لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تهوع همراه با استفراغ یا بدون آن:
این حالت بخصوص به هنگام صبح، یکی از اولین نشانه های حاملگیو از عوارض شایع این دوران است که اغلب در اواخر ماه سوم خودبخود بهبود می یابد. برای مقابله با این ناراحتی خوردن یک تکه نان برشته یا بیسکویت قبل از برخاستن از رختخواب، مصرف غذا به مقدار کمتر ولی در دفعات بیشتردر طول روز، خودداری از مصرف غذاهای نفاخ، چرب و پر ادویه توصیه می شود. در صورت داشتن استفراغ های شدید، مکرر و به دفعات زیاد به کارکنان بهداشتی مراجعه شود.
پدر عزیز؛ در این مواقع اظهار همدردی شما و اطرافیان در کم کردن ناراحتی همسرتان موثر است.
تکرر ادرار:
در ابتدای بارداری معمولاً بعلت بزرگ شدن رحم و فشار آن بر روی مثانه دفعات ادرار کردن بیشتر می شود. بعدها ممکن است بعلت تغییر وضع رحم یا خارج شدن آن از لگن، فشار آن بر مثانه کمتر شده و این حالت از بین برود. ولی در اواخر حاملگی با پایین آمدن سرجنین به داخل لگن و فشار ناشی از آن دوباره تکرر ادرار دیده می شود.
خستگی و خواب آلودگی:
در اوایل حاملگی بیشتر زنان احساس خستگی و خواب آلودگی می کنند. معمولاً این حالت بعد از ماه چهارم بارداری برطرف می شود. استراحت بیشتر و تغذیه صحیح در این مواقع لازم است.
یبوست:
بسیاری از خانمها که در حالت عادی اجابت مزاج طبیعی دارند ممکن است بعلت تغییرات هورمونی و کند شدن حرکات روده و کاهش فعالیت جسمانی در حاملگی دچار یبوست شوند. مصرف زیاد مایعات در طول روز (حدود ۶ لیوان در روز)، استفاده از میوه و سبزیجات تازه، مصرف غذاهای حاوی فیبر زیاد مثل نان سبوس دار و عادت به اجابت مزاج در ساعات معینی از روز در جلوگیری از این حالت موثر است. مصرف ملین در حاملگی توصیه نمی شود، بجز مواردی که پزشک یا ماما تجویز می کند.
تنگی نفس:
بعلت بزرگ شدن رحم و افزایش فشار آن به قسمت پائین ریه ها و نیز اثرات هومونهای مربوط به بارداری، ممکن است مختصری احساس تنگی نفس و تند شدن تنفس ایجاد شود.گذاشتن چند بالش زیر سر و شانه ها و قرار گرفتن به حالت نیمه نشسته و اجتناب از پرخوری در کاهش تنگی نفس به هنگام خوابیدن کمک می کند. درصورت پیشرفت این حالت حتماً باید با پزشک یا ماما مشورت شود. در ماه آخر بارداری، زمانی که سر جنین در داخل لگن قرار می گیرد، نفس کشیدن برای مادر راحت تر می شود.
زیاد شدن ترشحات مهبل(واژن):
در طول حاملگی ترشحات واژن افزایش می یابد که این ترشحات سفید رنگ یا بی رنگ، غلیظ و بدون بو است. در این موارد لازم است ناحیه تناسلی خشک نگه داشته شده و بهداشت رعایت شود. درصورتی که رنگ ترشحات زرد یا مایل به سبز شده با خارش، سوزش و یا بوی بد همراه باشد باید به پزشک یا ماما مراجعه شود.
گرفتگی عضلات پا:
از نیمه دوم بارداری بعلت بزرگی رحم و فشار روی اعصاب، گرفتگی عضلات پاها شایع است. گرم نگهداشتن و ماساژ عضلات، باعث کم شدن گرفتگی عضلات و کاهش درد می شود. چنانچه با این اقدامات گرفتگی عضلات رفع نشد، با پزشک مشورت شود.(ممکن است علت آن اختلال کلسیم باشد.در اینصورت بهتر است با پزشک مشورت شود.)
کمردرد و پشت درد:
در برخی خانمها بزرگ شدن رحم باعث انحراف مهره های کمر، به سمت جلو شده و درد پشت و کمر ایجاد می کند. استراحت و پوشیدن کفش پاشنه کوتاه، استفاده از کمربند مخصوص حاملگی، انجام حرکات ورزشی مناسب و گرم نگه داشتن این قسمتها در کاهش درد موثر است. توصیه می شود این مادران بر روی تشک های سفت بخوابند.
واریس:
در حاملگی گاهی بعلت افزایش وزن بدن، سنگینی رحم و فشار آن به رگهای بزرگ در لگن و سیاهرگ های پشت ران و ساق پا جریان خون مختل شده و واریس ایجاد می شود در این حالت عروق پا متورم و دردناک است. درد و ناراحتی ناشی از واریس را می توان با استراحت و نگه داشتن پاها( ساق و ران) در سطحی بالاتر از سطح بدن، کم کرد. مادر باید دراز کشیده و پاهای خود را روی صندلی یا بالش قرار دهد و از ایستادن یا نشستن به مدت طولانی خودداری کند. پوشیدن جورابهای مخصوص با مشورت پزشک یا ماما نیز در این موارد توصیه می شود.
درد کشاله ران:
با بزرگ شدن رحم ممکن است خانم باردار، دردهای مبهمی را در کشاله ران احساس کند. اغلب این دردها با استراحت رفع می شود. اگر اینگونه دردها مداوم شد باید به پزشک یا سایر کارکنان بهداشتی مراجعه شود.
بی خوابی:
با افزایش ماه های حاملگی بعلت بزرگ شدن شکم، حرکات جنین، درد پشت ،کمردرد و تنگی نفس به تدریج خوابیدن برای مادر مشکل می شود. نوشیدن یک لیوان شیر گرم قبل از رفتن به بستر، گذاشتن کیسه آبگرم بر روی پاها، چند دقیقه قدم زدن در هوای آزاد، حمام کردن با آب گرم و نخوردن غذاهای سنگین در رفع بیخوابی موثر است. ضمناً بزرگی شکم و فشار رحم به رگهای خونی که از پشت آن رد می شود باعث اختلال در رسیدن خون به جنین و بعضی اندامهای زن باردار می شود.لذا زن باردار باید در ماههای آخر از خوابیدن به پشت خودداری کند.
سوزش سردل:
یکی از شایعترین شکایان زنان حامله سوزش سردل یا ترش کردن است که معمولاً در اثر برگشت محتویات معده به مری بوجود می آید. در اکثر خانمهای باردار این حالت خفیف است و با مصرف غذا با حجم کمتر و در وعده های بیشتر ، حذف غذاهای دیر هضم، چرب و سرخ کرده از رژیم غذایی و خودداری از تند خوردن غذا بهبود می یابد. در صورتی که با رعایت این موارد باز هم سوزش سردل ادامه داشت به کارکنان بهداشتی مراجعه شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تهوع همراه با استفراغ یا بدون آن:
این حالت بخصوص به هنگام صبح، یکی از اولین نشانه های حاملگیو از عوارض شایع این دوران است که اغلب در اواخر ماه سوم خودبخود بهبود می یابد. برای مقابله با این ناراحتی خوردن یک تکه نان برشته یا بیسکویت قبل از برخاستن از رختخواب، مصرف غذا به مقدار کمتر ولی در دفعات بیشتردر طول روز، خودداری از مصرف غذاهای نفاخ، چرب و پر ادویه توصیه می شود. در صورت داشتن استفراغ های شدید، مکرر و به دفعات زیاد به کارکنان بهداشتی مراجعه شود.
پدر عزیز؛ در این مواقع اظهار همدردی شما و اطرافیان در کم کردن ناراحتی همسرتان موثر است.
تکرر ادرار:
در ابتدای بارداری معمولاً بعلت بزرگ شدن رحم و فشار آن بر روی مثانه دفعات ادرار کردن بیشتر می شود. بعدها ممکن است بعلت تغییر وضع رحم یا خارج شدن آن از لگن، فشار آن بر مثانه کمتر شده و این حالت از بین برود. ولی در اواخر حاملگی با پایین آمدن سرجنین به داخل لگن و فشار ناشی از آن دوباره تکرر ادرار دیده می شود.
خستگی و خواب آلودگی:
در اوایل حاملگی بیشتر زنان احساس خستگی و خواب آلودگی می کنند. معمولاً این حالت بعد از ماه چهارم بارداری برطرف می شود. استراحت بیشتر و تغذیه صحیح در این مواقع لازم است.
یبوست:
بسیاری از خانمها که در حالت عادی اجابت مزاج طبیعی دارند ممکن است بعلت تغییرات هورمونی و کند شدن حرکات روده و کاهش فعالیت جسمانی در حاملگی دچار یبوست شوند. مصرف زیاد مایعات در طول روز (حدود ۶ لیوان در روز)، استفاده از میوه و سبزیجات تازه، مصرف غذاهای حاوی فیبر زیاد مثل نان سبوس دار و عادت به اجابت مزاج در ساعات معینی از روز در جلوگیری از این حالت موثر است. مصرف ملین در حاملگی توصیه نمی شود، بجز مواردی که پزشک یا ماما تجویز می کند.
تنگی نفس:
بعلت بزرگ شدن رحم و افزایش فشار آن به قسمت پائین ریه ها و نیز اثرات هومونهای مربوط به بارداری، ممکن است مختصری احساس تنگی نفس و تند شدن تنفس ایجاد شود.گذاشتن چند بالش زیر سر و شانه ها و قرار گرفتن به حالت نیمه نشسته و اجتناب از پرخوری در کاهش تنگی نفس به هنگام خوابیدن کمک می کند. درصورت پیشرفت این حالت حتماً باید با پزشک یا ماما مشورت شود. در ماه آخر بارداری، زمانی که سر جنین در داخل لگن قرار می گیرد، نفس کشیدن برای مادر راحت تر می شود.
زیاد شدن ترشحات مهبل(واژن):
در طول حاملگی ترشحات واژن افزایش می یابد که این ترشحات سفید رنگ یا بی رنگ، غلیظ و بدون بو است. در این موارد لازم است ناحیه تناسلی خشک نگه داشته شده و بهداشت رعایت شود. درصورتی که رنگ ترشحات زرد یا مایل به سبز شده با خارش، سوزش و یا بوی بد همراه باشد باید به پزشک یا ماما مراجعه شود.
گرفتگی عضلات پا:
از نیمه دوم بارداری بعلت بزرگی رحم و فشار روی اعصاب، گرفتگی عضلات پاها شایع است. گرم نگهداشتن و ماساژ عضلات، باعث کم شدن گرفتگی عضلات و کاهش درد می شود. چنانچه با این اقدامات گرفتگی عضلات رفع نشد، با پزشک مشورت شود.(ممکن است علت آن اختلال کلسیم باشد.در اینصورت بهتر است با پزشک مشورت شود.)
کمردرد و پشت درد:
در برخی خانمها بزرگ شدن رحم باعث انحراف مهره های کمر، به سمت جلو شده و درد پشت و کمر ایجاد می کند. استراحت و پوشیدن کفش پاشنه کوتاه، استفاده از کمربند مخصوص حاملگی، انجام حرکات ورزشی مناسب و گرم نگه داشتن این قسمتها در کاهش درد موثر است. توصیه می شود این مادران بر روی تشک های سفت بخوابند.
واریس:
در حاملگی گاهی بعلت افزایش وزن بدن، سنگینی رحم و فشار آن به رگهای بزرگ در لگن و سیاهرگ های پشت ران و ساق پا جریان خون مختل شده و واریس ایجاد می شود در این حالت عروق پا متورم و دردناک است. درد و ناراحتی ناشی از واریس را می توان با استراحت و نگه داشتن پاها( ساق و ران) در سطحی بالاتر از سطح بدن، کم کرد. مادر باید دراز کشیده و پاهای خود را روی صندلی یا بالش قرار دهد و از ایستادن یا نشستن به مدت طولانی خودداری کند. پوشیدن جورابهای مخصوص با مشورت پزشک یا ماما نیز در این موارد توصیه می شود.
درد کشاله ران:
با بزرگ شدن رحم ممکن است خانم باردار، دردهای مبهمی را در کشاله ران احساس کند. اغلب این دردها با استراحت رفع می شود. اگر اینگونه دردها مداوم شد باید به پزشک یا سایر کارکنان بهداشتی مراجعه شود.
بی خوابی:
با افزایش ماه های حاملگی بعلت بزرگ شدن شکم، حرکات جنین، درد پشت ،کمردرد و تنگی نفس به تدریج خوابیدن برای مادر مشکل می شود. نوشیدن یک لیوان شیر گرم قبل از رفتن به بستر، گذاشتن کیسه آبگرم بر روی پاها، چند دقیقه قدم زدن در هوای آزاد، حمام کردن با آب گرم و نخوردن غذاهای سنگین در رفع بیخوابی موثر است. ضمناً بزرگی شکم و فشار رحم به رگهای خونی که از پشت آن رد می شود باعث اختلال در رسیدن خون به جنین و بعضی اندامهای زن باردار می شود.لذا زن باردار باید در ماههای آخر از خوابیدن به پشت خودداری کند.
سوزش سردل:
یکی از شایعترین شکایان زنان حامله سوزش سردل یا ترش کردن است که معمولاً در اثر برگشت محتویات معده به مری بوجود می آید. در اکثر خانمهای باردار این حالت خفیف است و با مصرف غذا با حجم کمتر و در وعده های بیشتر ، حذف غذاهای دیر هضم، چرب و سرخ کرده از رژیم غذایی و خودداری از تند خوردن غذا بهبود می یابد. در صورتی که با رعایت این موارد باز هم سوزش سردل ادامه داشت به کارکنان بهداشتی مراجعه شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران پس از انقلاب
مقدمه
نگاهی بر تاریخچه احزاب سیاسی در ایران که از سالهای مشروطه با تشکیل حزب اجتماعیون عامیون به رهبری حیدر عمو اوغلی اشکال سازمان یافته ای بخود گرفت، تا به امروز بیانگراین مهم است که تشکیل احزاب در کشور دارای موانع ساختاری، تاریخی، فرهنگی و قانونی جدی است. بیش از یکصد سال از تاسیس اولین حزب بمعنای امروزین آن درایران می گذرد و سلسله احزاب متعددی درطول این سده اخیر تشکیل، رشد و افول کرده است. دراین رهگذر برخی از احزاب به نقش های تاریخی خواسته یا ناخواسته ای نیز پرداخته اند که سیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. بااینحال، ساختار و شاکله دستگاه حزبی درایران هنوز مبتلابه مسائل و مصائب چندی است: از نظر درونی، تمرکزگرا، ناپایدار، آسیب پذیر و رابطه مدار است وکمتر به ضوابط حزبی و انضباط سازمانی اقتدا کرده است. از نظر بیرونی نیز متصل به طبقه اجتماعی خاصی نبوده و با گرایش نخبه گرایانه یا توده گرا فقط توانسته است در برهه هایی به نقش آفرینی بپردازد. همچنین ساختار غیردمکراتیک قدرت و نهاد سیاست درایران در طول عصر مشروطه، دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی زمینه شکوفایی و رشد و فراگیر سازی سازمان و سازوکار نهاد حزبی بعنوان ابزار دمکراتیزه کردن و مدنی شدن حقوق سیاسی وشهروندی را تضعیف کرده است.
طرح مسئله
دراین زمینه تاجیک برای طرح مسئله از چند سوال بنیادین آغاز می کند:
…" آیا جامعه ایرانی ، اساسا"، استعداد بر تابیدن «رقابت سیاسی سالم و قاعده مند» را دارا است؟
آیا فرهنگ سیاسی ما، حامل دقایق و هنجارهای مترتب بر بازی و رقابت مسالمت آمیز حزبی است؟
آیا ادغام «سیاست» و «ایدئولوژی» در این مرز و بوم نوعی انسداد، تصلب و عصبیت را جایگزین «عقلانیت»در پهنه کنش و واکنش های سیاسی نکرده است؟آیا فرهنگ عمومی قانون گریز، استبدادگرا، فردگرا،کلام محور (دو انگار)، خودی و دگرساز، قداست پرور، «فصل»گرا و «وصل» ستیز ما ایرانیان، ترجمه عینی و عملی خودرا در قالب رقابت های سیاسی«جدایی طلب»، «قهرآمیز» و «فراق مسلک» نیافته است؟چرا به رغم گذشت یک سده از تجربه فعالیت سیاسی، بازیگران سیاسی ایرانی، کماکان، متصف به صفاتی همچون «آستانه پایین تحمل و جذب»، «آستانه بالای دگر سازی و طرد»، « استعداد پایین پیوست جمعی» ، «استعداد بالای گسست فردی»، «بی آستانگی قانونی» و... هستند؟
آیا اساسا"روحیه ایرانی و فرهنگ سیاسی ایرانی، رفتار و اندر کنش های تشکیلاتی و حزبی(کنش های جدی سیاسی) را بر می تابند؟)
سوال اصلی
- چرا احزاب سیاسی در ایران نمی توانند کارویژه های حزبی مانند تجمیع و تبیین منافع را به خوبی انجام دهند؟
- آیا ساختار سیاسی- اجتماعی جامعه ایران مانع از تشکیل و نهادینه شدن آن شده است؟
- آیا فرهنگ عمومی و سیاسی- اجتماعی نخبگان و لایه هایی از طبقه متوسط جامعه ایران مانع از شکل گیری نهاد موثرحزبی در جامعه ایران شده است؟
اهمیت و ضرورت مسئله
بی تردید اطلاق مسئله به روند تحولات حزبی درایران و مسئله وار دیدن این پدیده سیاسی و اجتماعی نیازمند دلایل توجیهی و طرح اهمیت موضوع است که برخی از اهم این دلایل عبارتند از:
-از نظر توسعه ای، فرایند دمکراتیزه شدن و افزایش مشارکت های مردمی در تصمیم سازی های سیاسی و اقتصادی و بطور کلی مدیریت جامعه برای بهتر زیستن و رفاه عمومی نیازمند ساخت یابی احزاب و سازمان های سیاسی پایدار و فراگیری است که بتواند آحاد مردم را در درون خود شکل داده و از توده گرایی فاصله گیرد. ازاینرو با توجه به اینکه هنوز چنین فضایی برای رشد و توسعه نهادهای مدنی ازقبیل احزاب فراهم نشده است بررسی پیرامون دلایل و تبعات آن به عنوان یک مسئله می تواند زمینه ساز توسعه سیاسی شود.
- از نظر ساختی و کارکردی نیز هدف از تشکیل احزاب، سازماندهی رابطه میان دولت و مردم برای مدیریت بهتر و مشارکتی جامعه مدنی است و دراین راستا سازوکارهای دمکراتیکی برای توسعه دمکراسی در جامعه ضروری است. از این منظر نیز ساختار وکارکرد احزاب سیاسی با همه تجربه نسبتا طولانی و فرازو فرود های بسیار هنوز فاقد خدمات رسانی مطلوب است. ازاینرو بعنوان یک مسئله، قابل توجه و بررسی است.
الف) از یکسو فقدان نهاد و نمادهای دمکراسی می تواند زمینه ساز عدم پایایی اپوزیسیون سازمان یافته و مؤثر گردد. همچنین در فضای اختناق و سرکوب آموزش عملی و نظری نیز دارای محدودیت هایی است که می تواند منجر به یکسویه نگری و عمل گرایی بدنه و تشدید فضای نخبه گرایی در درون این سازمان ها گردد. سانترالیزم و ظهور نمادهای غیردمکراتیک در این موقعیت نیز از دیگر برآیندهای ناگزیری است که می تواند ماندگاری و پویایی این سازمانها را در معرض خطر قرار دهد. بی تردید در افق گسترده، ارتباط این سازمانها با هواداران خود نیز می تواند دستخوش نوعی روابط رمه- شبانی گردد که دارای آثار منفی و ناپایداری است که در شرایط آزاد و شکست فضای اختناق خود را نمایان می سازد. نمونه این پیامد آسیب شناختی را می توان در شرایط انقلابی سال ۵۷ نیز مشاهده کرد. ب) از سوی دیگر از منظر اثر گذاری اپوزیسیون بر فرایند دمکراسی می توان این پیامدهای آسیب ساز را دنبال کرد.
موریس دوورژه» جامعهشناس فرانسوی علاوه بر منشا پارلمانی برای احزاب که توضیح دادیم، منشا «برونی» نیز برای احزاب ذکر میکند. براین اساس احزاب از سوی انجمنهای روشنفکری، گروههای اجتماعی، فرقههای مذهبی، دولتها، اشخاص متنفذ، اتحادیههای کارگری و دهقانی و ... پایهگذاری شدند. چنانکه منشا حزب کارگر انگلیس به سال ۱۸۹۹ و سندیکاهای کارگری آن زمان برگشته و گروههای مذهبی نیز از اواخر قرن ۱۹ احزاب در اروپا را سروسامان دادند که از جمله در هلند احزابی چون «حزب ضد انقلابیون» و «حزب مسیحی تاریخی» شکل گرفتند و سرانجام به احزاب دموکرات مسیحی کنونی منجر شدند. ... "شکل دوم تشکیل احزاب را سوسیالیستها پیریزی کردند چنانکه درست برعکس احزاب قبلی، این بار با تکیه بر مردم و تودهها و نه نخبگان متنفذ، تصمیم به تامین هزینههای انتخاباتی خویش گرفتند و در حقیقت هزینههای حزب، از حق عضویت تکتک افراد عضو حزب تامین میشد.این احزاب دارای کادر ثابت و اداری و تشکل از سازمانهای پیچیده و منسجم و تشکیلات مشخص و با برنامه بودند و از آنجا که براساس مرام و مسلک ویژه و مکتبی خاص شکل گرفته بودند در حقیقت رویکرد و رویه ایدئولوژیک یا مکتبی داشتند" (میربد، " درغرب احزاب سیاسی متکی به طبقات اجتماعی هستند. احزاب اشرافی محافظه کار بر طبقه ثروتمندان زمیندار ۱۳۸۵( و فئودال تکیه دارند و احراب لیبرال به طبقه بورژوازی صنعتی و تجاری که ثروتمندان جدید جامعه را دربر می گیرد و روشنفکران به این حزب گرایش دارند. همچنین احزاب سوسیالیست و کارگری، پدیده های قرن بیستم هستند که با رشد طبقه کارگر پدید آمدند، رنگ دیگری به رقابت های حزبی دادند و تضاد طبقاتی را شدت بخشیدند" (سعیدی، ۱۳۷۷)". لیبرالیسم با ادعای سپردن حق ویژه به پادشاه یا مقامات مذهبی مخالف است. در دنیای مدرن شایستهسالاری جای این امتیازها را میگیرد. ضمن رعایت آزادی فردی، دولت مؤظف میشود که حداقلهای زندگی را برای شهروندان نیازمند فراهم کند. برخلاف حقوق طبیعی و حقوق بشر که خودبهخود باید وجود داشته باشند و هیچ نهاد و قدرتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
دنیای پس از اسپرانتو
مقدمه
میخانه اگر ساقی صاحبنظری داشت،
میخواری و مستی ره و رسمِ دگری داشت.
بهنظر میرسد که شاعر از "ره و رسم" میخواری موجود راضی نبوده و علت آنرا نبودِ "ساقی صاحبنظر" میداند. تعبیر اسپرانتیستی این شعر، شاید این باشد که نظم زبانی موجود در دنیا، نظمی صحیح و کارآمد نیست، و علت آن، فقدان اسپرانتیستهایی است، که از روشهای درست و کارآ برای ترویج اسپرانتو در دنیا استفادهکنند. و این در حالی است که اهمیت زبان برای انسان – چه در ارتباط او با دیگران و چه در ارتباط او حتی با خودش – بسیار بنیادی و کلیدی است، تا جایی که بهعنوان مثال، بنابر گفتهی لودویگ ویتگِنشتاین (1951-1889)، فیلسوف اتریشی-انگلیسی:
"محدودههای زبان من، مرزهای دنیای من است."
و این واقعاً باعث تأسف است که محدودهی دنیای اکثریت قاطع انسانهای هزارهی سوم، هنوز مرزهای محدودِ زبانهای قومی – و یا حداکثر ملی - ایشان است!
اهمیت زبان و ویتگنشتاین
گرِگوری بِرگمَن (-1979)، نویسندهی جوان کتاب جدید (2004) The little book of bathroom philosophy که در ایران با نام "کتاب کوچک فلسفه" (با ترجمهی کیوان قبادیان و توسط نشر اختران) منتشر شده است، در این کتابِ موجز فلسفه، هنگامی که به ویتگنشتاین میپردازد، میگوید:
"نفوذ ویتگنشتاین فوقالعاده است، زیرا برای علم فقط یک وظیفهی مشروع قائل بود: توجه به کاربرد زبان بهگونهای که از معضلات فلسفی ناشی از کاربرد نادرست کلمات اجتناب شود."
ویتگِنشتاین، که از شاگردان برتراند راسل (1970-1872) فیلسوف و ریاضیدان انگلیسی بود، بنابر گفتهی بسیاری، اندیشهی فلسفی قرن بیستم را متحول کرد. وی دربارهی اهمیت زبان بسیار صحبت کرده است، ازجمله درمورد رابطهی بین واقعیت و زبان گفته است که:
"همهی واقعیتها به این اعتبار واقعیتاند که میتوانیم دربارهی آنها حرف بزنیم و تصویرشان کنیم." (تناظر سهگانهی واقعیت، اندیشه در ذهن انسان و زبان)
همچنین در مورد قدرت و رسا بودن زبان در تبیین مطالب و مسائل گفته است که:
"هر چیزِ گفتنی را، بهوضوح میتوان بر زبان جاری ساخت."
در نظر ویتگنشتاین – شاید همانطور که سهراب سپهری نیز گفتهاست: "واژه باید خودِ باد، واژه باید خودِ باران باشد." - کلمه خودِ معنی است، چرا که بهزعمِ او:
"اگر راست باشد که کلمات معنی دارند، پس چرا کلمات را دور نمیاندازیم و معنیشان را نگه نمیداریم؟"
لزوم تغییر استراتژی
متولیان و متصدیان امرِ زبان در جهان – که البته خواهناخواه شامل ما اسپرانتودانان نیز میشود – تاکنون موفق به تغییر اساسی این نظمِ اشتباه نشدهاند. علت این امر شاید در غرق شدن ایشان در جزئیات و یا جزءنگریهای افراطی بوده است – که البته شاید وجود و گذراندن آن برای پیشرفت تکنیکی در این زمینه لازم بودهاست. اما اکنون بهنظر میرسد که برای فرار از این ورطه و رکودِ نسبی، احتیاج به یک کلنگری و دگرنگری بنیادی وجود دارد تا فرای پیشرفتهای تکنیکی بهدست آمده، از تاکتیکهای جدیدی بهرهگیری شود. و شاید هنگام آن نیز فرا رسیده باشد تا در استراتژی پیشبرد زبان اسپرانتو هم تجدید نظر کنیم.
ابداعات اولیه و ابداعات ترکیبی
ما در عصری زندگی میکنیم که بهنظر میرسد اکثریت اختراعات و ابداعات اساسی یا اولیه - چه در زمینهی فنآوری و فرآوری و چه در زمینهی دانش و علوم - انجام شده است، چرا که مدتهاست که اکثر نوآوریها و دستآوردها، تنها ترکیب یا آرایهی جدیدی از یافتههای قبلی بودهاست. بنابر این، اختراعات و ابداعات کنونی – و احتمالاً آینده نیز - اکثراً از ادغام و ترکیبِ اختراعات و ابداعات قبلی و نحوهی کاربردِ جدیدی از آنها، بهوجود میآید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
دنیای پس از اسپرانتو
مقدمه
میخانه اگر ساقی صاحبنظری داشت،
میخواری و مستی ره و رسمِ دگری داشت.
بهنظر میرسد که شاعر از "ره و رسم" میخواری موجود راضی نبوده و علت آنرا نبودِ "ساقی صاحبنظر" میداند. تعبیر اسپرانتیستی این شعر، شاید این باشد که نظم زبانی موجود در دنیا، نظمی صحیح و کارآمد نیست، و علت آن، فقدان اسپرانتیستهایی است، که از روشهای درست و کارآ برای ترویج اسپرانتو در دنیا استفادهکنند. و این در حالی است که اهمیت زبان برای انسان – چه در ارتباط او با دیگران و چه در ارتباط او حتی با خودش – بسیار بنیادی و کلیدی است، تا جایی که بهعنوان مثال، بنابر گفتهی لودویگ ویتگِنشتاین (1951-1889)، فیلسوف اتریشی-انگلیسی:
"محدودههای زبان من، مرزهای دنیای من است."
و این واقعاً باعث تأسف است که محدودهی دنیای اکثریت قاطع انسانهای هزارهی سوم، هنوز مرزهای محدودِ زبانهای قومی – و یا حداکثر ملی - ایشان است!
اهمیت زبان و ویتگنشتاین
گرِگوری بِرگمَن (-1979)، نویسندهی جوان کتاب جدید (2004) The little book of bathroom philosophy که در ایران با نام "کتاب کوچک فلسفه" (با ترجمهی کیوان قبادیان و توسط نشر اختران) منتشر شده است، در این کتابِ موجز فلسفه، هنگامی که به ویتگنشتاین میپردازد، میگوید:
"نفوذ ویتگنشتاین فوقالعاده است، زیرا برای علم فقط یک وظیفهی مشروع قائل بود: توجه به کاربرد زبان بهگونهای که از معضلات فلسفی ناشی از کاربرد نادرست کلمات اجتناب شود."
ویتگِنشتاین، که از شاگردان برتراند راسل (1970-1872) فیلسوف و ریاضیدان انگلیسی بود، بنابر گفتهی بسیاری، اندیشهی فلسفی قرن بیستم را متحول کرد. وی دربارهی اهمیت زبان بسیار صحبت کرده است، ازجمله درمورد رابطهی بین واقعیت و زبان گفته است که:
"همهی واقعیتها به این اعتبار واقعیتاند که میتوانیم دربارهی آنها حرف بزنیم و تصویرشان کنیم." (تناظر سهگانهی واقعیت، اندیشه در ذهن انسان و زبان)
همچنین در مورد قدرت و رسا بودن زبان در تبیین مطالب و مسائل گفته است که:
"هر چیزِ گفتنی را، بهوضوح میتوان بر زبان جاری ساخت."
در نظر ویتگنشتاین – شاید همانطور که سهراب سپهری نیز گفتهاست: "واژه باید خودِ باد، واژه باید خودِ باران باشد." - کلمه خودِ معنی است، چرا که بهزعمِ او:
"اگر راست باشد که کلمات معنی دارند، پس چرا کلمات را دور نمیاندازیم و معنیشان را نگه نمیداریم؟"
لزوم تغییر استراتژی
متولیان و متصدیان امرِ زبان در جهان – که البته خواهناخواه شامل ما اسپرانتودانان نیز میشود – تاکنون موفق به تغییر اساسی این نظمِ اشتباه نشدهاند. علت این امر شاید در غرق شدن ایشان در جزئیات و یا جزءنگریهای افراطی بوده است – که البته شاید وجود و گذراندن آن برای پیشرفت تکنیکی در این زمینه لازم بودهاست. اما اکنون بهنظر میرسد که برای فرار از این ورطه و رکودِ نسبی، احتیاج به یک کلنگری و دگرنگری بنیادی وجود دارد تا فرای پیشرفتهای تکنیکی بهدست آمده، از تاکتیکهای جدیدی بهرهگیری شود. و شاید هنگام آن نیز فرا رسیده باشد تا در استراتژی پیشبرد زبان اسپرانتو هم تجدید نظر کنیم.
ابداعات اولیه و ابداعات ترکیبی
ما در عصری زندگی میکنیم که بهنظر میرسد اکثریت اختراعات و ابداعات اساسی یا اولیه - چه در زمینهی فنآوری و فرآوری و چه در زمینهی دانش و علوم - انجام شده است، چرا که مدتهاست که اکثر نوآوریها و دستآوردها، تنها ترکیب یا آرایهی جدیدی از یافتههای قبلی بودهاست. بنابر این، اختراعات و ابداعات کنونی – و احتمالاً آینده نیز - اکثراً از ادغام و ترکیبِ اختراعات و ابداعات قبلی و نحوهی کاربردِ جدیدی از آنها، بهوجود میآید.