دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درمورد فدریکوگارسیالوکا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

«من یک اسپانیایی تمام عیارم و امکان ندارد که بتوانم بیرون از مرزهای جغرافیایی اسپانیا زندگی کنم . با این همه ، از هر اسپانیایی که فقط به سبب زاده شدن در اسپانیا خود را اسپانیایی می داند ، متنفرم . من برادر همة انسان ها هستم و از کسی که چشم بسته خودش را قدای یک ایدة ناسیونالیستی انتزاعی کند نفرت دارم . یک انسان چینی خوب ، از یک اسپانیایی بد به من نزدیک تر است . من در کارهایم اسپانیا را می‌سرایم و آن را تا مغز استخوانم احساس می‌کنم ، اما پیش از آن و مهم تر از همه ، یک جهان وطن هستم . و خود را برادر همة انسان ها می دانم . »

بیوگرافی

فدریکو گارسیا لورکا ، یکی از بلند آوازه ترین اعضای نسلی از شاعران و نویسندگان اسپانیا است که همگی در آغاز قرن بیستم به دنیا آمدند و در ادبیات اسپانیا به عنوان « نسل 27 » شهرت یافتند . هنر لورکا ، نحوة نگرش و برداشت های او از زندگی با آن که خیلی دور از دیدگاه های سنتی به نظر می آمد ، برای نسل بعد از جنگ داخلی اسپانیا از همان جاذبه یی برخوردار بود که برای نسل پیش از آن . از دیدگاه روشنفکران هر دو نسل ، لورکا نماد جوانی و بلوغ دایمی بود و همواره در شعر او به چشم یک آیین مذهبی / هنری قابل ستایش نگریسته می شد . اما پس از پایان یافتن جنگ های داخلی اسپانیا و به قدرت رسیدن ژنرال فرانکو ، پرداختن به آثار لورکا ممنوع شد . آخرین کلمه یی که « مادر » ، در پایان نمایشنامة « خانة برناردا آلبا » برزبان می آورد ، « سکوت» است . و همین «‌سکوت » آخرین واژه یی بود که لورکا در آفرینش آثار هنری خود بر کاغذ آورد . لورکا بعد از نوشتن « خانه برناردا آلبا » دیگر مجال نیافت که شعر عاشقانه بگوید و در 19 اوت 1936 به دست فالانژها و مزدوران فرانکو کشته شد . نزدیک به بیست سال پس از ترور لورکا نام او در اسپانیای دوران فرانکو با احتیاط برده می شد و چاپ اشعار و اجرای نمایشنامه هایش ممنوع بود. تقریباً چهل سال سپ از نوشتن واژة « سکوت » ، و در تمام طول حکومت دیکتاتوری فرانکو، آن چه بر زندگی و آثار لورکا سایه می انداخت ، سکوت بود . لورکا اسپانیایی بود ،‌اما به سبب محدودیت هایی که از سوی حکومت خودکامة فرانکو اعمال می شد ، در آرژانتین و اوروگوئه و کوبا شناخته تر از سرزمین مادری خود بود .

از نیمه های دهة 1970 و پس از گذشت فرانکو ،‌رفته رفته شعرها و نمایشنامه های لورکا از زیر غبار سانسور بیرون آمد و زندگی تراژدیک و آثارش به شکلی باز و گسترده مورد بحث و نظر قرار گرفت . لورکا از معدود شاعران و نویسندگانی است که « جهانی» نامیده شده اند . توجه جهانیان نسبت به آثار او به اندازه یی است که به جرأت می توان گفت در بیست سال گذشته ،‌روزی نبوده که یکی از نمایشنامه هایش در گوشه یی از جهان اجرا نشود و یا شعر و هنرش موضوع سمینارها و بحث های فرهنگی قرار نگیرد . دربارة لورکا بیش از هر شاعر و نویسندة دیگر اسپانیا مطلب نوشته شده است و شاید تنها میگل د . سروانتس ،‌خالق « دون کیشون » ،‌از این قاعده مستثنی باشد آن هم به این سبب که سروانتس ،‌کیشوت »‌، از این قاعده مستثنی باشد آن هم به این سبب که سروانتس ، سیصد و پنجاه سال پیش از تولد لورکا به دنیا آمد . هجده قطعه از شعرهای « ترانة کولی » که لورکا آن ها را در فاصلة سالهای 1923 تا 1927 سروده ، تقریباً به تمام زبان های زندة جهان ترجمه شده اند و بی تردید می توان گفت که شمار خوانند گان آن ها بیش از هر شعر دیگرِ ادبیات اسپانیا بوده است.

لورکا با آن که عمری کوتاه و شهاب گونه داشت ، از نوابغ انگشت شماری است که دستگاه فکری و اندیشگی اش به یک قلمرو خاص محدود نبود . او از این توانایی استثنایی برخوردار بود که احساسات و احوال آفاقی و انفسی خود را غیر از شعر و ادبیات ،‌با ابزارهای دیگر نیز بیان کند . استعداد آهنگ سازی و نوازندگی اش بدان حد بود که شرکت صفحه پرکنی HMV چند اجرای پیانوی او را ضبط کرد . گیتار می نواخت ، آواز می خواند ، د رکارگردانی تئاتر کارنامة پرباری داشت و نقاشی و طراحی هم می کرد ،‌اما در بررسی زندگی این هنرمند « رنسانس نوین » به طراحی های او توجه چندانی نشده است . از آنجا که هر یک از این طرح ها در پیوند با شعر و نمایشنامه های لورکا شکل گرفته و می تواند به مثابه کلیدی برای راه یابی به ذهنیت و دریافت دستاودهای ادبی او مورد مطالعه قرار گیرد ، درون مایة بیشتر این طراحی ها نیز همانند دیگر آثار لورکا ، بزرگداشت زندگی و سوگواری به علت چاره ناپذیری و حتمیت مرگ است . در زمان و مکانی که لورکا زندگی می کرد ،‌آگاهی از مرگ ریشه در تجربیات زندگی روزمره داشت و از همان کودکی چهرة کریه خود را در هیأت « آمارگو » و مرگ برادر و دوستان و آشنایان به او نمایانده بود . ایماژ مرگ ، به ویژه مرگ قاهر و جابرانه یی که به تکرار در آثار لورکا حضور خود را به رخ می کشد و بخش تفکیک ناپذیری از ذهنیت مرگ اندیش او را شکل می دهد ، در راستای همان وسوسة سیاه و مصیبت بار همیشگیِ فرهنگ اسپانیا در پیوند با این واقعیت تلخ است . با این همه ،‌در آثار لورکا نشانه های زندگی هم به آن اندازه هست که انکار زندگی را ناممکن کند . به بیان دیگر ،‌مفهوم مرگ تأکیدی است برحضور زندگی و همان واقعیتی که اسپانیا در مراسم آیینیِ « گاوبازی » به بزرگداشت آن می پردازد . شاید به همین اعتبار هم بود که لورکا ، چند ماه پیش از رویارویی با مرگ جابرانه و ناگزیر خودش ، گاوبازی را «‌فرهنگی ترین جشنوارة جهان امروز و سرچشمة شعر و زندگی اسپانیا » نامید.

بافت درونی و ساخت عمقیِ اشعار و نمایشنامه های لورکا ، دو بُعد اصلی هنر او زندگی اش یک سره شعر گونه بود . هر نامه و یادداشتی که می نوشت و هر حرفی که به زبان می آورد ،



خرید و دانلود مقاله درمورد فدریکوگارسیالوکا


دانلود تخقیق در مورد فدریکوگارسیالوکا (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

«من یک اسپانیایی تمام عیارم و امکان ندارد که بتوانم بیرون از مرزهای جغرافیایی اسپانیا زندگی کنم . با این همه ، از هر اسپانیایی که فقط به سبب زاده شدن در اسپانیا خود را اسپانیایی می داند ، متنفرم . من برادر همة انسان ها هستم و از کسی که چشم بسته خودش را قدای یک ایدة ناسیونالیستی انتزاعی کند نفرت دارم . یک انسان چینی خوب ، از یک اسپانیایی بد به من نزدیک تر است . من در کارهایم اسپانیا را می‌سرایم و آن را تا مغز استخوانم احساس می‌کنم ، اما پیش از آن و مهم تر از همه ، یک جهان وطن هستم . و خود را برادر همة انسان ها می دانم . »

بیوگرافی

فدریکو گارسیا لورکا ، یکی از بلند آوازه ترین اعضای نسلی از شاعران و نویسندگان اسپانیا است که همگی در آغاز قرن بیستم به دنیا آمدند و در ادبیات اسپانیا به عنوان « نسل 27 » شهرت یافتند . هنر لورکا ، نحوة نگرش و برداشت های او از زندگی با آن که خیلی دور از دیدگاه های سنتی به نظر می آمد ، برای نسل بعد از جنگ داخلی اسپانیا از همان جاذبه یی برخوردار بود که برای نسل پیش از آن . از دیدگاه روشنفکران هر دو نسل ، لورکا نماد جوانی و بلوغ دایمی بود و همواره در شعر او به چشم یک آیین مذهبی / هنری قابل ستایش نگریسته می شد . اما پس از پایان یافتن جنگ های داخلی اسپانیا و به قدرت رسیدن ژنرال فرانکو ، پرداختن به آثار لورکا ممنوع شد . آخرین کلمه یی که « مادر » ، در پایان نمایشنامة « خانة برناردا آلبا » برزبان می آورد ، « سکوت» است . و همین «‌سکوت » آخرین واژه یی بود که لورکا در آفرینش آثار هنری خود بر کاغذ آورد . لورکا بعد از نوشتن « خانه برناردا آلبا » دیگر مجال نیافت که شعر عاشقانه بگوید و در 19 اوت 1936 به دست فالانژها و مزدوران فرانکو کشته شد . نزدیک به بیست سال پس از ترور لورکا نام او در اسپانیای دوران فرانکو با احتیاط برده می شد و چاپ اشعار و اجرای نمایشنامه هایش ممنوع بود. تقریباً چهل سال سپ از نوشتن واژة « سکوت » ، و در تمام طول حکومت دیکتاتوری فرانکو، آن چه بر زندگی و آثار لورکا سایه می انداخت ، سکوت بود . لورکا اسپانیایی بود ،‌اما به سبب محدودیت هایی که از سوی حکومت خودکامة فرانکو اعمال می شد ، در آرژانتین و اوروگوئه و کوبا شناخته تر از سرزمین مادری خود بود .

از نیمه های دهة 1970 و پس از گذشت فرانکو ،‌رفته رفته شعرها و نمایشنامه های لورکا از زیر غبار سانسور بیرون آمد و زندگی تراژدیک و آثارش به شکلی باز و گسترده مورد بحث و نظر قرار گرفت . لورکا از معدود شاعران و نویسندگانی است که « جهانی» نامیده شده اند . توجه جهانیان نسبت به آثار او به اندازه یی است که به جرأت می توان گفت در بیست سال گذشته ،‌روزی نبوده که یکی از نمایشنامه هایش در گوشه یی از جهان اجرا نشود و یا شعر و هنرش موضوع سمینارها و بحث های فرهنگی قرار نگیرد . دربارة لورکا بیش از هر شاعر و نویسندة دیگر اسپانیا مطلب نوشته شده است و شاید تنها میگل د . سروانتس ،‌خالق « دون کیشون » ،‌از این قاعده مستثنی باشد آن هم به این سبب که سروانتس ،‌کیشوت »‌، از این قاعده مستثنی باشد آن هم به این سبب که سروانتس ، سیصد و پنجاه سال پیش از تولد لورکا به دنیا آمد . هجده قطعه از شعرهای « ترانة کولی » که لورکا آن ها را در فاصلة سالهای 1923 تا 1927 سروده ، تقریباً به تمام زبان های زندة جهان ترجمه شده اند و بی تردید می توان گفت که شمار خوانند گان آن ها بیش از هر شعر دیگرِ ادبیات اسپانیا بوده است.

لورکا با آن که عمری کوتاه و شهاب گونه داشت ، از نوابغ انگشت شماری است که دستگاه فکری و اندیشگی اش به یک قلمرو خاص محدود نبود . او از این توانایی استثنایی برخوردار بود که احساسات و احوال آفاقی و انفسی خود را غیر از شعر و ادبیات ،‌با ابزارهای دیگر نیز بیان کند . استعداد آهنگ سازی و نوازندگی اش بدان حد بود که شرکت صفحه پرکنی HMV چند اجرای پیانوی او را ضبط کرد . گیتار می نواخت ، آواز می خواند ، د رکارگردانی تئاتر کارنامة پرباری داشت و نقاشی و طراحی هم می کرد ،‌اما در بررسی زندگی این هنرمند « رنسانس نوین » به طراحی های او توجه چندانی نشده است . از آنجا که هر یک از این طرح ها در پیوند با شعر و نمایشنامه های لورکا شکل گرفته و می تواند به مثابه کلیدی برای راه یابی به ذهنیت و دریافت دستاودهای ادبی او مورد مطالعه قرار گیرد ، درون مایة بیشتر این طراحی ها نیز همانند دیگر آثار لورکا ، بزرگداشت زندگی و سوگواری به علت چاره ناپذیری و حتمیت مرگ است . در زمان و مکانی که لورکا زندگی می کرد ،‌آگاهی از مرگ ریشه در تجربیات زندگی روزمره داشت و از همان کودکی چهرة کریه خود را در هیأت « آمارگو » و مرگ برادر و دوستان و آشنایان به او نمایانده بود . ایماژ مرگ ، به ویژه مرگ قاهر و جابرانه یی که به تکرار در آثار لورکا حضور خود را به رخ می کشد و بخش تفکیک ناپذیری از ذهنیت مرگ اندیش او را شکل می دهد ، در راستای همان وسوسة سیاه و مصیبت بار همیشگیِ فرهنگ اسپانیا در پیوند با این واقعیت تلخ است . با این همه ،‌در آثار لورکا نشانه های زندگی هم به آن اندازه هست که انکار زندگی را ناممکن کند . به بیان دیگر ،‌مفهوم مرگ تأکیدی است برحضور زندگی و همان واقعیتی که اسپانیا در مراسم آیینیِ « گاوبازی » به بزرگداشت آن می پردازد . شاید به همین اعتبار هم بود که لورکا ، چند ماه پیش از رویارویی با مرگ جابرانه و ناگزیر خودش ، گاوبازی را «‌فرهنگی ترین جشنوارة جهان امروز و سرچشمة شعر و زندگی اسپانیا » نامید.

بافت درونی و ساخت عمقیِ اشعار و نمایشنامه های لورکا ، دو بُعد اصلی هنر او زندگی اش یک سره شعر گونه بود . هر نامه و یادداشتی که می نوشت و هر حرفی که به زبان می آورد ، شعری ناب بود . پابلو نرودا می گوید : « هر چه لورکا می نوشت ، برای من جاذبه داشت .»‌هنگامی که لورکا شعری از مجموعة « آوازهای ژرف » را به خوان بروآ پیشکش کرد ، او را آوازخوانی نامید که «صدایش به دریایی بی آفتاب و نارنجی می ماند که آب آن را فشرده باشند . « لورکا در جایی دیگر خوان بروآ را اندوهی توصیف کرد که « در پشت نقاب خنده آواز می خواند » آن چه امروز از شعر لورکا می دانیم محدود به همان هایی است که چاپ و منتشر شده است ، حال آن که در 1935 و روزهایی که در اوج شهرت بود در پاسخ روزنامه نگاری که از او پرسید : « از میان آثار خود کدام یک را بیشتر می پسندید ؟ » گفت : « به هیچ کدام از کارهایی که تاکنون کرده ام علاقة خاصی ندارم ، من عاشق آنهایی هستم که هنوز ننوشته ام . »

اجزا و عناصر شعر لورکا چنان در هم تنیده اند که هرگز نمی توان یکی را از دیگری جدا کرد و به عنوان یک سازة مجرد مورد بررسی قرار داد ، با این همه ،‌هرجا که به برخی از عناصر شعر لورکا نیاز بوده ،‌به ترجمه های بی بدیلی که شاعر گرانقدرمان روانشاد احمد شاملو به دست داده مراجعه شده است . این شعرها بدون هیچ گونه تغییر در سرم الخط و با نشانة * آورده شده است . شاید این جا اشارة مختصری به این نکته هم ضروری باشد که زبان اسپانیایی که لورکا برای بیان احساسات خود به کار می گرفت زبانی شاعرانه ، پر از تشبیه و استعاره و سرشار از هیجان های عاطفی و شور و شوقی بود که مرزهای میان واقعیت و خیال پردازی را سیال می کرد . از اشارات و تلویحات و نمادهایی سود می جست که سرشار از معانی کنایی بود و هیچ زبان دیگری قادر به القای بار حسی و عاطفی آن نیست . دشواری و ناممکن بودن ترجمة آثار لورکا ، چه شعرها و چه نمایشنامه هایش ، چندین و چند علت دارد و هر تلاش در این زمینه بدون اعتنا و امعان کافی در شاخص های ساختی آثارش ، به سیر و سلوکی بی فرجام شباهت خواهد یافت . یکی از عواملی که سد راه ترجمة آثار لورکا می شود ، تفاوت های زبانی و ناهمگونی های فرهنگی است که هرگز نمی تواند قابل تحویل به تجربیات حسی خواننده باشد . یکی دیگر از علل انکار ناپذیر دشواری ترجمة آثار لورکا در ربط و پیوند با این واقعیت است که صدای آدم های نوشته های او از درونِ مرکزِ هستی و حضور آن ها به گوش می رسد ، ناقل تجربه های روحی پیچیده است و آمیزه یی از شعر و تئاتر و احساس را پیش روی خواننده قرار می دهد . نیروی تصور و ابداع حیرت آور آمیخته با رشته هایی بر آمده از خواننده قرار می دهد . نیروی تصور و ابداع حیرت آور آمیخته با رشته هایی برآمده از نمادگرایی ،‌بافتِ کلیِ نمایشنامه ها و شعر لورکا را شکل می دهد و دریافت کامل و واقعی آثار او نیز به ادراک نسبیِ این نمادها و نشانه ها موکول است . شعر لورکا آوازی بود که در مرزها خوانده می شد ؛ مرزهایی که در یک طرف آن زندگی بود و در طرف دیگر مرگ . می گفت : « شعر ، ناممکن هایی است که ممکن شده است . » لورکا در کنار این ویژگی ها ، وسواس موسیقیِ شعر و بوطیقای کلی ثر را هم داشت و به این سبب ها است که محتوای کامل نوشته های او ،‌به ویژه موسیقی شعر ،‌فولکلور و گفتار نمایشنامه هایش ، فقط به زبان اسپانیایی ، و آن هم با توجه به سنت های اندلسی ، می تواند دریافتنی باشد . به عنوان نمونه ، لالایی که مادر لئوناردو در صحنة دوم پردة اول نمایشنامة « عروسی خون » می خواند ، سایة تلخ و تیرة خود را بر تمامی صحنه می افکند و عناصر دیگر را در سیطرة خود می گیرد . و باز ،‌عامل دیگری که ترجمة آثار لورکا را دشوار ، بلکه محال می کند بهره جویی های او از عنصری است که اصطلاحاً « سمبولیسم فردی » نامیده می شود . نکتة بسیار مهم دیگری که باید به آن هم اشاره کرد این است که زبان مجازی و استعاری وقتی می تواند موجه و معنادار باشد که ازتوان برگردانده شدن به زبان عادی و حقیقی هم برخوردار باشد . زبان استعاره هرگز نمی تواند شناخت یا تجربه یی را که مخاطب قبلاً نداشته است به او بدهد . به بیان دیگر استعاره فقط می تواند چیزی را که مخاطب دانسته یا آزموده است در ذهن او حاضر و جایگزین کند . اما در سمبولیزم فردی لورکا ، به عناصری اشاره می شود که انگیزه های درونی و محرکاتِ بیرونیِ برخی از آن ها حتی برای اسپانیایی ها شناخته نیست و ادراک روشنی پدید نمی آورد . شاید به همین علت هم بود که پابلو نرودا می گفت : « تسلط شگفت انگیز لورکا بر استعاره مرا از راه به در برد . »

لورکا نمایشنامه نویسی را زمانی آغاز کرد که جنگ جهانی اول پایان یافته بود و بسیاری از شعرا ،‌در خیال دست یافتن به آن چه شعر ناب نامیده می شد ، تئاتر را به کلی از یاد برده بودند . پیش از آن هم فضای تئاتر اسپانیا در انحصار نمایشنامه های سبک و ارضای سلیقة تماشاگران آسان پسندی بود که از کمدی های نویسندگانی همچون مونیوس سکا و خیمه شب بازی های سطحی و ساده نگرانه لذت می برند . شیوه یی که لورکا در نوشتن نمایشنامه به کار بست ،‌از بدیهه و بدعت و نیروی تصور او جدا نبود و درتوازی با سبک و سیاقی بود که برای شعر و شاعری برگزیده بود . می خواست نمایشنامه هایش نیز همان سامان و سرشت شعر را داشته باشد و تأثیری ماندگار و درازآهنگ در ذهن تماشاگر برجا بگذارد . درون مایة نمایشنامه هایش را به یاری همین زبان شاعرانه می پرورد و به همین اعتبار هم هست که او را «‌نمایش نویسِ شاعر » لقب داده اند . انگار از همان آغاز در شعرهایش جنس زبانی را که باید بعدها در نمایشنامه نویسی به کار گرفته شود تمرین و تجربه می کرد . لورکا در آخرین نمایشنامة خود ، «‌خانة برناردا آلبا » اندکی از زبان شعر جدا شد ،‌اما مرگ نابهنگام و زودرس اش به او مجال نداد تا این شیوة تازه را به تمامی بیازماید . لورکا از نویسندگانی همچون چخوف و ایبسن تأثیر پذیرفته بود ،‌اندیشه های چخوف در نمایشنامة «دُنیا روسیتا » و بهره جویی از نظریات ایبسن دربارة ساختار کلاسیک و پیروی از قواعد وحدت زمان و مکان در « خانة برناردا ‎آلبا » چهره یی آشکار دارد و یادآور آثاری همچون « خانة عروسک‌ها» و « ستون های جامعه » است که بر شرایط نامطلوب زمان



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد فدریکوگارسیالوکا (با فرمت word)


تحقیق درمورد معرفی گیاهان 53ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

فارسی اصیل: ندارد

فارسی رایج: آرالیا

نام انگلیسی: False castor oil plant

گیاهی مقاوم به تغییرات درجه حرارت، متعلق به خانواده «آرالیاسه» برگها شبیه پاپیتال و پنجه ای با هفت بریدگی عمیق، همیشه سبز، با رنگ سبز روشن و براق، سریع الرشد و ارزان و نگهداری آن ساده است، در بعضی کتب، آن را به نام «فاتسیاژایونیکا» می شناسند، برگها نسبت به ماده براق کنندة شیمیای خساس هستند، در اواسط تابستان گلهای سفید به صورت خوشه ظاهر می گردند، احتیاج به نور بیشتری دارد.

نیازها

نور: اگرچه مکانهای پرنور را ترجیح می دهد ولی در نیم سایه و نیم آفتاب قابل نگهداری است.

دما: قابلیت تحمل زیادی دارد و در درجه حرارت صفر تا 21 درجه سانتیگراد به رشد خود ادامه می دهد.

آبیاری: خاک را در تابستان همیشه مرطوب نگهدارید در تابستان هفته ای 2 بار و در زمستان هفته ای یکبار به آبیاری احتیاج دارد.

رطوبت: در تابستان هر روز و در زمستان دوبار در هفته احتیاج به غبارپاشی دارد، گیاه شدیداً رطوبت دوست است.

تغذیه: با کودهای مایع یا جامد محلول در آب مخصوص گیاهان زینتی هر 14 روز یکبار گیاه را تغذیه مصنوعی نمایید.

خاک مناسب: خاک لیمونی بهترین خاک است.

تعویض گلدان: هر سال با شروع فصل رشد گلدان را فقط با یک اندازه بزرگتر تعویض نمایید، گیاه دوست دارد ریشه هایش نزدیک بهم باشد از گلدان خیلی بزرگ استفاده نکنید. چنانچه شاخه ها دراز و منحرف و فاصله برگها زیاد باشد پس از تعویض گلدان احتمال دارد انتهای شاخه ها بشکند، محل قطع شده را با گوگرد ضدعفونی کنید.

تمیز نمودن برگها: برگها باندازه کافی پهن هستند که بتوان با پارچه یا اسفنج مرطوب آنها را تمیز نمود، از مواد براق کننده شیمیائی استفاده نکنید: در صورت تمایل هر 6 هفته یکبار.

تکثیر: کاشت بذر و ریشه دار نمودن قلمه در بهار

آرالیا:

نام علمی: Aralia japanica

برگها در بعضی از واریته های آرالیا ابلق و دارای لکه های سفید کرمی در متن سبز است، واریته های ابلق نسبت به برگ سبزها رشد کمتری دارند.

ساقه دراز وضعیت و فلاصلة بین دو برگ زیاد است: هوا خیلی گرم است گیاه را به محل خنک تر و مملو از اکسیژن منتقل نمایید، غبارپاشی با آب ولرم و سبک فراموش نفرمایید.

گیاه خود را انداخته است: آبیاری زیاد از اندازه و خاک گلدان باتلاقی شده است، اجازه دهید سطح خاک بین دو آبیاری خشک شود سپس آبیاری کنید، ته گلدان با آب زیرگلدانی در تماس نباشد، زهکش را بازدید نمایید.

عوارض و درمان

برگهای جوان سیاه رنگند:

یخ زدگی عامل آن است و گیاه در هنگام شب پشت پردة پنجره و در تماس با شیشه بوده است برگهای صدمه دیده را حذف و گلدان را به محل گرمتری منتقل نمایید.

برگها رنگ پریده هستند:

کمبود مواد غذایی خاک عامل آن است، هر دو هفته یکبار طبق دستور گیاه را تغذیه مصنوعی نمایید.

لکه های سوخته روی برگها مشاهده می گردد:

علت آن غبارپاشی در آفتاب است، غبارپاشی را صبح زود یا عصر انجام دهید، اجازه ندهید نوک برگها با شیشة داغ در تماس باشند.

برگها به طرف پایین خم می شوند:

هوا گرم و خشک است، غبارپاشی هفته ای دو بار در زمستان و هر روز در تابستان را فراموش نفرمایید.

برگها سقوط می کنند:

گیاه خیلی تشنه است گلدان را بمدت 5 دقیقه درون تشت پر از آب قرار دهید، غبارپاشی روزانه در تابستان فراموش نکنید.

اگرچه تغذیة مصنوعی انجام شده ولی تعداد برگهای جوان خیلی کم است:

گلدان خیلی بزرگ است گیاه بجای تولید برگ به حجم ریشه های خود افزوده است، پس از دو سال گلدان جدید را فقط یک درجه بزرگتر انتخاب کنید.

برگها بدشکل و چسبناک حشرات سبزرنگی روی آنها به چشم می خورند:

هفته ای یکبار با سم حشره کش نفوذی طبق دستور سمپاشی نمایید تا علایم برطرف گردند.

برگها زردرنگ و سطح زیرین آنها پر از تار عنکبوت است:

عارضه مربوط به حمله کنه های قرمز ریز است، با سم کنه کش هر چهارده روز یکبار طبق دستور سمپاشی نمایید، غبار پاشی در کاهش آفت موثر است.

فارسی اصیل: دارزی (دار= درخت + زی=زیستن) اشاره به دارچسب بودن آن است.

فارسی رایج: ارکیده



خرید و دانلود تحقیق درمورد معرفی گیاهان 53ص


تحقیق در مورد بودجه بندی در پرستاری (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

پرستاری وزارت بهداشت هنوز ردیف بودجه ندارد

 

مدیر دفتر پرستاری وزارت بهداشت گفت: هنوز دفتر پرستاری وزارت بهداشت ردیف بودجه و جایگاه سازمانی تعریف شده ندارد. به گزارش فارس، اعظم گیوری امروز در جمع خبرنگاران در محل وزارت بهداشت، افزود: دفتر پرستاری وزارت بهداشت هیچ آمار و اطلاعات مشخصی از فارغ التحصیلان پرستاری بیکار در کشور، پرستاران شاغل در بخش دولتی که به صورت شرکتی فعالیت می‌کنند و نیز پرستارانی که برای کار به خارج از کشور رفته‌اند ندارد زیرا تهیه برنامه و جمع آوری اطلاعات از پرستاران بودجه می‌خواهد. وی اظهار داشت: در حال حاضر 143 دانشکده پرستاری در کشور فعال است و سالانه 7 هزار فارغ التحصیل پرستاری در کشور وارد بازار کار می شوند، که مشخص نیست سالانه چقدر از آنها شاغل می شوند. وی ادامه داد: تعداد پرستاران شاغل در بخش دولتی در کشور 58 هزار و 204 نفر است و 21 هزار و 570 نفر نیز در بخش خصوصی فعالیت دارند که با احتساب 58 هزار و 473 تخت فعال در بخش دولتی و 19 هزار و 446 تخت بیمارستانی فعال در بخش دولتی تقریبا به ازای هر تخت یک پرستار شاغل است در حالی که این میزان باید به 8/1 پرستار به ازای هر تخت برسد. گیوری اضافه کرد: وضعیت پرستاران شاغل در کشور بسیار تاسف بر انگیز است به طوری در بعضی مراکز درمانی پرستاران مجبورند 24 ساعت مداوم کار کنند و به علت کمبود نیرو به اجبار آنان را وادار به اضافه کار می‌کنند، اکثر پرستاران پس از چند سال کار دچار ناراحتی های اسکلتی، دردهای عضلانی، کمردرد و ناراحتی های روحی و روانی دچار می شوند ضمن اینکه بسیاری از آنان در معرض خطر ابتلا به ایدز و هپاتیت قرار دارند در حالی وضعیت حقوق و مزایای آنان چه در بخش دولتی و چه خصوصی به هیچوجه با سختی کار آنها مطابقت ندارد. وی گفت: مشکلات زیادی برای جامعه پرستاری کشور وجود دارد، هنوز دفتر پرستاری وزارت بهداشت ردیف بودجه مستقل ندارد، مدیران پرستاری دانشگاههای علوم پزشکی هنوز جایگاه سازمانی تعریف شده ندارند و حقوق آنها حتی از مترون بیمارستانها نیز کمتر است. گیوری افزود: مهمترین مشکلات جامعه پرستاری عبارتست از سختی کار، پایین بودن حقوق، غیر عادلانه بودن کارانه بیمارستانها، نبود تعرفه گذاری خدمات پرستاری، ساعت کار بالا، اجرای قانون خصوصی سازی خدمات پرستاری در بیمارستانهای دولتی، اجرای ناقص طرح ارتقای مسیر شغلی، استفاده نشدن از پرستاران در بخشهای توانبخشی و بهداشت و نیز طرح پزشک خانواده و پرستار سفر که متاسفانه هیچ یک از این مشکلات هنوز بر طرف نشده است. وی گفت: یکی از بزرگترین مشکلات جامعه پرستاری اجرای ماده 192 قانون برنامه توسعه و سپردن خدمات پرستاری بیمارستانهای دولتی به شرکتهای خصوصی است که می توان از آن به نظام برده‌داری نوین یاد کرد، در این بخشها از پرستاران ماهانه بیش از 250 ساعت کار می‌کشند در حالی که از حداقل حقوق و بیمه محروم هستند و متاسفانه هیچ آمار مشخصی نیز از این پرستاران در اختیار نداریم. وی افزود: بر اساس قانون برنامه توسعه چهارم قرار است سالانه حدود 14 هزار نیروی جدید در وزارت بهداشت استخدام شوند که پیشنهاد ما این است که حداقل 50 درصد آن پرستار باشد که امیدواریم عملی شود. مدیر دفتر پرستاری وزارت بهداشت گفت:‌ طرح دیگری نیز تدوین شده است که برای ارتقای سطح علمی و جایگاه شغلی پرستاران درصدی از ظرفیت دانشکده های پرستاری به بهیاران اختصاص یابد و سهمیه‌ای برای پذیرش بهیاران در دانشکده‌های پرستاری در نظر گرفته شود که هنوز میزان آن مشخص نیست و پس از تصویب اعلام می شود. گیوری ادامه داد: چارت دفتر پرستاری وزارت بهداشت نیز تدوین شده و به زودی با تصویب آن، ردیف بودجه مستقلی برای این دفتر در نظر گرفته می شود که موجب می شود بتوانیم برای رفع انبوه مشکلات جامعه پرستاری قدمهای بزرگتری برداریم. وی گفت: طرحی نیز تهیه شده است که بر اساس آن نظارت و ارزشیابی امور پرستاری در بیمارستانها به صورت دقیق انجام می شود که بر اساس آن علاوه بر تلاش برای رفع مشکلات پرستاران بانک اطلاعاتی قابل قبولی نیز از وضعیت پرستاران راه اندازی می شود. وی گفت: طرح تعرفه گذاری خدمات پرستاری نیز تدوین شده و برای تصویب به مجلس رفته است و منتظر تصویب آن در مجلس هستیم.



خرید و دانلود تحقیق در مورد بودجه بندی در پرستاری (با فرمت word)


تحقیق درمورد معرفی گیاهان 53ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

فارسی اصیل: ندارد

فارسی رایج: آرالیا

نام انگلیسی: False castor oil plant

گیاهی مقاوم به تغییرات درجه حرارت، متعلق به خانواده «آرالیاسه» برگها شبیه پاپیتال و پنجه ای با هفت بریدگی عمیق، همیشه سبز، با رنگ سبز روشن و براق، سریع الرشد و ارزان و نگهداری آن ساده است، در بعضی کتب، آن را به نام «فاتسیاژایونیکا» می شناسند، برگها نسبت به ماده براق کنندة شیمیای خساس هستند، در اواسط تابستان گلهای سفید به صورت خوشه ظاهر می گردند، احتیاج به نور بیشتری دارد.

نیازها

نور: اگرچه مکانهای پرنور را ترجیح می دهد ولی در نیم سایه و نیم آفتاب قابل نگهداری است.

دما: قابلیت تحمل زیادی دارد و در درجه حرارت صفر تا 21 درجه سانتیگراد به رشد خود ادامه می دهد.

آبیاری: خاک را در تابستان همیشه مرطوب نگهدارید در تابستان هفته ای 2 بار و در زمستان هفته ای یکبار به آبیاری احتیاج دارد.

رطوبت: در تابستان هر روز و در زمستان دوبار در هفته احتیاج به غبارپاشی دارد، گیاه شدیداً رطوبت دوست است.

تغذیه: با کودهای مایع یا جامد محلول در آب مخصوص گیاهان زینتی هر 14 روز یکبار گیاه را تغذیه مصنوعی نمایید.

خاک مناسب: خاک لیمونی بهترین خاک است.

تعویض گلدان: هر سال با شروع فصل رشد گلدان را فقط با یک اندازه بزرگتر تعویض نمایید، گیاه دوست دارد ریشه هایش نزدیک بهم باشد از گلدان خیلی بزرگ استفاده نکنید. چنانچه شاخه ها دراز و منحرف و فاصله برگها زیاد باشد پس از تعویض گلدان احتمال دارد انتهای شاخه ها بشکند، محل قطع شده را با گوگرد ضدعفونی کنید.

تمیز نمودن برگها: برگها باندازه کافی پهن هستند که بتوان با پارچه یا اسفنج مرطوب آنها را تمیز نمود، از مواد براق کننده شیمیائی استفاده نکنید: در صورت تمایل هر 6 هفته یکبار.

تکثیر: کاشت بذر و ریشه دار نمودن قلمه در بهار

آرالیا:

نام علمی: Aralia japanica

برگها در بعضی از واریته های آرالیا ابلق و دارای لکه های سفید کرمی در متن سبز است، واریته های ابلق نسبت به برگ سبزها رشد کمتری دارند.

ساقه دراز وضعیت و فلاصلة بین دو برگ زیاد است: هوا خیلی گرم است گیاه را به محل خنک تر و مملو از اکسیژن منتقل نمایید، غبارپاشی با آب ولرم و سبک فراموش نفرمایید.

گیاه خود را انداخته است: آبیاری زیاد از اندازه و خاک گلدان باتلاقی شده است، اجازه دهید سطح خاک بین دو آبیاری خشک شود سپس آبیاری کنید، ته گلدان با آب زیرگلدانی در تماس نباشد، زهکش را بازدید نمایید.

عوارض و درمان

برگهای جوان سیاه رنگند:

یخ زدگی عامل آن است و گیاه در هنگام شب پشت پردة پنجره و در تماس با شیشه بوده است برگهای صدمه دیده را حذف و گلدان را به محل گرمتری منتقل نمایید.

برگها رنگ پریده هستند:

کمبود مواد غذایی خاک عامل آن است، هر دو هفته یکبار طبق دستور گیاه را تغذیه مصنوعی نمایید.

لکه های سوخته روی برگها مشاهده می گردد:

علت آن غبارپاشی در آفتاب است، غبارپاشی را صبح زود یا عصر انجام دهید، اجازه ندهید نوک برگها با شیشة داغ در تماس باشند.

برگها به طرف پایین خم می شوند:

هوا گرم و خشک است، غبارپاشی هفته ای دو بار در زمستان و هر روز در تابستان را فراموش نفرمایید.

برگها سقوط می کنند:

گیاه خیلی تشنه است گلدان را بمدت 5 دقیقه درون تشت پر از آب قرار دهید، غبارپاشی روزانه در تابستان فراموش نکنید.

اگرچه تغذیة مصنوعی انجام شده ولی تعداد برگهای جوان خیلی کم است:

گلدان خیلی بزرگ است گیاه بجای تولید برگ به حجم ریشه های خود افزوده است، پس از دو سال گلدان جدید را فقط یک درجه بزرگتر انتخاب کنید.

برگها بدشکل و چسبناک حشرات سبزرنگی روی آنها به چشم می خورند:

هفته ای یکبار با سم حشره کش نفوذی طبق دستور سمپاشی نمایید تا علایم برطرف گردند.

برگها زردرنگ و سطح زیرین آنها پر از تار عنکبوت است:

عارضه مربوط به حمله کنه های قرمز ریز است، با سم کنه کش هر چهارده روز یکبار طبق دستور سمپاشی نمایید، غبار پاشی در کاهش آفت موثر است.

فارسی اصیل: دارزی (دار= درخت + زی=زیستن) اشاره به دارچسب بودن آن است.

فارسی رایج: ارکیده



خرید و دانلود تحقیق درمورد معرفی گیاهان 53ص