لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بسمه تعالی
معاونت دانشجویی فرهنگی
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
معیار های انتخاب همسر از
لحاظ اسلام
تهیه وتدوین:
نجمه افسری
مرداد 86
اداره مشاوره و راهنمایی دانشجویان
ازدواج تنها را ه مشروع و سالم تشکیل خانواده است. همه مکاتب و ادیان الهی به ویژه دین مبین اسلام ازدواج و تشکیل خانواده را توصیه نمودهاند. ازدوواج به زن و مرد آرامش میبخشد و آنان را از انحراف و رفتارهای جنسی پر خطر و غیر اخلاقی باز میدارد.
اصالت خانوادگی: اولین و اساسی ترین معیار برای انتخاب همسر اعم از زن و مرد اصالت خانوادگی است. کلمه اصالت از اصل گرفته شده و اصل به معنای ریشه است. یعنی دختر و پسر از خانوادههایی باشند که دارای اصل و ریشه است . در خانوادههای اصیل، پدران و مادران میکوشنداز نظر اخلاقی و رفتاری برای فرزندان نمونه و الگو باشندو بدون تردید پدر و مادر صالح از نظر ارثی نیز سرمایه هایی بس گرانبهایی را به فرزندان خود انتقال میدهند. دختر و پسری که در یک خانواده اصیل رشد پیدا میکنند سجایای اخلاقی را از پدر و مادر خود یاد میگیرند و با برخورد با دشواریها و سختیها زندگی هرگز از جاده درستی و راستی خارج نمیشوند به عبارت دیگر پایندی به آبرو و حیثیت آنان از انحراف باز میدارد.
ایمان و دین داری: پایبندی به اصول و آیین اسلام یک از عوامل خوشبختی خانواده است. دختر و پسر که دیندار واقعی باشند از انجام بسیاری از اعمال خلاف خوداری میکنند زیرا پایبندی به دین آنن را از انجام اعمال حرام و خلاف باز میدارد. دین عاملی درونی است و همیشه همراه افراد است و آنان را از ارتکاب به اعمال خلا ف باز میدارد. در حالی که قانون یک عامل بیرونی است. طبعا تأثیرات عامل بیرونی در حد ایمان نیست. به همین مناسبت وقتی از پیشوایان دینی سئوال میشد که با چه گروهی باید ازدواج کرد؟ در پاسخ میفرمودند: بر تو باد ازدواج با افراد متدین. یعنی سعی کن با همسری ازدواج کنی که دیندار باشد زیرا دینداری عامل قوی و استواری است که در بسیاری از موارد انسانها را از لغزش ها و ارتکاب اعمال خلاف باز میدارد.
اخلاق نیکو: ناگفته نماند که زندگی زن و مرد در محیط خانوادگی احتیاج به اخلاق دارد . زیرا تنها در پرتو قانون نمیتوان زندگی کرد و همه انبیاء نیز به خاطر زنده کردن اصول اخلاقی مبعوث شد.
رسول اکرم (ص) خود میفرمود: همانا برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را بین مردم زنده کنم. در محیط خانوادگی زن و مرد هر دو باید اصول اخلاقی از قبیل نرمی در ملایمت ، گذشت و سازگاری، عفو و اغماض را رعایت کنند و در محیط خانوادگی هر گاه یکی از آن دو دچار لغزش و اشتباه شود، بلافاصله به عذرخواهی پرداخته ، از ستیزه جویی و جدال جدا خوداری کنند. زیرا ستیزه جویی صمیمیت را از بین میبرد دشمنی و نفاق را جایگزین آنها میکنند. بدیهی است که طرف مقابل هم باید عذر و پوزش شخص خطاکار را بپذیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انتخاب همسر
در بسیاری از جوامع انتخاب همسر تحت مقررات و نظارت قواعد درون همسر گزینی و برون همسر گزینی قرار دارد . قاعده درون همسری حکم می کند که فرد ازدواج کننده باید در داخل گروه معینی که به آن تعلق دارد ازدواج کند و قاعده برون همسری ازدواج را در بیرون از دایره گروه خاصی که فرد بدان تعلق دارد تجویز می کند . در ایران . مانند دیگر جوامع اسلامی . ازدواج با خویشان نزدیک ممنوع است در بعضی ادیان مانند مسیحیت این دایره وسیعتر است و شامل ممنوعیت ازدواج عموزاده ها و عمه زاده ما نیز می شود. با وجود این در کشور مثل آمریکا قانون رسمی انگشت شماری برای تعیین محدودة ازدواج وجود دارد اما خانواده ما و دوستان انتظار دارند که فرد در داخل نژاد، مذهب و طبقه اجتماعی خود ازدواج کند و از آن خارج نشود.
همسر گزینی با دو روش و شیوه مختلف انجام می گیرد روش اول که در آن انتخاب معمولاً بر اساس عشق و علاقه استوار است. انتخاب آزادانه دو طرف اهمیت دارد. در روش دوم انتخاب در اختیار خانواده هاست و والدینی در هسر گزنی فرزندانشان تصمیم می گیرند . زناشویی مبتنی بر عشق یک ویژگی فرهنگ مغرب زمینی و کشورهای صنعتی شده غرب شناخته شده است . برای بسیاری از جوامع ازدواج مبتنی بر عشق یک پیش نیاز طبیعی و ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رشد. ولی این شیوه در جوامع گوناگون چندان عمومیت ندارد . کارایی زناشویی مبتی بر عشق و علاقه این است که به جوانان کمک می کند که عواطف و محبت را که خانواده به آنان مبذول می گردد به زندگی تازه منتقل کنند.
نامزدها به دلایل متعددی پیوند با یکدیگر را می پذیرند خصوصیات را که فرد در همسر آینده خود به طور طبیعی جستجو می کند . شامل جاذبه های گوناگون مانند مشابهت سنی ، مذهبی ، نژادی . پایگاه اقتصادی ، اجتماعی ، سطح تعلیم و تربیت . کششها ، زیباییها و قیافه ظاهری او است معمولاً فرد تحصیلکرده مسلمانی از یک طبقه متوسط برخاسته . به احتمال قوی با دختر مسلمان و تا حدی تحصیلکرده از یک طبقه متوسط. که فاصله سنی آنها چندان زیاد نیست ازدواج خواهد کرد. اگر چه ممکن است استثنائاتی نیز وجود داشته باشد.
هسر گزینی و جبر ازدواج
در دوران قبل همسر گزینی به شدت تحت فشار اجتماعی بود . انتخاب همسر نه بر اساس میل و علاقه دو طرف به ازدواج . بلکه به دلیل «جبر اجتماعی) صورت می گرفت در جامعه ای که فردیت مطرح نبود علاقه فردی نیز ارزشی نداشت. برای دختر ازدواج مرحله ای بود که از نقش دختر مجردی که در خانه پدر یا بردار زندگی می کرد به نقش کدبانوی منزل برسد. پایگاه اجتماعی دختر مجرد چه در خانه پدر یا خانه برادر نا مشخص بود. احتمالاً بالاتر از خدمه . اما به طور حتم پایین تر از پایگاه کدبانوی خانه تنها راه ارتقاء پایگاه اجتماعی . ازدواج بود هر چند که زن متاهل معمولاً تحت سلطه مادر شوهر به دو شوهر به زن در حیطه هایی خاص. زن تبدیل به فرد فرمان دهنده و پس از فوت مادرش به بالاترین مقام خانه می رسید به این ترتیب برای دختران جامعه ازدواج تنها امکان کسب یک نقشی اجتماعی قابل قبول جامعه بود.
هر چند که در آن دوران طلاق رواج نداشت ، اما ازدواجها مجدد به فراوانی دیده می شد. بطوریکه افراد هر چند گاه یکبار با همسر جدیدی زندگی را آغاز می کردند.
علت آن میزان بالای مرگ و میر زنان و مردان بود مرگ و میر زنان معمولاً ناشی از زایمان بود . مردی که همسرش فوت می کرد. بخصوص اگر فرزند یا فرزندانی داشت. نمی توانست بدون کمک زن امور خانواده را بچرخاند پس با گذشت زمانی کوتاه دوباره ازدواج می کرد. چون اصل عمده ازدواج فرزندآوری بود سعی می کرد با زن جوانتری که قادر به آوردن فرزندان بیشتری باشند ازدواج کند. مرگ و میر مردلن به سبب اتفاقات طبیعی یا جنگ بود با مرگ همسر زنان نیز مجبور به ازدواج بودند زیرا وجود مرد برای اداره امور اقتصادی خانواده ضرورت داشت . مارک بلوخ در «جامعه فئودالی» می نویسد «هر چند کلیسا علاقه ای به ازدواج دوم و سوم نداشت . اما در میان همه مردم از بالاترین تا پایین ترین سطوح طبقات و اقشار اجتماعی تجدید فراش به شدت رواج داشت زیرا اگر شوهر زنی از دنیا می رفت زندگی و تنهایی برای او بسیار خطرناک بود»
«بلوخ جلد اول 1363 :242» وانگهی وقتی اداره ملکی به دست زوجه متوفی می افتادارباب بزرگتر احساس می کرد که کیفیت عالی خدمات و تولید در اراضی کشاورزی او به خطر خواهد افتاد «بلوخ جلد اول 1363: 242» قوانینی که در آن دوران وضع می شوند بر دو نکته اساسی تاکید داشتند «نخست» حراست از میراث یتیمان صغیر دیگری یافتن شوهر برای بیوه زنان «بلوخ 1363: 242» اگر زن بیوه فرزندی نداشته باشد عضوی از خانواده گسترده نیز محسوب نمی شد و می بایست از طریق دیگری زندگی خود را تامین کند و اگر هنوز در خانه نگهداری می شد از روی رحم و مروت بود. در میان اصناف اروپا زنی که شورهرش استادکار بود پس از فوت شوهر برای یکسال اجازه داشت که کسب او را بگرداند. پس از آن یا مجبور به رها کردن کسب بود یا زا طریق ازدواج با شاگرد شوهر متوفی . اجازه نگهداری کسب را به دست می آورد. این ازدواج ناشی از جبر اجتماعی و اقتصادی بود بخصوص در این حالت که تفاوت سنی میان زن و شوهر می توانست قابل توجه ما باشد واژگانی مانند «ناپدری» و بیشتر از آن «نامادری» یا نا مهربان» احتمالاً ریشه در این دوران داشته زیرا پدیده های فوق بسیار متدول و جزیی از زندگی اجتماعی بود.
اهمیت اتحاد خانواده چه از بعد سیاسی اقتصادی یا اجتماعی تا آن حد مهم بود که خانواده ها همسر گزینی را خود در دست خود داشتند.
در ازدواج نقش زن و مرد از طرف جامعه تعیین شده و وظایف و حیطه مسوولیت هر یک مشخص بود در چنین حالتی علاقه و تمایل قبلی ضرورتی نداشت حتی در بعضی از مناطق عشق و علاقه زن و مرد عامل مزاحمی به حساب می آمد که از نقش «مرد سرپرست» و زن «کدبانو» جلوگیری می کرد البته محبت علاقه و عشق همواره جزیی از زندگی بشر و روابط زن و مرد بوده است.
نفی وجود این احساسات مطرح نیست بلکه منظور میزان اهمیت آن در ازدواج است در همه دوره ها به طور حتم افراد به یکدیگر علاقه مند می شوند اما کمتر کسی به علت علاقه مندی و عشق به فردی با او ازدواج می کرد . در قرن هیجدهم یکی از دانشمندان انگلیسی به نام ساموئل جانسون ادعا می کند. عشق کوچکترین تاثیری بر زندگی خانوادگی ندارد و به هر فردی می توان ای مأموریت را داد تا برای مرد شریک (همسر) انتخاب کند.
زیرا فراوان آن و مرد وجود دارد که اگر یک مرد به جای همسر فعلی با آنها ازدواج می کرد به اندازه ازدواج فعلی خود احساس آسایش می کرد.
در میان شاهزادگان قاجار بر اساس ملاحظات سیاسی معمولاً چند ازدواج مهم صورت می گرفت اما تعداد زیاد زنان حرم هر یک نمایشگر انتخخاب آن ها بر حسب زیبایی ظاهر زن نیز بوده است تعداد زنان حرم یکی از شاهان صفوی را چهار صد می نویسد و اضافه می کند زیرا همانطور که شاه اسبها و ؟ پیرو فرسوده را از خدمت مرخص می کند و می بخشید هم خوابه هایی را نیز که بر جبین آنها گردش روزگار چین و شکن انداخته و یا به دلیلی مورد بی مهری افزار گرفته اند و محبوبیتی دارند وارد حرمسرا می شدند. از تعداد زنان حرم فتحلیشاه که به حدود دو هزار نفر می رسید نیز اطلاع داریم. اما مذهب و عرف جامعه اجاز می داد چندین زن عقدی و تعدادی نامشخص صیغه و کنیز از میان زنان زیباتر، جوانتر ، خوش اندام تر انتخاب کنند.
سبب می شد که همسر گزینی و عشق از هم جدا شود . نه تنها اشراف بلکه دیگران نیز که مالکیت ولو ناچیز داشتند سعی در ازدیاد آن از طریق ازدواج می
مهمترین مشکل همه ی ما ، مشکل مالی است
به من بگو چکار کنم تا خانهای برای خودم داشته باشم و از اسباب کشیهای لعنتی سالانه راحت شوم؟
چکار کنم تا یک ماشین خوب زیر پایم بگذارم و به داستان تعمیرات همیشگی خاتمه دهم؟
برای خرید وسایل مورد نیازم، مدام به قیمت آنها خیره نشوم؟
دیگر از خرید وسایل ارزان قیمت و بی کیفیت خسته شدم!
به من بگو چکار کنم تا از شر نگرانی برای این همه هزینه تمام نشدنی، خلاص شوم؟
چکار کنم که شرمندهی خانوادهام نباشم؟
چکار کنم تا بتوانم دست زن و بچه ام را گرفته و با خیال راحت یک سفر درست حسابی داشته باشیم که در هتل اقامت کنیم و در بهترین رستوران ها غذا بخوریم و...
بگو چکار کنم که بتوانم بهترین امکانات را برای زندگیشان فراهم کنم، چون لیاقت آنها فقط یک زندگی عالی است؟
در یک کلام می خواهم به استقلال مالی برسم. به بی نیازی
بر این اساس طی سالها تحقیق و مطالعه و تکنیک ها وراهکاری ثروتمند شدن وشرح حال زندگی کسانی که ار فقر ونداری به ثروت و فراوانی رسیدند واز همه مهمتر جو جامعه ی امروزی ما سریع ترین وراحت ترین تکنیکی که دیدم با ان میتونیم با کمترین هزینه وزمان تمام باورهای مخرب و فقر را نابود کرد و به جای ان باورهای ثروت افرین را جایکزین کرد
برنامه ریزی ذهن برای ثروتمند شدن با پیامهای پنهان صوتی و تصویری است
تکنیکی که اقای انتونی رابینز از ان استفاده کرد ودر عرض کمتر از یکسال به 90درصداز اهدافش رسید
قدرتمندترین تکنیک قرنسریع ترین راه برای ثروتمند شدن جدیدترین تکنیک بدون نیاز به زمان زیادلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
ام وهب، همسر عبدالله بن عمیر الکلبی
ام وهب» دختر «عبدالله» و همسر «عبدالله بن عمیر الکلبی» و مادر «وهب نمریه قاسطیه» است.(1) او وارد معرکه جنگ شد، در حالی که به شوهر خود میگفت: «پدر و مادرم فدای تو، آری، تو ای مرد در راه پاکان نسل محمد(صلی الله علیه و آله) مبارزه کن» عبدالله،- شوهر او هر چه کرد تا همسرش را به خیمه برگرداند موفق نشد. آن زن پیراهن همسرش را میکشید و میگفت: «تو را رها نمیکنم تا با تو کشته شوم.» امام با مشاهده او فرمود: از خاندان پیامبرتان جزای خیر ببینید، به خیمه برگرد چون بر زنان و بانوان جهاد واجب نیست. پس او به جانب خیمهگاه بازگشت.(2)
روز عاشورا پس از حمله شمر و یارانش به جانب چپ سپاه امام، «عبدالله بن عمیر کلبی» به اسارت گرفته شد و به شهادت رسید. بعد از شهادت وی ناگهان همسر باوفایش، ام وهب خود را به بالین او رسانید و در کنار او نشست. خون از صورت او برگرفت و این گونه میگفت: «بهشت بر تو گوارا باد، از خداوندی که بهشت را روزی تو گردانید طلب میکنم که مرا همنشین با تو قرار دهد.»(3)
مبادا به هنگام ظهور مهدی(عج) تازه مسلمانان با صلابتتر از ما به میدان آیند!
ام وهب
اولین زن شهیده در کربلا در عاشورا سال 61 هجری قمری، ام وهب همسر «عبدالله بن عمیر کلبی»، از طایفه «علیم» است. قیام حسینی سال 60 هـ.ق زمانیکه حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام با یزید بن معاویه (حاکم بنی امیه) بیعت نکرد و علیه او قیام نمود با اصحاب و یارانش در سرزمین کربلا (در عراق) به جنگ با یزیدیان پرداخت. این جنگ در روز دهم محرم سال 61 هجری قمری بر پا شد. ام وهب در کربلا در این جنگ، یکی از یاران حسین بن علی (ع) عبدالله بن عمیر کلبی است که از جوانان حماسی و از شیعیانی بود که به اتفاق همسرش «ام وهب» به کربلا آمد و به امام حسین (ع) ملحق شد و در روز دهم محرم (عاشورا) سال 61 هـ.ق در جنگ با دشمنان حسین بن علی شهید شد. ام وهب همسر عبدالله که در این جریان حماسی و قیام حسینی شوهرش را همراهی کرد و با اصرارش از کوفه به کربلا آمد، روز عاشورا وقتی شوهرش به میدان رفت، او نیز به میدان شتافت تا شوهر را یاری کند، روی حس همکاری، عمودی را گرفت و به طرف شوهر آمد و گفت خاندان من به فدایت، برای این ذریه پاک رسول خدا، جنگ کن و از او دفاع نما!! شوهرش (عبدالله) خواست تا او را از میدان برگرداند ولی «ام وهب» با آنچنان شوری که دلش را آتش زده بود، نمی توانست، خودداری کند لذا به شوهرش رو کرد و گفت: من هرگز ترا وا نمی گذارم، دوست دارم که با تو بمیرم، که آن موقع امام حسین علیه السلام شخصا مانع او شد و فرمود بر زنان جهاد نیست. خدایت رحمت کند و با زبان تشکر او را برگرداند.
ام وهب، شهید می شوداو که در میان خیمه ها بوده بعد از شهادت همسرش خود را به بالین او رساند و خاک و خون از صورتش پاک کرد و در همان حال چنین می گفت: «هنیئالک الجنه، اسئل الله الذی رزقک الجنه...» ترجمه: بهشت بر تو گوارا باد، از خدایی که بهشت را به تو ارزانی کرد می خواهم که مرا نیز در آنجا با تو همنشین کند. در همان موقع، به دستور «شمر بن ذی الجوشن» یکی از غلامانش بنام «رستم» با گرزی به «ام وهب» حمله کرد و آن را به سر او زد و سرش شکست و در همانجا به شهادت رسید و جسدش در کنار پیکر همسرش به روی خاک افتاد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 95
فرزند کشی و همسر کشی
فرزندکشی، قتل بی قصاص به این اخبار که در صدر صفحات اجتماعی و حوادث رسانه های عمومی قرار گرفت، توجه کنید. توجه داشته باشید که نوع جرم (قتل عمد) و محکومیت قاتل (والدین) چه نوع نسبتی با یکدیگر دارند: 1- شیراز، پدر سنگدل و بی رحم، سه فرزند خود را به وسیله پتک با وارد کردن ضربه به سر، در حالی که خواب بود ، کشت. قاتل (پدر) علت قتل را فقر مالی بیان کرد. (به نقل از ایسنا)
2- ورامین. پدری دو فرزند خود را حلق آویز کرد و در میله های راه پله منزل، مدت ها آنها را آویزان نگاه داشت. قاتل(پدر) علت قتل را فقر مالی بیان کرد. (به نقل از ایسنا)
3- تهران. پدر معتادی در حال ترک اعتیاد، سر فرزند چهارساله اش (علی اکبر) را با چاقو از بدن جدا کرد. او در ضمن اعتراف گفته بود: «برای حل مشکلات زندگی مان باید قربانی می دادیم و من پیش از قتل به فرزندم آب دادم.» ( به نقل از ایسنا)
4- تهران. مردی همسر و کودک چهار ماهه اش (پارسا) را به ضرب مشت و لگد به قتل رساند.(به نقل از ایسنا)
5- اصفهان. مردی پس از مصرف حشیش به شدت دچار توهم شد و در اقدامی جنون آمیز کودک دو ماهه اش را با ضربات سیلی کشت. (به نقل از ایسنا)
6- تهران. مردی پسر هفت ساله اش (امیر حسین) را در پارک با طناب خفه کرد.
7- تهران. مردی پسر 11 ماهه اش را با بی رحمی خفه کرد. قاضی به استناد ماده 220 قانون مجازات اسلامی تنها پنج سال زندان برای او در نظر گرفت. (به نقل از ایسکانیوز)
8- پدر 17 ساله، نوزادش را با ضربات مشت و لگد کشت.(به نقل از ایسکانیوز)
9- پدری که از دست گریه های پسر 5/1 ساله اش عزت الله حوصله اش سر رفت، در حضور مادر او را به دیوار کوبید و کشت. مادر پس از اینکه ابتدا اتهام همسرش را رد می کرد بالاخره اعتراف کرد که همسرش پیش از این گوش پسرش را هم بریده بود، این زن در جلسه محاکمه از شکایت علیه همسرش چشم پوشید و قاضی کوه کمره ای با استناد به ماده قانونی 220 مجازات اسلامی، او را از جنبه «جرم عمومی» تنها به پنج سال زندان محکوم کرد. (به نقل از ایسکانیوز)
10- زن 30 ساله، خود و پسر دو ساله اشک محمدرضاک را به آتش کشید. (ایسکانیوز)
11- مادری که از دست شیطنت های دختر چهار ساله اش پرستو کلافه شد او را خفه کرد. (به نقل از ایسکانیوز)
12- تهران. مردی در حالی دختر شش ماهه اش پریا را به قتل رساند که همسرش بعد از آن لب به اعتراف گشود و گفت پیش از این نیز همسرش فرزند 40 روزه دیگر آنها را نیز کشته بود. (به نقل از ایسکانیوز)
13- اهواز. مردی 60 ساله دختر مطلقه اش را که گمان می برد روابط تلفنی مشکوکی دارد، زنده به گور کرد. این دختر جوان در حین زنده به گور شدن، بدون کمترین اعتراضی فقط به چهره پدرش که با بیل روی او خاک می ریخت، نگاه می کرد.
14- پدری دختر 10 ساله اش -زهرا- را در فلکه صادقیه کشت. دادگاه این قاتل را به استناد ماده 220 قانون مجازات اسلامی تنها به یک سال و نیم حبس محکوم کرد.
15- پدر، نامادری و نابرادری، دختری پنج ساله ک آرین گلشنی ک را بعد از شکنجه های فراوان کشتند. در پزشکی قانونی، آثار 130 مورد شکستگی و شکنجه بر بدن نحیف این دختر پنج ساله شناسایی شد. قاضی به استناد ماده 220 قانون مجازات اسلامی، او را فقط به یک سال حبس و یک سال تبعید، مجازات کرد.
+++
، شکوفه آذر: روز پیش سخنگوی قوه قضائیه در حالی از «ضرورت اصلاح و بازنگری در ماده 220 قانون مجازات اسلامی» حرف می زند که یک روز پیش از آن تمدید یکساله، «قانون مجازات اسلامی موقت» ایران- که قوه قضائیه خود تدوین گر آن است- برای شانزدهمین سال پی در پی در صحن علنی مجلس -در مدتی کمتر از 10 دقیقه- با
158 رای موافق و تنها 22 رای مخالف،به تصویب رسید. این موضع همزمان است با انتشار آمار «فرزندکشی» به وسیله جانشین رئیس پلیس آگاهی تهران، که اعلام کرده بود: «سهم قتل فرزندان به وسیله والدین آنها 10 درصد از کل قتل های سال اخیر است.» این 10 درصد همان چیزی است که آمار نقل شده به نقل از سمیرا کلهر- جامعه شناس- «15درصد در سال 86» اعلام شد. افزایش قتل فرزندان در هفت ماه اخیر سال جاری به حدی بود که باعث شد سخنگوی قوه قضائیه سکوت خود را بشکند و بگوید: «با توجه به اینکه در ماه های اخیر شاهد قتل های فجیعی از سوی پدران بودیم، ضرورت بازنگری و اصلاح چنین قوانینی البته در محدوده موازین فقهی وجود دارد.»
خوشبختانه همزمان با این اخبار، آیت الله صانعی با صراحت تاویل خود در این خصوص را اعلام کرد: «اگر بر فرض قبول کنیم که دلیل اطلاق دارد و شامل همه قتل های فرزند توسط پدر می شود نیز باید قائل به اختصاص شویم، چون اطلاقش خلاف قرآن» و لکم فی القصاص حیوه یا اولی الالباب است. «به خاطر آنکه با چنین استثنایی و نداشتن ترس از قصاص حیات فرزندان و جامعه تامین نخواهد شد» و به قانونگذاران کمک کرد تا برای تشدید مجازات والدین فرزندکش، دستشان در «محدوده موازین فقهی» باز باشد.
نکته این است که با وجود ابراز نگرانی های برخی از آیات عظام، مقامات قوه قضائیه و حقوقدانان یک ماه پیش سردار رادان گفت: «آمار قتل های خانوادگی نگران کننده نیست اما اعتقاد داریم این آمار کم هم نباید رخ دهد.» آمارهایی که از سوی رادان، «نگران کننده نیست» تلقی می شود، چند روز پیش از سوی سرتیپ دوم احمد محمدی فر، اینگونه بیان شد: «سهم قتل های خانوادگی در جرائم جنایی 30 درصد است و سهم قتل فرزندان توسط والدین 10 درصد... همچنین بیشترین قتل های خانوادگی توسط شوهر به وقوع پیوسته است.»
با اینکه روزنامه نگاران و پژوهشگران آمار دیگری به جز آمارهای کلی و رسمی که از سوی مقامات قضایی و ناجا منتشر می شود در اختیار ندارند اخبار و شواهد گویای این است که این آمارها منعکس کننده واقعیت موجود در جامعه نیستند.
سمیرا کلهر به «سرمایه» می گوید: «این نوع از اخبار در ایران، اغلب مخفی می ماند. زیرا برخی والدین در جامعه بی دقتی مثل ما،به راحتی می توانند کودکان خود را بکشند و هرگز حتی همسایه آنها هم به آنها مشکوک نشوند و اگر هم بشوند، این آموزش عمومی به اغلب آنها داده نشده که به کلانتری ها، سازمان های حمایت از حقوق کودکان و... گزارش دهند.» او درباره نحوه قتل مادران فرزندکش توضیح می دهد: «نحوه قتل مادرها معمولاً