لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بیان مسئله
قدم اول درموفقیت این است که پیروز شدن را بخواهیم، تنها به این صورت است که اصول موفقیت را به آسانی خواهیم آموخت. موفقیت درتحصیل به عوامل گوناگونی بستگی دارد واین عوامل در مجموعه ای فردی، آموزشگاهی، خانوادگی واجتماعی طبقه بندی می شود. بی تردید پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به عوامل مختلفی نظیر درآمد، سطح تحصیلات والدین، رفتاروالدین، محیط خانواده، نوع مدرسه، امکانات آموزشی، رفتار معلم و... بستگی دارد.
دراین تحقیق من عامل دوم یعنی سطح تحصیلات والدین را مورد بررسی قرار می دهم.
سطح تحصیلات والدین همانند سایر عوامل موثربر پیشرفت تحصیلی به اشکال مختلف در پیشرفت تحصیلی ویا افت تحصیلی تأثیر می گذارد.
هدف تحقیق
دراین تحقیق هدف این است که مشخص شود، آیا تحصیلات والدین از عوامل موثردرپیشرفت تحصیلی فرزندان به حساب می آید وپیشرفت کودکان به آن بستگی دارد یا خیر.
اهمیت وضرورت تحقیق
هرگاه درمورد وضع تحصیل وچگونگی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان صحبت به میان می آید، اغلب با پدرومادرهایی برخورد می کنیم که اظهار می دارند فرزندان خانواده های تحصیل کرده ازپیشرفت تحصیلی خوبی برخورداربوده ودانش آموزانیکه دارای والدین بی سواد هستند، اصولاً نمی توانند درتحصیل پیشرفت کنند.
همچنین پدران ومادرانی را می بینیم که نگرش خاصی نسبت به مدرسه وتعلیم وتربیت کودکانشان دارند، واین که تعلیم وتربیت وراههای ترقی وپیشرفت آن را فقط مدرسه می دانند وخود را درامر تعلیم وتربیت سهیم نمی دانند وفکر میکنند که نمی توانند نقشی دراین زمینه داشته باشند وهمیشه بع این سوال مواجه هستند که چرا بعضی دانش آموزان همه ساله درتحصیلات خودموفق می شوند، درصورتیکه فرزندان خود دچار افت تحصیلی می شوند. تحقیقات نشان می دهد که عوامل متعددی دست به دست هم داده وباعث پیشرفت ویا عدم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود که یکی ازاین عوامل خانواده می باشد، یکی ازعوامل خانوادگی سطح تحصیلات والدین است که مورد بررسی قرار می گیرد.
پیشینه ی تحقیق
· اکبری (1356) در تحقیقی در مورد « علل ترک تحصیل در استان سیستان و پلوچستان » دریافت که بین سطح تحصیلات والدین و ترک تحصیل فرزندان آن ها رابطه ی معکوس وجود دارد. به این صورت که 74% ترک تحصیل کنندگان در گروه مورد مطالعه دارای پدران بی سواد ، 33% دارای پدران با مدرک ابتدایی و فقط 2% مدرک متوسطه داشته اند و 89% مادران نیز بی سواد هستند.
· محمودی نسب (1364) در تحقیق خود با عنوان « بررسی علل مردودی دانش آموزان سال سوم راهنمایی در کرج » به این نتایج دست یافت که 39% از مردودین دارای پدران بی سواد و بیش از 50% آن ها دارای مادران بی سواد بوده اند ، در حالی که سواد پدران 48% از افراد موفّق بین سوم راهنمایی تا لیسانس و سواد مادران 35% از آن ها در همین حد بوده است.
· طباطبائی یزدی (1364) درتحقیقی پیرامون «رابطه سطح تحصیلات والدین وپیشرفت دانش آموزان درسه مقطه ابتدایی، راهنمایی ودبیرستان» به این نتیجه رسیده است که بین تحصیلات والدین و معدل نمره های درسی دانش آموزان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.درمقاطع ابتدایی و راهنمایی، تحصیلات مادر به همان اندازه درپیشرفت تحصیلی فرزند موثراست که تحصیلات پدر موثرست، ازاین لحاظ بین این دوتفاوت معنی داری وجود ندارد.
· شعبانی (1364) درتحقیقی پیرامون «دانش آموزان ممتاز شهراصفهان» در نظرخواهی از58 دانش آموز ممتاز دبیرستانهای استان اصفهان که 12 سوال مطرح شده کرده که اولین آنها به تحقیق حاضر ارتباط دارد چنین است. بین میزان تحصیلات والدین با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مستقیمی وجود دارد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که از 58 دانش آموز ممتاز 24% پدران فوق لیسانس وبالاتر و33% لیسانس و 26% کمترازدیپلم و 9% بی سواد بودند ومیزان تحصیلات مادران نیز به نسبت 5%لیسانس وبالاتر و21% لیسانس و 26% دیپلم و 48% کمترازدیپلم و 12% بیسواد بودند. نتیجه اینکه اغلب والدین دانش آموزان ممتاز دارای تحصیلات بالاترازدیپلم بودند.
· شعبانی اصفهانی (1370) درتحقیقی باعنوان «رابطه کم سوادی وبی سوادی والدین» به این نتیجه رسیده است که نسبت دانش آموزان مردود شده دربین دانش آموزانی که مادریا پدر بی سواد دارند بسیار بالا بوده واین امرزیانهای اقتصادی ومالی فراوانی برای خانواده وجامعه ببار می آرودوباید مسئولین درصدد رفع این نقیصه باشند.
· محبی (1377) در تحقیقی دیگر پیرامون « سواد والدین و عمل کرد تحصیلی دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی منطقه ی چهار کرج » به این نتیجه رسیده است که بین عملکرد دانش آموزانی که دارای والدینی باسواد هستند و دانش آموزانی که والدین بی سواد دارند تفاوت معناداری وجود دارد ؛ به این معنا که سواد والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان اثرات مثبتی دارد.
· کاووسی (1382) در تحقیقی پیرامون « تأثیر مطالعه ی والدین بر پیشرفت تحصیلی فرزندان » به این نتیجه رسیده است که میزان علایق والدین به مطالعه و توجّه به علم از جمله عوامل انگیزشی مؤثر در پیشرفت تحصیلی فرزندان است ؛ یعنی اگر در خانواده ای والدین به مطالعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بیان مسئله
در این تحقیق ، محقق در صدد است که مقایسه عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی مقطع متوسطه در مدارس محدوده شهرستان ایذه از طریق پرسش شوندگان مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار دهد و از روش اسناد ومدارک موجود مشخص نماید که بین دانش آموزان دختر دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
بین دانش آموزان پسر دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
بین دانش آموزان دختر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد .
بین دانش آموزان پسر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجوددارد .
بین دانش آموزان دختردارای پدر فرهنگی وغیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
اهمیت و ضرورت تحقیق :
این تحقیق صرفاً در رابطه با مسائل آموزش و پرورش و نظام آموزش و پرورش کشور می باشد و با توجه به بررسیها وتحقیقاتی که در این زمینه می شود می توان مشخص نمود که چه عواملی می توانند در نظام آموزش و پرورش دخیل باشند و از این عوامل چه عواملی مضر و چه عوملی می توانند مفید باشند .
بررسی نمودن این عوامل و تحقیق و کار کردن بر روی آنها می توان علل پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مشخص نمود .
و از آنجائیکه تعلیم و تربیت امریست پیوسته ،مستمر و همه جانبه ، تاثیر فاکتورهای چون شراط خانواده و میزان تحصیلات و آگاهی اولیاء شرایط فرهنگی و اقتصادی و مجموعه شرایط محیط آموزش بر یکدیگرو نتیجتاًدر تعلیم و تربیت امری است اجتناب ناپذیر ، لذا مطالعه هر یک بدون در نظر گرفتن تاثیر و تاثر شرایط دیگر امریست دشوار با این پیش فرض ما برای تاثیر میزان تحصیلات و آگاهی اولیاء و دانش آموزان در عملکرد تحصیلی فرزندانشان را مورد بررسی قرار داده ایم .
اهداف تحقیق:
هدف کلی تحقیق: مقایسه عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی مقطع متوسطه در شهرستان ایذه بوده است.
اهداف ویژه تحقیق:
- بین دانش آموزان دختر دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
- بین دانش آموزان پسر دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
- بین دانش آموزان دختر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
- بین دانش آموزان دختر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیرفرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
- بین دانش آموزان دختر دارای پدران شاغل فرهنگی و غیرفرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
- بین دانش آموزان پسر دارای پدران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد.
و در مورد دوم. عدم نوشتن شغل مادر در پرونده های دانش آموزان که باعث شد با معاونین دبیرستانها به سر کلاس دانش آموزان رفته و راجع به شغل مادران از آنها سؤال شود.
متغیر های تحقیق :
در این موضوع وضعیت تحصیلی و اقتصادی و اجتمایی دو قشر دانش آموز وارای والدین با سواد و شاغل و دانش آموزان والدین غیر شاغل است .
فرضیه های تحقیق:
فرضیه اول:( بین دانش آموزان دختر دارای والدین ( پدر و مادر) شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد).در این فرضیه تفاوت بین دختران دارای پدر و مادر فرهنگی با دختران دارای پدر و مادر غیر فرهنگی برابر 619/3 است یعنی با توجه به درجه آزادی و 5/0= و t بحرانی در جدول، فرض صفر رد و فرض مقابل تأئید می شود. 619/3 =t مشاهده شده 2=t بحرانی 58= 2- 50+10=df
2> 619/3
فرضیه دوم: (بین دانش آموزان پسر دارای والدین شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد). 2> 9/6/3=t م 2=t ب 58=2-50+10= df
2> 619/3
در این فرضیه تفاوت بین پسران دارای والدین فرهنگی با پسران دارای والدین غیر فرهنگی برابر 619/3 است که با توجه به درجه آزادی و 5/0 = و t بحرانی درجه اول، فرض صفر رد و فرض مقابل تأئید می شود.
فرضیه سوم: (بین دانش آموزان دختر دارای مادران شاغل فرهنگی و غیر فرهنگی از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد). 2= بt 525/3 = مt 63=2-50+15=df
پیشینه تحقیق :
آنها در مسیر رشدوتکامل خود بعد از گذر از دوران کودکی،دوران های مختلفی را تجربه می کنند و نسلهای آینده در دامن آنها رشد میکنند،بنابراین مادران سالم هستند که با پرورش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
بیان مسئله:
فرایندهای شناختی ، احساسات ، انگیزه ها،برقراری روابط فنی مابین، شیوه زندگی، تصمیم گیریها و انتخابهای ما قویا" متأثر از چگونگی احساس خود ارزشمندی و اعتماد به نفس است. عزت نفس بعنوان یکی از ویژگی های مهم شخصیت در موضوع اساسی یعنی ایجاد و حفظ روابط گروهی و حفظ ارزش شخصی تبلور می یابد، که موفقیت فرد در این زمینه ها بیانگرعزت نفس بالای وی می باشد. برخورداری از احساس ارزشمندی به منزله یک سرمایه و ارزش حیاتی و عاملی عمده در شکوفایی استعدادها و خلاقیتها و تبلور شخصیت می باشد . کمک به دانش آموزان در امر تقویت و بهبود عزت نفس نه تنها وظیفه اولیاء مدرسه و آموزشگاه می باشد، بلکه والدین و دیگر مسئولین تربیتی نیز مسئولیتی بس سنگین در این زمینه بر عهده دارند.
اندازه خانواده و ترتیب تولد وارتباط انهابا رشد فرزندان درپژوهشهای متعددی موردمطالعه قرارگرفته است ونظربسیاری ازمتفکران و اندیشمندان علم شخصیت رابه خود معطوف کرده است به موجب تحقیقات بسیاری از روانشناسان که ترتیب تولد را بررسی کرده اند نشان داده شده است که تعداد وسیعی از حالتها و تواناییهای شخصیتی به ترتیب تولدارتباط دارند واولین فردی که دراین زمینه نظریاتی را ارایه کردالفرد آدلر بود واو رابه حق میتوان پدرعلم نهضت جدید روانشناسی اجتماعی وپسیکو آنالیزدانست . آدلر انگیزه اصلی رفتار بشر را جستجوبرای قدرت می داند یکی از یافته های پراهمیت آدلر ، کیفیت قرارگاه کودک در خانواده و تاثیر آن بر روی رشد روانی و شخصیتی کودک است ودر واقع وضعی که کودک در آن رشد می کند قالبی است برای چگونگی موضع زندگی او که خیلی زود آن را در می یابد ،به بیان می آورد وکم و بیش در طول زندگی مورد تجدید نظر قرار می دهد .
در نظریه آلفرد آدلر ترتیب تولد اهمیت بسزایی دارد او شخصیت فرزندان اول و دوم وسوم یک خانواده را، نظر به کم و زیادی محبت و توجهی که به آ نها می شود ورقابت و حسادتی که به هم دارند ،متفاوت می داند. وی معتقد است به اینکه: فرزند اول بعد از به دنیا آمدن فرزند دوم خود را کمتر مورد محبت میبیند و ممکن است که احساس نا امنی کند و نسبت به اشخاص تنفرحاصل کند؛ فرزند دوم نیز صفت قابل توجهش جاه طلبی اش می باشد . او پیوسته سعی دارد که از فرزند اول پیشی بگیرد و تمایل داردبه سرکشی، و حسادت نیز در او دیده می شود. امابهتر از فرزندان اول و سوم سازگاری دارد کوچکترین فرزند معمولا بچه ای لوس و پر توقع است و بعد از فرزند دار شدن احتمال اینکه دچار روان نژندی شود بیشتر است .
ضرورت و اهمیت تحقیق :
به نظر می رسد ترتیب فرزندان نقش مهمی در عزت نفس والدین دارد و افراد با عزت نفس بالا بیشتر از افراد با عزت نفس پایین احساس اطمینان، خلاق بودن و ابراز وجود می نمایند. در اهمیت عزت نفس همین بس که رضایت ما از زندگی شدیدا" به احساسات ما در مورد میزان ارزش خویشتن بستگی دارد، به طوری که هرگاه خانواده ای احساس کنند عزت نفس شان در معرض خطر قرار گرفته است سعی میکنند تا با استفاده از انواع رفتارها احساس خودارزشمندی را حفظ کرده و از خود دفاع کنند.
روشن است که انجام هر تحقیق و در هر زمینه اهمیت و ضرورت خود را دارد ، مطالعه و تحقیق در زمینه ی عزت نفس و ترتیب تعداد ورزندان به ما می گوید و نشان می دهد که کسانی از لحاظ عزت نفس در حد بالایی هستند در آنان خلاقیت ، استقلال و احساس ارزشمندی بیشتری وجود دارد و کمتر تحت تأثیر و نفوذ عاول های محیطی قرار می گیرند و جامعه ای که افراد آن از عزت نفس بالا و احساس مسئولیت برخوردار باشند ، در مقابل فشارهای روانی ، تهدیدها و واقعیت ها ، مقاوم و پایدار خواهند بود ، به ما می گوید که عزت نفس برای فرزندان و برای همه و همهی اهمیت اساسی دارد و باید در ارتقاء آن کوشا باشیم .
اهداف تحقیق :
هدف اصلی تحقیق حاضر پی بردن به تاثیر ترتیب فرزندان بر میزان عزت نفس خانواده می باشد ما ضمن دستیابی به این هدف اساسی به اهداف فرعی دیگری نیز دست خواهیم یافت از جمله اینکه با توجه به نتایج بدست آمده بتوانیم، به خانواده ها و مربیان آموزشی خاطر نشان سازیم که احساسات بر افکار ارجحیت دارند و اینکه چگونه احساسات کودکان رفتار و افکار آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد و اینکه آنها به مسئولیت خطیرشان در برار کودکان آگاه شوند.
می خواهیم رابطه ی و تاثیر ترتیب فرزندان بر عزت نفس والدین و خانواده را بدانیم . به نظر می رسد که رابطه ی بین ترتیب فرزندان یک خانواده و عزت نفس یک رابطه ی دو طرفه باشد . یعنی از طرفی داشتن عزت نفس موجب بهبود و نظم فرزندان می گردد ، چرا که در باور داشتن خود و برداشت مثبت از خویشتن در یادگیری ، انگیزه برای بهداشت و نظم خانواده و . . . و از طرفی دیگر موفقیت های تحصیلی فرزندان در رسیدن به اوج در کار آموزش موجب افزایش عزت نفس والدین می شود . بسیاری از روانشناسان معتقدند که بین این دو متغیر ( عزت نفس و ترتیب فرزندان ) رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد ، طوری که می توان با افزایش یا کاهش در یکی از آنها متغیر دیگر را نیز دستخوش تغییر داد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مقدمه
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک از خود و اعضای خانواده های خود موثر است ، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد وسواد و تحصیلات ، از دیدگاه اقتصادی ، افراد را به سوی رشد و توسعه ی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع وکشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی ، جامعه را موفق می سازد ، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید ، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد ، مشخص می شوند. با توجه به آمار موجود ، گسترش سواد ، کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و غیره را تحصیل تسهیل نموده است .
تنها جوامعی توانسته اند مشکلات خود را در زمینه ی تغذیه ، مسکن ، پوشاک ، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح سواد بالایی برخوردار باشند . بی سوادی ، نه تنها پدیده ای قابل تا ٔسف است ، بلکه علامتی است در کنار علاﺌم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی می باشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت ، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ای مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم ومدرسه است.
سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی ، صنعت ، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است .
بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تاثیر بسزایی داشته باشد مخصوصا ً در بهداشت ، رشد اقتصادی ، رشد فرهنگی ، رشد و تربیت فرزندان ، بی نظمی و ناهنجاری کودکان ، رشد و اشتغال وغیره .
مطالعات نشان داده است که هر چه آسیب های روانی بیشتر باشد ، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر ، بیکاری ، تعداد فرزندان ، اعتیاد ، طلاق که همه موجب پایین آمدن موقیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد . معمولا افرادی که در سطح پایین اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زندگی می کنند ، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در برخی از این خانواده ها به شدت افت پیدا می کند.
در حقیقت در برخی از این خانواده ها ، سواد مقوله ی بیگانه ای است .
تاثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی ،فرهنگی، اقتصادی پایین بر روی افراد جامعه برجا می گذارد ، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد ، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید . شیوه های انحرافی ، ایجاد علاﺌم بیماری روانی ، اقدام به خود کشی ، بستری شدن ، قطع ارتباط با واقعیت ، در طبقات پایین اجتماع بیشتر دیده می شود .
مساﺌل فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی – اجتماعی این مسﺌله به عنوان یک متغیر مهم بروضعیت روانی است . در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر و ملاک لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است .(کرمانی مقیم )
http://www.bazyab.ir))
چکیده:
در این پژوهش رابطه ی سواد والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان را مورد بررسی قرار دادیم.
این پژوهش که به صورت توصیفی واز نوع کمی بشمار می رود؛ فراوانی ، میانه ، میانگین، مد ، دامنه ، چولگی ، کشیدگی ، حداقل و حداکثر عملکرد دانش آموزان را مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در SPSS که حاوی سه جدول ( 1-4 ،2-4 ، 3-4 ) می باشد جدول اول آن پژوهش های توصیفی می باشد و جدول دوم وسوم ، ضریب همبستگی و سطح معناداری آنها مشخص شده است.
سواد پدر 839/= P می باشد و مادر815/0 p=را نشان می دهد. در این پژوهش بین سواد و عملکرد رابطه وجود ندارد .
بیان مسئله
با توجه به مسﺌله فقر فرهنگی خانواده ها و بی سواد بودن آنها ، دانش آموزان زیادی در یادگیری دچار مشکل می شوند . در خانواده هایی که سطح تحصیلات کافی ندارند فرزندان آنها از لحاظ درسی و تحصیلی افت پیدا می کنند وخانواده و اقتصاد در این امر دخیل هستند . خانواده ای که با سواد هستند با خانواده بی سواد از لحاظ پیشرفت متفاوت می باشند . بی سوادی والدین با خود مواردی همچون فقر فرهنگی – اقتصادی را به همراه دارد که باعث می شود دانش آموز نتواند اعتماد به نفس و شیوه ی برخورد درست با دیگران را بیاموزد . یادگیری را مساﺌلی ترغیب می کند که بدون آنها دانش آموز از لحاظ درسی عقب مانده می شود . با پیشرفت تحصیلی دانش آموز ، خانواده نیز باید همپای او اطلاعات عمومی خود را افزایش دهد تا دانش آموز به یک نتیجه ی مطلوب برسد .
آیا بین سواد والدین و عملکرد تحصیلی رابطه وجود دارد؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
چکیده
امر تربیت، با همه ی آسانی، کار دشواری است. بدان خاطراست که انسان موجودی پیچیده، دارای ابعاد و اجزایی متعدد و در هر شرایط و مقتضایی به یک گونه است. او زنده است، متحرک و پویا است، دارای عقل و اراده است، توان انطباق با شرایط گوناگون حیات را دارد، می تواند موضوع عوض کند، تغییر حالت دهد، دیگران را متوجه خود سازد.... از این رو برای به راه انداختن وی و ایجاد دگرگونی و تحول مثبت در او باید خود را به آگاهیهای مجهز کرد.
تربیت صحیح کودک از یک طرف مستلزم داشتن هرفهای تربیتی توسط والدین است و از طرف دیگر باید به تناسب سن وجنس و محدویت ها و توانایی های کودکان روش مناسب را برای رشد و تربیت قوای جسمی و روانی، آنان برگزینیم اگر نیازهای بدنی در خانواده در شرایطی مناسب پاسخ گویی شود می تواند سایر ابعاد شخصیتی انسان از جمله بُعد اجتماعی، فردی، عقلی و قلبی را فعال و شکوفا کند. شکوفایی این ابعاد به نوبه ی خود موجب اعتلال روانی خواهد شد و انسان را از افراط و تفریط های مضر دور خواهد داشت.
بزرگترین رسالت والدین، پرورش عقل و خرد فرزندان است که ناشی از تربیت صحیح و آموزش درست فرزندان می باشد.
والدین وظیفه دارند که با اهداف جهانی آموزش و پرورش آشنا شوند و از طریق تمرکز بر فرایندهای جهانی تعلیم و تربیت فرزندانشان را به اعضای قابل و شایسته ی جهانی بدل سازند.
«انشاء ا...»
پروردگارا: از جفتمان، فرزندانی مرحمت فرما که خلف صالح و مایه ی روشنی چشم ما باشند و ما را امام و پیشوای تقوی پیشگان قرار بده.(سوره فرقان، آیه ی74)
مقدمه
اسلام را در موضعگیریهای خاص آن نسبت به مسائل گوناگون به عناوین مختلف نامیده اند آن را دین علم، دین اخلاق، دین تربیت، دین نجات دختران از زنده بگور شدن، دین توجه به کودک، دین احیای بشریت و... نامیده اند.
ما مکتب و مذهبی را نمی شناسیم که به اندازه اسلام درباره کودک و تربیت او سخن گفته باشد. حقوق کودکان در اسلام حقوقی پر دامنه، شامل و بسیار غنی است. امر تربیت طفل از همان دوران تکون او مطرح و مورد نظر بوده و تا 21 سال از زندگی او را در بر می گیرد. «مادران تا 2 سال فرزندان خود را شیر می دهند» و پس از آن نیز والدین تا 21 سال به ادامه مراقبت او می پردازند.(امام صادق).
اصولا دید اسلام نسبت به کودک دیدی مثبت است و امام سجاد فرمود فرزند خوب چیزی است اگر بماند دعای پس از مرگ والدین است و اگر پیش تر بمیرد شفاعتگری است برای آنان.
تربیت در فرهنگ اسلامی، علاوه بر مفهوم «پرورش» شامل تزکیه و پرورش معنوی نیز می شود. اگر تربیت را به معنی: اتمام، اصلاح، رشد بخشی و نمودادن مرحله به مرحله ی متربی تا حد نهایی آن در نظر بگیریم، لفظ تربیت خاص و هم چنین ویژه حیات انسان مد نظر خواهد بود.
اما نباید فراموش کرد که«پرورش» ویژه رشد، در مفهوم عام است. لذا«پرورش» جهت ندارد، اما تربیت رو به سوی ملکوت دارد. بدین ترتیب اجزای«پرورش» را «آموزش» تشکیل می دهد. اما اجزای«تربیت» را«تعلیم». «تعلیم» به ادراک رساندن است، به شعور رساندن است.«تعلیم» نشان دادن حقایق به دانش آموز و متربی. «تربیت» به تعبیری ساده تر، مثل ساختمانی است که«تعلیم» آجرها و مصالح آن را تشکیل می دهد.
ضرورت تربیت کودک
طفل باید تربیت شود و این تربیت باید در خانواده صورت گیرد. زیرا به گفتهی بزرگی تبسم های حرفه ای و مصلحتی پرستاران شیر خوارگاه ها نمی تواند جانشین خنده های بی شایبه ی والدین شود و در این تربیت شامل با دیدی وسیع مورد عنایت قرار گرفته و تربیت جسمانی، قوای ذهنی و عقلانی و جنبه های عاطفی است.
والدین موظفند به مراقبت دائم از رشد طفل بپردازند. به آنها قرآن بیاموزند، قرائت و کتابت یاد دهند، با فنون سواری، تیراندازی و شنا آشنایش کنند، به پیراستن و پاک کردن اندیشه ها و عادات و بالا بردن مقام و رقبت او بپردازند...(حضرت معصومین ع) و بالاخره والدین بدانند که فرزندشان از پاره پیکرشان و زاده آنهاست و آنان در سرپرستی او مشمولند و موظفند و باید نیکو ادبش کنند، به سوی خدا راهنمائیش نمایند و به طاعت خدایش وادارند.(امام سجاد ع)
چنین تربیتی بیش از اینکه صورت آموزش تئوریک داشته باشد دارای جنبه عملی است. طفل در سایه معاشرت در می یابد چگونه باید کار و عمل کند و با حضور در سر سفره ها و برخورداری از نعمت سرپرستی والدین درس زندگی می آموزد. بر این اساس تکیه گاه تربیتی کودک معاشرت است و والدین و مربیان باید به این امر توجه کنند.
از بهترین جلوه ها و در مصداق های این نیکی توجه به تربیت آنها انتخاب نام نیکو، آموزش قرآن، قرار دادن او در موضعی شایسته و آموختن دانشی است که او را سودی