لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
« گستردهترین سرزمین های حوزهی فرمانروایی شهریاران ایران باستن، از سوی خاور تا مرز قلمرو حکمرانی شاهان کهن چین کشیده شده بود. ایرانیان و چینیان، روزگاران درازی از باختر تا خاور آسیا را زیر نفوذ و چیرگیهای خود داشتند. در درازنای آن دورانها، تیرههای قومیِ ساکن سرزمینهای ایرانی و چینی، پیوسته با یکدیگر در پیوند و داد و ستد بودند. آشکار است که چنان همسایگی و رفت و آمد و بده بستانی، اثرهای بسیاری در تمدن و فرهنگ هر دو گروه قومی برجاگذاشته است و میتوان این اثرها را در زمینههای گوناگون بررسید و پژوهید. »
(اسطوره و حماسه ایران – 1383 – ص 23 )
« چین، همچون ایران، یکی از کهنترین خواستگاههای تمدنهای بشری است که بیش از 3500 سال سابقه تاریخی مکتوب دارد. و تعجبآور نیست که فردوسی در مقام راوی تیزبین و موشکاف فرهنگ ایران باستان و شاعری که با بین عمیق و ژرف به روابط تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ملت خود با ملل دیگر مینگرد، به چین پهناور و با عظمت، توجهی خاص مبذول داشته و به کشف نوعی همبستگی تاریخی و تفاهم دیرین، که ریشه در هزارهها دارد، دست یافته باشد.
از سخنان فردوسی درباره ایران و چین، چنین برمیآید که این دو کشور، علیرغم آنکه در تاریخ طولانی روابط مشترک خویش، گاهی برخوردها و اصطحکاکهایی نیز داشتهاند و در ماجراهایی مانند نبردهای بزرگ ایران و توران و خاقان چین و ... درگیر شدهاند، اما معمولاً روابط فرهنگی و سیاسی و اقتصادی آنها، در بیشتر ادوار، مبتنی بر تفاهم و احترام متقابل بوده است. »
( منصور رستگا فسایی – فردوسی و هویتشناسی ایرانی – 1381 – ص 290 )
بررسی جامع تأثیر چین و حضور آن در شاهنامه، بسیار وسیع است و « اما باید این نکته را هم متذکر شد که ما ایرانیان تاکنون، آنگونه که باید و شاید، به کاوش و پژوهش در این راستا نپرداخته و آگاهیهای گسترده و فراگیری از ساختار پیوندهای دو مجموعهیِ بزرگِ اجتماعی و فرهنگی ایران و چین کهن نداریم. »
( مترجم جلیل دوستخواه- بنیادهای اسطوره حماسه ایران – 1383 – ص 23 )
امیداروم که این تحقیق مختصر، خود، بابی باشد برای پژوهش و تحقیق بیشتر خودم در اینباره در آینده.
اقوام در شاهنامه :
« اقوامی که از ایشان در شاهنامه بیش از همه سخن رفته است گذشته از ایرانیان، تورانیان و رومیان و هندوان و چینیان و تازیانند.
این ملل جمله همسایگان ایرانیان بودند و از قدیمالایام با آنان دوستی و دشمنی داشتند و از اینجاست که نام هر یک از آنها، در حماسههای ایرانی راه یافت و داستانها از ایشان پدید آمد و از جنگ و صلح ایرانیان با ایشان سخنها رفت ...
اما چینیان اغلب با تورانیات مشتبه و متحدند و شاه توران با خاقان ترک گاه عنوان خاقان چین مییابد.
روابط ایرانیان با چینیان در عهد پهلوانی زیاد نیست و تنها گاهی خاقان چین با افراسیاب تورانی یاری میکند و به جنگ ایرانیان میآید و چنانکه میدانیم، رستم، خاقان چین را خم کمند افگند و از پشت پیل به زیر آورد. اما روابط چینیان و ایرانیان در عهد شاهان ساسانی زیاد و قابل اعتناست.
(ذبیحالله صفا – حماسه سرایی در ایران – 1383 – ص 256 )
تأثیر اسطورههای چین در شاهنامه فردوسی
« « جهانگیر کورجی کویاجی » که از پژوهشگران پارسی هند است، بیشتر جستارهای او، در زمینهی برابرسازی روایتها و اسطورههای شاهنامه فردوسی با اسطورههای اقوام دیگر و یا پژوهشهای وی دربارهی خود اسطورههای شاهنامه، بارها در ایران، در گسترۀ دید شاهنامه شناسان قرار رگفته است. وی جستای دارد در زمینهی برابرسازی پارهای از اسطورههای شاهنامه فردوسی با روایتهای چینی.
از دید ایشان، فردوسی هنگام سرودن شاهنامۀ خود، بر روایتهای چینی آگاهی داشته و از آنها سود جسته است. »
( مهوش واحددوست – نهادینههای اساطیری – 1379 – ص 78 )
« جالب توجه است که در هر افسانهای که معادل چینی داشته باشد، فردوسی یکی، دو بیت، درباره چینی بودن آن میآورد »
( همان ص 80 )
« کویاجی در پیوند با اسطورههای سکایی و اسطورههای ایرانی و اسطورههای چینی چنین میگویند : میان داستانهای سکایی محفوظ در شاهنامه، و شماری از داستانهای چینی، تشابه نزدیکی وجود دارد. تعیین اینکه کدام یک از این دو، تحت تأثیر دیگری قرار گرفته است، در زمان حاضر، امکانپذیر نیست ... نژاد سکایی که طی قرنها بر آسیای مرکزی مستولی بود و تأثیر وسیع و عمیقی بر سرزمین های چین و ایران و هندوستان داشت، دارای شخصیتی ممتاز بود. و همانگونه که گنجینۀ داستانهای ایرانی را غنی ساخت، به همان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 49 صفحه
قسمتی از متن .doc :
« بنام خدا»
مرگ ومیر ثبت شده و نظارت در چین موقعیت متداول و رقابت کردن :
خلاصه کردن :
- زمینه :
آمار مرگ و میر در زمان حاضرکلید نهاده ها برای مدرکی است مبنی بر سیاست سلامتی تبعه هم تراز که همه از آن یک شناخت مختصر داریم .
- در جهت حریم راه مبنا بنیاد برای آمار مرگ و میر در چین که این دفاتر تقریباَ یکمین یا پنجمین کشور جهانی است که مناسب برای وصف فرضیه سیر تکامل در مرگ و میرهای ثبت شده در کشور چین و موقعیت متداول اهمیت دارد . برای ارزیابی کردن ، قابلیت استفاده آمار انتقالی مطابق آن برای همه گیرشناسی بین المللی در سیاست سلامتی.
- موقعیت متداول
- ثبت حیاتی سیستم چینی ها ، پوششی دارد حدود 41 شهر نشینی و 85 روستایی و حسابداری دارد . اطلاق برای تقریباََ 8% از آن جمعیت یا شهروندان .
کیفیتی که ثبت شده است در شهر نشین ها بهتر از ناحیه روستاییان بوده است و هم چنین شرقی ها بهتر از غربی ها هستند.
-دست آورد منطقه قابل توجه حاکی از بیک متقابل کردن آمار که شامل :
همه چیز ، همه جا ، وزارت سلامتی معرفی کردن بیماریهای موضوع سیستم در 1980 که سبب حاصل شدن آمار مرگ ومیر از لحاظ ملی نمایشگر نمونه محل است .
- نمونه به طور جاری عبارت است از 145 شهری و محلی روستایی .
- پوشش جمعیت 75000-30000 و سر جمع حدود 1% از آنها جمعیت شهروند هستند . سبب های مرگ و میر هستند از میان ترکیب گدامی معالجه و شفاهی تشریح مرده روشهای کاربردی مطابق استاندارد رهنمودها در همه محل ها ارزیابی دوره ای برای تمامیت قابل ثبت هستند .
- رفتار با تصمیمات دیر تر تحت انتشار مرگ است .
* نتایجی که DSP بدست آماده است ما را آشنا می کند برای آگاهی دادن با خاتمه شهروند منطقه ای و تراز سراسری سیاست سلامت جنازه ها آنجا نیاز دارد به بحرانی اطلاعات بر حسب مرگ و میرجزئیات اعتبار اجرا کردن این جنبه هست .
- به طور جاری در مسیر حرکت این گونه نمونه های عمومی مستقر به سیستم ثبت مرگ و میر نگهداشتی زیاد وعده ها از نمونه برای به سرعت پیشرفت کردن آگاهی درباره تراز و سبب مرگ و میر در دیگران جریان آهسته جمعیت است .
مقدمه
اطلاعات بر روی سبب تراز مرگ و میر بحرانی هستند در برابر حمایت کردن توسعه از مدرک متفرر بر سیاست سلامتی علت آمار مرگ و میر نمایش دادن گذشته تاریخی بلند مجموعه ای از اطلاعات بر روی سلامت جمعیت بر برخی ادامه دادن سرگذشت آن ها را به عقب به خوبی پایان 150 سال ] 1[ تاکنون به انجام رساندن حیاتی سیستم های ثبت شده که دارند مطابق تولید کردن سوابق اینها هستند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
توسعه روستایی و کارآفرینی روستایی در چین
مقدمه
چین کشوری پهناور با وسعت 4/9 میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر است. 80 درصد جمعیت چین را روستانشینان تشکیل میدهند که عمدتاً به شغل کشاورزی مشغولند. چین باید حدود 20 درصد جمعیت جهان را تغذیه کند، و این در حالی است که تنها 7 درصد اراضی قابل کشت دنیا را در اختیار دارد ]1[.
اقتصاد چین تا حد زیادی متکی بر اقتصاد روستایی و در نتیجه بخش کشاورزی است. انقلاب کشاورزی چین در طی 30 سال سیطره خود بر کشور، صدمات جبرانناپذیری را بر اقتصاد چین وارد کرد و سیاستهای نادرست دولتمردان در آن دوران رکود شدید اقتصادی و فقر روستاییان را به همراه آورد.
امروز پس از گذشت دو دهه از اجرای اصلاحات سیاسی سالهای 1978 و 1979 که به انقلاب دوم موسوم است، پیشرفتهای قابل توجهی در توسعه کشاورزی و نیز دستاوردهای مهمی در صنایع روستایی این کشور بهدست آمده است. فقر به میزان چشمگیری کاهش یافته و منابع طبیعی و زیستمحیطی کشور حفظ و احیا شدهاند.
از سال 1978 تا کنون کل تولید ناخالص داخلی کشور سالانه با نرخ میانگین 10 درصد، تولید ناخالص داخلی در بخش کشاورزی 2/5 درصد، و صنایع روستایی 31 درصد افزایش داشته است. تعداد افرادی که در فقر کامل بهسر میبرند، به 31 میلیون نفر یعنی 6 درصد جمعیت روستایی کاهش یافته است
توسعه اقتصادی چین در این سالها روندی آرام و سنجیده داشته است. در این مدت بهتدریج از تصدی دولت بر کشاورزی کاسته شده و با اجرای سیاستهای توسعه روستایی، درآمد روستاییان افزایش یافته است.
با وجود همه این پیشرفتها چین هنوز تا توسعه اقتصادی پایدار و مؤثر راه درازی در پیش دارد. هنوز هم بخش روستایی و کشاورزی چین با معضلات عمدهای روبروست و هنوز هم ردپایی از دخالتهای نادرست دولت در روستاها به چشم میخورد.
از سوی دیگر پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی در سال 2001 افقهای جدیدی را به روی این کشور گشوده و همراه با آن چالشهای جدیدی را نیز پیش روی کشور قرار داده است. چین برای رقابت در بازارهای جهانی باید هر چه بیشتر بر سیاست درهای باز اقتصادی تأکید کند و جهتگیریهای جدیدی را انتخاب نماید. بهنظر میرسد با اتخاذ سیاستهای درست روند توسعه اقتصادی چین در سالهای آینده آهنگ تندتری پیدا کند.
چهره چین پس از انقلاب کشاورزی
سیاستهای دولت چین پس از انقلاب کشاورزی، تأثیری شگرف بر اقتصاد ملی این کشور بر جای گذاشت و کشاورزی نیز بهعنوان زیربنای اقتصادی چین از این تأثیرات در امان نماند. اصلاحات ارضی کشور در دهه 1950 که بدون توجه به اوضاع اقتصادی و فرهنگی چین انجام شد، رکورد شدیدی در بخش کشاورزی پدید آورد.
در طی این دوران نزدیک به 47 میلیون هکتار زمین کشاورزی از دست مالکان خارج شده و در اختیار کشاورزان بدون زمین قرار گرفت. پس از تقسیم زمینهای کشاورزی، چین به تقلید از شوروی و کشورهای اروپای شرقی برای اداره امور کشاورزی اقدام به راهاندازی تعاونیها نمود و کشاورزان را وادار به عضویت در این تعاونیها کرد.
ابتدا زمینهای تقسیمشده تحت اختیار تعاونیهای بزرگ قرار گرفت که در اثر این سیاست نادرست بیش از 30 میلیون کشاورز در اثر فقر و گرسنگی جان باختند ]2[. از آن پس تعاونیهای بزرگ به تعاونیهای کوچکتر تقسیم شد. تا سال 1955 نزدیک به 17 میلیون خانوار کشاورز به عضویت تعاونیها درآمدند.
بدین ترتیب فعالیتهای کشاورزی از مدیریت جمعی برخوردار شد و تصدی دولت بر بخش کشاورزی روزبهروز عمیقتر و گستردهتر گردید. تعاونیها در آن دوران نقشهای زیادی را بر عهده داشتند. تعیین روشهای تولید, نوع محصول، نحوه فروش و قیمت محصولات همه و همه توسط تعاونیها و زیر نظر دولت انجام میشد. حاصل این سیاستها ایجاد تنگناهای شدید برای کشاورزان و کاهش چشمگیر تولیدات کشاورزی بود. بهطوری که سهم بخش کشاورزی در تولید ملی از 90 درصد به 6/25 درصد کاهش یافت ]1[.
سایر سیاستهای دولت نیز در این دوران تأثیرات گستردهای بر بخش کشاورزی داشت. بخشی از این سیاستها عبارت بودند از ]3[ :
تأکید بیش از حد بر خودکفایی و قطع ارتباطات بینالمللی
تصدی بیش از حد دولت بر امور اقتصادی
عدم کنترل جمعیت
انتقال شتابزده اموال و املاک به دولت
تأکید بیش از حد بر صنایع سنگین، به قیمت توجه کمتر به صنایع سبک و فعالیتهای کشاورزی
عدم توجه به اهمیت انتقال فناوری
این سیاستها که بدون توجه به قوانین اقتصادی و نیازهای جامعه اتخاذ شده بود، زیانهای عمدهای بر اقتصاد ملی و بخش کشاورزی چین وارد کرد. تصدی دولت، انگیزه و ابتکار عمل کشاورزان و در نتیجه درآمد آنها را کاهش داد. واردات مواد غذایی در این دوران روزبهروز افزایش مییافت و مردم بهویژه کشاورزان که اکثریت جامعه را تشکیل میدادند، از سطح زندگی مناسبی برخوردار نبودند.
استراتژی توسعه روستایی چین
سالهای 1978 و 1979 را میتواننقطه عطفی در تاریخ چین بهحساب آورد. در این سالها پس از گذشت 30 سال از انقلاب کشاورزی، مقامات کشور متوجه سیاستهای اشتباه خود در توسعه سیاسی و اقتصادی چین شدند و اقدامات اصلاحی جدیدی را جهت رفع مشکلات و چالشها به اجرا درآورند.
اصلاحات سیاسی چین در این سالها، تحولات عمدهای در اقتصاد ملی چین پدید آورد و مهمترین بخشی که تحت تأثیر این تحولات قرار گرفت، بخش کشاورزی بود. در آن زمان دولت چین سیاستهای خود را دگرگون کرد. بهجای تأکید بر صنایع سنگین، بر صنایع سبک و فعالیتهای کشاورزی تمرکز کرد؛ برنامههایی را جهت کنترل جمعیت به مرحله اجرا گذاشت؛ و از میزان دخالتهای خود در امور کشاورزی کاست. این سیاستها تأثیر مثبتی در بخش کشاورزی داشت. طرحها و برنامههای عمده چین در توسعه روستایی عبارت بودند از:
1. تبدیل " مزارع اشتراکی " به " مزارع خانوادگی "
پس از انجام اصلاحات سال 1978 و 1979، کشاورزان چینی تشویق شدند که با عقد قرارداد با تعاونیها، بخشی از زمینهای کشاورزی را اجاره نمایند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
هزینه تحقیق و توسعه در چین
پیشرفت فناوری مهم ترین موتور توسعه اجتماعی است. فناوری جدید یا به عبارت دیگر دانش فناوری جدید امروزه نه تنها در زمینه Hi-Tech بلکه در همه زمینه ها عامل تعیین کننده در میدان رقابت می باشد. موفقیت در تحقیق و توسعه نقش تعیین کننده ای در توسعه فناوری دارد. اما این موفقیت زمانی حاصل می شود که سیاست های راهبردی و چشم انداز های صحیحی اتخاذ گردد و سپس این سیاست ها با مدیریتی توانا و مدرن در عمل محقق شود.
در این مقاله ابتدا با توجه به کلیات راهبردهای (Strategy) صنعتی کشور و تأثیر متقابل مجموعه عوامل درونی و بیرونی، به بنیادهای راهبردی تحقیق و توسعه پرداخته می شود. سپس مدل های مختلف صنعتی شدن و نقش راهبرد و مدیریت تحقیق و توسعه در چارچوب این مدل ها بحث می شود. در ادامه مدل های فرایند فناوری در کره و چین و اهمیت تحقیق و توسعه در تکوین آن توضیح داده می شود، و با ارزیابی این مجموعه و تأکید روی گسترش و توسعه روندهای جهانی شدن نکاتی چند برای تدوین راهبرد تحقیق و توسعه مطرح می گردد. در بخش بعدی به جزییات مدیریتی تحقیق و توسعه در زمینه راهبردی و اجرایی پرداخته می شود، و سه رکن اصلی مدیریت در پروژه های تحقیقاتی، و یا به عبارتی “هدف پروژه”، “مراحل نوآوری” و “تعیین مهارت” به بحث گذاشته می شود.
مدل های مختلفی برای فرایند نوآوری در ادبیات مدیریت وجود دارد، در اینجا دو مدل رایج معرفی می شوند. تعریف و گروه بندی پروژهای تحقیقاتی و تعیین زمان لازم برای اجرای آن با تأکید بر مدیریت زمان موضوع مهم در مدیریت پروژه است. در پایان به نقش ساختار سازمانی با توجه به مضمون فعالیت ها اشاره شده است.
مقدمهبا گسترش تحقیق و توسعه زمینه های جدید فعالیت برای بنگاه های صنعتی فراهم می شود و با تولید محصول جدید و فرایند نو، قدرت رقابت آنها افزایش می یابد. توانایی در تحقیق و توسعه شاخص موفقیت در نوآوری و فناوری در یک بنگاه صنعتی است.
در سال های اخیر تحقیق و توسعه در یک فرایند مرکب، هر چه بیشتر در جهت نوآوری فرایند و یافتن محصول تازه به کار گرفته شده است. با نوآوری در فرایند از قیمت تمام شده محصول کاسته می شود، و نوآوری در محصول باعث ایجاد محصولات تازه و یا ارتقاء کیفیت محصول موجود و افزایش بهره وری می گردد. از این روست که شرکت های پتروشیمی سه چهارم سرمایه گذاری های تحقیقاتی خود را صرف نوآوری فرایند نو و در مقابل شرکت های داروسازی یک چهارم سرمایه گذاری های تحقیقاتی را به این موضوع اختصاص می دهند[۱]. از این مقایسه این نتیجه حاصل می شود که بخش های مختلف صنعت، بر اساس شرایط ویژه خود برای رسیدن به نوآوری و فناوری، اهداف تحقیقاتی خاصی را دنبال می کنند و در آن جهت سرمایه گذاری می نمایند.
تاریخچهاهمیت و نقش تحقیق و توسعه در سال های اخیر به گونه ای فزاینده افزایش یافته است، با نیم نگاهی به تاریخچه تحقیق و توسعه می توان سه دوره متفاوت را از هم تفکیک نمود.
دوره اول که معروف به “راهبرد امید” است، به طور عمده سال های ۱۹۷۰-۱۹۶۰ را در بر می گیرد. در این دوره ایجاد و تدارک امکانات و آموزش نیروی انسانی و تهیه بودجه لازم برای تحقیق و توسعه سنگ بنای فعالیت ها بوده است. در این دوره فعالیت ها کمتر در چارچوب پروژه های تعریف شده، بلکه بیشتر در قالب مجموعه های تحقیقاتی کلی انجام می شده و وزن اصلی تحقیقات در بخش پایه ها قرار داشت.
دوره دوم که دوره “راهبرد هدفمند” نامیده می شود، به طور عمده فاصله زمانی سال های ۱۹۹۰-۱۹۷۰ را در بر می گیرد. در این دوره مرکز ثقل تحقیقات در عرصه کاربردی بوده است، و در پیوند تنگاتنگ با شرایط بازار قرار داشته است. هدف ها در این دوره در قالب پروژه ها تنظیم می شده است.
دوره سوم دوره “راهبرد ترکیبی” می باشد، که از حدود سال های ۱۹۹۰ شروع شده و هنوز ادامه دارد. در این دوره راهبرد تحقیق و توسعه جزیی از راهبرد کلی بنگاه صنعتی می باشد و فرایند تحقیق و توسعه جزیی از کل فرایند فعالیت ها است، که باید در تطابق کامل با دیگر فعالیت های بنگاه قرار داشته باشد. به عنوان مثال تحقیق و توسعه باید شرایط مشتری و بازار و سطح تقاضا را در برنامه ریزی های خود مد نظر قرار دهد و روش مدیریتی “فرآیند-محور” هر روز بیشتر به کارگرفته می شود.
چین:
چین در سال 2006، 136 میلیارد دلار در حوزهء تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کرده است و از این جهت پس از ایالات متحده از این لحاظ در مقام دوم قرار دارد اما کارشناسان معتقدند از لحاظ بودجه تحقیق و توسعه بهعنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی، هنوز هم ژاپن جلوتر از چین است.
ژاپن در سالجاری میلادی 133 میلیارد دلار در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کرد که 1/3 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است. اما چین قصد دارد شرکتهای خارجی را به تاسیس مراکز تحقیق و توسعه در این کشور تشویق کند. برای این منظور این کشور در حال تغییر قوانین و مقررات مربوط است تا شرکتهای چند ملیتی مراکز تحقیق و توسعهء خود را به این کشور منتقل کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
توسعه روستایی و کارآفرینی روستایی در چین
مقدمه
چین کشوری پهناور با وسعت 4/9 میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر است. 80 درصد جمعیت چین را روستانشینان تشکیل میدهند که عمدتاً به شغل کشاورزی مشغولند. چین باید حدود 20 درصد جمعیت جهان را تغذیه کند، و این در حالی است که تنها 7 درصد اراضی قابل کشت دنیا را در اختیار دارد ]1[.
اقتصاد چین تا حد زیادی متکی بر اقتصاد روستایی و در نتیجه بخش کشاورزی است. انقلاب کشاورزی چین در طی 30 سال سیطره خود بر کشور، صدمات جبرانناپذیری را بر اقتصاد چین وارد کرد و سیاستهای نادرست دولتمردان در آن دوران رکود شدید اقتصادی و فقر روستاییان را به همراه آورد.
امروز پس از گذشت دو دهه از اجرای اصلاحات سیاسی سالهای 1978 و 1979 که به انقلاب دوم موسوم است، پیشرفتهای قابل توجهی در توسعه کشاورزی و نیز دستاوردهای مهمی در صنایع روستایی این کشور بهدست آمده است. فقر به میزان چشمگیری کاهش یافته و منابع طبیعی و زیستمحیطی کشور حفظ و احیا شدهاند.
از سال 1978 تا کنون کل تولید ناخالص داخلی کشور سالانه با نرخ میانگین 10 درصد، تولید ناخالص داخلی در بخش کشاورزی 2/5 درصد، و صنایع روستایی 31 درصد افزایش داشته است. تعداد افرادی که در فقر کامل بهسر میبرند، به 31 میلیون نفر یعنی 6 درصد جمعیت روستایی کاهش یافته است
توسعه اقتصادی چین در این سالها روندی آرام و سنجیده داشته است. در این مدت بهتدریج از تصدی دولت بر کشاورزی کاسته شده و با اجرای سیاستهای توسعه روستایی، درآمد روستاییان افزایش یافته است.
با وجود همه این پیشرفتها چین هنوز تا توسعه اقتصادی پایدار و مؤثر راه درازی در پیش دارد. هنوز هم بخش روستایی و کشاورزی چین با معضلات عمدهای روبروست و هنوز هم ردپایی از دخالتهای نادرست دولت در روستاها به چشم میخورد.
از سوی دیگر پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی در سال 2001 افقهای جدیدی را به روی این کشور گشوده و همراه با آن چالشهای جدیدی را نیز پیش روی کشور قرار داده است. چین برای رقابت در بازارهای جهانی باید هر چه بیشتر بر سیاست درهای باز اقتصادی تأکید کند و جهتگیریهای جدیدی را انتخاب نماید. بهنظر میرسد با اتخاذ سیاستهای درست روند توسعه اقتصادی چین در سالهای آینده آهنگ تندتری پیدا کند.
چهره چین پس از انقلاب کشاورزی
سیاستهای دولت چین پس از انقلاب کشاورزی، تأثیری شگرف بر اقتصاد ملی این کشور بر جای گذاشت و کشاورزی نیز بهعنوان زیربنای اقتصادی چین از این تأثیرات در امان نماند. اصلاحات ارضی کشور در دهه 1950 که بدون توجه به اوضاع اقتصادی و فرهنگی چین انجام شد، رکورد شدیدی در بخش کشاورزی پدید آورد.
در طی این دوران نزدیک به 47 میلیون هکتار زمین کشاورزی از دست مالکان خارج شده و در اختیار کشاورزان بدون زمین قرار گرفت. پس از تقسیم زمینهای کشاورزی، چین به تقلید از شوروی و کشورهای اروپای شرقی برای اداره امور کشاورزی اقدام به راهاندازی تعاونیها نمود و کشاورزان را وادار به عضویت در این تعاونیها کرد.
ابتدا زمینهای تقسیمشده تحت اختیار تعاونیهای بزرگ قرار گرفت که در اثر این سیاست نادرست بیش از 30 میلیون کشاورز در اثر فقر و گرسنگی جان باختند ]2[. از آن پس تعاونیهای بزرگ به تعاونیهای کوچکتر تقسیم شد. تا سال 1955 نزدیک به 17 میلیون خانوار کشاورز به عضویت تعاونیها درآمدند.
بدین ترتیب فعالیتهای کشاورزی از مدیریت جمعی برخوردار شد و تصدی دولت بر بخش کشاورزی روزبهروز عمیقتر و گستردهتر گردید. تعاونیها در آن دوران نقشهای زیادی را بر عهده داشتند. تعیین روشهای تولید, نوع محصول، نحوه فروش و قیمت محصولات همه و همه توسط تعاونیها و زیر نظر دولت انجام میشد. حاصل این سیاستها ایجاد تنگناهای شدید برای کشاورزان و کاهش چشمگیر تولیدات کشاورزی بود. بهطوری که سهم بخش کشاورزی در تولید ملی از 90 درصد به 6/25 درصد کاهش یافت ]1[.
سایر سیاستهای دولت نیز در این دوران تأثیرات گستردهای بر بخش کشاورزی داشت. بخشی از این سیاستها عبارت بودند از ]3[ :
تأکید بیش از حد بر خودکفایی و قطع ارتباطات بینالمللی
تصدی بیش از حد دولت بر امور اقتصادی
عدم کنترل جمعیت
انتقال شتابزده اموال و املاک به دولت
تأکید بیش از حد بر صنایع سنگین، به قیمت توجه کمتر به صنایع سبک و فعالیتهای کشاورزی
عدم توجه به اهمیت انتقال فناوری
این سیاستها که بدون توجه به قوانین اقتصادی و نیازهای جامعه اتخاذ شده بود، زیانهای عمدهای بر اقتصاد ملی و بخش کشاورزی چین وارد کرد. تصدی دولت، انگیزه و ابتکار عمل کشاورزان و در نتیجه درآمد آنها را کاهش داد. واردات مواد غذایی در این دوران روزبهروز افزایش مییافت و مردم بهویژه کشاورزان که اکثریت جامعه را تشکیل میدادند، از سطح زندگی مناسبی برخوردار نبودند.
استراتژی توسعه روستایی چین
سالهای 1978 و 1979 را میتواننقطه عطفی در تاریخ چین بهحساب آورد. در این سالها پس از گذشت 30 سال از انقلاب کشاورزی، مقامات کشور متوجه سیاستهای اشتباه خود در توسعه سیاسی و اقتصادی چین شدند و اقدامات اصلاحی جدیدی را جهت رفع مشکلات و چالشها به اجرا درآورند.
اصلاحات سیاسی چین در این سالها، تحولات عمدهای در اقتصاد ملی چین پدید آورد و مهمترین بخشی که تحت تأثیر این تحولات قرار گرفت، بخش کشاورزی بود. در آن زمان دولت چین سیاستهای خود را دگرگون کرد. بهجای تأکید بر صنایع سنگین، بر صنایع سبک و فعالیتهای کشاورزی تمرکز کرد؛ برنامههایی را جهت کنترل جمعیت به مرحله اجرا گذاشت؛ و از میزان دخالتهای خود در امور کشاورزی کاست. این سیاستها تأثیر مثبتی در بخش کشاورزی داشت. طرحها و برنامههای عمده چین در توسعه روستایی عبارت بودند از:
1. تبدیل " مزارع اشتراکی " به " مزارع خانوادگی "
پس از انجام اصلاحات سال 1978 و 1979، کشاورزان چینی تشویق شدند که با عقد قرارداد با تعاونیها، بخشی از زمینهای کشاورزی را اجاره نمایند.