دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد دنیای پس از اسپرانتو (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

دنیای پس از اسپرانتو

مقدمه

می‌خانه اگر ساقی صاحب‌نظری داشت،

می‌خواری و مستی ره و رسمِ دگری داشت.

به‌نظر می‌رسد که شاعر از "ره و رسم" می‌خواری موجود راضی نبوده و علت آن‌را نبودِ "ساقی صاحب‌نظر" می‌داند. تعبیر اسپرانتیستی این شعر، شاید این باشد که نظم زبانی موجود در دنیا، نظمی صحیح و کارآمد نیست، و علت آن، فقدان اسپرانتیست‌هایی است، که از روش‌های درست و کارآ برای ترویج اسپرانتو در دنیا استفاده‌کنند. و این در حالی است که اهمیت زبان برای انسان – چه در ارتباط او با دیگران و چه در ارتباط او حتی با خودش – بسیار بنیادی و کلیدی است، تا جایی که به‌عنوان مثال، بنابر ‌گفته‌ی لودویگ ویتگِنشتاین (1951-1889)، فیلسوف اتریشی-انگلیسی:

"محدوده‌های زبان من، مرزهای دنیای من است."

و این واقعاً باعث تأسف است که محدوده‌ی دنیای اکثریت قاطع انسان‌های هزاره‌ی سوم، هنوز مرزهای محدودِ زبان‌های قومی – و یا حداکثر ملی - ایشان است!

 

اهمیت زبان و ویتگنشتاین

گرِگوری بِرگمَن (-1979)، نویسنده‌ی جوان کتاب جدید (2004) The little book of bathroom philosophy که در ایران با نام "کتاب کوچک فلسفه" (با ترجمه‌ی کیوان قبادیان و توسط نشر اختران) منتشر شده است، در این کتابِ موجز فلسفه، هنگامی که به ویتگنشتاین می‌پردازد، می‌گوید:

"نفوذ ویتگنشتاین فوق‌العاده است، زیرا برای علم فقط یک وظیفه‌ی مشروع قائل بود: توجه به کاربرد زبان به‌گونه‌ای که از معضلات فلسفی ناشی از کاربرد نادرست کلمات اجتناب شود."

 

ویتگِنشتاین، که از شاگردان برتراند راسل (1970-1872) فیلسوف و ریاضی‌دان انگلیسی بود، بنابر گفته‌ی بسیاری، اندیشه‌ی فلسفی قرن بیستم را متحول کرد. وی درباره‌ی اهمیت زبان بسیار صحبت کرده است، ازجمله درمورد رابطه‌ی بین واقعیت و زبان گفته است که:

"همه‌ی واقعیت‌ها به این اعتبار واقعیت‌اند که می‌توانیم درباره‌ی آن‌ها حرف بزنیم و تصویرشان کنیم." (تناظر سه‌گانه‌ی واقعیت، اندیشه در ذهن انسان و زبان)

هم‌چنین در مورد قدرت و رسا بودن زبان در تبیین مطالب و مسائل گفته است که:

"هر چیزِ گفتنی را، به‌وضوح می‌توان بر زبان جاری ساخت."

در نظر ویتگنشتاین – شاید همان‌طور که سهراب سپهری نیز گفته‌است: "واژه باید خودِ باد، واژه باید خودِ باران باشد." - کلمه خودِ معنی است، چرا که به‌زعمِ او:

"اگر راست باشد که کلمات معنی دارند، پس چرا کلمات را دور نمی‌اندازیم و معنی‌شان را نگه نمی‌داریم؟"

 

لزوم تغییر استراتژی

متولیان و متصدیان امرِ زبان در جهان – که البته خواه‌ناخواه شامل ما اسپرانتودانان نیز می‌شود – تاکنون موفق به تغییر اساسی این نظمِ اشتباه نشده‌اند. علت این امر شاید در غرق شدن ایشان در جزئیات و یا جزء‌نگری‌های افراطی بوده است – که البته شاید وجود و گذراندن آن برای پیشرفت تکنیکی در این زمینه لازم بوده‌است. اما اکنون به‌نظر می‌رسد که برای فرار از این ورطه و رکودِ نسبی، احتیاج به یک کل‌نگری و دگرنگری بنیادی وجود دارد تا فرای پیشرفت‌های تکنیکی به‌دست آمده، از تاکتیک‌های جدیدی بهره‌گیری شود. و شاید هنگام آن نیز فرا رسیده باشد تا در استراتژی پیش‌برد زبان اسپرانتو هم تجدید نظر کنیم.

 

ابداعات اولیه و ابداعات ترکیبی

ما در عصری زندگی می‌کنیم که به‌نظر می‌رسد اکثریت اختراعات و ابداعات اساسی یا اولیه - چه در زمینه‌ی فن‌آوری و فرآوری و چه در زمینه‌ی دانش و علوم - انجام شده است، چرا که مدت‌هاست که اکثر نوآوری‌ها و دست‌آوردها، تنها ترکیب یا آرایه‌ی جدیدی از یافته‌های قبلی بوده‌است. بنابر این، اختراعات و ابداعات کنونی – و احتمالاً آینده نیز - اکثراً از ادغام و ترکیبِ اختراعات و ابداعات قبلی و نحوه‌ی کاربردِ جدیدی از آن‌ها، به‌وجود می‌آید.



خرید و دانلود تحقیق در مورد دنیای پس از اسپرانتو (word)