دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درباره چه نوع عینک آفتابی استفاده کنیم ؟

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

چه نوع عینک آفتابی استفاده کنیم ؟

گرچه تا چند سال پیش شما با شنیدن یا دیدن عینک‌های آفتابی یا دودی به یاد هنرپیشه‌های هالیودی یا بالیودی می‌افتادید، اما امروزه استفاده از آن به عنوان یک ضرورت و حفظ سلامت چشم‌هامطرح است . محافظت چشم در مقابل نور شدید آفتاب و اشعه فرابنفش موجود در آن بسیار مهم است. استفاده از عینک آفتابی مناسب در شرایطی که نور آفتاب شدید است، باعث بهتر شدن دید و پیشگیری از صدمه به عدسی و شبکیه چشم می‌شود. استفاده از عینکهای تقلبی نه تنها این خاصیت را ندارند بلکه سبب بسیاری از عوارض چشمی‌می‌شوند که از آن جمله می‌توان، کاهش بینایی، آب مروارید و بیماری شبکیه را نام برد.

در نور شدید، چشم احساس خستگی و کاهش دید رنگی می‌کند. در صورتی که چشم‌ها بدون محافظ هر روز برای ساعات طولانی در نور آفتاب به سر برد احتمال ابتلا به آب مروارید بسیار افزایش می‌یابد.

توصیه های لازم در مورد انتخاب عینک آفتابی

1- افرادی که در حال اسکی کردن، حمام آفتاب گرفتن و کوهنوردی در ارتفاعات هستند باید حتماً از عینک آفتابی استفاده کنند. برای اینگونه محیط‌ها عینک‌هایی لازمند که فقط ۱۲ ـ ۸ درصد نور را از خود عبور دهند.

2 ـ عینکهای رنگی متمایل به سبز و قهوه ای به علت مختل کردن طیف رنگ ، مضر هستند . البته برای افرادی که می‌خواهند به مدت طولانی رانندگی کنند ، توصیه می‌شود از عینکهای قهوه ای استفاده کنند ، چرا که این عینکها نور آبی آسمان را کاهش وحدت بینایی را افزایش می‌دهند، لذا برای مصارف روزمره توصیه به استفاده از این رنگ نمی‌شود .

3- اگر پشت فرمان می‌نشینید توصیه می‌شود که از عینکهای آفتابی سبز رنگ استفاده نکنید چرا که تشخیص نور قرمز و زرد را مختل می‌کند و از این نظر مناسب نیستند. به عنوان یک اصل بدانید که بهترین رنگ برای عینکهای آفتابی در وهله اول خاکستری و پس از آن قهوه ای است.

4ـ شیشه‌های عینک آفتابی باید مقاومت کافی داشته باشد. پلی کربنات از همه مواد مقاوم تر است.

۵ ـ قاب عینک باید بزرگ باشد تا محافظت کامل در این خصوص صورت گیرد .

۶ - یک عینک آفتابی استاندارد عینکی است که وقتی آن را در مقابل یک صفحه طرح دار تکان می‌دهیم نباید صفحه موجدار تار و کج و معوج دیده شود .

۷ - اگر می‌خواهید بدانید که تیرگی عینک آفتابی شما مناسب است یا نه، در یک اتاق با نور معمولی با عینک آفتابی به آینه نگاه کنید اگر عینک آفتابی شما مناسب باشد نباید چشمان خود را ببینید .

۸ - کودکانی که برای ساعتهای طولانی در زیر نور آفتاب در حال بازی کردن هستند باید از عینکهای مخصوص خودشان استفاده کنند .

۹ - اگر در محل کار خود با اشعه‌های زیاد در تماس هستید، عینک آفتابی جوابگو نخواهد بود لذا توصیه می‌شود عینکهای متفاوت و مخصوص استفاده نمایید (برای مثال در جوشکاری ویا کار با وسائلی که تولید اشعه میکند عینک ویا محافظ های خاصی لازم است )

۱۰ - افرادی که تحت عمل آب مروارید یا لیزیک یا لازک قرار گرفته‌اند باید در مواجهه با آفتاب از عینکهای آفتابی مجاز استفاده کنند .

۱۱- بعضی داروهای پوستی یا چشمی‌حساسیت چشم‌ها را به نور آفتاب بیشتر می‌کند در صورت استفاده از این داروها ( به عنوان مثال کسانی که از قطره های چشمی‌یا قرص داکسی سیکلین استفاده می‌کنند ) باید حتماً از عینک آفتابی استفاده کنند .

۱۲- عینکهای آفتابی با شیشه‌های رفلکس که دارای پوشش آینه‌ای هستند برای مصارف اسکی یا کوهنوردی مناسب می‌باشند .

۱۳- با توجه به هزینه‌های مختلف که روزمره متحمل می‌شوید خرید یک عینک آفتابی استاندارد نه تنها عملی درست و به جا بلکه ضروری می‌باشد . بهای استفاده از عینکهای تقلبی به خطر انداختن سلامتی چشم هایتان می‌باشد .

۱۴ - برای تهیه عینک آفتابی بهتر است با یک چشم پزشک مشورت کنید و یا از یک اپتومتریست کمک بگیرید . و جهت خرید آن به عینک فروشیهای معتبر مراجعه نمایید . با خرید یک عینک خوب به راحتی می‌توانید تا چند سال از آن استفاده کنید .

۱۵- اگر دچار اختلال در بینایی هستید و از عینک طبی استفاده می‌کنید چنانچه مایل بودید می‌توانید از عینکهای آفتابی مخصوص که بر روی عینک طبی قرار می‌گیرند استفاده نمایید و یا برای عینک طبی خود شیشه های فتوکروم و یا شیشه های رنگی سفارش دهید .

منبع:www.seemorgh.com



خرید و دانلود مقاله درباره چه نوع عینک آفتابی استفاده کنیم ؟


مقاله درباره سوال وجواب1234564

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

1- سرسیلندر شامل چه قسمتهایی می باشد و وظیفه هرکدام چیست؟

1- مجرای روغن کاری جهت روغن کاری و رساندن روغن به محور اسبکها

2- مجرای آب جهت خنک سازی سرسیلندر همراه با پولکیهای انبساطی

3- هوزینگ ترموستات که محل قرار گرفتن ترموستات جهت تنظیم دمای آب داخلی موتور می باشد

4- لوله های ورود و خروج آب

5- محل بسته شدن منیفوله های دود وگاز

6- واشر بغل اگزوز جهت آب بندی کردن منیفوله ها با بدنهع جانبی اگزوز

7- اطاقک احتراق که محل متراکم شدن سوخت واحتراق می باشد

8- سوپاپهای دود وگاز که وظیفه آنها کنترل ورود وخروج دود وگاز به داخل محفظه سیلندرها می باشد

9- سیت یا نشیمنگاه سوپاپ که کار آب بندی خنک کاری سوپاپ را انجام می دهد

10- گیت یا گایر سوپاپ که وظیفه آن کنترل لقی جانبی سوپاپ را انجام میباشد

11- لاستیک گیت سوپاپ که وظیفه آن جلوگیری از نفوذ روغن از گیت به داخل محفظه احتراق و جلوگیری از روغن سوزی می باشد

12- فنر سوپاپ که وظیفه آن برگرداندن سریع سوپاپ به محل خود می باشد

13- بشقاب نگه دارنده فنر سوپاپ

14- خار نگه دارنده بشقابک

15- انگشتی ها یا اسبکها که وظیفه آنها بازکردن سوپاپ ها در زمان معینی با توجه به فرمان میل سوپاپ می باشد

16- میل اسبک یا میل انگشتی که اسبکها روی آن وار شده واز طریق میل اگشتی، اسبکها روغن کاری می شوند

17- پایه های اسبک که بوسیله آنهامیله اسبک برروی سرسیلندرسوار می شود

18- پیچهای تنظیم لقی سوپاپها جهت فیلرگیری

19- میل تایپیت هاکه وظیفه آنها انتقال نیرو ازمیل بادامک به انگشتی ها میباشد

20- واشر سرسیلندر که وظیفه آن آب بندی بین سرسیلندر و بلوکه سیلندر می باشد

2- معایب سرسیلندر را نام برده و علتهای بروز آنها را بگویید؟

الف) تابیدگی سرسیلندر که براثر داغ کردن موتور- یکنواخت باز وبسته نکردن (( نکشیدن)) پیچهای سرسیلندر وگرم بازکردن سرسیلندر پیش می آید

ب) ترک خوردگی سرسیلندر، گیت وسیت که در اثر داغ کردن و ضربه شدید پیش می آید

ج) کربن گرفتگی محفظه احتراق در اثر روغن سوزی وخام سوزی

د) خلاصی زیاد ساق سوپاپ در داخل گیت در اثر خوردگی ساق سوپاپ وگیت سوپاپ

ه) ضعیفی فنر سوپاپ، خرابی لاستیک گیت، گود کردن سیت سوپاپ در اثر مرور زمان

3- ترک خوردگی- کربن گرفتگی- کف تراشی زیاد- تابیدگی- خلاصی زیاد گیت- ضعیفی فنر سوپاپ- ترک خوردگی سوپاپ- چسبیدگی سوپاپ- خرابی لاستیک گیت- سوختگی واشر سرسیلندر- هرکدام از معایب گفته شده فوق دارای چه نشانه هایی در موتور هستند؟

1- ترک خوردگی: آب سوزی و مخلوط شدن آب روغن 2- کربن گرفتگی: خودسوزی بالا رفتن فشار کمپرس3- کف تراشی زیاد: بالا رفتن فشار کمپرس4- تاب دیدگی سرسیلندر: سوختگی مداوم واشر سرسیلندر و کاهش فشار کمپرس5- خلاصی زیاد گیت: روغن سوزی وبدکارکردن موتور، بریدن وشکستن سوپاپ6- ضعیفی فنر: بهم خوردن دیاگرام سوپاپها وهمچنین سوختگی سوپاپ7- ترک خوردگی سیت: کم شدن فشار کمپرس، نفوذ آب بداخل محفظه احتراق و آب سوزی8- چسبندگی سوپاپ: گیر کردن سوپاپ درداخل گیت9- خرابی لاستیک گیت: خروج دود آبی از اگزوز در اول گازدادن10- سوختگی واشر سرسیلندر: خارج شدن آب از اگزوز، گرم کردن موتور، کم شدن کشش موتور، قاطی شدن آب روغن، دیر روشن شدن موتور، زدن کمپرس بداخل رادیاتور آب

4- اصطلاحات زیر را تعریف نمایید؟

1- نقطه مرگ بالا: بالاترین نقطه ای که پیستون در داخل سیلندر قرار می گیرد را نقطه مرگ می گویندTDC بالا

2- نقطه مرگ پایین: پایین ترین نقطه ای که پیستون در داخل سیلندر قرار می گیرد را نقطه مرگ پایین BDC می گویند

3- کورس پیستون: فاصله ای را که پیستون بین نقطه مرگ بالا و نقطه مرگ پایینی در داخل سیلندر طی می کند را کورس پیستون می گویند.

4- نسبت تراکم : نسبت حجم کل سیلندر به حجم اطاقک احتراق را نسبت تراکم میگویند.

5- محفظه احتراق : فضای بالای نقطه مرگ بالا را در روی سرسیلندر اطاقک یا محفظه احتراق میگویند.

6- آوانس سوپاپ دود و گاز : زود باز شدن سوپاپ دود و گاز را آوانس سوپاپ دود و گاز گویند.

7- رتبارد سوپاپ دود و گاز : دیرتر بسته شدن سوپاپ دود و گاز را ریتارد سوپاپ دود و گاز گویند.

8- آوانس جرقه : ایجاد جرقه قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ بالا را آوانس جرقه گویند.

5- منظور از دیاگرام سوپاپها یا فرمان موتور چیست؟

زمان باز بودن سوپاپهای دود و گاز ‹‹آوانس + ریتارد›› را در یک موتور که توسط بادامکهای میل سوپاپ تعیین می شود را دیاگرام سوپاپها می گویند که با تئوری فرق داشته و ارتباط مستقیمی با قدرت و شتاب خودرو خواهد داشت.

6- موتورهای چهار زمانه و دو زمانه چگونه کار می کنند و چه فرقی با یکدیگر دارند؟

موتورهای دوزمانه در یک دور گردش میل لنگ یکبار احتراق می کنند ولی موتورهای چهارزمانه در دو و دوزمانه بوسیله اختلاط سوخت و روغن به نسبت یک به بیست روغن کاری می شوند، موتورهای چهارزمانه دارای رینگ روغنی و رینگ چرخشی هستند ولی موتورهای دوزمانه دارای رینگ ثابت و فاقد رینگ روعنی هستند، موتورهای چهارزمانه دارای یک کارتل مجزا دارند، در موتورهای چهارزمانه از یاتاقان برای میل لنگ استفاده میشود ولی موتورهای دوزمانه فاقد یاتاقان بوده و از بلبرینگ



خرید و دانلود مقاله درباره سوال وجواب1234564


تحقیق درباره تورم چه اثری بر صورت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

تورم چه اثری بر صورت‌های مالی شرکت‌ها دارد؟

گروه بورس – اقلام صورت‌های مالی و ترازنامه شرکت‌ها در یک دوره مالی تورمی شاهد چه تغییرات مهمی است؟ و آثار رشد قیمت‌ها، افزایش هزینه و رشد درآمد حاصل از فروش کالا و خدمات چگونه در اسناد مالی شرکت‌ها منعکس می‌شود.

 

برخی از کارشناسان بر این عقیده‌اند افزایش نرخ تورم در رشد هزینه‌های تولید و قیمت خدمات و فروش کالای شرکت نمایش یافته و با توجه به رشد ارزش دارایی‌ها، شرکت‌هایی که با مشکل تامین درآمد، شناسایی سود و بحران تامین سرمایه روبه‌رو هستند، به فروش دارایی‌ها روی می‌آورند. با این حال نظرات متنوع است. در خصوص تاثیر تورم بر صورت‌های مالی شرکت‌ها نظر دو کارشناس ارشد حسابداری قابل توجه است. افزایش مکررهوشنگ خستویی عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره درباره تاثیر تورم بر صورت‌های مالی شرکت‌ها گفت:‌افزایش قیمت برخی اقلام از جمله سوخت تاثیر مستقیمی بر بهای تمام شده می‌گذارد، زیرا موجب افزایش هزینه حمل‌ونقل می‌شود.از سوی دیگر با توجه به بازده اندک بازار سرمایه از این پس نمی‌توان انتظار دریافت سود چندانی از معاملات بازار سهام داشت.وی افزود: افزایش حجم نقدینگی افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و کاهش ارزش پول عواملی است که موجب افزایش مکرر تورم خواهد شد. خستویی ادامه داد: در این شرایط تولید کاهش یافته و واردات نیز با افزایش قیمت 5/1 برابری روبه‌رو می‌شود.حسابرس معتمد بورس درباره میزان تاثیرپذیری صورت‌های مالی شرکت‌ها از تورم گفت: افزایش تورم هزینه‌های مالی را افزایش می‌دهد و این امری طبیعی است که ممکن است پیش‌بینی سود را با دشواری مواجه سازد. ستویی افزود: حسابرسی براساس اطلاعات موجود صورت می‌گیرد نه براساس مفروضات آینده، بنابراین نمی‌توان از حرفه حسابرسی انتظار معجزه داشت. عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره درباره افزایش قیمت دارایی‌های غیرمولد شرکت‌ها و تاثیر آنها بر سود گفت: در حسابداری دو مقوله «شناخت» و «تحقق» وجود دارد و باید دانست افزایش قیمت زمین و ساختمان تنها شناسایی می‌شود و تحقق نمی‌یابد، بنابراین تاثیری بر سود شرکت‌ها نخواهد گذاشت. وی درباره چشم‌انداز آتی بازار سرمایه گفت: بازار در شرایط حاضر با «دوپینگ» حرکت می‌کند، ولی به زودی با رکود مواجه خواهد شد. تضعیف بنیه مالی شرکت‌ها غلامرضا سلامی رییس شورای عالی انجمن حسابداران خبره افزایش تورم را تنها موجب افزایش سود غیرعملیاتی شرکت‌ها در صورت فروش زمین و ساختمان دانست و گفت: سود تقسیمی شرکت‌ها از محل استهلاک دارایی‌ها است. به عنوان مثال اگر ماشین‌آلات یک شرکت در دفاتر مالی مبلغ 100میلیون تومان ثبت شده باشد و مقررات مالیاتی سالانه 10درصد از آنها مستهلک کند، بعد از ده سال، 100میلیون تومان در حساب ذخیره استهلاک خود دارد. وی افزود: در زمان تورم، اگر شرکت بخواهد برای این ماشین‌آلات جایگزین بیابد، باید 300میلیون تومان بپردازد، بنابراین 200میلیون تومانی که کمبود است، سودی است که طی 10 سال، اضافه تقسیم شده است. حسابرس معتمد بورس سپس گفت: بنیه مالی شرکت‌ها در زمان تورم، سال به سال تضعیف می‌شود، به ویژه اینکه امروزه سرعت تغییر تکنولوژی بالا رفته و زمان استهلاک با نرخ استهلاک متعارف، تطابق ندارد. سلامی ادامه داد: شرکت‌هایی که محصولات آنها در معرض رقابت با کالاهای



خرید و دانلود تحقیق درباره تورم چه اثری بر صورت


تحقیق/ شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟

فردوسی‌ و نوعی‌ فلسفه‌ اپیکوری:‌

فردوسی یک نوع‌ عدم‌ تعلق‌ به‌ دنیا و نوعی‌ فلسفه‌ اپیکوری‌ متعالی دارد که‌ به‌ «پندهای‌ سلیمان‌» می‌ماند و ارزش‌های جاودانی‌ شاعر، که‌ همراه‌ با عواطف‌ انساندوستانه‌ و نرمی‌ طبع‌ خاص‌ و با ترکیبی‌ زیبا و جالب‌ در شاهنامه به‌ چشم‌ می‌خورند، آثار متفکران‌ بزرگ‌ هند را به‌ یاد می‌آورد. علاقه آرنولد به‌ شاهنامه‌ ، و به‌ ویژه به‌ داستان‌ رستم‌ و سهراب‌، ناشی‌ از شرحی‌ بود که‌ سنت بوو بر ترجمة‌ ژول‌ مول‌ از شاهنامه‌ نوشت‌. در اینجا، اشاره‌ به‌ برخی‌ دیگر از مترجمان‌ اروپایی‌ شاهنامه بی‌فایده‌ نیست‌. سرویلیام جونزازاولین‌ شرق‌شناسانی‌ بود که‌ به‌ ترجمة‌ داستان‌ رستم‌ وسهراب‌ به‌ سبک‌ تراژدی‌های‌ یونانی‌ روی‌ آورد. اندکی بعد جوزف‌ چمپیون (Joseph Champion) بخش‌هایی‌ از آغاز

شاهنامه‌ را به‌ شعر ترجمه‌ کرد و به‌ سال‌ 1875 در کلکته به‌ چاپ‌ رسانید. سبک‌ شعری‌ او بیشتر تقلیدی‌ بود از شاعر بزرگ‌ انگلیس‌ الکساندر پوپ‌ که‌ ایلیاد هومر را به انگلیسی‌ به‌ نظم‌ درآورده‌ بود. از مترجمان‌ دیگر شاهنامه‌ باید به‌ جیمز اتکینسن‌ اشاره کرد که‌ بیشتر از چمپیون‌ با ادبیات‌ فارسی‌ آشنایی‌

داشت‌. او در سال‌ 1814 داستان‌ «رستم‌ و سهراب‌» را به انگلیسی‌ به‌ نظم‌ درآورد و در 1832 نیز خلاصه‌ای‌ از شاهنامه‌ را در ترکیبی‌ از نظم‌ و نثر به‌ همان‌ زبان ترجمه‌ کرد. اتکینسن‌ همانند بسیاری‌ از علاقه‌مندان‌ به ادبیات‌ شرق‌ معتقد بود که‌ «آثار بزرگ‌ شرقی‌ قابل‌ توجه و از جهات‌ گوناگون‌ نظیر آثار کلاسیک‌ غرب‌اند.» از همین رو، وی‌ به‌ یافتن‌ وجوه‌ تشابه‌ بین‌ شاهنامه‌ و نوشته‌ها و سروده‌های‌ کلاسیک‌ اروپایی‌ پرداخت‌. به‌ عنوان نمونه‌، ابیات‌ زیر از شاهنامه‌ را در وصف‌ زیبایی تهمینه‌ ترجمه‌ کرده‌ و همراه‌ با شرح‌ گسترده‌ای‌ دربارة آثار مشابه‌ شاعرانی‌ چون‌ هومر، ویرژیل‌، آناکرئون‌ و شکسپیر انتشار داده‌است

خیام نیشابوری :

نکته’ دیگری که به نظر می رسد در مورد انسان گرائی فلسفی خیام قابل ذکر باشد، نگرش اخلاقی اوست. شاید اینگونه تصور شود که خیام از لحاظ اخلاقی پیرو افکار اپیکور (341 _ 270 پیش از میلاد) فیلسوف مادی یونان بوده است. هر چند اپیکور و خیام، به جهت ارزش نهادن به خرد، دوری جستن از خرافات، و اهمیت قائل شدن برای خوشبختی وشاد زیستن، هر دو از یک دریچه به انسان و زندگی و هستی می نگرند، و وجوه اشتراک فراوانی دارند، اما بین این (( دو )) ، در ارزش های اخلاقی ، یک تفاوت ماهوی وجود دارد، و آن اینست که، اپیکور برای تعدیل و آرامشی که در جستجوی آن است ، نه تنها تلاشی راتوصیه نمی کند، که حتی از درگیر شدن پرهیز می کند. او دوری جستن از ناملایمات را توصیه می کند، وخیام در کنار گرایش به خوشی و دوری از اندوه، تعهد وتلاش ، برای به دست آوردن نیک بختی و شادی، و سر ناسازگاری گذاشتن با زمانه’ نادرست را، لازم می داند وتاکید می کند:

زان باده  که عمر را حیات دگر است         پر کن قدحی گرچه تو را دردسر! است

بر نه به کفم که کار عالم سمر است         بشتاب که عمر ای پسر در گذر است

هشدار! که روزگار شور انگیز است        ایمن منشین! که تیغ دوران تیز است

در کام تو گر زمانه لوزینه نهد        زنهار! فرو مبر! که زهر آمیز است.

اندیشه‌های فلسفی حکیم عمر خیام و فلسفه معروف او (اپیکوری): حکیم عمر خیام در نیشابور زاده شد. زمان تولد و وفات او به درستی مشخص نیست،‌ ولی به بعضی احتمالات در روز پنجشنبه 12 محرم 439 متولد شده و در سال‌های مابین 508 – 530 و به بعضی احتمالات در سال 515 وفات یافته است. به طور کلی می‌توان گفت که از نیمه‌ی اول قرن پنجم تا دهه‌های نخستین قرن ششم در این دنیا زیسته است. نامش عمر، کنیه‌اش ابوالفتح، لقبش غیاث‌الدین و نام پدرش ابراهیم بود. دلیل شهرت او به خیام یا خیامی به درستی معلوم نیست، اما ظاهراً این عنوان را از پدرش داشته است؛ چون شغل وی خیمه‌دوزی بوده است. قبر خیام در ایوان امامزاده محروق،‌ تقریباً به مسافت نیم‌فرسخی شهر نیشابور فعلی واقع شده است.او در همه‌ی فنون و معلومات زمان خود از جمله حکمت، فلسفه، ریاضی، طب و نجوم تبحر داشته است. حکایت کرده‌اند که خیام در نیشابور با حسن طوسی و حسن صباح همدرس بوده است. آن سه جوان به امید اینکه یکی از ایشان به مرتبه‌ی عالی خواهد رسید، با یکدیگر پیوند می‌بندند که اگر هریک از آنها به مقامی بالا رسید، دو دوست خود را نیز از نظر دور نکند.از قضا حسن طوسی به وزارت جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی می‌رسد و خواجه نظام‌الملک طوسی مشهور می‌شود. او به عهد خود وفا می‌کند و حسن صباح را به خدمت سلطان می‌برد؛ اما خیام که اهل علم بود و تمایلی به خدمت سلطان نداشت، از خواجه نظام‌الملک تقاضا می‌کند که معاش مختصری برای او مقرر دارد و به همان اندازه هم اکتفا می‌کند و به غیر از فراگیری دانش، به کار دیگری نمی‌پردازد. با چیرگی اعراب بر ایرانیان، تقویم هجری قمری در ایران کاربرد پیدا کرد و پس از مدتی به علت ناسازگاری با روند زندگی کشاورزان ایرانی، منجمان ایرانی دست به اصطلاحاتی در این زمینه زدند. در سال 467 هجری، یعنی در زمان سلطنت جلا‌ل‌الدین ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام‌الملک طوسی، تصمیم گرفته‌ شد که تقویمی بر اساس قواعد نجومی ایجاد شود. بنابراین هیأتی از دانشمندان اهل فن هیأت و نجوم برای این مقصود گرد هم آمدند. خیام یکی از آن دانشمندان و گویا بر همه‌ی آنها مقدم بود.این منجمان با محاسبات ریاضی، زیج‌هایی (مجموعه جدول‌هایی که بر اساس مطالعات و مشاهدات ستاره‌شناسی تدوین می‌شد)، برای شمارش وقت فراهم ساختند. تقویم اصلاح شده، چون به فرمان جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی فراهم آمده بود، به تقویم جلالی شهرت یافت.آنچه مسلم است، این است که خیام در نزد دانشمندان و سلاطین، منزلتی عظیم داشته است. در حکمت او را تالی «ابوعلی سینا» می‌خواندند؛ در ریاضیات سرآمد فضلا به شمار می‌رفت و در احکام نجوم، قول او را مسلم می‌دانستند؛ هرچند که خودش اعتقاد راسخی به دستی آن احکام نداشت.دنیای ریاضی مدیون تحقیقات و اکتشافات این دانشمند است. مثلاً اولین‌بار تعریف منطقی اعداد اصم (گنگ) به وسیله‌ی رشته‌های بی‌نهایت در مجموعه تحقیقات خیام دیده شده است. قضایای بسیاری که در سیزده معادله‌ی اقلیدس بی‌استدلال مانده بود، به وسیله‌ی فرضیه‌ی خیام ثابت می‌شود.می‌توان گفت خیام اولین کسی است که هندسه‌ی تحلیلی را برای حل معادلات به کار برده است و از این جهت خیام به هنگام بررسی مسئله‌ای هندسی، به معادله‌ی درجه سوم برخورد کرد و با توسل به مقاطع مخروطی به حل این معادله درجه‌ی سوم فائق آمد.خیام رساله‌ی مختصری تحت عنوان رساله‌ فی الحتیال لمعرفه الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما درباره‌ی تعیین عیار طلا و نقره و شمشی که از این دو فلز ترکیب شده است، تألیف کرده که نسخه‌ی منحصر به فردی از آن در کتابخانه‌ی گوتا آلمان موجود است. این رساله در حقیقت توضیح طریقه‌ی ارشمیدس و مبتنی بر اصل معروف این دانشمند است که به اصل هیدروستاتیک نیز شهرت دارد.

خیام و حافظ و اپیکوریسم:

نظر به این که در عصر ما اپیکوریسم به مفهوم عامیانه و مبتذلش عملاً رایج شده بود، عده ای می خواستند برخی بزرگان اندیشه و فلسفه و عرفان را منسوب به این مکتب نمایند؛ مثلاً خیام و یا حافظ را. مدعی هستند که خیام و حتی حافظ، مردانی لذت پرست، دَم غنیمت شمار و لاابالی بوده اند. مخصوصادرباره خیام عقیده بسیاری همین است. آنچه مسلم است، این است که خیام ریاضیدانِ فیلسوف چنین نبوده و چنین نمی اندیشیده است.

از ظاهر اشعار منسوب به خیام همان مطلب پیدا شده است، ولی از نظر محققان جای بسی تردید است که اشعار معروف، متعلق به خیام ریاضیدان فیلسوف باشد.

به فرض هم این اشعار از او باشد، هرگز از زبان شعر نمی توان نظریه فلسفی شاعر را دریافت. خصوصا که اخیرا رساله هایی از خیام بدست آمده و چاپ شده است که اتفاقا همان موضوعات را طرح کرده است که در اشعار منسوب به او مطرح است، ولی آن ها را آن گونه حل می کند و پاسخ می گوید که به قول خودش، استادش بوعلی حل کرده است. درباره حافظ، مطلب از این هم واضح تر است. آشنایی مختصر با زبان حافظ و یک مراجعه کامل به تمام دیوان حافظ و مقایسه اشعار او با یکدیگر که برخی مفسر دیگرند، مطلب را کاملاً روشن می کند.

خیام: کافر شراب‌خوار یا...؟

خیام شاعری کم‌گو بوده است. خیام اگرچه در درجه‌ی اول از علم و فضل بود، ولی عامه‌ی مردم او را به سبب رباعیاتش می‌شناسند. در مورد خیام نگرش‌های مختلفی در بین مردم وجود داشته و دارد. عده‌ای کلمات او را کفرآمیز دانسته و یا او را شراب‌خوار پنداشته‌اند و به اشعار او از جهت ترغیب به می‌خوارگی نگریسته‌اند و حتی عده‌ای او را بی‌اعتقاد به مبدأ و معاد فرض کرده‌اند.یک جام شراب صد دل و دین ارزدیک جرعه‌ی می، مملکت چین ارزدجز باده‌ی لعل نیست در روی زمینتلخی که هزار جان شیرین ارزد.اصولاً خیام شاعری را پیشه‌ی خود نساخته و این به جهت آن نیست که شعر امری حقیر است و شاعر شأن و ارزشی ندارد، بلکه از آن جهت بود که در آن دوره یک شاعر غالب اوقات خود را برای استفاده‌ی مالی، به مداحی بزرگان و سلاطین، مجلس‌آرایی و مزاح‌گویی می‌پرداخت و در مراسم خوش‌گذرانی اهل فسق و فجور شرکت می‌کرد. در آن زمان امثال فردوسی، ناصر خسرو و حکیم سنایی که شاعرانی متین و با مناعت بودند، نادر می‌نمودند. بنابراین هر کس که پیشه‌ی شاعری را اختیار می‌کرد، مردم به او به چشم مداح سلاطین می‌نگریستند و همین مسأله باعث شد که حکیم عمر خیام از اینکه شاعر خوانده شود، احتراز کند و قوه‌ی شاعری خود را تنها در سردون رباعی به کار بگیرد. رباعی بهترین قالب شعر برای ثبت لحظات کوتاه شاعرانه است. این نوع شعر بر وزن لا حول ولا قوه الا بالله، سروده می‌شود و از مشکل‌ترین اقسام شعر است؛ زیرا با شروطی که برای آن مقرر شده و تنگ بودن و مجال سخن، گوینده باید طبعی توانا داشته باشد و معانی را به بهترین صورت ممکن در این دو بیت بگنجاند.نخستین کسانی که او را شاعر خوانده‌اند، «شهرزوری» در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم و در کتاب «تاریخ الحکما» و دیگری «شیخ نجم‌الدین رازی» صاحب کتاب «مرصاد العباد» در اوایل قرن هفتم بود.رباعیات خیام :در مورد اشعار (رباعیات) خیام، تا به حال تحقیقات زیاد و دامنه‌داری صورت گرفته است و «شاید بیش از دو هزار کتاب و رساله و مقاله دربار‌ه‌ی خیام نوشته شده باشد. خیام فیلسوف و ریاضیدان، موجودی است مشخص و یافتن او به واسطه‌ی رسانه‌های علمی و فلسفی وی آسان. ولی خیام شاعر ناشناخته مانده، سیمایی دارد مشوش و مغشوش؛ زیرا وسیله‌ی تشخیص سیمای او رباعی‌هایی است که معلوم نیست از خیام باشند، بلکه رباعی‌هایی است که محققاً از او نیست.» همه‌ی خیام‌شناسان آگاهند که رباعیات الحاقی بسیار در طی قرون به رباعیات اصیل حکیم نیشابور پیوسته‌اند و بسیاری از رباعی‌گویان به دلایلی چند، از جمله بیم از اوضاع سیاسی، نداشتن شهامت کافی برای بیان عقاید خویش و یا به منظور برخورداری از شهرت خیام و ترویج سروده‌های خویش در سایه‌ی این شهرت عالمگیر، سروده‌هایشان را به او منسوب کرده‌اند. از سوی دیگر گاهی برخی از کاتبان نیز برای تعدیل فلسفه‌ی خیامی و آمیختن آن با تصوف، رباعی‌های صوفیانه‌ای نوشته‌اند و به این ترتیب با این افزایش‌‌ها کار تشخیص و تحلیل را دشوارتر کرده‌اند. با این همه اگر با دیده‌ی انصاف به همان معدود رباعیاتی که تعلقشان به خیام قطعی می‌نماید بنگریم، اقرار خواهیم کرد که – بر خلاف استنباط و تفسیر سفسطه‌آمیز برخی از پژوهشگران متعصب – نه‌تنها با خرد و دانش مغایرتی ندارد، بلکه مؤید فرزانگی و حجتی قاطع بر دانش و بصیرت او هستند؛ زیرا که فقط بخردان اندیشمند از کنار مجهولات عالم هستی بی‌تفاوت نمی‌گذرند و همواره ذهن وقّاد و پرسشگرشان جویای اسرار نایافته است.اما قبل از هر چیز باید به گونه‌ای مطمئن شویم که خیام منجم و ریاضیدان، رباعی‌سرا نیز بوده است. اگر کسانی همچون نویسنده‌ی کتاب خیام‌ِ پنداری به نام هواداری از خیام ریاضیدان، به هجو و طردِ خیامِ رباعی‌گو پرداخته‌اند و با ذکر دلایلی که چندان اساس و استحکامی ندارند، خیام عالم را از خیام شاعر جدا کرده‌اند و حتی شهرت و محبوبیت او را در دنیای غرب نتیجه‌ی غرض‌ورزی غربیان دانسته‌اند و گفته‌اند: «کسی چه می‌داند که غربیان آزمند و پول‌اندوز از ترویج رباعیات خیام در شرق این نتیجه را نخواسته‌اند که کارخانه‌های شراب‌کشی خود را به کار اندازند و از این راه کیسه‌ی شرقیان را از زر و سیم تهی کرده و کاسه‌شان را به باده پر سازند.» باید یادآوری کنم که به حقیقت از انصاف دور افتاده‌اند و راه افراط رفته‌اند. حقیقت امر این است که خیام منجم و ریاضیدان بی‌هیچ تردیدی، رباعی‌گو هم بوده است و دیگر این که فراموش نباید کرد که داوری یک‌بُعدی، دور از رویه‌ی تحقیق و پژوهش است. بنابراین شایسته است که اولاً حقیقت‌بین باشیم و ثانیاً به نکات مثبت و چشمگیر تفکر خیامی که حاکی از فلسفه‌ی خوش‌بینانه‌، آزادگی و نظریات بدیع علمی او هستند و در رباعیات اصیل خیام – نه الحاقی – می‌درخشند، توجه کنیم و در قضاوت واقع‌بین و معتدل باشیم نه متعصب؛ به علاوه باور کنیم که اشاعه‌ی افکار و اشعار خیام در جهان غرب – با پذیرفتن منت و دینی که بی‌تردید فیتز جرالد بر ادب و فرهنگ ما دارد – ناشی از صراحت بیان، از دل برخاستگی سخن و وسعت اندیشه‌ی خیام است، نه زد و بندهای سیاسی! از خصایص کلام حکیم عمر خیام می‌توان به این موارد اشاره کرد:1. کلام او در نهایت فصاحت و بلاغت است و از تصنّع و تکلف به دور است. او در پی آرایش کلام نیست و مقام حواس خود را متوجه معنی و پیام شعر می‌کند.



خرید و دانلود تحقیق/ شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست


تحقیق شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست؟

فردوسی‌ و نوعی‌ فلسفه‌ اپیکوری:‌

فردوسی یک نوع‌ عدم‌ تعلق‌ به‌ دنیا و نوعی‌ فلسفه‌ اپیکوری‌ متعالی دارد که‌ به‌ «پندهای‌ سلیمان‌» می‌ماند و ارزش‌های جاودانی‌ شاعر، که‌ همراه‌ با عواطف‌ انساندوستانه‌ و نرمی‌ طبع‌ خاص‌ و با ترکیبی‌ زیبا و جالب‌ در شاهنامه به‌ چشم‌ می‌خورند، آثار متفکران‌ بزرگ‌ هند را به‌ یاد می‌آورد. علاقه آرنولد به‌ شاهنامه‌ ، و به‌ ویژه به‌ داستان‌ رستم‌ و سهراب‌، ناشی‌ از شرحی‌ بود که‌ سنت بوو بر ترجمة‌ ژول‌ مول‌ از شاهنامه‌ نوشت‌. در اینجا، اشاره‌ به‌ برخی‌ دیگر از مترجمان‌ اروپایی‌ شاهنامه بی‌فایده‌ نیست‌. سرویلیام جونزازاولین‌ شرق‌شناسانی‌ بود که‌ به‌ ترجمة‌ داستان‌ رستم‌ وسهراب‌ به‌ سبک‌ تراژدی‌های‌ یونانی‌ روی‌ آورد. اندکی بعد جوزف‌ چمپیون (Joseph Champion) بخش‌هایی‌ از آغاز

شاهنامه‌ را به‌ شعر ترجمه‌ کرد و به‌ سال‌ 1875 در کلکته به‌ چاپ‌ رسانید. سبک‌ شعری‌ او بیشتر تقلیدی‌ بود از شاعر بزرگ‌ انگلیس‌ الکساندر پوپ‌ که‌ ایلیاد هومر را به انگلیسی‌ به‌ نظم‌ درآورده‌ بود. از مترجمان‌ دیگر شاهنامه‌ باید به‌ جیمز اتکینسن‌ اشاره کرد که‌ بیشتر از چمپیون‌ با ادبیات‌ فارسی‌ آشنایی‌

داشت‌. او در سال‌ 1814 داستان‌ «رستم‌ و سهراب‌» را به انگلیسی‌ به‌ نظم‌ درآورد و در 1832 نیز خلاصه‌ای‌ از شاهنامه‌ را در ترکیبی‌ از نظم‌ و نثر به‌ همان‌ زبان ترجمه‌ کرد. اتکینسن‌ همانند بسیاری‌ از علاقه‌مندان‌ به ادبیات‌ شرق‌ معتقد بود که‌ «آثار بزرگ‌ شرقی‌ قابل‌ توجه و از جهات‌ گوناگون‌ نظیر آثار کلاسیک‌ غرب‌اند.» از همین رو، وی‌ به‌ یافتن‌ وجوه‌ تشابه‌ بین‌ شاهنامه‌ و نوشته‌ها و سروده‌های‌ کلاسیک‌ اروپایی‌ پرداخت‌. به‌ عنوان نمونه‌، ابیات‌ زیر از شاهنامه‌ را در وصف‌ زیبایی تهمینه‌ ترجمه‌ کرده‌ و همراه‌ با شرح‌ گسترده‌ای‌ دربارة آثار مشابه‌ شاعرانی‌ چون‌ هومر، ویرژیل‌، آناکرئون‌ و شکسپیر انتشار داده‌است

خیام نیشابوری :

نکته’ دیگری که به نظر می رسد در مورد انسان گرائی فلسفی خیام قابل ذکر باشد، نگرش اخلاقی اوست. شاید اینگونه تصور شود که خیام از لحاظ اخلاقی پیرو افکار اپیکور (341 _ 270 پیش از میلاد) فیلسوف مادی یونان بوده است. هر چند اپیکور و خیام، به جهت ارزش نهادن به خرد، دوری جستن از خرافات، و اهمیت قائل شدن برای خوشبختی وشاد زیستن، هر دو از یک دریچه به انسان و زندگی و هستی می نگرند، و وجوه اشتراک فراوانی دارند، اما بین این (( دو )) ، در ارزش های اخلاقی ، یک تفاوت ماهوی وجود دارد، و آن اینست که، اپیکور برای تعدیل و آرامشی که در جستجوی آن است ، نه تنها تلاشی راتوصیه نمی کند، که حتی از درگیر شدن پرهیز می کند. او دوری جستن از ناملایمات را توصیه می کند، وخیام در کنار گرایش به خوشی و دوری از اندوه، تعهد وتلاش ، برای به دست آوردن نیک بختی و شادی، و سر ناسازگاری گذاشتن با زمانه’ نادرست را، لازم می داند وتاکید می کند:

زان باده  که عمر را حیات دگر است         پر کن قدحی گرچه تو را دردسر! است

بر نه به کفم که کار عالم سمر است         بشتاب که عمر ای پسر در گذر است

هشدار! که روزگار شور انگیز است        ایمن منشین! که تیغ دوران تیز است

در کام تو گر زمانه لوزینه نهد        زنهار! فرو مبر! که زهر آمیز است.

اندیشه‌های فلسفی حکیم عمر خیام و فلسفه معروف او (اپیکوری): حکیم عمر خیام در نیشابور زاده شد. زمان تولد و وفات او به درستی مشخص نیست،‌ ولی به بعضی احتمالات در روز پنجشنبه 12 محرم 439 متولد شده و در سال‌های مابین 508 – 530 و به بعضی احتمالات در سال 515 وفات یافته است. به طور کلی می‌توان گفت که از نیمه‌ی اول قرن پنجم تا دهه‌های نخستین قرن ششم در این دنیا زیسته است. نامش عمر، کنیه‌اش ابوالفتح، لقبش غیاث‌الدین و نام پدرش ابراهیم بود. دلیل شهرت او به خیام یا خیامی به درستی معلوم نیست، اما ظاهراً این عنوان را از پدرش داشته است؛ چون شغل وی خیمه‌دوزی بوده است. قبر خیام در ایوان امامزاده محروق،‌ تقریباً به مسافت نیم‌فرسخی شهر نیشابور فعلی واقع شده است.او در همه‌ی فنون و معلومات زمان خود از جمله حکمت، فلسفه، ریاضی، طب و نجوم تبحر داشته است. حکایت کرده‌اند که خیام در نیشابور با حسن طوسی و حسن صباح همدرس بوده است. آن سه جوان به امید اینکه یکی از ایشان به مرتبه‌ی عالی خواهد رسید، با یکدیگر پیوند می‌بندند که اگر هریک از آنها به مقامی بالا رسید، دو دوست خود را نیز از نظر دور نکند.از قضا حسن طوسی به وزارت جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی می‌رسد و خواجه نظام‌الملک طوسی مشهور می‌شود. او به عهد خود وفا می‌کند و حسن صباح را به خدمت سلطان می‌برد؛ اما خیام که اهل علم بود و تمایلی به خدمت سلطان نداشت، از خواجه نظام‌الملک تقاضا می‌کند که معاش مختصری برای او مقرر دارد و به همان اندازه هم اکتفا می‌کند و به غیر از فراگیری دانش، به کار دیگری نمی‌پردازد. با چیرگی اعراب بر ایرانیان، تقویم هجری قمری در ایران کاربرد پیدا کرد و پس از مدتی به علت ناسازگاری با روند زندگی کشاورزان ایرانی، منجمان ایرانی دست به اصطلاحاتی در این زمینه زدند. در سال 467 هجری، یعنی در زمان سلطنت جلا‌ل‌الدین ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام‌الملک طوسی، تصمیم گرفته‌ شد که تقویمی بر اساس قواعد نجومی ایجاد شود. بنابراین هیأتی از دانشمندان اهل فن هیأت و نجوم برای این مقصود گرد هم آمدند. خیام یکی از آن دانشمندان و گویا بر همه‌ی آنها مقدم بود.این منجمان با محاسبات ریاضی، زیج‌هایی (مجموعه جدول‌هایی که بر اساس مطالعات و مشاهدات ستاره‌شناسی تدوین می‌شد)، برای شمارش وقت فراهم ساختند. تقویم اصلاح شده، چون به فرمان جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی فراهم آمده بود، به تقویم جلالی شهرت یافت.آنچه مسلم است، این است که خیام در نزد دانشمندان و سلاطین، منزلتی عظیم داشته است. در حکمت او را تالی «ابوعلی سینا» می‌خواندند؛ در ریاضیات سرآمد فضلا به شمار می‌رفت و در احکام نجوم، قول او را مسلم می‌دانستند؛ هرچند که خودش اعتقاد راسخی به دستی آن احکام نداشت.دنیای ریاضی مدیون تحقیقات و اکتشافات این دانشمند است. مثلاً اولین‌بار تعریف منطقی اعداد اصم (گنگ) به وسیله‌ی رشته‌های بی‌نهایت در مجموعه تحقیقات خیام دیده شده است. قضایای بسیاری که در سیزده معادله‌ی اقلیدس بی‌استدلال مانده بود، به وسیله‌ی فرضیه‌ی خیام ثابت می‌شود.می‌توان گفت خیام اولین کسی است که هندسه‌ی تحلیلی را برای حل معادلات به کار برده است و از این جهت خیام به هنگام بررسی مسئله‌ای هندسی، به معادله‌ی درجه سوم برخورد کرد و با توسل به مقاطع مخروطی به حل این معادله درجه‌ی سوم فائق آمد.خیام رساله‌ی مختصری تحت عنوان رساله‌ فی الحتیال لمعرفه الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما درباره‌ی تعیین عیار طلا و نقره و شمشی که از این دو فلز ترکیب شده است، تألیف کرده که نسخه‌ی منحصر به فردی از آن در کتابخانه‌ی گوتا آلمان موجود است. این رساله در حقیقت توضیح طریقه‌ی ارشمیدس و مبتنی بر اصل معروف این دانشمند است که به اصل هیدروستاتیک نیز شهرت دارد.

خیام و حافظ و اپیکوریسم:

نظر به این که در عصر ما اپیکوریسم به مفهوم عامیانه و مبتذلش عملاً رایج شده بود، عده ای می خواستند برخی بزرگان اندیشه و فلسفه و عرفان را منسوب به این مکتب نمایند؛ مثلاً خیام و یا حافظ را. مدعی هستند که خیام و حتی حافظ، مردانی لذت پرست، دَم غنیمت شمار و لاابالی بوده اند. مخصوصادرباره خیام عقیده بسیاری همین است. آنچه مسلم است، این است که خیام ریاضیدانِ فیلسوف چنین نبوده و چنین نمی اندیشیده است.

از ظاهر اشعار منسوب به خیام همان مطلب پیدا شده است، ولی از نظر محققان جای بسی تردید است که اشعار معروف، متعلق به خیام ریاضیدان فیلسوف باشد.

به فرض هم این اشعار از او باشد، هرگز از زبان شعر نمی توان نظریه فلسفی شاعر را دریافت. خصوصا که اخیرا رساله هایی از خیام بدست آمده و چاپ شده است که اتفاقا همان موضوعات را طرح کرده است که در اشعار منسوب به او مطرح است، ولی آن ها را آن گونه حل می کند و پاسخ می گوید که به قول خودش، استادش بوعلی حل کرده است. درباره حافظ، مطلب از این هم واضح تر است. آشنایی مختصر با زبان حافظ و یک مراجعه کامل به تمام دیوان حافظ و مقایسه اشعار او با یکدیگر که برخی مفسر دیگرند، مطلب را کاملاً روشن می کند.

خیام: کافر شراب‌خوار یا...؟

خیام شاعری کم‌گو بوده است. خیام اگرچه در درجه‌ی اول از علم و فضل بود، ولی عامه‌ی مردم او را به سبب رباعیاتش می‌شناسند. در مورد خیام نگرش‌های مختلفی در بین مردم وجود داشته و دارد. عده‌ای کلمات او را کفرآمیز دانسته و یا او را شراب‌خوار پنداشته‌اند و به اشعار او از جهت ترغیب به می‌خوارگی نگریسته‌اند و حتی عده‌ای او را بی‌اعتقاد به مبدأ و معاد فرض کرده‌اند.یک جام شراب صد دل و دین ارزدیک جرعه‌ی می، مملکت چین ارزدجز باده‌ی لعل نیست در روی زمینتلخی که هزار جان شیرین ارزد.اصولاً خیام شاعری را پیشه‌ی خود نساخته و این به جهت آن نیست که شعر امری حقیر است و شاعر شأن و ارزشی ندارد، بلکه از آن جهت بود که در آن دوره یک شاعر غالب اوقات خود را برای استفاده‌ی مالی، به مداحی بزرگان و سلاطین، مجلس‌آرایی و مزاح‌گویی می‌پرداخت و در مراسم خوش‌گذرانی اهل فسق و فجور شرکت می‌کرد. در آن زمان امثال فردوسی، ناصر خسرو و حکیم سنایی که شاعرانی متین و با مناعت بودند، نادر می‌نمودند. بنابراین هر کس که پیشه‌ی شاعری را اختیار می‌کرد، مردم به او به چشم مداح سلاطین می‌نگریستند و همین مسأله باعث شد که حکیم عمر خیام از اینکه شاعر خوانده شود، احتراز کند و قوه‌ی شاعری خود را تنها در سردون رباعی به کار بگیرد. رباعی بهترین قالب شعر برای ثبت لحظات کوتاه شاعرانه است. این نوع شعر بر وزن لا حول ولا قوه الا بالله، سروده می‌شود و از مشکل‌ترین اقسام شعر است؛ زیرا با شروطی که برای آن مقرر شده و تنگ بودن و مجال سخن، گوینده باید طبعی توانا داشته باشد و معانی را به بهترین صورت ممکن در این دو بیت بگنجاند.نخستین کسانی که او را شاعر خوانده‌اند، «شهرزوری» در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم و در کتاب «تاریخ الحکما» و دیگری «شیخ نجم‌الدین رازی» صاحب کتاب «مرصاد العباد» در اوایل قرن هفتم بود.رباعیات خیام :در مورد اشعار (رباعیات) خیام، تا به حال تحقیقات زیاد و دامنه‌داری صورت گرفته است و «شاید بیش از دو هزار کتاب و رساله و مقاله دربار‌ه‌ی خیام نوشته شده باشد. خیام فیلسوف و ریاضیدان، موجودی است مشخص و یافتن او به واسطه‌ی رسانه‌های علمی و فلسفی وی آسان. ولی خیام شاعر ناشناخته مانده، سیمایی دارد مشوش و مغشوش؛ زیرا وسیله‌ی تشخیص سیمای او رباعی‌هایی است که معلوم نیست از خیام باشند، بلکه رباعی‌هایی است که محققاً از او نیست.» همه‌ی خیام‌شناسان آگاهند که رباعیات الحاقی بسیار در طی قرون به رباعیات اصیل حکیم نیشابور پیوسته‌اند و بسیاری از رباعی‌گویان به دلایلی چند، از جمله بیم از اوضاع سیاسی، نداشتن شهامت کافی برای بیان عقاید خویش و یا به منظور برخورداری از شهرت خیام و ترویج سروده‌های خویش در سایه‌ی این شهرت عالمگیر، سروده‌هایشان را به او منسوب کرده‌اند. از سوی دیگر گاهی برخی از کاتبان نیز برای تعدیل فلسفه‌ی خیامی و آمیختن آن با تصوف، رباعی‌های صوفیانه‌ای نوشته‌اند و به این ترتیب با این افزایش‌‌ها کار تشخیص و تحلیل را دشوارتر کرده‌اند. با این همه اگر با دیده‌ی انصاف به همان معدود رباعیاتی که تعلقشان به خیام قطعی می‌نماید بنگریم، اقرار خواهیم کرد که – بر خلاف استنباط و تفسیر سفسطه‌آمیز برخی از پژوهشگران متعصب – نه‌تنها با خرد و دانش مغایرتی ندارد، بلکه مؤید فرزانگی و حجتی قاطع بر دانش و بصیرت او هستند؛ زیرا که فقط بخردان اندیشمند از کنار مجهولات عالم هستی بی‌تفاوت نمی‌گذرند و همواره ذهن وقّاد و پرسشگرشان جویای اسرار نایافته است.اما قبل از هر چیز باید به گونه‌ای مطمئن شویم که خیام منجم و ریاضیدان، رباعی‌سرا نیز بوده است. اگر کسانی همچون نویسنده‌ی کتاب خیام‌ِ پنداری به نام هواداری از خیام ریاضیدان، به هجو و طردِ خیامِ رباعی‌گو پرداخته‌اند و با ذکر دلایلی که چندان اساس و استحکامی ندارند، خیام عالم را از خیام شاعر جدا کرده‌اند و حتی شهرت و محبوبیت او را در دنیای غرب نتیجه‌ی غرض‌ورزی غربیان دانسته‌اند و گفته‌اند: «کسی چه می‌داند که غربیان آزمند و پول‌اندوز از ترویج رباعیات خیام در شرق این نتیجه را نخواسته‌اند که کارخانه‌های شراب‌کشی خود را به کار اندازند و از این راه کیسه‌ی شرقیان را از زر و سیم تهی کرده و کاسه‌شان را به باده پر سازند.» باید یادآوری کنم که به حقیقت از انصاف دور افتاده‌اند و راه افراط رفته‌اند. حقیقت امر این است که خیام منجم و ریاضیدان بی‌هیچ تردیدی، رباعی‌گو هم بوده است و دیگر این که فراموش نباید کرد که داوری یک‌بُعدی، دور از رویه‌ی تحقیق و پژوهش است. بنابراین شایسته است که اولاً حقیقت‌بین باشیم و ثانیاً به نکات مثبت و چشمگیر تفکر خیامی که حاکی از فلسفه‌ی خوش‌بینانه‌، آزادگی و نظریات بدیع علمی او هستند و در رباعیات اصیل خیام – نه الحاقی – می‌درخشند، توجه کنیم و در قضاوت واقع‌بین و معتدل باشیم نه متعصب؛ به علاوه باور کنیم که اشاعه‌ی افکار و اشعار خیام در جهان غرب – با پذیرفتن منت و دینی که بی‌تردید فیتز جرالد بر ادب و فرهنگ ما دارد – ناشی از صراحت بیان، از دل برخاستگی سخن و وسعت اندیشه‌ی خیام است، نه زد و بندهای سیاسی! از خصایص کلام حکیم عمر خیام می‌توان به این موارد اشاره کرد:1. کلام او در نهایت فصاحت و بلاغت است و از تصنّع و تکلف به دور است. او در پی آرایش کلام نیست و مقام حواس خود را متوجه معنی و پیام شعر می‌کند.



خرید و دانلود تحقیق شعرای اپیکور چه کسانی هستند و تفکرات آنها چیست