لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقشه برداری و دوربین GPS
اگر بخواهیم در مورد کلمه نقشه به یک مفهوم و بیان عامیانه اما دقیق اشاره کنیم می توانیم این بیان را داشته باشیم که در همیشه تاریخ نقشه انسان ها را به تدبیر و تدبر و فکر عمیق دعوت نموده و قبل از هزینه کردن، حرکت کردن و جابجائی انسان را متوجه بررسی نمودن ابعاد مختلف کارش نموده است. نقشی که نقشه بازی می کند از جهت کاهش هزینه ها، بررسی همه جانبه، عدم اتلاف وقت، کاهش خطا و اشتباه، نقش برجسته و ویژه ای است. حال بپردازیم به رشته نقشه برداری، نقشه برداری علمی است که ریاضی عملی را با فنون اندازه گیری و هنر ترسیم توأم نموده و بوسیله آن قطعاتی از سطح زمین را با کلیه عوارض آن درروی صفحه افقی نمایش می دهد. نیاز بشر به بهره مندی از منابع زیرزمینی، زمینی، دریایی و هوایی سبب شده تا برای استفاده کامل از این منابع و جلوگیری از هزینه به توسعه علم نقشه برداری بپردازد و نیاز که مادر اختراع است، موجب پیشرفت این رشته شده است. اکنون به جایی رسیده ایم که انجام هر نوع فعالیت در زمینه های عمرانی، اقتصادی، کشاورزی و نظامی از قبیل احداث سدها، کانال ها، راه ها، نیروگاههای برق، عملیات نظامی وغیره بی نیاز از علوم نقشه برداری نیست. عناوین دروس و مطالبی که دراین رشته مورد مطالعه قرار می گیرد عبارتند از محاسبات فنی مبانی و عملیات نقشه برداری، ترازیابی، برداشت نقشه، روش های تعیین موقعیت عملیات مساحی، فتوگرامتری مقدماتی، کاربرد رایانه در نقشه برداری و کار با استرئوسکوپ و کار با دستگاه GPS برای تعیین موقعیت ماهواره ای دوربین های نقشه برداری( توتال استیشن، دیستومات دیجیتال، تئودولیت وینوژ)
در گذشته، زمانی که تکنولوژی پیشرفته امروزی وجود نداشت، مردم وبخصوص اشخاصی مانند سیاحان، جهانگردان و ...گاهی اوقات در یک گستره جغرافیایی و بخصوص شهرها و کشورهای بیگانه، از مکان دقیق خود با خبر نبودند وحتی گاهی نیز در بیابانها ودریاها مسیر خود را گم می کردند، از سوی دیگر در دنیای قدیم، استفاده از ستارگان، قطب نما وسایر عوامل طبیعی تا اندازه ای راهگشای بشر بوده، ضمن اینکه همه این موارد،بطور کلی انسان عصر گذشته را مورد هدایت و راهنمایی قرار می داد، در حالیکه امروزه پیچیدگی های جغرافیایی، اعم از بافت شهر، خیابان، و... اصولا زمینه استفاده از اینگونه روشها را تا حد زیادی منتفی و بی معنا کرده است. به هر صورت در شرایط فعلی، با گسترش فناوری های گوناگون، این مشکل توسط یک سیستم ماهواره ای مدرن وپیشرفته، با نام و عبارت GPS( Global Position System )که به معنای سیستم موقعیت یاب جغرافیایی می باشد، رفع شده است. در حقیقت دنیای امروز، دنیایی است که هیچ فردی در آن گم نخواهد شد و همه چیز بر روی تمام نقاط زمین قابل شناسایی است واین قدرت دستیابی به سیستم های شناسایی را ماهواره ها ودر اساس کامپیوترها، در اختیار بشر قرار داده اند. امروزه دستگاه هایی به نام گیرنده های GPS با قیمتی حدود 100 دلار یا کمتر و در اندازه های یک گوشی تلفن همراه، در دسترس می باشند که با استفاده از آنها همیشه می توانید موقعیت دقیق خود را بر روی هر نقطه از کره زمین بدست آورید. اکثر شما نام GPS را به کرات شنیده اید، در واقع امروزه بیشتر دستگاههای الکترونیکی قابل حمل،مانند تلفن های همراه پیشرفته، کامپیوترهای Laptop و PDAها را به سیستم GPS مجهز می کنند تا شخص دارنده سیستم های مذکور، همیشه موقعیت خود را بر روی نقشه الکترونیکی رویت کند.
در این مقاله ابتدا به کاربرد، مزایا و معایب این سیستم می پردازیم و سپس بطور تخصصی، طرز کار و نحوه استفاده از آن را مورد بررسی قرار می دهیم.
چیست ؟
معمولا وقتی مردم از GPS صحبت می کنند، منظور آنها دستگاه GPS Receiver یا گیرنده GPS است، اما این دستگاهها فقط نقش یک گیرنده امواج رادیویی را بازی می کنند و سیستم داخلی آنها چندان پیچیده نیست. ولی در واقع GPS عبارتست از یک صورت فلکی که مجموعه ای از 27 ماهواره است که با دقت هر چه تمام تر در مدار زمین به گردش در می آید.
فاصله بین این 27 ماهواره و سرعت آنها به گونه ای طراحی شده که هیچگاه تداخلی در کارشان ایجاد نمی شود وتمام زمین را تحت پوشش خود قرار می دهند. این ماهواره ها بطور دائم وشبانه روزی، امواج رادیویی را به تمام سطوح زمین ارسال می کنند. این امواج دائما فاصله بین ماهواره ها را گزارش می دهند؛ به این ترتیب که اگر یک گیرنده GPS بر روی زمین این اطلاعات را دریافت کند، از طریق آن قادر به شناسایی موقعیت خود می باشد.
لازم به ذکر است که امواج رادیویی در GPS بر روی 2 فرکانس ????MHz و 1575MHz ارسال می شود. این سیستم ارسال و دریافت امواج رادیویی، شباهت زیادی به رادیو های معمولی و دیگر وسایل گیرنده امواج رادیویی دارد. در حقیقت شما میتوانید رادیوهای خانگی را یک گیرنده GPS فرض نمایید و 27 ماهواره موجود در فضا را نیز Transmitterهای صدا وسیما بپندارید. در سیستم GPS به غیر از این 27 ماهواره، تعداد 3 عدد ماهواره اضافی بصورت یدکی وجود دارد که در صورت بروز نقص فنی در یکی از ماهواره های اصلی، بلافاصله وظیفه آن به یکی از ماهواره های یدکی سپرده می شود. زیرا در صورت از کار افتادن یکی از ماهواره ها، قطعا قسمتی از کره زمین از شناسایی GPS خارج می شود و افراد دارنده گیرنده GPS در نقاط کور، قادر به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مشتزنی(بوکس)
بوکس، یا مشتزنی، نام یکی از رشتههای ورزش رزمی است. به شرکتکنندگان در این ورزش بوکسور یا مشتزن میگویند.
«یک مسابقه مشتزنی حرفهای با شرکت ریکاردو دومینگز (چپ) و رافائل اورتیس»
تاریخچه فن بوکس
مسابقه ورزش بوکس بطور رسمی در ششصد و هفتاد و هفت سال قبل از مسیح در بیست و سومین بازی المپیک در هاین که اولین نبرد این ورزش است شروع شده و «ابراستوس» اهل سمیرنا در این مسابقه فاتح و قهرمان شناخته شد. اینکه قدیمیترین نبرد بوکس به چه نوع صورت گرفت و چگونه با یکدیگر میجنگیدند معلوم نیست. چنانکه در تواریخ روم ذکر شده است که طرفین مشتهای خود را به چرمهای خامی محکم بسته و سعی میکردند که با ضربات محکمی از این مشتهای سخت و سنگین حریف را از پای در آورند. البته این مسابقات بدون رعایت وزن بدن انجام میشد.
ملائکوماس که پدرش نیز چهل و پنج سال بعد از مسیح فاتح بوکس و قهرمان المپیک گردیده بود عموم رقیبهای خود را تنها با فن (نه با زور و قدرت) مغلوب میساخت. مسابقههایی که بدین صورت وقوع مییافت بدون انقطاع بود و دائماّ در میدانهای مسابقه یک ورزشکار با قهرمانان آماده بنبرد بوده و هرکس که از بین تماشاچیان داوطلب مسابقه بود دست خود را بلند میکرد. ملائکوماس قهرمان رومی که در اکثر نبردها ورزشی بدین نوع فاتح میگردید بالاخره در یک مسابقه که حریف او کشته شد اشتهاری بسزا یافت. در این مسابقهها قهرمانان دوره امپراتوری روم دستهای خود را باآلتی شبیه به دستکش که روی آن میخهای محکم فولادی کوفته شده بود مجهز میکردند و نیز یک نوع دستکش مخصوص دیگر که از چرمهای سخت و محکم در دست میگرفتند و مسابقه را شروع میکردند. با استفاده این دستکشها در هر مسابقه یکی از دو طرف حتما سخت مجروح یا مقتول میشد سبب شد که مسابقههای بوکس بدین شکل ترک شود. در واقع بازی بوکس با از بین رفتن مسابقههای المپیک توأم گردیده و در سال 400 بعد از میلاد قهرمانان ورزشهای مختلف بوکس را به کلی فراموش کردند. در همان عصر یا چند قرن بعد ورزش کشتی گیری که مخاطرات ان کمتر از اینگونه بوکسها نبود متداول شد و از ورزشهای عمومی گردید.
مقارن با آغاز قرن هیجدهم مجدداَ بازی بوکس و کشتی گیری که هر دو از بین رفته بودند شروع شد بطوریکه حکایت میشود یک نفر کشیش ایتالیایی که نامش «سن برنادن» بود به جوانان عصر خود فن بوکس را میآموخت و منظورش از این عمل این بود که دوئل (مبارزه با شمشیر) را که پیوسته به مرگ یکی از دو حریف پایان مییافت منسوخ نماید و به جای آن نبرد با مشت که خطر آن کمتر است متداول کند. سن برنادن رواج این فن را یک نوع احسان و نیکوکاری میدانست از این رو او را پدر بوکس نامیده اند.
در لندن هم یکی از استادان شمشیر بازی به نام جمس فیک مدرسه ورزش بزرگی دائر کرد که گذشته از تعلیم شمشیر بازی و نیزهپرانی و غیره فنون بوکس را نیز به شاگردان خود میآموخت.
جمس فیک برای مشتزنی قواعد و قوانین مخصوصی وضع نکرد بلکه مثل امروز محوطهای که اطراف آن با طناب محصور است ایجاد کرد و به شاگردان خود چنین اجازه داد که در حین بوکس حق دارند یکدیگر را گرفته و به شکل کشتی به زمین زنند در این کشتیگیری هر کس که بر زمین نمیخورد فاتح محسوب میشد. برای این چنین مسابقهها چنانکه ذکر شد قواعد خاصی وضع نشده بود از این لحاظ بسیار خطرناک میشد و داوطلبان بوکس پس از محاربه مشت و گلاویز شدن با یکدیگر گاهی هر دو به زمین میخوردند و در نتیجه تعیین و معرفی فاتح بسیار مشکل میشد.
پس از ایجاد بوکس به این صورت یکی از استادان ورزشکار انگلیسی موسوم به چک بروکتون در سال 1749 در مسابقهای که داور قوانین و دستورات مخصوص وضع کرد وسعت میزان مسابقه و عده اشخاصی که حق ورود به محوطه میدان بازی را داشتند معلوم کرد. ولی هنوز این بازی به طور رسمی معول نشده بود و در هر جا که مشت زنها مسابقه میدادند پلیس آنها را متفرق میساخت.
در قرن هیجدهم با اینکه انواع ورزشها در انگلستان بحد اعلاء ترقی خود رسید و قهرمانان بسیاری دیده میشد به این دلیل هیچ اهمیتی به این ورزش نمیدادند و آن را ورزشی خطرناک میدانستند زیرا تصور میشد که یکی از داوطلبان حتما بایستی کشته یا سخت مجروح گردد.
جون جاکسون که از استادان بوکس قرن هیجدهم بود تدریجا بوکس را رسمی کرد و چون خود استاد بی نظیری بود در هر مسابقه مبالغ هنگفتی عاید او گردید زیرا از همان موقع جوائز سنگینی برای قهرمانان این فن معین شده بود. این شخص اولین مشت زن و قهرمان عصر خود بود و توانسته بود این ورزش را در دنیا رواج دهد.
در سال 1835 جمس پورله ورزشکار انگلیسی این ورزش را به آمریکا برد. ولی پیشرفت آن به قدری سریع بود و به اندازهای آمریکائیها به این ورزش راغب بودند که در سال 1860 یعنی 25 سال پس از ورود این ورزش در آمریکا جون سن هیس آمریکایی توانست در سرزمین انگلستان که این بازی وضع شده و قرنها قهرمانان دنیا از آن مملکت بودهاند فاتح گردد و در تمام دنیا بی رقیب باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ماده
تمام موادی را که جهان از آنها ترکیب یافته است، بر روی هم ماده میگوییم. ماده را میتوان بهصورت چیزی تعریف کرد که جرم دارد و فضا اشغال میکند. جرم ، پیمانه ای از کمیت ماده است. جسمی که تحت تاثیر نیروی خارجی نیست، مایل است که به حال سکون بماند و اگر در حال حرکت باشد، مایل است که به حرکت یکنواخت خود در همان جهتی که دارد، ادامه دهد. این خاصیت ، اینرسی نامیده میشود. جرم متناسب با اینرسی آن است.
وزن ماده
جرم یک جسم ، تغییرناپذیر است، اما وزن آن چنین نیست. وزن ، نیروی جاذبه گرانشی است که از طرف زمین بر جسم وارد میشود. بنابراین وزن یک جسم معین برحسب فاصله آن از مرکز زمین تغییر میکند. وزن یک جسم با جرم آن و با جاذبه گرانشی زمین نسبت مستقیم دارد. بنابراین ، در هر جای معین ، دو جسم که جرم مساوی داشته باشند، وزن آنها با هم برابر است .
عنصر
یونانیان باستان به این مفهوم رسیده بودند که کل ماده ، از تعداد محدودی مواد ساده که آنها را عمنصر مینامیدند، ترکیب یافته است. یونانیان ، کل ماده موجود در زمین را مشتق از چهار عنصر خاک ، هوا ، آتش و آب میدانستند. از آنجا که اجرام آسمانی ، کامل و تغییرناپذیر دانسته میشد، آنان جرم فلکی را مرکب از عنصر پنجمی به نام اتر در نظر میگرفتند. اتر بعدا به نام quinessence (از واژه لاتین به معنی عنصر پنجم) معروف شد.این نظریه یونانی ، قرنها تسلط خود را بر اندیشههای علمی حفظ کرد. در سال 1661 ، "رابرت بویل" در کتاب خود زیر عنوان شیمیدان شکاک ، تعریف کاملا جدید برای عنصر ارائه کرد: ««اکنون منظور من از عناصر ، اجسام اولیه و ساده یا کاملا غیر آمیخته ای است که از هیچ گونه اجسام یا از یکدیگر ساخته نشده باشند. آنها اجزای اجسامی هستند که وقتی کاملا با هم آمیخته شوند، فورا با هم ترکیب می شوند و آن اجسام در نهایت به این اجزا تجزیه میشوند.»»بویل برای مشخص کردن این مواد خامی که عنصر مینامیدند، اقدامی نکرد. اما او تاکید میکرد که دلیل وجود این عناصر ، همچنین تشخیص آنها موکول به آزمایش شیمیایی است. مفهومی که بویل از عنصر شیمیایی بدست آورده بود، در سده بعد بوسیله "آنتوان لاوازیه" به نحوی پابرجا استقرار یافت. لاوازیه ماده ای را به عنوان عنصر پذیرفت که به مواد ساده تری تجزیه نشود. علاوه بر این ، او نشان داد که یک ماده مرکب از اتحاد عناصر تولید میشود. لاوازیه 23 عنصر را بدرستی مشخص کرد ( گرچه او نور ، گرما و چند ماده مرکب ساده را پیوست فهرست خود کرده بود).هر عنصر ، بنابر موافقت بینالمللی ، با یک نماد شیمیاییی نشان داده میشود. غالب این نمادها ، مرکب از یک یا دو حرف است. نمادهای سهحرفی برای غالب عناصری که اخیرا کشف و از طریق واکنشهای هستهای تهیه شدهاند، بکار برده میشوند.
مواد مرکب
مواد مرکب ، موادی هستند که از دو یا چند عنصر به نسبت ثابت ترکیب یافتهاند. قانون نسبتهای مشخص ( که نخستین بار در 1799 بوسیله "ژوزف پروست" پیشنهاد شد ) میگوید که یک ماده مرکب خالص همواره از عناصر یکسان و با نسبت جرمی یکسان ترکیب یافتهاند. مثلا آب همیشه از عناصر هیدروژن و اکسیژن به نسبت %11.19 هیدروژن و %88.81 اکسیژن تولید میشود.بیش از دوازده هزار ماده مرکب معدنی شناخته شده است و بیش از چهار میلیون ماده سنتز شده یا از منابع طبیعی بدست آمدهاند. خواص ماده مرکب با خواص عناصر تشکیل دهنده این مواد کاملا متفاوت است.
ماده خالص و مخلوط
یک عنصر یا یک ماده مرکب را ماده خالص میگویند. تمام انواع دیگر ماده مخلوط هستند. مخلوطها از دو یا چند ماده خالص تولید میشوند و ترکیب درصدهای قابل تغییر دارند. خواص یک مخلوط بستگی به ترکیب درصد مخلوط و خواص مواد خالصی دارد که آن مخلوط را بوجود آوردهاند. دو نوع مخلوط وجود دارد: مخلوط ناهمگن ، مخلوط همگن. مخلوط ناهمگن ، کاملا یکنواخت نیست، بلکه مرکب از اجزایی است که از لحاظ فیزیکی متمایز از یکدیگرند. مخلوط همگن کاملا یکنواخت به نظر میرسد و آن را محلول میگویند. هوا ، نمک حل شده در آب و آلیاژ نقره- طلا ، بترتیب نمونههایی از یک محلول گازی ، یک محلول مایع و یک محلول جامد است.
فاز
بخشی از ماده را که از لحاظ فیزیکی مشخص و ترکیب درصد و خواص آن تماما یکنواخت باشد، فاز میگویند. مواد همگن تنها مرکب از یک فاز هستند و مواد ناهمگن بیش از یک فاز دارند. فازهای مخلوطهای ناهمگن ، حدود مشخص دارند و معمولا بهآسانی قابل تمیزند. مثلا در گرانیت که یک مخلوط ناهمگن است، بلورهای صورتی رنگ فلدسپار ، بلورهای کوارتز بیرنگ و بلورهای سیاه و درخشان میکا قابل تشخیص است.وقتی تعداد فازهای یک نمونه معین شود، تمام بخشهایی از آن که از یک نوعاند، تنها یک فاز به حساب میآیند.بنابراین ، گرانیت مرکب از سه فاز است. البته اجزای نسبی سه فاز گرانیت ممکن است از نمونه ای به نمونه دیگر تفاوت داشته باشند
حالات ماده
از وارسی مخلوطها و مواد خالص سه حالت از چهار حالت ماده ، به آسانی مشخص میشود که این سه حالت عبارتند از: جامدات ، مایعات و گازها. پلاسما حالت چهارم ماده است. پلاسما ، حالت معمول مواد موجود در زندگی روزمره ما نیست، ولی متداولترین حالت ماده در جهان است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
رضاشاه پهلوی
نامها
رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل مختلف به نامهائی چند خوانده شده است. در جوانی به نام ناحیهای که از آن برخاسته بود "رضا سوادکوهی" نامیده میشد.[1] با ورود به نظامیگری به "رضاخان" و سپس، با ذکر درجه نظامیاش، به "رضاخان میرپنج" شناخته شد. بعد از کودتای ۱۲۹۹ و به دستگرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا او را "سردار سپه" میخواندند. پس از رسیدن به سلطنت و انتخاب نام خانوادگی پهلوی به "رضاشاه پهلوی" شناخته شد. در سال ۱۳۲۸ با تصویب مجلس شورای ملی به او لقب "کبیر" داده شد و از آن پس هوادارانش او را "رضاشاه کبیر" میخوانند .
زندگی
آغاز زندگی و جوانی
رضا در ۲۴ حوت ۱۲۵۶ (ربیعالاول ۱۲۹۵ هجری قمری) در روستای آلاشت از توابع سوادکوه مازندران زاده شد. پدرش عباسعلی، سرهنگ فوج سوادکوه، و مادرش زهرا (نوشآفرین) که جزو مهاجرین از قفقاز بود. پس از مرگ پدرش در چهل روزگی وی، با مادرش به تهران آمد و در محله سنگلج در فقر و تهیدستی زندگی کردند.
بریگاد قزاق
رضاخان پهلوی؛ سردار سپه و وزیر جنگ، تصویر از وبگاه موسسهٔ مطالعات تاریخ معاصر ایران.
در سن ۱۲ سالگی توسط ابوالحسن خان سرتیپ (صمصام) از بستگان خود وارد فوج سوادکوه (از ابواجمعی علیاصغرخان امینالسلطان صدراعظم) و تابین (سرباز) شد. سال ۱۳۱۳ هجری قمری پس از قتل ناصرالدین شاه قاجار فوج سوادکوه برای حفاظت از سفارتخانه و مراکز دولتی به تهران فراخوانده میشود. وی در دوران خدمت در قزاقخانه به سرعت رشد کرد و در سال ۱۳۱۸ هجری قمری، به سرگروهبانی محافظین بانک استقراضی روسیه در مشهد و پس از چندی به وکیلباشی گروهان شصت تیر منصوب شد.گروهان شصتتیری که رضاشاه آینده به فرماندهی آن رسید نخستین گروهان شصتتیرانداز در ایران بود که در حصر تبریز نیز در دورهٔ استبداد کوچک همراه بود.
بعد از فتح تهران در سال ۱۳۲۴ هجری قمری به همراه گروه محافظین عینالدوله که تبعید میشد، به فریمان اعزام شد. رضاخان نزد عینالدوله تقرب یافت و به آموختن خواندن و نوشتن پرداخت.
در سال ۱۲۸۸ خورشیدی، همراه با سواران بختیاری و ارامنه برای خواباندن شورشها و قیامهای محلی به زنجان و اردبیل اعزام شد و در جنگ با قوای ارشدالدوله از خود رشادت نشان داد. سپس با درجه یاوری به فرماندهی دسته تیرانداز و در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به فرماندهی آتریاد (تیپ) همدان منصوب شد.
گیلان
در سال ۱۲۹۹ خورشیدی برای شرکت در سرکوبی قیام میرزا کوچکخان جنگلی به گیلان اعزام شد.
[ویرایش] کودتای سوم حوت ۱۲۹۹
در نتیجه مذاکرات و هماهنگیهای به عمل آمده بین سیدضیاءالدین طباطبایی (مدیر روزنامه رعد) و رضاخان، در روز سوم حوت، کودتای ۱۲۹۹ صورت گرفت و قوای قزاق وارد تهران شدند و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. نزدیک به صد تن از رجال، سرشناسان و روحانیون بازداشت و زندانی شدند. احمدشاه و محمدحسن میرزا (ولیعهد) به کاخ فرحآباد گریختند و فتحالله خان سپهدار رشتی (نخستوزیر) به سفارت انگلیس پناهنده شد. در مورد چگونگی طراحی کودتا و نقش انگلیس در آن روایتهای مختلفی مطرح است.
[ویرایش] نظر برخی از تاریخنویسان (مانند سیروس غنی و همایون کاتوزیان)
گفته میشد دولت بریتانیا برای کنترل اوضاع ایران اقدام به کودتای نظامی کرد. از دید برخی از تاریخنویسان [2] [3]، اکنون با باز شدن اسناد طبقه بندی شده وزارت امور خارجه انگلستان مشخص گردیده است که دولت انگلستان (مانند لرد کرزن، وزیر امور خارجه) کاملاً از برنامهریزی برای کودتا بیخبر بوده است. البته برخی از ماموران انگلیسی در ایران، مانند آرونساید و نرمن (سفیر وقت انگلیس در ایران)، چند روز قبل از کودتا از آن خبر داشتهاند.
[ویرایش] نمونهای از روایت تاریخنویسان دیگر (مانند عبدالله شهبازی)
پس از خروج نیروهای روسیه از ایران دولت بریتانیا برای کنترل اوضاع ایران اقدام به کودتای نظامی کرد. برای اجرای این طرح ژنرال ادموند آیرونساید (فرمانده قوای انگلیسی در ایران)، اردشیر جی (رئیس شبکه اطلاعاتی بریتانیا در ایران و روزنامه نگار زرتشتی)، رضاخان فرمانده آتریاد تهران و سیدضیاءالدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد مذاکراتی در روستای آق بابا نزدیک قزوین انجام دادند. در کودتای ۱۲۹۹ و حوادث بعد ی آن شبکه مفصل اطلاعاتی حکومت هند بر یتانیا در ا یران، که از سال ۱۸۹۳ میلادی/ ۱۳۱۰ ق. یعنی از سه سال قبل از قتل ناصرالد ین شاه به وسیله سِر اردشیر ریپورتر (اردشیر جی) اداره میشد، نقش اصلی و تعیین کننده داشت. این شبکه بود که رضاخان را برکشید و پرورش داشت و تمامی مقدمات کودتا را فراهم آورد و سپس مسیر دشوار او را در تأسیس سلطنت پهلوی هدایت و هموار کرد. البته در کودتا سرلشگر سِر ادموند آ یرونساید (بعدها: بارون آ یرونساید ا ول)، فرمانده نیروهای نظامی انگلیس مستقر در شمال ا یران (نورپرفورس)، نیز نقش داشت. ولی با ید توجه نمود که ا ین نقش محدود بود. آیرونساید تنها مدت کوتاهی در منطقه و در ا یران بود. او از ۴ ا کتبر ۱۹۲۰ تا ۱۷ فوریه ۱۹۲۱، یعنی کمتر از چهارماه و نیم فرمانده نورپرفورس بود که مأموریت جنگ با بلشو یکها را به عهده داشت. وی در طول زندگی اش نیز ارتباطی با ا یران نداشت و بنابرا ین نقش او در کودتا نمیتواند همسنگ و حتی قابل مقا یسه با نقش اردشیر ریپورتر باشد که به عنوان رئیس شبکه اطلاعاتی بریتانیا در ا یران تا زمان کودتا ۲۸ سال در ا یران اقامت داشت و بر حوادث مهمی چون انقلاب مشروطه و غیره تأثیر نهاده بود. البته آ یرونساید به عنوان فرمانده نیروهای نظامی انگلیس در شمال ا یران سهم معینی در کودتا داشت ولی او مجر ی دستورات وز یر جنگ وقت بر یتانیا، یعنی سِر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اسدالله علم
اسدالله خان علم امیر قاینات، مرداد ۱۲۹۸ بیرجند - ۱۵ فروردین ۱۳۵۷تهران، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضاشاه پهلوی. نخست وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۴۲ خورشیدی. پسر محمد ابراهیم خان علم امیر قاینات «شوکت الملک دوم».
اسدالله علم
امیر اسدالله در دانشکده کشاورزی کرج آموزش دید. در سال ۱۳۱۸ با ملک تاج، دختر قوام الملک شیرازی ، عقد زناشویی بست. پیش از آن پسر قوام الملک با اشرف پهلوی ازدواج کرده بود. در سال ۱۳۲۵ امیر اسدالله فرماندار سیستان و بلوچستان شد، در سال ۱۳۲۹ وزیر کشاورزی و چندی بعد وزیر کشور شد. از سال ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۴۱ شغلهای مختلف دولتی داشت. از ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ نخست وزیر بوده. از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۴۵ رئیس دانشگاه پهلوی شیراز بود. از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ امیر اسدالله وزیر دربار ایران بوده. وی در فروردین سال ۱۳۵۷ درگذشت.
امیر اسدالله از نوجوانی به دربار آمد و شد داشت و با محمدرضا پهلوی آشنا بود. به گفتهٔ برخی او تنها دوست شاه بود. علم در دوره نخستوزیری محمد مصدق به شاه کاملاً وفادار بود.در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علم نقش فعالی ایفا کرد و پس از کودتا نیز به گفته ارتشبد فردوست : سهم اساسی در برکناری سپهبد زاهدی از مسند نخستوزیری داشت. در دوره نخست وزیری خود، در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ تظاهرات طرفداران روح الله خمینی را با موفقیت سرکوب نمود.
مهمترین وقایع دوران نخستوزیری او تصویب طرح لایحه انجمن ایالتی و ولایتی، اعتراض روحانیون و لغو این لایحه، رفراندوم ششم بهمن و همچنین سرکوب قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و تبعید روح الله خمینی بود. علاوه بر وقایع فوق انتخابات دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی و دوره چهارم مجلس سنا را پس از دو سال فترت انجام داد. اسدالله علم پس از استعفا از نخستوزیری، ریاست دانشگاه پهلوی شیراز را برعهده گرفت و در آبان ۱۳۴۵ به وزارت دربار منصوب شد. تاجگذاری محمدرضا پهلوی و جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در دوران وزارت دربار او انجام شد.
علم به علت بیماری سرطان خون و ترک کشور جهت معالجه از سوی شاه کنار گذاشته شد و به جای او امیرعباس هویدا به وزارت دربار منصوب شد. علم در ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ درگذشت. او از دوستان بسیار نزدیک و محرم اسرار محمدرضا پهلوی بود که از خود یادداشتهای محرمانهای به جا گذاشته است. این یادداشتها به عنوان گزارشی دقیق از وضعیت دربار پهلوی و شخص شاه اعتبار زیادی دارد. یادداشتهایی که سالها بعد دکتر علی نقی عالیخانی آنها را ویرایش کرد و کتاب «یادداشت های علم» را درآورد.
اسدالله علم کیست؟
امیر اسدالله علمدر 1298 شمسی در بیرجند متولد شد. پدرش ابراهیم علم معروف به «شوکت الملک» ـ از خوانین قائنات و سیستان ـ در کودتای 1299 ش. متحد رضاخان بود. او در پی این کودتا حکمران قائنات و سیستان و بلوچستان شد و چند دوره نیز وزارتخانه پست و تلگراف وتلفن را برعهده داشت. علم تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند، همزمان نیز به فراگیری زبانهای انگلیسی و فرانسه پرداخت. زمانی که ابراهیم علم توسط رضاشاه به تهران فراخوانده شد، اسدالله نیز در 15 سالگی به تهران آمد و در مدرسه عالی کشاورزی کرج به تحصیل مشغول شد. او در پنجم مرداد 1321 لیسانس (مهندسی کشاورزی) گرفت و سپس با دختر ابراهیم قوام ـ قوام الملک شیرازی ـ از رجال دوره رضاخان ازدواج کرد. امیراسدالله با اعمال نفوذ پدرش، در 1323، پیشکار مخصوص محمدرضا شاه شد و این سمت را تا اواسط 1326 ش. حفظ کرد. در این سال از سوی قوام السلطنه به فرمانداری کل سیستان وبلوچستان منصوب شد; در 1327 ش. در کابینه دوم ساعد مراغهای سمت وزارت کشاورزی را عهدهدار شد. او این سمت را در کابینه رجبعلی منصور نیز حفظ کرد ودر کابینه رزمآرا وزیر کار شد.
با قتل رزمآرا ونخست وزیری مصدق، علم از سوی شاه سرپرست اداره املاک ومستغلات پهلوی شد. او درجریان کودتای 28 مرداد 1332 که به سقوط دولت مصدق انجامید، با عوامل جاسوسی انگلیس ازجمله برادران رشیدیان و شاپور ریپورتر هماهنگ بود و پس از کودتا وقدرت گرفتن شاه نیز در حلقة مشاوران شاه درآمد.
پس از کنارهگیری سپهبد فضل الله زاهدی در فروردین 1334، علم در کابینه حسین علاء وزیر کشور شد. او در این سمت که تا فروردین 1336 ادامه داشت، استانداران و فرمانداران سراسر کشور را تعویض کرده و عناصر مورد اعتماد شاه را جایگزین ساخت. وی در همین دوره انتخابات مجلس نوزدهم را برگزار کرد. کنترل و جلوگیری از انتشار مطبوعات مخالف از دیگر اقدامات وی در مقام وزارت کشور بود. لایحه تأسیس ساواک نیز در همین دوره تهیه و تقدیم مجلس شد.
پس از تشکیل کابینه دکتر منوچهر اقبال در فروردین 1336، علم در 27 اردیبهشت همان سال «حزب مردم» را درچارچوب تحقق سیاستهای انگلیس در ایران تشکیل داد. اما ریاست وی بر این حزب تنها تا پایان دوران نخست وزیری اقبال ـ شهریور 1339 ـ دوام یافت و به دنبال افتضاحات انتخابات تابستان 1339 ـ مجبور به استعفا از دبیرکلی حزب مردم شد.
امیراسدالله علم پس از عزل علی امینی از مقام نخست وزیری، در تیر 1341 مأمور تشکیل کابینه شد و تا اسفند سال بعد عهدهدار این سمت بود.
مهمترین رویداد این دوره تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود. این لایحه به دلیل آنکه ماهیت ضداسلامی داشت مورد اعتراض شدید روحانیون به ویژه امام خمینی(ره) قرار گرفت و اوجگیری مخالفتهای مردمی سبب شد تا علم از اصرار بر تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی عقب نشینی کرده و لغو آن را در آذر 1341 اعلام نماید.
برگزاری رفراندم ششم بهمن 1341 و تحریم آن توسط مردم، کشتار طلاب در مدرسه فیضیه قم در فروردین 1342، بازداشت حضرت امام خمینی در 15 خرداد 1342 و سپس سرکوب خونین قیام پانزده خرداد از دیگر رویدادهای عمده دوران نخست وزیری علم بود.