لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
قلب یک تلمبه عضلانی است که در سینه قرار دارد و بطور مداوم در حال کار کردن و تلمبه زدن است. قلب بطور شبانه روزی خون را به سرتاسر بدن تلمبه میکند. در حدود 100000 بار در روز قلب ضربان میزند. برای اینکه قلب بتواند این کار سنگین را انجام دهد نیاز دارد که توسط شریانهای کرونری ، به عضله خودش هم خونرسانی مناسبی صورت پذیرد.
آناتومی قلب
این عضو مخروطی شکل بصورت کیسهای عضلانی تقریبا در وسط فضای قفسه سینه (کمی متمایل به جلو و طرف چپ) ابتدا در دل اسفنج متراکم و وسیعی مملو از هوا یعنی ریهها پنهان شده و سپس توسط یک قفس استخوانی بسیار سخت اما قابل انعطاف مورد محافظت قرار گرفته است. ابعاد قلب در یک فرد بزرگسال حدود 6x9x12 سانتیمتر و وزن آن در آقایان حدود 300 و در خانمها حدود 250 گرم (یعنی حدود 0.4 درصد وزن کل بدن) میباشد.
قلب توسط یک دیواره عضلانی عمودی به دو نیمه راست و چپ تقسیم میشود. نیمه راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمه چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمه راست و چپ نیز مجددا بوسیله یک تیغه عضلانی افقی نازکتر به دو حفره فرعی تقسیم میشوند. حفره های بالایی که کوچکتر و نازکتر هستند بنام دهلیز موسوم بوده و دریافت کننده خون میباشند. حفرههای پایینی که بزرگتر و ضخیمترند بطن های قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضاء بدن پمپ میکنند. پس قلب متشکل از چهار حفره است: دو حفره کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ ) و دو حفره بزرگ در پایین (بطنهای راست و چپ
/
شریانهای کرونری
شریانهای کرونری از آئورت بیرون میآیند. آئورت ، شریان یا سرخرگ اصلی بدن میباشد که از بطن چپ ، خون را خارج میسازند. شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشا گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت میدارند. دو شریان کرونری (چپ وراست ) نسبتا کوچک بوده و هر کدام فقط 3 یا 4 میلیمتر قطر دارند.
این شریانهای کرونری از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت قلب به یکدیگر متصل میشوند و تقریبا یک مسیر دایرهای را ایجاد میکنند. وقتی چنین الگویی از رگهای خونی قلب توسط پزشکان قدیم دیده شد، آنها فکر کردند که این شبیه تاج میباشد به همین دلیل کلمه لاتین شریانهای کرونری (Coronary یعنی تاج) را به آنها دادند که امروزه نیز از این کلمه استفاده میشود. از آنجایی که شریانهای کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند، پزشکان تمام شاخهها و تغییراتی که میتواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسایی کردهاند. شریانهای کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی میباشد که به آنها اصطلاحا نزولی قدامی و شریان سیرکومفلکس یا چرخشی میگویند و این شریانها نیز به نوبه خود به شاخههای دیگری تقسیم میشوند.
این شریانها ، باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ میشوند. بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست میباشد زیرا وظیفه آن ، تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است. شریانهای کرونری راست ، معمولا کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی میکند . وظیفه بطن راست تلمبه کردن خون به ریهها میباشد. شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربانهای قلب که قلب در حالت ریلکس و استراحت قرار دارد، خون دراین شریانها جریان مییابد.
وقتی عضله قلب منقبض میشود، فشار آن به قدری زیاد میشود که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمیدهد، به همین دلیل قلب دارای شبکه موثری از رگهای باریک خونی است که تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را به خوبی برآورده میکند. در بیماران کرونری قلب ، شریانهای کرونری تنگ و باریک میشوند و عضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم میگردند. (مانند هنگامی که که یک لوله آب به دلایل مختلفی تنگ شود و نتواند به خوبی آبرسانی کند . در این صورت ، در حالت استراحت ممکن است اشکالی برای فرد ایجاد نشود ،, اما وقتی که قلب مجبور باشد کار بیشتری انجام دهد و مثلا شخص بخواهد چند پله را بالا برود، شریانهای کرونری نمیتوانند بر اساس نیاز اکسیژن این عضلات ، به آنها خون و اکسیژن برسانند و در نتیجه شخص در هنگام بالا رفتن از پلهها دچار درد سینه و آنژین قلبی میگردد. در چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند، درد معمولا از بین خواهد رفت. اگر یک شریان کرونری به علت مسدود شدن آن توسط یک لخته خون ، به طور کامل جلوی خونرسانیاش گرفته شود، قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمیرسد، خواهد مرد و این یعنی سکته قلبی.
بیماری های قلبی وعروقی
تصلب شرایین ( Atherosclerosis) علت اصلی بیماریهای قلبی است که در آن قطر سرخرگها بتدرج تنگ ومانع جریان طبیعی خون می شود . از علل آن می توان تجمع چربیها مثل کلسترول در دیواره ی داخلی سرخرگها نام برد . این عارضه تدریجی وفزاینده است ودر مرحله ی پیشرفته موجب گرفتگی کامل سرخرگ شده وجریان خون را متوقف می کند . تصلب شرایین به عوامل مختلفی بستگی دارد:کهولت –وراثت – چاقی – مصرف سیگار – کلسترول و درصد چربی غذا و فشار خون بالا وجنسیت و استرس وعدم فعالیت جسمانی وتمرین .بعضی از این عوامل مثل کهولت ووراثت قابل تغییر نیست اما بعضی دیگر مثل میزان فعالیت جسمانی وتغذیه قابل کنترل ودر اختیار فرد است . اگر تصلب شرایین در بافتهای مهم مثل قلب یا مغز رخ دهد عوازض آن کل بدن را تحت تاثیر قرار می دهد . گرفتگی سرخرگها ی قلبی سکته ی قلبی وگرفتگی سرخرگهای مغز سکته ی مغزی را به وجود می آورد .
حمله ی قلبی (Heart Attack) هنگامی رخ می دهد که جریان خون سرخرگهای تغذیه کننده ی قلب (کرونر) مسدود شود. گرفتگی کامل سرخرگهای کرونر موجب مرگ سلولهای قلب ومرگ فرد میشود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
فیزیوتراپی (به انگلیسی: physiotherapy) شیوهای از درمان که روشهای مختلف غیر دارویی و جراحی مانند: تجهیزات فیزیکی ،مانور های دستی ،تمرین درمانی و هیدرو تراپی و یا امکانات درمانهای طبیعی را برای پیشبرد معالجه به کار میگیرد، در این روشها از ورزش ، نور ، پرتوهای فرابنفش و فروسرخ ، گرما و جریان برق استفاده میشود . فیزیوتراپی حیطهای از پزشکی است که هدف آن پیشگیری از بیماریها، درمان، توانبخشی و بالا بردن سطح سلامت میباشد.
واژه فیزیوتراپی از «فیزیو= جسمانی و یا طبیعی » و «تراپی=درمان»، بهمعنای ترکیبی درمان جسم ساخته شدهاست. در بعضی از منابع لغت اصلی که کلمه فیزیوتراپی ازآن گرفته شدهاست کلمه physiological therapeutics میباشد.البته مداخلات درمانی در فیزیوتراپی بخش کوچکی از عملیات آن محسوب می گردد. درفیزیوتراپی هدف ارتقای عملکرد جسمانی بدن میباشد البته با توجه به تداخل و ارتباط زیاد سیستمهای بدن درمانهای فیزیوتراپی که توسط فیزیوتراپیست انجام میشود مستقیم یا غیر مستقیم باعث بهبود عملکرد سیستم فیزیولوژیک نیز می شود مثلاً فیزیوتراپی دستگاه تنفسی موجب بهبود درصد گازهای خون(دی اکسید کربن و اکسیژن)و تغییر میزان اسیدیته خون شده که به نوبه خود میتواند باعث بهبود سطح هشیاری شود.
فیزیوتراپیست در این رشته به عنوان درمانگر شناخته میشود که به نوعی یک پراکتیشینر نیز می باشد .با توجه به این که فیزیوتراپی درمان فیزیولوژیک و جسمانی بیماریها است آناتومی و حرکت شناسی(kinesiology)و فیزیولوژی حرکت از اهمیت بیشتری برخوردار است.
درمان در فیزیوتراپی به طور کلی به سه گروه اصلی تقسیم می شود:
۱- تمرین درمانی: فیزیوتراپیست به وسیله تجویز؛انجام و آموزش ورزشهای درمانی خاص؛ماساژ؛ورزش در آب (Hydrotherapy)؛ اقدام به درمان بیمار یا افزایش سطح سلامت می کند.
۲- الکترو تراپی:درمان به وسیله دستگاههای ویژه انجام می شود این دستگاهها معمولاً امواج خاصی را (امواج مایکرو ویو؛ امواج کوتاه رایویی؛امواج مافوق صوت؛امواج الکتریکی) که همگی توسط دستگاه به شکل خاصی تولیدشده و تغییر می یابند(مدوله می شوند).
3- مهارتهای درمان با دست(Manual Therapy)
مهمترین حیطههای فعالیت فیزیوتراپی در پزشکی شامل درمان موارد زیر است: ۱-بیماریهای دستگاه حرکتی (ارتوپدی). ۲-بیماریهای دستگاه قلبی و تنفسی. ۳-بیماریهای دستگاه اعصاب محیطی و مرکزی. ۴-بیماریهای پوستی و سوختگیها. ۵-درد و کنترل درد. ۶-بیماریهای شغلی.
حیطه عملکرد فیزیوتراپیست
فیزیوتراپیست با بررسی بیماریها و تشخیص فیزیوتراپی آنها ، بررسی عملکرد ریه و ظرفیت هوایی آنها ، ارزیابی حرکت مفاصل (ROM) ، ارزیابی عضلات ف ارزیابی و کنترل درد ، ارزیابی مشکلات ارتوپدیک
فرآیند درمانی (مهارتهای فیزیوتراپیست)
فرآیند درمانی در فیزیوتراپی شامل:
ارزیابی و معاینه
تشخیص
غربالگری
طرح درمان
مشاوره
آموزش
دخالت درمانی
ارزیابی دوباره
پرونده نویسی
ویژگیهای فیزیوتراپی
۱- دیدگاه بیمار نگر (Holistic)
۲- غیر تهاجمی
۳- دیدگاه سلامت نگر
کاربردهای فیزیوتراپی
اکنون برای تمامی گروههای بیماریها همانند قلب، ریه، مثانه و... روشهای فیزیوتراپی وجود دارد.
مهمترین کاربرد فیزیوتراپی ارائه خدمات به بیماران بستری میباشد. همچنین در بخشهای ویژه کارایی بسیاری را میتوان برشمارد.
فیزیوتراپی در بیماریهای قلبی و تنفسی
فیزیوتراپی در بیماران تنفسی شامل اصلاح الگوی تنفسی، تقویت عضلات سامانه تنفسی، تخلیه ترشحات داخل ریه و مجاری تنفسی، همچنین تحریک رفلکس سرفه و آموزش روشهای تنفسی و تمرینات تنفسی میباشد.
برای درمان بیماران قلبی بستری شامل بهبودی وضعیت بیمار و نیز افزایش کارایی سامانه قلبی-عروقی میباشد.
فیزیوتراپی ریه : این درمان یکی از مقدماتی ترین روشهای درمانی فیزیوتراپی در تاریخ این رشته بوده است و پایه درمان فیزیوتراپی دربیماران بستری محسوب میگردد.این درمان مجموعهای از روشهای درمانی مختلف است که در جهت بهبود تنفس و تخلیه ترشحات بکار میرود. بیمار توسط این درمان دارای اکسیژن رسانی بهتری خواهد بود .
تکنیک ها:
پوسچرال درناژ
مانورهای دستی مانند: chest percussion, chest vibration, turning
تمرینات تنفسی مانند : deep breathing exercises, andcoughing
موارد دیگر : suctioning, nebulizer treatments
فیزیوتراپی ریه در بیماران قلبی نیز انجام میشد ولکن با افزایش دانش درمان بیماریهای قلبی ، قلب به عنوان یک عضو عضلانی مد نظر فیزیوتراپی قرار گرفت و به دلیل نزدیکی و تاثیر ریه و قلب برروی یکدیگر فیزیوتراپی قلبی ریوی با تاثیر فراوان بوجود آمد.
فیزیوتراپی قلب و ریه : اکنون یکی از تخصص های فیزیوتراپیست ها میباشد در این روش طیف گستردهای ازبیماریها تحت درمان فیزیوتراپی قرار میگیرند . بیماریهایی مانند:
cysticfibrosis.Disorders, including heart attacks, post coronary bypass surgery, chronic obstructive pulmonary disease,and pulmonary fibrosis
در این روش درمانی هدف های مقدماتی شامل : افزایش تحمل و عدم وابستگی بیمار به دیگران است.
شرح وظایف فیزیوتراپیست (Job Descriptions)
فیزیوتراپیست تحت نظارت مستقیم مسئول فیزیوتراپی انجام وظیفه می نماید.
تصدی سمت میتواند با لیسانس فیزیوتراپی(BSPT) و یا فوق لیسانس فیزیوتراپی(MSPT) یا دکترای فیزیوتراپی(PhD /DPT) باشد.
۱. نظارت بر فعالیت های درمانی دستیار فیزیوتراپی ،تکنسین فیزیوتراپی،کمک فیزیوتراپی
۲. تشکیل پرونده جهت بیماران فیزیوتراپی
۳. ثبت کلیه نکات مربوط به بیمار و مراحل درمان و کلیه وقایع در حین درمان
۴. جمع آوری وگزارش کلیه آمار درمانی بیماران به مسئول بخش
۵. آموزش و توصیه به بیماران یا همراهان آنها
۶. شرکت در بازآموزی ها بطور سالیانه و ارائه مدارک مربوطه
۷. رعایت اصول اخلاق حرفه ای
۸. بررسی و معاینه انفرادی و گروهی نقص های بالقوه یا بالفعل، محدودیتهای عملکردی، نا تواناییها
۹. تشخیص محدودیتهای حرکتی، ناتوانیها یا بیماری ها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
فعال کردن جهشها در ژنی که kir6.2 زیر گروه مسیر ـ پتاسیم حساس به ATP و دیابت دورهی نوزادی را کدگذاری میکند و به رمز درمیآورد
چکیده
پیشینه تحقیق
بیماران دیابتی دوره نوزادی معمولاً در 3 ماهه اول زندگی دارای چنین عارضهای میشوند و نیازمند به درمان اسنولین دارند. در بیشترم موارد، دلیل ناشناختهای میباشد. از آنجا که مسیرهای پتاسیم حساس به ATP (kATP) در میان ترشح انسولین تحریک شده بوسیله گلوکز از طریق سلولهای بتای وابسته به لوزالمعده قرار دارد، ما فرض میکنیم که فعال کردن جهشها در ژنی که زیرگوره kir6.2 این مسیر را کدگذاری میکند، باعث دیابتهای دورهی نوزادی میشود.
مواد و روشها
ما ژن kCNJII را در 29 بیمار با دیابتهای دورهی نوزادی ثابت و دائمی ترتیب دادیم. عکسالعمل تراوش انسولین نسبت به گلوکاکن سیاهرگی، گلوکز و تولبوتامید در بیمارها و بیمارانی ارزیابی شده که دارای جهشهایی در ژن بودند.
نتایج
شش جهش دوتخمکی جدید در 10 نفر از این 29 بیمار مشخص شد. در دو بیمار دیابت از نوع خانوادگی بود و در 8 نفر دیگر دیابت از جهشهای خود به خودی بوجود آمد. دیابتهای دورهی نوزادیشان بوسیله کتواسیداسیس مشخص شد یا اینکه بوسیله افزایش در قند خون مشخص شد و سپس با انسولین درمان شد. بیماران انسولین را در عکسالعمل نسبت به گلوکز یا گلوکاگون ترشح نکردند، اما در عکسالعمل نسبت به تولبوتامین انسولین ترشح کردند. 4 نفر از بیماران همچنین دارای تاخیر پیشرفتی وضعیت ماهیچهای بودند، 3 نفر از آنها صرع داشتند و دارای ویژگیهای کژریخت خفیف بودند. زمانی که معمولترین جهشها در kir6.2 با دریافت کنندهی سولفونیلوریای 1 در اووسیتها Xenopus laevis نشان داده میشود، توانایی ATP برای سد کردن مسیرهای kATP جهش یافته به طور زیاد کاهش پیدا میکند.
نتیجهگیری
جهشهای فعال کننده هتروزیگوت در ژن کدگذار kir6.2 باعث دیابت دورهی نوزادی دائمی میشود و همچنین ممکن است با تاخیر پیشرفتی، ضعف ماهیچهها و بیماری صرع همراه باشد. تعیین دلایل ژنتیکی دیابتهای دورهی نوزادی همیشتی و دائمی ممکن است درمان این بیماران را با سولفونی لوریا آسان کند. دیابتهای دورهی نوزادی ممکن است به عنوان افزایش قند خون نیاز به انسولین تعریف شود که در سه ماهه اول دوره زندگی تشخیص داده میشود. این ممکن است موقتی باشد (در مانگین 3 ماه از بین میرود) یا اینکه ممکن است دائمی باشد که نیازمند درمان با انسولین در طول زندگی باشد. پیشرفت اساسی در فهم ما از دیابتهای دورهی نوزادی موقت میباشد که بیشتر موارد آن قابل استناد به یک ناهنجاری در مناطق نقشپذیر کروموزوم 6 میباشد. در بیشتر بیماران، دلیل دیابت نوزادی دائمی ناشناخته میباشد. جهشهای هتروزیگوت ترکیبی و هموزیگوت در ژن کدگذار گلوکوگیناز برای موارد معدودی تخمین زده میشود.
ژنها برای وضعیتهای چند سیستمی و نادر که شامل دیابتهای نوزادی میشود، شناخته و تعیین شده است. مسیرهای پتاسیم حساس به ATP (kATP) نقش مرکزی در ترشح انسولین متحرک شده بوسیله گلوکز از سلولهای بتای وابسته به لوزالمعده بازی میکند. ترشح انسولین بوسیله بسته شدن کانالها شروع میشود و بوسیلهی باز شدنشان منع میشود (شکل 1). مسرهای kATP سلول بتا پیچیدگی اکتامتریک را شکلگیری منفذی اصلاح کردن سولفونی لوریا تنظیمی زیرواحدهای کانال پتاسیم باطناً و 4 زیرواحد دریافت کنند میباشد (SUR1). در دورهی kir6.2 و SUR1 برای تنظیم متابولیکی صحیح کانال و مسیر موردنیاز میباشد. ATP کانال و مسیر را به وسیله اتصال به kir6.2 میبندد و نوکلئوتیدهای منیزیم (Mg-ATP, Mg-ADP) فعالیت مسیر را بوسیله فعل و انعال داخلی با SUR1 تحریک میکند. سولفونی لوریا ترشح انسولین را در دیابت نوع 2 بوسیله اتصال به SUR1 و بوسیله بستن کانال و مسیرهای kATP بوسیله یک مکانیزم غیر مستقل از ATP تحریک میکند.
ما فرض میکنیم که فعال کردن جهش در ژن کدگذار زیرواحد kir6.2 مسیر kATP سلول بتا (kCNJII) باعث دیابتهای بوجود آمده از پدر و مادر میشود، زیرا غیرفعال کردن جهشها در این ژن منجر به ترشح انسولین کنترل نشده و ازدیاد انسولین مادرزادی میشود. فنوتیپهای مقایسهای دیابتهای دوران نوزادی دائمی و ازدیاد انسولین با فعال و غیرفعال کردن جهشها به ترتیب از ژن کدگذار گلوکوکیناز دیده میشود. حمایت قوی از این نظریه و فرضیه به خاطر مشاهدهای میباشد که از موشهای مهندس ژنتیک شده (ترانسژنیک) با مسیرهای kATP سلول بتا به دست آمده است که این دارای دیابت های دورهی نوزادی عمیق میباشد. بنابراین ما فرض ژن کدگذار kir6.2را در بیمارانی که دارای دیابتهای دورهی نوزادی دائمی بودند یا در دیابتهای بلوغی توارثی نوجوانان (MODY)، توالی دادیم.
بیماران
ما DNAی 29 پروباند را به دیابتهای دوره نوزادی دائمی، از جمله بینالمللی برای مجموعه دیابتهای نادر نوجوانان و کودکان (ISPAD)، توالی دادیم. بیماران در مجموعه برای مطالعه بین سپتامبر 2001 و اکتبر 2003 ثبت شدند. بیماران با ناهنجاریهایی در کروموزوم G24 جهشهایی در ژن کدگذار گلوکوناز، نارسایی لوزالمعدهای بدونتراو، شامل این مجموعه شدند. همچنین ما DNAی 15 پروباند را با MODY از خانوادههای انگلیس ترتیب دادیم که در آنها جهشها در شش ژن مربوط MODY شناخته شده ممنوعالورود شده بود. رضایت اطلاعی کتبی از همه بیماران یا والدینشان گرفته شد.
آنالیزهای جهشی
منطقه رمزگذار و اینترون مرز اگزوزی jGNJII از DNA ژنومی بوسیله عکسالعمل زنجیرهی پلیمراز با استفاده از پرایمرها (جلودارها)ی توضیح داده شده قبلی علاوه بر قطعهی 5R5'CTGTGGTCCTCATCAA به قطعهی 6R5'CCACATGGTCCGTGTGIACAACACG' وسعت داده شد. محصول بوسیله روشهای استاندارد متوالی شد. ارتباطات خانوادگی با استفاده از یک صفحه از 10 نشانگر (علامت) ریزماهواره تایید شد.
مطالعات بالینی
همه بیماران با جهش در ژن کدگذار kir6.2 تحت آزمایشات بالینی قرار گرفتند که شامل پیشرفتهای معضل و ارزیابیهای عصبشناسی بوسیله یک پزشک یا پزشک متخصص اطفال کودکان بود و نتایج بالینی بررسی شد. ثبت ضربان قلب بوسیله برق برای اثبات نامنظمی ضربان قلب و برای اندازهگیری فاصله QT آزمایش شد. همه تستهای فیزیولوژیکی بعد از اینکه بیماران در طی شب چیزی نخوردند، اجبار شد. یک تست تحریک گلوکاکن به صورت زیر انجام شد:
15mg گلوکاگن در هر کیلوگرم وزن بدن (اندازه معین ماکزیمم، 1mg) در زمان صفر به طور درون وریدی داده شد و نمونههای خون برای اندازهگیری سیپپتیت C-10, 5, 0, 2, 4, 6, 8, 10, 15 و 20 دقیقه به دست آورده شد. سپس بیشترین مقدار سی ـ پپتید ثبت شد. یک تست تلرانس ـ گلوکز درون وریدی نمونهبرداری شدهی تغییر یافتهی تولبونامید همان طور که قبلاً توضیح داده شد، به اجرا درآمد. بعد از نمونهبرداری خطی ـ بازی، یک قطعه کوچک و گرد 3 میلیگرم از تولبوتامید در هر کیلوگرم، 20 دقیقهی بعد دنبال شد. ما جواب انسولین افزایشی اوج را بعد از قطعهی کوچک و گرد گلوکز و قطعه کوچک و گرد تولبوتامید محاسبه کردیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
ایستگاه اول: همان طور که بر روی نقشه زمینشناسی مشخص است از بزرگراه کرج قزوین به طرف طالقان حرکت میکنیم. حوضه آبخیززیان بعد از روستای زیاران در کنار آب زیاران که از آن برای آبیاری دشت قزوین و کرج استفاده میشود. بر روی نقشه توپوگرافی با مقیاس 50000/1 دیده میشود ( به این معنا هر یک سانتیمتر روی نقشه برابر با 50000 سانتیمتر بر روی زمین است.)
گسل طالقان شرقی غربی است و این پدید باعث شده که یک سری از سازندهای قدیمی مربوط به ژوراسیک را مثل سازند شمشک در کنار سازند کرج قرار داده است.
حوضههای بین کوهستانی: در این حوضهها که البته بیشتر در خارج از ناحیه و شمال گسل طالقان و بخصوص دره طالقان دره طالقان گسترش دارند و محدود به گسل های دیگر نیز هستند، رسوبات قرمز نئوژن مشاهده میشوند. نظر به اینکه سنگ شناسی اسامی این سازند از مازن، مازنهای رسی، سنگ جوش، سنگ رس، گچ، نمک و … بوده و مقاومت هر کدام از سنگهای فوق در مقابل فرسایش متفاوت است، لذا زمین ریختشناسی این سازند نیز در قسمتهای مختلف آن با هم فرق دارد. با توجه به میزان بارندگی زیاد در ناحیه، جریانهای آب قادر به حمل مواد شده و درنتیجه شیب دامنهها هم زیاد و عاری از پوشش گیاهی میباشد که در این حالت آب بتدریج بستر خود را حفر نموده و آبراهههای نسبتاً تنگ و باریک شاخهای شکل بوجود آورده به طوریکه فاصله درهها خیلی کم و بوسیله بالهای نوک تیز از یکدیگر جدا میگردند و در نهایت ریختشناسی خاصی بنام هزار دره ایجاد شده است. به دلیل وجود رس وجذب آب، بروز پدیده لغزش در آن به فراوانی صورت گرفته است. در نقاطی که ماسه سنگ و سنگ جوش نئوژن وجود دارد، توجه به اینکه در بعضی نقاط بخصوص شمال ناحیه رودخانههایی از جمله رودخانه طالقان از میان این سازند میگذرد لذا در محل تلاقی سیلابهای کوهستانی و رودخانه، مخروط افکنههایی ایجاد شده است. وجود پیچان رود از دیگر خصوصیات زمین ریختشناسی در این سازند است که بدلیل متفاوت بودن جنس سنگها، طبقات سخت مقاومت کرده ولی طبقات نرم در معرض تخریب و فرسایش قرار گرفتهاند که در این پدیده باعث انحراف مسیر جریان آب شده و به تدریج پیچان رود به وجود آمده است. البته پیچان رود در مناطق کم ارتفاع و پست تر اتفاق میافتد و این پیچان بودن رودخانه در ارتفاع زیاد در طالقان را نمیتوان یک پیچان رود در نظر گرفت و به خاطر عبور از کنار مخروط افکنهها یک چنین شکلی گرفته است و بهتر است آن را یک پیچان رود دروغی نامیده شود.
نواحی کوهستانی : در این نواحی سنگهای آتشفشانی پالئوژن و سنگهای آتشفشانی- رسوبی سازند کرج و نیز سازندهای دوران اول ودوم به طور چشمگیری بیرون زدگی دارند. در سازند کرج به طور کلی از نظر ترکیب شیمیایی بیشتر توف اسیدی و گدازههای قلیایی مشاهده میشوند. با توجه به این که گدازه ها قلیایی در مقابل فرسایش مقاومتر از توف اسیدی است لذا مقاوت آن در برابر فرسایش بیشتر بوده و ارتفاع زیادتری از خود نشان می دهد در سنگهای آتشفشانی پالئوژن آبراهههای زیادی نیز دیده میشوند که بیشتر آنها از نوع V شکل غیرقرینه و آبراهههای کنترل شده توسط عوامل زمین ساختی و زمینشناسی هستند.
در این واحدها پرتگاه و بریدگیهای زیادی مشاهده میشوند که بر اثر عوامل شدید زمین ساختی و اختلاف جنس سنگها بوجود آمدهاند. در سازند کرج لایههای سنگهای سخت رسی بسیار لغزنده بوده و به صورت سطح لغزشی برای توده سنگهای آتشفشانی در آمده که در نتیجه قطعاتی از این سنگها در نقاطی که شیب دامنهها زیاد است، به صورت فروریزش در شیب دامنه حرکت می کنند. رسوبات دوران اول از قبیل ماسه سنگهای زاگون و لالون و درلومتیها و آهکهای میلا و آهکهای روته و سازندهای دوران دوم به خصوص دولومیتها و آهکهای دولومیتی و آهکهای میلا و آهکهای روته وسازندهای دوران دوم به خصوص دولومیتها و آهکهای دولومیتی تریاس و آهکهای لارو تیز کوه ایجاد برجستگی های مرتفع و صخرهها و خط رأسها را مینمایند. رسوبات رسی، ماسه سنگی و پالمه سنگی سازند ششمک بیشتر به صورت فرورفتگی ها و مناطق پست مشاهده میشوند و به علت ذخیره رطوبت اغلب به وسیله پوشش گیاهی به رنگ سبز زیتونی درمیآیند، در واقع رسهای ماسهدار سازند شمشک نقش سفرههای ابدار را ایفا میکند.
نواحی کوهپایهای : این واحد که دارای ارتفاع کمتر و شیب ملایمتری است بلافاصله بعد از ناحیه کوهستانی قرار دارد. در ناحیه مطالعاتی این واحد بیشتر از سنگریزه با سیمان سست در رسوبات آبرفتی تشکیل شده است. در این واحد مخروط افکنههای کوهپایه ای بادبزنی شکل متعددی نیز مشاهده میشوند. در حقیقت این واحد به صورت یک (Bahada) است که در بخش فوقانی و نزدیک به کوهستان واحد بریدگیها و فرسایش شدیدتر نسبت به بخش تحتانی خود است. آبراههها به صورت کانالهای ممتد و موازی هستند که به هنگام بارندگی از آب پرشده و مواد ریز و درشت را با خود حمل نموده و به طرف دشت سرازیر مینماید.
نواحی دشت : آخرین و پستترین واحد زمین ریختشناسی در جنوب منطقه است که شامل بخش شرقی دشت قزوین است و بیشتر از رسوبات آبرفتی جوان و رسوبات دشت سیلابی پوشیده شده است. در این واحد کانالهای متعدد زیرزمینی مشاهده میشوند که جهت استخراج آب حفر شدهاند.
دستگاه GPS: این دستگاه مانند یک کامپیوتر کوچک است که با ماهوارهها تماس دارند و دارای تعداد صفحه است که میتواند طول و عرض جغرافیایی منطقه و ارتفاع منطقه را نشان می دهد. و برای دقیق بودن این اعداد باید صبر کرد، تا دستگاه حداقل با سه ماهواره ارتباط برقرار کند که در این نقطه دارای طول شرقی "37 '50 º54 و عرض شمالی "0 '0 º33 است و ارتفاع 1384 متر که کاملاً دقیق نیست زیرا دستگاه فقط با یک ماهواره ارتباط برقرار کرده است.
نقشه دیگری که باید همراه داشته باشیم نقشه زونهای زمین شناسی ایران است. ایران از نظر زمین شناسی یکنواخت نیست بلکه تکه تکه است. و به هر تکه یک زون گفته میشود. زون البرز از شرق به غرب در قست شمال ایران کشیده می شود. زون زمینشناسی البرز جنوبی این است که البرز را از خط رأس آن که تونل کندوان باشد به دو قسمت شمالی که به طرف شمال میافتد و جنوبی که به طرف فلات مرکزی ایران میافتد تقسیم میکند از طرف دیگر البرز را از شرق به غرب به سه تکه تقسیم میکند: البرز شرقی- مرکزی و غربی با تقسیمبندی که گفته شد ما در البرز غربی قرار میگیریم و از نظر تقسیمات قبلی نیز در البرز جنوبی هستیم. گسل طالقان به صورت شرقی غربی است. و بسیار طولانی می باشد که شرقیترین آن را از منشاء فشم از جاده هراز به سمت غرب و نزدیک قزوین تمام می شود. ماسه سنگ و شیل ژوراسیک را و لکانیکها و آتشفشانی دونین آورده و در مقابل سازند کرج که مربوط به ائوسن قرار داده است. در یک زمان قابل توجهی از ژوراسیک (6 میلیون سال) تا کرج که (30-20 میلیون سا) هستند پس با توجه به این فاصله زمانی می توان نتیجه گرفت که یک گسل اینها را در کنار هم قرار داده است. ما در سازند کرج وکلانیکی هستیم که می توانیم آن را آندزیت در نظر بگیریم که بادامکی و حفرهای هستند. یک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
ایستگاه اول: همان طور که بر روی نقشه زمینشناسی مشخص است از بزرگراه کرج قزوین به طرف طالقان حرکت میکنیم. حوضه آبخیززیان بعد از روستای زیاران در کنار آب زیاران که از آن برای آبیاری دشت قزوین و کرج استفاده میشود. بر روی نقشه توپوگرافی با مقیاس 50000/1 دیده میشود ( به این معنا هر یک سانتیمتر روی نقشه برابر با 50000 سانتیمتر بر روی زمین است.)
گسل طالقان شرقی غربی است و این پدید باعث شده که یک سری از سازندهای قدیمی مربوط به ژوراسیک را مثل سازند شمشک در کنار سازند کرج قرار داده است.
حوضههای بین کوهستانی: در این حوضهها که البته بیشتر در خارج از ناحیه و شمال گسل طالقان و بخصوص دره طالقان دره طالقان گسترش دارند و محدود به گسل های دیگر نیز هستند، رسوبات قرمز نئوژن مشاهده میشوند. نظر به اینکه سنگ شناسی اسامی این سازند از مازن، مازنهای رسی، سنگ جوش، سنگ رس، گچ، نمک و … بوده و مقاومت هر کدام از سنگهای فوق در مقابل فرسایش متفاوت است، لذا زمین ریختشناسی این سازند نیز در قسمتهای مختلف آن با هم فرق دارد. با توجه به میزان بارندگی زیاد در ناحیه، جریانهای آب قادر به حمل مواد شده و درنتیجه شیب دامنهها هم زیاد و عاری از پوشش گیاهی میباشد که در این حالت آب بتدریج بستر خود را حفر نموده و آبراهههای نسبتاً تنگ و باریک شاخهای شکل بوجود آورده به طوریکه فاصله درهها خیلی کم و بوسیله بالهای نوک تیز از یکدیگر جدا میگردند و در نهایت ریختشناسی خاصی بنام هزار دره ایجاد شده است. به دلیل وجود رس وجذب آب، بروز پدیده لغزش در آن به فراوانی صورت گرفته است. در نقاطی که ماسه سنگ و سنگ جوش نئوژن وجود دارد، توجه به اینکه در بعضی نقاط بخصوص شمال ناحیه رودخانههایی از جمله رودخانه طالقان از میان این سازند میگذرد لذا در محل تلاقی سیلابهای کوهستانی و رودخانه، مخروط افکنههایی ایجاد شده است. وجود پیچان رود از دیگر خصوصیات زمین ریختشناسی در این سازند است که بدلیل متفاوت بودن جنس سنگها، طبقات سخت مقاومت کرده ولی طبقات نرم در معرض تخریب و فرسایش قرار گرفتهاند که در این پدیده باعث انحراف مسیر جریان آب شده و به تدریج پیچان رود به وجود آمده است. البته پیچان رود در مناطق کم ارتفاع و پست تر اتفاق میافتد و این پیچان بودن رودخانه در ارتفاع زیاد در طالقان را نمیتوان یک پیچان رود در نظر گرفت و به خاطر عبور از کنار مخروط افکنهها یک چنین شکلی گرفته است و بهتر است آن را یک پیچان رود دروغی نامیده شود.
نواحی کوهستانی : در این نواحی سنگهای آتشفشانی پالئوژن و سنگهای آتشفشانی- رسوبی سازند کرج و نیز سازندهای دوران اول ودوم به طور چشمگیری بیرون زدگی دارند. در سازند کرج به طور کلی از نظر ترکیب شیمیایی بیشتر توف اسیدی و گدازههای قلیایی مشاهده میشوند. با توجه به این که گدازه ها قلیایی در مقابل فرسایش مقاومتر از توف اسیدی است لذا مقاوت آن در برابر فرسایش بیشتر بوده و ارتفاع زیادتری از خود نشان می دهد در سنگهای آتشفشانی پالئوژن آبراهههای زیادی نیز دیده میشوند که بیشتر آنها از نوع V شکل غیرقرینه و آبراهههای کنترل شده توسط عوامل زمین ساختی و زمینشناسی هستند.
در این واحدها پرتگاه و بریدگیهای زیادی مشاهده میشوند که بر اثر عوامل شدید زمین ساختی و اختلاف جنس سنگها بوجود آمدهاند. در سازند کرج لایههای سنگهای سخت رسی بسیار لغزنده بوده و به صورت سطح لغزشی برای توده سنگهای آتشفشانی در آمده که در نتیجه قطعاتی از این سنگها در نقاطی که شیب دامنهها زیاد است، به صورت فروریزش در شیب دامنه حرکت می کنند. رسوبات دوران اول از قبیل ماسه سنگهای زاگون و لالون و درلومتیها و آهکهای میلا و آهکهای روته و سازندهای دوران دوم به خصوص دولومیتها و آهکهای دولومیتی و آهکهای میلا و آهکهای روته وسازندهای دوران دوم به خصوص دولومیتها و آهکهای دولومیتی تریاس و آهکهای لارو تیز کوه ایجاد برجستگی های مرتفع و صخرهها و خط رأسها را مینمایند. رسوبات رسی، ماسه سنگی و پالمه سنگی سازند ششمک بیشتر به صورت فرورفتگی ها و مناطق پست مشاهده میشوند و به علت ذخیره رطوبت اغلب به وسیله پوشش گیاهی به رنگ سبز زیتونی درمیآیند، در واقع رسهای ماسهدار سازند شمشک نقش سفرههای ابدار را ایفا میکند.
نواحی کوهپایهای : این واحد که دارای ارتفاع کمتر و شیب ملایمتری است بلافاصله بعد از ناحیه کوهستانی قرار دارد. در ناحیه مطالعاتی این واحد بیشتر از سنگریزه با سیمان سست در رسوبات آبرفتی تشکیل شده است. در این واحد مخروط افکنههای کوهپایه ای بادبزنی شکل متعددی نیز مشاهده میشوند. در حقیقت این واحد به صورت یک (Bahada) است که در بخش فوقانی و نزدیک به کوهستان واحد بریدگیها و فرسایش شدیدتر نسبت به بخش تحتانی خود است. آبراههها به صورت کانالهای ممتد و موازی هستند که به هنگام بارندگی از آب پرشده و مواد ریز و درشت را با خود حمل نموده و به طرف دشت سرازیر مینماید.
نواحی دشت : آخرین و پستترین واحد زمین ریختشناسی در جنوب منطقه است که شامل بخش شرقی دشت قزوین است و بیشتر از رسوبات آبرفتی جوان و رسوبات دشت سیلابی پوشیده شده است. در این واحد کانالهای متعدد زیرزمینی مشاهده میشوند که جهت استخراج آب حفر شدهاند.
دستگاه GPS: این دستگاه مانند یک کامپیوتر کوچک است که با ماهوارهها تماس دارند و دارای تعداد صفحه است که میتواند طول و عرض جغرافیایی منطقه و ارتفاع منطقه را نشان می دهد. و برای دقیق بودن این اعداد باید صبر کرد، تا دستگاه حداقل با سه ماهواره ارتباط برقرار کند که در این نقطه دارای طول شرقی "37 '50 º54 و عرض شمالی "0 '0 º33 است و ارتفاع 1384 متر که کاملاً دقیق نیست زیرا دستگاه فقط با یک ماهواره ارتباط برقرار کرده است.
نقشه دیگری که باید همراه داشته باشیم نقشه زونهای زمین شناسی ایران است. ایران از نظر زمین شناسی یکنواخت نیست بلکه تکه تکه است. و به هر تکه یک زون گفته میشود. زون البرز از شرق به غرب در قست شمال ایران کشیده می شود. زون زمینشناسی البرز جنوبی این است که البرز را از خط رأس آن که تونل کندوان باشد به دو قسمت شمالی که به طرف شمال میافتد و جنوبی که به طرف فلات مرکزی ایران میافتد تقسیم میکند از طرف دیگر البرز را از شرق به غرب به سه تکه تقسیم میکند: البرز شرقی- مرکزی و غربی با تقسیمبندی که گفته شد ما در البرز غربی قرار میگیریم و از نظر تقسیمات قبلی نیز در البرز جنوبی هستیم. گسل طالقان به صورت شرقی غربی است. و بسیار طولانی می باشد که شرقیترین آن را از منشاء فشم از جاده هراز به سمت غرب و نزدیک قزوین تمام می شود. ماسه سنگ و شیل ژوراسیک را و لکانیکها و آتشفشانی دونین آورده و در مقابل سازند کرج که مربوط به ائوسن قرار داده است. در یک زمان قابل توجهی از ژوراسیک (6 میلیون سال) تا کرج که (30-20 میلیون سا) هستند پس با توجه به این فاصله زمانی می توان نتیجه گرفت که یک گسل اینها را در کنار هم قرار داده است. ما در سازند کرج وکلانیکی هستیم که می توانیم آن را آندزیت در نظر بگیریم که بادامکی و حفرهای هستند. یک