لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
دانشگاه جامع علمی کاربردی
واحد12
موضوع:
تاریخ هنر چین
استاد :
سرکار خانم عبدالهیان
گردآورنده:
مهرزاد محمدی
سال تحصیلی :
زمستان 1386
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
صنایع دوره سنگی 4
هنر رسمی و عصر مفرغ 10
نقشه 21
مقدمه:
چین، در سرتاسر تاریخ طولانی ثبت شدهاش، توانسته است مرزهایش را تقریباً بدون آنکه خود به تهاجمی دست زند حفظ کند. این امر مسلم که هر ادبیات و هم هنرها در چین در طی چندین هزاره وابستگی متقابل بسیار چشمگیری داشتهاند، خود مؤید این نظر است که فرهنگ چین نیز به همین اندازه عاری از گسست بوده است. با این همه، فرهنگ چینی که تجلی آن را در هنرها و هنرهای کاربردی مییابیم، سنتی ناب و خالص نبوده است.
کنجکاوی و علاقه به نقشمایههای خارجی که از همسایگان شرقی و غربی وام گرفته میشده به استادی در فن و گنجینهای غنی از سبکهای مختلف شکل داده است، اما عشق به سنت، حفظ تجانس را تضمین کرده است. هرگاه نقشمایهها و سبکها جذب سنت چینی شدهاند، در طی قرون، هم سو با علاقه به کهنگرایی که در بخش اعظم هنر چینی جاری است بارها از نو سربرداشتهاند. همین علاقه ما را به این دیدگاه سوق میدهد که چین فرهنگ هنری کی پارچه و خود بسندهای دارد.
یکی از پرنفوذترین واردات پذیرش آیین بودایی و در قرن دوم قم بود که فرهنگ دینی و فلسفی جدیدی را با هنر و شمایلنگاری ملازم آن به چین آورد. در پی آن، سبکهای جدید نقاشی فیگور و پیکرهسازی، و نیز الگوهای جدید در طراحی معابد، اثاث و تزیینات آنها لازم افتاد؛ جذب اینها قرنها به طول انجامید.
بخش اعظم هنر بودایی از سنتهای آسیای مرکزی الهام میگرفت که خود ریشه در الگوی اصلی در شمال هند داشتند. در چین، شمایلنگاری بودایی نقشی مهم در پیکرهسازی و نقاشی داشته است. پیکرههای بزرگ مقایس پیش از این، قالب هنری بومی مهمی نبودند، اما در قرون پنجم و ششم دیگر نقش برجستههای باابهت و پیکرهای سنگی بیتکیهگاه برای غار. معبدها و بناها چوبی ساخته میشد. در سدههای میانه، و بعدتر، سبکهای هنری تبتی، مغولی و گورکانیان هند در چین در دورههای محبوبیت و نفوذ یافتند، اما تأثیر آنها در کل چندان گسترده نبود.
رشد لایهبندی در جامعة چین تنوع بیشتر در سبکهای هنری و تنوع بیشتر در مواد و مصالح کار را اقتضا میکرد. از همان مراحل اولیه، مهارت در تزیینات سطح، چه باکندهکاری روی سنگ یا ریختهگری فلزات، در چین به وجود آمد. نقشمایههای به کار رفته به صورت تزیینات نقش شده بر سفالینهها تا به امروز باقی ماندهاند.
از دورة زمامداری دودمان هان، نقاشی و خوشنویسی معتبرترین شاخهها هنر بیانی بودهاند. این هنرها، که اهل قلم نیز دستی در آنها داشتند، با فلسفة زندگی آنان عجین است. خوشنویسی، که از دیرباز یکی از قالبهای جدی هنر تلقی میشده است. بیانگر قدرت شخصیت خطاط است و بنابراین چیزی فراتر از کلمات نوشته شده را بیان میدارد.
در قرن بیستم، به دلایل سیاسی و عقیدتی، شاهد تلاش برای وارد کردن سبک خارجی (به صورت نقاشی رنگ روغن و پیکرهسازی روسی) به منظور پرکردن خلأ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
عنوان تحقیق :
آموزش و پرورش در چین و فرانسه
زیر نظر استاد ارجمند :
جناب آقای عابدی
گردآورنده :
زهره دولت آبادی
رشته علوم اجتماعی – دانشگاه پیام نور کاشمر آموزش و پرورش
بر اساس ایده کنفسیوس بىن فعالیت سیاسى و آموزش و پروش رابطه متقابل وجود داشته و یکى از تزهاى اصلى مىباشد. در سال ۱۹۱۲ دولت سون یات سن قوانین حاکم بر آموزش و پروش در دوران امپراطورى را منسوخ کرده و سیستم جدیدى که از مدل ژاپنى نشأت گرفته بود توسط وزیر آموزش و پرورش تحصیلکرده آلمان جایگزین شد.
در اواخر دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ حزب امکاناتى را جهت تغییر سیستم آموزشى بوجود آورد. در سال ۱۹۳۳ دبیر کمیته مرکزى شاخه جوانان حزب کمونیست اهداف آموزشى حزب در مناطق شورایى جنوب چین را اعلام نمود. وى خواستار جدایى مذهب از آموزشى و پروش یعنى بعبارتى خواستار نسخ تز کنفسیوس و در عوض استفاده از آموزش و پرورش در جهت بهود وضع ملى گردید. شوراها براى مبارزه با بیسوادى مدارس لنین را براى بچههاى ۷ تا ۱۴ سال، مدرسه براى نوجوانان و خانمها، مدارس کادرها و مراکز آموزش عالى مانند آکادمى سرخ (Red Acadamy) و دانشگاه شورى (Soviet University) را ایجاد کردند.
بدنبال تشکیل این دورهها در جنوب، از مدل مذکور در مناطق مرزى شمال غربى نیز استفاده کرد. در اواخر دهه ۱۹۳۰ بعد از راهپیمایى بزرگ این مراکز بصورت پایگاهى براى آموزش کمونیسم درآمد. علاوه بر آن مدارس آموزش بزرگسالان، مدارس حرفهای، مدارس ابتدایى و متوسطه تأسیس شده و برنامه آموزشى خاصى براى سربازان و کادرها اجرا گردید. تا سال ۱۹۶۶ خطوط اصل سیاست آموزش و پرورش چین نشأت گرفته از شورزى بود. قبل از انقلاب ۸۰ درصد مردم بیسواد بودند که این نسبت در روستاها به ۹۵% مىرسید. در سال ۱۹۴۹ چین داراى ۲۰۰ مرکز آموزش عالی، ۴۰۰۰ دبیرستان و ۰۰۰، ۲۸۹ دبستان، مجموع ۲۴ میلیون دانشجو و دانشآموز بود. از هنگام اعلام جمهورى خلق چین در سال ۱۹۴۹ سیستم آموزش و پرورش کشور چندین مرحله را، از مبارزه جنگل در سال ۵۷-۱۹۵۶ هنگامى که آموزش و پرورش در جو بحث آزاد تشویق مىشد تا دوران آشوب و وحشت انقلاب فرهنگى که تمام سطوح آموزش و پرورش دچار اختلال شده و توسعه آن معلق مانده و بیشتر به مدارس حرفهاى پرداخته مىشد و امتحان ورودى مراکز آموزشى عالى منسوح و معیار پذیرش دانشجو داشتن عقاید سیاسى مناسى و تأیید کامل ایدههاى مائو بود را پشت سرگذاشته است. بعد از دوران انقلاب فرهنگى دوران تعدیل و بازسازى شروع شد. در این دوران سعى بر دستیابى به استانداردهاى آکادمیک از جمله برقرارى مجدد امتحان ورودى دانشگاهها بود.
در سال ۱۹۸۰ سیاست آموزشى جمهور خلق چین در ابتدا براساس فراهم نمودن امکانات جهت مدرنیزاسیون اقتصادى کشور طراحى شد. در این جهت به آموزش نیروى انسان ماهر و توسعه علوم فنى و علمى اولویت داده شد. بعبارت کوتاه آموزش و پروش بعنوان ستون اصلى چهار مدرنیزاسیون توسط رهبران حزب کمونیست چین خوانده شد.
کیفیت آموزش و پروش در همه اداوار حتى در زمان انقلاب فرهنگى مورد تأکید بوده است. در فاصله سالهاى ۷۶-۱۹۶۶ همگانى کردن آموزش و پرورش در جهت تثبیت سوسیالیسم مورد اولویت بود.
یکى از جنبههاى مثبت سیاست در سال ۱۹۸۰ که نشاندهنده تغییر قابل توجه نسبت به سال ۱۹۷۶ بوده است، اهمیت دادن به آموزشى آکادمیک مىباشد.
جنبه دیگر آن تداوم توسعه و بهبود آموزشى و هدف بلند مدت آن نیل به همگانى کردن آموزش ابتدایى و دوره اول متوسطه بود. اهمیت علوم تکنولوژى در آموزش و و پرورش از نکات اصلى سیاست در اوایل دهه هشتاد بوده است. اجراى برنامههاى علمى و تکنولوژیکى نه تنها در توسعه ملى و مدرنیزاسیون کشور از اهمیت بسزایى برخوردار است بلکه در افزایش پرستیژ بینالمللى جامعه علمى چین نیز مهم مىباشد. در این راستا چین به دستاوردها و پیشرفتها علمى درغرب توجه کرده و از سال ۱۹۷۶ سیاست استفاده از آنها را در پیش گرفته است. رهبریت حزب در سال ۱۹۸۰ باور نمود که تأکید فقطبر خود باعث عقب نگه داشته شدن و عدم پیشرفت کشور مىباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
عنوان تحقیق :
آموزش و پرورش در چین و فرانسه
زیر نظر استاد ارجمند :
جناب آقای عابدی
گردآورنده :
زهره دولت آبادی
رشته علوم اجتماعی – دانشگاه پیام نور کاشمر آموزش و پرورش
بر اساس ایده کنفسیوس بىن فعالیت سیاسى و آموزش و پروش رابطه متقابل وجود داشته و یکى از تزهاى اصلى مىباشد. در سال ۱۹۱۲ دولت سون یات سن قوانین حاکم بر آموزش و پروش در دوران امپراطورى را منسوخ کرده و سیستم جدیدى که از مدل ژاپنى نشأت گرفته بود توسط وزیر آموزش و پرورش تحصیلکرده آلمان جایگزین شد.
در اواخر دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ حزب امکاناتى را جهت تغییر سیستم آموزشى بوجود آورد. در سال ۱۹۳۳ دبیر کمیته مرکزى شاخه جوانان حزب کمونیست اهداف آموزشى حزب در مناطق شورایى جنوب چین را اعلام نمود. وى خواستار جدایى مذهب از آموزشى و پروش یعنى بعبارتى خواستار نسخ تز کنفسیوس و در عوض استفاده از آموزش و پرورش در جهت بهود وضع ملى گردید. شوراها براى مبارزه با بیسوادى مدارس لنین را براى بچههاى ۷ تا ۱۴ سال، مدرسه براى نوجوانان و خانمها، مدارس کادرها و مراکز آموزش عالى مانند آکادمى سرخ (Red Acadamy) و دانشگاه شورى (Soviet University) را ایجاد کردند.
بدنبال تشکیل این دورهها در جنوب، از مدل مذکور در مناطق مرزى شمال غربى نیز استفاده کرد. در اواخر دهه ۱۹۳۰ بعد از راهپیمایى بزرگ این مراکز بصورت پایگاهى براى آموزش کمونیسم درآمد. علاوه بر آن مدارس آموزش بزرگسالان، مدارس حرفهای، مدارس ابتدایى و متوسطه تأسیس شده و برنامه آموزشى خاصى براى سربازان و کادرها اجرا گردید. تا سال ۱۹۶۶ خطوط اصل سیاست آموزش و پرورش چین نشأت گرفته از شورزى بود. قبل از انقلاب ۸۰ درصد مردم بیسواد بودند که این نسبت در روستاها به ۹۵% مىرسید. در سال ۱۹۴۹ چین داراى ۲۰۰ مرکز آموزش عالی، ۴۰۰۰ دبیرستان و ۰۰۰، ۲۸۹ دبستان، مجموع ۲۴ میلیون دانشجو و دانشآموز بود. از هنگام اعلام جمهورى خلق چین در سال ۱۹۴۹ سیستم آموزش و پرورش کشور چندین مرحله را، از مبارزه جنگل در سال ۵۷-۱۹۵۶ هنگامى که آموزش و پرورش در جو بحث آزاد تشویق مىشد تا دوران آشوب و وحشت انقلاب فرهنگى که تمام سطوح آموزش و پرورش دچار اختلال شده و توسعه آن معلق مانده و بیشتر به مدارس حرفهاى پرداخته مىشد و امتحان ورودى مراکز آموزشى عالى منسوح و معیار پذیرش دانشجو داشتن عقاید سیاسى مناسى و تأیید کامل ایدههاى مائو بود را پشت سرگذاشته است. بعد از دوران انقلاب فرهنگى دوران تعدیل و بازسازى شروع شد. در این دوران سعى بر دستیابى به استانداردهاى آکادمیک از جمله برقرارى مجدد امتحان ورودى دانشگاهها بود.
در سال ۱۹۸۰ سیاست آموزشى جمهور خلق چین در ابتدا براساس فراهم نمودن امکانات جهت مدرنیزاسیون اقتصادى کشور طراحى شد. در این جهت به آموزش نیروى انسان ماهر و توسعه علوم فنى و علمى اولویت داده شد. بعبارت کوتاه آموزش و پروش بعنوان ستون اصلى چهار مدرنیزاسیون توسط رهبران حزب کمونیست چین خوانده شد.
کیفیت آموزش و پروش در همه اداوار حتى در زمان انقلاب فرهنگى مورد تأکید بوده است. در فاصله سالهاى ۷۶-۱۹۶۶ همگانى کردن آموزش و پرورش در جهت تثبیت سوسیالیسم مورد اولویت بود.
یکى از جنبههاى مثبت سیاست در سال ۱۹۸۰ که نشاندهنده تغییر قابل توجه نسبت به سال ۱۹۷۶ بوده است، اهمیت دادن به آموزشى آکادمیک مىباشد.
جنبه دیگر آن تداوم توسعه و بهبود آموزشى و هدف بلند مدت آن نیل به همگانى کردن آموزش ابتدایى و دوره اول متوسطه بود. اهمیت علوم تکنولوژى در آموزش و و پرورش از نکات اصلى سیاست در اوایل دهه هشتاد بوده است. اجراى برنامههاى علمى و تکنولوژیکى نه تنها در توسعه ملى و مدرنیزاسیون کشور از اهمیت بسزایى برخوردار است بلکه در افزایش پرستیژ بینالمللى جامعه علمى چین نیز مهم مىباشد. در این راستا چین به دستاوردها و پیشرفتها علمى درغرب توجه کرده و از سال ۱۹۷۶ سیاست استفاده از آنها را در پیش گرفته است. رهبریت حزب در سال ۱۹۸۰ باور نمود که تأکید فقطبر خود باعث عقب نگه داشته شدن و عدم پیشرفت کشور مىباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .docx :
جمعیت چین
/
چین پرجمعیت ترین کشور جهان است.تاپایان سال 2002،جمعیت این کشور به 1 میلیارد و 284 میلیون و530 هزار نفر رسید(جمعیت مناطق اداری ویژه هنگ کنگ و ماکائو و استان تایوان حساب نشد) که یک پنجم جمعیت جهان است.پوشش جمعیت چین متوازن نیست.مناطق شرقی جمعیت بیشتری از مناطق غربی این کشور دارند.تراکم جمعیت مناطق ساحلی در شرق این کشور بیش از 400 نفر در هر کیلومتر مربع است و این رقم در مناطق مرکزی و فلات های غربی چین 200 نفر و 10 نفر در هر کیلومتر مربع است.میانگین عمر چینی ها 40/71 سال است(مردان 63/69 سال و زنان 33/73 سال) که 5 سال کمتر از میانگین جهانی و 7 سال بیشتر از میانگین کشورهای در حال توسعه و 5 سال کمتر از میانگین کشورهای پیشرفته است.
سال 2002 سرعت رشد جمعیت چین همچنان کاهش یافت.تا پایان همین سال جمعیت این کشور به 1 میلیارد و 284 میلیون و 530 هزار نفر رسید که از این میان جمعیت شهرنشین 502 میلیون و0 12 هزار نفر است و 1/39 در صد جمعیت کل را تشکیل می دهد.جمعیت روستانشین 582 میلیون و 410 هزار نفر است که 9/60 در صد مجموع جمعیت چین را تشکیل می دهند.جمعیت مردان 661 میلیون و 150 هزار نفر و زنان 623 میلیون و 380 هزار نفر هستند.جمعیت کمتر از 14 ساله 4/22 در صد،15 تا 64 ساله 3/70 در صد و بیش از 65 ساله 3/7 در صد جمعیت چین را تشکیل می دهند.در همین سال 16 میلیون و 470 هزار نفر بر جمعیت چین افزوده و 8 میلیون و 210 هزار نفر از جمعیت آن کاسته شد.
آیا چین میتواند اقتصاد اول دنیا شود؟
همواره میشنویم که چین را برنده بحران اقتصادی میدانند و تحلیلگران و کارشناسان اقتصادی از این مساله صحبت میکنند که این کشور توانسته است بحران اقتصادی دنیا را بدون تحمل آسیبی جدی پشت سر بگذارد.
برخی تحلیلگران دلیل این اثرپذیری اندک چین را تجربه رکود قبلی آسیا میدانند. آنها بر این باورند که این کشور تجربه رکود ۱۰ ساله قاره آسیا در دهه ۱۹۹۰ میلادی را داشته است و با ابزارها و سیاستهایی که براثر تجربه آن رکود در اختیار داشت توانست کمترین آسیب را در جریان رکود کنونی متحمل شود.
الن استیون یکی از تحلیلگران بخش آسیا در صندوق بینالمللی پول میگوید: چین تجربه رکود ۱۰ ساله آسیا را دارد و این کمک بزرگی به سردمداران اقتصادی این کشور بود؛ ولی واقعیت این است که رکود کنونی شدیدترین رکود بعد از رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ میلادی است و قدرت تخریب آن بسیار بزرگتر از رکود آسیاست. بنابراین نمیتوان این نظریه را پذیرفت که اقتصاد چین از این بحران رهیده است.
بخصوص که این کشور اقتصادی صادرات محور دارد و رکود باعث از بین رفتن سهم بزرگی از درآمد صادراتی این کشور شده است. بدون شک اقتصاد این کشور نیز همچون دیگر کشورها آسیبدیده است و تنها دلیلی که برای نمایان نشدن این آسیبها میتوان ذکر کرد، تزریقهای بزرگ دولت به اقتصاد و استفاده از ابزارهای مختلف برای سرپوش گذاشتن بر ضعفهای ناشی از بحران است اما این تنها یک روی سکه است و در روی دیگر سکه تحلیلگران و اقتصاددانانی وجود دارند که با توجه به شواهد و مدارک خود تاکید میکنند اقتصاد چین در جریان بحران آسیب دیده است.
آنها بر این باورند آمارهای اقتصادی دولت چین یا مربوط به تزریقهای میلیاردی و کمکهای بلاعوض دولت به سازمانهای مختلف است یا آمارهایی است که بر اثر ادامه روند رشد قبلی به دست آمده است و از ابتدای سال ۲۰۱۰ میلادی که تاثیر ضعفهای ناشی از رکود در اقتصاد این کشور نمایان شود، آمارها نیز روند نزولی به خود میگیرند.
از طرف دیگر بانک جهانی در گزارش اخیر خود اعلام کرد بزرگی اقتصاد چین بیشتر از واقع نشان داده شده است. این مرکز در گزارش خود تاکید کرد اقتصاد این کشور بسیار کوچکتر و آسیبپذیرتر از آن چیزی است که در آمارها نمایش داده میشود. این در حالی است که در گزارشهای قبلی این مرکز جهانی، همواره بر بزرگی اقتصاد چین و رشد بالای آن تاکید شده بود و حتی برخی کشورهای جهان را به نشان دادن عکسالعمل در برابر این آمارها واداشته بود.
برخی معتقدند تسلط کشورهای بزرگ غربی از جمله آمریکا سبب شده است تا گزارشهای این مرکز نیز فارغ از مباحث علمی دارای جهتگیری سیاسی باشد؛ اما واقعیت این است که اقتصاد چین با وجود بزرگی ظاهری؛ پتانسیلهای زیادی برای توسعه ندارد و نمیتوان انتظار داشت به یک قدرت هادی اقتصاد دنیا تبدیل شود. نیوزویک در گزارش اخیر خود چند سناریو در مورد اقتصاد چین ارائه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
آموزش و پرورش کشور چین
مقدمه
آموزش و پرورش پایه توسعه علوم و فنون یک کشور به حساب می آید . دولت چین برای توسعه آموزش و پرورش اقلیتهای ملی سیاست ها و اقدامات زیر را اجرا می کند : توجه و کمک به اقلیتهای ملی در توسعه آموزش و پرورش ؛ تاسیس اداره دموکراتیک آموزش و پرورش ؛ احاله حقوق توسعه خودمختار آموزش و پرورش اقلیتهای ملی به این ملیتها و مناطق اقلیت نشین ، اهمیت به آموزش زبان و خط اقلیتهای ملی و آموزش دو زبانه ، تقویت کار تحریر مواد تدریسی به زبان های اقلیتهای ملی ؛ تقویت تربیت معلمان اقلیتهای ملی ؛ اختصاص وجوه ویژه به اقلیتهای ملی و مناطق اقلیت نشین ؛ تاسیس مدارس اقلتیهای ملی و دادن امتیازات به دانشجویان و دانش آموزان اقلیتهای ملی به لحاظ نمرات قبولی و ارضای نیازمندیهای خاص آنان در زندگی و سازماندهی کارهای پشتیبانی نواحی پیشرفته در مناطق اقلیت نشین .
دولت چین اقداماتی برای توسعه آموزش مدرسه مناطق اقلیت نشین اتخاذ و با استفاده از امکانانات موجود انواع دبستان ها ؛ دبیرستان ها و دانشگاه ها را تاسیس کرده و با توجه به ویژگیهای اقلیتهای ملی در تدریس از زبان خود آنان نیز استفاده می کند . در مدارس مختلف چین شمار دانش آموزان و دانشجویان اقلیتهای ملی به مراتب افزایش یافته است .در مناطق اقلیت نشین واقع در شمال غرب ،؛ شمال شرق و جنوب غرب مدارس عالی اقلیتهای ملی وجود دارد و هزاران دانشجوی اقلیتهای ملی در این مدارس درس می خوانند . طبق آمار ؛ تمام 55اقلیت ملی چین دارای دانشجویان ملیت خود و بعضی دارای دانشجویان فوق لیساس و دکترا هستند
ساختار نظام آموزشی > مقطع آموزش ابتدایی
مقطع آموزش ابتدایی
این مقطع شامل مقطع آموزش پیش دبستانی و ابتدایی است. مهد کودک ویژه کودکان زیر رده سنی سه سال و پیش دبستانی ویژه کودکانی است که وارد سه سالگی شده و در شش سالگی وارد مدارس ابتدایی می گردند. مقطع آموزش ابتدایی از کلاس اول شروع و بسته به نظام آموزشی تا کلاس پنجم یا ششم ادامه می یابد. سال تحصیلی به دو ترم تقسیم می شود که هر ترم شامل 19 هفته و در مجموع مدت دو ترم 38 هفته آموزشی در طول سال است. همچنین یک هفته اضافی (مثلا برای روزهای برفی در چین) هم در نظر گرفته اند و 13 هفته باقیمانده ویژه تعطیلات است.طی مقطع ابتدایی، دانش آموزان ملزم به گذراندن دروس متنوعی نظیر زبان چینی، ریاضیات و مطالب اخلاقی و همچنین ورزش و فعالیتهای فوق العاده می باشند. گفتنی است که یادگیری زبان خارجی (انگلیسی) طی سال های آخر این دوره در زمره دروس اختیاری است.
ساختار آموزش ابتدایی
سال تحصیلی
تعداد مدارس
تعداد کل دانش آموزان ثبت نامی
تعداددانش آموزان دختر ثبت نامی
تعداد کل معلمین
تعدادمعلمین زن
1990
766072
122413800
56555200
5581810
2408800
1991
729158
121641500
56546400
5532300
2422700
1992
712973
122012800
56856000
5526500
2458500
1993
696681
124212400
58159000
5551600
2506900
1994
685588
128226233
60353001
5611324
2569827
1995
668685
131951477
62410771
5664057
2640040
1996
645983
136150042
64670134
5735790
2718842
تعداد ساعات درسی اختصاص یافته به دروس دورة ابتدایی
مواد درسی
تعداد ساعات درسی در مناطقی که دورة ابتدایی6 سال است
تعداد ساعات درسی در مناطقی که دورة ابتدایی5 سال است
اخلاق
204
170
زبان چینی
1666
1598
ریاضیات
986
952
علوم اجتماعی
204
170
علوم طبیعی
272
238
ورزش
544
340
موسیقی
408
340
هنر
408
340
کار
136
102
/
سیاست های آموزشی
سیاست های آموزشی
طی سالهای اخیر دولت چین توسعه آموزش را در اولویت برنامه های خود قرار داده و در جهت توسعه کشور به سرمایه گذاری در نظام آموزشی مبادرت نموده است. به عنوان مثال طرح آموزش پایه به مدت 9 سال، سرمایه گذاری وسیعی در نظام آموزشی می باشد که به واسطه آن شهروندان چینی به آموزش و ادامه تحصیلات خود تشویق می گردند. به اعتقاد دنگ زیائوپنیگ سیاست های آموزشی کشور می باید به برآورده سازی نیازهای آتی جامعه منتهی گردد که این مسئله خود مستلزم اصلاح ساختار نظام آموزشی است.
سیاستهای آموزشی چین طی قرن بیست و یکم
در حال حاضر، اغلب خانواده های چینی در پی فرستادن کودکان خود به کودکستانها، مدارس ابتدایی و متوسطه معتبر با برنامه های درسی و آموزشی مطلوب می باشند. هدف خانواده ها از فرستادن کودکان به مهدهای کودک ، بهره گیری از برنامه های آموزشی مناسب، پرورش توانایی های کودکان به طور طبیعی و تقویت مهارت های ذهنی کودکان می باشد. از سوی دیگر دولت چین در صدد اجرای طرح هایی در جهت توسعة آموزش در مناطق روستایی چین تا پایان سال2001 به منظور راهیابی هر چه بیشتر و افزایش تعداد دانشجویان مناطق فوق در نهادهای آموزشی عالی تا نرخ 15 درصد می باشد. طی سالهای اخیر کشور چین تلاش های مستمری در جهت تقویت و افزایش تعداد دانشجویان در دانشگاهها به عمل آورده است. به نحوی که این تعداد با یک افزایش جهشی از 08/1 میلیون طی سال 99 بر 2 میلیون و 600 هزار نفر طی سال 2001 بالغ گردید. طی سال 2001 کشور چین همچنین به لغو محدودیت های مربوط به عدم ازدواج دانشجویان و شرط سنی آنان مبادرت نموده از این روی حتی افراد رده سنی 73 سال نیز از حضور در آزمون ورودی دانشگاه ها برخوردار گردیده و آموزشهگاههای عالی اعم از دانشگاهها و دانشکده های سراسر چین به گشایش در های خود به روی عموم بدون ملاحظات سنی مبادرت نمودند. تعلیم و تربیت کماکان در سراسر چین در حال توسعه بوده و اقشار مختلف مناطق فقیرنشین و محروم و دور افتاده را نیز در برمی گیرد. ضمن آنکه آموزش های غیر دولتی نیز طی سالهای اخیر تقویت شده و با تصویب وزارت آموزش بالغ بر100 مرکز دانشگاهی خصوصی در کشور تأسیس گردیده است. از سوی دیگر، شورای مشورتی سیاسی خلق چین به درخواست سرمایة لازم جهت توسعه و تقویت آموزش و پرورش در نقاط توسعه نیافتة غربی و مرکزی کشور از دولت مبادرت نموده است. شورای مشورتی سیاسی خلق چین که بلند پایه ترین نهاد مشورتی کشور است، در صدد توسعة آموزش و پرورش با کمک های دولتی در سطح جامعه است. طبق اساسنامه این شورا، آموزش و پرورش در نواحی روستایی باید توسط دولت حمایت و سرمایه گذاری شده و این وظیفه نباید بر دوش کشاورزان قرار گیرد. محوریت اساسنامه فوق، بر ایجاد یک ساختار مؤثر و با ثبات جهت تضمین پیشبرد آموزش و پرورش با استفاده از سرمایه های دولتی و تعمیم نظام آموزش پایه در مناطقی است که از وضعیت اقتصادی نابسامانی برخوردار می باشند. در واقع هدف اصلی این شورا، حمایت از کشاورزان و تامین بودجة لازم جهت توسعة آموزش در مناطق فقیرنشین و محروم کشور است.
سیاست درهای باز در نظام آموزشی
بخش آموزش و پرورش کشور چین همچون بخش ها ی اقتصادی و