردن بتن سبک به کار برد بر ای بتن سبک پیشنهاد می شود که از بسامدهای بیش تر از HZ150حدود همان بسامدهای که معمولا بر ای بتن معمولی به کار می رود استفاده شود طول زمان ارتعاش برای دستیابی به متراکم مناسب با توجه به ویژگی های مخلوط تغییر میکند ارتعاش بیش از اندازه با راندن دانه های درشت سنگدانه به سطح موجب جدا شدگی میشود .
برای تمام دال های ضخیم تر از mm200و بر ای دال های نازک تری که دارای میلگرد فولادی یا غلاف باشند توصیه می شود که از ارتعاش داخلی استفاده شود در حین لرزاندن باید نوک ارتعاشگر به طور کامل در بتن فرو برود برای دال های ضخیم این امکان وجود دارد که نوک ارتعاشگر را به طور قائم به داخل بتن فرو رود برای دال های نازک تر بایدنوک ارتعاشگر را به آرامی و با سرعت ثابت و تحت یک زاویه یا حتی به طور افقی در داخل بتن حرکت داد.
در سطوح تخت استفاده از شمشه لرزان پربسامد برای متراکم و آسان کردن عملیات پرداخت موثر تر است
ریختن پرداخت کردن و عمل آوردن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
مهدی اخوان ثالث
نخستین مجموعهشعرِ مهدی اخوانثالث بعد از کودتای 28 مرداد ماه سال 1332 ، مجموعه شعر زمستان است . بگذشته از اشعاری که پیش از روزهای کودتا سروده شدهاند، فضای حاکم بر این مجموعه، آمیختهای است از حس تنهایی و حسرتِ روزگاران شیرین بر باد. زمستان فریادکنندهی زخمهای تازه است. رنج مهدی اخوان ثالث در این مجموعه اما، نه برخاسته از تقدیر نوع انسان، که برخاسته از سرگذشت انسانی است که راه به خطایی معصومانه برگزیده و چون چشم گشوده، جز رهزنانی که به تاخت دور می شوند، هیچ ندیده است: ”هر که آمد بار خود را بست و رفت،\ما همان بدبخت و خوار و بی نصیب”. زمستان روایت تقدیر انسان عصری ویژه در سرزمینی ویژه است؛ روایتِ تقدیرِ انسانی که گذشتهی بهیغمارفتهی خود را هنوز پرمعنا مییابد. ویأس مهدی اخوانثالث در زمستان با حیرت آمیخته است؛ یأس مردی که سوزِ زخمهایش فرصت اندیشیدن به چراییها را از او گرفته است: ”هر چه بود و هر چه هست و هر چه خواهد بود،\من نخواهم برد این از یاد :\کآتشی بودیم که بر ما آب پاشیدند”. انطباق جان و جهانِ انسانِ مجموعه شعر زمستان هنوز به فرجام نرسیده است. زمستان چشم جستوجو نبسته است: ”در میکدهام؛ دگر کسی اینجا نیست\واندر جامم دگر نمی صهبا نیست\مجروحم و مستم و عسس میبردم\مردی، مددی، اهل دلی، آیا نیست”؟ پاسخ انسانِ زمستان اما، ناشنیده روشن است: مددی نیست. نه مددی، نه دستی، نه کلامی: ”سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت\سرها در گریبان است.\... و گر دست محبت سوی کس یازی؛\به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛\که سرما سخت سوزان است”.تردیدها اما هنوز به جای خویش باقی است؛ در دیار دیگری شاید برسر خستهگان سقف دیگری باشد : « بیا ای خسته خاطر دوست / ای مانند من دلکنده و غمگین !/ من اینجا بس دلم تنگ است ./ بیا ره توشه برداریم ، / قدم در راه بی فرجام بگذاریم » زیر هیچ سقفی اما ، صدایی دیگر نیست ؛ ثالث پیام کرک ها را لبیک می گوید:”بده... بدبد. چه امیدی؟ چه ایمانی؟ کرک جان خوب می خوانی”. مجموعه شعر زمستان تردیدی است که به یقین میگراید، زخمی است که کهنه میشود، حیرتی است که عادت میشود؛ زمزمهای که در غار تنهاییی انسان مکرر میشود: ”چه امیدی؟ چه ایمانی”؟
دومین مجموعه شعر مهدی اخوان ثالث در سالهای بعد از کودتای 28 مرداد ماه سال 1332، آخر شاهنامه است. ثالث که در مجموعه شعرِ زمستان با کرکها هم آواز شده بود، در آخر شاهنامه به جهانِ پرتناقضِ خویش باز میگردد؛ به جهانی که آدمی در آن از وحشتِ سترونیی زمانه، نخبخیههای رستگاری را در روزگاران کهن میجوید:”سالها زین پیشتر من نیز\خواستم کین پوستین را نو کنم بنیاد.\با هزاران آستین چرکین دیگر برکشیدم از جگر فریاد:\این مباد! آن باد!\ناگهان توفان بیرحمی سیه برخاست”. شاعر آخر شاهنامه هنوز دست به سوی یاری خیالی دراز می کند، هرچند نیک می داند که در زمانهاش شیفتهجانی نیست: “شب خامش است و خفته در انبان تنگ وی\شهر پلیدِ کودنِ دون، شهر روسپی،\ناشسته دست و رو.\برف غبار بر همه نقش و نگار او”. وشهرِ مهدی اخوان ثالث چونان دهشتناک است که او راهی ندارد، جز اینکه اندکاندک از زمانهی خود برگذرد و در تلخفرجامیی انسان عصرِ خود، تلخفرجامیی نوعِ انسان را دریابد. هنگام که زخمها از ماندهگی سیاه میشوند، ثالث سیاهیی روزگارش را با سرنوشت ازلیی انسان پیوند میزند. خوف حضور دقیانوس ماندهگار است: ”چشم میمالیم و میگوییم: آنک، طرفه قصر زرنگارِ صبح شیرینکاره\لیک بی مرگ است دقیانوس.\ وای، وای، افسوس”. آخر شاهنامه به زخم فاجعه ناامیدانهتر مینگرد، به سرنوشت مجروحان زمانه رنگی ازلی می زند و همهی اندوه زمانه را در دل مردانی که درمانی نمی جویند، انبوه میکند:”قاصدک \ابرهای همه عالم شب و روز\در دلم میگریند”.از این اوستا، سومین مجموعه شعرِ مهدی اخوانثالث بعد از کودتای 28 مرداد ماه سال 1332 ، آخر شاهنامهای است که قد کشیده است. نگاهی از دور تا فاجعه پُررنگتر بهچشم بیاید. اینک اگرچه ابری چون آوار بر نطع شطرنجِ رؤیایی فرودآمده است، اینک اگر چه دیری است نعش شهیدان بر دست و دل مانده است، اینک اگر چه هنوز باید پرسید: ”نفرین و خشم کدامین سگ صرعی مست\این ظلمت غرق خون و لجن را\چونین پر از هول و تشویش کرده است”؟ اما چه پاسخ این سئوال، چه چراییی گستردهگیی آن ابر و چه عمق اندوه برخاسته از حضور نعش شهیدان را باید در سرنوشت نوعِ انسان جست؛ چه اینها همه نمودهایی است از آن تقدیرِ ازلی که بر لوحی محفوظ نوشته شده است؛ خطی بر کتیبهای:”و رفتیم و خزان رفتیم، تا جایی که تخته سنگ آنجا بود\یکی از ما که زنجیرش رهاتر بود، بالا رفت، آنگه خواند: کسی راز مرا داند\که از اینرو به آنرویم بگرداند.” و چون کتیبه به جهد و شوق بگردد، نوشته است همان: ”کسی راز مرا داند،\که از اینرو به آنرویم بگرداند”.در ازاین اوستا، مهدی اخوانثالث از زمانهی خویش فاصله میگیرد تا آنرا آیینهی بیفرجامیهای نوعِ انسان بینگارد. اگر زمستان از سرمای ناجوانمردانه مینالد، ازاین اوستا تعبیر سرما است. اگر زمستان مرثیهای بر مرگ یاران است، از این اوستا نوحهای در سوکِ پیشانیی سیاه انسان است. اگر زمستان اندوه برخاسته از پیروزی تن به قدرت سپردهگان است، ازاین اوستا افسوس بیمرگیی دقیانوس است؛ پژواک صدای همهی رهجویان در همهی روزها؛ صدایی در غارِ بیرستگاری: ”غم دل با تو گویم، غار!\بگو آیا مرا دیگر امید رستگاری نیست؟\صدا نالنده پاسخ داد:\ آری نیست”.سرانجام آنروز فرا رسید. 28 مرداد ماه سال 1332 تنها روز سقوط حکومت محمدمصدق و پیروزیی یاران شعبان جعفری نبود. تنها روز به بارنشستن”خیانتها” یا خطاهای حزب توده، تنها حاصل محافظهکاری یا