لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
کلیات
ارتباط بین خواستها و نیازها با امکانات و مقررات:
هر سازمانی برای تنظیم و کنترل امور اقتصادی در کشورهای جهان، مختلف است. به نحوی که مسائلی در هندوستان، روسیه یا کشورهای اروپایی و امریکای شمالی، به ظاهر متفاوت به نظر میرسد، معذالک شکی نیست که بسیاری از مسائل در کشورها با هم ارتباط و همبستگی دارد.
مطالعه در مبانی نیازها و انگیزههای انسان سابقهای بس طولانی دارد. بیش از 200 سال قبل، فلاسفه یونان این نظریه را مطرح کردند که انسان به دنبال کسب راحتی و خوشی و پرهیز از سختی و درد و رنج است. تا اوائل قرن هشتم میلادی، تقریباً این نظریه که انسان آگاهانه به دنبال به حداکثر رساندن خوشیها و رفاه و به حداقل رساندن درد و رنج است، مورد قبول دانشمندان مغرب زمین قرار داشت و به نظریههای عرفانی و معنوی مشرقزمین هم توجهی نشده بود. شناخت نیازهای انسان از دیدگاه مذاهب مختلف که بیارزش معنوی انسان در کنار ارزشهای مادی و دنیوی توجه قرار دارد، به بوته فراموشی سپرده شوه بود.
نکته بحثانگیز، نوع نیازها، طبقهبندی و تعیین اولویت آنهاست. یکی از طبقهبندیهای رایج تقسیم آنها، به نیازهای غریزی و اکتسابی است و در همین رابطه نیز رابطه نیز نیازها را به واقعی و مصنوعی تقسمبندی نمودهاند. در مورد نیازهای اکتسابی نظر این است که خواستها متاثر از توقعات و توقعات تابعی از ارزش و ارزشها، زائیده شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محیط میباشد.
به اقتضای شرایط و کیفیت محیطی و در پاسخ به آن، شرایط و کیفیات ترکیبی از نیازهای بشری که از نعمت داشتن نیروی آفریننده خلاقی برخوردار است، بروز میکند. انسان در تلاش جاودانی خود برای زیستن و حفظ حیات و ادامه زندگی با استفاده از نیروی اعجابانگیز عقل و اندیشه خود، حلقه تنگ زمان حال را شکسته و چشم به آینده دارد. انسان سعی دارد به سبب توانایی اندیشیدن و قدرت آیندهنگری خود، خویش را از نعمت زندگی، در طول حیایت محدود، خود هرچه بیشتر از خوان گسترده طبیعت سهمی فزونتر گیرد و هرچه بیشتر از بودن و زندهماندن برخوردار گردیده و از نعمات آن فراوانتر بهره برد.
نیازمندیهای متنوع و متعدد مردم در کشورهای مختلف نامحدود است. در حالی که مانع اقتصادی آنها (نیروی انسانی، سرمایه، ثروت طبیعی و ...) نامحدود است. چو هیچ کشوری نمیتواند هرنوع کالا و خدماتی را به هر تعداد که بخواهد ارائه نماید. بدین جهت مساله انتخاب بین کالاها و خدمات مختلف اهمیت خاصی پیدا میکند. زمانی که انسان دریافت که نمیتواند نیازهای نامحدود را با مانع محدود خود به صورت حداکثر ارضاء نماید، ناگزیر چارهای اندیشید و آن ارضاء نیازها در حد مطلوب است و این مفهومی ار بودجه است.
واژهشناسی بودجه
کلمه بودجه ابتدا در زبان عامیانه فرانسویان عهد میانه (بین قرون چهاردهم تا شانزدهم میلادی) با شکل Bouyette و با تلفظ «بوژت» با معنی کیسه و کمربندهایی که از چرم ساخته شده بودند، بکار میرفت و به ویژه به کیسههای چرمی و کوچک که در آن پول نهاده و به کمر میبستند، اطلاق میشده است. این کلمه با کمی تغییرات به شکل «بوچت» و با تلفظ وارد زبان انگلیسی در عهد میانه (بین قرون دوازدهم تا پانزدهم میلادی) شده و به همان معانی در انگلستان رایج بوده است.
در انگلستان طی سال های قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم میلادی واژه فوق به شکل Budyet به تلفظ «باجت» تغییر شکل داده و به کیف چرمی کوچک حاوی پول، چک و یا سفته و مهر وزارت دارایی آن کشور اطلاق میشد. بعدها نام کیفی گردید که صورت دریافتها و پرداختهای کشور را در آن مینهادند. بعد از انقلابات داخلی و بورژوازی در زمان چارلز دوم و تشکیل حکومتهای پارلمانی واژه «باجت» برای اولین بار به کیف دستی وزیر دارایی انگلستان که در آن صورتحساب دریافتها و پرداختهای دولت را به پارلمان میبرد.
این واژه از آن زمان به بعد با همان شکل و تلفظ رایج گردیده و در اواخر قرن هجدهم، بعد از جنگهای استقلال آمریکا، به امریکا و بعد از انقلاب فرانسه با آن کشور صادر گردیده و تلفظ فرانسوی بودجه تداول یافت و با تدریج با به وجود آمدن حکومتهای پارلمانی در سایر کشورهای جهان نیز رایج شده و اینک یکی از واژههای رایج مالی و بینالمللی است.
تعریف بودجه:
از بودجه تعاریف مختلفی شده است که هیچ یک از این تعاریف را شاید نتوان تعریف کاملی دانست. با توجه به کاربردی که بودجه در زمان مختلف داشته، برداشتهای متفاوت و خاصی از آن به عمل آمده است.
بودجه برنامه مالی است برای عملیات آتی.
بودجه عبارت از طرحی جامع در قالب اصطلاحات مالی، به دلیل آنکه یک برنامه جاری برای مدت معینی اجرا میگردد.
بودجه ... یک سند مالی است که مربوط به درآمدها و هزینهها دولت
بودجه یک برنامه کار است، یک پیشبینی است و میتواند یک معیار هزینه و یک ضابطه شنجش کارایی دستگاهها باشد.
بودجه ابزاری است برای بهبود و تصویب برنامههای توسعه.
فرآیند بودجهریزی
بودجهریزی شامل چهارمرحله ذیل میباشد:
مرحله تهیه و تنظیم و پیشنهادات لایحه بودجه
مرحله تصویب بودجه
اجراء بودجه
مرحله نظارت بر بودجه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان تحقیق :
کسری بودجه و علل پیدایش تورم
محقق :
محمد دهقان
استاد راهنما :
جناب آقای ارسلان
شماره دانشجویی :
84110115
بهار87
ریشه کسری بودجه کجاست؟
مقدمه
در حال حاضر که دولت درگیر مباحث مطرح شده پیرامون بودجه سال بعد است، مسالهای مرتبط ذهن و ضمیر سیاستگذاران را به خود مشغول کرده است و آن این است که دولت امسال دچار کسری بودجه شده است.
این وضعیت در حالی است که هر سال رکورد بزرگ شدن بودجه در نوردیده میشود و به یمن بالارفتن بیسابقه قیمت نفت، دولت از منابع بیمانندی برخوردار شده است. به وجود آمدن کسری بودجه از دو حیث اهمیت دارد: 1) نحوه تامین این کسری بودجه که قاعدتا خود رشد نقدینگی را تشدید خواهد کرد و متعاقب آن احتمال بالارفتن نرخ تورم از بیست درصد جدی خواهد شد. در حال حاضر همه به خوبی میدانند که جامعه ایران نسبت به این متغیر حساس است و حتی اگر نسبت به سازوکارهای اداره کشور نظارت مستقیم نکند، نرخ تورم را شاخصی از کیفیت سیاستگذاری اقتصادی قلمداد خواهد کرد. از این رو بیدلیل نیست که یکی از سیاستمداران معروف گفته است که پاشنه آشیل جریان سیاسی آنها تورم وگرانی است.2) نکته دوم که مهمتر و ریشهایتر از نکته اول است، این که وجود کسری بودجه نشان از رشد هزینهها بیش از درآمدها دارد. این مساله از آن حیث اهمیت دارد که زمینهای برای تجدیدنظر جدی در مقوله سیاستمداری و کشورداری فراهم میکند. در سالهای اخیر بالارفتن درآمد نفت این تلقی را به وجود آورد که سیاستگذاری و مملکت داری به معنی آن است که تا جای ممکن خواستهای فردی و عمومی مردم را اجابت کرد. هرگروهی که خواستار تخفیف بود، تخفیف دریافت کند. سیاستگذاری معنای حمایتگری یافت و حمایتگری هم از خلال معافیت از مالیات یا عوارض گمرکی معنا میشد. بخشودگی بدهیها و وامها و در برخی موارد دیگر تایید تعویق آنها، تثبیت قیمتها برای خشنود کردن مصرفکنندگان آن کالاها و خدمات، افزایش سوبسیدها و مسائلی از این دست، همه شیوه مقبول سیاستگذاری اقتصادی شناخته شد. مشکل این است که وقتی چنین سیاستهایی در سطوح گوناگون اتخاذ میشود، عواقب بودجهای آنها به درستی تخمینزده نمیشود و ناگهان دولت با رشد غیرمنتظره هزینه روبهرو خواهد شد. در کنار این مساله تلاش برای بهبود توزیع درآمد از طریق اجابت تقاضای پروژهها و طرحهای مختلف در استانها و مراکز خارج از مرکز، هزینههای دولت را شدیدا افزایش داد. در حالی که در یکی دو سال گذشته توجیه افزایش بودجه عمرانی کاهش طول عمر اجرای پروژهها عنوان میشد، همزمان پروژههای بیشتری کلید خورد و ظاهرا ابعاد اقتصاد سیاسی پروژههای عمرانی جدیتر از آن است که به این راحتی بتوان مساله پروژههای عمرانی نیمه تمام را فیصله داد. در هر صورت این صورت از سیاستگذاری و تمشیت امور جز از طریق بهرهمندی از درآمدهای ناگهانی نفت ممکن نیست و حتی اگر رشد قیمت نفت تداوم چنین شیوهای را کماکان ممکن سازد، شیوه مقبولی نخواهد بود. مردمی بودن به معنی امتیازدهی به مردم در هر شکل و هر صورت نیست. خواستههای تک تک افراد جامعه بینهایت است و آنچه محدودیتی براین خواستههای بینهایت میزند، بودجه افراد است. حال وقتی دولت در مقام پاسخگویی به این نیازهای بینهایت قرار میگیرد، ناچار است محدودیت بودجه خود را لحاظ کند و وقتی این محدودیت برای سیاستگذاران جدی شد، آنگاه بحث اولویتبندی مرتفع کردن نیازها مطرح میشود. وقتی کسی پای در این مسیر گذارد، ناخودآگاه به سمت اقتصاد که علم تخصیص منابع محدود است، رهنمون خواهد شد. در چند سال گذشته علم اقتصاد به رغم اینکه مهمترین ابزار حکومتداری است، مورد بیمهری قرارگرفت و تخطئه شد و نسبت به بیاطلاعی از اصول این علم مباهات شد. در کنار آن سیاستمداری معنای توزیعگری مواهب و ثروتهای طبیعی که متعلق به همه نسلها است یافت. نتیجه این روش، به شکل کسری بودجه ظاهر شده است. متاسفانه رشد هزینههای دولت خصلتی مشابه خصلت مصرف افراد دارد. معمولا گفته میشود که مصرف افراد چسپنده است؛ یعنی به راحتی زیاد میشود اما به راحتی کم نخواهد شد و از این حیث وضعیتی نامتقارن دارد. بر این اساس روال گذشته تشدید هزینههای دولت را موجبگردید اما کاهش این هزینهها