لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
به نام خدا
قاعده غرور: فریب خورده (برای درافت غرامت) به کسیکه فریبش
داده رجوع می کند.
2.از موجبات ومسببات ضمان همین غرور(فریب خوردگی) است.
جمله « المَغرورُ یَرجِعُ إِلی مَن غَرَّهُ » هر چند در متن حدیثی به عینه نیامده است اما بین فقها مشهور است. آری در کتاب مستدرک الوسائل از کتاب دعائم الاسلامدر حدیث امام علی(ع) آمده است که: «مرد برایمهریه به کسیرجوع می کند که او را فریب داده است». همچنین در روایت جمهور از امام علی(ع) چنین آمده است: «مغرور برای مهریه به کسیکه فریبش داده برمیگردد».
قبل از ورود به بحث از قاعده غرور وغرر تحقیق در ماده غرور و غرر و همچنین کلمه « تدلیس» وارتباط آن با غرور مناسب است.
می گوییم: به دلالت کتابهایلغوی، معنیغرور انخداع و فریب خوردگی است. از قاموس: غَرَّهُ غَرواً و غَرّاً و غِرَّهً، مغرور وغریر یعنی: او را نیرنگ داد و به باطل تطمیعش کرد او هم نیرنگ را پذیرفت وگول خورد و غافل شد. در المنجد:هرکس خدعه را بپذیرد پس مغرور است. در مفردات گفته شده: غَرَرتُ فلاناً یعنیبه او نیزنگ ریختم وبه آنچه میخواستم از او رسیدم. وغِرَّه ناآگاهیو غفلتی است که در بیداریاتفاق می افتد. و اصل آن از غُرّ است که در چیزیآشکار میشود. و از همین ماده است غِرّه الفَرَس و الغُرور. هر چیزیانسان را فریب دهد من جمله مال و جاه و شهوت و شیطان و ... گاه آن را به شیطان تفسیر کرده اند چون شیطان خبیث ترین فریب دهندگان است. و گاه به دنیا تفسیر شده چون گفته شده: دنیا می فریبد وضرر میزند ومی گذرد.
و غَرَر خطر است و از غَرّ گرفته شده واز بیع غرر نهی شده است. در صحاح میخوانیم: رجلٌ غَرٌّ و غَریرٌ یعنی بدون تجربه ... و غِرّه غفلت است و غارّ غافل است. و أَغَرَّهُ یعنی: او را به غفلت آوردم ( او را با غفلت فریب دادم). إغتَرَّ بِالشَّیئ یعنیبا آن چیز فریفتم. و غرر خطر است و پیامبر خدا(ص)* از بیع غرر نهیفرمودند مانند بیع ماهی در آب.
و غُرور چیزیاز متاع دنیا است که به وسیله آن میفریبند. غَرَّه یغُرّهُ غُروراً یعنی به او خدعه کرد.
از ابن سکّیت نقل شده: غَرور شیطان است و این آیه از همین باب است: « وَ لا یَغُرَّنَّکُم بِاللّهِ الغَرورِ.
غَرور آن است که ظاهری دوست داشتنی و باطنی مکروه و ناپسند دارد. همچنین غَرور دارویی است که با آن می فریبند. غَرَّهُ یَغُرُّهُ یعنی او را فریب داد و غُرور یعنی متاع دنیا که با آن می فریبند.
از قاموس: أنا غَریرک منه یعنی: من تورا از آن برحذر می دارم. و غَرَّرَ بنفسهِ تغریراً یعنی: نفسش را در معرض هلاکت قرار داد. و غَرَر با حرکت اسم است و اسم غِرّه مکسور میباشد.
در نهایه: الغِرَّه غفلت است و اغترار طلب غفلت است. و در حدیث آمده که پیامبر(ص) از بیع غرر نهیفرموده و آن چیزی است که ظاهرش مشتری را می فریبد و باطنش مجهول است.
ازهریگفته: بیع غرر آْن است که بدون تعهد و مسئولیت وبدون وثیقه باشد و بیعهاییهم که دو طرف معامله به باطن مجهول آن بیعها احاطه ندارند، داخل در همین بیع غرر است. از لغت استفاده می شود که غرر اسمی است از تغریر که معنایآن در معرض هلاکت قرار دادن است. و غرر تفسیر شده است به چیزیکه با ظاهرش مشتری را میفریبد و باطنش مجهول است مانند بیع ماهی درآب. همچنین در مجمع البحرین و نهایه (کتاب لغویاست) تفسیر شده که غرر، خطر است و بحث از قاعده غرر خواهد آمد إن شاء الله.
اما غُرور در لغت همانطور که قبلا اشاره کردیم انخداع است پس هرکس خدعه را بپذیرد مغرور است. غُرور مصدریاست از غَرَّهُ یعنی فریبش داد. از همه سخنان اهل لغت و از موارد استعمال این کلمه ظاهر می شود که غرور به معنی خدعه و نیرنگ و فریب خوردگی به چیزی است که ظاهرش مخالف باطنش می باشد.پس مغرور فریب خورده است و غار کسی است که مغرور را به چیزیوادار می کند که آن شیئ ظاهر فریبنده ای دارد و باطنش اینگونه (فریبنده) نیست.
اما تدلیس: باب تفعیل است از ماده دَلَسَ به معنایتاریکی مانند دُلسَه. گویا مدلِّس با نیرنگ زدنش امر را تاریک کرده و آن را مبهم نموده تا توهم غیر واقع شود(مغرور غیر واقع را توهم کند)
از المنجد: بایع تدلیس کرد یعنی: عیب مبیع را از مشتریکنمان کرد. دالَسَهُ یعنی به او نیرنگ زد. الدَّلس یعنی خدعه و ظلمت.
در لسان العرب(کتاب لغوی): الدَّلَس یعنی ظلمت. و فُلانٌ لایُدالِسُ و لایُوالِسُ یعنی:نیرنگ نمی زند و فریب نمی دهد. و مدالسه مخادعه( یکدیگر را فریب دادن) است. از صحاح و مجمع البحرین و لسان العرب استفاده می شود که تدلیس کتمان کردن عیب کالا از مشتریاست و دُلسه خدیعه میباشد. از سخنان اهل لغت و از موارد استعمال کلمه دُلسه ظاهر می شود که با خدعه و غرور قریب المعنا است. و مراد از قاعده غرور این است که اگر انسان با قولییا فعلی از طرف انسان دیگریفریب خورد و خسارت دید و با آن ضرر کرد حق رجوع به کسیکه او را فریب داده و حق گرفتن خسارت از او را دارد.
مستند قاعده غرور:
1) گاهی برایاثبات این قاعده به این گفته مشهور بین فقها استدلال میشود: « مغرور به کسیکه فریبش داده برمیگردد».اما این جمله در کتب معتبر ذکر نشده است و شهرت آن در زبان فقها حجیتش را ثابت نمی کند. و شاید هم این قاعده از روایات واصله ایبه دست آمده باشد که در مواردی که غرور به آن صدق می کند صادر شده اند.
2)و گاهی به وجود اجماع به رجوع مغرور به غارّ( فریب دهنده) به مقدار ضرریکه غارّ به او تحمیل کرده و استناد فقها به قاعده در ابواب مختلف استدلال می شود و ارسال آن از جمله ارسال مسلمات است. از آنجا که جدا احتمال دارد مجمعین بر این جمله و دیگر مدارک اعتماد کرده باشند. پس اتفاق آنها از اجماع مصطلحیکه کاشف از قول معصوم است نمی باشد.
3)و گاهی به قاعده تسبیب استدلال می شود. با این تقریب که مغرور هرچند مباشر است اما نسبت به غار که سبب می باشد ضعیف است. اما اشکال اینجاست که مغرور که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
به نام خدا
پروژه ی طراحی اجزاء
طراحی گیربکسHONDA 125
عکس هایی از نمای گیر بکس
نمای شماتیک گیر بکس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
به نام خدا
ابزار جراحی الکتریکی جهت ایجاد برش وجلوگیری از خونریزی اتاق عمل کاربرد وسیعی دارد. به نحوی که در خونریزی ها برای ایجاد لخته، بریدن وشکافتن بافت ها ونابود نمودن بافت به روش سوزاندن به کار می رود . این کار توسط اعمال جرقه های الکتریکی میان پروب و بافت که موجب تمرکز گرما و حرارت در محل مورد نظر و نابودی بافت می شود،انجام می گیرد.
دستگاه جراحی الکتریکی اغلب با دستگاه برش الکتریکی (الکتروکوتر) اشتباه گرفته می شود. در دستگاه ESU،جریان الکتریکی فرکانس بالا از طریق الکترود به بافت اعمال می شود که بافت را گرم نموده و سپس به ESUاز طریق یک الکترود برگشتی بزرگتر بر می گردد.این در حالی است که برش الکتریکی،جریانی از بدن بیمار عبور نمی کند،بلکه نوک پروب از طریق عبور یک جریان الکتریکی از سیم با مقاومت بالا گرم می شود. سپس گرمای انتقال یافته از نوک پروب به بافت، باعث برش یا انعقاد ان می شود که به شکل پروب مورد استفاده بستگی دارد. قبل از بحث مفصل راجع به دستگاه ESU،مختصری به دستگاه الکتروکوتر (ESU) خواهیم پرداخت و در ادامه، دستگاه جراحی الکتریکی را، مورد بحث قرار خواهیم داد.
دستگاه الکتروکوتر(ElectrocauteryUnit)
الکتروکوتر یا برش دهنده الکتریکی از یک پروب یا تیغه الکتریکی جهت برش بافت و انعقاد آن برای کنترل خونریزی به طور هم زمان استفاده می کند. بیشترین کاربرد آن در کنترل و جلوگیری از خونریزی حین اعمال جراحی چشم، صورت، جراحی پلاسیک، وترمیمی است. جلوگیری از خونریزی حین عمل جراحی علاوه بر آنکه برای بیماران امری ضروری وحیاتی است، به جراح امکان می دهد تا ساختارهای بافت تحت عمل را به راحتی مشاهده نماید. الکتروکاترهای خاص در جراحی های پوست و زنان مورد استفاده قرار می گیرند.
در این واحدها،از گرما برای برش بافت استفاده می شود. هنگامی که گرما از طریق پروب گرمایی جهت برش یا انعقاد به بافت اعمال می شود،چندین تغییر ممکن است اتفاق بیافتد که شامل:
1-از هم پاشیدن سلول ها و آزاد شدن محتوای داخل آنها،2- بخار شدن آب داخل بافت که منجر به جمع شدن بافت می شودو 3- پروتئین سلول های خون و بافت تغییر شکل داده و به شکل لخته درمی آید.
همان طورکه قبلاًگفتیم، نوک پروب مورد استفاده از طریق عبور جریان از سیم با مقاومت بالا گرم می شود و این گرما مستقیماًبه بافت اعمال می گردد، در حالی که در یک واحد جراحی الکتریکی، دانستیه (چگالی) عبور جریان باعث برش بافت می شود که هر چه جریان سینوسی تر باشد، برش بهتری صورت می گیرد.
پروب های با پوشش فلزی برای انعقاد وانواع دیگر برای برش و انعقاد هم زمان مورد استفاده قرار می گیرد.در حین برش الکتریکی،میزان جریان عبوری از المنت،گرمای تولید شده در پروب را تغییر می دهد. منبع تغذیه الکتریکی که از ولتاژ معمولی تغذیه می کند، میزان جریان عبور از المنت را تنظیم می کند که از طریق کنترلهای قرار گرفته بر روی دستگاه صورت می گیرد. در برخی دستگاه ها، المنت حساس به دمای مثل ترموکوپل، با پروب ادغام شده ودر درجه حرارت را مانیتور می کند. همچنین برخی پروب های برش الکتریکی دارای یک منبع نور با شدت متغییر برای روشن کردن ناحیه مورد جراحی است.
استفاده از گاز آرگون جهت افزایش کارایی انعقادی این واحدها، جلوگیری از خونریزی سریع و موثر بافت در ارکان های با عروق خونی فراوان را امکان پذیر می سازد که به کوتر های آرگونی مو سودمند.
الکترو سرجری
جریان های الکتریکی بر اساس میزان فرکانس به 3 دسته تقسیم می گردند که هر یک کاربرد ویژه ای درپزشکی دارند.
جریان های فرکانس پایین زیر 100 هرتز که در تحریک القایی کار برد دارد.
جریان های فرکانس میانی (زیر 5کیلو هرتز) که این جریان ها هم خاصیت تحریک القایی دارند.
جریان های فرکانس بالا(HF)که بیشتر از 300 کیلو هرتز که به هنگام جراحیهای سریع و دقیق که در انعقادحرارتی در برش و باز کردن سطوح و بافتها به منظور اطمینان از قطع خونریزی به کار می روند.
از طرفی به دلیل وجود خاصیت هدایت الکتریکی در بافتهای زنده وقتی جریان از یک بافت عبور می کنداثرات زیر مشاهده می شود.
اثرات حرارتی:در اثر عبور جریان از یک بافت زنده درون آن گرما تولید می شود.
اثرات الکترولیتیک: با عبور جریان از بافت ترکیبات الکترولیتیک محل عبور جریان یونیزه می شود که بافت دچار سوختگی می شود.
اثرات فارادیک:جریان الکتریکی می تواند سلولهای اعصاب و عضلات را تحریک کند واین امر باعث انقباض عضلانی،درد و سوزش می گردد.
با توجه به اینکه در جراحی فقط نیازمند یم که از اثرات حرارتی جریان استفاده کنیم برای این منظور از جریان فرکانس بالا استفاده می کنیم. هر چه فرکانس جریان بالاتر باشد اثرات الکترولیتیک و فارادیک کاهش می یابد.
با افزایش فرکانس یونها قادر به حرکت نخواهند بود ودر زمان جریان فقط در اطراف محل مورد نظر نوسان خواهند داشت و با افزایش جریان حتی اجازه لرزش نیز به آنها نخواهد داده شد. به این ترتیب اثرات الکترولیتیک از بین می رود. همچنین در فرکانس های بالا پاسخ عضلات بسیار کاهش می یابد تا اینکه در بالای 300 کیلو هرتز کاملاً حذف می گردد.
کاربردهای حرارتی در جریان فرکانس بالا:
1-جوش بافت:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
به نام خدا
مقدمه:
پیدایش بودجه از زبان فرانسه بود که یک کیسه چرمی بود که به آن باجت میگفتند بودجه عبارت است از برنامهریزی مالی یک حکومت (جامعه) برای آینده.
اگر بخواهیم عمر بودجه بدانیم تقریباً میتوان گفت که عمر آن کمتر از صدسال است به مرور زمان که زندگی اجتماعی بیشتر شد و انسانها تشکیل جوامع را دادند و حکومتها شکل گرفتند درنتیجه هرحکومت میبایست یک حاکم داشته باشد که این حاکم دو وظیفه مهم داشت که عبارتند بودند از:
تأمین امنیت و عدالت درجامعه 2- حفظ حدود و ثفور و مرزهای آن جامعه
انجام این دو وظیفه هزینههای نسبتاً زیادی داشت که این هزینهها از محل املاک و مستغلات حاکم تأمین میشد اما به مرور زمان که جوامع پیشرفت کردند این هزینهها بیشتر شد و دیگر حاکم نمیتوانست این هزینهها را تأمین کند که دراین موقع اندیشمندان سیاسی مالیات را به عنوان یکی از راههای تأمین درآمد دولت پیشنهاد کردند و سیستم حکومت به سیستم حکومت سرمایهداری تبدیل شد. دراین زمان وظایف حکومتها از دومورد قبلی به چندین وظیفه تبدیل شد که عبارت بودند از: آموزش، بهداشت، جاده، تأمین اجتماعی، تهیه نیرو، ارتباطات، آب، برق و غیره.
انجام این وظایف هزینههای زیادی داشت درصورتی که حکومت درآمد زیادی نداشت یعنی نیازهای و مخارج زیاد بود ولی درمقابل درآمد و منابع کم بود و درنتیجه این مسئله باعث به وجود آمدن بودجه شد که دراین جا کار بودجه عبارت بود از برنامهریزی به طوری که به نحو احسنت از این منابع استفاده شود. زمانی که مالیات به عنوان راه برای تأمین درآمد بکار گرفته شد بعضیها با این امر مخالفت کردند به این دلایل:
کم شدن قدرت خرید 2- کم شدن مصرف
3- کم شدن تولید
ولی به تدریج و به مرور زمان متوجه شدند که مالیات بهترین راه از میان راههای پیشنهادی برای تأمین درآمد دولت است.
تعریف بودجه:
بودجه دارای تعاریف بسیار زیادی است که این تعاریف با گذشت زمان بیشتر و بهتر و تکمیلتر شدند.
تعریف اولیه بودجه: بررسی دخل و خرج دولت
قانون محاسبات عمومی کشور چهارتعریف از بودجه ارائه کرده است که جدیدترین آن که درتاریخ 1/6/1366 تصویب شده است عبارت است از:
بودجه کل کشور برنامههای دولت است که برای یک سال مالی تهیه و حاوی پیشبینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینهها برای انجام علمیاتی که منجر به نیل سیاستها و هدفهای قانونی میشود و از سه قسمت به شرح زیر تشکیل میشود:
بودجة عمومی دولت که شامل اجزای زیر است:
الف ـ پیشبینی دریافتها و منابع تأمین اعتبار
ب ـ پیشبینی پرداختهایی که توسط درآمدها درسال مربوطه میتوانند انجام شوند.
بودجه شرکتهای دولتی و بانکها شامل پیشبینی درآمدها و سایر منابع
بودجه موسساتی که تحت عنوانی غیر از عناوین فوق در بودجه منظور میشود.
انواع بودجه:
بودجه برنامهای 2- بودجه دستگاهی
بودجه برنامهای:
بودجهای که درآن ملاک اعتبار دادن و مبنای دادن اعتبار برنامهها هستند که به هربرنامه مقداری اعتبار تخصیص میشود.
بودجه دستگاهی:
مشخص کردن بودجه به طور مجزا برای هر وزارتخانهای را بودجه به صورت دستگاهی گویند که نحوة کار بدین شکل است که دستگاهها درهرناحیهای براساس ابلاغ بودجه، بودجهای را برای سال آینده پیشبینی میکنند و سپس در مرکز استان کارشناس بودجه، بودجه تمام نواحی و خود مرکز را جمعآوری میکند و به مجلس میفرستد.
عناصر بودجه:
یکسری موضوعات متشابه که درتمامی تعاریف بودجه دیده میشوند که عبارتند از:
پیشبینی: چون بودجه مربوط به آینده است.
بودجه فقط مخصوص دولت نیست: چون بخش خصوصی نیز میتواند برنامهریزی داشته باشد.
بودجه فقط به صورت دستگاهی نیست: مثلاً درکشور ما به صورت برنامهای است.
زمان بودجه لزوماً یک سال نیست: مثل برنامههای توسعه چندساله کشورها
تصویب بودجه جزء تعریف بودجه نیست: بلکه یکی از مراحل است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
به نام خدا
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز
با سپاس و ستایش آفریدگار بی همتا و سلام و درود بی حد بر رسول امجد ، پیامبر عظیم الشأن ابوالقاسم محمد مصطفی(ص) و درود بر عترت پاک و مطهر ایشان که خدا طاعت شان را بر ما واجب گردانید وبا عرض ادب وسلام به پیشگاه حضرت منجی منتظر ، صاحب الامروالزمان ( عج ) ، تحقیق و پژوهش اجمالی خویش را به صورت خلاصه و گذرا پیرامون تاریخ سلسله های ماد ، هخامنشی ، اشکالی و ساسانی به استاد بزرگوار آقای حیدری ، تقدیم می دارم. امید است این خدمت ناچیز مورد قبول اهل فضل و ادب واقع گشته ، ضعف وناتوانی علمی محقق را به دیده اغماض بنگردند . همچنین انگیز دیگر من در رابطه با درس تاریخ سال سوم آموزش متوسطه نظام جدید است ، زیرامعتقدم که دانش اموزان دبیرستها وسایر مشتاقان دیگر باید مطالبی بیش از آنچ در آن کتاب آمده است بدانند .
« وما توفیقی الا بالله رب العالمین »
باستان شناسی و هنر ماد
موقعیت جغرافیایی ایران :
فلات ایران به شکل مثلثی است که در قسمت شمال آن دریای خزر و در جنوب آن خلیج فارس واقع شده است این وضعیت جغرافیایی به مثابه پلی برای ایجاد ارتباط میان آسیای مرکزی و آسیای غربی می باشد. فلات ایران محصور رشته کوه های عظیمی است که آن را در بر گرفته اند . رشته کوه زاگرس از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد یافته است .این رشته کوه ترکیبی از چین های متوازی متعدد ودره های گوناگونی را تشکیل می دهد . دامنه های مرتفع این کوه ها را مرتع گوناگون تشکیل می داده که بقایای جنگل های متراکم بلوط ، گردو و بادام وحشی تا به امروز نیز گسترده شده است در تابستان های گرم دامداران کوچ نشین ، مجبور به صعود به مراتع مرتفع می باشند . در بخش مرکزی زاگرس برآمدگی تیزی که به سوی غرب نفوذ یافته و به وسعت بینالنهرین وارد گردیده و با ایجاد پیچی در رود دجله باعث نزدیکی این رود به روز فرات گردیده است ونیز در قسمت شمال ، مثلث فلات رشته کوه البرز با قله بسیار مرتفعش ، دماوند قرار گرفته وبه موازات سواحل منحنی شکل جنوب دریای خزر کشیده شده بطورکه ناحیه ساحلی برخوردار از رطوبت وباران را از منطقه بیابانی فقیر جدا میسازد . رشته کوه البرز تا انتهای غربی آذربایجان ایران ادامه مییابد . آذربایجان به دلیل داشتن راه هایی از سمت شمال غربی و شمال و شمال شرقی ، رفت و آمد را در خود سهل نموده است . این ناحیه یکی از دو شکاف زره کوهستانی ایران را تشکیل می دهد .
ورورد آریایی ها به ایران و تشکیل دولت ماد :
موقعیت جغرافیایی ایران در طولتاریخ ، چهار راه حوادث و گذرگاه تند بادهای گوناگون بوده است چنانکه در پیش ذکر شد وضعیت دو شکاف زره کوهستانی یکی در شمال شرقی و دیگری در شمال غربی (آذربایجان ) باعث می گردید که اقوام مهاجم به راحتی بتوانند از این گذرگاه ها گذشته وارد ایران شوند از عمده ترین و قدیمی ترین مهاجرت های تاریخی به طرف ایران مهاجرت آریاییان می باشد ، همچنین اقدام چهره این سرزمین را دگرگون کردند .در اینکه این اقوام به چه سبب واز کجا به ایران روی آوردند ، نظریات گوناگون وگاهی متضاد ، از طرف صاحب نظران ارائه داده شده است اما آنچه مسلم می باشد این است که این اقوام چنانکه گفته شد از دو گذرگاه فوق الذکر ، گذشته و بیشتر در قسمت های غربی ایران سکنی گردیده وتمدن های شگفت انگیزیرا موجب شدند .درمورد کیفیت مهاجرت آریاییان به فلات ایران ، ویل دورانت تحت عنوان » گهواره مدنیت وآسیای میانه » می نویسد :« اگر گفته های علمای زمین شناسی را که نظریاتشان پر از ابهان است باور کنیم ، باید بدانیم که چایلد نظر داده است : آسیای میانه که اینک آسیای خشک و بی آب و علف است در گذشته پر آب ومعتدل بوده و دریاچه های بزرگو رودخانه های فراوان داشته است . در بازپسین عقب نشینی یخچال ها ، این سرزمین ها دچار خشکی شده و در پایان کار به جایی رسیده که به علت کمی بارندگی ، زندگی در آن اراضی غیر ممکن شده وساکنین مجبور به مهاجرت گردیده اند .
این اقوام نخستین مهاجرانی هستند که پیش از اقوام هند واروپایی از سرزمین های شمالی ( دشت های اوراسی ) سرازیر شده اند نظر به آنچه ذکر شد چنین مستفاد می شود که در کل ، مهاجرت های عمده در سه موج مهم ومشخص انجام گرفته است :
ازیانیک در حدود هزاره چهارم پیش از میلاد :
هند و اروپایی در حدود هزاره سوم پیش از میلاد
آریایی ها در حدود هزاره دوم پیش از میلاد که مهمترین آنها ماده ها و پارسها می باشند .