لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
نگاهی به زندگانی حضرت یونس (ع)
لقب:ذوالنون
معنای اسم:یونس در لفظ یونانی به معنای کبوتر است
پدر: متی
مادر:تنجیس
ظهور : ۴۷۲۸ سال بعد از هبوط ادم
دعوت بحق: ۴۰ سال مردم را دعوت بحق کرد
بعثت:خداوند او را پس از یسع برای هدایت مردم نینوا بر انگیخت
محل دفن:شهر کوفه در کشور عراق
نسب: یونس بن متی از طرف پدر به هود واز طرف مادر به بنی اسراییل می رسد.
فهرست سورههایی که در ان نام یونس ذکر شده:نساء- انعام- یونس- صافات
دعوت یونس(ع) به توحید
در شهر نینوا و در اوج بت پرستی و در تاریکی جهل و شرک، یونس نور ایمان را شعله ور ساخت و پرچم توحید را بر کف گرفت و به قوم نادان خود گفت: عقل شما عزیزتر از آنست که بت را عبادت کند و جبین- پیشانی- شما گرامی تر از آن است که بر این جمادات بی روح سجده کند، به خود آیید و از خواب غفلت بیدار شوید و به چشم دل بنگرید تا ببینید که در ورای این جهان بدیع، خدایی بزرگ وجود دارد که یگانه و بی نیاز است و تنها ذات کبریایی او شایسته عبادت و ستایش است.
او مرا برای راهنمایی شما فرستاده و از در رحمت، مرا بر شما مبعوث کرده تا شما را به سوی او راهنمایی و ارشاد کنم، زیرا پرده های جهل و نادانی عقل و دیده شما را پوشانده و از درک حقایق عاجزید.
قوم یونس با شنیدن این سخنان تازه و صحبت از خدای یگانه، دچار حیرت و وحشت شدند و چون از خدایی شنیدند که تاکنون او را نشناخته اند، بر ایشان گران آمد که ببینند یک نفر از خودشان بر آنان برتری یابد و ادعای پیغمبری و رسالت نماید، لذا به یونس گفتند: این مهملات چیست که می بافی؟! این خدایی که ما را به سوی آن دعوت می کنی کیست؟ ما خدایانی داریم که پدرانمان سالیان سال آنها را پرستش می کرده اند و ما هم اکنون آنها را می پرستیم. چه چیز تازه ای در جهان به وجود آمده و چه حادثه جدیدی اتفاق افتاده که ما باید دین اجدادمان را کنار بگذاریم و به دین ابداعی و تازه تو روی آوریم؟
یونس گفت: پرده های تقلید را از چشم های خود بردارید و عقل خود را از حجاب خرافات برهانید، اندکی فکر کنید و قدری بیاندیشید. آیا این بت هایی را که صبح و شب مورد توجه قرار می دهید، در برآوردن حاجات و یا دفع شر و بلیات می توانند شما را یاری کنند، برای شما نفعی دارند و یا می توانند شری را از شما بر طرف گردانند؟! آیا این بت ها می توانند چیزی را خلق و یا مرده ای را زنده نمایند، بیماری را شفا دهند و یا گمشده ای را هدایت کنند؟!
آیا اگر من بخواهم به آنها ضرری برسانم می توانند از این امر جلوگیری کنند؟ و یا اگر آنها را بشکنم و ریز ریز کنم می توانند دوباره خود را استوار سازند!
آخرین هشدار یونس(ع)
یونس گفت: چرا از دینی که شما را به سوی آن دعوت می کنم روی می گردانید و از آن اعراض می کنید، در حالی که این دین به شما قدرت می دهد امور خود را اصلاح کنید، وضع جامعه خود را سامان دهید و اجتماع خود را تقویت و بهسازی کنید. دین من شما را امر به معروف و نهی از منکر می نماید، ستمگری را مغضوب و صلح و عدالت را تایید و تمجید می کند، امنیت و اطمینان را بین شما به وجود می آورد، شما را توصیه می کند که نسبت به مستمندان مهربانی و به بینوایان لطف روا دارید، گرسنگان را اطعام و اسیران را آزاد سازید. به عبارتی، دین من، شما را به سعادت و صلابت رهبری می کند.
یونس پیوسته از سر خیر خواهی و مهربانی قوم خود را پند و اندرز داد ولی در پاسخ غیر از عناد و استدلال های جاهلانه چیزی نمی شنید.
مردم نینوا در پاسخ به استدلال یونس گفتند: تو نیز مانند ما بشری و یکی از افراد اجتماع ما هستی، ما نمی توانیم روح خود را آماده پیروی از تو کنیم و گوش به سخنان تو بسپاریم و دعوتت را تصدیق بنماییم. دست از دعوت خود بردار و ما را به حال خود واگذار! آنچه تو از ما می خواهی برای ما قابل پذیرش نیست.
یونس گفت: من با زبان خوش و مسامحه با شما سخن گفتم، و با منطق شما را به خیر و صلاحتان دعوت کردم، اگر گفتار من در اعماق روح شما اثر کند به هدفی که به آن امیدوار و به ایمانی که طالب آن بوده ام، رسیده ام؛ ولی اگر دعوت مرا رّد کنید باید بدانید که بلایی سخت بر شما نازل می گردد و هلاکت شما نزدیک است. به زودی پیش درآمد عذاب را می بینید و باید منتظر عواقب آن باشید.
قوم به یونس گفتند: ای یونس، ما دعوت تو را نمی پذیریم و از تهدید تو نیز هراسی نداریم، اگر راست می گویی آن عذابی که ما را از آن می ترسانی بر ما نازل کن!
در این حال دریافتند که باید به خدای یونس پناه ببرند و به او ایمان آورند و از گذشته و گناهان خویش توبه نمایند. به همین منظور سر به کوهستان ها و دره ها و بیابان ها نهادند و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
حضرت امام سجاد (ع)
مومن سکوت می کند تا سالم ماند و سخن می گوید تا سود برد
ولادت:چهارمین امام معصوم،حضرت علی بن الحسین علیهالسلام، شخصیتی که جدّ بزرگوارش، حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام، او را بهترین فرد روی زمین بعد از پدرش معرفی نموده است، در مدینه منوره در سال 38 هجری چشم به دنیا گشودند. مادر امام شهربانو، دختر یزدگرد سوم ـ آخرین پادشاه سلسله ساسانی ـ بوده است.امام چهارم حضرت علی بن الحسین علیه السلام القاب متعددی دارد: زین العابدین، سید العابدین، زین الصالحین، وارث علم النبیین، وصی الوصیین، خازن وصایا المرسلین، امام المومنین، منار القانتین، الخاشع، اَلمتهجّد، الزاهد، العابد، العدل، البکّاء، السجّاد، ذوالثَفنات، امام الامّه، ابوالائمه، الزّکی، الامین.دوران زندگی امام سجاد (ع) :دورانی که امام سجاد(ع) در آن زندگی می کرد، همه ارزش های دینی دستخوش تحریف و تغییر امویان قرار گرفته بود و احکام اسلامی بازیچه دست افرادی چون ابن زیاد، حجاج و عبدالملک بن مروان بود. حجاج عبدالملک را مهم تر و برتر از رسول خدا(ص) می شمرد و برخلاف نصوص دینی ازمسلمانان جزیه می گرفت و با اندک تهمت و افترایی مردم را به دست جلادان می سپرد. در سایه چنین حکومتی آشکار بود که تربیت دینی مردم تا چه اندازه تنزل کرده و ارزش های جاهلی چگونه احیا شده است(1)؛ به طوری که دو خطر بزرگ جامعه اسلامی را تهدید می کرد:فرهنگ های متنوع بیگانهخطر تجمل پرستی از این رو لازم بود در زمینه علمی کاری انجام شود تامسلمانان به اصالت فکری و شخصیت قانون گذاری ویژه خود که از کتاب و سنت در اسلام الهام می گیرد، واقف گردند. در اینجا ضرورت یک حرکت اجتهادی (اطلاع رسانی قوی) به نظر می رسید تا در چهارچوب تعالیم اسلامی، افق فکری مسلمانان گسترش یابد و بذر اجتهاد و تلاش ازبرای یافتن راه حق در دل آن ها افشانده شود و این کاری بود که امام سجاد(ع) بدان دست یافت. خطر دوم ناشی از پیشامد امواج رفاه و آسایش در جامعه اسلامی بود که عشق سوزانی راکه از ارزش های اخلاقی و پیوندهای روحی در مسلمانان پدید آمده بود را خاموش می کرد. امام علی بن الحسین(ع) این خطر را احساس کرد و فهمید که جامعه دچار انحراف شده و روحیه رفاه طلبی و فساد سیاسی و اخلاقی و اجتماعی آن را در محاصره قرار داده و از نظر سیاسی هیچ روزنه ای برای تنفس وجود ندارد، بنابراین امام سجاد(ع) توانست از دعا برای بیان بخشی از عقاید خود استفاده کند و بار دیگر تحرکی در جامعه برای توجه به معرفت و عبادت و بندگی ایجاد کند. امام(ع) در این سنگر قدرت بس شگرف تصویرهای روشنی ازجامعه اسلامی و وظیفه مسلمانان را در برابر کفرگویان معین می کند و مبارزه آنان را با منکرات مطرح می سازد. دعای او نشان دهنده این مطالب است که در هر حال ولو این که همه امکانات مبارزه از یک نفر گرفته شود و به فرض این که تنها هم باشد، باز هم مسئولیت تلاش و کوشش از او سلب نمی گردد و باید از دعا به عنوان حربه مبارزه در راه حق استفاده شود. صحیفه سجادیه؛ زبور آل محمد صلی الله علیه و آله1. دعا، منبعى براى معارفشناخت «صحیفه سجادیه» را مىتوان گامى در جهت آشنایى با «معارف اسلام» دانست و در زمینه «عقاید» و «اخلاق» و «شناختهاى دینى» به آن مراجعه کرد. جهت شناخت دین، منابعى وجود دارد که از اطمینان، اتقان و صحت خاصى برخوردار است، چرا که ریشه در کلام الهى و علم لدنّى دارد. برخى از این منابع عبارتند از:- قرآن کریم؛- احادیث پیامبر و ائمه علیهم السلام؛- دعاهاى معصومینعلیهم السلام؛
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
حسین (ع) و عاشورا در اندیشه بزرگان
شخصیت و عظمت امام حسین(ع) همچون خورشیدی عالم تاب است که همه جا را فرا گرفته و تمامی انسانهای بیدار در طول تاریخ همواره از صفات والای آن حضرت یاد میکنند. هرکس با زبانی از این امام بزرگ و همیشه پیروز تاریخ در هر عصر و زمانی به نیکی یاد میکند. قیام امام حسین(ع) منبع الهام بخشی برای به ثمر رساندن حق و عدالت در جهان است. عظمت روح، همت مردانه، نظر بلند، فداکاری بیدریغ و جانبازی بزرگ سالار شهیدان را هرگز نمیتوان بیان کرد و یا به قلم آورد. با آنکه در هر عصر و زمانی باطل پرستان تلاش کردند تا نام حسین (ع) را از سر زبانها بردارند، اما هرگز موفق به انجام این کار نشدند. تاریخ، هرگز حسین(ع) را فراموش نمیکند. پیامبر گرامی اسلام در این رابطه میفرمایند. حرارت محبت حسین(ع) در دلهای مردان با ایمان آنچنان نفوذ کرده است که هرگز به سردی تبدیل نمیشود.
عظمت قیام و اوج فداکاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند . در اینجا تعدادی اندک از اظهار نظرهای مسلمان و غیر مسلمان در این باره اورده میشود :
بیش از دو تن از دانشمندان اهل سنت به سندهای مختلف از جابر بن عبدالله روایت کردهاند که از رسول خدا(ص) درباره حسین(ع) شنیدیم که میفرمود: هرکس دوست دارد به آقای جوانان اهل بهشت نگاه کند به حسین بن علی(ع) نظر افکند .
فاروق احمد خان لغاری(رئیس جمهور اسبق پاکستان):زندگانی مبارک حضرت امام حسین (ع)برای ما راه هدایت است . با پیروی از این راه، ما میتوانیم توطئههای دشمنان را خنثی کنیم .
بی نظیر بوتو(نخست وزیر اسبق پاکستان): مسلمانان فلسطین ، کشمیر و بوسنی باید بر سیره امام حسین (ع) عمل کنند .
چوهدری الطاف حسین (استاندار ایالت پنجاب پاکستان): بهترین راه برگزاری عاشورا این است که ما نقش امام حسین(ع) را بشناسیم و فلسفه شهادت را در پرتو قرآن و سنت ببینیم . ما باید در روز عاشورا پیمان ببندیم که طبق اصول راستی ، عدل ، مساوات ، صبر ، برادری و تمیز حق از باطل ، زندگی خود را اداره کنیم .
مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): من زندگی امام حسین(ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا نمودهام. بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین(ع) پیروی کند و راه او را در پیش گیرد .محمدعلی جناح (قائد اعظم پاکستان): هیچ نمونهای از شجاعت را، بهتر از امام حسین(ع) به لحاظ فداکاری و تهورش در عالم نمیتوان یافت. به عقیده من تمام مسلمین باید از این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، سرمشق بگیرند و از آن پیروی نمایند.چارلز دیکنز (نویسنده نامدار انگلیس): من نمیفهم! اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، چرا خواهران، زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم مینماید که او فقط به خاطر اسلام فداکاری کرد.
توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): مهمترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین (ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود ثابت کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو میشود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است ادوارد براون (شرق شناس مشهور انگلیس): آیا قلبی پیدا میشود که سخن کربلا را بشنود و آغشته با حزن و اندوه نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاکی و صداقت روحی را در این جنگ اسلامی انکار کنند.فردریک چمس: درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که، در دنیا اصول ابدی عدالت، ترحم و محبت وجود دارد. هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند، آن اصول همیشه در دنیا پایدار خواهد ماند.
ل. م. بوید: من مسرورم پاک نی که این فداکار عظیم (امام حسین(ع) ) را از جان و دل ثنا میگویند شریک هستم،هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.واشنگتن ایرونیگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین(ع) ممکن بود ،که زندگی خود را با تسلیم شدن به ارادة یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوای انقلابی اسلام اجازه نمیداد که او ، یزید را به عنوان خلیفه بشناسد. او خود را برای پذیرش هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت.
توماس ماساریک: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح، مردم را متأثر میسازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد، گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
موریس دو کبری:در مجالس عزاداری گفته می شود که حسین، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبة اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوة او را سرمشق قرار داده، از زیر دستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم.ماربین آلمانی (خاورشناس): حسین با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خویش، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
بنت الشاطی: زینب، خواهر حسین بن علی، لذت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی امیه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت. در همة حوادث سیاسی پس از عاشورا، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و بر پایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت.
لیاقت علی خان (نخست وزیر پاکستان): این روز محرمبرای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگ دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حضرت امام حسین(ع) در عین حزن، نشانة فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود. زیرا تسلیم کامل به ارادة الهی به شمار میرفت. این حادثه به ما میآموزد که مشکلات و خطرات هر چه باشد، نبایستی بیپروا از راه حق و عدالت منحرف شویم.
جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی میکرد، آنها میگفتند: «چه مبلغ میدهی؟» اما انصار حسین به او گفتند: ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز میخواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری): جنبش حسین، یکی از بینظیرترین جنبشهای تاریخی است که تا کنون در زمینه دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پدیدار گشته است. دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نداشت. از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.
احمد محمود صبحی: اگر چه حسین بن علی، در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، اما تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه در آورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 159
چکیده
بسم الله الرحمن الرحیم
امام حسن(ع) نخستین پیشوای درست کرداری است که از خاندان نبوت برای رهنمونی خلق، برخاسته است، میلاد این امام همام در شب نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری وقوع یافت، که بر پیامبر و خاندان او مبارک باد. امام حسن(ع) دارای صورتی زیبا(شبیه پیامبر بود) و ویژگی های اخلاقی والایی بود، که کمتر کسی از آنها برخوردار بود او حلیم بود، صبور و، شکیبا و دانشمند بود. با قرآن انس داشت، و در مقابل همه سختی ها استوار بود.
امام(ع) در بسیاری از جنگ های زمان حضرت علی(ع) مانند جنگ جمل و صفین شرکت داشت، و در شجاعت و استقامت بی بدیل بود، و الگوی همگان قرار گرفته بود. امام حسن(ع) بعد از شهادت پدرش علی(ع)، به خلافت مسلمین رسید، ولی دوران خلافت ایشان بسیار کوتاه بود، چه بسا معاویه و همدستانش برای رسیدن به خلافت از هیچ ظلم و ستمی دریغ نمی کردند. امام در برابر آنها قرار گرفت با سپاهی گران، و به مبارزه با آنها پرداخت. ولی معاویه وقتی که دید نمی تواند در برابر امام(ع) و سپاهیان عراق دوام بیاورد، به نیرنگ و فریب فرماندهان سپاهیان پرداخت، آنها را با رشوه های کلانی و وعده های حکومت شهرها و ازدواج بنی امیه به طرف خود کشانید و جاسوسهای زیادی را بین یاران امام فرستاد.
معاویه در نقشه خود موفق شد و نامه ای نوشت برای امام حسن(ع) برای قبول صلح و بیعت امام(ع) با دیدن این شرایط که هم اهل بیت را در خطر نابودی می دید و هم مسلمانات را، صلح با معاویه را پذیرفت و این تصمیم مصلحت مسلمانان بود بعد از اینکه معاویه به خلافت رسید، به تمام شرایط عهدنامه پشت پا زد، و مسلمانان را مورد آزار و اذیت خود قرارداد. تا جایی که برخی از شاعران عرب، ظلم و ستم آنان را به تصویر کشیدند. و صلح، شرایط صلح، حکمت صلح، و برخورد با معاویه را به صورت ادبی بیان کردند.
از لحاظ فرهنگی هم زمان حضرت امام حسن(ع)، زمان سختی بود. معاویه و همدستان به جعل احادیث پرداختند و به ائمه و پیغمبر نسبت دادند، به دشنام گویی علی(ع) در قنوت نمازها پرداختند و اهل بیت را مورد آزارد اذیت قرار دادند.
و شهادت آن حضرت در 28 ماه صفر سال پنجاهم هجری در سن 47 سالگی بوده است.
مقدمه
( بسم الله الرحمن الرحیم )
«رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرکاتُهُ عَلیْکُمْ أهْلَ البَیْتِ، إنَّهُ حَمیدٌ مَجید»
منت خدای را عزّ و جلّ که چراغ را فرا راه این بنده ناچیز گردانید و این اسیر بیغوله های جهل را به مدد الطافش از قعر حضیض رهانید. و درود بی پایان بر رحمت عالمیان و صفوت آدمیان حضرت ختمی مرتبت محّمد مصطفی(ص) و اهل بیت طاهرین او(علیهما السلام) باد، آنانکه باب مدینه علم نبوی و بزرگ راهنمایان طریق سعادت دنیوی و اخروی اند؛ علی الخصوص درود و سلام به پیشگاه آن عصاره عصمت و بازمانده عترت، سرحلقه کریمان و تتمه دور زمان، حضرت بقیة الله الأعظم(أرواحُ العالمینَ لِتُراب مَقدمِه الْفِدَاء).
«یا أیُّهَا العزیزُ مَسَّنَا وَ أهْلَنَا الضُرُّ وجئنا بِبَضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فأوْفِ لَنا الکیلَ و تَصدَّقْ عَلَیْنا، إنَّ اللهَ یَجْزی المُتَصَدِّقینَ»(یوسف/ 88)
«ای عزیز، ما و اهل ما را رنجوری در رسیده، و سرمایه ای ناچیز آورده ایم، پس پیمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق کن که خداوند صدقه دهندگان را پاداش می دهد.»
این رساله ای که پیش رویی دارید، مشتمل بر زندگانی امام حسن(ع) و صلح ایشان که در شش فصل تنظیم شده، که این فصل ها عبارتند از: فصل اول شامل کلیات بحت رساله است. فصل دوم، دوران کودکی و نوجوانی امام حسن(ع) است، که به تاریخ ولادت و حسب و نسب و والدین پاک سرشت امام(ع) پرداخته می شود. فصل سوم، مکارم اخلاقی امام حسن(ع) است، که ویژگی های اخلاقی ایشان مورد بررسی قرار می گیرد، و در انتهای این فصل به شهادت امام حسن(ع) می پردازیم. فصل چهارم، اوضاع سیاسی است که در ابتدای این فصل به زندگی معاویه و همدستانش توجه شده و بعد به مسئله بیعت امام حسن(ع) با معاویه می پردازیم. و فصل پنجم، فصل صلح امام حسن(ع) است که در ابتدای این فصل به مسئله صلح در نظر پیغمبر اکرم و حضرت علی(ع) و بعد به انگیزه های صلح امام حسن(ع) و معاویه می پردازیم. و در فصل ششم به مسئله صلح در ادبیات عرب، و در اشعار برخی از شعرا می پردازیم، که آیا صلح امام در اشعار شاعران آمده یا نه؟ چرا امام حسن(ع) صلح با معاویه را پذیرفت و...
امام صادق(ع) در مورد حضرت امام حسن(ع) می فرماید: حسن بن علی پس از آنکه به جانش سوء قصد شد و پیرامونش از در ناسازگاری با وی درآمدند، کار را به معاویه واگذاشت. آنگاه شیعیانش به آن حضرت چنین سلام کردند: «سلام بر تو ای خوار کننده مومنان». حضرت فرمود من خوار کننده مومنان نیستم، بلکه عزت بخش مومنانم. وقتی دیدم شما در برابر دشمن قدرتی ندارید، کار را به او واگذاشتم تا من و شما در میان آنان باشیم: همچنانکه آن فرزانه(خضر) کشتی را سوراخ کرد تا برای صاحبانش باقی بماند، و اینچنین(است حکایت) من و شما تا در میان آنها باقی بمانیم»
چهارچوب کلی این رساله در کل همه اجزای آن یک ارتباط خاصی دارند، صلح امام حسن(ع) در حقیقت با زندگی ایشان و مسائل سیاسی ارتباط تنگاتنگی دارند، که برای آگاهی از مسئله صلح و اهمیت موضوع باید از آغاز زندگانی و رشد بلوغ فکری امام(ع) به آن پرداخت.
از لحاظ ادبی هم شاعران به مسئله صلح به شکل عمیقی نگاه کردند، و به آن پرداخته اند، و می توان گفت که این شاعران، بنی امیه و معاویه و همدستانش را به نحوی در تاریخ بشریت محکوم کردند، که صلح امام حسن(ع) بر حق بوده و برایشان تحمیل شده. اما نمودار کلی که شاعران در شعرهای خود به آن پرداخته اند، بیشتر ظلم و جور ستم معاویه و بنی امیه را به تصویر کشیده اند.
اما در خصوص منابعی که استفاده کرده ایم، کتب فراوانی درباره امام حسن(ع) و صلح ایشان در کتاب خانه ها به چشم می خورد. ولی مشکل اساسی که در این زمینه بود، پراکندگی شعر شاعران عربی است، که کمتر به صلح امام حسن(ع) پرداخته اند. که مجبور شدم برخی از اشعار شاعران را در کتب تاریخی جستجو کنم.
پیشاپیش از اساتید ارجمند و صاحب نظران بزرگوار به واسطه سهوها و لغزشهای این رساله عذر می خواهم، چه بسا من شاگردی بیش نیستم که برای آموختن آمده ام.
در فراهم آمدن این رساله از استاد خوبم، جناب آقای دکتر اکبر غضنفری که مرا در نگارش این رساله راهنمایی کرده اند تشکر و قدردانی می کنم و همچنین از جناب آقای دکتر محمدحسن معصومی استاد مشاور و جناب آقای دکتر جنتی فر مدیر گروه رشته زبان و ادبیات عربی تقدیر و تشکر می کنم. و از پدر و مادرم که صمیمانه مرا در این راه همراهی کردند تقدیر و تشکر فراوان دارم. و برای جملگی ایشان از درگاه حضرت حق، مراتب سلامت و سعادت را مسئلت می نمایم.
أحقرُ الوَرَی و أفقَرُهم
احمد علی جانی
گروه زبان و ادبیات عربی
دانشگاه آزاد اسلامی قم- بهار 1388
فصل اول:
کلیات
1-1. طرح مسأله(موضوع تحقیق)
1-2. سؤالات تحقیق
1-3. فرضیه پژوهشی
1-4. هدف از تحقیق
1-5. روش تحقیق
1-6. محدودیت های تحقیق
1-7. پیشینه تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
دانشگاه آزاد اسلامی
واحدطبس
استاد راهنما :
جناب آقای غلامزاده
محقق :
ملیحه تدینی
رشته علمی کاربردی حسابداری
بهار 85
چشمه سار زلال معنویت زهرای مرضیه (ع)
به یگانه مولود کعبه علی (ع)
و به پیشگاه با عظمت و ملکوتی ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع)
که تا به امروز آستان ملکوتیش مأوا ایمان و ضریح مطهرش
آمال و آرزوهایمان و خلوت منورش درمان دردهای ناپیدایمان بوده است.
که بعد از ذات پروردگار ، همه وجودم از آن ایشان است
و جمله توفیقاتم در زندگی مدیون فداکاریها و تشویقهای بی شائبه
و الطاف خالصانه و جبران ناپذیرشان می باشد.
باشد که با این اندک قطره ای از دریای زحمات آنها را ارج نهاده باشم .«هوالحق»
حمد و سپاس به آستان بیکران حضرت حق که توفیق انجام این پروژه را عطا فرمود .اینک به انتهای این مقطع رسیده ام و ماحصل تلاش یک ترم تحصیل در کنار اساتید ارجمند
«جناب آقای غلامزاده »
که خیر خواهی ، وظیفه شناسی، اخلاق ،رفتار و کردارتان برایم الگو بود. جا دارد از زحمات شما و نیت خالصتان که من را در تدوین این مکتوب همراهی نمودید تشکر کنم .
و تقدیر از اخلاق والای انسانی و رهنمودهای امید بخششان که همواره چون چراغی فروزان روشنگر زندگیم خواهند بود .
التماس دعا